فقر و هزینه بالای تحصیل حتی در مدارس دولتی، نبود عدالت آموزشی، نبود مدرسه در بعضی مناطق و نبود یا گرانی سرویس برای این کودکان و... در حال رقم زدن فاجعهای هستند که در آیندهای نه چندان دور با بازگشت شدید بیسوادی مواجه خواهیم شد.
@ISPVC_NGO
@ISPVC_NGO
در آستانه سال تحصیلی جدید بر حق تمام کودکان ساکن این سرزمین برای تحصیل اصرار میکنیم. کودکان نباید به خاطر فقر، وضعیت سلامت، محل زندگی، ملیت، جنسیت و... از تحصیل باز بمانند.
@ISPVC_NGO
@ISPVC_NGO
روستای بادکی در استان آذربایجان غربی با ۱۶۵۰۰ نفر جمعیت بزرگترین روستای ایران است. ناصر عرب زاده رئیس شورای اسلامی روستای بادکی ارومیه در این باره می گوید: مرکز آموزشی بادکی ارومیه تنها مرکز آموزش ۳ شیفته استان است که بیش از ۴۵۰۰ دانش آموز در این مرکز مشغول تحصیل هستند ولی اکنون با عدم نوسازی، این دانش آموزان در بلاتکلیفی به سر میبرند، به طوری که طی سال گذشته ۵۰ درصد از دانش آموزان این منطقه به دلیل نبود مدرسه ترک تحصیل کردهاند.
وی با بیان این که نزدیک به یک سال از کلنگ زنی و وعده ساخت مدرسه ۲۴ کلاسه بادکی ارومیه میگذرد، میافزاید: در این مدت برای ساخت این مدرسه هیچ اقدامی نشده است و در پیگیری از مسئولان آموزش پرورش و معاونت عمرانی استانداری آذربایجان غربی، هیچ پاسخ مناسبی دریافت نکردهایم.
عرب زاده با اشاره به این که اکثر والدین این منطقه از قشر محروم جامعه هستند، میگوید: این خانواده ها به دلیل داشتن فرزندان زیاد و مشکلات مالی نمیتوانند هزینه تحصیل فرزندان خود در خارج از منطقه را تامین کنند و به همین دلیل از ادامه تحصیل آنها جلوگیری می کنند. اکنون در محل ساخت این مدرسه ۳ کانکس کلاس درس وجود دارد که هر کدام از این کانکسها ظرفیت ۲۵ دانش آموز را دارد و در سال تحصیلی جدید فقط کلاس درس اول ابتدایی در این کانکسها برپا خواهد شد.
@ISPVC_NGO
وی با بیان این که نزدیک به یک سال از کلنگ زنی و وعده ساخت مدرسه ۲۴ کلاسه بادکی ارومیه میگذرد، میافزاید: در این مدت برای ساخت این مدرسه هیچ اقدامی نشده است و در پیگیری از مسئولان آموزش پرورش و معاونت عمرانی استانداری آذربایجان غربی، هیچ پاسخ مناسبی دریافت نکردهایم.
عرب زاده با اشاره به این که اکثر والدین این منطقه از قشر محروم جامعه هستند، میگوید: این خانواده ها به دلیل داشتن فرزندان زیاد و مشکلات مالی نمیتوانند هزینه تحصیل فرزندان خود در خارج از منطقه را تامین کنند و به همین دلیل از ادامه تحصیل آنها جلوگیری می کنند. اکنون در محل ساخت این مدرسه ۳ کانکس کلاس درس وجود دارد که هر کدام از این کانکسها ظرفیت ۲۵ دانش آموز را دارد و در سال تحصیلی جدید فقط کلاس درس اول ابتدایی در این کانکسها برپا خواهد شد.
@ISPVC_NGO
این گزارش را در کنار پستهای قبلی ما درباره رقم بالای بازماندگان از تحصیل در مقطع اول ابتدایی در سالیان اخیر و نبود عدالت آموزشی بگذارید تا ببینید با چه سرعتی به سمت فاجعه بیسوادی میرویم.
