This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شیوا علیزاده: ایده فدرالی اداره کردن ایران، احمقانه است
شیوا علیزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران:
فدرالیسم برای کشوری معنا دارد که در طول تاریخ متحد نبوده نه ایران بزرگ / ایران باید به صورت یکپارچه و بسیط اداره شود / میخواهند با الگوی فدرالیسم، ایران را تکهتکه کنند.
@IranDel_Channel
💢
شیوا علیزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران:
فدرالیسم برای کشوری معنا دارد که در طول تاریخ متحد نبوده نه ایران بزرگ / ایران باید به صورت یکپارچه و بسیط اداره شود / میخواهند با الگوی فدرالیسم، ایران را تکهتکه کنند.
@IranDel_Channel
💢
👍68👎3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ترانهٔ "یار بیزه قوناق گئلهجک" (یار مهمانِ خانهٔ ما خواهد شد) با صدای استاد زندهیاد عارف بابایِف
پینوشت:
جغرافیای ایرانِ بزرگ فرهنگی، یک خوانندهٔ جاویدنام و صاحبسبک را در موسیقی دستگاهی و مقامی ایرانزمین از دست داد.
استاد عارف بابایف که بویژه در سرزمینِ اران و شروان و خطهٔ آذربایجان، محبوبیت بسیار داشت و با تصانیف و آوازهای ماندگاری که به زبان تُرکی آذربایجانی اجرا کرده، تا ابد در دلها زنده خواهد ماند.
یادشان گرامی
#یادها
@IranDel_Channel
💢
پینوشت:
جغرافیای ایرانِ بزرگ فرهنگی، یک خوانندهٔ جاویدنام و صاحبسبک را در موسیقی دستگاهی و مقامی ایرانزمین از دست داد.
استاد عارف بابایف که بویژه در سرزمینِ اران و شروان و خطهٔ آذربایجان، محبوبیت بسیار داشت و با تصانیف و آوازهای ماندگاری که به زبان تُرکی آذربایجانی اجرا کرده، تا ابد در دلها زنده خواهد ماند.
یادشان گرامی
#یادها
@IranDel_Channel
💢
👍34👎1
ایراندل | IranDel
🔴 دربارهٔ ایران بین دو انقلاب اثر آبراهامیان ✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران @IranDel_Channel 💢
🔴 آبراهامیان و تاریخنگاری مارکسیستی - شورویستی
✍️ جواد طباطبایی
«... این آبراهامیان، هموطن سابق ارمنیتبار، تودهای آمریکایی و استاد ممتاز کالجی در نیویورک آیتی در سفاهت بازماندهٔ چپ وطنی است و با اینکه بیش از شصت سال را در انگلستان و آمریکا گذرانده، حتی یکذره هم از این سفاهت کاسته نشده و به نوعی مصداق آن آسیبشناسی عامیانه از خلق تودهای است که آنان «بر این زادهاند، بر این هم بگذرند»!
تاریخنویسی ایدئولوژیکی یکی از رایجترین شیوههای تاریخنویسی معاصر ایران است که با تولیدات نویسندگان شوروی و حزب توده آغاز شده و مردهریگ آن نیز از طریق نویسندگانی مانند «احسان طبری» به فعالان سازمانهای تروریستی مانند «بیژن جزنی» رسیده و با مهاجرت فعالان سیاسی به اروپا و آمریکا نیز تولّد دوبارهای در غرب پیدا کرده است. آن چه میان همه این جریانها مشترک است، همانا بیخبری آنان از ایران و تقدّم [بخشیدن] ایدئولوژی بر امر واقع تاریخی است که به صورتهای گوناگون در همه این نوشتهها آمده است. نیازی به گفتن نیست که نه از شوروی اثری باقی مانده، نه از حزب توده اما عقبماندگی، آن هم در کشورهای عقبمانده، چنان فاجعهای است که مشکل بتوان به اعماق آن رسید. شیوهٔ تاریخنویسی ایدئولوژیکی نوعی از تاریخ سیاسی است که بیشتر فعالان سیاسی برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیکی خود نوشتهاند. بدیهی است که این نوشتهها را نمیتوان تاریخ در معنای دقیق آن دانست. این شیوهٔ تاریخنویسی، در دهههای اخیر که گروههای بیشتری از ایرانیانِ فعال سیاسی جایی در دانشگاههای آمریکایی پیدا کردهاند، بیش از پیش رواج پیدا کرده و اگرچه ظاهری علمی دارد اما روایتی خاص- بهتر بگویم: یک روایت یگانه - را در تحلیل تاریخی دنبال میکند. از نمونههای جالب توجه این نوع تاریخنویسی نوشتههای همین یرواند آبراهامیان است که با تهماندههایی از تاریخنویسی شورویستی-تودهای، در ادامهٔ تاریخنویسان چپ اروپایی، کوشش کرده است روایت سیاسی چپی از تاریخ معاصر ایران عرضه کند. البته، ادعای نویسنده، مبنی بر این که روش تحلیل جامعهشناسان چپ جدید را دنبال کرده، گزافی بیش نیست، زیرا او نتوانسته است با میراث تودهای خود تصفیه حساب کند. این اثر، مانند بسیاری از تاریخهای سیاسی با گرایش جامعهشناسی سیاسی، از زمانی آغاز میشود که روایت تاریخی قصد توضیح تاریخ با تکیه بر آن را دارد. از اینرو، تاریخ دو انقلاب ایران ناچار باید با ظهور طبقه کارگر و آرایش جدید در مناسبات طبقاتی آغاز شود.
... این شیوه تاریخنویسی، در کشوری مانند ایران که تاریخی طولانی دارد، روشی یک سره اَبتَر است. در پیشگفتارِ نویسنده بر کتاب به تصریح آمده است: «نگارش این اثر... به منظور بررسی پایگاه حزب توده، مهمترین سازمان کمونیستی در ایران، آغاز شد.» آن گاه، نویسنده، با اشارهای به شکست حزب توده و این که انقلاب [سال] ۵۷، انقلابی اسلامی بود و حزب توده توان آن را نداشت که قدرت را به دست گیرد، میافزاید: «کتاب حاضر، در واقع، بنیادهای اجتماعی سیاست در ایران را تحلیل و این موضوع را بررسی میکند که چگونه توسعه اقتصادی - سیاسی، به تدریج، ویژگیهای زندگی سیاسی در ایران را از انقلاب مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی شکل داده است.» در واقع، این تاریخ، در اصل، ایرانِ تاریخِ حزبِ توده بوده اما با شکست آن حزب به «تاریخ ایران میان دو انقلاب» تبدیل شده است.»
به تلخیص از: سید جواد طباطبایی (۱۴۰۰)، «ملیتسازی جعلی، سرمقاله شماره شانزدهم سیاستنامه»، فصلنامۀ سیاستنامه، شمارۀ شانزدهم ویژۀ نوروز ۱۴۰۰، صص ۴-۸.
@IranDel_Channel
💢
🔴 آبراهامیان و تاریخنگاری مارکسیستی - شورویستی
✍️ جواد طباطبایی
«... این آبراهامیان، هموطن سابق ارمنیتبار، تودهای آمریکایی و استاد ممتاز کالجی در نیویورک آیتی در سفاهت بازماندهٔ چپ وطنی است و با اینکه بیش از شصت سال را در انگلستان و آمریکا گذرانده، حتی یکذره هم از این سفاهت کاسته نشده و به نوعی مصداق آن آسیبشناسی عامیانه از خلق تودهای است که آنان «بر این زادهاند، بر این هم بگذرند»!
تاریخنویسی ایدئولوژیکی یکی از رایجترین شیوههای تاریخنویسی معاصر ایران است که با تولیدات نویسندگان شوروی و حزب توده آغاز شده و مردهریگ آن نیز از طریق نویسندگانی مانند «احسان طبری» به فعالان سازمانهای تروریستی مانند «بیژن جزنی» رسیده و با مهاجرت فعالان سیاسی به اروپا و آمریکا نیز تولّد دوبارهای در غرب پیدا کرده است. آن چه میان همه این جریانها مشترک است، همانا بیخبری آنان از ایران و تقدّم [بخشیدن] ایدئولوژی بر امر واقع تاریخی است که به صورتهای گوناگون در همه این نوشتهها آمده است. نیازی به گفتن نیست که نه از شوروی اثری باقی مانده، نه از حزب توده اما عقبماندگی، آن هم در کشورهای عقبمانده، چنان فاجعهای است که مشکل بتوان به اعماق آن رسید. شیوهٔ تاریخنویسی ایدئولوژیکی نوعی از تاریخ سیاسی است که بیشتر فعالان سیاسی برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیکی خود نوشتهاند. بدیهی است که این نوشتهها را نمیتوان تاریخ در معنای دقیق آن دانست. این شیوهٔ تاریخنویسی، در دهههای اخیر که گروههای بیشتری از ایرانیانِ فعال سیاسی جایی در دانشگاههای آمریکایی پیدا کردهاند، بیش از پیش رواج پیدا کرده و اگرچه ظاهری علمی دارد اما روایتی خاص- بهتر بگویم: یک روایت یگانه - را در تحلیل تاریخی دنبال میکند. از نمونههای جالب توجه این نوع تاریخنویسی نوشتههای همین یرواند آبراهامیان است که با تهماندههایی از تاریخنویسی شورویستی-تودهای، در ادامهٔ تاریخنویسان چپ اروپایی، کوشش کرده است روایت سیاسی چپی از تاریخ معاصر ایران عرضه کند. البته، ادعای نویسنده، مبنی بر این که روش تحلیل جامعهشناسان چپ جدید را دنبال کرده، گزافی بیش نیست، زیرا او نتوانسته است با میراث تودهای خود تصفیه حساب کند. این اثر، مانند بسیاری از تاریخهای سیاسی با گرایش جامعهشناسی سیاسی، از زمانی آغاز میشود که روایت تاریخی قصد توضیح تاریخ با تکیه بر آن را دارد. از اینرو، تاریخ دو انقلاب ایران ناچار باید با ظهور طبقه کارگر و آرایش جدید در مناسبات طبقاتی آغاز شود.
... این شیوه تاریخنویسی، در کشوری مانند ایران که تاریخی طولانی دارد، روشی یک سره اَبتَر است. در پیشگفتارِ نویسنده بر کتاب به تصریح آمده است: «نگارش این اثر... به منظور بررسی پایگاه حزب توده، مهمترین سازمان کمونیستی در ایران، آغاز شد.» آن گاه، نویسنده، با اشارهای به شکست حزب توده و این که انقلاب [سال] ۵۷، انقلابی اسلامی بود و حزب توده توان آن را نداشت که قدرت را به دست گیرد، میافزاید: «کتاب حاضر، در واقع، بنیادهای اجتماعی سیاست در ایران را تحلیل و این موضوع را بررسی میکند که چگونه توسعه اقتصادی - سیاسی، به تدریج، ویژگیهای زندگی سیاسی در ایران را از انقلاب مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی شکل داده است.» در واقع، این تاریخ، در اصل، ایرانِ تاریخِ حزبِ توده بوده اما با شکست آن حزب به «تاریخ ایران میان دو انقلاب» تبدیل شده است.»
به تلخیص از: سید جواد طباطبایی (۱۴۰۰)، «ملیتسازی جعلی، سرمقاله شماره شانزدهم سیاستنامه»، فصلنامۀ سیاستنامه، شمارۀ شانزدهم ویژۀ نوروز ۱۴۰۰، صص ۴-۸.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
🔴 دربارهٔ ایران بین دو انقلاب اثر آبراهامیان
✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
@IranDel_Channel
💢
🔴 دربارهٔ ایران بین دو انقلاب اثر آبراهامیان
✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
@IranDel_Channel
💢
👍25👎2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بازار بزرگ تبریز؛ میراث جهانی زنده و پایدار در قلب تاریخ و اقتصاد ایران
بازار بزرگ تبریز هزارتویی از حجرهها، دالانها و تیمچهها که قرنهاست زمزمهٔ زندگی در آن جاریست. اینجا تنها جای داد و ستد نیست، که محل داد و دهش فرهنگ، خاطره و هویت است. همچنان عطر ادویهها، رنگ فرشها و طنین چکش مسگران، جانِ بازار را زنده نگه داشته است. گذشته و حال، دوشادوش، در این هزارتوی بیزوال قدم میزنند.
ثبت جهانی بازار تبریز، گواهی بر پیوند عمیق فرهنگ، هنر و تاریخ دیرپای ایران است که همچنان در زندگی ایرانیان جریان دارد.
🔴 ویدئو از درگاه تلگرامی «کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران»
@IranDel_Channel
💢
بازار بزرگ تبریز هزارتویی از حجرهها، دالانها و تیمچهها که قرنهاست زمزمهٔ زندگی در آن جاریست. اینجا تنها جای داد و ستد نیست، که محل داد و دهش فرهنگ، خاطره و هویت است. همچنان عطر ادویهها، رنگ فرشها و طنین چکش مسگران، جانِ بازار را زنده نگه داشته است. گذشته و حال، دوشادوش، در این هزارتوی بیزوال قدم میزنند.
ثبت جهانی بازار تبریز، گواهی بر پیوند عمیق فرهنگ، هنر و تاریخ دیرپای ایران است که همچنان در زندگی ایرانیان جریان دارد.
🔴 ویدئو از درگاه تلگرامی «کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران»
@IranDel_Channel
💢
👍20
🔴 حکمتاله ملاصالحی: ما قوم و قبیله نیستیم، ما ملتیم
پاسخ حکمتاله ملاصالحی (استاد دانشگاه تهران و عضو هیأت امنای بنیاد ایرانشناسی) به پرسش گروهی از کنشگرانِ فرهنگی و اجتماعی دربارهٔ چگونگی مواجههٔ ملّی و میهنی با تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز
🔴 بنمایه:
ماهنامهٔ فراز البرز، دورهٔ دوم، شمارهٔ ۶، تیر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، صفحهٔ نخست.
@IranDel_Channel
💢
پاسخ حکمتاله ملاصالحی (استاد دانشگاه تهران و عضو هیأت امنای بنیاد ایرانشناسی) به پرسش گروهی از کنشگرانِ فرهنگی و اجتماعی دربارهٔ چگونگی مواجههٔ ملّی و میهنی با تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز
🔴 بنمایه:
ماهنامهٔ فراز البرز، دورهٔ دوم، شمارهٔ ۶، تیر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، صفحهٔ نخست.
@IranDel_Channel
💢
👍38👎1
Forwarded from ایراندل | IranDel
🎙 سخنرانی جواد طباطبایی - فیلسوفِ سیاسی ایران - پیرامونِ پیدایشِ مفهوم «مشروطه» در ایران
ایراد شده در مرکز مطالعاتِ ایرانی ساموئل جردن کالیفرنیا در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ خورشیدی
(صوت)
@IranDel_Channel
💢
🎙 سخنرانی جواد طباطبایی - فیلسوفِ سیاسی ایران - پیرامونِ پیدایشِ مفهوم «مشروطه» در ایران
ایراد شده در مرکز مطالعاتِ ایرانی ساموئل جردن کالیفرنیا در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ خورشیدی
(صوت)
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
🎙 سخنرانی جواد طباطبایی - فیلسوفِ سیاسی ایران - پیرامونِ پیدایشِ مفهوم «مشروطه» در ایران
ایراد شده در مرکز مطالعاتِ ایرانی ساموئل جردن کالیفرنیا در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ خورشیدی
@IranDel_Channel
💢
ایراد شده در مرکز مطالعاتِ ایرانی ساموئل جردن کالیفرنیا در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ خورشیدی
@IranDel_Channel
💢
👍22
Forwarded from ایراندل | IranDel
🔴 چهاردهم اَمُرداد، سالروز صدور فرمان مشروطيت
یکی از آثار مهمی که به نهضت مشروطه و اهمیت آن در تاریخ ايران پرداخته است بخش دوم از جلد دوم کتاب «تأملی دربارهٔ ایران» با زیر عنوان «مبانی نظریهٔ مشروطهخواهی» اثر دکتر سید جواد طباطبایی است.
بخشهای مهم این کتاب در سه بخش منتشر شده است.
بخش نخست را میتوانید در تصویرنوشتههای بالا مطالعه نمایید.
بخش دوم و بخش سوم هم در فرستههای پسین منتشر شده است.
بخش دوم
بخش سوم
🔴 منبع: ایران پایدار
@IranDel_Channel
💢
🔴 چهاردهم اَمُرداد، سالروز صدور فرمان مشروطيت
یکی از آثار مهمی که به نهضت مشروطه و اهمیت آن در تاریخ ايران پرداخته است بخش دوم از جلد دوم کتاب «تأملی دربارهٔ ایران» با زیر عنوان «مبانی نظریهٔ مشروطهخواهی» اثر دکتر سید جواد طباطبایی است.
بخشهای مهم این کتاب در سه بخش منتشر شده است.
بخش نخست را میتوانید در تصویرنوشتههای بالا مطالعه نمایید.
بخش دوم و بخش سوم هم در فرستههای پسین منتشر شده است.
بخش دوم
بخش سوم
🔴 منبع: ایران پایدار
@IranDel_Channel
💢
👍17👎1
🔴 «اساس مشروطیّت، جزئاً و کلاً تعطیلبردار نیست.»
نگاهی کوتاه به اصلِ هفتمِ متمم قانون اساسی مشروطه، به مناسبت سالروز صدور فرمان تأسیس مجلس شورای ملی
✍️ حامد عامری گلستانی
اصل هفتمِ متمم قانون اساسی مشروطه، یکی از مهمترین اصول آن است، که میتوان آن را محافظِ بنیان و اساسِ مشروطیت دانست.
عموماً هنگامی که سخن از مشروطیت به میان میآید، در کنار بحث دربارهٔ اساس آن، که مبتنی بر Constitution و اصولِ حکومتِ قانون است. فهمی که کمابیش دربارهٔ مشروطیت ایران وجود داشت، چنین بود. به اینخاطر، پس از صدور فرمانِ تأسیسِ مجلس شورای ملّی، سه «نظامنامه» با مقاصد مختلف نوشته شد: نظامنامهٔ انتخابات، «نظامنامهٔ اساسی» و سپس متمم آن که دیگر، نامِ قانون اساسی به خود گرفته و تاکنون نیز بدین نام خوانده میشود.
با نگاهی به اصولِ متمم قانون اساسی مشروطه، میتوان دریافت که این قانون مهم، بهرغم داشتنِ اشکالات و نقایص، تا حدّی توانسته است «اغراض» مشروطهخواهی و تجددِ سیاسی را در ایرانِ عصرِ خود به منصهظهور برساند. این «اغراض»، بیش از همه مفاهیم و مقولاتی بودند که اصل هفتمِ متمم، بهدنبال حفاظت از آنها نوشته شده بود. «کل» مشروطه، مشخص بود: حکومت جدیدِ مبتنی بر قانون اساسی با شاکلهٔ کمابیش روشن و حفاظت از آن هم امری نبود که نتوان دربارهٔ آن چند و چون کرد.
اما، این «جزء»های مشروطه، نظیر اصلِ برابری، آزادی، تفکیک قوا، نمایندگی، حکومت قانون، و...بودند که همواره در معرض آسیب و مخاطره و حداقل مناقشه قرار داشتند.
وجود مناقشات و مخاطرات از سمت حکومت، برخی از اهلِ شریعت، بیگانگان و حتی نیروهای سیاسی و اجتماعی موجود، بخشهایی از این آسیبها بود که همان زمان نیز در «افق انتظار» اهلِ نظر و عمل قرار داشت. بنابراین، یکی از عقلانیترین کارها، حفاظت از «اساسِ مشروطیت» چه در آن زمان و چه در آینده بود و اصل هفتم، به این سبب دارای اهمیت بسیاری برای این حکومت نوپا بود. البته سیر حوادث به نحوی جلو رفت که مشخص شد این دوراندیشی، کاملاً درست بوده و اگرچه مشروطیت «کلاً» تعطیل نشد، بارها و به بهانههای گوناگون «جزئاً» مورد تعرّض، قرار گرفته و «تعطیل» گردید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 «اساس مشروطیّت، جزئاً و کلاً تعطیلبردار نیست.»
نگاهی کوتاه به اصلِ هفتمِ متمم قانون اساسی مشروطه، به مناسبت سالروز صدور فرمان تأسیس مجلس شورای ملی
✍️ حامد عامری گلستانی
اصل هفتمِ متمم قانون اساسی مشروطه، یکی از مهمترین اصول آن است، که میتوان آن را محافظِ بنیان و اساسِ مشروطیت دانست.
عموماً هنگامی که سخن از مشروطیت به میان میآید، در کنار بحث دربارهٔ اساس آن، که مبتنی بر Constitution و اصولِ حکومتِ قانون است. فهمی که کمابیش دربارهٔ مشروطیت ایران وجود داشت، چنین بود. به اینخاطر، پس از صدور فرمانِ تأسیسِ مجلس شورای ملّی، سه «نظامنامه» با مقاصد مختلف نوشته شد: نظامنامهٔ انتخابات، «نظامنامهٔ اساسی» و سپس متمم آن که دیگر، نامِ قانون اساسی به خود گرفته و تاکنون نیز بدین نام خوانده میشود.
با نگاهی به اصولِ متمم قانون اساسی مشروطه، میتوان دریافت که این قانون مهم، بهرغم داشتنِ اشکالات و نقایص، تا حدّی توانسته است «اغراض» مشروطهخواهی و تجددِ سیاسی را در ایرانِ عصرِ خود به منصهظهور برساند. این «اغراض»، بیش از همه مفاهیم و مقولاتی بودند که اصل هفتمِ متمم، بهدنبال حفاظت از آنها نوشته شده بود. «کل» مشروطه، مشخص بود: حکومت جدیدِ مبتنی بر قانون اساسی با شاکلهٔ کمابیش روشن و حفاظت از آن هم امری نبود که نتوان دربارهٔ آن چند و چون کرد.
اما، این «جزء»های مشروطه، نظیر اصلِ برابری، آزادی، تفکیک قوا، نمایندگی، حکومت قانون، و...بودند که همواره در معرض آسیب و مخاطره و حداقل مناقشه قرار داشتند.
وجود مناقشات و مخاطرات از سمت حکومت، برخی از اهلِ شریعت، بیگانگان و حتی نیروهای سیاسی و اجتماعی موجود، بخشهایی از این آسیبها بود که همان زمان نیز در «افق انتظار» اهلِ نظر و عمل قرار داشت. بنابراین، یکی از عقلانیترین کارها، حفاظت از «اساسِ مشروطیت» چه در آن زمان و چه در آینده بود و اصل هفتم، به این سبب دارای اهمیت بسیاری برای این حکومت نوپا بود. البته سیر حوادث به نحوی جلو رفت که مشخص شد این دوراندیشی، کاملاً درست بوده و اگرچه مشروطیت «کلاً» تعطیل نشد، بارها و به بهانههای گوناگون «جزئاً» مورد تعرّض، قرار گرفته و «تعطیل» گردید.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍17👎2
🔴 سردرگمی مدیریتی و لایحهٔ مقابله با محتوای خلاف واقع
✍️ احسان هوشمند
بالاخره پس از چند روز اعتراض به ارسال لایحهٔ مقابله با محتوای خلاف واقع توسط دولت به مجلس، دولت رسماً خواستار استرداد لایحه شد. آنگونه که معاونت حقوقی رئیسجمهور گفته است، لایحهٔ مقابله با محتوای خلاف واقع در فضای مجازی بنا بر الزام مندرج در مصوبهٔ سال ۱۳۹۹ شورای عالی فضای مجازی، توسط قوه قضائیه در مهرماه ۱۴۰۲ تهیه شده و بهعنوان لایحهٔ قضائی به دولت ارسال شده و پس از ارسال این لایحه به دولت، بررسی لایحه در دولت از دیماه ۱۴۰۳ آغاز شده است.
🔴 این یادداشت را از «اینجا» بخوانید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 سردرگمی مدیریتی و لایحهٔ مقابله با محتوای خلاف واقع
✍️ احسان هوشمند
بالاخره پس از چند روز اعتراض به ارسال لایحهٔ مقابله با محتوای خلاف واقع توسط دولت به مجلس، دولت رسماً خواستار استرداد لایحه شد. آنگونه که معاونت حقوقی رئیسجمهور گفته است، لایحهٔ مقابله با محتوای خلاف واقع در فضای مجازی بنا بر الزام مندرج در مصوبهٔ سال ۱۳۹۹ شورای عالی فضای مجازی، توسط قوه قضائیه در مهرماه ۱۴۰۲ تهیه شده و بهعنوان لایحهٔ قضائی به دولت ارسال شده و پس از ارسال این لایحه به دولت، بررسی لایحه در دولت از دیماه ۱۴۰۳ آغاز شده است.
🔴 این یادداشت را از «اینجا» بخوانید.
@IranDel_Channel
💢
👍10
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 دور مشروطهخواهان آمد...
ای امان از فراقت، امان
مُردم از اشتیاقت، امان
از که گیرم سراغت، امان (امان امان امان امان)
مژده ای دل که جانان آمد
یوسف از چَه به کنعان آمد
دور مشروطهخواهان آمد (امان امان امان امان)
عارف و عامی سر می نشستند
عهد محکم به ساقی بستند
پای خم توبه را بشکستند (امان امان امان امان)
چشم لیلی چو بر مجنون شد
دل ز دیدار او پر خون شد
خون شد از راه دل بیرون شد (امان امان امان امان)
شکرلله که هجران طی شد
دیده از روی او روشن شد
موسم عشرت و شادی شد (امان امان امان امان)
شکرلله که آزادی شد
مملکت رو به آبادی شد
موسم عشرت و شادی شد (امان امان امان امان)
🔴 ترانه از عارف قزوینی
با صدای جواد بدیعزاده
به نوشتهٔ عارف قزوینی در دیوانش، این تصنیف سال ۱۳۲۶ ه. ق پس از مرگ شیدا در «ورود فاتحین ملت به طهران» ساخته شده است. موسی خان معروفی هم بعداً تنظیمی از این اثر صورت داد که کمابیش مبنای اجراهای بعدی قرار گرفت.
@IranDel_Channel
💢
ای امان از فراقت، امان
مُردم از اشتیاقت، امان
از که گیرم سراغت، امان (امان امان امان امان)
مژده ای دل که جانان آمد
یوسف از چَه به کنعان آمد
دور مشروطهخواهان آمد (امان امان امان امان)
عارف و عامی سر می نشستند
عهد محکم به ساقی بستند
پای خم توبه را بشکستند (امان امان امان امان)
چشم لیلی چو بر مجنون شد
دل ز دیدار او پر خون شد
خون شد از راه دل بیرون شد (امان امان امان امان)
شکرلله که هجران طی شد
دیده از روی او روشن شد
موسم عشرت و شادی شد (امان امان امان امان)
شکرلله که آزادی شد
مملکت رو به آبادی شد
موسم عشرت و شادی شد (امان امان امان امان)
🔴 ترانه از عارف قزوینی
با صدای جواد بدیعزاده
به نوشتهٔ عارف قزوینی در دیوانش، این تصنیف سال ۱۳۲۶ ه. ق پس از مرگ شیدا در «ورود فاتحین ملت به طهران» ساخته شده است. موسی خان معروفی هم بعداً تنظیمی از این اثر صورت داد که کمابیش مبنای اجراهای بعدی قرار گرفت.
@IranDel_Channel
💢
👍21
🔴 «ناترازی سیاسی، ریشۀ همۀ ناترازیها»
✍️ مهدی تدینی
کمبود برق رو همه داریم با پوست و گوشتمون، با بیبرقی در گرمای سر ظهر تابستون لمس میکنیم. تعبیرِ خوشلحن و موجهِ «ناترازی» در رسانهها سر زبونها افتاده که معناش چیزی جز «کمبود» نیست. اگر بگید «ناترازی» داریم، شنونده چیزی نخواهد گفت، اما اگر بگید «کمبود» داریم، شنونده بیدرنگ میپرسه چرا کمبود داریم؟ ناترازی چیز پیچیدهای به نظر میرسه که اغلب هم سعی میشه تقصیرش رو بنویسند به پای نحوۀ مصرف مردم. بهتره کلاً این کلمۀ منحوس «ناترازی» رو بندازیم در سطل آشغال و به جاش بگیم «کمبود» تا نصف راه برای حل مشکل رو رفته باشیم.
شاید برای مثال در مورد کمبود آب بشه گفت این کمبود تا حدی به امور طبیعی ربط داره و تا حدی هم به نحوۀ مدیریت کلان کشور. گرچه با اینکه مسائل رو بندازیم گردن طبیعت اساساً مخالفم ــ در واقع نارفیقیِ طبیعت چیز جدیدی نیست، بلکه واقعیت بنیادین این جهان بود و اصلاً انسان در یک فرایند «استعلای عملی» (یعنی با تلاش برای چیرگیِ دائم بر وضعیت فعلیش و نیل به وضعیت بهتر) موفق شد، طبیعت چموش رو به گهوارۀ آسایش و آرامش خودش تبدیل کنه ــ مگر مواقعی که طبیعت قدرتنمایی میکنه و مثل فیلِ دستآموز و رام سیرک، ناگهان رم میکنه و کل سیرک رو ویران میکنه... به هر حال اشاره به طبیعت یعنی مدیریت انسانی در انجام کاری که اصلاً مدال افتخار انسانهاست، ناکام بوده، و چهبسا عذر بدتر از گناه باشه.
اما کمبود برق رو نمیشه به چیزی مگر مدیریت کلان ربط داد. ناترازی نداریم، کمبود برق داریم که این یعنی سرمایهگذاری در تولید برق متناسب با نیازهای شهری و صنعتی رشد نکرده. اگر دست از بزککردنِ لفظیِ معضلات برداریم، چاره هم خیلی روشن خواهد بود: باید در این حوزه، سرمایهگذاری صورت بگیره ــ ترجیحاً خصوصی.
چرا کشوری که یکی از بزرگترین ذخایر گازی دنیا رو داره، باید کمبود در تولید برق داشته باشه؟ با این انرژی عظیم، کمبود انرژی یعنی چه؟ آیا باز هم همون حکایت کمبود شن در صحرای شن تحت مدیریت دولتی نیست؟
پس جواب روشنه: سرمایهگذاری در این حوزه. درهای کشور باید باز باشه تا شرکتهای انرژی خارجی بتونن در اسرع وقت قراردادهایی برای تولید برق انجام بدن؛ و اگر لازمه در استخراج منابع، سهیم بشن. اینکه با این وضعیتِ بغرنج، و به رغم کمبودِ یکی از لوازم اصلی زندگی مدنی و صنعتی، برخی آسودهخاطر از بیاهمیت بودنِ فعال شدن مکانیسم ماشه و برگشتن تحریمهای گسترده صحبت میکنند، نشون میده عزمی برای حل این معضلات ندارند. مشکلات این کشور فقط با نجات اقتصاد از چمبرۀ سیاست امکانپذیره، هیچ راه دیگهای هم نداره. طفره از این واقعیت فقط به بلایی برای طفرهروندگان بدل خواهد شد.
اما مسئلۀ دیگه... جامعه رو دنبال نخودسیاه نفرستید! این بحث که کارآفرینان، ترغیب میشن به اینکه برقشون رو خودشون تولید کنند، فقط تعمیق سوءمدیریته! کارآفرین که نباید خودش برقش رو تولید کنه! تولید باید تخصصی باشه تا بیشترین کاهش در هزینههای تولید، محقق بشه؛ این اصل و اساس تولیده. تولید انرژی به عنوان ابزار پایهای برای تولید باید در ابعاد کلان ــ در کلانترین ابعاد ــ صورت بگیره، وگرنه به گرون شدن تولید و در نتیجه افت رقابتپذیری تولیدات ایرانی منجر میشه. دست از این چارههای نامعقول بردارید!
از این مهمتر... در کشوری که روی اقیانوس گاز خوابیده تولید برق با انرژی خورشیدی آیندهای نداره. به محض اینکه تولید برق با منابع گازی میسر بشه، برق خورشیدی دیگه مقرونبهصرفه نیست و با یک فوتِ سوخت گازی از بازار پرت میشه بیرون. در سرزمین سوختهای فسیلی، انرژی خورشیدی بچه سرراهیه. جنگیدن با واقعیتهای بازار فقط به سرمایهسوزی، عقبانداختن تولید و توسعه و اخراجِ بیشازپیشِ تولیدکنندۀ ایرانی از بازارها خواهد انجامید. تولیدکنندۀ ایرانی بیش از پیش جایگاهی در خارج نخواهد داشت و باز باید دیوارهای بلندتری دور کشور کشید تا بتونه کالایی رو که ناخواسته گرون تولید میکنه به زور دولت به مصرفکنندۀ بیچارۀ ایرانی که گزینۀ دیگهای نداره بفروشه.
دو دهۀ اخیر رو به سنگینترین بهای ممکن به پای غنیسازی ریختیم، در حالی که میشد در این دو دهه بر توسعۀ نیروگاههای هستهای (و نه سوخت هستهای) و همچنین بهرهبرداری از انرژیهای فسیلی تمرکز کنیم. از این طریق میتونستیم ارزونترین انرژی رو تولید کنیم تا هم برای تولیدکنندۀ داخلی مزیت بزرگی ایجاد کنیم و هم به مقصد مطلوبی برای سرمایههای جهانی تبدیل بشیم تا در ایران با انرژی ارزون برای خودشون مزیت کسب کنند.
میشه همچنان مصرانهتر از قبل راه غلطی رو رفت... ولی انتظاری جز بدتر شدن شرایط نباید داشت. ریشۀ همۀ ناترازیها «ناترازی سیاسی»ـه ــ یعنی ناترازی بین نیازهای کشور و تصمیمهای سیاسی؛ تصمیمها مبتنی بر نیازها نیست.
@IranDel_Channel
💢
🔴 «ناترازی سیاسی، ریشۀ همۀ ناترازیها»
✍️ مهدی تدینی
کمبود برق رو همه داریم با پوست و گوشتمون، با بیبرقی در گرمای سر ظهر تابستون لمس میکنیم. تعبیرِ خوشلحن و موجهِ «ناترازی» در رسانهها سر زبونها افتاده که معناش چیزی جز «کمبود» نیست. اگر بگید «ناترازی» داریم، شنونده چیزی نخواهد گفت، اما اگر بگید «کمبود» داریم، شنونده بیدرنگ میپرسه چرا کمبود داریم؟ ناترازی چیز پیچیدهای به نظر میرسه که اغلب هم سعی میشه تقصیرش رو بنویسند به پای نحوۀ مصرف مردم. بهتره کلاً این کلمۀ منحوس «ناترازی» رو بندازیم در سطل آشغال و به جاش بگیم «کمبود» تا نصف راه برای حل مشکل رو رفته باشیم.
شاید برای مثال در مورد کمبود آب بشه گفت این کمبود تا حدی به امور طبیعی ربط داره و تا حدی هم به نحوۀ مدیریت کلان کشور. گرچه با اینکه مسائل رو بندازیم گردن طبیعت اساساً مخالفم ــ در واقع نارفیقیِ طبیعت چیز جدیدی نیست، بلکه واقعیت بنیادین این جهان بود و اصلاً انسان در یک فرایند «استعلای عملی» (یعنی با تلاش برای چیرگیِ دائم بر وضعیت فعلیش و نیل به وضعیت بهتر) موفق شد، طبیعت چموش رو به گهوارۀ آسایش و آرامش خودش تبدیل کنه ــ مگر مواقعی که طبیعت قدرتنمایی میکنه و مثل فیلِ دستآموز و رام سیرک، ناگهان رم میکنه و کل سیرک رو ویران میکنه... به هر حال اشاره به طبیعت یعنی مدیریت انسانی در انجام کاری که اصلاً مدال افتخار انسانهاست، ناکام بوده، و چهبسا عذر بدتر از گناه باشه.
اما کمبود برق رو نمیشه به چیزی مگر مدیریت کلان ربط داد. ناترازی نداریم، کمبود برق داریم که این یعنی سرمایهگذاری در تولید برق متناسب با نیازهای شهری و صنعتی رشد نکرده. اگر دست از بزککردنِ لفظیِ معضلات برداریم، چاره هم خیلی روشن خواهد بود: باید در این حوزه، سرمایهگذاری صورت بگیره ــ ترجیحاً خصوصی.
چرا کشوری که یکی از بزرگترین ذخایر گازی دنیا رو داره، باید کمبود در تولید برق داشته باشه؟ با این انرژی عظیم، کمبود انرژی یعنی چه؟ آیا باز هم همون حکایت کمبود شن در صحرای شن تحت مدیریت دولتی نیست؟
پس جواب روشنه: سرمایهگذاری در این حوزه. درهای کشور باید باز باشه تا شرکتهای انرژی خارجی بتونن در اسرع وقت قراردادهایی برای تولید برق انجام بدن؛ و اگر لازمه در استخراج منابع، سهیم بشن. اینکه با این وضعیتِ بغرنج، و به رغم کمبودِ یکی از لوازم اصلی زندگی مدنی و صنعتی، برخی آسودهخاطر از بیاهمیت بودنِ فعال شدن مکانیسم ماشه و برگشتن تحریمهای گسترده صحبت میکنند، نشون میده عزمی برای حل این معضلات ندارند. مشکلات این کشور فقط با نجات اقتصاد از چمبرۀ سیاست امکانپذیره، هیچ راه دیگهای هم نداره. طفره از این واقعیت فقط به بلایی برای طفرهروندگان بدل خواهد شد.
اما مسئلۀ دیگه... جامعه رو دنبال نخودسیاه نفرستید! این بحث که کارآفرینان، ترغیب میشن به اینکه برقشون رو خودشون تولید کنند، فقط تعمیق سوءمدیریته! کارآفرین که نباید خودش برقش رو تولید کنه! تولید باید تخصصی باشه تا بیشترین کاهش در هزینههای تولید، محقق بشه؛ این اصل و اساس تولیده. تولید انرژی به عنوان ابزار پایهای برای تولید باید در ابعاد کلان ــ در کلانترین ابعاد ــ صورت بگیره، وگرنه به گرون شدن تولید و در نتیجه افت رقابتپذیری تولیدات ایرانی منجر میشه. دست از این چارههای نامعقول بردارید!
از این مهمتر... در کشوری که روی اقیانوس گاز خوابیده تولید برق با انرژی خورشیدی آیندهای نداره. به محض اینکه تولید برق با منابع گازی میسر بشه، برق خورشیدی دیگه مقرونبهصرفه نیست و با یک فوتِ سوخت گازی از بازار پرت میشه بیرون. در سرزمین سوختهای فسیلی، انرژی خورشیدی بچه سرراهیه. جنگیدن با واقعیتهای بازار فقط به سرمایهسوزی، عقبانداختن تولید و توسعه و اخراجِ بیشازپیشِ تولیدکنندۀ ایرانی از بازارها خواهد انجامید. تولیدکنندۀ ایرانی بیش از پیش جایگاهی در خارج نخواهد داشت و باز باید دیوارهای بلندتری دور کشور کشید تا بتونه کالایی رو که ناخواسته گرون تولید میکنه به زور دولت به مصرفکنندۀ بیچارۀ ایرانی که گزینۀ دیگهای نداره بفروشه.
دو دهۀ اخیر رو به سنگینترین بهای ممکن به پای غنیسازی ریختیم، در حالی که میشد در این دو دهه بر توسعۀ نیروگاههای هستهای (و نه سوخت هستهای) و همچنین بهرهبرداری از انرژیهای فسیلی تمرکز کنیم. از این طریق میتونستیم ارزونترین انرژی رو تولید کنیم تا هم برای تولیدکنندۀ داخلی مزیت بزرگی ایجاد کنیم و هم به مقصد مطلوبی برای سرمایههای جهانی تبدیل بشیم تا در ایران با انرژی ارزون برای خودشون مزیت کسب کنند.
میشه همچنان مصرانهتر از قبل راه غلطی رو رفت... ولی انتظاری جز بدتر شدن شرایط نباید داشت. ریشۀ همۀ ناترازیها «ناترازی سیاسی»ـه ــ یعنی ناترازی بین نیازهای کشور و تصمیمهای سیاسی؛ تصمیمها مبتنی بر نیازها نیست.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍19
