کارون نیمهشب ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ در کنار پدرش با ضربات چاقو در خانهاش در کرمان به قتل رسید. نصیب پدر از تیزی چاقوها ۲۷ ضربه بود و نصیب پسر ۱۰ ضربه. وزارت اطلاعات مسئولیت قتل آنها را که در پروژهٔ قتلهای زنجیرهای انجام شد بهصورت رسمی نپذیرفت، همچنانکه قتل دهها دگراندیش و نویسنده و مترجم دیگر را برعهده نگرفت که در آن دوره به قتل رسیدند.
مادر #کارون_حاجی_زاده از آن شب میگوید:«من خسته بودم، رفتم اتاق روبهرو که سه متر با اتاق آقای حاجیزاده فاصله داشت، خوابیدم. آقای حاجیزاده عادت داشت تا بچهها برگردند، نمیخوابید و تا ساعت سه، سهونیم هم مطالعه میکرد. به این دلیل من رفتم اتاق دیگر خوابیدم. من خوابم برد و بچه فامیل را هم که سن و سال کارون بود، پدرش آمده و برده بود. اروند و ارس ساعت دو و نیم برگشته بودند. در میزنند، کسی باز نمیکند. اروند میگوید از بالای در رفتم و در را باز کردم. رفته بودند اتاق پدرشان و دیده بودند که چراغ خاموش است و کنتور را بالا زده بودند. اصلاً در خانه ما برق نبود. از تیر برق بیرون کمی نور میافتاد.
ارس فکر میکند من هم مردهام، کشتهاند. رختخواب را کنار میزند و حالا با چه شکلی، با پا زد، با دست زد، مرا بیدار کرد. وقتی مرا بیدار کرد، گفت بابا مرده. من با ذهنیتی که از مرگ برادرم داشتم، وارد اتاق شدم دیدم سر آقای حاجیزاده طرف پنجره بود و پاهایش طرفِ در بود که من داخل رفتم. پایش را گرفتم. گرم بود. گفتم ارس، بابات سکته کرده. فکر کردم سکته کرده افتاده سرش خورده به پنجره، چون سرش طرف پنجره بود. فکر کردم خون روی صورتش برای همین است. ارس گفت کارون را هم کشتند.
یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ میزدم و کارون را صدا میزدم. نتوانستم تحمل کنم که دوباره برگردم توی اتاق. کفش کارون را دم در دیدم. کفش کارون را بو میکردم. خودش در فاصله کوتاهی با من بود، ولی من کفشش را بو میکردم.
وقتی آقای پوررضا قلی آمد توی اتاقی که من خوابیده بودم، نمیدانم پنبه بود یا دستمال کاغذی، از روی تشک برداشت گفت این چیست؟ گفتم نمیدانم. اصلاً گیج بودم. دیدم همین آقای پوررضا قلی نشسته، دارد گریه میکند. فکر کردم قاتل است و او را گرفتهاند. طرف او حمله بردم و گفتم چرا بچه خوشگل مرا کشتی؟ گفت من قاتل نیستم، پوررضا قلی هستم. باز هم نمیشناختم. یک آقایی گفت رئیس آگاهی است.
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مادر #کارون_حاجی_زاده از آن شب میگوید:«من خسته بودم، رفتم اتاق روبهرو که سه متر با اتاق آقای حاجیزاده فاصله داشت، خوابیدم. آقای حاجیزاده عادت داشت تا بچهها برگردند، نمیخوابید و تا ساعت سه، سهونیم هم مطالعه میکرد. به این دلیل من رفتم اتاق دیگر خوابیدم. من خوابم برد و بچه فامیل را هم که سن و سال کارون بود، پدرش آمده و برده بود. اروند و ارس ساعت دو و نیم برگشته بودند. در میزنند، کسی باز نمیکند. اروند میگوید از بالای در رفتم و در را باز کردم. رفته بودند اتاق پدرشان و دیده بودند که چراغ خاموش است و کنتور را بالا زده بودند. اصلاً در خانه ما برق نبود. از تیر برق بیرون کمی نور میافتاد.