گزارش روزنامه:
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-20139
@ISPVC_NGO
گزارش روزنامه:
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-20139
@ISPVC_NGO
معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش گفت در سال تحصیلی گذشته حدود ۲۱۶ هزار کودک بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی داشتیم که پیگیری شدهاند و حدود ۳۱ هزار نفر از این کودکان طی سال تحصیلی جذب شدهاند. حال ۱۶۴ هزار کودک بازمانده از تحصیل داریم که از این میان برخی بیماری صعبالعلاج دارند.
بنا بر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال تحصیلی گذشته تعداد کل کودکان بازمانده از تحصیل ۹۱۱ هزار نفر بوده است.
ما هیچ دسترسیای به آمار مستقل در زمینه تعداد بازماندگان از تحصیل نداریم. اما اگر همین آمار را کنار آمار ۲۷ درصدی کلاس اولیهای بازمانده از تحصیل سال قبل بگذارید متوجه وضعیت سوادآموزی در کشور میشوید.
@ISPVC_NGO
بنا بر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال تحصیلی گذشته تعداد کل کودکان بازمانده از تحصیل ۹۱۱ هزار نفر بوده است.
ما هیچ دسترسیای به آمار مستقل در زمینه تعداد بازماندگان از تحصیل نداریم. اما اگر همین آمار را کنار آمار ۲۷ درصدی کلاس اولیهای بازمانده از تحصیل سال قبل بگذارید متوجه وضعیت سوادآموزی در کشور میشوید.
@ISPVC_NGO
خودکشی یک پدیده اجتماعی است، از سیاستهای کلان حکومتی درباره مسائل مختلف گرفته تا کنکور، فقر، تبعیض، عرف و سنتها، باورها و رفتار خانواده، مدرسه، ازدواج اجباری و... همه در افزایش یا کاهش آن موثرند. با تمام کودکانی (یادمان بماند که هر فرد زیر هجده سال کودک است) که میشناسیم با ذهنی باز صحبت کنیم، حرفهایشان را بشنویم، حقوق، خواستهها، احساسات و نیازهایشان را به رسمیت بشناسیم. به رسمیت شناختن به معنای پذیرفتن کامل هر چیزی که آنها میگویند نیست، بلکه به معنای فهمیدن و نگاه کردن به قضیه از زاویه دید آنهاست تا بتوانیم با گفتگو به راه حلی برسیم که طرفین از آن راضی باشند.
کودکان آیندهاند، قرار نیست همان طوری فکر و زندگی کنند که ما و نسلهای گذشته کردهایم. هرگز نباید این را فراموش کنیم.
🔴 در صورت مشاهده علائم هشداردهنده مربوط به خودکشی با شمارههای زیر تماس بگیرید:
اورژانس اجتماعی: ۱۲۳، اورژانس شهری: ۱۱۵، صدای مشاور: ۱۴۸۰، اورژانس روانپزشکی تهران: ۴۴۵۰۸۲۰۰ و اورژانس دانشآموزشی برای مشاوره رایگان مشکلات فردی و... : ۱۵۷۰.
@ISPVC_NGO
کودکان آیندهاند، قرار نیست همان طوری فکر و زندگی کنند که ما و نسلهای گذشته کردهایم. هرگز نباید این را فراموش کنیم.
🔴 در صورت مشاهده علائم هشداردهنده مربوط به خودکشی با شمارههای زیر تماس بگیرید:
اورژانس اجتماعی: ۱۲۳، اورژانس شهری: ۱۱۵، صدای مشاور: ۱۴۸۰، اورژانس روانپزشکی تهران: ۴۴۵۰۸۲۰۰ و اورژانس دانشآموزشی برای مشاوره رایگان مشکلات فردی و... : ۱۵۷۰.
@ISPVC_NGO
فقر و هزینه سرسامآور تحصیل یکی از مهمترین دلایل عدم ثبتنام کودکان است. چند سال پیاپی است که هر سال عده زیادی از سال اولیها از تحصیل محروم میشوند (در پستهای گذشته آمار دولتی مربوطه را نوشتهایم، متاسفانه ما به هیچ آمار مستقلی دسترسی نداریم.)
زنگ خطر بیسوادی بلندتر از آن است که شنیده نشود.
@ISPVC_NGO
زنگ خطر بیسوادی بلندتر از آن است که شنیده نشود.
