This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علی خامنهای در نمازجمعهٔ چهاردهم بهمن سال ۱۳۹۰: «ما آنجایی که دخالت کنیم، صریح میگوییم. ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزی جنگ سیوسه روزه و پیروزی جنگ بیستودو روزه بود. بعد از اینهم هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشتش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم.»
در پروپاگانداهای حکومتی این روزها زیاد میبینیم که به نام «وطن» توقع دارند تا مردم پشت نظام بایستند. مگر ما در این نماز جمعه، دو دقیقهٔ تمام برای اقدام علیه اسرائیل خودمون را جر دادیم که حالا کسی بخواهد از ما حساب بکشد و ما را ضدوطن جا بزند. واضح بود که با چنین اقدامات و سخنانی، دیر یا زود کار به جنگ میکشد. امثال ما سالها بود که در این باره میگفتیم و هشدار میدادیم.
سالها هر مزخرفی خواست گفت حالا باید از ترس جان خود و خانواده اش مخفی شود و تاوان سخن هایش را ملت بپردازند
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در پروپاگانداهای حکومتی این روزها زیاد میبینیم که به نام «وطن» توقع دارند تا مردم پشت نظام بایستند. مگر ما در این نماز جمعه، دو دقیقهٔ تمام برای اقدام علیه اسرائیل خودمون را جر دادیم که حالا کسی بخواهد از ما حساب بکشد و ما را ضدوطن جا بزند. واضح بود که با چنین اقدامات و سخنانی، دیر یا زود کار به جنگ میکشد. امثال ما سالها بود که در این باره میگفتیم و هشدار میدادیم.
سالها هر مزخرفی خواست گفت حالا باید از ترس جان خود و خانواده اش مخفی شود و تاوان سخن هایش را ملت بپردازند
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
جمهوری اسلامی با بازکردن مرزها بصورت فلهای افغانیها را به کشور وارد کرد تا زمان مناسب پیاده نظام حکومت بشوند در سرکوبها و انتخابات و راهپیماییها بعد معلوم شد اسرائیل زودتر رفته بهشون پول بیشتر داده و نصفشون تو جنگ ۱۲ روزه نیروی مسلح و جاسوسی و مزدور میدانی اسرائیل شدهاند حتی مزدورهای فاطمیون که خود نیروی قدس سپاه بهشون آموزش نظامی داده، حالا اصلا معلوم نیست اینها در ایران شناسایی و جذب شدند یا از همان سوریه عامل اسرائیل بودند !
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اول گفتند در حمله اسرائیل کشته شده ، حتی برایش پوستر شهید دریابان علی شمخانی هم چاپ کردند، بعد گفتند نه زنده است اما پاهایش قطع شده و شرایطش ناپایدار است، رسانه شورای عالی امنیت ملی چندین بار بر وخاومت حالش تاکید کرد، بعد به یکباره در مراسم جنازه گردانی فرماندهان سپاه دیده شد و عصر همان روز با دستگاه ریه بصورت کاملا طنز روایتی را از چگونگی نجات یافتنش تعریف کرد که مرغ پخته را هم به خنده وامیداشت.
همان ساعات اول متخصصین ریه گفتند؛ شمخانی این دستگاهی که جلوی دوربین برای تقویت ریه ش استفاده کرد رو ۴۰۰۰ سی سی پر کرد که نشون میده ریه ش از یک ورزشکار حرفه ای قوی تره.
ریه ای که آسیب دیده باشه کمتر از ۱۰۰۰ سی سی پر میکنه.
هدف جمهوری اسلامی از این بازیها چیست؟
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
همان ساعات اول متخصصین ریه گفتند؛ شمخانی این دستگاهی که جلوی دوربین برای تقویت ریه ش استفاده کرد رو ۴۰۰۰ سی سی پر کرد که نشون میده ریه ش از یک ورزشکار حرفه ای قوی تره.
ریه ای که آسیب دیده باشه کمتر از ۱۰۰۰ سی سی پر میکنه.
