This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 «عشقِ ایران»
«عشقِ ایران» نه حدیثی است که پِنهان مانَد
داستانی است که بر هر سرِ بازاری هَست
✍️ حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با انتشار ویدئوی بالا، نوشت:
عشق به میهن، برآیندِ همهٔ عشق‌هاست. عشق به محبوب، عشق به خود، عشق به خانواده، عشق به طبیعت، عشق به آموزگار، عشق به هستی و عشق به همه‌چیز. همهٔ اینها به میهن پیوند خورده‌اند. ایران را که دوست نداشته باشیم همهٔ این عشق‌ها رنگ می‌بازند. ایران را که دوست داشته باشیم و برای شکوفایی‌اش تلاش کنیم، این عشق‌ها همه جلوه‌گری می‌کنند و شکوفا می‌شوند.
🔴 پی‌نوشت:
بیت بالا در غزلِ سعدی شیرازی، بصورتِ «عشقِ سعدی» آمده‌ست و بیت با تغییر، نوشته شده است.
@IranDel_Channel
💢
🎥 «عشقِ ایران»
«عشقِ ایران» نه حدیثی است که پِنهان مانَد
داستانی است که بر هر سرِ بازاری هَست
✍️ حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با انتشار ویدئوی بالا، نوشت:
عشق به میهن، برآیندِ همهٔ عشق‌هاست. عشق به محبوب، عشق به خود، عشق به خانواده، عشق به طبیعت، عشق به آموزگار، عشق به هستی و عشق به همه‌چیز. همهٔ اینها به میهن پیوند خورده‌اند. ایران را که دوست نداشته باشیم همهٔ این عشق‌ها رنگ می‌بازند. ایران را که دوست داشته باشیم و برای شکوفایی‌اش تلاش کنیم، این عشق‌ها همه جلوه‌گری می‌کنند و شکوفا می‌شوند.
🔴 پی‌نوشت:
بیت بالا در غزلِ سعدی شیرازی، بصورتِ «عشقِ سعدی» آمده‌ست و بیت با تغییر، نوشته شده است.
@IranDel_Channel
💢
👍44👎2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اندوه استاد میرجلال‌الدین کزازی از حالتِ ناگوارِ دریاچهٔ باشکوه، آیینی و ارزشمند چی‌چست (ارومیه)
دریاچهٔ ارومیه؛ چشم نیلی ایران
(فرانگاره از تارنمای مصطفی سلطانی‌نژاد)
@IranDel_Channel
💢
دریاچهٔ ارومیه؛ چشم نیلی ایران
(فرانگاره از تارنمای مصطفی سلطانی‌نژاد)
@IranDel_Channel
💢
👍22👎2
ایران‌دل | IranDel
🔴 بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب و انجمن ایرانی تاریخ (شعبهٔ آذربایجان شرقی) برگزار می‌کنند: «کلاس‌های شاهنامه‌خوانی» آموزگار: بهمن دمشقی خیابانی زمان: دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۵:۴۵ (به تغییر ساعت…
🔴 بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب و انجمن ایرانی تاریخ (شعبهٔ آذربایجان شرقی) برگزار می‌کنند:
«کلاس‌های شاهنامه‌خوانی»
آموزگار:
بهمن دمشقی خیابانی
زمان:
دوشنبه ۷ مهر ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶ تا ۱۸
(به تغییر ساعت شروع کلاس، توجه شود.)
جایگاه:
تبریز، خیابان ثقه‌الاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربت‌اوغلی، بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
«کلاس‌های شاهنامه‌خوانی»
آموزگار:
بهمن دمشقی خیابانی
زمان:
دوشنبه ۷ مهر ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶ تا ۱۸
(به تغییر ساعت شروع کلاس، توجه شود.)
جایگاه:
تبریز، خیابان ثقه‌الاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربت‌اوغلی، بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍27👎3
🔴 گفتگوی برنامهٔ «درنگِ دو نفره» با موسی غنی‌نژاد، استاد اقتصاد و پژوهشگر اندیشهٔ سیاسی
● بخشِ نخست:
ایرانیان از چه زمانی سودای آزادی دارند؟
آزادی سیاسی از نظر موسی غنی‌نژاد به چه تاریخی در ایران بر می‌گردد؟
تفاوت آزادی سیاسی و آزادی فردی در چیست؟
ریشه‌های تفکر راجع به آزادی سیاسی و آزادی فردی در ایران به چه تاریخی باز می‌گردد؟
ریشهٔ تاریخی مشروطه در تاریخِ ایران کجاست؟
آیا در ایران، نظریه راجع به آزادی فردی داریم؟
اینها بحث‌ها و پرسش‌هایی است که در این گفتگو، مجتبی اسکندری از موسی غنی‌نژاد می‌پرسد.
🔴 بخش نخست گفتگو را از «اینجا» ببینید.
● بخشِ دوم:
آیا لیبرالیسم با امر ملی ستیز دارد؟
لیبرال‌های میهن‌پرست چه کسانی‌اند و چه‌چیزی می‌گویند؟
ایده‌های لیبرتارین‌های آنارکوکاپیتالیسم چه نسبتی با ایران دارند؟
چرا برخی از آنارکوکاپیتالیست‌ها با تمامیت ارضی و فرهنگ‌ِ ملّیِ ایران، دشمنی دارند؟
نسبتِ زبان فارسی با امر ملّی در چیست و چگونه می‌توان با ایده‌های لیبرال از آن دفاع کرد؟
اینها پرسش‌هایی است که در این گفتگو، اشکان زارع از موسی غنی‌نژاد می‌پرسد.
🔴 بخش دوم گفتگو را از «اینجا» ببینید.
@IranDel_Channel
💢
● بخشِ نخست:
ایرانیان از چه زمانی سودای آزادی دارند؟
آزادی سیاسی از نظر موسی غنی‌نژاد به چه تاریخی در ایران بر می‌گردد؟
تفاوت آزادی سیاسی و آزادی فردی در چیست؟
ریشه‌های تفکر راجع به آزادی سیاسی و آزادی فردی در ایران به چه تاریخی باز می‌گردد؟
ریشهٔ تاریخی مشروطه در تاریخِ ایران کجاست؟
آیا در ایران، نظریه راجع به آزادی فردی داریم؟
اینها بحث‌ها و پرسش‌هایی است که در این گفتگو، مجتبی اسکندری از موسی غنی‌نژاد می‌پرسد.
🔴 بخش نخست گفتگو را از «اینجا» ببینید.
● بخشِ دوم:
آیا لیبرالیسم با امر ملی ستیز دارد؟
لیبرال‌های میهن‌پرست چه کسانی‌اند و چه‌چیزی می‌گویند؟
ایده‌های لیبرتارین‌های آنارکوکاپیتالیسم چه نسبتی با ایران دارند؟
چرا برخی از آنارکوکاپیتالیست‌ها با تمامیت ارضی و فرهنگ‌ِ ملّیِ ایران، دشمنی دارند؟
نسبتِ زبان فارسی با امر ملّی در چیست و چگونه می‌توان با ایده‌های لیبرال از آن دفاع کرد؟
اینها پرسش‌هایی است که در این گفتگو، اشکان زارع از موسی غنی‌نژاد می‌پرسد.
🔴 بخش دوم گفتگو را از «اینجا» ببینید.
@IranDel_Channel
💢
👍21👎8
🔴 در حاشیهٔ درخواستِ اخراج ایرانیانِ کُردی‌زبانِ استان آذربایجان غربی از سوی کمیسیون به اصطلاحِ حقوق بشر کانون وکلای استان آذربایجان شرقی!
نامه‌ای سرگشاده خطاب به ریاست کانون وکلای دادگستری استان آذربایجان شرقی
انتشار اعلامیه‌ای عجیب و نفرت‌پراکنانه از سوی کمیسیون به اصطلاح حقوق بشر کانون وکلای آذربایجان شرقی - که برخی از اعضای پیشین آن، اکنون در شبکهٔ اینترنشنال مواضعِ تجزیه‌طلبانهٔ خود را اعلام می‌کنند - موجب موجی از شگفتی در افکار عمومی ایرانیان شده است.
کمیسیون به اصطلاح حقوق بشر این کانون، طی اعلامیه‌ای هم‌میهنانِ کُردی‌زبان و اهل سنت را در استان آذربایجان غربی، بیگانه و مهاجر عراقی خوانده در نهایت خواستار اخراجِ آنها شده است!
فارغ از اینکه این نوع مواضعِ نفرت‌پراکنانه با ماهیتِ حقوق بشر چقدر تفاوت دارد، انتشار چنین متنی نشان می‌دهد همان‌قدر که نویسندگانِ بیانیه در فعالِ حقوق بشر خواندن خود صادق هستند، در ادعای پوچ خود نیز چقدر صداقت و حقانیّت دارند. در این میان برخی دیگر از وکیلان و صاحب‌نظران با انتشار مقالاتی به بررسی و نقد این بیانیهٔ ضدِّ حقوق بشر و قومگرایانه پرداخته‌اند. از آن جمله است نامه‌ای که در زیر به قلمِ عابد کفّاشی‌اصل، وکیل دادگستری، خطاب به دکتر حسن فرهودی‌نیا، رئیس کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی آمده است.
جناب آقای دکتر حسن فرهودی‌نیا؛
استادِ گرانقدر و ریاست محترم کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی
با سلام و احترام؛
اینجانب در ابتدای دههٔ ۸۰ شمسی افتخار این را داشته‌ام که دانشجوی شما در دانشگاه تبریز باشم. ماحصلِ شناختی که از شما دارم و درس‌هایی که در آن سال‌ها از محضرِ شما آموختم، امروز مرا مصمم‌تر کرد تا در برابر رویدادی که بلاشک هم نافی بنیان‌های والای حقوق بشر است و هم مایهٔ وهنِ تشکیلاتِ مستقل و آبرومندی چون کانون وکلا، لب به اعتراض بگشایم و از شما انتظار داشته باشم که به عنوانِ ریاستِ نهادی که فلسفهٔ وجودی و افتخار آن تقلّای بی‌وقفه در اعتلای عدالت و پاسداشتِ بی‌قید و شرط حقوقِ آحاد مردم است، در برابر این اقدامِ خطرناک و هم‌وطن‌ستیزانهٔ همکارانتان در کمیسیونِ حقوق بشر کانون وکلای آذربایجان شرقی، موضعی روشن اتخاذ فرمایید و با همان صراحت و شهامتی که از منش شما به عنوان استاد در مخیّلهٔ ما به یادگار مانده است، بر این جهالت ویرانگر خط بطلان بکشید.
استاد گرامی؛
قطع یقین مستحضرید که اخیراً کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی، که ریاست آن بر عهدهٔ جنابعالی است، در اقدامی که فاقد هرگونه نسبتی با فلسفهٔ وجودی و صلاحیتِ حرفه‌ای چنین کمیسیونی است، بدون توجه به واقعیت‌های تاریخی و جغرافیایی منطقه، بیانیه‌ای آکنده از نفرت و کذب منتشر کرده است. بیانیه چه عرض کنم، کیفرخواستی که بوی تند قوم‌گرایی، تفرقه‌انگیزی و دیگری‌ستیزی و حتی تعفّنِ فاشیسم از سطر به سطر آن به هر مشامِ سالمی می‌رسد.
نویسندگان این ناروانامهٔ شرم‌آور با هدف گرفتن بخشی از هموطنانِ کُردِ خویش، می‌کوشند، تحت لوا و ردای مقدسِ حقوق و با ابزار انحصاری فرقهٔ ضالهٔ پانتُرکیسم (که قلبش نه در ایران که در آران و آناتولی می‌تپد) که همان نیرنگِ تحریف تاریخ و دروغ‌پردازی است، انسان‌هایی را که بنا بر ضرورت‌های انسانی و بشردوستانه در برهه‌ای از زمان به این مرز و بوم پناه آورده و متعاقباً به کشور خود بازگشته‌اند، با کُردهای ساکن در جغرافیای ایران که به گواهی تاریخ، موطن‌شان این آب و خاک است و صرفاً با آنان "قرابتِ نژادی و قومی" داشته و دارند، یکی بنمایاند و با استناد گزینشی به کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو، پروتکل الحاقی ۱۹۶۷، و برخی مواد قانونی داخلی، نتیجهٔ مذموم و بی‌اساس مورد نظر خود را استخراج کند. امری که در گام نخست با روح همان اسناد بین‌المللی و در گام بعدی با ارزش‌های بنیادین حقوق بشر در تضاد آشکار است. دردآور آنکه، تکیه بر ادعای وهم‌آلود عراقی‌الاصل بودن کُردهای آذربایجان غربی، تکرار دروغِ بی‌اساس تغییرِ ترکیبِ جمعیتی استان به ضرر آذری‌ها، تصویرپردازی از کُردها به‌عنوانِ مخاطراتِ فرهنگی و فراتر از آن تهدیدات امنیتی از فرازهای این بیانیه است که انگار مستقیم از دهانِ برخی بوق‌چی‌های نفرت‌پراکنِ استادیوم یادگار تبریز به سطورِ گهربار این نفرت‌نامه، پمپاژ شده است. این مضامین دقیقاً گزاره‌های مسموم همان گفتمان غیرانسانی است که این منطقه، بارها عواقب ویرانگرش را به خود دیده است و احدی طَرفی از آن برنبَسته است.
..
🔴 دنبالهٔ نامه را در بخشِ «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 در حاشیهٔ درخواستِ اخراج ایرانیانِ کُردی‌زبانِ استان آذربایجان غربی از سوی کمیسیون به اصطلاحِ حقوق بشر کانون وکلای استان آذربایجان شرقی!
نامه‌ای سرگشاده خطاب به ریاست کانون وکلای دادگستری استان آذربایجان شرقی
انتشار اعلامیه‌ای عجیب و نفرت‌پراکنانه از سوی کمیسیون به اصطلاح حقوق بشر کانون وکلای آذربایجان شرقی - که برخی از اعضای پیشین آن، اکنون در شبکهٔ اینترنشنال مواضعِ تجزیه‌طلبانهٔ خود را اعلام می‌کنند - موجب موجی از شگفتی در افکار عمومی ایرانیان شده است.
کمیسیون به اصطلاح حقوق بشر این کانون، طی اعلامیه‌ای هم‌میهنانِ کُردی‌زبان و اهل سنت را در استان آذربایجان غربی، بیگانه و مهاجر عراقی خوانده در نهایت خواستار اخراجِ آنها شده است!
فارغ از اینکه این نوع مواضعِ نفرت‌پراکنانه با ماهیتِ حقوق بشر چقدر تفاوت دارد، انتشار چنین متنی نشان می‌دهد همان‌قدر که نویسندگانِ بیانیه در فعالِ حقوق بشر خواندن خود صادق هستند، در ادعای پوچ خود نیز چقدر صداقت و حقانیّت دارند. در این میان برخی دیگر از وکیلان و صاحب‌نظران با انتشار مقالاتی به بررسی و نقد این بیانیهٔ ضدِّ حقوق بشر و قومگرایانه پرداخته‌اند. از آن جمله است نامه‌ای که در زیر به قلمِ عابد کفّاشی‌اصل، وکیل دادگستری، خطاب به دکتر حسن فرهودی‌نیا، رئیس کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی آمده است.
جناب آقای دکتر حسن فرهودی‌نیا؛
استادِ گرانقدر و ریاست محترم کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی
با سلام و احترام؛
اینجانب در ابتدای دههٔ ۸۰ شمسی افتخار این را داشته‌ام که دانشجوی شما در دانشگاه تبریز باشم. ماحصلِ شناختی که از شما دارم و درس‌هایی که در آن سال‌ها از محضرِ شما آموختم، امروز مرا مصمم‌تر کرد تا در برابر رویدادی که بلاشک هم نافی بنیان‌های والای حقوق بشر است و هم مایهٔ وهنِ تشکیلاتِ مستقل و آبرومندی چون کانون وکلا، لب به اعتراض بگشایم و از شما انتظار داشته باشم که به عنوانِ ریاستِ نهادی که فلسفهٔ وجودی و افتخار آن تقلّای بی‌وقفه در اعتلای عدالت و پاسداشتِ بی‌قید و شرط حقوقِ آحاد مردم است، در برابر این اقدامِ خطرناک و هم‌وطن‌ستیزانهٔ همکارانتان در کمیسیونِ حقوق بشر کانون وکلای آذربایجان شرقی، موضعی روشن اتخاذ فرمایید و با همان صراحت و شهامتی که از منش شما به عنوان استاد در مخیّلهٔ ما به یادگار مانده است، بر این جهالت ویرانگر خط بطلان بکشید.
استاد گرامی؛
قطع یقین مستحضرید که اخیراً کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی، که ریاست آن بر عهدهٔ جنابعالی است، در اقدامی که فاقد هرگونه نسبتی با فلسفهٔ وجودی و صلاحیتِ حرفه‌ای چنین کمیسیونی است، بدون توجه به واقعیت‌های تاریخی و جغرافیایی منطقه، بیانیه‌ای آکنده از نفرت و کذب منتشر کرده است. بیانیه چه عرض کنم، کیفرخواستی که بوی تند قوم‌گرایی، تفرقه‌انگیزی و دیگری‌ستیزی و حتی تعفّنِ فاشیسم از سطر به سطر آن به هر مشامِ سالمی می‌رسد.
نویسندگان این ناروانامهٔ شرم‌آور با هدف گرفتن بخشی از هموطنانِ کُردِ خویش، می‌کوشند، تحت لوا و ردای مقدسِ حقوق و با ابزار انحصاری فرقهٔ ضالهٔ پانتُرکیسم (که قلبش نه در ایران که در آران و آناتولی می‌تپد) که همان نیرنگِ تحریف تاریخ و دروغ‌پردازی است، انسان‌هایی را که بنا بر ضرورت‌های انسانی و بشردوستانه در برهه‌ای از زمان به این مرز و بوم پناه آورده و متعاقباً به کشور خود بازگشته‌اند، با کُردهای ساکن در جغرافیای ایران که به گواهی تاریخ، موطن‌شان این آب و خاک است و صرفاً با آنان "قرابتِ نژادی و قومی" داشته و دارند، یکی بنمایاند و با استناد گزینشی به کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو، پروتکل الحاقی ۱۹۶۷، و برخی مواد قانونی داخلی، نتیجهٔ مذموم و بی‌اساس مورد نظر خود را استخراج کند. امری که در گام نخست با روح همان اسناد بین‌المللی و در گام بعدی با ارزش‌های بنیادین حقوق بشر در تضاد آشکار است. دردآور آنکه، تکیه بر ادعای وهم‌آلود عراقی‌الاصل بودن کُردهای آذربایجان غربی، تکرار دروغِ بی‌اساس تغییرِ ترکیبِ جمعیتی استان به ضرر آذری‌ها، تصویرپردازی از کُردها به‌عنوانِ مخاطراتِ فرهنگی و فراتر از آن تهدیدات امنیتی از فرازهای این بیانیه است که انگار مستقیم از دهانِ برخی بوق‌چی‌های نفرت‌پراکنِ استادیوم یادگار تبریز به سطورِ گهربار این نفرت‌نامه، پمپاژ شده است. این مضامین دقیقاً گزاره‌های مسموم همان گفتمان غیرانسانی است که این منطقه، بارها عواقب ویرانگرش را به خود دیده است و احدی طَرفی از آن برنبَسته است.
..
🔴 دنبالهٔ نامه را در بخشِ «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایران‌دل | IranDel
🔴 در حاشیهٔ درخواستِ اخراج ایرانیانِ کُردی‌زبانِ استان آذربایجان غربی از سوی کمیسیون به اصطلاحِ حقوق بشر کانون وکلای استان آذربایجان شرقی! نامه‌ای سرگشاده خطاب به ریاست کانون وکلای دادگستری استان آذربایجان شرقی انتشار اعلامیه‌ای عجیب و نفرت‌پراکنانه از…
👍50👎6
ایران‌دل | IranDel
🔴 در حاشیهٔ درخواستِ اخراج ایرانیانِ کُردی‌زبانِ استان آذربایجان غربی از سوی کمیسیون به اصطلاحِ حقوق بشر کانون وکلای استان آذربایجان شرقی! نامه‌ای سرگشاده خطاب به ریاست کانون وکلای دادگستری استان آذربایجان شرقی انتشار اعلامیه‌ای عجیب و نفرت‌پراکنانه از…
🔴 حلولِ روحِ «طلعت پاشا و انور پاشا» در کانون وکلای آذربایجان شرقی!
✍️ اقتباس از «روزنامهٔ اینترنتی فراز»
بیانیهٔ کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری استان آذربایجان شرقی در خصوص مهاجرت کُردهای کشورِ عراق به استانِ آذربایجان‌غربی ایران و ادعای گزاف به هم خوردن ترکیب جمعیتی این استان در نتیجهٔ این مهاجرت، بدعتی بسیار خطرناک در ایران به شمار می‌رود. از این لحاظ که این متنِ اسفناک، آگاهانه یا ناآگاهانه تحت‌تأثیر روحِ قومی آناتولی و قفقاز جنوبی نوشته شده است.
آنچه آنها طرح کرده‌اند چیزی جز واگویه کردنِ شبهه‌افکنی‌های محافل پانتُرک در ده سال اخیر نیست. شبهه و ادعای آن محافل، این است که در دههٔ ۱۳۵۰ و ۱۳۷۰ خورشیدی با ورود جمعیت عظیمی از آوارگانِ کُردِ عراقی به استان آذربایجان‌غربی ایران، ترکیب جمعی این استان دگرگون شد. آن محافل و احیاناً نویسندگان این کمیسیون، احیانا نمی‌دانند که دولت مدرن به خلاف دولت‌های پیشامدرن از بدو تأسیس، سوابقِ سجلّیِ اتباعِ خود را ثبت می‌کند و با امکان بررسی سوابقِ سجلّی هر شهروندی در استان آذربایجان غربی به راحتی می‌توان به کذب بودن این ادعا پی بُرد.
راست آن است که در دو مرتبه آوارگان کُرد عراقی به این استان پناه آوردند، اما به ضرس قاطع می‌توان گفت که تقریباً همه آنها به کشور خودشان بازگشته‌اند و به خلاف این ادعا، در دو دههٔ اخیر به سبب وخامتِ اوضاع اقتصادی ایران، دست کم ده‌ها هزار نفر از کُردهای استان آذربایجان غربی به اقلیم کُردستان عراق مهاجرت کرده‌اند؛ چنانکه شاید هیچ شهروند ایرانیِ کُردی نباشد که چند نفر از دوستان و بستگانش ساکن اقلیم کُردستان عراق نباشد.
در این زمینه تذکر چند نکته ضروری است. ایران از لحاظ اعطای تابعیت یکی از سخت‌گیرانه‌ترین قوانین دنیا را دارا است و جز در مورد افراد شیعه مذهب عملاً تساهلی در این زمینه به چشم نمی‌خورد. در این رابطه بلاتکلیفی حقوقی فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی در سال‌های گذشته به قدر کافی گویا است. تنها استثنای تاریخی اعطای تابعیت به خیلی عظیم مهاجران قفقازی در دوران رضاشاه است، برخی از این مهاجران در سال‌های بعد با استفاده از تابعیت ایرانی خود وارد ماجراهای سیاسی شده و نقش مهمی در ترورهای فرقهٔ دمکرات پیشه‌وری از جمله حمله به فرماندار زنجان در سال ۱۳۲۴ خورشیدی و سرکوب مردم نواحی آذری‌نشین ایفا کردند.
به جز این مورد تاکنون سازمان ثبت احوال به عنوان متولّی امور سجلّی کشور، هیچ سند یا گزارش مستندی در مورد دگرگونی تعداد یا ترکیب جمعیت در هیچ نقطه‌ای از کشور به ویژه استان آذربایجان غربی بر اثر اعطای تابعیت ارائه نکرده است. از آنجا که مسئولین استان آذربایجان غربی که بر اساس یک روالِ نامعاصر، همگی از یک گروه قومی انتخاب می‌شوند و اغلب آنها با همفکران کانون وکلای آذربایجان شرقی بسیار گشاده‌رویانه برخورد می‌کنند، جای شکفتی است که نویسندگان این بیانیه، تابحال از این مسئولان و دوستان‌شان در ثبت احوال استانِ آذربایجان غربی استعلامی در ابن خصوص نگرفته‌اند!
براساس سرشماری‌های کشوری که مرکز آمار ایران از سال ۱۳۳۵ خورشیدی به صورت منظم انجام داده است و نتایج آن به تفکیک شهر و روستا منتشر شده است، هیچ دگرگونی معنادار و غیر طبیعی در تعداد و ترکیب جمعیت استان آذریایجان غربی خصوصاً در بازهٔ زمانی ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ خورشیدی رخ نداده است.
تنها بخش قلیلی از آوارگان کُرد عراقی سال ۱۳۵۵ خورشیدی در استان آذربایجان غربی اسکان یافتند، رژیم پیشین ایران، عمدهٔ آنها را در شهرهای کرمان، شیراز، اصفهان و کرج اسکان داد. در سال‌های بعد، قریب به اتفاق آنها به کشورشان مراجعت کردند و بنا به گزارش‌ها تنها حدود هزار نفر از آنها موفق به دریافت تابعیت ایرانی شدند و با سرنگونی رژیم صدام، نیمی از این تعداد با استفاده از تابعیتِ عراقی به کشورشان بازگشتند.
آوارگان سال ۱۹۹۱ میلادی حتی اجازهٔ اقامت در شهرها را نیافتند و زیر نظر سازمان ملل متحد در مراکزی مانند مجتمع کِشت و صنعت مهاباد، اسکان یافتند که ظرف چند ماه با ایجاد منطقهٔ امن به اقلیم کُردستان عراق بازگشتند.
🔴 دنیالهٔ این یادداشت را در بخش «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 حلولِ روحِ «طلعت پاشا و انور پاشا» در کانون وکلای آذربایجان شرقی!
✍️ اقتباس از «روزنامهٔ اینترنتی فراز»
بیانیهٔ کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری استان آذربایجان شرقی در خصوص مهاجرت کُردهای کشورِ عراق به استانِ آذربایجان‌غربی ایران و ادعای گزاف به هم خوردن ترکیب جمعیتی این استان در نتیجهٔ این مهاجرت، بدعتی بسیار خطرناک در ایران به شمار می‌رود. از این لحاظ که این متنِ اسفناک، آگاهانه یا ناآگاهانه تحت‌تأثیر روحِ قومی آناتولی و قفقاز جنوبی نوشته شده است.
آنچه آنها طرح کرده‌اند چیزی جز واگویه کردنِ شبهه‌افکنی‌های محافل پانتُرک در ده سال اخیر نیست. شبهه و ادعای آن محافل، این است که در دههٔ ۱۳۵۰ و ۱۳۷۰ خورشیدی با ورود جمعیت عظیمی از آوارگانِ کُردِ عراقی به استان آذربایجان‌غربی ایران، ترکیب جمعی این استان دگرگون شد. آن محافل و احیاناً نویسندگان این کمیسیون، احیانا نمی‌دانند که دولت مدرن به خلاف دولت‌های پیشامدرن از بدو تأسیس، سوابقِ سجلّیِ اتباعِ خود را ثبت می‌کند و با امکان بررسی سوابقِ سجلّی هر شهروندی در استان آذربایجان غربی به راحتی می‌توان به کذب بودن این ادعا پی بُرد.
راست آن است که در دو مرتبه آوارگان کُرد عراقی به این استان پناه آوردند، اما به ضرس قاطع می‌توان گفت که تقریباً همه آنها به کشور خودشان بازگشته‌اند و به خلاف این ادعا، در دو دههٔ اخیر به سبب وخامتِ اوضاع اقتصادی ایران، دست کم ده‌ها هزار نفر از کُردهای استان آذربایجان غربی به اقلیم کُردستان عراق مهاجرت کرده‌اند؛ چنانکه شاید هیچ شهروند ایرانیِ کُردی نباشد که چند نفر از دوستان و بستگانش ساکن اقلیم کُردستان عراق نباشد.
در این زمینه تذکر چند نکته ضروری است. ایران از لحاظ اعطای تابعیت یکی از سخت‌گیرانه‌ترین قوانین دنیا را دارا است و جز در مورد افراد شیعه مذهب عملاً تساهلی در این زمینه به چشم نمی‌خورد. در این رابطه بلاتکلیفی حقوقی فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی در سال‌های گذشته به قدر کافی گویا است. تنها استثنای تاریخی اعطای تابعیت به خیلی عظیم مهاجران قفقازی در دوران رضاشاه است، برخی از این مهاجران در سال‌های بعد با استفاده از تابعیت ایرانی خود وارد ماجراهای سیاسی شده و نقش مهمی در ترورهای فرقهٔ دمکرات پیشه‌وری از جمله حمله به فرماندار زنجان در سال ۱۳۲۴ خورشیدی و سرکوب مردم نواحی آذری‌نشین ایفا کردند.
به جز این مورد تاکنون سازمان ثبت احوال به عنوان متولّی امور سجلّی کشور، هیچ سند یا گزارش مستندی در مورد دگرگونی تعداد یا ترکیب جمعیت در هیچ نقطه‌ای از کشور به ویژه استان آذربایجان غربی بر اثر اعطای تابعیت ارائه نکرده است. از آنجا که مسئولین استان آذربایجان غربی که بر اساس یک روالِ نامعاصر، همگی از یک گروه قومی انتخاب می‌شوند و اغلب آنها با همفکران کانون وکلای آذربایجان شرقی بسیار گشاده‌رویانه برخورد می‌کنند، جای شکفتی است که نویسندگان این بیانیه، تابحال از این مسئولان و دوستان‌شان در ثبت احوال استانِ آذربایجان غربی استعلامی در ابن خصوص نگرفته‌اند!
براساس سرشماری‌های کشوری که مرکز آمار ایران از سال ۱۳۳۵ خورشیدی به صورت منظم انجام داده است و نتایج آن به تفکیک شهر و روستا منتشر شده است، هیچ دگرگونی معنادار و غیر طبیعی در تعداد و ترکیب جمعیت استان آذریایجان غربی خصوصاً در بازهٔ زمانی ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ خورشیدی رخ نداده است.
تنها بخش قلیلی از آوارگان کُرد عراقی سال ۱۳۵۵ خورشیدی در استان آذربایجان غربی اسکان یافتند، رژیم پیشین ایران، عمدهٔ آنها را در شهرهای کرمان، شیراز، اصفهان و کرج اسکان داد. در سال‌های بعد، قریب به اتفاق آنها به کشورشان مراجعت کردند و بنا به گزارش‌ها تنها حدود هزار نفر از آنها موفق به دریافت تابعیت ایرانی شدند و با سرنگونی رژیم صدام، نیمی از این تعداد با استفاده از تابعیتِ عراقی به کشورشان بازگشتند.
آوارگان سال ۱۹۹۱ میلادی حتی اجازهٔ اقامت در شهرها را نیافتند و زیر نظر سازمان ملل متحد در مراکزی مانند مجتمع کِشت و صنعت مهاباد، اسکان یافتند که ظرف چند ماه با ایجاد منطقهٔ امن به اقلیم کُردستان عراق بازگشتند.
🔴 دنیالهٔ این یادداشت را در بخش «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایران‌دل | IranDel
🔴 حلولِ روحِ «طلعت پاشا و انور پاشا» در کانون وکلای آذربایجان شرقی! بیانیهٔ کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری استان آذربایجان شرقی در خصوص مهاجرت کُردهای کشورِ عراق به استانِ آذربایجان‌غربی ایران و ادعای گزاف به هم خوردن ترکیب جمعیتی این استان در نتیجهٔ…
👍38👎7
🔴 بنیاد پژوهشی شهریار برگزار می‌کند:
آیینِ ویژهٔ روز بزرگداشتِ مولوی
سخنرانان:
ابراهیم پوردرگاهی (دعا و نیایش در مثنوی)
حسین مهرنگ (نگاه مولانا به قرآن در فیه‌مافیه)
رحمان مشتاق‌مهر (چند نکته دربارهٔ مقالات شمس)
زمان:
روز چهارشنبه ۹ مهر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، از ساعت ۱۷ الی ۱۹
جایگاه:
تبریز، خیابان ارتش جنوبی، چهارراه باغ‌شمال، بنیاد پژوهشی شهریار
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
آیینِ ویژهٔ روز بزرگداشتِ مولوی
سخنرانان:
ابراهیم پوردرگاهی (دعا و نیایش در مثنوی)
حسین مهرنگ (نگاه مولانا به قرآن در فیه‌مافیه)
رحمان مشتاق‌مهر (چند نکته دربارهٔ مقالات شمس)
زمان:
روز چهارشنبه ۹ مهر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، از ساعت ۱۷ الی ۱۹
جایگاه:
تبریز، خیابان ارتش جنوبی، چهارراه باغ‌شمال، بنیاد پژوهشی شهریار
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍17👎4
🔴 در آستانهٔ مهر روز از ماه مهر و جشن ملی مهرگان برگزار می‌شود:
نمایش و نقد و برّرسی فیلمِ مهرگان
اثری از بهرام روشن‌ضمیر
منتقدان:
طیبه عزت‌الهی‌نژاد
علیرضا حسن‌زاده
دبیر نشست:
محمدرضا مهراندیش
زمان:
۱۴ مهر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی؛ از ساعت ۱۴ تا ۱۶
جایگاه:
تهران، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، سالن خلیج فارس
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
نمایش و نقد و برّرسی فیلمِ مهرگان
اثری از بهرام روشن‌ضمیر
منتقدان:
طیبه عزت‌الهی‌نژاد
علیرضا حسن‌زاده
دبیر نشست:
محمدرضا مهراندیش
زمان:
۱۴ مهر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی؛ از ساعت ۱۴ تا ۱۶
جایگاه:
تهران، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، سالن خلیج فارس
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍19👎4
ایران‌دل | IranDel
🔴 حلولِ روحِ «طلعت پاشا و انور پاشا» در کانون وکلای آذربایجان شرقی! ✍️ اقتباس از «روزنامهٔ اینترنتی فراز» بیانیهٔ کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری استان آذربایجان شرقی در خصوص مهاجرت کُردهای کشورِ عراق به استانِ آذربایجان‌غربی ایران و ادعای گزاف…
🔴 وکلای پانترک تبریز در سودای روهینگیا کردن ارومیه
✍ یادداشت وارده به درگاه تلگرامیِ «صدای قفقاز»
بیانیهٔ پانترکی کمیسیون مثلاً حقوق بشر کانون وکلای استان آذربایجان شرقی از یک ترفند بسیار زیرکانه و موذیانه استفاده کرده است که در لایهٔ پنهان خود درصدد زمینه‌سازی و پیاده‌سازی یک پروژهٔ بسیار خطرناک و مخوف است. این بیانیه سه لایه دارد، دو لایه آشکار و یک لایهٔ موذیانه و پنهان. لایهٔ مخفی این بیانیه در واقع هدف و انگیزهٔ اصلی انتشار آن است.
در جوابیه‌ها بیشتر به لایهٔ ظاهری بیانیه توجه شده است، یعنی لایهٔ آماری - جمعیتی، که کاملاً غیرواقعی، با داده‌های جعلی و فاقد مبنای حقوقی و اساساً با مصرف سیاسی ارائه شده است و لایهٔ دوم که حقوقی است، بیشتر جنبهٔ پوشش و اعتباربخشی به بیانیه را دارد. وکلای پانترک با طرح "افغان‌ستیزی/مهاجران غیرقانونی" و "همکاری مخرّب در جنگِ ۱۲ روزه" به‌صورت کثیف به مخاطب القا می‌کنند که مورد کُردها هم از همان جنس است و آنها هم "پناهنده/مهاجر خطرناک" هستند.
در چند سال اخیر پانترک‌ها بویژه در فضای مجازی بر روی القا و جاانداختن چنین ذهنیتی کار می‌کنند، که "کُردها مهمان و مهاجر" هستند. هدف این بیانیه کمک به جاانداختن و اعتباربخشی به این روایت جعلی روانی - سیاسی است. ماهیت این پروژه دیگرسازی است. این ترفند کثیف و یا به عبارتی این مکانیزم هوشمندانه که کُردها را با عنوان "مهاجر غیرقانونی" برچسب‌گذاری می‌کند و برای آن مستندات جعلی تاریخی و زمینهٔ قانونی می‌سازد، نمونه‌های مشابه تاریخی بسیاری دارد.
در امپراتوری عثمانی (۱۹۱۵) قبل از آغاز قتل‌عام ارامنه، ابتدا به آنها برچسب عامل روس‌های کافر، مهاجر و خطرناک برای وحدت عثمانی زدند و سپس با زمینه‌سازی به نسل‌کشی و اخراج رسیدند. در جنگ بوسنی و کوزوو (در دههٔ ۱۹۹۰) صرب‌ها ابتدا مسلمانان و آلبانی‌ها را با برچسب مهاجران غیرقانونی و بی‌ریشه دیگری‌سازی کردند و در مرحلهٔ آخر پاکسازی قومی اجرایی شد. دقیقاً مشابه پاکسازی بومیان آمریکا و استرالیا و یا روهینگیا و میانمار و یا آنچه در آپارتاید آفریقایی جنوبی انجام گرفت. در همه این پروژه‌ها زمینه‌سازی این سه مرحله، مشترک است: ابتدا برچسب‌گذاری هویتی، مانند مهاجر و مهمان و مرحلهٔ دوم؛ بزرگ‌نمایی آماری و ایجاد هراس و در مرحلهٔ سوم؛ دیگری‌سازی و در پردهٔ آخر حذف و پاکسازی. بیانیهٔ وکلای حقوق بشری پانترک‌ها دقیقاً پیاده‌سازی این روند است.
وگرنه در لایهٔ اول که آماری - جمعیتی است، یک دانش‌آموز مقطع ابتدایی با یک جستجوی ساده در گوگل و یا با کمک هوش مصنوعی به مضحک بودن آمارسازی وکلای پانترک پی‌می‌برد، که کلِّ جمعیت استان آذربایجان غربی در دههٔ ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ خورشیدی چیزی حدوداً ۱.۵ میلیون نفر بوده، پس ورود "یک میلیون و هشتصد هزار نفر" به این استان و یا از مسیر این استان عملاً غیرممکن که حتی در بدترین سناریوهای جنگ چنین عددی نه از نظر اسکان و نه از نظر تأمین نیازهای اولیه واقع‌بینانه نیست، و یا حتی اگر تنها یک پنجم این تعداد برنگشته باشند، تبعات اجتماعی و سیاسی چنین عددی بسیار بزرگ‌تر از آن است که نیاز به مستندات رسمی داشته باشد.
ختم کلام؛ همین‌که وکلای یک استان برای استانی دیگر بیانیه می‌دهند، به این دلیل است که حداقل نصف وکلای استان آذربایجان غربی، کُرد هستند. این بیانیه یک تلاش سیاسی کثیف زیر پوشش حقوق بشری برای پیشبرد یک دستورکار نژادپرستانه است. این پروژه سعی در تزلزل ریشهٔ تاریخی و حقوقی کُردها در سرزمین خودشان را دارد، که در نهایت و در آینده توجیه هرگونه اقدام خشونت‌آمیز در اذهان عمومی باشد. روش کثیف این وکلا مصداق بارز نژادپرستی حقوقی است، تولید محتوای راسیستی در پوشش و با استفاده از ابزارهای حقوقی و قانونی که بسترسازی و گام‌های اولیه برای جنایت در آینده است.
@IranDel_Channel
💢
🔴 وکلای پانترک تبریز در سودای روهینگیا کردن ارومیه
✍ یادداشت وارده به درگاه تلگرامیِ «صدای قفقاز»
بیانیهٔ پانترکی کمیسیون مثلاً حقوق بشر کانون وکلای استان آذربایجان شرقی از یک ترفند بسیار زیرکانه و موذیانه استفاده کرده است که در لایهٔ پنهان خود درصدد زمینه‌سازی و پیاده‌سازی یک پروژهٔ بسیار خطرناک و مخوف است. این بیانیه سه لایه دارد، دو لایه آشکار و یک لایهٔ موذیانه و پنهان. لایهٔ مخفی این بیانیه در واقع هدف و انگیزهٔ اصلی انتشار آن است.
در جوابیه‌ها بیشتر به لایهٔ ظاهری بیانیه توجه شده است، یعنی لایهٔ آماری - جمعیتی، که کاملاً غیرواقعی، با داده‌های جعلی و فاقد مبنای حقوقی و اساساً با مصرف سیاسی ارائه شده است و لایهٔ دوم که حقوقی است، بیشتر جنبهٔ پوشش و اعتباربخشی به بیانیه را دارد. وکلای پانترک با طرح "افغان‌ستیزی/مهاجران غیرقانونی" و "همکاری مخرّب در جنگِ ۱۲ روزه" به‌صورت کثیف به مخاطب القا می‌کنند که مورد کُردها هم از همان جنس است و آنها هم "پناهنده/مهاجر خطرناک" هستند.
در چند سال اخیر پانترک‌ها بویژه در فضای مجازی بر روی القا و جاانداختن چنین ذهنیتی کار می‌کنند، که "کُردها مهمان و مهاجر" هستند. هدف این بیانیه کمک به جاانداختن و اعتباربخشی به این روایت جعلی روانی - سیاسی است. ماهیت این پروژه دیگرسازی است. این ترفند کثیف و یا به عبارتی این مکانیزم هوشمندانه که کُردها را با عنوان "مهاجر غیرقانونی" برچسب‌گذاری می‌کند و برای آن مستندات جعلی تاریخی و زمینهٔ قانونی می‌سازد، نمونه‌های مشابه تاریخی بسیاری دارد.
در امپراتوری عثمانی (۱۹۱۵) قبل از آغاز قتل‌عام ارامنه، ابتدا به آنها برچسب عامل روس‌های کافر، مهاجر و خطرناک برای وحدت عثمانی زدند و سپس با زمینه‌سازی به نسل‌کشی و اخراج رسیدند. در جنگ بوسنی و کوزوو (در دههٔ ۱۹۹۰) صرب‌ها ابتدا مسلمانان و آلبانی‌ها را با برچسب مهاجران غیرقانونی و بی‌ریشه دیگری‌سازی کردند و در مرحلهٔ آخر پاکسازی قومی اجرایی شد. دقیقاً مشابه پاکسازی بومیان آمریکا و استرالیا و یا روهینگیا و میانمار و یا آنچه در آپارتاید آفریقایی جنوبی انجام گرفت. در همه این پروژه‌ها زمینه‌سازی این سه مرحله، مشترک است: ابتدا برچسب‌گذاری هویتی، مانند مهاجر و مهمان و مرحلهٔ دوم؛ بزرگ‌نمایی آماری و ایجاد هراس و در مرحلهٔ سوم؛ دیگری‌سازی و در پردهٔ آخر حذف و پاکسازی. بیانیهٔ وکلای حقوق بشری پانترک‌ها دقیقاً پیاده‌سازی این روند است.
وگرنه در لایهٔ اول که آماری - جمعیتی است، یک دانش‌آموز مقطع ابتدایی با یک جستجوی ساده در گوگل و یا با کمک هوش مصنوعی به مضحک بودن آمارسازی وکلای پانترک پی‌می‌برد، که کلِّ جمعیت استان آذربایجان غربی در دههٔ ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ خورشیدی چیزی حدوداً ۱.۵ میلیون نفر بوده، پس ورود "یک میلیون و هشتصد هزار نفر" به این استان و یا از مسیر این استان عملاً غیرممکن که حتی در بدترین سناریوهای جنگ چنین عددی نه از نظر اسکان و نه از نظر تأمین نیازهای اولیه واقع‌بینانه نیست، و یا حتی اگر تنها یک پنجم این تعداد برنگشته باشند، تبعات اجتماعی و سیاسی چنین عددی بسیار بزرگ‌تر از آن است که نیاز به مستندات رسمی داشته باشد.
ختم کلام؛ همین‌که وکلای یک استان برای استانی دیگر بیانیه می‌دهند، به این دلیل است که حداقل نصف وکلای استان آذربایجان غربی، کُرد هستند. این بیانیه یک تلاش سیاسی کثیف زیر پوشش حقوق بشری برای پیشبرد یک دستورکار نژادپرستانه است. این پروژه سعی در تزلزل ریشهٔ تاریخی و حقوقی کُردها در سرزمین خودشان را دارد، که در نهایت و در آینده توجیه هرگونه اقدام خشونت‌آمیز در اذهان عمومی باشد. روش کثیف این وکلا مصداق بارز نژادپرستی حقوقی است، تولید محتوای راسیستی در پوشش و با استفاده از ابزارهای حقوقی و قانونی که بسترسازی و گام‌های اولیه برای جنایت در آینده است.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایران‌دل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍68👎7
🔴 «جنگ روسیه، جنگ ایران نیست!»
✍️ مهدی تدینی
چیزی که این روزها مایۀ نگرانیه این حمایت صوری و نیم‌بندیه که روسیه از ایران در قضیۀ فعال‌سازی مکانیسم ماشه انجام داده و انجام می‌ده. از این حمایت صوری که خود روسیه هم می‌دونه خاصیت عملی نداشته برای ما چیزی درنمیاد، اما می‌تونه یک وثیقۀ خطرناکی رو برای ما ایجاد کنه.
سطح تنش بین روسیه و اروپا رو به افزایشه. آمریکا لحنش رو نسبت به روسیه عوض کرده. موضع آمریکا خیلی تغییر کرده: آمریکا که تا یک ماه پیش تأکید می‌کرد اوکراین باید بپذیره خاک از دست بده، امروز صحبت از این می‌کنه که روسیه روی زمین موفق نبوده و اوکراین اگر بخواد می‌تونه اراضی اشغال‌شده رو «به صورت نظامی» پس بگیره.
در اروپا و ناتو سطح آمادگی نظامی دائم افزایش پیدا می‌کنه. کشورها هشدار آمادگی برای جنگ بزرگ‌تری می‌دن... و البته روسیه هم گاهی تحریکات عجیبی می‌کنه. از دید نظامی اصلاً روسیه آمادگی و تمایل به این رو نداره که دامنۀ جنگ رو گسترش بده، ولی در ظاهر امر جوری رفتار می‌کنه که انگار دست بالا رو داره.
اما واقعیت میدانی چیز دیگه‌ایه: روسیه دو سال و هفت ماهه که داره مترـ‌متر پیش روی می‌کنه. هیچ‌کدوم از اهدافی که روسیه در ابتدا به عنوان اهداف جنگ اعلام کرد، تحقق نیافته (از همه مهمتر بهانۀ جلوگیری با گسترش ناتو بود، که این جنگ باعث گسترش بی‌سابقۀ ناتو شد). ترامپ به زبانی بسیار تحقیرآمیز گفت جنگی که باید چند هفته می‌کشید الان چند ساله طول کشیده. کنایه‌ای از این خفت‌بارتر نمی‌شد به روسیه زد. واقعیت میدانی اینه که روسیه در اصل مدیون همون موفقیته که در غافلگیری شروع جنگ به دست آورد، اما خود اون غافلگیری یک شکست برای خود روسیه بود، چون روسیه آمده بود تا یک هفته‌ای کی‌یف رو بگیره.
بنابراین، روی زمین روسیه نمی‌تونه جنگ رو گسترش بده... فقط می‌خواد با فرسایشی کردن جنگ (چون منابع انسانی زیاد داره ــ شما بخونید «گوشت دم توپ»)، اوکراین رو به زانو دربیاره تا اوکراین مجبور بشه چهار استان‌های شرقی و جنوبی رو واگذار کنه و این جنگ و این‌همه خون دستاوردی داشته باشه. اما اگر قرار باشه سطح کمک اروپا و آمریکا به حدی برسه که اوکراین برتری نظامی پیدا کنه، قضیه برای روسیه و پوتین به نبرد مرگ و زندگی تبدیل می‌شه و در این صورت دیگه بعید نیست بحران بزرگی در شرق اروپا رخ بده. شکست در جنگ اوکراین پوتین و اطرافیانش رو زمین می‌زنه؛ و این یعنی جنگ اوکراین فقط یک مسئلۀ ملی نیست، بلکه آیندۀ سیاسیِ یک حلقۀ قدرتمند در کرملینه.
برگردیم به نگرانی ما...
هیچ بعید نیست روسیه این الطاف رقیق و بیهوده رو به این دلیل انجام داده باشه که از الان برای وقتی جنگش با اروپا بزرگ‌تر می‌شه، یارکشی کرده باشه و ایران رو بیش از پیش در این جنگ گرفتار کنه. جنگ روسیه جنگ ما نیست! تکرار می‌کنم، جنگ روسیه جنگ ایران نیست! هزینۀ این جنگ بیهوده و بی‌دلیل روسیه در اوکراین رو تا همین‌جا هم ما داده‌یم. از این دستگیری‌های ریاکارانۀ روسیه باید ترسید... و وظیفۀ ما گفتن بود.
@IranDel_Channel
💢
🔴 «جنگ روسیه، جنگ ایران نیست!»
✍️ مهدی تدینی
چیزی که این روزها مایۀ نگرانیه این حمایت صوری و نیم‌بندیه که روسیه از ایران در قضیۀ فعال‌سازی مکانیسم ماشه انجام داده و انجام می‌ده. از این حمایت صوری که خود روسیه هم می‌دونه خاصیت عملی نداشته برای ما چیزی درنمیاد، اما می‌تونه یک وثیقۀ خطرناکی رو برای ما ایجاد کنه.
سطح تنش بین روسیه و اروپا رو به افزایشه. آمریکا لحنش رو نسبت به روسیه عوض کرده. موضع آمریکا خیلی تغییر کرده: آمریکا که تا یک ماه پیش تأکید می‌کرد اوکراین باید بپذیره خاک از دست بده، امروز صحبت از این می‌کنه که روسیه روی زمین موفق نبوده و اوکراین اگر بخواد می‌تونه اراضی اشغال‌شده رو «به صورت نظامی» پس بگیره.
در اروپا و ناتو سطح آمادگی نظامی دائم افزایش پیدا می‌کنه. کشورها هشدار آمادگی برای جنگ بزرگ‌تری می‌دن... و البته روسیه هم گاهی تحریکات عجیبی می‌کنه. از دید نظامی اصلاً روسیه آمادگی و تمایل به این رو نداره که دامنۀ جنگ رو گسترش بده، ولی در ظاهر امر جوری رفتار می‌کنه که انگار دست بالا رو داره.
اما واقعیت میدانی چیز دیگه‌ایه: روسیه دو سال و هفت ماهه که داره مترـ‌متر پیش روی می‌کنه. هیچ‌کدوم از اهدافی که روسیه در ابتدا به عنوان اهداف جنگ اعلام کرد، تحقق نیافته (از همه مهمتر بهانۀ جلوگیری با گسترش ناتو بود، که این جنگ باعث گسترش بی‌سابقۀ ناتو شد). ترامپ به زبانی بسیار تحقیرآمیز گفت جنگی که باید چند هفته می‌کشید الان چند ساله طول کشیده. کنایه‌ای از این خفت‌بارتر نمی‌شد به روسیه زد. واقعیت میدانی اینه که روسیه در اصل مدیون همون موفقیته که در غافلگیری شروع جنگ به دست آورد، اما خود اون غافلگیری یک شکست برای خود روسیه بود، چون روسیه آمده بود تا یک هفته‌ای کی‌یف رو بگیره.
بنابراین، روی زمین روسیه نمی‌تونه جنگ رو گسترش بده... فقط می‌خواد با فرسایشی کردن جنگ (چون منابع انسانی زیاد داره ــ شما بخونید «گوشت دم توپ»)، اوکراین رو به زانو دربیاره تا اوکراین مجبور بشه چهار استان‌های شرقی و جنوبی رو واگذار کنه و این جنگ و این‌همه خون دستاوردی داشته باشه. اما اگر قرار باشه سطح کمک اروپا و آمریکا به حدی برسه که اوکراین برتری نظامی پیدا کنه، قضیه برای روسیه و پوتین به نبرد مرگ و زندگی تبدیل می‌شه و در این صورت دیگه بعید نیست بحران بزرگی در شرق اروپا رخ بده. شکست در جنگ اوکراین پوتین و اطرافیانش رو زمین می‌زنه؛ و این یعنی جنگ اوکراین فقط یک مسئلۀ ملی نیست، بلکه آیندۀ سیاسیِ یک حلقۀ قدرتمند در کرملینه.
برگردیم به نگرانی ما...
هیچ بعید نیست روسیه این الطاف رقیق و بیهوده رو به این دلیل انجام داده باشه که از الان برای وقتی جنگش با اروپا بزرگ‌تر می‌شه، یارکشی کرده باشه و ایران رو بیش از پیش در این جنگ گرفتار کنه. جنگ روسیه جنگ ما نیست! تکرار می‌کنم، جنگ روسیه جنگ ایران نیست! هزینۀ این جنگ بیهوده و بی‌دلیل روسیه در اوکراین رو تا همین‌جا هم ما داده‌یم. از این دستگیری‌های ریاکارانۀ روسیه باید ترسید... و وظیفۀ ما گفتن بود.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایران‌دل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍30👎11
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سخنانِ زهره زرشناس، استاد زبانشناسیِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایران، پیرامونِ جشنِ ملّی مهرگان
@IranDel_Channel
💢
@IranDel_Channel
💢
👍27👎5
🔴 خطابه و سوگند محمدعلی شاه در حضور مجلس شورای ملّی، ۲۰ آبان ۱۲۸۶ خورشیدی
«بسی شکر می‌کنم خدای تعالی را که مقاصدِ قلبیه و تصورات دقیقهٔ ما در ترقی دولتِ ایران از بیداری ملت، ظاهر و به یُمن توجهاتِ امام عصر عجل الله فرجه، استحکام مبانی اساسِ مشروطیت بر دست ما جاری گردید و اینک نمایندگانِ ملتِ خود را یادآوری می‌کنیم که «قلب السلطان بین اصبعی الرحمن». همانا این نعمت و سعادت مشروطیت را بخواست خدا عنایت و در پیشرفت اساس مقدس دقیقه از مساعدت غفلت نفرموده‌ایم و در این یک سال که مجلس مقدس شورای ملی تأسیس گردیده، امنای دولت و وکلای ملت به اجرای مکنونات ضمیر منیر شاهانه بذل جهد و رضای خاطر الطاف مظاهر ما را در جریان اصولِ مشروطیت جلب نمودند لاجرم برای تشویق ملت و تشیید اساسِ مشروطیت به مجلس شورای ملی خودمان حاضر شده و بدواً از زحمات نمایندگان از وضع قوانین رضای خاطر همایونی را اظهار و جهت مزید افتخار و تربیت فرزندان روحانی خسروانی و حسن جریان اصول مشروطیت و تکمیل مراحم پادشاهی باکمال میل قلبی قسم یاد می‌کنیم که بر طبق اصل سی و نهم ضمیمهٔ قانون اساسی به وظیفهٔ خودمان در این روز مسعود موفق شدیم. از خداوند ادعیه خیریه ملوکانه را در ترقی و سعادتِ دولت و ملت، مسئلت می‌نماییم.»
و سپس شاه متن سوگندنامه را قرائت کرد: «من خداوند قادر متعال را گواه گرفته به کلام الله مجید و به آنچه نزد خدا محترم است قسم یاد می‌کنم که تمام هَمِّ خود را مصروف حفظ استقلال ایران نموده حدودِ مملکت و حقوقِ ملت را محفوظ و محروس بداریم؛ قانون اساسی مشروطیت ایران را نگاهبان و بر طبق آن قوانین مقرره، سلطنت نماییم و در ترویج مذهب جعفری اثنی عشری سعی و کوشش نماییم و در تمام اعمال و افعال خداوند عزشأنه را حاضر و ناظر دانسته منظوری جز سعادت و عظمت دولتِ ایران نداشته باشیم و از خداوند متعال در خدمتِ ترقیِ ایران توفیق می‌طلبیم و از ارواح طیبه اولیای اسلام، استمداد می‌کنیم.»
● توضیح و حاشیه:
اقناع و واداشتن محمدعلی‌شاه - شاهی که هیچ‌گاه تمایل مساعدی به مشروطیت نداشت - به حضور در مجلس و ادای خطابه و سوگند به قانون اساسی، با چنین سخنان ملّی و آگاهانه‌ای، حاصل تلاش خستگی‌ناپذیر میهن‌پرستان و مشروطه‌خواهانِ خردمندِ ایرانی و مصالحهٔ نهایی با شاه بود. چه بسا اگر وقایع بعدی و شورش‌های چپاولگران و مداخلات خارجی رخ نمی‌داد و نهادهای دولت مرکزی ایران نیرومند و توانمند بود، مخالفان مشروطه مهار می‌شدند و مجلسِ ملّی عقلای ملّتِ ایران، تداوم می‌یافت و «انقلاب سفید» ایران به «انقلاب سرخ» بدل نمی‌شد. با این‌حال، مشروطیت، میراث‌برِ ضعف نهادهای سیاسی کشور بود و تمام کوششِ ستودنیِ دارالشورای ملّی ایران برای قانونگذاری و نهادسازی و بسط ِاقتدارِ دولت و حکومت قانونِ یکپارچه در سراسر قلمرو کشور، در فقدان نهادها و ابزارهای پیش‌نیاز چنین اصلاحاتی به نتیجه عاجل نرسید. اما پایه‌ای که مجلس نخست گذارد، مسیری گشود، تا در آینده، رجالی وطن‌خواه و آگاه در آن گام برداشته و ساختارِ دولتِ ایران را بازسازی و نهادهای حکومتِ قانون را تأسیس کنند.
🔴 بُن‌مایه:
درگاه تلگرامی «سیاست ملّی»
@IranDel_Channel
💢
🔴 خطابه و سوگند محمدعلی شاه در حضور مجلس شورای ملّی، ۲۰ آبان ۱۲۸۶ خورشیدی
«بسی شکر می‌کنم خدای تعالی را که مقاصدِ قلبیه و تصورات دقیقهٔ ما در ترقی دولتِ ایران از بیداری ملت، ظاهر و به یُمن توجهاتِ امام عصر عجل الله فرجه، استحکام مبانی اساسِ مشروطیت بر دست ما جاری گردید و اینک نمایندگانِ ملتِ خود را یادآوری می‌کنیم که «قلب السلطان بین اصبعی الرحمن». همانا این نعمت و سعادت مشروطیت را بخواست خدا عنایت و در پیشرفت اساس مقدس دقیقه از مساعدت غفلت نفرموده‌ایم و در این یک سال که مجلس مقدس شورای ملی تأسیس گردیده، امنای دولت و وکلای ملت به اجرای مکنونات ضمیر منیر شاهانه بذل جهد و رضای خاطر الطاف مظاهر ما را در جریان اصولِ مشروطیت جلب نمودند لاجرم برای تشویق ملت و تشیید اساسِ مشروطیت به مجلس شورای ملی خودمان حاضر شده و بدواً از زحمات نمایندگان از وضع قوانین رضای خاطر همایونی را اظهار و جهت مزید افتخار و تربیت فرزندان روحانی خسروانی و حسن جریان اصول مشروطیت و تکمیل مراحم پادشاهی باکمال میل قلبی قسم یاد می‌کنیم که بر طبق اصل سی و نهم ضمیمهٔ قانون اساسی به وظیفهٔ خودمان در این روز مسعود موفق شدیم. از خداوند ادعیه خیریه ملوکانه را در ترقی و سعادتِ دولت و ملت، مسئلت می‌نماییم.»
و سپس شاه متن سوگندنامه را قرائت کرد: «من خداوند قادر متعال را گواه گرفته به کلام الله مجید و به آنچه نزد خدا محترم است قسم یاد می‌کنم که تمام هَمِّ خود را مصروف حفظ استقلال ایران نموده حدودِ مملکت و حقوقِ ملت را محفوظ و محروس بداریم؛ قانون اساسی مشروطیت ایران را نگاهبان و بر طبق آن قوانین مقرره، سلطنت نماییم و در ترویج مذهب جعفری اثنی عشری سعی و کوشش نماییم و در تمام اعمال و افعال خداوند عزشأنه را حاضر و ناظر دانسته منظوری جز سعادت و عظمت دولتِ ایران نداشته باشیم و از خداوند متعال در خدمتِ ترقیِ ایران توفیق می‌طلبیم و از ارواح طیبه اولیای اسلام، استمداد می‌کنیم.»
● توضیح و حاشیه:
اقناع و واداشتن محمدعلی‌شاه - شاهی که هیچ‌گاه تمایل مساعدی به مشروطیت نداشت - به حضور در مجلس و ادای خطابه و سوگند به قانون اساسی، با چنین سخنان ملّی و آگاهانه‌ای، حاصل تلاش خستگی‌ناپذیر میهن‌پرستان و مشروطه‌خواهانِ خردمندِ ایرانی و مصالحهٔ نهایی با شاه بود. چه بسا اگر وقایع بعدی و شورش‌های چپاولگران و مداخلات خارجی رخ نمی‌داد و نهادهای دولت مرکزی ایران نیرومند و توانمند بود، مخالفان مشروطه مهار می‌شدند و مجلسِ ملّی عقلای ملّتِ ایران، تداوم می‌یافت و «انقلاب سفید» ایران به «انقلاب سرخ» بدل نمی‌شد. با این‌حال، مشروطیت، میراث‌برِ ضعف نهادهای سیاسی کشور بود و تمام کوششِ ستودنیِ دارالشورای ملّی ایران برای قانونگذاری و نهادسازی و بسط ِاقتدارِ دولت و حکومت قانونِ یکپارچه در سراسر قلمرو کشور، در فقدان نهادها و ابزارهای پیش‌نیاز چنین اصلاحاتی به نتیجه عاجل نرسید. اما پایه‌ای که مجلس نخست گذارد، مسیری گشود، تا در آینده، رجالی وطن‌خواه و آگاه در آن گام برداشته و ساختارِ دولتِ ایران را بازسازی و نهادهای حکومتِ قانون را تأسیس کنند.
🔴 بُن‌مایه:
درگاه تلگرامی «سیاست ملّی»
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایران‌دل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍22👎3
Telegram
ایران‌دل + | + IranDel
🎙 «لیبرالیسم و آموزش "به" زبان مادری»
در این پوشهٔ شنیداری مهدی تدینی، مفصلاً دربارۀ مسئلۀ «آموزش "به" زبانِ مادری» یا «آموزش"-ِ" زبانِ مادری» و دیدگاه لیبرالی در این خصوص، صحبت کرده است.
🔴 پوشهٔ شنیداری را از «اینجا» بشنوید.
@IranDel_Channel
💢
🎙 «لیبرالیسم و آموزش "به" زبان مادری»
در این پوشهٔ شنیداری مهدی تدینی، مفصلاً دربارۀ مسئلۀ «آموزش "به" زبانِ مادری» یا «آموزش"-ِ" زبانِ مادری» و دیدگاه لیبرالی در این خصوص، صحبت کرده است.
🔴 پوشهٔ شنیداری را از «اینجا» بشنوید.
@IranDel_Channel
💢
👍23👎3
ایران‌دل | IranDel
🔴 وکلای پانترک تبریز در سودای روهینگیا کردن ارومیه ✍ یادداشت وارده به درگاه تلگرامیِ «صدای قفقاز» بیانیهٔ پانترکی کمیسیون مثلاً حقوق بشر کانون وکلای استان آذربایجان شرقی از یک ترفند بسیار زیرکانه و موذیانه استفاده کرده است که در لایهٔ پنهان خود درصدد زمینه‌سازی…
🔴 در پاسخ به بیانیهٔ کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی
آیا یک میلیون و ۸۰۰ هزار کُرد عراق به استان آذربایجان غربی مهاجرت کرده‌اند؟!
کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای استان آذربایجان شرقی در بیانیه‌ای غیر مسئولانه و تحریک‌کننده و بر بنیاد دعاوی دروغ و نادرست، قومگرایانه و افراطی و در راستای ایده‌های پان‌ترکیستی، علیه هموطنانِ کُردی‌زبان در استان آذربایجان غربی مطالبی واگرایانه و ایران‌ستیز طرح کرده است. این بیانیه که به نظر می‌رسد ستیز و دشمنی با گروهی از هموطنانِ مستقر در آذربایجان غربی را هدف گرفته است، بر ادعاهای نادرستی تکیه داده است که نه تنها از منظر حقوقی محکوم است، بلکه از منظر منافع ملی نیز در تعارض آشکار با وحدت ملی و همگرایی میان ایرانیان قرار دارد.
گو اینکه چند سالی است که چنین ادعاهای مضحک و نادرستی پیاپی از سوی نهادهای ایران‌ستیز تکرار می‌شود، ولی تفاوت این بیانیه با بسیاری از نمونه‌های پیشین، جایگاه صادرکنندهٔ آن است که بگونه‌ای ناجوانمردانه دچار سوء.استفاده شده است. وجه حقوقی و نام و نشان پر اعتبار منشأ صدور این بیانیه یعنی کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای آذربایجان شرقی در مقایسه با نوشته‌های گروه‌های اکثراً بی نام و نشانی که تاکنون به این موضوع پرداخته‌اند، نشان می‌دهد که دشمنان تاریخی ایران هیچ فرصتی را برای آسیب زدن به وحدت ملّی ما، نادیده نمی‌گیرند.
باید در نظر داشت که این ادعا‌ها بوی خون می‌دهد و نیازی به یادآوری نیست که ریشه‌های تاریخی آن نیز هیچ پیشینهٔ تاریخی در ایران نداشته و ندارند. از نظر تاریخی، سابقهٔ چنین ادعا‌هایی به زمان شکل‌گیری دولت جدید ترکیه، در آخرین روز‌های امپراتوری عثمانی باز می‌گردد که با گونه‌ای از یک پاکسازی خونین قومی از جمله با نسل‌کشی یونانیان و دیگر گروه‌های تباری، زبانی و دینی همچون ارمنی‌ها در ترکیهٔ جدید همراه بوده است. در ایرانِ ما، اما مناسبات میان گروه‌های متنوع زبانی و قومی و مذهبی همواره با دوستی و آشتی و احترام متقابل همراه بوده و پیوند‌های فی‌مابین هرگز به چنان فجایعی ختم نشده و روابط عمیق و تاریخی و درهم‌آمیختگیِ ملی و زمینه‌های مشترکِ فرهنگی و تاریخی بسیار گسترده، بخودی خود از بروز هرگونه تنش‌های ناروا و فاجعه‌آمیز در طول تاریخ جلوگیری کرده است.
نویسندگان این بیانیهٔ ناموجه و ضدِّ ملی و انسجام‌ستیز، برای پیشبرد هدف‌های خود از ادبیات رسمی و حکومتی نیز کمک گرفته و با ظاهرسازی‌های فریبکارانه، خود را دلسوز حاکمیت نشان داده و با سوء استفاده از جایگاه خود به نشر چنین بیانیه‌ای پرداخته‌اند. البته استفاده از گفتار رسمی و حکومتی بخشی از تاکتیک‌های پان‌تُرک‌های افراطی در سال‌های اخیر بوده و هست. بگونه‌ای که آنها را در گفتمان رایج، به جریان «پان‌ترک‌اللهی» معروف کرده است.
بیانیه مدعی است که بیش از یک میلیون و هشتصد هزار کُرد عراقی پس از آوارگی به استان آذربایجان غربی وارد شده و در آنجا باقی مانده و زمینه‌های تغییر بافت جمعیتی استان آذربایجان غربی را به ضرر هموطنان شریفِ ترکی‌آذربایجانی‌زبان و به نفع هموطنان عزیز کردی‌زبان فراهم آورده‌اند. نویسندگان بیانیه با بهره‌گیری از ادبیات تجزیه‌طلبانه مدعی شده‌اند: «کُردهای عراقی که در استان آذربایجان غربی مستقر شده‌اند منشأ جاسوسی و قاچاق و حتی ادعای ارضی هستند. بیانیه حتی مدعی است این گروه از عراقی‌های مستقر در ایران در جنگ دوازده روزه به جاسوسی برای اسرائیل روی آورده و در پوشش کولبری انواع پهپاد و ریزپرنده و سلاح را وارد کشور کرده و خسارات زیادی به کشور وارد کرده‌اند.»
یادآوری این نکته هم ضروری است که ادّعای واهی مطرح شده در بیانیهٔ کمیسیون به اصطلاح حقوق بشر کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی، در سال‌های اخیر بارها از زبانِ تعدادی از اعضای شورای شهر تبریز و ارومیه و از زبان تعدادی از شخصیت‌های حقوقی و حقیقی استان‌های آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی نیز تکرار شده و گروهی از شهروندانِ شهرستان ارومیه و استان آذربایجان غربی با تعابیرِ مغرضانهٔ «مهاجر» و «مهمان» معرفی شده و حقوقِ شهروندی‌شان به‌عنوانِ شهروند ایران، مورد تعرض قرار می‌گیرد. این مهم موضوعی نیست که بدون بازخواست از کنار آن گذر کرد.
برای اینکه دانسته شود این بیانیه حاوی چه ادعاهای نفرت‌انگیزی است و با چه رویکرد افراطی نوشته شده است و در کل بر مبنای چه مفروضات دروغین ایستاده است، توجه به نکات زیر را بایسته می‌دانم:
🔴 نکات مطرح شده را می‌توان از تارنمای «روزنامهٔ اینترنتی فراز» مطالعه کرد.
@IranDel_Channel
💢
🔴 در پاسخ به بیانیهٔ کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی
آیا یک میلیون و ۸۰۰ هزار کُرد عراق به استان آذربایجان غربی مهاجرت کرده‌اند؟!
کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای استان آذربایجان شرقی در بیانیه‌ای غیر مسئولانه و تحریک‌کننده و بر بنیاد دعاوی دروغ و نادرست، قومگرایانه و افراطی و در راستای ایده‌های پان‌ترکیستی، علیه هموطنانِ کُردی‌زبان در استان آذربایجان غربی مطالبی واگرایانه و ایران‌ستیز طرح کرده است. این بیانیه که به نظر می‌رسد ستیز و دشمنی با گروهی از هموطنانِ مستقر در آذربایجان غربی را هدف گرفته است، بر ادعاهای نادرستی تکیه داده است که نه تنها از منظر حقوقی محکوم است، بلکه از منظر منافع ملی نیز در تعارض آشکار با وحدت ملی و همگرایی میان ایرانیان قرار دارد.
گو اینکه چند سالی است که چنین ادعاهای مضحک و نادرستی پیاپی از سوی نهادهای ایران‌ستیز تکرار می‌شود، ولی تفاوت این بیانیه با بسیاری از نمونه‌های پیشین، جایگاه صادرکنندهٔ آن است که بگونه‌ای ناجوانمردانه دچار سوء.استفاده شده است. وجه حقوقی و نام و نشان پر اعتبار منشأ صدور این بیانیه یعنی کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای آذربایجان شرقی در مقایسه با نوشته‌های گروه‌های اکثراً بی نام و نشانی که تاکنون به این موضوع پرداخته‌اند، نشان می‌دهد که دشمنان تاریخی ایران هیچ فرصتی را برای آسیب زدن به وحدت ملّی ما، نادیده نمی‌گیرند.
باید در نظر داشت که این ادعا‌ها بوی خون می‌دهد و نیازی به یادآوری نیست که ریشه‌های تاریخی آن نیز هیچ پیشینهٔ تاریخی در ایران نداشته و ندارند. از نظر تاریخی، سابقهٔ چنین ادعا‌هایی به زمان شکل‌گیری دولت جدید ترکیه، در آخرین روز‌های امپراتوری عثمانی باز می‌گردد که با گونه‌ای از یک پاکسازی خونین قومی از جمله با نسل‌کشی یونانیان و دیگر گروه‌های تباری، زبانی و دینی همچون ارمنی‌ها در ترکیهٔ جدید همراه بوده است. در ایرانِ ما، اما مناسبات میان گروه‌های متنوع زبانی و قومی و مذهبی همواره با دوستی و آشتی و احترام متقابل همراه بوده و پیوند‌های فی‌مابین هرگز به چنان فجایعی ختم نشده و روابط عمیق و تاریخی و درهم‌آمیختگیِ ملی و زمینه‌های مشترکِ فرهنگی و تاریخی بسیار گسترده، بخودی خود از بروز هرگونه تنش‌های ناروا و فاجعه‌آمیز در طول تاریخ جلوگیری کرده است.
نویسندگان این بیانیهٔ ناموجه و ضدِّ ملی و انسجام‌ستیز، برای پیشبرد هدف‌های خود از ادبیات رسمی و حکومتی نیز کمک گرفته و با ظاهرسازی‌های فریبکارانه، خود را دلسوز حاکمیت نشان داده و با سوء استفاده از جایگاه خود به نشر چنین بیانیه‌ای پرداخته‌اند. البته استفاده از گفتار رسمی و حکومتی بخشی از تاکتیک‌های پان‌تُرک‌های افراطی در سال‌های اخیر بوده و هست. بگونه‌ای که آنها را در گفتمان رایج، به جریان «پان‌ترک‌اللهی» معروف کرده است.
بیانیه مدعی است که بیش از یک میلیون و هشتصد هزار کُرد عراقی پس از آوارگی به استان آذربایجان غربی وارد شده و در آنجا باقی مانده و زمینه‌های تغییر بافت جمعیتی استان آذربایجان غربی را به ضرر هموطنان شریفِ ترکی‌آذربایجانی‌زبان و به نفع هموطنان عزیز کردی‌زبان فراهم آورده‌اند. نویسندگان بیانیه با بهره‌گیری از ادبیات تجزیه‌طلبانه مدعی شده‌اند: «کُردهای عراقی که در استان آذربایجان غربی مستقر شده‌اند منشأ جاسوسی و قاچاق و حتی ادعای ارضی هستند. بیانیه حتی مدعی است این گروه از عراقی‌های مستقر در ایران در جنگ دوازده روزه به جاسوسی برای اسرائیل روی آورده و در پوشش کولبری انواع پهپاد و ریزپرنده و سلاح را وارد کشور کرده و خسارات زیادی به کشور وارد کرده‌اند.»
یادآوری این نکته هم ضروری است که ادّعای واهی مطرح شده در بیانیهٔ کمیسیون به اصطلاح حقوق بشر کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی، در سال‌های اخیر بارها از زبانِ تعدادی از اعضای شورای شهر تبریز و ارومیه و از زبان تعدادی از شخصیت‌های حقوقی و حقیقی استان‌های آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی نیز تکرار شده و گروهی از شهروندانِ شهرستان ارومیه و استان آذربایجان غربی با تعابیرِ مغرضانهٔ «مهاجر» و «مهمان» معرفی شده و حقوقِ شهروندی‌شان به‌عنوانِ شهروند ایران، مورد تعرض قرار می‌گیرد. این مهم موضوعی نیست که بدون بازخواست از کنار آن گذر کرد.
برای اینکه دانسته شود این بیانیه حاوی چه ادعاهای نفرت‌انگیزی است و با چه رویکرد افراطی نوشته شده است و در کل بر مبنای چه مفروضات دروغین ایستاده است، توجه به نکات زیر را بایسته می‌دانم:
🔴 نکات مطرح شده را می‌توان از تارنمای «روزنامهٔ اینترنتی فراز» مطالعه کرد.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایران‌دل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍27👎6
🔴 کانون مشاهیر ایران - دانشگاه زنجان - برگزار می‌کند:
گرامیداشت هفتاد و نهمین سال تولد حسین منزوی
به همراه رونمایی از ویژه‌نامهٔ «"آ"ی آمدنش»
باحضور:
میرجلال‌الدین کزازی؛ نویسنده، مترجم، شاهنامه‌پژوه و چهرهٔ ماندگار فرهنگ و ادب ایران
بهروز منزوی؛ شاعر و برادر حسین منزوی
امیر مؤمنی هزاوه؛ دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زنجان
ابراهیم اسماعیلی اراضی؛ شاعر، پژوهشگر و مؤلف کتاب "از عشق تا عشق"
محمدرضا رهبریان؛ پژوهشگر و مؤلف کتاب "در سراب امن و امان"
علیرضا بازرگان؛ شاعر و منتقد
غزل منزوی؛ فرزند حسین منزوی
ساز و آواز: میثم علیگو، سجاد سعیدی
زمان:
دوشنبه چهاردهم مهر ۱۴۰۴ خورشیدی؛ ساعت: ۱۵:۳۰
جایگاه:
زنجان، دانشگاه زنجان، کتابخانهٔ مرکزی، سالن سهرودی
«شرکت برای همگان، آزاد و رایگان است»
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
گرامیداشت هفتاد و نهمین سال تولد حسین منزوی
به همراه رونمایی از ویژه‌نامهٔ «"آ"ی آمدنش»
باحضور:
میرجلال‌الدین کزازی؛ نویسنده، مترجم، شاهنامه‌پژوه و چهرهٔ ماندگار فرهنگ و ادب ایران
بهروز منزوی؛ شاعر و برادر حسین منزوی
امیر مؤمنی هزاوه؛ دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زنجان
ابراهیم اسماعیلی اراضی؛ شاعر، پژوهشگر و مؤلف کتاب "از عشق تا عشق"
محمدرضا رهبریان؛ پژوهشگر و مؤلف کتاب "در سراب امن و امان"
علیرضا بازرگان؛ شاعر و منتقد
غزل منزوی؛ فرزند حسین منزوی
ساز و آواز: میثم علیگو، سجاد سعیدی
زمان:
دوشنبه چهاردهم مهر ۱۴۰۴ خورشیدی؛ ساعت: ۱۵:۳۰
جایگاه:
زنجان، دانشگاه زنجان، کتابخانهٔ مرکزی، سالن سهرودی
«شرکت برای همگان، آزاد و رایگان است»
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍30👎4
ایران‌دل | IranDel
🔴 بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب و انجمن ایرانی تاریخ (شعبهٔ آذربایجان شرقی) برگزار می‌کنند: «کلاس‌های شاهنامه‌خوانی» آموزگار: بهمن دمشقی خیابانی زمان: دوشنبه ۷ مهر ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶ تا ۱۸ (به تغییر ساعت…
🔴 نشست ویژهٔ شاهنامه و جشن ملّی مهرگان در تبریز
🔴 بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب و انجمن ایرانی تاریخ (شعبهٔ آذربایجان شرقی) برگزار می‌کنند:
«کلاس‌های شاهنامه‌خوانی»
آموزگار:
بهمن دمشقی خیابانی
زمان:
دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶ تا ۱۸
(به تغییر ساعت شروع کلاس، توجه شود.)
جایگاه:
تبریز، خیابان ثقه‌الاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربت‌اوغلی، بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی
در این نشستِ ویژه، در مورد برپایی جشن ملّی مهرگان در ایران باستان و با خوانشِ ابیاتِ مربوط به جشن مهرگان در شاهنامه فردوسی، برگزار خواهد شد.
@IranDel_Channel
💢
🔴 نشست ویژهٔ شاهنامه و جشن ملّی مهرگان در تبریز
🔴 بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب و انجمن ایرانی تاریخ (شعبهٔ آذربایجان شرقی) برگزار می‌کنند:
«کلاس‌های شاهنامه‌خوانی»
آموزگار:
بهمن دمشقی خیابانی
زمان:
دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶ تا ۱۸
(به تغییر ساعت شروع کلاس، توجه شود.)
جایگاه:
تبریز، خیابان ثقه‌الاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربت‌اوغلی، بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی
در این نشستِ ویژه، در مورد برپایی جشن ملّی مهرگان در ایران باستان و با خوانشِ ابیاتِ مربوط به جشن مهرگان در شاهنامه فردوسی، برگزار خواهد شد.
@IranDel_Channel
💢
👍29👎6
🔴 «از اکتبر تا اکتبر»
✍️ مهدی تدینی
سه روز دیگه هفتم اکتبره... صبح هفتم اکتبر دو سال پیش که از خواب بیدار شدم، طبق معمول قبل از برخاستن اولین کاری که کردم چک کردن اخبار بود. تصاویر عملیات هفتم اکتبر یکی یکی می‌اومد و بهت‌زده نگاه می‌کردم. باور چیزی که می‌دیدم برام سخت بود. فقط هم یک دلیل داشت: می‌پرسیدم روی چه حساب و پشتوانه‌ای این کار رو کردند؟ تمام صحنه‌هایی که در دو سال اخیر به عینه دیدیم و در غزه رخ داد، همون موقع جلوی چشمم ظاهر می‌شد. البته اون موقع حدس نمی‌زدم هفت اکتبر دومینویی از جنگ‌ها رو ایجاد می‌کنه.
همون موقع به یکی از بستگان می‌گفتم نتانیاهو کف غزه رو می‌تراشه. فقط کافی بود شما رخدادهای چند دهۀ اخیر رو دنبال کرده باشید تا همۀ آنچه قرار بود رخ بده پیشاپیش ببینید. مشخص بود غزه از همه‌سو در محاصره‌ست و سرنوشت شومی در انتظار مردم اونجاست.
یک ادعا رو از من بپذیرید... در زبان فارسی بیش از هر کسی دربارۀ «یهودی‌ستیزی» کتاب منتشر کرده‌م. تنها منبع دربارۀ «هولوکاست» کتابیه که من منتشر کرده‌م (و البته مدت‌هاست اجازۀ نشر نداره). بر اساس این شناخت این ادعا رو از من بپذیرید: یهودیان، به ویژه صهیونیست‌ها از شیوع یهودی‌ستیزی هراسی ندارند، چون پیدایش دولت یهود و دستیابی به یک میهن نتیجۀ یهودی‌ستیزی بوده. کلمۀ «صهیونیست» رو به معنایی که در رسانه‌های جمهوری اسلامی می‌شنوید در نظر نگیرید. صهیونیسم یک جنبش ملی‌گرا و سکولار یهودی بوده؛ «صهیونیست» فحش نیست؛ بلکه خودشون هم به خودشون می‌گن صهیونیست.
در اواخر قرن هجدهم که «یهودی‌ستیزی» به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی جدید در اروپا پدید اومد، جنبشی یهودی با عنوان «صهیونیسم» در مقابل این امواج یهودی‌ستیزی شکل گرفت. صهیونیست‌ها اتفاقاً فهمیده بودند که یهودی‌ستیزی یهودیان رو ترغیب می‌کنه از دنیای مدرن (در اروپای مرکزی و غربی) یا دست‌کم دنیای مدنی (در اروپای شرقی) به صحرای نامتمدن فلسطین کوچ کنند. برای پیدایش دولت یهود، یعنی اسرائیل، اول لازم بود یهودیانی به فلسطین مهاجرت کنند. چطور می‌شد یهودیانی رو که نسل اندر نسل در اروپا زندگی کرده بودند وادار کرد به فلسطین برن؟
این نیرو رو «یهودی‌ستیزیِ» بی‌رحم، مطلق و پرخاشگر اروپایی ایجاد کرد. یهودیان اونجا فهمیدند مشکلشون «دین»شون نیست، بلکه «نژاد»شونه. در یهودی‌ستیزیِ مدرن دین مهم نیست، بلکه حتی اگر یهودی بی‌دین یا مسیحی هم باشه، چون یهودیه جزو ملت و نژاد طاعونی قلمداد می‌شه و در معرض خشونت کور اروپاییانِ ضدیهود خواهد بود. لازم نبود هولوکاست رخ بده تا یهودیان حاضر بشن با یک چمدون از آلمان فرار کنند؛ همون امواج ضدیهودی برای فراری دادن یهودیان کافی بود.
اینجا بود که صهیونیست‌ها «کارکردِ یهودی‌ستیزی» رو کشف کردند. فهمیدند ستیزِ جهان با یهود منجر به انسجام یهودیان می‌شه. این توضیحات رو باید بدونید تا بفهمید چرا یهودیان ــ به ویژه صهیونیست‌ها ــ از یهودی‌ستیزی بیمناک نیستند، بلکه ممکنه ته دل ازش خرسند هم باشند؛ چون از این طریق مردمی پراکنده رو به ملتی متمرکز تبدیل کردند.
برگردیم به هفتم اکتبر دو سال پیش...
همزمان که همۀ وقایع دو سال گذشته پیشاپیش جلوی چشمم می‌اومد، یک چیز رو هم می‌دونستم. نابود کردن حماس کار آسونی نیست، چون حماس ماهیتی دوگانه داره: حزب مسلحه. شما یک ارتش رو می‌تونید شکست بدید، اما یک حزب سیاسی مسلح رو نمی‌تونید از بین ببرید، چون یک ایدئولوژیه، نه یک ارتش. یک ایدئولوژی ــ به ویژه وقتی به عوامل عینی و واقعی اتکا داره ــ در نهاد انسان‌هاست. حتی اگر تشکیلات نظامی‌ش رو از بین ببرید، اون ایدئولوژی هست و در اولین فرصت خودش رو بازسازی می‌کنه.
حدس می‌زنم که حتی در کرانۀ باختری اگر امروز انتخابات آزاد برگزار بشه، تفکر حماس پیروز می‌شه. حماس قبل از اینکه اسلحه داشته باشه، یک ایدئولوژیه و واقعیت‌های عینی این ایدئولوژی رو تأیید می‌کنه. این نوع احزاب تفکیکِ روشنی از مردم غیرنظامی ندارند، به همین دلیل اصلاً مرز روشنی بین مردم و حماس وجود نداره که حالا بشه حماس رو جدا و نابود کرد.
به این ترتیب یک جا لازم بود یک نیروی اسرائیل‌دوست از بیرون مداخله کنه و کات بده. این کار فقط از ترامپ برمی‌اومد. طرح ترامپ بسیار به نفع اسرائیله، اما تا این خاک و خاکستر جمع بشه، هر اتفاقی دوباره ممکنه بیفته. بعید می‌دونم تفکر حماس از سر فلسطینی‌ها بیرون بره. و هر ملتی هم تفکراتش رو زندگی می‌کنه...
پی‌نوشت:
چند کتاب از بنده که فکر می‌کنم در این زمینه لازم باشه:
ــ هانا آرنت، یهودی‌ستیزی (جلد اول عناصر و خاستگاه‌های حاکمیت توتالیتر).
ــ دیتریش اکارت، بولشویسم از موسی تا لنین (برای آشنایی با یهودی‌ستیزی اروپایی)
ــ الکساندر براکل: هولوکاست؛ پیگرد و کشتار یهودیان
ــ ارنت نولته: اسلام‌گرایی (برای آشنایی با فرایند تشکیل دولت یهود)
@IranDel_Channel
💢
🔴 «از اکتبر تا اکتبر»
✍️ مهدی تدینی
سه روز دیگه هفتم اکتبره... صبح هفتم اکتبر دو سال پیش که از خواب بیدار شدم، طبق معمول قبل از برخاستن اولین کاری که کردم چک کردن اخبار بود. تصاویر عملیات هفتم اکتبر یکی یکی می‌اومد و بهت‌زده نگاه می‌کردم. باور چیزی که می‌دیدم برام سخت بود. فقط هم یک دلیل داشت: می‌پرسیدم روی چه حساب و پشتوانه‌ای این کار رو کردند؟ تمام صحنه‌هایی که در دو سال اخیر به عینه دیدیم و در غزه رخ داد، همون موقع جلوی چشمم ظاهر می‌شد. البته اون موقع حدس نمی‌زدم هفت اکتبر دومینویی از جنگ‌ها رو ایجاد می‌کنه.
همون موقع به یکی از بستگان می‌گفتم نتانیاهو کف غزه رو می‌تراشه. فقط کافی بود شما رخدادهای چند دهۀ اخیر رو دنبال کرده باشید تا همۀ آنچه قرار بود رخ بده پیشاپیش ببینید. مشخص بود غزه از همه‌سو در محاصره‌ست و سرنوشت شومی در انتظار مردم اونجاست.
یک ادعا رو از من بپذیرید... در زبان فارسی بیش از هر کسی دربارۀ «یهودی‌ستیزی» کتاب منتشر کرده‌م. تنها منبع دربارۀ «هولوکاست» کتابیه که من منتشر کرده‌م (و البته مدت‌هاست اجازۀ نشر نداره). بر اساس این شناخت این ادعا رو از من بپذیرید: یهودیان، به ویژه صهیونیست‌ها از شیوع یهودی‌ستیزی هراسی ندارند، چون پیدایش دولت یهود و دستیابی به یک میهن نتیجۀ یهودی‌ستیزی بوده. کلمۀ «صهیونیست» رو به معنایی که در رسانه‌های جمهوری اسلامی می‌شنوید در نظر نگیرید. صهیونیسم یک جنبش ملی‌گرا و سکولار یهودی بوده؛ «صهیونیست» فحش نیست؛ بلکه خودشون هم به خودشون می‌گن صهیونیست.
در اواخر قرن هجدهم که «یهودی‌ستیزی» به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی جدید در اروپا پدید اومد، جنبشی یهودی با عنوان «صهیونیسم» در مقابل این امواج یهودی‌ستیزی شکل گرفت. صهیونیست‌ها اتفاقاً فهمیده بودند که یهودی‌ستیزی یهودیان رو ترغیب می‌کنه از دنیای مدرن (در اروپای مرکزی و غربی) یا دست‌کم دنیای مدنی (در اروپای شرقی) به صحرای نامتمدن فلسطین کوچ کنند. برای پیدایش دولت یهود، یعنی اسرائیل، اول لازم بود یهودیانی به فلسطین مهاجرت کنند. چطور می‌شد یهودیانی رو که نسل اندر نسل در اروپا زندگی کرده بودند وادار کرد به فلسطین برن؟
این نیرو رو «یهودی‌ستیزیِ» بی‌رحم، مطلق و پرخاشگر اروپایی ایجاد کرد. یهودیان اونجا فهمیدند مشکلشون «دین»شون نیست، بلکه «نژاد»شونه. در یهودی‌ستیزیِ مدرن دین مهم نیست، بلکه حتی اگر یهودی بی‌دین یا مسیحی هم باشه، چون یهودیه جزو ملت و نژاد طاعونی قلمداد می‌شه و در معرض خشونت کور اروپاییانِ ضدیهود خواهد بود. لازم نبود هولوکاست رخ بده تا یهودیان حاضر بشن با یک چمدون از آلمان فرار کنند؛ همون امواج ضدیهودی برای فراری دادن یهودیان کافی بود.
اینجا بود که صهیونیست‌ها «کارکردِ یهودی‌ستیزی» رو کشف کردند. فهمیدند ستیزِ جهان با یهود منجر به انسجام یهودیان می‌شه. این توضیحات رو باید بدونید تا بفهمید چرا یهودیان ــ به ویژه صهیونیست‌ها ــ از یهودی‌ستیزی بیمناک نیستند، بلکه ممکنه ته دل ازش خرسند هم باشند؛ چون از این طریق مردمی پراکنده رو به ملتی متمرکز تبدیل کردند.
برگردیم به هفتم اکتبر دو سال پیش...
همزمان که همۀ وقایع دو سال گذشته پیشاپیش جلوی چشمم می‌اومد، یک چیز رو هم می‌دونستم. نابود کردن حماس کار آسونی نیست، چون حماس ماهیتی دوگانه داره: حزب مسلحه. شما یک ارتش رو می‌تونید شکست بدید، اما یک حزب سیاسی مسلح رو نمی‌تونید از بین ببرید، چون یک ایدئولوژیه، نه یک ارتش. یک ایدئولوژی ــ به ویژه وقتی به عوامل عینی و واقعی اتکا داره ــ در نهاد انسان‌هاست. حتی اگر تشکیلات نظامی‌ش رو از بین ببرید، اون ایدئولوژی هست و در اولین فرصت خودش رو بازسازی می‌کنه.
حدس می‌زنم که حتی در کرانۀ باختری اگر امروز انتخابات آزاد برگزار بشه، تفکر حماس پیروز می‌شه. حماس قبل از اینکه اسلحه داشته باشه، یک ایدئولوژیه و واقعیت‌های عینی این ایدئولوژی رو تأیید می‌کنه. این نوع احزاب تفکیکِ روشنی از مردم غیرنظامی ندارند، به همین دلیل اصلاً مرز روشنی بین مردم و حماس وجود نداره که حالا بشه حماس رو جدا و نابود کرد.
به این ترتیب یک جا لازم بود یک نیروی اسرائیل‌دوست از بیرون مداخله کنه و کات بده. این کار فقط از ترامپ برمی‌اومد. طرح ترامپ بسیار به نفع اسرائیله، اما تا این خاک و خاکستر جمع بشه، هر اتفاقی دوباره ممکنه بیفته. بعید می‌دونم تفکر حماس از سر فلسطینی‌ها بیرون بره. و هر ملتی هم تفکراتش رو زندگی می‌کنه...
پی‌نوشت:
چند کتاب از بنده که فکر می‌کنم در این زمینه لازم باشه:
ــ هانا آرنت، یهودی‌ستیزی (جلد اول عناصر و خاستگاه‌های حاکمیت توتالیتر).
ــ دیتریش اکارت، بولشویسم از موسی تا لنین (برای آشنایی با یهودی‌ستیزی اروپایی)
ــ الکساندر براکل: هولوکاست؛ پیگرد و کشتار یهودیان
ــ ارنت نولته: اسلام‌گرایی (برای آشنایی با فرایند تشکیل دولت یهود)
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایران‌دل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍18👎6
🔴 درخواست از کانون وکلای دادگستری
✍️ احسان هوشمند
یکی از مهم‌ترین نهادهای مدنی در ایران جدید کانون وکلای دادگستری است. این نهاد ابتدا با وابستگی به دادگستری کشور در سال ۱۳۰۹ پایه‌گذاری شد و با مصوبهٔ قانونی مجلس شورای ملی در سال ۱۳۳۱ به صورت نهادهای مستقل و مدنی فعالیت‌های خود را پی گرفت. در دورهٔ طولانی حدود ۹۵ سال فعالیت نهاد کانون وکلا در حیطهٔ وظایف و اختیارات و تأمین حقوق شهروندان ایرانی فارغ از زبان و مذهب و دین و آیین یا هر نوع ویژگی فرهنگی و سیاسی و اعتقادی خدمات فراوانی داشته و کانون وکلا بر اثر خدماتی که داشته، با توجه مثبت و اقبال نسبی افکار عمومی روبه‌رو بوده و با خوش‌نامی در راه تحقق عدالت منشأ خدمات زیادی بوده است.
به سخن دیگر کانون وکلا با توجه به وظایف حقوقی خاصی که داشته، کمتر با حاشیه دست به گریبان بوده و همواره در چارچوب قوانین و مقررات فعالیت‌های حقوقی و قانونی خود ازجمله نظارت بر فعالیت وکلا فعالیت داشته است. البته از نهاد حقوقی و مدنی باسابقه که متشکل از وکلای کشور است، جز این هم انتظار نیست. بنابراین کانون وکلا به‌عنوان نهادی موجه در تاریخ فعالیت خود کمتر و به صورت استثنائی با حاشیه‌ها روبه‌رو بوده است. اما همین استثنا گاه به وجههٔ مثبت کانون آسیب وارد کرده است. یکی از چنین استثناهائی در هفته گذشته روی داد. برای شرح موضوع ابتدا نکاتی یادآور می‌شود.
در سدهٔ معاصر گروهی از نیروهای سیاسی به‌ویژه مارکسیست‌های ایرانی زمینه‌ساز طرح مباحث قومی در قالب فعالیت تشکیلاتی بودند. حزب کمونیست ایران آغازگر این دست از فعالیت‌ها بود و پس از آن حزب توده و سپس دیگر سازمان‌ها و تشکیلات مارکسیستی مانند سازمان چریک‌های فدایی خلق در سطح کشوری یا برخی سازمان‌ها در سطوح محلی مانند فرقهٔ دموکرات آذربایجان یا حزب دموکرات کردستان ایران که موضوع تفاوت‌های زبانی یا مذهبی و به‌اصطلاح نارسا «تفاوت‌های قومی» را دست‌مایهٔ فعالیت‌های خود قرار دادند. چپ‌های مارکسیست از موضوع، تحت عنوان مسئلهٔ ملی یاد می‌کردند. متأسفانه در دو مقطع تاریخی این دست از مباحث از حوزهٔ جدال سیاسی فراتر رفته و به تنش و خون‌ریزی ختم شد. بار نخست در سال ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ در دورهٔ اشغال ایران از سوی قوای اشغالگر شوروی سابق بود که در تبریز و مهاباد چنین رویدادی شکل گرفت که در نهایت با خون‌ریزی همراه بود و بار دوم از بهمن ۱۳۵۷ سلسله رویدادهای غم‌انگیزی روی داد که در بخش‌هایی از استان‌های مرزی به‌ویژه در غرب کشور با خون‌ریزی شدید همراه بود.
درگیری‌های خونین شهر نقده در استان آذربایجان غربی در ۳۱ فروردین ماه ۱۳۵۸ یکی از نمونه‌های چنین تجربه تلخ و دردناکی است که به وقوع پیوست. در دهه‌های اخیر هم قوم‌گرایی ابعاد تازه‌ای به خود گرفته و در اشکال مختلف خود را نمایان کرده است. ورود به حوزهٔ وکالت یکی از آمال چنین جریان‌هایی است تا با استفاده ابزاری از جایگاه رفیع وکالت و حتی کانون وکلا یا با نام حقوق بشر در پی اهداف و مقاصد ایدئولوژیک خود باشند. در تاز‌ه‌ترین اقداماتی که در‌این‌باره صورت گرفته، کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای استان آذربایجان شرقی در اقدامی شبهه‌برانگیز و تحریک‌کننده و مغایر با وظایف کانون وکلا اقدام به نشر بیانیه‌ای کرد که در آن بیانیه، ادعایی را که پیش‌ا‌زاین از سوی گروهی از عوامل افراطی پانتُرک رواج پیدا کرده، دست‌مایه قرار داده و مدعی شده که آوارگان کُرد عراقی با جمعیت یک‌میلیون و ۸۰۰ هزار نفری که در دههٔ ۵۰ خورشیدی و دههٔ ۶۰ و ۷۰ خورشیدی وارد ایران شده، در ایران باقی مانده و بخش بزرگی از این جمعیت در استان آذربایجان غربی ساکن شده و حضور آنان در استان آذربایجان غربی موجب برهم‌خوردن نسبت جمعیت کُرد و آذری در استان مدنظر شده است. در ادامهٔ بیانیه هم نویسندگان مدعی شده بودند این گروه بزرگ مهاجران منشأ آسیب‌هایی شده و افزون بر آنکه گروهی از آنها به کولبری روی آورده، به جاسوسی و قاچاق و مانند آن اشتغال دارند و حتی ادعای ارضی دارند.
چنین ادعاهای تحریک‌کننده و قومگرایانه و نادرست از نظر تاریخی به جز ایجاد شکاف و تفرقهٔ قومی و زبانی و مذهبی در غرب کشور، آوردهٔ دیگری ندارد. جدا از نادرستی ادعاهای مطرح‌شده و مغایرت صریح چنین بیانیه‌ای با وظایف روشن کانون وکلا، مشخص نیست چرا در این برههٔ حساس این کمیسیون اقدام به انتشار چنین بیانیهٔ تحریک‌آمیزی کرده است؟ واکنش گستردهٔ منفی در فضای مجازی و در شبکه‌های اجتماعی و در میان شهروندان در برابر اقدام تفرقه‌انگیز کمیسیون فوق نشانگر حساسیت‌های زیاد طرح چنین مباحثی است به‌ویژه آنکه از اساس با توسل به ادعای دروغ، ساختار بیانیه سازمان یافته است.
🔴 بُن‌مایه: رسانهٔ شرق
@IranDel_Channel
💢
🔴 درخواست از کانون وکلای دادگستری
✍️ احسان هوشمند
یکی از مهم‌ترین نهادهای مدنی در ایران جدید کانون وکلای دادگستری است. این نهاد ابتدا با وابستگی به دادگستری کشور در سال ۱۳۰۹ پایه‌گذاری شد و با مصوبهٔ قانونی مجلس شورای ملی در سال ۱۳۳۱ به صورت نهادهای مستقل و مدنی فعالیت‌های خود را پی گرفت. در دورهٔ طولانی حدود ۹۵ سال فعالیت نهاد کانون وکلا در حیطهٔ وظایف و اختیارات و تأمین حقوق شهروندان ایرانی فارغ از زبان و مذهب و دین و آیین یا هر نوع ویژگی فرهنگی و سیاسی و اعتقادی خدمات فراوانی داشته و کانون وکلا بر اثر خدماتی که داشته، با توجه مثبت و اقبال نسبی افکار عمومی روبه‌رو بوده و با خوش‌نامی در راه تحقق عدالت منشأ خدمات زیادی بوده است.
به سخن دیگر کانون وکلا با توجه به وظایف حقوقی خاصی که داشته، کمتر با حاشیه دست به گریبان بوده و همواره در چارچوب قوانین و مقررات فعالیت‌های حقوقی و قانونی خود ازجمله نظارت بر فعالیت وکلا فعالیت داشته است. البته از نهاد حقوقی و مدنی باسابقه که متشکل از وکلای کشور است، جز این هم انتظار نیست. بنابراین کانون وکلا به‌عنوان نهادی موجه در تاریخ فعالیت خود کمتر و به صورت استثنائی با حاشیه‌ها روبه‌رو بوده است. اما همین استثنا گاه به وجههٔ مثبت کانون آسیب وارد کرده است. یکی از چنین استثناهائی در هفته گذشته روی داد. برای شرح موضوع ابتدا نکاتی یادآور می‌شود.
در سدهٔ معاصر گروهی از نیروهای سیاسی به‌ویژه مارکسیست‌های ایرانی زمینه‌ساز طرح مباحث قومی در قالب فعالیت تشکیلاتی بودند. حزب کمونیست ایران آغازگر این دست از فعالیت‌ها بود و پس از آن حزب توده و سپس دیگر سازمان‌ها و تشکیلات مارکسیستی مانند سازمان چریک‌های فدایی خلق در سطح کشوری یا برخی سازمان‌ها در سطوح محلی مانند فرقهٔ دموکرات آذربایجان یا حزب دموکرات کردستان ایران که موضوع تفاوت‌های زبانی یا مذهبی و به‌اصطلاح نارسا «تفاوت‌های قومی» را دست‌مایهٔ فعالیت‌های خود قرار دادند. چپ‌های مارکسیست از موضوع، تحت عنوان مسئلهٔ ملی یاد می‌کردند. متأسفانه در دو مقطع تاریخی این دست از مباحث از حوزهٔ جدال سیاسی فراتر رفته و به تنش و خون‌ریزی ختم شد. بار نخست در سال ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ در دورهٔ اشغال ایران از سوی قوای اشغالگر شوروی سابق بود که در تبریز و مهاباد چنین رویدادی شکل گرفت که در نهایت با خون‌ریزی همراه بود و بار دوم از بهمن ۱۳۵۷ سلسله رویدادهای غم‌انگیزی روی داد که در بخش‌هایی از استان‌های مرزی به‌ویژه در غرب کشور با خون‌ریزی شدید همراه بود.
درگیری‌های خونین شهر نقده در استان آذربایجان غربی در ۳۱ فروردین ماه ۱۳۵۸ یکی از نمونه‌های چنین تجربه تلخ و دردناکی است که به وقوع پیوست. در دهه‌های اخیر هم قوم‌گرایی ابعاد تازه‌ای به خود گرفته و در اشکال مختلف خود را نمایان کرده است. ورود به حوزهٔ وکالت یکی از آمال چنین جریان‌هایی است تا با استفاده ابزاری از جایگاه رفیع وکالت و حتی کانون وکلا یا با نام حقوق بشر در پی اهداف و مقاصد ایدئولوژیک خود باشند. در تاز‌ه‌ترین اقداماتی که در‌این‌باره صورت گرفته، کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای استان آذربایجان شرقی در اقدامی شبهه‌برانگیز و تحریک‌کننده و مغایر با وظایف کانون وکلا اقدام به نشر بیانیه‌ای کرد که در آن بیانیه، ادعایی را که پیش‌ا‌زاین از سوی گروهی از عوامل افراطی پانتُرک رواج پیدا کرده، دست‌مایه قرار داده و مدعی شده که آوارگان کُرد عراقی با جمعیت یک‌میلیون و ۸۰۰ هزار نفری که در دههٔ ۵۰ خورشیدی و دههٔ ۶۰ و ۷۰ خورشیدی وارد ایران شده، در ایران باقی مانده و بخش بزرگی از این جمعیت در استان آذربایجان غربی ساکن شده و حضور آنان در استان آذربایجان غربی موجب برهم‌خوردن نسبت جمعیت کُرد و آذری در استان مدنظر شده است. در ادامهٔ بیانیه هم نویسندگان مدعی شده بودند این گروه بزرگ مهاجران منشأ آسیب‌هایی شده و افزون بر آنکه گروهی از آنها به کولبری روی آورده، به جاسوسی و قاچاق و مانند آن اشتغال دارند و حتی ادعای ارضی دارند.
چنین ادعاهای تحریک‌کننده و قومگرایانه و نادرست از نظر تاریخی به جز ایجاد شکاف و تفرقهٔ قومی و زبانی و مذهبی در غرب کشور، آوردهٔ دیگری ندارد. جدا از نادرستی ادعاهای مطرح‌شده و مغایرت صریح چنین بیانیه‌ای با وظایف روشن کانون وکلا، مشخص نیست چرا در این برههٔ حساس این کمیسیون اقدام به انتشار چنین بیانیهٔ تحریک‌آمیزی کرده است؟ واکنش گستردهٔ منفی در فضای مجازی و در شبکه‌های اجتماعی و در میان شهروندان در برابر اقدام تفرقه‌انگیز کمیسیون فوق نشانگر حساسیت‌های زیاد طرح چنین مباحثی است به‌ویژه آنکه از اساس با توسل به ادعای دروغ، ساختار بیانیه سازمان یافته است.
🔴 بُن‌مایه: رسانهٔ شرق
@IranDel_Channel
💢
👍33👎6