ارس فکر میکند من هم مردهام، کشتهاند. رختخواب را کنار میزند و حالا با چه شکلی، با پا زد، با دست زد، مرا بیدار کرد. وقتی مرا بیدار کرد، گفت بابا مرده. من با ذهنیتی که از مرگ برادرم داشتم، وارد اتاق شدم دیدم سر آقای حاجیزاده طرف پنجره بود و پاهایش طرفِ در بود که من داخل رفتم. پایش را گرفتم. گرم بود. گفتم ارس، بابات سکته کرده. فکر کردم سکته کرده افتاده سرش خورده به پنجره، چون سرش طرف پنجره بود. فکر کردم خون روی صورتش برای همین است. ارس گفت کارون را هم کشتند.
یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ میزدم و کارون را صدا میزدم. نتوانستم تحمل کنم که دوباره برگردم توی اتاق. کفش کارون را دم در دیدم. کفش کارون را بو میکردم. خودش در فاصله کوتاهی با من بود، ولی من کفشش را بو میکردم.
وقتی آقای پوررضا قلی آمد توی اتاقی که من خوابیده بودم، نمیدانم پنبه بود یا دستمال کاغذی، از روی تشک برداشت گفت این چیست؟ گفتم نمیدانم. اصلاً گیج بودم. دیدم همین آقای پوررضا قلی نشسته، دارد گریه میکند. فکر کردم قاتل است و او را گرفتهاند. طرف او حمله بردم و گفتم چرا بچه خوشگل مرا کشتی؟ گفت من قاتل نیستم، پوررضا قلی هستم. باز هم نمیشناختم. یک آقایی گفت رئیس آگاهی است.
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🕊15❤8🤬5🤯2🔥1😁1
کارون نیمهشب ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ در کنار پدرش با ضربات چاقو در خانهاش در کرمان به قتل رسید. نصیب پدر از تیزی چاقوها ۲۷ ضربه بود و نصیب پسر ۱۰ ضربه. وزارت اطلاعات مسئولیت قتل آنها را که در پروژهٔ قتلهای زنجیرهای انجام شد بهصورت رسمی نپذیرفت، همچنانکه قتل دهها دگراندیش و نویسنده و مترجم دیگر را برعهده نگرفت که در آن دوره به قتل رسیدند.
مادر #کارون_حاجی_زاده از آن شب میگوید:«من خسته بودم، رفتم اتاق روبهرو که سه متر با اتاق آقای حاجیزاده فاصله داشت، خوابیدم. آقای حاجیزاده عادت داشت تا بچهها برگردند، نمیخوابید و تا ساعت سه، سهونیم هم مطالعه میکرد. به این دلیل من رفتم اتاق دیگر خوابیدم. من خوابم برد و بچه فامیل را هم که سن و سال کارون بود، پدرش آمده و برده بود. اروند و ارس ساعت دو و نیم برگشته بودند. در میزنند، کسی باز نمیکند. اروند میگوید از بالای در رفتم و در را باز کردم. رفته بودند اتاق پدرشان و دیده بودند که چراغ خاموش است و کنتور را بالا زده بودند. اصلاً در خانه ما برق نبود. از تیر برق بیرون کمی نور میافتاد.
ارس فکر میکند من هم مردهام، کشتهاند. رختخواب را کنار میزند و حالا با چه شکلی، با پا زد، با دست زد، مرا بیدار کرد. وقتی مرا بیدار کرد،
گفت بابا مرده. من با ذهنیتی که از مرگ برادرم داشتم، وارد اتاق شدم دیدم سر آقای حاجیزاده طرف پنجره بود و پاهایش طرفِ در بود که من داخل رفتم. پایش را گرفتم. گرم بود. گفتم ارس، بابات سکته کرده. فکر کردم سکته کرده افتاده سرش خورده به پنجره، چون سرش طرف پنجره بود. فکر کردم خون روی صورتش برای همین است. ارس گفت کارون را هم کشتند.
یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ میزدم و کارون را صدا میزدم. نتوانستم تحمل کنم که دوباره برگردم توی اتاق. کفش کارون را دم در دیدم. کفش کارون را بو میکردم. خودش در فاصله کوتاهی با من بود، ولی من کفشش را بو میکردم.
وقتی آقای پوررضا قلی آمد توی اتاقی که من خوابیده بودم، نمیدانم پنبه بود یا دستمال کاغذی، از روی تشک برداشت گفت این چیست؟ گفتم نمیدانم. اصلاً گیج بودم. دیدم همین آقای پوررضا قلی نشسته، دارد گریه میکند. فکر کردم قاتل است و او را گرفتهاند. طرف او حمله بردم و گفتم چرا بچه خوشگل مرا کشتی؟ گفت من قاتل نیستم، پوررضا قلی هستم. باز هم نمیشناختم. یک آقایی گفت رئیس آگاهی است.
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مادر #کارون_حاجی_زاده از آن شب میگوید:«من خسته بودم، رفتم اتاق روبهرو که سه متر با اتاق آقای حاجیزاده فاصله داشت، خوابیدم. آقای حاجیزاده عادت داشت تا بچهها برگردند، نمیخوابید و تا ساعت سه، سهونیم هم مطالعه میکرد. به این دلیل من رفتم اتاق دیگر خوابیدم. من خوابم برد و بچه فامیل را هم که سن و سال کارون بود، پدرش آمده و برده بود. اروند و ارس ساعت دو و نیم برگشته بودند. در میزنند، کسی باز نمیکند. اروند میگوید از بالای در رفتم و در را باز کردم. رفته بودند اتاق پدرشان و دیده بودند که چراغ خاموش است و کنتور را بالا زده بودند. اصلاً در خانه ما برق نبود. از تیر برق بیرون کمی نور میافتاد.
ارس فکر میکند من هم مردهام، کشتهاند. رختخواب را کنار میزند و حالا با چه شکلی، با پا زد، با دست زد، مرا بیدار کرد. وقتی مرا بیدار کرد،
گفت بابا مرده. من با ذهنیتی که از مرگ برادرم داشتم، وارد اتاق شدم دیدم سر آقای حاجیزاده طرف پنجره بود و پاهایش طرفِ در بود که من داخل رفتم. پایش را گرفتم. گرم بود. گفتم ارس، بابات سکته کرده. فکر کردم سکته کرده افتاده سرش خورده به پنجره، چون سرش طرف پنجره بود. فکر کردم خون روی صورتش برای همین است. ارس گفت کارون را هم کشتند.
یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ میزدم و کارون را صدا میزدم. نتوانستم تحمل کنم که دوباره برگردم توی اتاق. کفش کارون را دم در دیدم. کفش کارون را بو میکردم. خودش در فاصله کوتاهی با من بود، ولی من کفشش را بو میکردم.
وقتی آقای پوررضا قلی آمد توی اتاقی که من خوابیده بودم، نمیدانم پنبه بود یا دستمال کاغذی، از روی تشک برداشت گفت این چیست؟ گفتم نمیدانم. اصلاً گیج بودم. دیدم همین آقای پوررضا قلی نشسته، دارد گریه میکند. فکر کردم قاتل است و او را گرفتهاند. طرف او حمله بردم و گفتم چرا بچه خوشگل مرا کشتی؟ گفت من قاتل نیستم، پوررضا قلی هستم. باز هم نمیشناختم. یک آقایی گفت رئیس آگاهی است.
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🕊14❤6🔥1🤯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_بریفینگ / #گفتارروز/ روحانگیز سلطانینژاد، همسر #حمید_حاجی_زاده، شاعر و نویسندهای که نیمهشب ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ در کنار پسرش #کارون_حاجی_زاده با ضربات چاقو در خانهاش در کرمان به قتل رسید، از جزئیات قتل همسر و پسرش گفته است.
او درباره مواجهه خود با پیکر کاردآجینشده پسر ۹سالهاش گفته: «یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ میزدم و کارون را صدا میزدم.»
او اضافه کرده: «خودم را مجرم حساب میکردم که چرا من کارون را به دنیا آوردم. چی از دنیا دیده بود که اینجوری از دنیا برود؟ یا مثلاً هرکسی، خواهری، مادری، میآمد میترسیدم. میگفتم همه انسانها میتوانند قاتل باشند. همه دستها میتوانند آدم بکشند.»
حمید حاجیزاده و پسرش کارون در جریان #قتلهای_حکومتی در ایران کشته شدند که تحت عنوان «قتلهای زنجیرهای» شناخته میشود.
#وزارت_اطلاعات هرگز مسئولیت این دو قتل و قتل دهها دگراندیش و نویسنده و مترجم دیگر را که دار آن دوران به قتل رسیدند، برعهده نگرفت.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او درباره مواجهه خود با پیکر کاردآجینشده پسر ۹سالهاش گفته: «یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ میزدم و کارون را صدا میزدم.»
او اضافه کرده: «خودم را مجرم حساب میکردم که چرا من کارون را به دنیا آوردم. چی از دنیا دیده بود که اینجوری از دنیا برود؟ یا مثلاً هرکسی، خواهری، مادری، میآمد میترسیدم. میگفتم همه انسانها میتوانند قاتل باشند. همه دستها میتوانند آدم بکشند.»
حمید حاجیزاده و پسرش کارون در جریان #قتلهای_حکومتی در ایران کشته شدند که تحت عنوان «قتلهای زنجیرهای» شناخته میشود.
#وزارت_اطلاعات هرگز مسئولیت این دو قتل و قتل دهها دگراندیش و نویسنده و مترجم دیگر را که دار آن دوران به قتل رسیدند، برعهده نگرفت.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬16❤3🕊3🔥1
یکی از رذلترین و کثیف ترین اکانتهای توییتری حالا مشخص شده است به یکی از اعضای سپاه پاسداران در سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ تعلق داشته.
اکانت کمال آرامش در انقلاب ۱۴۰۱ زشت ترین القاب را که لایق خود و خانوادهاش بود به کشته شدگان انقلاب و به خصوص مهسا، نیکا و سارینا نسبت میداد .
حالا ما یکی از بهترین روزها را سپری میکنیم و صمیمانه از ارتش ظفرمند اسرائیل سپاسگزاریم که چنین جانوران پست فطرت را به هلاکت رسانده ، زمین قطعا بدون این جانوران جای بهتری است.
بیش باد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اکانت کمال آرامش در انقلاب ۱۴۰۱ زشت ترین القاب را که لایق خود و خانوادهاش بود به کشته شدگان انقلاب و به خصوص مهسا، نیکا و سارینا نسبت میداد .
حالا ما یکی از بهترین روزها را سپری میکنیم و صمیمانه از ارتش ظفرمند اسرائیل سپاسگزاریم که چنین جانوران پست فطرت را به هلاکت رسانده ، زمین قطعا بدون این جانوران جای بهتری است.
بیش باد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👏61❤3🔥1🤯1
روز ملی دماوند رو به دختری تبریک میگیم که فاتح دماوند بود اما جنایتکاران جمهوری اسلامی با گلوله جنگی پیشونیشو شکافتند.
#غزاله_چلابی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#غزاله_چلابی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🕊32❤14🔥1🤬1
اما #غزاله_چلابی قهرمان واقعی مردم شد، او قهرمان شجاعت و ایستادگی شد، طنین فریاد نترسید نترسید ما همه با هم هستیم او هنوز در گوشمان زنگ میزند
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤36🕊10🔥1
«مهدیه شادمانی»، دختر «علی شادمانی»، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا که در حمله اسراییل به ایران کشته شد، در واکنش به اظهارات «غلامرضا جلالی رییس سازمان «پدافند غیرعامل»، در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت: «کاش سکوت میکردید بجای این سخنان نامربوط، محل استقرار پدرم مرتب تغییر میکرد، او هیچ وسیله هوشمندی همراه نداشت و پروتکلهای امنیتی رعایت شده بود. ردیابیهای دقیق اسراییل فراتر از واتساپ یا روشهای سنتی جاسوسی است.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
😁25👍8❤1🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اسرائیل با اطلاعات دقیق اهدافی را مورد حمله قرار میداد که یا سپاهیها در آنجا زندگی می کردند و یا مواضع سپاه بوده است.
هنوز هم اعضای حکومت نمی دانند، چطور اسرائیل توانسته اینقدر دقیق محل زندگی و استقرار سرداران و سپاهی را شناسایی و آنها را حذف کند و از سر استیصال برای درمان وجهه خودشان یا افغانیها را میگیرد، یا دنبال فیلتر کردن واتساپ است یا اینکه چند جوان را که در چتهای خودشان نوشتهاند :«بذار بزنه بابا دمش گرم» به عنوان جاسوس اسرائیل بازداشت کردهاند، نفوذ اما جای دیگری است که هرگز نخواهند فهمید در همان صفهای اول نمازجمعه و عزاداری بیت رهبری!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
هنوز هم اعضای حکومت نمی دانند، چطور اسرائیل توانسته اینقدر دقیق محل زندگی و استقرار سرداران و سپاهی را شناسایی و آنها را حذف کند و از سر استیصال برای درمان وجهه خودشان یا افغانیها را میگیرد، یا دنبال فیلتر کردن واتساپ است یا اینکه چند جوان را که در چتهای خودشان نوشتهاند :«بذار بزنه بابا دمش گرم» به عنوان جاسوس اسرائیل بازداشت کردهاند، نفوذ اما جای دیگری است که هرگز نخواهند فهمید در همان صفهای اول نمازجمعه و عزاداری بیت رهبری!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👏16👍7❤2🔥2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غلامعلی رشید، فرمانده به هلاکت رسیده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء :
اگر جنگ شد با یک عملیات کار اسرائیل را تمام میکنیم
ضد شاه و پدر لعنتیاش رضاشاه بودیم چون خلاف اسلام بودند
خوف و رعب و وحشت قبل انقلاب فوقالعاده بود: موقع حمل سلاح اضطراب میگرفتیم. برای تهیه دینامیت میافتادیم زندان !
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اگر جنگ شد با یک عملیات کار اسرائیل را تمام میکنیم
ضد شاه و پدر لعنتیاش رضاشاه بودیم چون خلاف اسلام بودند
خوف و رعب و وحشت قبل انقلاب فوقالعاده بود: موقع حمل سلاح اضطراب میگرفتیم. برای تهیه دینامیت میافتادیم زندان !
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
😁35🔥2❤1👍1
ارتش اسرائیل در اولین روز جنگ تا حدود بالایی پایگاه شکاری تبریز و در روز دوم پایگاه هوایی همدان را بطور کل نابود کرد.
اسرائیل نفوذ و اشراف اطلاعاتی بسیار کاملی به پایگاه همدان داشت و ضرباتی که وارد کرد همگی محاسبه شده بود ،از آشیانه فانتوم های آلرت تا ساختمان گردان و محل استراحت خلبانان.
دو سال پیش نیز در همین پایگاه توانستند شبانه دو اف ۴ را منفجر کنند،انفجاری که حفاظت اطلاعات نهاجا بجای ریشه یابی علت را بی اطلاعی یک سرباز وظیفه از پروتکل امنیتی اعلام کرد.
حالا نیز علت را در نفوذ بالای اسرائیل وکارگران افغانی مزدور در شعبه فاضلاب و تاسیسات این پایگاه معرفی کردند.
این در حالی است که اسرائیل برای حمله به پایگاههای شکاری و ترابری نیروی هوایی اراش اصلا احتیاج به جاسوس ندارد وقتی ،۸۰ درصد ساختار پدافند غیر عامل و امنیتی و فیزیک پایگاههای نیروی هوایی ارتش همانی هست که آمریکایی ها قبل از انقلاب فراهم کردهاند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اسرائیل نفوذ و اشراف اطلاعاتی بسیار کاملی به پایگاه همدان داشت و ضرباتی که وارد کرد همگی محاسبه شده بود ،از آشیانه فانتوم های آلرت تا ساختمان گردان و محل استراحت خلبانان.
دو سال پیش نیز در همین پایگاه توانستند شبانه دو اف ۴ را منفجر کنند،انفجاری که حفاظت اطلاعات نهاجا بجای ریشه یابی علت را بی اطلاعی یک سرباز وظیفه از پروتکل امنیتی اعلام کرد.
حالا نیز علت را در نفوذ بالای اسرائیل وکارگران افغانی مزدور در شعبه فاضلاب و تاسیسات این پایگاه معرفی کردند.
این در حالی است که اسرائیل برای حمله به پایگاههای شکاری و ترابری نیروی هوایی اراش اصلا احتیاج به جاسوس ندارد وقتی ،۸۰ درصد ساختار پدافند غیر عامل و امنیتی و فیزیک پایگاههای نیروی هوایی ارتش همانی هست که آمریکایی ها قبل از انقلاب فراهم کردهاند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👍21❤6😁3🤬2🔥1
به دنبال جنگ اخیر و پیروزی شگفت آور جمهوری اسلامی بر اسرائیل آپشن جدید و مهمی که املاکی ها برای فروش خانه اضافه کردهاند، در حالی که خیابان و محلهای نیست که سپاه پاسداران در آن مقر و پایگاهی ایجاد نکرده باشد.
#سپرانسانی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#سپرانسانی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
😁23👍10❤1🔥1🤬1
#خبرفوری / ستاد کل نیروهای مسلح در نامهای به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح برای درج حقوق ایثارگری و شهید پرسنل کشته شده در جنگ اخبر رقم کشته شدگان نیروهای مسلح اعم از سپاه پاسداران، ارتش جمهوری اسلامی و انتظامی را ۲۸۵۳ نفر اعلام کرده که از این میان ۱۱۲۶ نفر آنان از سپاه پاسداران بوده است .
یک منبع ایران بریفینگ که به این نامه دسترسی داشته است گفته، اکنون یکی از معضلات ستاد کل نیروهای مسلح این است که در پرداخت فوق العاده به این خانوادههای شهدا مشکل داشته و در توانش نمیباشد.
بنابر مصوبه این ستادکل و موافقت مقامهای بالادستی چنانچه یکی از پرسنل نیروهای مسلح به شهادت برسند در اولین ماه آتی ضمن محاسبه حقوق با یک درجه رقمی معادل سه ماه حقوق وی نیز بصورت فوق العاده به خانواده وی پرداخت میشود، که با توجه به کشته شدن یکباره ۲۸۵۳ نفر اعتبار ویژهای برای آن وجود ندارد.
مقامهای جنهوری اسلامی تاکنون بصورت رسمی تعداد کشته شدگان نظامی را اعلام نکردهاند اما در اخبار غیر رسمی ۵۴ فرمانده ارشد و ۶۸ فرمانده میانی تاکنون نامشان در میان کشته شدگان احراز شده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
یک منبع ایران بریفینگ که به این نامه دسترسی داشته است گفته، اکنون یکی از معضلات ستاد کل نیروهای مسلح این است که در پرداخت فوق العاده به این خانوادههای شهدا مشکل داشته و در توانش نمیباشد.
بنابر مصوبه این ستادکل و موافقت مقامهای بالادستی چنانچه یکی از پرسنل نیروهای مسلح به شهادت برسند در اولین ماه آتی ضمن محاسبه حقوق با یک درجه رقمی معادل سه ماه حقوق وی نیز بصورت فوق العاده به خانواده وی پرداخت میشود، که با توجه به کشته شدن یکباره ۲۸۵۳ نفر اعتبار ویژهای برای آن وجود ندارد.
مقامهای جنهوری اسلامی تاکنون بصورت رسمی تعداد کشته شدگان نظامی را اعلام نکردهاند اما در اخبار غیر رسمی ۵۴ فرمانده ارشد و ۶۸ فرمانده میانی تاکنون نامشان در میان کشته شدگان احراز شده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👏18😁8❤4
ستاد فرماندهی کل سازمان بسیج (نیروی مقاومت بسیج سپاه) در بزرگراه بسیج (افسریه تهران) در حمله اسرائیل به طور کامل منهدم شد.
به این ستاد سه بار حمله هوایی شد و در آخرین حمله که همزمان با حمله به ستاد نیروی پدافند در بزرگراه تختی (قصرفیروزه) بود آسیب های سنگینی دیده و تقریبا به طور کامل نابود شده است.
در این حمله دست کم ۱۴۰ نیروی سپاه پاسداران و بسیج کشته شدهاند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
به این ستاد سه بار حمله هوایی شد و در آخرین حمله که همزمان با حمله به ستاد نیروی پدافند در بزرگراه تختی (قصرفیروزه) بود آسیب های سنگینی دیده و تقریبا به طور کامل نابود شده است.
در این حمله دست کم ۱۴۰ نیروی سپاه پاسداران و بسیج کشته شدهاند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👏25❤6👍1🔥1
Forwarded from ایران بریفینگ
https://www.instagram.com/irbr.news/
اخبار فوری و بعضی از گزارشهای تصویری ما در اینستاگرام منتشر میشود و اگر شما لطف کنید ما را در اینستاگرام دنبال کنید به مخاطبان بیشتری متا ما را پیشنهاد میکند.
از حمایت شما سپاسگزاریم
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤9👍1
در خاطرات #اکبر_هاشمی_رفسنجانی در ۱۰ تیر ۱۳۸۱ آمده است:
عصر آقایان شفیعى و تهرانى از وزارت اطلاعات آمدند؛ با ابراز نگرانى از مشاجرات [آقای علی یونسی]، وزیر اطلاعات و [محمد نیازی]، رئیس سازمان قضایى [نیروهای مسلح] گفتند، سازمان قضایى بنا دارد پروندههایى علیه [وزارت] اطلاعات، در خصوص کالاهاى ترانزیتى مطرح کند که مىتواند براى نظام خطرناک باشد. براى جلوگیرى از آن استمداد کردند و گفتند، آقاى یونسى اشتباه کرد که با آقای نیازى بر سر مسئله قتلهاى زنجیرهاى درگیر شد.
#خاطرات_هاشمی_رفسنجانی #قاچاق_مواد_مخدر
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
عصر آقایان شفیعى و تهرانى از وزارت اطلاعات آمدند؛ با ابراز نگرانى از مشاجرات [آقای علی یونسی]، وزیر اطلاعات و [محمد نیازی]، رئیس سازمان قضایى [نیروهای مسلح] گفتند، سازمان قضایى بنا دارد پروندههایى علیه [وزارت] اطلاعات، در خصوص کالاهاى ترانزیتى مطرح کند که مىتواند براى نظام خطرناک باشد. براى جلوگیرى از آن استمداد کردند و گفتند، آقاى یونسى اشتباه کرد که با آقای نیازى بر سر مسئله قتلهاى زنجیرهاى درگیر شد.
#خاطرات_هاشمی_رفسنجانی #قاچاق_مواد_مخدر
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
😁15👍1🔥1🤯1🤬1
یه عصا گرفته دستش با لباسهای چروک میره اینور و اور که بگه منومیخواستن بکشن، من جاسوس نیستم!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
😁42❤1👍1
نظامالدین موسوی، از فرماندهان سپاه پاسداران و نماینده پیشین مجلس گفت که شب حمله با ۱۰۰ سردار تماس گرفتند، اما هیچکس اماننامه قبول نکرد.
پیشتر واشینگتنپست با انتشار یک فایل صوتی از کارزار مخفیانه و گسترده اسرائیل که با هدف ارعاب فرماندهان نظامی ایجاده شد بود، گزارش داده بود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پیشتر واشینگتنپست با انتشار یک فایل صوتی از کارزار مخفیانه و گسترده اسرائیل که با هدف ارعاب فرماندهان نظامی ایجاده شد بود، گزارش داده بود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
😁29❤2👏1🤔1