Telegram Web Link

🔴 هنر خوار شد، جادویی ارجمند

✍️ مهدی تدینی

پیش از هر حرفی اذعان و تأکید می‌کنم، آزادی بیان و اساساً آزادی شامل این هم هست که یک نفر دربارهٔ مسائلِ جدی و مهمِ فرهنگی به نحوی که می‌خواهد حرف بزند. البته در جایی مانند ایران - مانند سایر نقاطی که مقدسات دینی از سوی خود جامعه و همچنین حکومت تابو به شمار می‌آید - طبعاً نمی‌توان سایر امور مقدس و والا را به سخره گرفت، در نتیجه باید گفت در اینجا دیواری کوتاه‌تر از فردوسی وجود ندارد. البته باز این هم امتیازی برای ما ایران‌دوستان است که با دیدن این ریش‌خندها هم حقِّ آزادی بیان را به رسمیت می‌شناسیم و هم به خود اجازهٔ برخوردِ قهرآمیز به سبک متولیان دین را نمی‌دهیم.

اما این تمام حرفی که می‌توان گفت نیست. آری! توصیف جامعهٔ آزادی فقط این نیست که بگوییم هر کس هر چه خواست، بگوید. در جامعهٔ آزاد هر کس هر چه بخواهد، می‌تواند بسازد، اما در مقابل «حقِّ مصرف‌کننده» هم محفوظ است؛ یعنی کسی نمی‌تواند بازار را محدود کند و مصرف‌کننده را مجبور به خرید یک کالای خاص کند.

بله هرکس می‌تواند هر یاوه‌ای با هر هدفی که دوست دارد بگوید، اما گوش از آن ماست؛ چشم از آن ماست. اگر هر ریشخندی مجاز است هر نقدی هم مجاز است. اگر می‌توان گنجینه‌های بی‌همتای مردمی را به ریشخند گرفت، ریشخندکنندهٔ به اصطلاح کمدین - و در حقیقت لوده - را هم می‌توان نقد کرد. هم می‌توان نقد کرد و هم می‌توان با دلیل به دیگران پیشنهاد کرد از چنین بنجل‌پراکنی روی گردانند.

این بنجل‌فروشان (اگر که مأمور به تخریب نباشند) برای دیده شدن - یعنی برای لایک و کامنت و فوروارد و فالووریابی - زبان به هر سخن توجه برانگیزی می‌گشایند. اینان از همان جنس نامردمانند که به جنگل می‌روند و درخت صدها ساله را برای تفریح، آتش می‌زنند.

شبکه‌های مجازی لطف زیادی به ما کرده؛ زندگی ما را عوض کرده؛ به هر فرد رسانه‌ای بخشیده است. همین اینستاگرام و تلگرام به من و شما کمک کرد تا سلطهٔ خانمان‌سوز صداوسیما و بی‌بی‌سی (و مانند آن) را بشکنیم و از همین رهگذر، جنبشی ملّی و ایران‌دوست، توانست خود را از زیر چنگالِ فرج سرکوهی‌ها و مهدی خلجی‌ها که به بخشی از دکور رسانه‌های ناایرانی تبدیل شده بودند، برهاند و فریاد ایران، سر دهد.

اما این شبکه‌ها آفت‌هایی هم طبعاً دارند - که در این دنیا هیچ امتیاز بی‌عیبی یافت نمی‌شود. یک آفت همین دریوزگی لایک به بهای هر یاوه‌سرایی است. بگذارید یاوه‌گویان راحت باشند، چون این تضمین آزادی ماست؛ اما چشم‌ها و گوش‌ها از آنِ ماست. از دیوچه‌ها روی گردانید؛ مسئولِ زلالی چشمانمان خود ماییم.


@IranDel_Channel

💢
👍57👎4
📷 عکس‌ها: «تحلیل نصرالله انتظام بر شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی و حملهٔ متفقین به ایران»

نصرالله انتظام وزیری، از دیپلمات‌های برجستهٔ ایران، پیش و پس از شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی، که در جایگاه‌های مهمی چون رئیس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نمایندهٔ ایران در سازمان ملل متحد، سفیر ایران در آمریکا، وزیر امور خارجه ایران، وزیر راه، وزیر پست و تلگراف و وزیر بهداری و ... خدمت کرده است.


(به پانویس مهم صفحهٔ هشت هم توجه شود.)


این صفحات از کتاب خاطرات نصرالله انتظام بود که در ۱۳۷۱ در دفتر انتشارات و پژوهش منتشر شده بود.



🔴 بُن‌مایهٔ عکسها:
درگاه تلگرامی «گاراژ»


@IranDel_Channel

💢
👍19
🔴 صفحهٔ اینستاگرام منتسب به استاد محمدرضا شفیعی‌کدکنی با انتشار بیتی از ایشان به توهینِ یک به‌ظاهر طنزپرداز به حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی و شاهنامه - حماسه ملّی ایرانیان - واکنش نشان دادند:

«زمانه بس که پلید و پلشت و مسخره شد
عیارْسنجیِ خورشید، کارِ شب‌پره شد»



@IranDel_Channel

💢
👍61👎3

🔴 شاهنامه، خودآگاهِ جمعیِ ایرانیان

✍️ ابوالفضل خطیبی، شاهنامه‌پژوه

هویّت ایرانی ریشه در اسطوره‌هایی دارد که از هزاران سال پیش نیاکان ما آنها را خلق کردند و استمرار بخشیدند و داستان‌های حماسی دربارهٔ شاهان و پهلوانان آرمانی ایرانیان چون کیخسرو و گرشاسپ و آرش و رستم در تاریخ ایران، پشتوانه‌های فکری و معنوی نیرومندی بود که همبستگی ملّی را تقویت می‌کرد. از سپیده‌دمِ تاریخ تاکنون، ایرانیان، به رغم آنکه ایران بارها در معرض هجوم دشمنان خود بوده و گاه با انقراضِ سلسلهٔ شاهنشاهی سرتاسر کشور به دست بیگانگان افتاده، هیچ‌گاه هویّت خود را فراموش نکردند و در سخت‌ترین روزگاران که گمان می‌رفت همه‌چیز نابود شده، حلقه‌های مرئی و نامرئی هویّت ملّی چنان آنان را با یکدیگر پیوند داده که توانستند ققنوس‌وار از میان تلی از خاکستر دگربار سر بر آورند.

پس از فتح ایران به دست اعرابِ مسلمان، یکپارچگی سیاسی و دینی از ایران رخت بربست. اما اندیشهٔ یکپارچگی ایران با ترجمهٔ خدای‌نامه به زبان عربی و فارسی دَری باقی ماند و در قرن چهارم هجری با سروده شدن شاهنامه شکل نهایی یافت.

پس از فردوسی، هویّت ایرانی نه در بستر حکومتی یکپارچه به‌لحاظ سیاسی و دینی بلکه در بستری فرهنگی، ادبی و هنری استمرار یافت. ایرانیان شاهنامه را چون شناسنامهٔ ملّی خود حفظ کردند و منتظر فرصتی بودند تا یکپارچگی سیاسی و جغرافیائیِ روزگار کهن را زنده کنند که کردند. پس از پدید آمدن شاهنامه تا پانصد سال بعد که صفویان یکپارچگی سیاسی را به ایران بازگرداندند، به‌رغم وجود حکومت‌های محلی، مفهوم ایران‌شهر، همچنان به حیات خود ادامه داد. گواه این معنی در مدیحه‌های شاعرانی چون سنایی، نظامی، خاقانی، خواجوی کرمانی و عبید زاکانی نهفته است که پادشاهان، ممدوح خود را هر چند بر قلمروی در گوشه‌ای از ایران‌زمین حکم می‌راندند، شاه ایران یا خسرو ایران خطاب می‌کردند.

هویّت ایرانی در شاهنامه در تحقیر ملّت‌های دیگر نیست که رنگ و جلا می‌یابد بلکه خود بر بنیادهای فکری و معنوی و اخلاقی نیرومندی استوار است. از همین رو، ملّی‌گرایی ایرانیان در طول تاریخ هیچ‌گاه به نژاد‌پرستی نفرت‌انگیزی چون نازیسم و فاشیسم در قرن بیستم مبدل نشد. در قرن بیست و یکم ایرانیان می‌توانند بر پایهٔ همان بنیادها، به ویژه بنیادهای اخلاقی که در سرتاسر شاهنامه موج می‌زند، در جهانی که در اثر پیشرفت‌های برق‌آسا در فناوری ارتباطات، بیم آن می‌رود که بسیاری از فرهنگ‌های بومی فراموش شوند، هویّت ایرانی خود را حفظ کنند و آن را استمرار بخشند.

سخن آخر اینکه اگر دیوان حافظ ناخودآگاه جمعی ایرانیان را باز می‌تاباند، شاهنامه خودآگاهِ جمعی ایرانیان است.


هویّت ایرانی در شاهنامه
ابوالفضل خطیبی
نامهٔ فرهنگستان، شمارهٔ ۸


@IranDel_Channel

💢
👍40👎2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 حماسه‌سرای ایران؛ حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی

صدای روی ویدئو، برگرفته از سخنرانى عزت‌الله همايونفر - ادیب و سیاستمدار ایرانی - در دانشگاه نوشيروانى بابل در دههٔ ۱۳۵۰ خورشیدی است.