هدف جمهوری اسلامی از این بازیها چیست؟
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
- همین که خامنهای زنده است این یک پیروزی آشکار است
- همین که تحت بمباران شدید دشمن شلیک موشک ها ادامه پیدا کرد یعنی پیروزی
- همین که موشک های ایرانی از لایه های پیشرفته پدافندی عبور کردند یعنی پیروزی
- همین که مردم در داخل کشور شورش نکردند یعنی پیروزی
#استاندارد_دوگانه نوعی تناقض آشکار هست که حتی مغالطه هم حساب نمیشود، توضیح زیادی هم لازم ندارد.
کافیست شما مثلا همین سطح استاندارد برای پیروزی را برای اسرائیل هم اعمال کنید، بعدا می بینید اگر جمهوری اسلامی که ۱۰ درصد موشک هایش از پدافند اسرائیل عبور کرده است، پیروز جنگ هست پس ، اسرائیل که ۹۹/۹ درصد موشک هایش عبور کرده است چیست!
تکلیف سایبری های کامنت ۵۰ تومانی نویس که مشخص است اما در تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی مثلا کارشناسانی میآیند که نشخص نیست حتی فرق میدان جنگ را با فوتبال دستی میدانند یا نه ؟
همین کارشناسان با حکومت مثل یک فرد دچار چالش مغزی رفتار می کنند؛ می گویند در شرایط خودت، با توجه به توانت تو خیلی هم خوب بودی عزیزم. تو اصلا پیروز شدی!
همه این کارشناسان دوزاری همه این فرماندهان منقلی در فروپاشی روانی خامنهای مقصر و متهم هستند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
- همین که تحت بمباران شدید دشمن شلیک موشک ها ادامه پیدا کرد یعنی پیروزی
- همین که موشک های ایرانی از لایه های پیشرفته پدافندی عبور کردند یعنی پیروزی
- همین که مردم در داخل کشور شورش نکردند یعنی پیروزی
#استاندارد_دوگانه نوعی تناقض آشکار هست که حتی مغالطه هم حساب نمیشود، توضیح زیادی هم لازم ندارد.
کافیست شما مثلا همین سطح استاندارد برای پیروزی را برای اسرائیل هم اعمال کنید، بعدا می بینید اگر جمهوری اسلامی که ۱۰ درصد موشک هایش از پدافند اسرائیل عبور کرده است، پیروز جنگ هست پس ، اسرائیل که ۹۹/۹ درصد موشک هایش عبور کرده است چیست!
تکلیف سایبری های کامنت ۵۰ تومانی نویس که مشخص است اما در تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی مثلا کارشناسانی میآیند که نشخص نیست حتی فرق میدان جنگ را با فوتبال دستی میدانند یا نه ؟
همین کارشناسان با حکومت مثل یک فرد دچار چالش مغزی رفتار می کنند؛ می گویند در شرایط خودت، با توجه به توانت تو خیلی هم خوب بودی عزیزم. تو اصلا پیروز شدی!
همه این کارشناسان دوزاری همه این فرماندهان منقلی در فروپاشی روانی خامنهای مقصر و متهم هستند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
کارون نیمهشب ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ در کنار پدرش با ضربات چاقو در خانهاش در کرمان به قتل رسید. نصیب پدر از تیزی چاقوها ۲۷ ضربه بود و نصیب پسر ۱۰ ضربه. وزارت اطلاعات مسئولیت قتل آنها را که در پروژهٔ قتلهای زنجیرهای انجام شد بهصورت رسمی نپذیرفت، همچنانکه قتل دهها دگراندیش و نویسنده و مترجم دیگر را برعهده نگرفت که در آن دوره به قتل رسیدند.