@ISPVC_NGO
امروز اول مهر و شروع سال تحصیلی است، ما هم فکر کردیم زمان مناسبی برای توجه به یک پدیده تلخ است که این روزها بیشتر مشاهده میشود. تقاضای جدا کردن کودکان بر هر مبنایی از جمله هوش، ملیت یا مذهب یا... به همه کودکان آسیب میزند. کودک با دیدن و درک تفاوتها و زندگی کردن در کنارشان، با تجربه دوستی و احساسات انسانی، با آموختن حل مشکلات و ساختن احترام متقابل در عین تفاوت است که یاد میگیرد انسانهای متفاوت فقط متفاوتند نه دشمن یا هیچ چیز دیگری. در واقع با جدا کردن کودکان جهانشان را کوچک و تواناییهای اجتماعی و انسانیشان را محدود میکنیم.
فراموش نکنیم شاید امروز کودک دیگری مهاجر یا دارای معلولیت یا... است و فردا کودکی نزدیک به من در چنین موقعیتی باشد، ما باید از همه کودکان مراقبت کنیم.
@ISPVC_NGO
فراموش نکنیم شاید امروز کودک دیگری مهاجر یا دارای معلولیت یا... است و فردا کودکی نزدیک به من در چنین موقعیتی باشد، ما باید از همه کودکان مراقبت کنیم.
@ISPVC_NGO
بیانیه جمعی از سازمانهای مردمنهاد به مناسبت آغاز سال تحصیلی؛
برخورداری از آموزش با کیفیت و رایگان حق همه کودکان است
هر ساله به بهانه آغاز بازگشایی مدارس و مناسبتهای مرتبط با کودکان، انبوهی از مسائل و مشکلات را مورد تاکید قرار داده و بر احقاق حقوق کودکان پافشاری کردهایم. با نگاهی گذرا بر اهم عناوین مطالبات، متوجه خواهیم شد که متاسفانه تا کنون گویا گوش شنوایی برای شنیدن آلام و رنجهای بیشمار کودکان وجود ندارد .
آمار رو به رشد کودکان خارج از چرخه تحصیل، وضعیت بغرنج کودکان مهاجر و کودکان زباله گرد، گسترش روز افزون مدارس خصوصی، فقیرتر شدن رو به گسترش اموزش و پرورش دولتی، بیعدالتی مفرط در حق بقا و رشد و آموزش کودکان سیستان و بلوچستان و ایلام و کردستان و خوزستان و .. همه و همه مرارتهای پرتکرار کودکان این سرزمین است.
ازدواج در سنین کودکی را از رسانه ملی و برخی از دیگر رسانههای جمعی ترویج میکنند و آشکارا در تقابل با پیمان نامه جهانی حقوق کودک که کشور ما نیز از سال ۱۳۷۳به آن پیوسته و ملزم به اجرای آن است قرار می گیرند .
به راستی آیا با این حجم از مسائل حل نشده ی کودکان از یک طرف و دربند کردن معلمان و اموزگاران شریف پرسشگر و مطالبه گر از طرف دیگر، میتوان امیدی به توسعه عدالت آموزشی و ایجاد دسترسی برابر به آموزش با کیفیت برای همه ی کودکان را داشت؟
چگونه است که از مافیای کنکور، مافیای سرسختتر امتحانات نهایی هم قد علم میکند و علیرغم اعتراض مجلس و دولت و شخص وزیر آموزش و پرورش و والدین و دانش آموزان و.. هیچکس توانایی لغو مصوبه نامطلوب تاثیر معدل امتحانات نهایی در کنکور را ندارد؟ چگونه است که از وجود عدالت آموزشی سخن می گوییم اما ردیف مربوط به حمایت از کودکان کار از قانون برنامه هفتم توسعه حذف میشود؟
چگونه است که بودجه سرانه دانش آموزی در این کشور در مقایسه با بودجه بسیاری از دستگاهها و سازمانهای دیگر تقریبا هیچ است و ارادهای برای افزایش بودجه این وزارتخانه وجود ندارد؟
آیا با وجود این همه تبعیض و بیعدالتی میتوان امیدی به توسعه داشت؟
در چنین شرایطی و در آستانهی آغاز سال تحصیلی جدید، ما جمعی از سازمانهای مدنی حامی کودکان، ضمن تبریک روز دانایی و بالندگی به دانَش آموزان و معلمان و خانوادهها، موارد زیر را با تاکید فراوان مطالبه میکنیم :
۱- متاسفانه چندین سال است که با پولی شدن آموزش و پرورش و عدم توجه به زیرساختهای آموزشی در مناطق محروم، از توسعه عدالت آموزشی فاصله گرفته و عملا نظام آموزشی طبقاتی شده است. از این رو پایبندی عملی به شعار توسعه عدالت آموزشی و همچنین اجرای بند مغفول مانده سیام قانون اساسی مطالبه جدی فعالان حقوق کودک است .
۲-تاکید میکنیم که کودکان مهاجر و پناهنده مطابق با پیمان نامه جهانی حقوق کودک، حق برخورداری از آموزش و تحصیل و سایر خدمات اجتماعی را دارند.
۳-وزارت اموزش و پرورش بیش از دیگر سازمانها باید پایبند به مفاد پیمان نامه جهانی حقوق کودک بوده و پرهیز از سیاستزدگی در تصمیم سازیها و سیاستگذاریهای اموزشی و پرورشی، به کارگیری نیروهای کارآمد و کاردان و متخصص در برنامه ریزیها و تدوین کتب درسی از وظایف اصلی این وزارتخانه است .
۴-حذف مصوبه کنکوری و عقب راندن مافیاهای مختلف در عرصه اموزشی کشور مطالبه جدی فعالان حقوق کودک، دانش آموزان و خانوادههای آنان است.
۵- توجه و احترام به زبان مادری در مدارس و توجه به آموزش با کیفیت و طراحی محتوای اموزشی متناسب با نیازهای کودکان و همچنین طراحی و تدوین محتواهای آموزشی بر اساس نیازهای اقلیمی محل زندگی دانش آموزان از دیگر موارد مورد تاکید سازمانهای مدنی است
۶-کودکان کار، کودکان بازمانده از تحصیل و کودکان در شرایطدشوار، نیازمند توجه جدی برای ورود به چرخه تحصیل و دنیای کودکی هستند. همکاری وزارت رفاه و وزارت اموزش و پرورش و استفاده موثر از تجربیات میدانی سازمانهای مردمنهاد در این زمینه، میتواند در مسیر تحقق این مهم بسیار راهگشا باشد .
با امید به ساختن جهانی شایسته کودکان
اول مهر ماه ۱۴۰۳
۱-موسسه یاریگران کودکان کار پویا
۲-موسسه توانمندسازی ندای ماندگار
۳-گروه فرهنگی اجتماعی کیانا
۴-موسسه توانمندسازی مهر و ماه
۵-گروه تلاشگران یاری همدل
۶-انجمن پرنده درخت کوچک
۷-انجمن حمایت از حقوق کودکان
۸-موسسه مهرآفرین پناه عصر
۹-انجمن درخت کوچک زندگی
۱۰-انجمن دوستداران کودک پویش
۱۱-انجمن آموزشی، پژوهشی پویا
۱۲-موسسه تاک سرزمین من
۱۳-موسسه شکوفایی استعدادهای کودکان مهر
۱۴-موسسه انسان دشواری وظیفه
۱۵-انجمن حمایت از کودکان کار
۱۶-انجمن یاری کودکان در معرض خطر
۱۷ـ موسسه توسعه و توان افزایی کنشگران فرزانه
@ISPVC_NGO
برخورداری از آموزش با کیفیت و رایگان حق همه کودکان است
هر ساله به بهانه آغاز بازگشایی مدارس و مناسبتهای مرتبط با کودکان، انبوهی از مسائل و مشکلات را مورد تاکید قرار داده و بر احقاق حقوق کودکان پافشاری کردهایم. با نگاهی گذرا بر اهم عناوین مطالبات، متوجه خواهیم شد که متاسفانه تا کنون گویا گوش شنوایی برای شنیدن آلام و رنجهای بیشمار کودکان وجود ندارد .
آمار رو به رشد کودکان خارج از چرخه تحصیل، وضعیت بغرنج کودکان مهاجر و کودکان زباله گرد، گسترش روز افزون مدارس خصوصی، فقیرتر شدن رو به گسترش اموزش و پرورش دولتی، بیعدالتی مفرط در حق بقا و رشد و آموزش کودکان سیستان و بلوچستان و ایلام و کردستان و خوزستان و .. همه و همه مرارتهای پرتکرار کودکان این سرزمین است.
ازدواج در سنین کودکی را از رسانه ملی و برخی از دیگر رسانههای جمعی ترویج میکنند و آشکارا در تقابل با پیمان نامه جهانی حقوق کودک که کشور ما نیز از سال ۱۳۷۳به آن پیوسته و ملزم به اجرای آن است قرار می گیرند .
به راستی آیا با این حجم از مسائل حل نشده ی کودکان از یک طرف و دربند کردن معلمان و اموزگاران شریف پرسشگر و مطالبه گر از طرف دیگر، میتوان امیدی به توسعه عدالت آموزشی و ایجاد دسترسی برابر به آموزش با کیفیت برای همه ی کودکان را داشت؟
چگونه است که از مافیای کنکور، مافیای سرسختتر امتحانات نهایی هم قد علم میکند و علیرغم اعتراض مجلس و دولت و شخص وزیر آموزش و پرورش و والدین و دانش آموزان و.. هیچکس توانایی لغو مصوبه نامطلوب تاثیر معدل امتحانات نهایی در کنکور را ندارد؟ چگونه است که از وجود عدالت آموزشی سخن می گوییم اما ردیف مربوط به حمایت از کودکان کار از قانون برنامه هفتم توسعه حذف میشود؟
چگونه است که بودجه سرانه دانش آموزی در این کشور در مقایسه با بودجه بسیاری از دستگاهها و سازمانهای دیگر تقریبا هیچ است و ارادهای برای افزایش بودجه این وزارتخانه وجود ندارد؟
آیا با وجود این همه تبعیض و بیعدالتی میتوان امیدی به توسعه داشت؟
در چنین شرایطی و در آستانهی آغاز سال تحصیلی جدید، ما جمعی از سازمانهای مدنی حامی کودکان، ضمن تبریک روز دانایی و بالندگی به دانَش آموزان و معلمان و خانوادهها، موارد زیر را با تاکید فراوان مطالبه میکنیم :
۱- متاسفانه چندین سال است که با پولی شدن آموزش و پرورش و عدم توجه به زیرساختهای آموزشی در مناطق محروم، از توسعه عدالت آموزشی فاصله گرفته و عملا نظام آموزشی طبقاتی شده است. از این رو پایبندی عملی به شعار توسعه عدالت آموزشی و همچنین اجرای بند مغفول مانده سیام قانون اساسی مطالبه جدی فعالان حقوق کودک است .
۲-تاکید میکنیم که کودکان مهاجر و پناهنده مطابق با پیمان نامه جهانی حقوق کودک، حق برخورداری از آموزش و تحصیل و سایر خدمات اجتماعی را دارند.
۳-وزارت اموزش و پرورش بیش از دیگر سازمانها باید پایبند به مفاد پیمان نامه جهانی حقوق کودک بوده و پرهیز از سیاستزدگی در تصمیم سازیها و سیاستگذاریهای اموزشی و پرورشی، به کارگیری نیروهای کارآمد و کاردان و متخصص در برنامه ریزیها و تدوین کتب درسی از وظایف اصلی این وزارتخانه است .
۴-حذف مصوبه کنکوری و عقب راندن مافیاهای مختلف در عرصه اموزشی کشور مطالبه جدی فعالان حقوق کودک، دانش آموزان و خانوادههای آنان است.
۵- توجه و احترام به زبان مادری در مدارس و توجه به آموزش با کیفیت و طراحی محتوای اموزشی متناسب با نیازهای کودکان و همچنین طراحی و تدوین محتواهای آموزشی بر اساس نیازهای اقلیمی محل زندگی دانش آموزان از دیگر موارد مورد تاکید سازمانهای مدنی است
۶-کودکان کار، کودکان بازمانده از تحصیل و کودکان در شرایطدشوار، نیازمند توجه جدی برای ورود به چرخه تحصیل و دنیای کودکی هستند. همکاری وزارت رفاه و وزارت اموزش و پرورش و استفاده موثر از تجربیات میدانی سازمانهای مردمنهاد در این زمینه، میتواند در مسیر تحقق این مهم بسیار راهگشا باشد .
با امید به ساختن جهانی شایسته کودکان
اول مهر ماه ۱۴۰۳
۱-موسسه یاریگران کودکان کار پویا
۲-موسسه توانمندسازی ندای ماندگار
۳-گروه فرهنگی اجتماعی کیانا
۴-موسسه توانمندسازی مهر و ماه
۵-گروه تلاشگران یاری همدل
۶-انجمن پرنده درخت کوچک
۷-انجمن حمایت از حقوق کودکان
۸-موسسه مهرآفرین پناه عصر
۹-انجمن درخت کوچک زندگی
۱۰-انجمن دوستداران کودک پویش
۱۱-انجمن آموزشی، پژوهشی پویا
۱۲-موسسه تاک سرزمین من
۱۳-موسسه شکوفایی استعدادهای کودکان مهر
۱۴-موسسه انسان دشواری وظیفه
۱۵-انجمن حمایت از کودکان کار
۱۶-انجمن یاری کودکان در معرض خطر
۱۷ـ موسسه توسعه و توان افزایی کنشگران فرزانه
@ISPVC_NGO
قوه مجریه به وسیله بخشنامه و دستورالعمل قوانین مصوب قوهمقننه و حقوق کودکان را نقض میکند!
سمیرا دماوندی/ کنشگر حقوق کودکان (متن خلاصه شده)
اول: مطابق با بند 2 ماده 16 قانون ثبت احوال مصوب 1355، مادر در صورت غیبت پدر و در اولین موقعی که قادر به انجام این وظیفه (اعلام ولادت و دریافت شناسنامه) باشد، میتواند به اداره ثبت احوال مراجعه نموده و شناسنامه دریافت نماید. در این ماده هیچ شرطی همچون اینکه تنها مادران در ازدواجهای رسمی از این حق برخوردارند و ازدواجهای غیررسمی نمیتوانند این چنین اقدام کنند، بیان نشده. اما در عمل اگر مادری با صیغه نامه بهاداره ثبت احوال مراجعه نماید، به دلیل وجود یک بخشنامه که در قوه مجریه مصوب شده از حق دریافت شناسنامه محروم میماند. مطابق با قواعد حقوقی، قانونی که در قوهمقننه تصویب شدهباشد، صرفا با قانون دیگری که در این نهاد تصویب شود میتواند نسخ یا تخصیص یابد و نه با بخشنامه قوه مجریه. استدلال ادارههای ثبت احوال کشور برای عدم اجرای قانون، امکان سو استفاده مادر از این حق و دریافت شناسنامه به تقلب است. با توجه به بخشنامه قوهمجریه، مادر باید با رای دادگاه اقدام به دریافت شناسنامه برای نوزاد خود کند که ممکن است بیش از یک سال طول بکشد. مطابق با بند چ ماده 3 قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، عدم اقدام براي ثبت واقعه ولادت یا عدم اخذ اسناد سجلی یا هویتی براي طفل یا نوجوان بدون عذر موجه؛ به عنوان شرایط مخاطرهآمیز شناختهشده است. در روستاها و مناطق دور از شهر و در ازدواجهایی که مادر فردی زیر 18سال است که به عقد غیررسمی پدر درآمده، بیسواد و بیاطلاع از قوانین است، با نگاههای سنتی و نبود توان مالی پرداخت هزینههای وکیل، مادر چگونه میتواند از حقوق از دست رفته کودکش دفاع کند؟
دوم: مطابق با بند ح ماده 3 قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، بازماندگی از تحصیل شرایط مخاطرهآمیز محسوب شده و مطابق با ماده 6 همین قانون تکالیفی برای وزارت کشور و وزارت آموزش و پرورش در این مورد معین شده است. این دو نهاد قوهمجریه از اجرای قانون مصوب قوهمقننه سر باز زده و اقدام به نگارش دستورالعمل در خصوص نحوه ثبتنام دانشآموزان نموده و متاسفانه برخلاف ماده 45 قانون حمایت خانواده، با نگارش شیوهنامه ثبتنام اتباع خارجی در مدارس جمهوری اسلامی در مورخ 21 شهریور 1403 و ابلاغ آن به آموزش و پرورشهای سراسر کشور، از تحصیل فرزندان مادر ایرانی به بهانه نداشتن شناسنامه ممانعت نمودند.
اقدامی صریح و آشکار در نقض قوانین مصرح کشور و نقض حقوق کودکان. حال راهحل چیست؟
میبایست
1- ازدواج غیررسمی افراد زیر 18سال ممنوع شده و حق مادر و کودک برای دریافت شناسنامه که توسط قوهمجریه نقض شده به اجرا درآید.
2- ماده قانونی صریحی مصوب شود تا بتوان خارج از نوبت و با صدور اجراییه پدر را وادار به دریافت شناسنامه نمود.
3- خدمات واقعی حقوقی رایگان در اختیار افراد نیازمند و ساکن در مناطق دورافتاده قرار گیرد و این افراد توسط وکلای معاضدتی سردرگم و ناامید نشوند.
4- دفاتر حمایت از کودکان، سازمان بهزیستی و مرجع ملی حقوق کودک به وظایف و تکالیف قانونی خود عمل نموده و بر موارد نقض حقوق کودکان مطابق با مواد 4-5-6 قانون حمایت و ماده 50 آییننامه نظارت کنند.
5- قوهمجریه، ماده 45 قانون حمایت از خانواده و رعایت غبطه و مصلحت کودکان را سرلوحه نگارش بخشنامهها و دستورالعملهای خود قرار داده و حقوق کودکان را نقض ننماید و بر اقدامهای غیرقانونی اصرار نورزد.
6- مرجع ملی حقوق کودک نیز مطابق با ماده 50 آییننامه اجرایی قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1400، میبایست وظایف نظارتی و هماهنگی خود را انجام داده و از نقض حقوق کودکان در نهادهای مختلف بالاخص قوهمجریه پیشگیری نماید.
7- مرجع ملی بهعنوان نهادی در وزارت دادگستری نمیتواند در کنار قوهمجریه از نقض حقوق کودکان و عدم رعایت ماده 45 قانون، حمایت کند. متاسفانه شاهدیم بخشنامهها و دستورالعملها در قوهمجریه بدون اطلاع مرجع نگارشیافته و به نقض حقوق کودکان منجر شده و مرجع قادر به انجام تکالیف خود نیست.
@ISPVC_NGO
سمیرا دماوندی/ کنشگر حقوق کودکان (متن خلاصه شده)
اول: مطابق با بند 2 ماده 16 قانون ثبت احوال مصوب 1355، مادر در صورت غیبت پدر و در اولین موقعی که قادر به انجام این وظیفه (اعلام ولادت و دریافت شناسنامه) باشد، میتواند به اداره ثبت احوال مراجعه نموده و شناسنامه دریافت نماید. در این ماده هیچ شرطی همچون اینکه تنها مادران در ازدواجهای رسمی از این حق برخوردارند و ازدواجهای غیررسمی نمیتوانند این چنین اقدام کنند، بیان نشده. اما در عمل اگر مادری با صیغه نامه بهاداره ثبت احوال مراجعه نماید، به دلیل وجود یک بخشنامه که در قوه مجریه مصوب شده از حق دریافت شناسنامه محروم میماند. مطابق با قواعد حقوقی، قانونی که در قوهمقننه تصویب شدهباشد، صرفا با قانون دیگری که در این نهاد تصویب شود میتواند نسخ یا تخصیص یابد و نه با بخشنامه قوه مجریه. استدلال ادارههای ثبت احوال کشور برای عدم اجرای قانون، امکان سو استفاده مادر از این حق و دریافت شناسنامه به تقلب است. با توجه به بخشنامه قوهمجریه، مادر باید با رای دادگاه اقدام به دریافت شناسنامه برای نوزاد خود کند که ممکن است بیش از یک سال طول بکشد. مطابق با بند چ ماده 3 قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، عدم اقدام براي ثبت واقعه ولادت یا عدم اخذ اسناد سجلی یا هویتی براي طفل یا نوجوان بدون عذر موجه؛ به عنوان شرایط مخاطرهآمیز شناختهشده است. در روستاها و مناطق دور از شهر و در ازدواجهایی که مادر فردی زیر 18سال است که به عقد غیررسمی پدر درآمده، بیسواد و بیاطلاع از قوانین است، با نگاههای سنتی و نبود توان مالی پرداخت هزینههای وکیل، مادر چگونه میتواند از حقوق از دست رفته کودکش دفاع کند؟
دوم: مطابق با بند ح ماده 3 قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، بازماندگی از تحصیل شرایط مخاطرهآمیز محسوب شده و مطابق با ماده 6 همین قانون تکالیفی برای وزارت کشور و وزارت آموزش و پرورش در این مورد معین شده است. این دو نهاد قوهمجریه از اجرای قانون مصوب قوهمقننه سر باز زده و اقدام به نگارش دستورالعمل در خصوص نحوه ثبتنام دانشآموزان نموده و متاسفانه برخلاف ماده 45 قانون حمایت خانواده، با نگارش شیوهنامه ثبتنام اتباع خارجی در مدارس جمهوری اسلامی در مورخ 21 شهریور 1403 و ابلاغ آن به آموزش و پرورشهای سراسر کشور، از تحصیل فرزندان مادر ایرانی به بهانه نداشتن شناسنامه ممانعت نمودند.
اقدامی صریح و آشکار در نقض قوانین مصرح کشور و نقض حقوق کودکان. حال راهحل چیست؟
میبایست
1- ازدواج غیررسمی افراد زیر 18سال ممنوع شده و حق مادر و کودک برای دریافت شناسنامه که توسط قوهمجریه نقض شده به اجرا درآید.
2- ماده قانونی صریحی مصوب شود تا بتوان خارج از نوبت و با صدور اجراییه پدر را وادار به دریافت شناسنامه نمود.
3- خدمات واقعی حقوقی رایگان در اختیار افراد نیازمند و ساکن در مناطق دورافتاده قرار گیرد و این افراد توسط وکلای معاضدتی سردرگم و ناامید نشوند.
4- دفاتر حمایت از کودکان، سازمان بهزیستی و مرجع ملی حقوق کودک به وظایف و تکالیف قانونی خود عمل نموده و بر موارد نقض حقوق کودکان مطابق با مواد 4-5-6 قانون حمایت و ماده 50 آییننامه نظارت کنند.
5- قوهمجریه، ماده 45 قانون حمایت از خانواده و رعایت غبطه و مصلحت کودکان را سرلوحه نگارش بخشنامهها و دستورالعملهای خود قرار داده و حقوق کودکان را نقض ننماید و بر اقدامهای غیرقانونی اصرار نورزد.
6- مرجع ملی حقوق کودک نیز مطابق با ماده 50 آییننامه اجرایی قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1400، میبایست وظایف نظارتی و هماهنگی خود را انجام داده و از نقض حقوق کودکان در نهادهای مختلف بالاخص قوهمجریه پیشگیری نماید.
7- مرجع ملی بهعنوان نهادی در وزارت دادگستری نمیتواند در کنار قوهمجریه از نقض حقوق کودکان و عدم رعایت ماده 45 قانون، حمایت کند. متاسفانه شاهدیم بخشنامهها و دستورالعملها در قوهمجریه بدون اطلاع مرجع نگارشیافته و به نقض حقوق کودکان منجر شده و مرجع قادر به انجام تکالیف خود نیست.
@ISPVC_NGO
۳۷ درصد از جمعیت دانشجویان کشور را ثروتمندترینها و ۷ درصد را فقیرترینها تشکیل دادهاند.
این ارقام بدون نیاز به هیچ توضیحی بیشتری نبود عدالت آموزشی را نشان میدهند.
@ISPVC_NGO
این ارقام بدون نیاز به هیچ توضیحی بیشتری نبود عدالت آموزشی را نشان میدهند.
@ISPVC_NGO
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آماده کردن خانههای کودک صباشهر و شاهدشهر برای سال تحصیلی جدید همراه با مربیان، بچهها و خانوادههایشان.
این کلیپ کوتاه را هم یکی از مربیان بچهها ساخته است.
@ISPVC_NGO
این کلیپ کوتاه را هم یکی از مربیان بچهها ساخته است.
@ISPVC_NGO