@IranDel_Channel

💢
👍45👎3

🔴 «مکانیسم ماشه و احتمالات نامعلوم»

✍️ مهدی تدینی

قرار بود این اتفاقات در صورتی رخ بده که جلیلی رئیس‌جمهور شده باشه، اما بدون جلیلی هم همون مسیری رو طی کردیم که قرار بود مخصوص جلیلی باشه. البته دلیلش روشنه. اصلاً دوگانه‌ای که اصلاح‌طلبان برای جمع کردن رأی مطرح می‌کردند، یک دوگانۀ واقعی نبود. چنین دوگانه‌ای در واقعیتِ سیاسی ایران وجود نداشت. پزشکیان هم در روزهای انتخابات صادقانه می‌گفت مجری همون سیاست‌هایی کلانِ نظامه. این یعنی حرکت در همون ریل‌گذاری انجام‌شده. شاید بشه با دوگانه‌سازی غیرواقعی به هر حال عده‌ای رو ترسوند و رأیی جمع کرد، اما کار بیشتری نمی‌شه انجام داد.

روز اولِ کاریِ آقای پزشکیان با ترور اسماعیل هنیه در تهران آغاز شد. این یعنی چه؟ یعنی متغییرهای تعیین‌کننده فراتر از چیزیه که دولت بتونه ابتکار عمل داشته باشه. عنان سرنوشت دست این دولت نبود. دولتی می‌تونست موفق باشه که آزادی عمل گسترده‌ای می‌داشت، وگرنه با حرف نمی‌شه و نمی‌شد ریل‌گذاریِ عوامل تعیین‌کننده رو عوض کرد ــ که البته آقای پزشکیان در حرف هم از این ریل عدول نمی‌کرد.

اگر کسی بخواد مسیری رو سی درصد تغییر بده، باید در کلام، صحبت از صدوهشتاد درجه تغییر کنه، چون مقاومت‌های موجود در سر راه جلوی تغییر رو خواهند گرفت. باید مبنا رو بر صدوهشتاد بگذارید تا بتونید تغییری محسوس ایجاد کنید ــ تازه باز هم اگر بتونید! اگر امروز اصلاح‌طلبان با خودشون صادق باشند، می‌بینند در تنگنا قرار گرفتند، دلیلش اینه که سیاستی جز فرار به جلو ندارند. نتیجه این شد که کشور در سراشیبی جنگ و تحریم افتاد. اصلاح‌طلبان اگر درایت داشتند، اتفاقاً باید می‌گذاشتند این مسیر رو جلیلی بره ــ نه اینکه مسیرِ منتسب به جلیلی گردنشون بیفته.

اگر فرایند اسنپ‌بک تکمیل بشه، تحریم‌ها برمی‌گرده. تا اینجا به نظر می‌رسه تصمیم‌گیرندگان تصور می‌کنند این تحریم‌ها رو هم می‌شه تحمل کرد و فشاری چندان فراتر از فشارهای موجود به همراه نخواهد داشت. گویا تصور می‌کنند اینجوری یه ابزار فشار مهم رو از دست حریف درآوردند. اما مسئله «پیامدهای مکانیسم ماشه»ست که از بازگشتِ تحریم‌های خود مکانیسم مهم‌تره. در پی اسنپ‌بک کشور وارد فاز جدیدی می‌شه که معادلات عوض می‌شه. مسئله «جمع و تفریق» نیست؛ مسئله یک تصاعد حسابی نیست؛ یعنی اینجوری نیست که صد تا تحریم باشه و حالا بشه صدوبیست‌تا و تازه برخی از این بیست تحریمِ اضافه هم عملاً پیشاپیش وجود داشته باشه. بلکه مسئله ایجاد معادلاتِ جدید و ورود به یک وادی جدیده. ضمن اینکه بنیۀ کشور هم سال به سال افت کرده و کلاف مشکلات پیچیده‌تر شده.

دم‌دست‌ترین نمونۀ پیامدهای غیرمستقیم اینه که مجلس بخواد دولت رو ملزم به خروج از ان‌پی‌تی کنه. این یعنی معادلات کاملاً عوض می‌شه. چون خروج از ان‌پی‌تی دوباره واکنش‌هایی رو پدید خواهد آورد و با وجود کسی مثل ترامپ و اروپایی‌های دلخور از جنگ اوکراین، باید انتظار واکنش تندی داشت. این یعنی ورود به یک وادی غیرقابل‌پیش‌بینی که دیگه ربطی به اون تصاعد حسابیِ اول نداره.

برآیند نهاییِ پیامدهای معلوم و نامعلوم این خواهد بود که سطح بازدارندگی، افت خواهد کرد. اونهایی که در صورت حملۀ نظامی دائم از خروج از ان‌پی‌تی و ساخت بمب اتم دَم می‌زدند، الان کجان؟ چرا ایده‌شون اجرایی نشد؟ نمی‌شه که بی‌حساب‌وکتاب حرف زد و وقتی ناممکن بودن حرف‌ها مشخص شد به روی خود نیاورد. هزینۀ این حرف‌های نسنجیده رو کشور ایران ــ تنها دارایی ما ــ و مردم ایران می‌دَن.

نتیجه اینکه پیامدهای اسنپ‌بک اصلاً معلوم نیست که بشه گفت چطور قراره مدیریت بشه. اگر هم کسی ادعا کنه می‌دونه چه پیامدهایی داره، ادعاش مثل کسانیه که با قطعیت می‌گفتند جنگ نخواهد شد. هیچ جور قابل انکار نیست که مکانیسم ماشه به معنای حرکت در لبۀ غایی ریسک خواهد بود.


@IranDel_Channel

💢
👍23👎3
🎥 تندیسِ «آرشِ کمانگیر» در شهر کرمان با ابتکاری قابل درنگ:
دستانِ مردمی که آرش را در کشیدن زهِ کمان،‌ یاری می‌کنند



@IranDel_Channel

💢
👍56👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 «گنجشک‌کُشی»

یکی از شاهکارهای فراموش‌ناشدنی مائو کارزار پرنده‌کُشی بود. رهبر کمونیسم چینی به این جمع‎بندی رسیده بود که گنجشک‌ها غله‌ای رو که غذای مردمه می‌خورن، در نتیجه باید ریشه‌کنشون کرد! اینجوری یه عالمه غذا اضافه میاد.

احتمالاً این بزرگ‌ترین مورد در تاریخ جهانه که یک پیشوا ملتی رو فرستاده دنبال نخودسیاه! صبح به فرمان مائو و حزب کمونیست ملت با تفنگ ساچمه‌ای و قابلمه و قاشق و طبل ریختند توی خیابون. سروصدا می‌کردند تا پرنده‌ها دائم فرار کنند تا خسته بشن و بیفتند.

نتیجه عالی بود! چند میلیارد پرنده کشتند. فقط یه مشکلی پیش اومد. پرنده نبود، حشرات زیاد شد! بعد مجبور شدند از شوروی گنجشک وارد کنند.

ویدئوش رو ببینید.


🔴 بُن‌مایه: درگاه تلگرامی «گاراژ»

#مستند

@IranDel_Channel

💢
👍20
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 جوانِ ارومیه‌ای از زبانِ «سیف فرغانی»، خطاب به بی‌غیرتان در قبالِ قوم‌گرایان و تجزیه‌طلبان:
در مملکت چو غرّشِ شیران گذشت و رفت
این عوعو سگانِ شما نیز بگذرد


این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت زِ ناکسانِ شما نیز بگذرد



@IranDel_Channel

💢
👍75👎11

🔴 صمد بهرنگی و ضدیّت با پانتُرکیسم

صمد بهرنگی معلم و شخصیت ادبی تبریزی بود که ضدیت با پان‌ترکیسم از ویژگی‌های شخصیتی وی بود. با این وجود ارتجاع قومی و پانترکیسم با همه وجود برای مصادرهٔ این چهرهٔ ادبی تلاش می‌کنند.
هر چند او به زبان محلی و فولکور خطهٔ آذربایجان علاقه‌مند بود، اما این علاقه‌مندی، هیچ ارتباطی به تُرک‌گرایی و قوم‌پرستی یا گرگ‌های خاکستری نداشت.

صمد بهرنگی در یکی از مقالاتش به نام «یادی از حیدربابای شهریار» با شدیدترین ادبیات به رد و محکومیت ایدئولوژی مسموم پان‌تُرکیسم و نهادهای ارتجاعی وابسته به آن پرداخته بود. وی در این مقاله نوشته بود:
«در دو کلمه عرض شود که چرخ‌های “تورک آراشتیرما انستیتوسو” (مؤسسه تحقیقاتی تُرک) گویا با دلارهای امریکایی می‌گردد و مأموریتش پخش و رواج افکار بی‌پایه پان‌تُرکیسم است با تکیه بر خرافه‌پرستی و قضاوت‌های کورکورانهٔ تاریخی و پیش‌داوری. لازم به یادآوری است که امریکا در جنگ کره در نتیجه همین تبلیغات بود که سربازان ترکیه را به جنگ کشاند و آنهم چگونه.»

منبع:
مجموعه مقالات صمد بهرنگی، انتشارات دنیا، چاپ پنجم ۱۳۶۰
مقاله‌ای با عنوان “یادی از حیدربابای شهریار”، ص ۱۸۸.


@IranDel_Channel

💢
👍48👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 در وصفِ تبریزِ جان

گوینده: یوسف حُسنی اعظمی




@IranDel_Channel

💢
👍35
2025/10/22 02:38:04
Back to Top
HTML Embed Code: