🔶 آری، انسان زندگانی دشواری دارد!
من تصور میکنم بهترین تعریفی که میتوان از انسان کرد این است :
انسان عبارت است از موجودی که به همه چیز عادت میکند...
🖋 : #داستایفسکی
💎 @ISTDP_IR
من تصور میکنم بهترین تعریفی که میتوان از انسان کرد این است :
انسان عبارت است از موجودی که به همه چیز عادت میکند...
🖋 : #داستایفسکی
💎 @ISTDP_IR
🔶 نمیدانم اولینبار چه کسی در گوش ما خواند که باید همیشه برنده باشیم؛ درواقع به ما آموختند که با برنده شدن چیزهای زیادی را به دست میآوریم؛ مثل محبت، تحسین، توجه، احترام و... همین شد که ما ترسیدیم از باختن.
حالا که سیویک ساله هستم دیگر پذیرفتهام که این باختن حقیقت زندگیست. مثل مرگ که تلخ است امّا واقعیت جهان است.
دیگر برایم مهم نیست که وقتی برنده میشوم کسی باشد که حلقهٔ گلی بر گردنم بیندازد و اگر ببازم طردم کند. حالا میدانم که تنهای تنها باید با حقیقت برد و باخت کنار بیایم و برآیندش میشود زندگیِ من.
📕: #اضطراب_موقعیت
🖋 : #آلن_دو_باتن
💎 @ISTDP_IR
حالا که سیویک ساله هستم دیگر پذیرفتهام که این باختن حقیقت زندگیست. مثل مرگ که تلخ است امّا واقعیت جهان است.
دیگر برایم مهم نیست که وقتی برنده میشوم کسی باشد که حلقهٔ گلی بر گردنم بیندازد و اگر ببازم طردم کند. حالا میدانم که تنهای تنها باید با حقیقت برد و باخت کنار بیایم و برآیندش میشود زندگیِ من.
📕: #اضطراب_موقعیت
🖋 : #آلن_دو_باتن
💎 @ISTDP_IR
🔶 دشوارترین چیز در دنیا این است که بپذیري که جاهل هستی.
حتی جاهل ترین فرد نیز آماده پذیرش این نیست.
فقط بزرگترین نابغه ها همچون سقراط قادر بوده اند بپذیرند که:
هیچ چیز نمی دانند.
مردم معمولی و میانحاله عاشق این هستند که باور کنند که می دانند، همه چیز را می دانند.
و هرکسی که پرسشی را ایجاد کند، تردیدی خلق کند،
حال و هوایی از شک ایجاد کند،
🖋 : #اشو
💎 @ISTDP_IR
حتی جاهل ترین فرد نیز آماده پذیرش این نیست.
فقط بزرگترین نابغه ها همچون سقراط قادر بوده اند بپذیرند که:
هیچ چیز نمی دانند.
مردم معمولی و میانحاله عاشق این هستند که باور کنند که می دانند، همه چیز را می دانند.
و هرکسی که پرسشی را ایجاد کند، تردیدی خلق کند،
حال و هوایی از شک ایجاد کند،
🖋 : #اشو
💎 @ISTDP_IR
🔶 یک راز عجیب در خصوص نابود شدن خرد جمعی وجود دارد:
اگر تعداد چشمگیری از افراد یک توهم را مشاهده کنند آن توهم تبدیل به واقعیت میشود.
اگر تعداد کافی از مردم به یک نکبت و فلاکت بخندند آن بدبختی تبدیل به یک لطیفهی بامزه خواهد شد.
📕 : سه دختر حوا
🖋 : #الیف_شافاک
💎 @ISTDP_IR
اگر تعداد چشمگیری از افراد یک توهم را مشاهده کنند آن توهم تبدیل به واقعیت میشود.
اگر تعداد کافی از مردم به یک نکبت و فلاکت بخندند آن بدبختی تبدیل به یک لطیفهی بامزه خواهد شد.
📕 : سه دختر حوا
🖋 : #الیف_شافاک
💎 @ISTDP_IR
🔶 من اول ها از توهین مردم خیلی اوقاتم تلخ میشد ولی بعداً که خوب فکرش رو کردم دیدم که همهٔ اونها دل شکسته اند؛ هرکس میترسه که از همسایه اش تو سری بخوره به همین جهت سعی داره که دست پیش بگیره تا پس نیفته !
📕 : #مادر
🖋 : #ماکسیم_گورکی
💎 @ISTDP_IR
📕 : #مادر
🖋 : #ماکسیم_گورکی
💎 @ISTDP_IR
🔶 جدال حقیقت با دروغ!
تاریخ اندیشه بشر سرشار است از پرداختن به این پیکار در وجود انسان، و هر اندیشه ای تبیین خود از آنرا ارائه نموده است.
دوانلو نشان می دهد آسیب به دلبستگی اولیه منجر به شکل گیری خودی کاذب و دروغین در انسان می شود، که خود حقیقی را بدلیل دربرداشتن احساسات دردناک و ناپذیرفتنی دفن می نماید.
درمانگر ISTDP با احترام عمیقی که به خود حقیقی بیمار قائل است، همچون راجرز و درمانگران انسانگرا همدلی عمیقی با او خواهد نمود، که واکنشهای پر از اشک و محبت، و سراسر سپاسگزاری را در بیمار فراخواهد خواند.
اما بر خلاف درمانگران انسانگرا، درمانگر ISTDP می داند که این همدلی با خود حقیقی، به تنهایی برای زدودن آثارِ به شدت مخرّبِ خود کاذب کفایت نمی کند، پس در صورت فراهم بودن شرایط لازم در بیمار، فشار و چالشی سهمگین را با خود کاذب بکار می برد که این امر موجب برافراشتگی ناهشیار بیمار و معلّق شدن خود کاذب می گردد. گویی جدالی میان حقیقت و دروغ در درون بیمار درمی گیرد...
«آیا با درد احساسات مواجه شوم و بگذارم حقیقت ظهور کند یا همچنان در این قالب دروغین، زندگیِ سراسر تخریبم را ادامه دهم؟!»
مسئولیت با بیمار است، آزادی او در انتخاب محترم است، اما اگر حقیقت را انتخاب کرد، اینجاست که به میزان حقیقی بودنِ خودِ درمانگر و همچنین تسلط او بر دانش و تکنیک، این جدال می تواند منجر به پیروزیِ بخش حقیقی بیمار و رهایی او از زندان خودفریبی و خودتخریبی گردد.
🖋 : انستیتو روانپویشی ایرانی #دوانلو
💎 @ISTDP_IR
تاریخ اندیشه بشر سرشار است از پرداختن به این پیکار در وجود انسان، و هر اندیشه ای تبیین خود از آنرا ارائه نموده است.
دوانلو نشان می دهد آسیب به دلبستگی اولیه منجر به شکل گیری خودی کاذب و دروغین در انسان می شود، که خود حقیقی را بدلیل دربرداشتن احساسات دردناک و ناپذیرفتنی دفن می نماید.
درمانگر ISTDP با احترام عمیقی که به خود حقیقی بیمار قائل است، همچون راجرز و درمانگران انسانگرا همدلی عمیقی با او خواهد نمود، که واکنشهای پر از اشک و محبت، و سراسر سپاسگزاری را در بیمار فراخواهد خواند.
اما بر خلاف درمانگران انسانگرا، درمانگر ISTDP می داند که این همدلی با خود حقیقی، به تنهایی برای زدودن آثارِ به شدت مخرّبِ خود کاذب کفایت نمی کند، پس در صورت فراهم بودن شرایط لازم در بیمار، فشار و چالشی سهمگین را با خود کاذب بکار می برد که این امر موجب برافراشتگی ناهشیار بیمار و معلّق شدن خود کاذب می گردد. گویی جدالی میان حقیقت و دروغ در درون بیمار درمی گیرد...
«آیا با درد احساسات مواجه شوم و بگذارم حقیقت ظهور کند یا همچنان در این قالب دروغین، زندگیِ سراسر تخریبم را ادامه دهم؟!»
مسئولیت با بیمار است، آزادی او در انتخاب محترم است، اما اگر حقیقت را انتخاب کرد، اینجاست که به میزان حقیقی بودنِ خودِ درمانگر و همچنین تسلط او بر دانش و تکنیک، این جدال می تواند منجر به پیروزیِ بخش حقیقی بیمار و رهایی او از زندان خودفریبی و خودتخریبی گردد.
🖋 : انستیتو روانپویشی ایرانی #دوانلو
💎 @ISTDP_IR
🔶 شناخت هویت جنسی از بروز اختلال رفتاری در کودکان پیشگیری می کند
هویت جنسی، احساس فردی مرد یا زن بودن است که از حدود سه سالگی و از دوران کودکی به تدریج بروز می کند و در دوران بزرگسالی با تکامل ویژگی های مردانه یا زنانه کامل می شود. هویت جنسی یک موضوع زیستی به شمار می رود و بر مبنای آن خصوصیت زیستی و همچنین خصوصیاتی از قبیل تواناییهای فردی، اجتماعی و فرهنگی، زنان و مردان با توجه به انتظارات جامعه، نقش مهم خود را ایفا می کنند.
مجموعه انتظارات جامعه از مرد و زن با توجه به موقعیتهایی که در آن قرار دارند، تعیین کننده خواهد بود، برای تشخیص اختلال هویت جنسی دو ملاک عمده وجود دارد؛ نخست همانندسازی قوی و مستمر با جنس مخالف و دیگری احساس ناراحتی مستمر با جنس خود یا احساس نامتناسب بودن در نقش جنسی خود را شامل می شود.
برای ارزیابی شیوع اختلال هویت جنسی در بین کودکان می توان به گزارش والدینی که به مراکز مشاوره مراجعه می کنند، اشاره کرد که برای شناسایی این نوع افراد از روش های رفتاری استفاده شده است.زمانی که کودک به سه سالگی میرسد، از جنسیت خود آگاه میشود اما تفاوتهای جنسی را امری مسلم نمیدانند.
برای شناخت بیشتر اهمیت هویت جنسی در کودکان الگوگیری در محیط خانه به گونه ای است که پسرها بیشتر رفتار پدر یا برادر و دخترها رفتار مادر یا خواهرشان را تقلید میکنند و در بیرون از منزل نیز معمولاً هم بازیهای خود را از گروههای همجنس انتخاب و همسالان خود را الگوی خویش قرار می دهند.
این کودکان اصرار دارند که از جنس مخالف خود نیستند حتی اگر به شوخی به آنها گفته شود که از جنس مخالف هستی، برافروخته میشوند و ناراحتی خود را از این مسئله ابراز میکنند. حتی اگر لباس مخالف به آنها بپوشانند و با نامی از جنس مخالف آنها را صدا کنند، با واکنش شدید کودکان مواجه خواهند شد.
پدر و مادر بیشترین نقش را در پذیرش هویت جنسی کودک دارند و از این رو با توجه به نقش پسر، باید ویژگی مردانگی از جمله جدیت، احساس مسئولیت و شجاعت را به آن بیاموزند و در مقابل برای دختران با توجه به بلوغ زودرس آنها نسبت به پسران، نقش مهم زنانگی را سرلوحه فرزندپروری خود قرار دهند.
💎 @ISTDP_IR
هویت جنسی، احساس فردی مرد یا زن بودن است که از حدود سه سالگی و از دوران کودکی به تدریج بروز می کند و در دوران بزرگسالی با تکامل ویژگی های مردانه یا زنانه کامل می شود. هویت جنسی یک موضوع زیستی به شمار می رود و بر مبنای آن خصوصیت زیستی و همچنین خصوصیاتی از قبیل تواناییهای فردی، اجتماعی و فرهنگی، زنان و مردان با توجه به انتظارات جامعه، نقش مهم خود را ایفا می کنند.
مجموعه انتظارات جامعه از مرد و زن با توجه به موقعیتهایی که در آن قرار دارند، تعیین کننده خواهد بود، برای تشخیص اختلال هویت جنسی دو ملاک عمده وجود دارد؛ نخست همانندسازی قوی و مستمر با جنس مخالف و دیگری احساس ناراحتی مستمر با جنس خود یا احساس نامتناسب بودن در نقش جنسی خود را شامل می شود.
برای ارزیابی شیوع اختلال هویت جنسی در بین کودکان می توان به گزارش والدینی که به مراکز مشاوره مراجعه می کنند، اشاره کرد که برای شناسایی این نوع افراد از روش های رفتاری استفاده شده است.زمانی که کودک به سه سالگی میرسد، از جنسیت خود آگاه میشود اما تفاوتهای جنسی را امری مسلم نمیدانند.
برای شناخت بیشتر اهمیت هویت جنسی در کودکان الگوگیری در محیط خانه به گونه ای است که پسرها بیشتر رفتار پدر یا برادر و دخترها رفتار مادر یا خواهرشان را تقلید میکنند و در بیرون از منزل نیز معمولاً هم بازیهای خود را از گروههای همجنس انتخاب و همسالان خود را الگوی خویش قرار می دهند.
این کودکان اصرار دارند که از جنس مخالف خود نیستند حتی اگر به شوخی به آنها گفته شود که از جنس مخالف هستی، برافروخته میشوند و ناراحتی خود را از این مسئله ابراز میکنند. حتی اگر لباس مخالف به آنها بپوشانند و با نامی از جنس مخالف آنها را صدا کنند، با واکنش شدید کودکان مواجه خواهند شد.
پدر و مادر بیشترین نقش را در پذیرش هویت جنسی کودک دارند و از این رو با توجه به نقش پسر، باید ویژگی مردانگی از جمله جدیت، احساس مسئولیت و شجاعت را به آن بیاموزند و در مقابل برای دختران با توجه به بلوغ زودرس آنها نسبت به پسران، نقش مهم زنانگی را سرلوحه فرزندپروری خود قرار دهند.
💎 @ISTDP_IR
🔶 موفقیت
سخن افراد موفق را سرمشق خود قرار نده، چون اغلب خود نمیدانند چه شد که موفق شدند
توجیه خمیرمایه تفکر ما درباره خود است و جهلِ بسیطِ ما به خود را مُرَکَّب میکند. اندیشه اغلب موتور شناخت خود نیست، بلکه ترمز آن است
به همین دلیل توضیحات افراد موفق درباره موفقیتهایشان اغلب توجیهی بیش نیست
موفقیت در هر کاری اغلب به مدد آتشی است که در دل شعلهور میشود
اگر این بشکه پر از بنزین در دلت روشن شود، محکوم به موفقیت خواهی بود
موفقها اغلب نمیدانند چه شد که بشکه بنزین دلشان آتش گرفت
و با غرور از دلایل دستاوردهایشان سخن میگویند، اما از نقشِ زغالِ خوب بیخبرند
زغال که خوب باشد، آتش شعله میکشد و مناسب و مداوم به رنگ آبی میسوزد و تو را مجبور به میل اختیاری خوردنِ کباب میکند
در پیِ کبریتی باش که آتشِ درونت را روشن کند و زغالی که آن را شعلهور نگه دارد
🖋 : #نیما_قربانی
💎 @ISTDP_IR
سخن افراد موفق را سرمشق خود قرار نده، چون اغلب خود نمیدانند چه شد که موفق شدند
توجیه خمیرمایه تفکر ما درباره خود است و جهلِ بسیطِ ما به خود را مُرَکَّب میکند. اندیشه اغلب موتور شناخت خود نیست، بلکه ترمز آن است
به همین دلیل توضیحات افراد موفق درباره موفقیتهایشان اغلب توجیهی بیش نیست
موفقیت در هر کاری اغلب به مدد آتشی است که در دل شعلهور میشود
اگر این بشکه پر از بنزین در دلت روشن شود، محکوم به موفقیت خواهی بود
موفقها اغلب نمیدانند چه شد که بشکه بنزین دلشان آتش گرفت
و با غرور از دلایل دستاوردهایشان سخن میگویند، اما از نقشِ زغالِ خوب بیخبرند
زغال که خوب باشد، آتش شعله میکشد و مناسب و مداوم به رنگ آبی میسوزد و تو را مجبور به میل اختیاری خوردنِ کباب میکند
در پیِ کبریتی باش که آتشِ درونت را روشن کند و زغالی که آن را شعلهور نگه دارد
🖋 : #نیما_قربانی
💎 @ISTDP_IR
🔶 گاهی عامدانه و گاهی سهواً، فراموش میکنیم که هر انسانی به حکم اجبار، هر آنچه که شاکلهاش را میسازد، دوست میدارد.
اگر من سفیدم، دیگری شاید اندکی روشنتر و شاید بسیار تیرهتر باشد. اگر من در این نقطه از جهان به دنیا آمدهام، دیگری شاید در نقطهای به دنیا آمده باشد.
رنگهایمان، زبانهایمان، نامهایمان هیچ یک «ما» نیستیم. «ما» چیز دیگریست.
ما انسانیم، رنگها و نژادها نه مایهٔ افتخارند و نه مایه شرم. هر کسی به ناچار به آنچه که هست میبالد.
آنچه که هستیم مهم نیست، آنچه که میخواهیم بشویم مهم است.
📕 : #کشتن_مرغ_مینا
🖋 : #هارپر_لی
💎 @ISTDP_IR
اگر من سفیدم، دیگری شاید اندکی روشنتر و شاید بسیار تیرهتر باشد. اگر من در این نقطه از جهان به دنیا آمدهام، دیگری شاید در نقطهای به دنیا آمده باشد.
رنگهایمان، زبانهایمان، نامهایمان هیچ یک «ما» نیستیم. «ما» چیز دیگریست.
ما انسانیم، رنگها و نژادها نه مایهٔ افتخارند و نه مایه شرم. هر کسی به ناچار به آنچه که هست میبالد.
آنچه که هستیم مهم نیست، آنچه که میخواهیم بشویم مهم است.
📕 : #کشتن_مرغ_مینا
🖋 : #هارپر_لی
💎 @ISTDP_IR
Forwarded from من به روایت من _ (ISTDP )
🔶 در فرآیند سوگواری، این جهان بیرونی است که خالی شده است و چیزی را از دست داده است، اما در افسردگی این خویشتن درونی ماست که خالی و فقیر شده است.
🖋 : #زیگموند_فروید
Happy birthday freud 😍🎉🎂
6 May
💎 @ISTDP_IR
🖋 : #زیگموند_فروید
Happy birthday freud 😍🎉🎂
6 May
💎 @ISTDP_IR
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔶 من، کجــا…؟ باران، کجــــا…؟ باران کجـــا وُ راهِ بی پایان، کجا…؟ آه… این دل دل زدن؛ تا منزلِ جانان، کجــا..؟ آه… ای دل!
هر چه کویت، دورتـــر… دل، تنگ تــر! مشتـاق تــر..! در طریقِ عشق بازان؛ مشکلِ آسان، کجــا؟! مشکلِ آسان، کجـــا؟!
🎙 : #همایون_شجریان
💃 : #کارولین_خدادیان
🎼 : #سهراب_پورناظری
📝: #پوریا_سوری
#موسیقی_سنتی
💎 @ISTDP_IR
هر چه کویت، دورتـــر… دل، تنگ تــر! مشتـاق تــر..! در طریقِ عشق بازان؛ مشکلِ آسان، کجــا؟! مشکلِ آسان، کجـــا؟!
🎙 : #همایون_شجریان
💃 : #کارولین_خدادیان
🎼 : #سهراب_پورناظری
📝: #پوریا_سوری
#موسیقی_سنتی
💎 @ISTDP_IR
🔶 شیطانستیزی
تبعیت کور از دیگران و تقلای فروانروایی بر دیگران، هردو از نشانههای ناپختگی است
مظلومانِ تابعِ امروز همان ظالمانِ فعالِ فردایند
دادِ مظلوم را با ظلم به ظالم ستاندن، چیزی جز تداومِ چرخه ظلم نیست
دل با خشونت ورزیدن خنک میشود، اما به قیمتِ سنگ شدنش. وقتی دل سنگ شد هم که دیگر دل نیست، سنگ است
حفاظت و دفاع ناگزیر است، اما چگونه دفاع به حمله ناروا بدل میشود و سنگدلی میآفریند؟
خون به خون شستن محال آمد
مولانا
آنان که با شیاطین میجنگند، بهوش باشند که خود به شیطان بدل نشوند
نیچه
چگونه جنگ با شیاطین هویتِ شیطانی میآفریند؟
دشمنت را پاس دار و کرامتش را نریز تا به هویتِ شیطانیِ دشمنت دچار نشوی
🖋 : #نیما_قربانی
🎨 : Archangel Michael and Lucifer
👨🎨 : Robertas Kasperovicius
💎 @ISTDP_IR
تبعیت کور از دیگران و تقلای فروانروایی بر دیگران، هردو از نشانههای ناپختگی است
مظلومانِ تابعِ امروز همان ظالمانِ فعالِ فردایند
دادِ مظلوم را با ظلم به ظالم ستاندن، چیزی جز تداومِ چرخه ظلم نیست
دل با خشونت ورزیدن خنک میشود، اما به قیمتِ سنگ شدنش. وقتی دل سنگ شد هم که دیگر دل نیست، سنگ است
حفاظت و دفاع ناگزیر است، اما چگونه دفاع به حمله ناروا بدل میشود و سنگدلی میآفریند؟
خون به خون شستن محال آمد
مولانا
آنان که با شیاطین میجنگند، بهوش باشند که خود به شیطان بدل نشوند
نیچه
چگونه جنگ با شیاطین هویتِ شیطانی میآفریند؟
دشمنت را پاس دار و کرامتش را نریز تا به هویتِ شیطانیِ دشمنت دچار نشوی
🖋 : #نیما_قربانی
🎨 : Archangel Michael and Lucifer
👨🎨 : Robertas Kasperovicius
💎 @ISTDP_IR
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔶 22
ویدیو های #آموزشی
موضوع :
🔆 گاهی اوقات در پیشگرفتن رویکردی حمایتگرانه در برخورد با برخی بیماران، نه تنها به بهبود سلامت روان آنها کمکی نمیکند، بلکه باعث وخیمتر شدن حال این افراد میشود.
#پاتریشیا_کاگلین در این ویدیو درمورد اهمیت توجه به این موضوع و پژوهشهایی که در این حوزه انجام شده با ما سخن میگوید.
#مخصوص_رواندرمانگران
🎥 : #پاتریشیا_کاگلین_دلاسلوا
ترجمه و زیرنویس : #موهبت_آوازه
🔆 برگرفته شده از کانال istdp.me
💎 @ISTDP_IR
ویدیو های #آموزشی
موضوع :
🔆 گاهی اوقات در پیشگرفتن رویکردی حمایتگرانه در برخورد با برخی بیماران، نه تنها به بهبود سلامت روان آنها کمکی نمیکند، بلکه باعث وخیمتر شدن حال این افراد میشود.
#پاتریشیا_کاگلین در این ویدیو درمورد اهمیت توجه به این موضوع و پژوهشهایی که در این حوزه انجام شده با ما سخن میگوید.
#مخصوص_رواندرمانگران
🎥 : #پاتریشیا_کاگلین_دلاسلوا
ترجمه و زیرنویس : #موهبت_آوازه
🔆 برگرفته شده از کانال istdp.me
💎 @ISTDP_IR
🔶 جبر و اختیار
تجربه اختیار زمانی حاصل میشود که جوششهای جبری ذهن و دل تو شعفآفرینی میکنند، حال آنکه تجربه جبر هنگامی است که این جوششهای جبری دردآفرینند
در هر آن کاری که میلت هست بدان، قدرت خود را همی بینی عیان
و اندران کاری که میلت نیست و خواست، خویش را جبری کنی کین از خداست
مولانا
اگر داستان چنین است، پس اختیار در اساس آنچه پنداشتهاند نیست، در واقع …
اختیار و آزادی تو در گرو شوقِ تو به جوششِ جبریِ جنبندگانِ ذهن و دلِ توست، اما این نه سهل است و نه در دایره امکانِ تو
آنان که بیاثری اراده خود را در مییابند، با شعف و دردِ این جوششهای جبری نیکتر کنار میآیند
چون حُسنِ عاقبت نه به رندی و عاشقی است
پس همان بِه که کارِ خود به عنایت بسپارم
حافظ
فرق انفعال و افسردگی با سپردن کار به عنایت چیست؟
افسردهدل هنوز در سودای پیروزیِ اراده خود است و شکست آن را به عزا نشسته است، اما سپردن کار به عنایت …
🔆 عکس و متن از کانال دکتر #نیما_قربانی
💎 @ISTDP_IR
تجربه اختیار زمانی حاصل میشود که جوششهای جبری ذهن و دل تو شعفآفرینی میکنند، حال آنکه تجربه جبر هنگامی است که این جوششهای جبری دردآفرینند
در هر آن کاری که میلت هست بدان، قدرت خود را همی بینی عیان
و اندران کاری که میلت نیست و خواست، خویش را جبری کنی کین از خداست
مولانا
اگر داستان چنین است، پس اختیار در اساس آنچه پنداشتهاند نیست، در واقع …
اختیار و آزادی تو در گرو شوقِ تو به جوششِ جبریِ جنبندگانِ ذهن و دلِ توست، اما این نه سهل است و نه در دایره امکانِ تو
آنان که بیاثری اراده خود را در مییابند، با شعف و دردِ این جوششهای جبری نیکتر کنار میآیند
چون حُسنِ عاقبت نه به رندی و عاشقی است
پس همان بِه که کارِ خود به عنایت بسپارم
حافظ
فرق انفعال و افسردگی با سپردن کار به عنایت چیست؟
افسردهدل هنوز در سودای پیروزیِ اراده خود است و شکست آن را به عزا نشسته است، اما سپردن کار به عنایت …
🔆 عکس و متن از کانال دکتر #نیما_قربانی
💎 @ISTDP_IR
Forwarded from من به روایت من _ (ISTDP )
🔶 گمشده
طفلی به نام شادی ، دیری ست گمشده ست
با چشم های روشنِ برّاق
با گیسویی بلند، به بالای ِ آرزو
هرکس از او نشانی دارد،
ما را کُنَد خبر
این هم نشانِ ما:
یک سو ، خلیج فارس
سویِ دگر ، خزر.
🖋 : #محمدرضا_شفیعی_کدکنی
📕 : مجله بخارا، شماره ۷۴ ، ص ۱۶
💎 @ISTDP_IR
طفلی به نام شادی ، دیری ست گمشده ست
با چشم های روشنِ برّاق
با گیسویی بلند، به بالای ِ آرزو
هرکس از او نشانی دارد،
ما را کُنَد خبر
این هم نشانِ ما:
یک سو ، خلیج فارس
سویِ دگر ، خزر.
🖋 : #محمدرضا_شفیعی_کدکنی
📕 : مجله بخارا، شماره ۷۴ ، ص ۱۶
💎 @ISTDP_IR
🔶 میتوان از دو گونه #عشق سخن گفت :
عشقی که در آن من (ego) در معشوق (ابژه) گم میشوم که نامش #شیدایی (fascination) است...
و عشقی که معشوق در من حل میشود؛ این عشق همانند سازی با معشوق رخ می دهد ...
در شیدایی، ابژه ego را به تمای در خود هضم می کند؛ فرد از درون تهی و فقیر می شود و خود را تسلیم و سرسپرده ی ابژه می نماید...
فرآیندی که سبب می شود فرد متواضع شود،از خود گذشتگی کند، خودشیفتگی اش به پایین ترین حد ممکن نزول نماید و به خویشتن آسیب وارد سازد...
در شیدایی، سوپرایگو (وجدان) در راه معشوق خاموش می گردد و حاظر به جنایت در راه او میشود . تمام اعمال و خواسته های معشوق درست و مبرا از سرزنش به نظر می آید.
در نهایت، معشوق جای وجدان فرد را میگیرد؛ به او حکم می راند و راستی را از نادرستی برای او معین می سازد...
اما در عشقی که از جنس همانند سازی با ابژه است، معشوق به درون آورده می شود و ego نه فقیر ، محو و تهی، بلکه از طریق داشته های معشوق، غنی و تنومند میگردد و در نهایت ما با فردی رو به روییم که از معشوق گذر میکند ...
او معشوق را در خود می یابد و نه خود را در معشوق !
توده ها و جنبش ها نیز به همین منوال اند؛ هرچند فروید این گونه عنوان میکند که عشق موجود در هر توده ای از نوع شیدایی است
(شیدایی نسبت به رهبر که میتواند یک انسان یا یک ایده و یا یک مفهوم باشد)
اما میتوان توده ای را متصور شد که رهبر را درون خود هضم میکند !!
توده ای که نه محو ابژه که از داشته های او هر لحظه درونش غنی تر می گردد و به همین سیاق پیش می رود تا آنجا که از "تودگی" به "سوژگی" می رسد!
یک دگردیسی بی پایان! هویتی که هر روز از عشق به ابژه پر میشود اما آن عشق را نه افسار سرسپردگی که دستمایه ی آزادی و متقابلا مسئولیت خویش می سازد...
🔆 نویسنده نامشخص
💎 @ISTDP_IR
عشقی که در آن من (ego) در معشوق (ابژه) گم میشوم که نامش #شیدایی (fascination) است...
و عشقی که معشوق در من حل میشود؛ این عشق همانند سازی با معشوق رخ می دهد ...
در شیدایی، ابژه ego را به تمای در خود هضم می کند؛ فرد از درون تهی و فقیر می شود و خود را تسلیم و سرسپرده ی ابژه می نماید...
فرآیندی که سبب می شود فرد متواضع شود،از خود گذشتگی کند، خودشیفتگی اش به پایین ترین حد ممکن نزول نماید و به خویشتن آسیب وارد سازد...
در شیدایی، سوپرایگو (وجدان) در راه معشوق خاموش می گردد و حاظر به جنایت در راه او میشود . تمام اعمال و خواسته های معشوق درست و مبرا از سرزنش به نظر می آید.
در نهایت، معشوق جای وجدان فرد را میگیرد؛ به او حکم می راند و راستی را از نادرستی برای او معین می سازد...
اما در عشقی که از جنس همانند سازی با ابژه است، معشوق به درون آورده می شود و ego نه فقیر ، محو و تهی، بلکه از طریق داشته های معشوق، غنی و تنومند میگردد و در نهایت ما با فردی رو به روییم که از معشوق گذر میکند ...
او معشوق را در خود می یابد و نه خود را در معشوق !
توده ها و جنبش ها نیز به همین منوال اند؛ هرچند فروید این گونه عنوان میکند که عشق موجود در هر توده ای از نوع شیدایی است
(شیدایی نسبت به رهبر که میتواند یک انسان یا یک ایده و یا یک مفهوم باشد)
اما میتوان توده ای را متصور شد که رهبر را درون خود هضم میکند !!
توده ای که نه محو ابژه که از داشته های او هر لحظه درونش غنی تر می گردد و به همین سیاق پیش می رود تا آنجا که از "تودگی" به "سوژگی" می رسد!
یک دگردیسی بی پایان! هویتی که هر روز از عشق به ابژه پر میشود اما آن عشق را نه افسار سرسپردگی که دستمایه ی آزادی و متقابلا مسئولیت خویش می سازد...
🔆 نویسنده نامشخص
💎 @ISTDP_IR