مادر #کارون_حاجی_زاده از آن شب میگوید:«من خسته بودم، رفتم اتاق روبهرو که سه متر با اتاق آقای حاجیزاده فاصله داشت، خوابیدم. آقای حاجیزاده عادت داشت تا بچهها برگردند، نمیخوابید و تا ساعت سه، سهونیم هم مطالعه میکرد. به این دلیل من رفتم اتاق دیگر خوابیدم. من خوابم برد و بچه فامیل را هم که سن و سال کارون بود، پدرش آمده و برده بود. اروند و ارس ساعت دو و نیم برگشته بودند. در میزنند، کسی باز نمیکند. اروند میگوید از بالای در رفتم و در را باز کردم. رفته بودند اتاق پدرشان و دیده بودند که چراغ خاموش است و کنتور را بالا زده بودند. اصلاً در خانه ما برق نبود. از تیر برق بیرون کمی نور میافتاد.
ارس فکر میکند من هم مردهام، کشتهاند. رختخواب را کنار میزند و حالا با چه شکلی، با پا زد، با دست زد، مرا بیدار کرد. وقتی مرا بیدار کرد، گفت بابا مرده. من با ذهنیتی که از مرگ برادرم داشتم، وارد اتاق شدم دیدم سر آقای حاجیزاده طرف پنجره بود و پاهایش طرفِ در بود که من داخل رفتم. پایش را گرفتم. گرم بود. گفتم ارس، بابات سکته کرده. فکر کردم سکته کرده افتاده سرش خورده به پنجره، چون سرش طرف پنجره بود. فکر کردم خون روی صورتش برای همین است. ارس گفت کارون را هم کشتند.
یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ میزدم و کارون را صدا میزدم. نتوانستم تحمل کنم که دوباره برگردم توی اتاق. کفش کارون را دم در دیدم. کفش کارون را بو میکردم. خودش در فاصله کوتاهی با من بود، ولی من کفشش را بو میکردم.
وقتی آقای پوررضا قلی آمد توی اتاقی که من خوابیده بودم، نمیدانم پنبه بود یا دستمال کاغذی، از روی تشک برداشت گفت این چیست؟ گفتم نمیدانم. اصلاً گیج بودم. دیدم همین آقای پوررضا قلی نشسته، دارد گریه میکند. فکر کردم قاتل است و او را گرفتهاند. طرف او حمله بردم و گفتم چرا بچه خوشگل مرا کشتی؟ گفت من قاتل نیستم، پوررضا قلی هستم. باز هم نمیشناختم. یک آقایی گفت رئیس آگاهی است.
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مادر #کارون_حاجی_زاده از آن شب میگوید:«من خسته بودم، رفتم اتاق روبهرو که سه متر با اتاق آقای حاجیزاده فاصله داشت، خوابیدم. آقای حاجیزاده عادت داشت تا بچهها برگردند، نمیخوابید و تا ساعت سه، سهونیم هم مطالعه میکرد. به این دلیل من رفتم اتاق دیگر خوابیدم. من خوابم برد و بچه فامیل را هم که سن و سال کارون بود، پدرش آمده و برده بود. اروند و ارس ساعت دو و نیم برگشته بودند. در میزنند، کسی باز نمیکند. اروند میگوید از بالای در رفتم و در را باز کردم. رفته بودند اتاق پدرشان و دیده بودند که چراغ خاموش است و کنتور را بالا زده بودند. اصلاً در خانه ما برق نبود. از تیر برق بیرون کمی نور میافتاد.
ارس فکر میکند من هم مردهام، کشتهاند. رختخواب را کنار میزند و حالا با چه شکلی، با پا زد، با دست زد، مرا بیدار کرد. وقتی مرا بیدار کرد، گفت بابا مرده. من با ذهنیتی که از مرگ برادرم داشتم، وارد اتاق شدم دیدم سر آقای حاجیزاده طرف پنجره بود و پاهایش طرفِ در بود که من داخل رفتم. پایش را گرفتم. گرم بود. گفتم ارس، بابات سکته کرده. فکر کردم سکته کرده افتاده سرش خورده به پنجره، چون سرش طرف پنجره بود. فکر کردم خون روی صورتش برای همین است. ارس گفت کارون را هم کشتند.
یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ میزدم و کارون را صدا میزدم. نتوانستم تحمل کنم که دوباره برگردم توی اتاق. کفش کارون را دم در دیدم. کفش کارون را بو میکردم. خودش در فاصله کوتاهی با من بود، ولی من کفشش را بو میکردم.
وقتی آقای پوررضا قلی آمد توی اتاقی که من خوابیده بودم، نمیدانم پنبه بود یا دستمال کاغذی، از روی تشک برداشت گفت این چیست؟ گفتم نمیدانم. اصلاً گیج بودم. دیدم همین آقای پوررضا قلی نشسته، دارد گریه میکند. فکر کردم قاتل است و او را گرفتهاند. طرف او حمله بردم و گفتم چرا بچه خوشگل مرا کشتی؟ گفت من قاتل نیستم، پوررضا قلی هستم. باز هم نمیشناختم. یک آقایی گفت رئیس آگاهی است.
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
کارون نیمهشب ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ در کنار پدرش با ضربات چاقو در خانهاش در کرمان به قتل رسید. نصیب پدر از تیزی چاقوها ۲۷ ضربه بود و نصیب پسر ۱۰ ضربه. وزارت اطلاعات مسئولیت قتل آنها را که در پروژهٔ قتلهای زنجیرهای انجام شد بهصورت رسمی نپذیرفت، همچنانکه قتل دهها دگراندیش و نویسنده و مترجم دیگر را برعهده نگرفت که در آن دوره به قتل رسیدند.
مادر #کارون_حاجی_زاده از آن شب میگوید:«من خسته بودم، رفتم اتاق روبهرو که سه متر با اتاق آقای حاجیزاده فاصله داشت، خوابیدم. آقای حاجیزاده عادت داشت تا بچهها برگردند، نمیخوابید و تا ساعت سه، سهونیم هم مطالعه میکرد. به این دلیل من رفتم اتاق دیگر خوابیدم. من خوابم برد و بچه فامیل را هم که سن و سال کارون بود، پدرش آمده و برده بود. اروند و ارس ساعت دو و نیم برگشته بودند. در میزنند، کسی باز نمیکند. اروند میگوید از بالای در رفتم و در را باز کردم. رفته بودند اتاق پدرشان و دیده بودند که چراغ خاموش است و کنتور را بالا زده بودند. اصلاً در خانه ما برق نبود. از تیر برق بیرون کمی نور میافتاد.
ارس فکر میکند من هم مردهام، کشتهاند. رختخواب را کنار میزند و حالا با چه شکلی، با پا زد، با دست زد، مرا بیدار کرد. وقتی مرا بیدار کرد،
گفت بابا مرده. من با ذهنیتی که از مرگ برادرم داشتم، وارد اتاق شدم دیدم سر آقای حاجیزاده طرف پنجره بود و پاهایش طرفِ در بود که من داخل رفتم. پایش را گرفتم. گرم بود. گفتم ارس، بابات سکته کرده. فکر کردم سکته کرده افتاده سرش خورده به پنجره، چون سرش طرف پنجره بود. فکر کردم خون روی صورتش برای همین است. ارس گفت کارون را هم کشتند.
یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ میزدم و کارون را صدا میزدم. نتوانستم تحمل کنم که دوباره برگردم توی اتاق. کفش کارون را دم در دیدم. کفش کارون را بو میکردم. خودش در فاصله کوتاهی با من بود، ولی من کفشش را بو میکردم.
وقتی آقای پوررضا قلی آمد توی اتاقی که من خوابیده بودم، نمیدانم پنبه بود یا دستمال کاغذی، از روی تشک برداشت گفت این چیست؟ گفتم نمیدانم. اصلاً گیج بودم. دیدم همین آقای پوررضا قلی نشسته، دارد گریه میکند. فکر کردم قاتل است و او را گرفتهاند. طرف او حمله بردم و گفتم چرا بچه خوشگل مرا کشتی؟ گفت من قاتل نیستم، پوررضا قلی هستم. باز هم نمیشناختم. یک آقایی گفت رئیس آگاهی است.
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مادر #کارون_حاجی_زاده از آن شب میگوید:«من خسته بودم، رفتم اتاق روبهرو که سه متر با اتاق آقای حاجیزاده فاصله داشت، خوابیدم. آقای حاجیزاده عادت داشت تا بچهها برگردند، نمیخوابید و تا ساعت سه، سهونیم هم مطالعه میکرد. به این دلیل من رفتم اتاق دیگر خوابیدم. من خوابم برد و بچه فامیل را هم که سن و سال کارون بود، پدرش آمده و برده بود. اروند و ارس ساعت دو و نیم برگشته بودند. در میزنند، کسی باز نمیکند. اروند میگوید از بالای در رفتم و در را باز کردم. رفته بودند اتاق پدرشان و دیده بودند که چراغ خاموش است و کنتور را بالا زده بودند. اصلاً در خانه ما برق نبود. از تیر برق بیرون کمی نور میافتاد.
ارس فکر میکند من هم مردهام، کشتهاند. رختخواب را کنار میزند و حالا با چه شکلی، با پا زد، با دست زد، مرا بیدار کرد. وقتی مرا بیدار کرد،
گفت بابا مرده. من با ذهنیتی که از مرگ برادرم داشتم، وارد اتاق شدم دیدم سر آقای حاجیزاده طرف پنجره بود و پاهایش طرفِ در بود که من داخل رفتم. پایش را گرفتم. گرم بود. گفتم ارس، بابات سکته کرده. فکر کردم سکته کرده افتاده سرش خورده به پنجره، چون سرش طرف پنجره بود. فکر کردم خون روی صورتش برای همین است. ارس گفت کارون را هم کشتند.
یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ میزدم و کارون را صدا میزدم. نتوانستم تحمل کنم که دوباره برگردم توی اتاق. کفش کارون را دم در دیدم. کفش کارون را بو میکردم. خودش در فاصله کوتاهی با من بود، ولی من کفشش را بو میکردم.
وقتی آقای پوررضا قلی آمد توی اتاقی که من خوابیده بودم، نمیدانم پنبه بود یا دستمال کاغذی، از روی تشک برداشت گفت این چیست؟ گفتم نمیدانم. اصلاً گیج بودم. دیدم همین آقای پوررضا قلی نشسته، دارد گریه میکند. فکر کردم قاتل است و او را گرفتهاند. طرف او حمله بردم و گفتم چرا بچه خوشگل مرا کشتی؟ گفت من قاتل نیستم، پوررضا قلی هستم. باز هم نمیشناختم. یک آقایی گفت رئیس آگاهی است.
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_بریفینگ / #گفتارروز/ روحانگیز سلطانینژاد، همسر #حمید_حاجی_زاده، شاعر و نویسندهای که نیمهشب ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ در کنار پسرش #کارون_حاجی_زاده با ضربات چاقو در خانهاش در کرمان به قتل رسید، از جزئیات قتل همسر و پسرش گفته است.
او درباره مواجهه خود با پیکر کاردآجینشده پسر ۹سالهاش گفته: «یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ میزدم و کارون را صدا میزدم.»
او اضافه کرده: «خودم را مجرم حساب میکردم که چرا من کارون را به دنیا آوردم. چی از دنیا دیده بود که اینجوری از دنیا برود؟ یا مثلاً هرکسی، خواهری، مادری، میآمد میترسیدم. میگفتم همه انسانها میتوانند قاتل باشند. همه دستها میتوانند آدم بکشند.»
حمید حاجیزاده و پسرش کارون در جریان #قتلهای_حکومتی در ایران کشته شدند که تحت عنوان «قتلهای زنجیرهای» شناخته میشود.
#وزارت_اطلاعات هرگز مسئولیت این دو قتل و قتل دهها دگراندیش و نویسنده و مترجم دیگر را که دار آن دوران به قتل رسیدند، برعهده نگرفت.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او درباره مواجهه خود با پیکر کاردآجینشده پسر ۹سالهاش گفته: «یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ میزدم و کارون را صدا میزدم.»
او اضافه کرده: «خودم را مجرم حساب میکردم که چرا من کارون را به دنیا آوردم. چی از دنیا دیده بود که اینجوری از دنیا برود؟ یا مثلاً هرکسی، خواهری، مادری، میآمد میترسیدم. میگفتم همه انسانها میتوانند قاتل باشند. همه دستها میتوانند آدم بکشند.»
حمید حاجیزاده و پسرش کارون در جریان #قتلهای_حکومتی در ایران کشته شدند که تحت عنوان «قتلهای زنجیرهای» شناخته میشود.
#وزارت_اطلاعات هرگز مسئولیت این دو قتل و قتل دهها دگراندیش و نویسنده و مترجم دیگر را که دار آن دوران به قتل رسیدند، برعهده نگرفت.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
یکی از رذلترین و کثیف ترین اکانتهای توییتری حالا مشخص شده است به یکی از اعضای سپاه پاسداران در سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ تعلق داشته.
اکانت کمال آرامش در انقلاب ۱۴۰۱ زشت ترین القاب را که لایق خود و خانوادهاش بود به کشته شدگان انقلاب و به خصوص مهسا، نیکا و سارینا نسبت میداد .
حالا ما یکی از بهترین روزها را سپری میکنیم و صمیمانه از ارتش ظفرمند اسرائیل سپاسگزاریم که چنین جانوران پست فطرت را به هلاکت رسانده ، زمین قطعا بدون این جانوران جای بهتری است.
بیش باد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اکانت کمال آرامش در انقلاب ۱۴۰۱ زشت ترین القاب را که لایق خود و خانوادهاش بود به کشته شدگان انقلاب و به خصوص مهسا، نیکا و سارینا نسبت میداد .
حالا ما یکی از بهترین روزها را سپری میکنیم و صمیمانه از ارتش ظفرمند اسرائیل سپاسگزاریم که چنین جانوران پست فطرت را به هلاکت رسانده ، زمین قطعا بدون این جانوران جای بهتری است.
بیش باد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روز ملی دماوند رو به دختری تبریک میگیم که فاتح دماوند بود اما جنایتکاران جمهوری اسلامی با گلوله جنگی پیشونیشو شکافتند.
#غزاله_چلابی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#غزاله_چلابی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اما #غزاله_چلابی قهرمان واقعی مردم شد، او قهرمان شجاعت و ایستادگی شد، طنین فریاد نترسید نترسید ما همه با هم هستیم او هنوز در گوشمان زنگ میزند
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
«مهدیه شادمانی»، دختر «علی شادمانی»، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا که در حمله اسراییل به ایران کشته شد، در واکنش به اظهارات «غلامرضا جلالی رییس سازمان «پدافند غیرعامل»، در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت: «کاش سکوت میکردید بجای این سخنان نامربوط، محل استقرار پدرم مرتب تغییر میکرد، او هیچ وسیله هوشمندی همراه نداشت و پروتکلهای امنیتی رعایت شده بود. ردیابیهای دقیق اسراییل فراتر از واتساپ یا روشهای سنتی جاسوسی است.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اسرائیل با اطلاعات دقیق اهدافی را مورد حمله قرار میداد که یا سپاهیها در آنجا زندگی می کردند و یا مواضع سپاه بوده است.
هنوز هم اعضای حکومت نمی دانند، چطور اسرائیل توانسته اینقدر دقیق محل زندگی و استقرار سرداران و سپاهی را شناسایی و آنها را حذف کند و از سر استیصال برای درمان وجهه خودشان یا افغانیها را میگیرد، یا دنبال فیلتر کردن واتساپ است یا اینکه چند جوان را که در چتهای خودشان نوشتهاند :«بذار بزنه بابا دمش گرم» به عنوان جاسوس اسرائیل بازداشت کردهاند، نفوذ اما جای دیگری است که هرگز نخواهند فهمید در همان صفهای اول نمازجمعه و عزاداری بیت رهبری!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
هنوز هم اعضای حکومت نمی دانند، چطور اسرائیل توانسته اینقدر دقیق محل زندگی و استقرار سرداران و سپاهی را شناسایی و آنها را حذف کند و از سر استیصال برای درمان وجهه خودشان یا افغانیها را میگیرد، یا دنبال فیلتر کردن واتساپ است یا اینکه چند جوان را که در چتهای خودشان نوشتهاند :«بذار بزنه بابا دمش گرم» به عنوان جاسوس اسرائیل بازداشت کردهاند، نفوذ اما جای دیگری است که هرگز نخواهند فهمید در همان صفهای اول نمازجمعه و عزاداری بیت رهبری!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غلامعلی رشید، فرمانده به هلاکت رسیده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء :
اگر جنگ شد با یک عملیات کار اسرائیل را تمام میکنیم
ضد شاه و پدر لعنتیاش رضاشاه بودیم چون خلاف اسلام بودند
خوف و رعب و وحشت قبل انقلاب فوقالعاده بود: موقع حمل سلاح اضطراب میگرفتیم. برای تهیه دینامیت میافتادیم زندان !
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اگر جنگ شد با یک عملیات کار اسرائیل را تمام میکنیم
ضد شاه و پدر لعنتیاش رضاشاه بودیم چون خلاف اسلام بودند
خوف و رعب و وحشت قبل انقلاب فوقالعاده بود: موقع حمل سلاح اضطراب میگرفتیم. برای تهیه دینامیت میافتادیم زندان !
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ارتش اسرائیل در اولین روز جنگ تا حدود بالایی پایگاه شکاری تبریز و در روز دوم پایگاه هوایی همدان را بطور کل نابود کرد.
اسرائیل نفوذ و اشراف اطلاعاتی بسیار کاملی به پایگاه همدان داشت و ضرباتی که وارد کرد همگی محاسبه شده بود ،از آشیانه فانتوم های آلرت تا ساختمان گردان و محل استراحت خلبانان.
دو سال پیش نیز در همین پایگاه توانستند شبانه دو اف ۴ را منفجر کنند،انفجاری که حفاظت اطلاعات نهاجا بجای ریشه یابی علت را بی اطلاعی یک سرباز وظیفه از پروتکل امنیتی اعلام کرد.
حالا نیز علت را در نفوذ بالای اسرائیل وکارگران افغانی مزدور در شعبه فاضلاب و تاسیسات این پایگاه معرفی کردند.
این در حالی است که اسرائیل برای حمله به پایگاههای شکاری و ترابری نیروی هوایی اراش اصلا احتیاج به جاسوس ندارد وقتی ،۸۰ درصد ساختار پدافند غیر عامل و امنیتی و فیزیک پایگاههای نیروی هوایی ارتش همانی هست که آمریکایی ها قبل از انقلاب فراهم کردهاند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اسرائیل نفوذ و اشراف اطلاعاتی بسیار کاملی به پایگاه همدان داشت و ضرباتی که وارد کرد همگی محاسبه شده بود ،از آشیانه فانتوم های آلرت تا ساختمان گردان و محل استراحت خلبانان.
دو سال پیش نیز در همین پایگاه توانستند شبانه دو اف ۴ را منفجر کنند،انفجاری که حفاظت اطلاعات نهاجا بجای ریشه یابی علت را بی اطلاعی یک سرباز وظیفه از پروتکل امنیتی اعلام کرد.
حالا نیز علت را در نفوذ بالای اسرائیل وکارگران افغانی مزدور در شعبه فاضلاب و تاسیسات این پایگاه معرفی کردند.
این در حالی است که اسرائیل برای حمله به پایگاههای شکاری و ترابری نیروی هوایی اراش اصلا احتیاج به جاسوس ندارد وقتی ،۸۰ درصد ساختار پدافند غیر عامل و امنیتی و فیزیک پایگاههای نیروی هوایی ارتش همانی هست که آمریکایی ها قبل از انقلاب فراهم کردهاند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
به دنبال جنگ اخیر و پیروزی شگفت آور جمهوری اسلامی بر اسرائیل آپشن جدید و مهمی که املاکی ها برای فروش خانه اضافه کردهاند، در حالی که خیابان و محلهای نیست که سپاه پاسداران در آن مقر و پایگاهی ایجاد نکرده باشد.
#سپرانسانی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#سپرانسانی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#خبرفوری / ستاد کل نیروهای مسلح در نامهای به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح برای درج حقوق ایثارگری و شهید پرسنل کشته شده در جنگ اخبر رقم کشته شدگان نیروهای مسلح اعم از سپاه پاسداران، ارتش جمهوری اسلامی و انتظامی را ۲۸۵۳ نفر اعلام کرده که از این میان ۱۱۲۶ نفر آنان از سپاه پاسداران بوده است .
یک منبع ایران بریفینگ که به این نامه دسترسی داشته است گفته، اکنون یکی از معضلات ستاد کل نیروهای مسلح این است که در پرداخت فوق العاده به این خانوادههای شهدا مشکل داشته و در توانش نمیباشد.
بنابر مصوبه این ستادکل و موافقت مقامهای بالادستی چنانچه یکی از پرسنل نیروهای مسلح به شهادت برسند در اولین ماه آتی ضمن محاسبه حقوق با یک درجه رقمی معادل سه ماه حقوق وی نیز بصورت فوق العاده به خانواده وی پرداخت میشود، که با توجه به کشته شدن یکباره ۲۸۵۳ نفر اعتبار ویژهای برای آن وجود ندارد.
مقامهای جنهوری اسلامی تاکنون بصورت رسمی تعداد کشته شدگان نظامی را اعلام نکردهاند اما در اخبار غیر رسمی ۵۴ فرمانده ارشد و ۶۸ فرمانده میانی تاکنون نامشان در میان کشته شدگان احراز شده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
یک منبع ایران بریفینگ که به این نامه دسترسی داشته است گفته، اکنون یکی از معضلات ستاد کل نیروهای مسلح این است که در پرداخت فوق العاده به این خانوادههای شهدا مشکل داشته و در توانش نمیباشد.
بنابر مصوبه این ستادکل و موافقت مقامهای بالادستی چنانچه یکی از پرسنل نیروهای مسلح به شهادت برسند در اولین ماه آتی ضمن محاسبه حقوق با یک درجه رقمی معادل سه ماه حقوق وی نیز بصورت فوق العاده به خانواده وی پرداخت میشود، که با توجه به کشته شدن یکباره ۲۸۵۳ نفر اعتبار ویژهای برای آن وجود ندارد.
مقامهای جنهوری اسلامی تاکنون بصورت رسمی تعداد کشته شدگان نظامی را اعلام نکردهاند اما در اخبار غیر رسمی ۵۴ فرمانده ارشد و ۶۸ فرمانده میانی تاکنون نامشان در میان کشته شدگان احراز شده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ستاد فرماندهی کل سازمان بسیج (نیروی مقاومت بسیج سپاه) در بزرگراه بسیج (افسریه تهران) در حمله اسرائیل به طور کامل منهدم شد.
به این ستاد سه بار حمله هوایی شد و در آخرین حمله که همزمان با حمله به ستاد نیروی پدافند در بزرگراه تختی (قصرفیروزه) بود آسیب های سنگینی دیده و تقریبا به طور کامل نابود شده است.
در این حمله دست کم ۱۴۰ نیروی سپاه پاسداران و بسیج کشته شدهاند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
به این ستاد سه بار حمله هوایی شد و در آخرین حمله که همزمان با حمله به ستاد نیروی پدافند در بزرگراه تختی (قصرفیروزه) بود آسیب های سنگینی دیده و تقریبا به طور کامل نابود شده است.
در این حمله دست کم ۱۴۰ نیروی سپاه پاسداران و بسیج کشته شدهاند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing