≪ درود شریف ≫
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰى مُحَمَّدٍ وَّ عَلٰى اٰلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلٰى اِبْرَاهِيْمَ وَعَلٰى اٰلِ اِبْرَاهِيْمَ اِنَّكَ حَمِيْدٌ مَّجِيْدٌ٠
اَللّٰهُمَّ بَارِكْ عَلٰى مُحَمَّدٍ وَّ عَلٰى اٰلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلٰى اِبْرَاهِيْمَ وَعَلٰى اٰلِ اِبْرَاهِيْمَ اِنَّكَ حَمِيْدٌ مَّجِيْدٌ
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰى مُحَمَّدٍ وَّ عَلٰى اٰلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلٰى اِبْرَاهِيْمَ وَعَلٰى اٰلِ اِبْرَاهِيْمَ اِنَّكَ حَمِيْدٌ مَّجِيْدٌ٠
اَللّٰهُمَّ بَارِكْ عَلٰى مُحَمَّدٍ وَّ عَلٰى اٰلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلٰى اِبْرَاهِيْمَ وَعَلٰى اٰلِ اِبْرَاهِيْمَ اِنَّكَ حَمِيْدٌ مَّجِيْدٌ
اللَّهمَّ أخلِف علينا كلَّ ألمٍ عشناه بالخير والأجرِ في الدنيا والآخرة.
اللَّهمَّ احفظ قلوبَنا عامرةً بالإيمانِ لك واليقينِ بك، ولا تجعل بلاءَنا في دينِنا.
اللَّهمَّ أجرنا في مصائبِ الدُّنيا وأخلف لنا خيرًا منها.
اللَّهمَّ إنَّا نعوذ بك أن نقترفَ على أنفسِنا السُّوء أو نجرَّه إلى مسلم.
اللَّهمَّ انظر إلينا نظرةَ رضا، لا نشقى بعدَها أبدا.💙
اللَّهمَّ احفظ قلوبَنا عامرةً بالإيمانِ لك واليقينِ بك، ولا تجعل بلاءَنا في دينِنا.
اللَّهمَّ أجرنا في مصائبِ الدُّنيا وأخلف لنا خيرًا منها.
اللَّهمَّ إنَّا نعوذ بك أن نقترفَ على أنفسِنا السُّوء أو نجرَّه إلى مسلم.
اللَّهمَّ انظر إلينا نظرةَ رضا، لا نشقى بعدَها أبدا.💙
﴿قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴾
✍ تفسیر سوره یوسف آیه ۸۶ :
«گفت» یعقوب علیه‌السلام «جز این نیست که من شکایت غم و اندوه سخت خود را پیش‌خدا می‌برم».
بث: آنچه که به انسان از امور بسیار اندوه‌بار می‌رسد، به‌طوری که آن اندوه چنان سخت و دشوار است که او بر پنهان کردن آن قادر نیست.
پس «بث» بزرگترین و دشوارترین اندوه است.
«و از جانب خدا آنچه را که شما نمی‌دانید می‌دانم» از لطف و احسان وی و پاداش دادنش بر مصیبت.
به قولی: مراد یعقوب علیه‌السلام از این سخن، آگاهی‌اش از طریق وحی بر زنده بودن یوسف علیه‌السلام بود.
به قولی دیگر: مراد وی علمش به این حقیقت بود که رؤیای یوسف علیه‌السلام، رؤیایی راستین بوده است و حتما تحقق پیدا می‌کند.
✍ تفسیر سوره یوسف آیه ۸۶ :
«گفت» یعقوب علیه‌السلام «جز این نیست که من شکایت غم و اندوه سخت خود را پیش‌خدا می‌برم».
بث: آنچه که به انسان از امور بسیار اندوه‌بار می‌رسد، به‌طوری که آن اندوه چنان سخت و دشوار است که او بر پنهان کردن آن قادر نیست.
پس «بث» بزرگترین و دشوارترین اندوه است.
«و از جانب خدا آنچه را که شما نمی‌دانید می‌دانم» از لطف و احسان وی و پاداش دادنش بر مصیبت.
به قولی: مراد یعقوب علیه‌السلام از این سخن، آگاهی‌اش از طریق وحی بر زنده بودن یوسف علیه‌السلام بود.
به قولی دیگر: مراد وی علمش به این حقیقت بود که رؤیای یوسف علیه‌السلام، رؤیایی راستین بوده است و حتما تحقق پیدا می‌کند.
و اگر خدا بخواهد
خیری به تو برساند
هیچکس
نمیتواند فضل و لطف
او را از تو برگرداند.
خیری به تو برساند
هیچکس
نمیتواند فضل و لطف
او را از تو برگرداند.
💕 به سوی هویتی تسلیم ناپذیر
وظیفه دختر مسلمان است که به دین خود افتخار کرده و سر بلند کند؛ {وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}
(و سست مشوید و اندوهگین مباشید و شمایید غالب، اگر مسلمان هستید). ۱۳۹: آل‌عمران
با صراحت تمام می‌گوییم: \"دوران خجلت و پنهان‌کاری از تعلق به این دین و عمل به دستورات آن و دورى از محرمات آن، به پایان رسیده و دوران صراحت عمومی آغاز شده است\".
○ برای اینکه بتوانیم یک دختر را قانع بسازیم تا بالای فرهنگ و مذهب خود افتخار کند، باید موارد زیر را انجام دهیم:
1- مسلح ساختن او به دانش صحیح شرعی و کمک کردن او در به دست‌آوردن آن،
با دانش شرعی یک دختر مسلمان گمراهی گمراهان را آشکار می‌کند و از واقعیت نقشه‌های منافقانی‌که می‌خواهند او و خواهرانش را در حلقه‌های از شک و هوس پرورش دهند تا از دین و حیا و عفت‌شان آنها را محروم سازد، آگاه می‌شود… با علم شریعت دختر به مثابه کوهای بلند سر خود را بالا نگاه می‌دارد و هیچ شک وشبهه به او تاثیر نمی‌گذارد و باید آخرین تلاش خود را در میسر ساختن کسب علوم دینی برای زنان انجام دهیم، چه از طریق مدارس باشد یا تلویزیون و شبکات اجتماعی و در هیچ صورتی طلب علم را ترک نکنیم هر چند شرایط دشوار هم بوده باشد.
2- اینکه در اندیشه او زرع شود که افراد عاقل و منطقی فریب ظواهر باطل را نمی‌خورند؛ بلکه معیار و ارزش را برای انسان متناسب با قوت ذهن و قوت استدلال و نیکو کاری و فصاحت زبان او می‌دانند، از علی -رضی الله عنه- روایت شده که فرمود: "ارزش انسان در چیزی است که آنرا آموخته و تعلیم یافته" از این رو مسئولین باید از اندیشه دختران مفکورات نادرست طرفداران آزادی و غرب‌زدگان را بیرون کند.
از جمله‌ی این تصورات باطل
“مفهوم آزادی"؛ غرب کافر به نام آزادی شخصی و عدم قوامت مرد بالای زن، زن‌ها را به انحطاط ودوری از اخلاق نیک و دین کشاند؛ و به همین سبب میزان زنا، تجاوز جنسی و دزدی بالا رفت، و زنان مانند کالاها در بازار خرید و فروش می‌شوند و سپس به دور انداخته می شوند. دختر باید حقیقت آزادی را در اسلام خود درک کند: \"که انسان به گونه‌ی که پروردگارش او را امر کرده، مطابق قرآن، سنت و شریعت اسلامی زنده‌گی کند\".
🔗 دومین تصور غلط:
مفهوم و مراد لباس شرعی است، که از مظاهر و نشانه‌های زن مسلمان می‌باشد، پس اگر زن مسلمان لباس غربى به تن کرد بخاطر تقلید از زن غربى و شباهت به کفار -پس این همان خطرى است که ما از آن بیمناک‌ایم- زیرا شباهت به ظاهر منجر به شباهت در باطن، اخلاق، آداب و عقاید مى‌شود، ولى اگر دختر هدف اصلی لباس و حجاب را بداند و اینکه با این کار الله متعال را عبادت می‌کند و الله متعال وی‌را برای حفاظت او، پاکی قلب‌اش و نگهداشت او از قلب‌های بیمار مشروع ساخته می‌تواند با سر بلند به لباس و حجاب خود می‌بالد و فریب غرب مدعیان حقوق بشر را نمی‌خورد.
3- آموزش دادن برای دختران مسلمان چگونگی گفتگو و بحث بر اساس قدرت قناعت دادن از طریق استدلال و بیان، این امر با تدوین در برنامه‌های آموزشی مدارس انجام می‌شود، برنامه‌های که شخصیت دختر را برجسته می‌کند و به حل مسائل روانی، رفتاری و اجتماعی او کمک می‌کند که به او توانایی عزتمندِ به این دین و شناخت ویژگی‌ها و مزایای آن را می‌دهد و باید است که دختران مسلمان آماده آن کرده شوند البته با دادن فرصت نوشتن و ارائه مطالب در مجالس زنان و پالایش استعداد کسانی‌که قادر به تحمل دعوت هستند٫ با درس‌های شرعی، نشست‌های فشرده‌ی فرهنگی که بر نقش زنان در پاسخگویی به شبهات مدعیان آزادی و آگاه ساختن آنان از چالش‌های که زنان مسلمان در این عصر با آن روبرو هستند.
زنان در ارائه‌ی آنچه به دختران معاصر مربوط می‌شود نسبت به مردان توانمندتر اند و می‌توانند زنان همجنس خودرا قناعت دهند که فریب نخورند و می‌توانند که از مسائل مهم آنان را اطلاع سازند، اما این وقتی صورت می‌گیرد که دختران مسلمان علم، فقاهت و اخلاص داشته باشند، اگر در گذشته نیازی به چنین آمادگی نداشتیم ؛ امروز در خانه‌های خودمان مورد هجوم این شبهات قرار داریم .
بنابراین نیاز مبرمی برای آماده‌سازی دختران مسلمان به نحوی‌که متناسب با تغییرات اجتماعی معاصر باشد، که یکی از بزرگترین دلایل انحراف بسیاری از زنان است داریم.
4- آگاه ساختن دختر نسبت به فطرت و سرشت‌اش که خداوند او را بر آن آفریده و آگاه ساختن وی به نیازهای روانی و اجتماعی و نقش مؤثر او در جامعه، به ویژه در این عصر که انحرافات اخلاقی تهدیدی برای ملت تبدیل شده است.
وظیفه دختر مسلمان است که به دین خود افتخار کرده و سر بلند کند؛ {وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}
(و سست مشوید و اندوهگین مباشید و شمایید غالب، اگر مسلمان هستید). ۱۳۹: آل‌عمران
با صراحت تمام می‌گوییم: \"دوران خجلت و پنهان‌کاری از تعلق به این دین و عمل به دستورات آن و دورى از محرمات آن، به پایان رسیده و دوران صراحت عمومی آغاز شده است\".
○ برای اینکه بتوانیم یک دختر را قانع بسازیم تا بالای فرهنگ و مذهب خود افتخار کند، باید موارد زیر را انجام دهیم:
1- مسلح ساختن او به دانش صحیح شرعی و کمک کردن او در به دست‌آوردن آن،
با دانش شرعی یک دختر مسلمان گمراهی گمراهان را آشکار می‌کند و از واقعیت نقشه‌های منافقانی‌که می‌خواهند او و خواهرانش را در حلقه‌های از شک و هوس پرورش دهند تا از دین و حیا و عفت‌شان آنها را محروم سازد، آگاه می‌شود… با علم شریعت دختر به مثابه کوهای بلند سر خود را بالا نگاه می‌دارد و هیچ شک وشبهه به او تاثیر نمی‌گذارد و باید آخرین تلاش خود را در میسر ساختن کسب علوم دینی برای زنان انجام دهیم، چه از طریق مدارس باشد یا تلویزیون و شبکات اجتماعی و در هیچ صورتی طلب علم را ترک نکنیم هر چند شرایط دشوار هم بوده باشد.
2- اینکه در اندیشه او زرع شود که افراد عاقل و منطقی فریب ظواهر باطل را نمی‌خورند؛ بلکه معیار و ارزش را برای انسان متناسب با قوت ذهن و قوت استدلال و نیکو کاری و فصاحت زبان او می‌دانند، از علی -رضی الله عنه- روایت شده که فرمود: "ارزش انسان در چیزی است که آنرا آموخته و تعلیم یافته" از این رو مسئولین باید از اندیشه دختران مفکورات نادرست طرفداران آزادی و غرب‌زدگان را بیرون کند.
از جمله‌ی این تصورات باطل
“مفهوم آزادی"؛ غرب کافر به نام آزادی شخصی و عدم قوامت مرد بالای زن، زن‌ها را به انحطاط ودوری از اخلاق نیک و دین کشاند؛ و به همین سبب میزان زنا، تجاوز جنسی و دزدی بالا رفت، و زنان مانند کالاها در بازار خرید و فروش می‌شوند و سپس به دور انداخته می شوند. دختر باید حقیقت آزادی را در اسلام خود درک کند: \"که انسان به گونه‌ی که پروردگارش او را امر کرده، مطابق قرآن، سنت و شریعت اسلامی زنده‌گی کند\".
🔗 دومین تصور غلط:
مفهوم و مراد لباس شرعی است، که از مظاهر و نشانه‌های زن مسلمان می‌باشد، پس اگر زن مسلمان لباس غربى به تن کرد بخاطر تقلید از زن غربى و شباهت به کفار -پس این همان خطرى است که ما از آن بیمناک‌ایم- زیرا شباهت به ظاهر منجر به شباهت در باطن، اخلاق، آداب و عقاید مى‌شود، ولى اگر دختر هدف اصلی لباس و حجاب را بداند و اینکه با این کار الله متعال را عبادت می‌کند و الله متعال وی‌را برای حفاظت او، پاکی قلب‌اش و نگهداشت او از قلب‌های بیمار مشروع ساخته می‌تواند با سر بلند به لباس و حجاب خود می‌بالد و فریب غرب مدعیان حقوق بشر را نمی‌خورد.
3- آموزش دادن برای دختران مسلمان چگونگی گفتگو و بحث بر اساس قدرت قناعت دادن از طریق استدلال و بیان، این امر با تدوین در برنامه‌های آموزشی مدارس انجام می‌شود، برنامه‌های که شخصیت دختر را برجسته می‌کند و به حل مسائل روانی، رفتاری و اجتماعی او کمک می‌کند که به او توانایی عزتمندِ به این دین و شناخت ویژگی‌ها و مزایای آن را می‌دهد و باید است که دختران مسلمان آماده آن کرده شوند البته با دادن فرصت نوشتن و ارائه مطالب در مجالس زنان و پالایش استعداد کسانی‌که قادر به تحمل دعوت هستند٫ با درس‌های شرعی، نشست‌های فشرده‌ی فرهنگی که بر نقش زنان در پاسخگویی به شبهات مدعیان آزادی و آگاه ساختن آنان از چالش‌های که زنان مسلمان در این عصر با آن روبرو هستند.
زنان در ارائه‌ی آنچه به دختران معاصر مربوط می‌شود نسبت به مردان توانمندتر اند و می‌توانند زنان همجنس خودرا قناعت دهند که فریب نخورند و می‌توانند که از مسائل مهم آنان را اطلاع سازند، اما این وقتی صورت می‌گیرد که دختران مسلمان علم، فقاهت و اخلاص داشته باشند، اگر در گذشته نیازی به چنین آمادگی نداشتیم ؛ امروز در خانه‌های خودمان مورد هجوم این شبهات قرار داریم .
بنابراین نیاز مبرمی برای آماده‌سازی دختران مسلمان به نحوی‌که متناسب با تغییرات اجتماعی معاصر باشد، که یکی از بزرگترین دلایل انحراف بسیاری از زنان است داریم.
4- آگاه ساختن دختر نسبت به فطرت و سرشت‌اش که خداوند او را بر آن آفریده و آگاه ساختن وی به نیازهای روانی و اجتماعی و نقش مؤثر او در جامعه، به ویژه در این عصر که انحرافات اخلاقی تهدیدی برای ملت تبدیل شده است.
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ ۞َ و عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ ۞ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهيمَ ۞ وَ عَلَى آلَ إِبْرَاهِيمَ ۞ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ ۞
اَللَّهُمَّ بَارِكَ عَلَى مُحَمَّدٍ ۞ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ ۞ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إبرَاهِيمَ ۞ وَ عَلَى آلِ إِبْرَاهَيمَ ۞ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ ۞
اَللَّهُمَّ بَارِكَ عَلَى مُحَمَّدٍ ۞ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ ۞ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إبرَاهِيمَ ۞ وَ عَلَى آلِ إِبْرَاهَيمَ ۞ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ ۞
چهار ناظر :
🔍هر لحظه و هر زمان، چهار ناظر نظاره گر اعمال ما هستند ،روز قیامت برما شهادت خواهند داد
1⃣ ناظر اول؛ الله جل جلاله
ألَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری؛ آیا انسان نمی داند که الله او را نگاه می کند؟ (علق/۱۴)
2⃣ ناظر دوم؛ ملائک:
ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید؛ از شما حرکتی سر نمی زند مگر اینکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند! (ق/۱۸)
3⃣ سومین ناظر؛ زمین:
یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛ در آن روز، زمین هرچیزی را که دیده، بیان می کند. (زلزال/۴)
4⃣ چهارمین ناظر؛ اعضاء و جوارح:
تکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ؛ در آن روز، دست‌ها و پاها شهادت می‌دهند که چه کاری کرده‌اند. (یس/۶۵)
🔍هر لحظه و هر زمان، چهار ناظر نظاره گر اعمال ما هستند ،روز قیامت برما شهادت خواهند داد
1⃣ ناظر اول؛ الله جل جلاله
ألَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری؛ آیا انسان نمی داند که الله او را نگاه می کند؟ (علق/۱۴)
2⃣ ناظر دوم؛ ملائک:
ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید؛ از شما حرکتی سر نمی زند مگر اینکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند! (ق/۱۸)
3⃣ سومین ناظر؛ زمین:
یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛ در آن روز، زمین هرچیزی را که دیده، بیان می کند. (زلزال/۴)
4⃣ چهارمین ناظر؛ اعضاء و جوارح:
تکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ؛ در آن روز، دست‌ها و پاها شهادت می‌دهند که چه کاری کرده‌اند. (یس/۶۵)
برای داشتن یک زندگی سالم و پایدار، وجود این دو اهرم مهم و ارزشمند لازمی است: ۱- تحمل، ۲- گذشت.
خشم و عصبانیت، یک واکنش طبیعی در فطرت هر انسان است و حتی پیامبر عزیز و نازنین‌مانﷺ هم برخی اوقات سخت خشمگین می‌شدند. پس مهم‌ترین راه مقابله با این چالش خطرناک، تحمل‌کردن است.
همچنین وجود برخی از اتفاقات، برخوردها، واکنش‌ها و بگومگوها در هر زندگی و رابطه‌ای یک امر عادی و طبیعی و حتی گاهی الزامی است. پس باید سعۀ صدر داشته باشیم و بتوانیم این امور را تحمل کنیم و با اغماض و تجاهل از کنارش بگذریم و نادیده بگیریم.
از سوی دیگر، به‌جز انبیا علیهم‌السلام هیچ‌یک از انسان‌ها معصوم نبوده و نیستند و بر مبنای سرشت و طبیعت انسانی‌شان گاهاً دچار اشتباه، لغزش و خطاهای بزرگ و کوچکی می‌شوند. بنابراین، انسان عاقل با هر اشتباه و خطایی کلنجار نمی‌رود و از کاه کوه نساخته با مهربانی و بزرگواری، اشتباهات دیگران را فراموش می‌کند و می‌بخشد.
✍ خلیل الرحمن خباب
#نبشته_ها
خشم و عصبانیت، یک واکنش طبیعی در فطرت هر انسان است و حتی پیامبر عزیز و نازنین‌مانﷺ هم برخی اوقات سخت خشمگین می‌شدند. پس مهم‌ترین راه مقابله با این چالش خطرناک، تحمل‌کردن است.
همچنین وجود برخی از اتفاقات، برخوردها، واکنش‌ها و بگومگوها در هر زندگی و رابطه‌ای یک امر عادی و طبیعی و حتی گاهی الزامی است. پس باید سعۀ صدر داشته باشیم و بتوانیم این امور را تحمل کنیم و با اغماض و تجاهل از کنارش بگذریم و نادیده بگیریم.
از سوی دیگر، به‌جز انبیا علیهم‌السلام هیچ‌یک از انسان‌ها معصوم نبوده و نیستند و بر مبنای سرشت و طبیعت انسانی‌شان گاهاً دچار اشتباه، لغزش و خطاهای بزرگ و کوچکی می‌شوند. بنابراین، انسان عاقل با هر اشتباه و خطایی کلنجار نمی‌رود و از کاه کوه نساخته با مهربانی و بزرگواری، اشتباهات دیگران را فراموش می‌کند و می‌بخشد.
✍ خلیل الرحمن خباب
#نبشته_ها
﴿قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴾
✍ تفسیر سوره یوسف آیه ۸۶ :
«گفت» یعقوب علیه‌السلام «جز این نیست که من شکایت غم و اندوه سخت خود را پیش‌خدا می‌برم».
بث: آنچه که به انسان از امور بسیار اندوه‌بار می‌رسد، به‌طوری که آن اندوه چنان سخت و دشوار است که او بر پنهان کردن آن قادر نیست.
پس «بث» بزرگترین و دشوارترین اندوه است.
«و از جانب خدا آنچه را که شما نمی‌دانید می‌دانم» از لطف و احسان وی و پاداش دادنش بر مصیبت.
به قولی: مراد یعقوب علیه‌السلام از این سخن، آگاهی‌اش از طریق وحی بر زنده بودن یوسف علیه‌السلام بود.
به قولی دیگر: مراد وی علمش به این حقیقت بود که رؤیای یوسف علیه‌السلام، رؤیایی راستین بوده است و حتما تحقق پیدا می‌کند.
✍ تفسیر سوره یوسف آیه ۸۶ :
«گفت» یعقوب علیه‌السلام «جز این نیست که من شکایت غم و اندوه سخت خود را پیش‌خدا می‌برم».
بث: آنچه که به انسان از امور بسیار اندوه‌بار می‌رسد، به‌طوری که آن اندوه چنان سخت و دشوار است که او بر پنهان کردن آن قادر نیست.
پس «بث» بزرگترین و دشوارترین اندوه است.
«و از جانب خدا آنچه را که شما نمی‌دانید می‌دانم» از لطف و احسان وی و پاداش دادنش بر مصیبت.
به قولی: مراد یعقوب علیه‌السلام از این سخن، آگاهی‌اش از طریق وحی بر زنده بودن یوسف علیه‌السلام بود.
به قولی دیگر: مراد وی علمش به این حقیقت بود که رؤیای یوسف علیه‌السلام، رؤیایی راستین بوده است و حتما تحقق پیدا می‌کند.
📜 از ابن عمر رضی الله عنهما پرسیدند:
- آیا اصحاب پیامبر - ﷺ - می‌خندیدند؟ فرمود: بلی، ولی ايمان در دل‌های شان بزرگتر از كوه‌ها بود.
📚 [جامع معمر (٢٠٤٤٦)].
- آیا اصحاب پیامبر - ﷺ - می‌خندیدند؟ فرمود: بلی، ولی ايمان در دل‌های شان بزرگتر از كوه‌ها بود.
📚 [جامع معمر (٢٠٤٤٦)].
اللَّهمَّ أخلِف علينا كلَّ ألمٍ عشناه بالخير والأجرِ في الدنيا والآخرة.
اللَّهمَّ احفظ قلوبَنا عامرةً بالإيمانِ لك واليقينِ بك، ولا تجعل بلاءَنا في دينِنا.
اللَّهمَّ أجرنا في مصائبِ الدُّنيا وأخلف لنا خيرًا منها.
اللَّهمَّ إنَّا نعوذ بك أن نقترفَ على أنفسِنا السُّوء أو نجرَّه إلى مسلم.
اللَّهمَّ انظر إلينا نظرةَ رضا، لا نشقى بعدَها أبدا.💙
اللَّهمَّ احفظ قلوبَنا عامرةً بالإيمانِ لك واليقينِ بك، ولا تجعل بلاءَنا في دينِنا.
اللَّهمَّ أجرنا في مصائبِ الدُّنيا وأخلف لنا خيرًا منها.
اللَّهمَّ إنَّا نعوذ بك أن نقترفَ على أنفسِنا السُّوء أو نجرَّه إلى مسلم.
اللَّهمَّ انظر إلينا نظرةَ رضا، لا نشقى بعدَها أبدا.💙
💬 #الگو_برای_دیگران
خودت الگو باش!
خودت را الگوی برای دیگران بساز
تلاش کن تا در خانواده و جامعه ات و حتی در کاری‌که انجامش می‌دهی الگو باشی…
- نگو الگو های خوب دیگری غیر از من هستند
چی اشکالی دارد که در نیکی‌ها به عنوان الگو با هم به رقابت بپردازیم؟
شعار دائمی خود این را قرار بده: "وَجَعَلنَا لِلمُتَّقِینَ إِمَامًا" (و ما را پیشوای پرهیزگاران قرار بده)
چی بهتر است اینکه الگوی نیکوکاران باشی "إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ" (همانا گرامی‌ترین شما نزد الله با تقواترین شماست)
- نگو هنوز جوان یا ضعیف هستم
الگو بودن به سن و تجربه و فهم ارتباط ندارد
راز الگو بودن در تحت تاثیر قرار دادن دیگران است..
همه می‌توانند این کار را انجام دهند: جوانان و دختران، مردان و زنان.
الگوی نیک و تاثیرگذار، اولین کلید تربیه موثر است.
#رمز
خودت الگو باش!
خودت را الگوی برای دیگران بساز
تلاش کن تا در خانواده و جامعه ات و حتی در کاری‌که انجامش می‌دهی الگو باشی…
- نگو الگو های خوب دیگری غیر از من هستند
چی اشکالی دارد که در نیکی‌ها به عنوان الگو با هم به رقابت بپردازیم؟
شعار دائمی خود این را قرار بده: "وَجَعَلنَا لِلمُتَّقِینَ إِمَامًا" (و ما را پیشوای پرهیزگاران قرار بده)
چی بهتر است اینکه الگوی نیکوکاران باشی "إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ" (همانا گرامی‌ترین شما نزد الله با تقواترین شماست)
- نگو هنوز جوان یا ضعیف هستم
الگو بودن به سن و تجربه و فهم ارتباط ندارد
راز الگو بودن در تحت تاثیر قرار دادن دیگران است..
همه می‌توانند این کار را انجام دهند: جوانان و دختران، مردان و زنان.
الگوی نیک و تاثیرگذار، اولین کلید تربیه موثر است.
#رمز
-
لا يسيء الظن بك من عَرَفك بقلبه، لا بعينه")
به تو گمان بد نمیبرد شخصی که
تو را باقلبش شناخته است نه با چشمانش ...
لا يسيء الظن بك من عَرَفك بقلبه، لا بعينه")
به تو گمان بد نمیبرد شخصی که
تو را باقلبش شناخته است نه با چشمانش ...
رسول خدا صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: حسادت جایز نیست مگر در دو چیز، مردی که خدا قرآن را به او عطا کرده باشد و شب و روز قرآن بخواند و مردی که خداوند مال و ثروت به او عنایت کرده باشد و شب و روز در راه خدا خرج نماید.
رواه بخاری و مسلم.
رواه بخاری و مسلم.
غفلت از یاد الله سبحانه و تعالی و تلاوت نکردن قرآن، از اسباب و لوازم تسلط شیطان بر انسان و افزایش وسواس، اضطراب، پریشانی و اندوه است.
[ابن باز]
[ابن باز]
از میان کسانی که قرآن را حفظ می‌کنند:
گروهی هستند که آن را برای احکام قرائت و صحت ادای آن حفظ می‌کنند؛
گروهی هستند که آن را برای شرائع و فقه حفظ می‌نمایند؛
گروهی دیگر آن را برای تفسیر و معانی آن حفظ می‌کنند؛
عده‌ای به نیّت فصاحت و بلاغتش حفظ می‌کنند؛
و حتی عده‌ای از ملحدین آن را به خاطر نظر در شگفتی شأنش حفظ می‌کنند؛
پس چگونه برای این همّت‌های متفاوت و نظرات مخالف با وجود زیادی تعدادشان، تفاوت سرزمین‌هایشان و اختلاف اهدافشان ممکن است که برای تغییر و تبدیل و کتمان قرآن با هم توافق (و تبانی) کنند؟!
📚إعجاز القرآن للباقلانی، ص1
گروهی هستند که آن را برای احکام قرائت و صحت ادای آن حفظ می‌کنند؛
گروهی هستند که آن را برای شرائع و فقه حفظ می‌نمایند؛
گروهی دیگر آن را برای تفسیر و معانی آن حفظ می‌کنند؛
عده‌ای به نیّت فصاحت و بلاغتش حفظ می‌کنند؛
و حتی عده‌ای از ملحدین آن را به خاطر نظر در شگفتی شأنش حفظ می‌کنند؛
پس چگونه برای این همّت‌های متفاوت و نظرات مخالف با وجود زیادی تعدادشان، تفاوت سرزمین‌هایشان و اختلاف اهدافشان ممکن است که برای تغییر و تبدیل و کتمان قرآن با هم توافق (و تبانی) کنند؟!
📚إعجاز القرآن للباقلانی، ص1
هیچ عمل نیکی را نادیده نگیریم؛ همواره تکاپو و تلاش داشته باشیم و برای آخرت‌مان از کاه کوه بسازیم!
اگر می‌گویند: «نماز صبح از جماعت می‌مانی و حالا شرم نکرده آمده قرآن می‌خوانی یا تسبیح به دست گرفته صوفی شده‌ای!!»،
به حرف‌های‌شان اهمیت ندهید و با خود بگویید: «اگر به‌خاطر ضعف بندگی‌ام نماز صبح را از دست دادم و شیطان را خوشحال کردم، نباید برای بار دوم این دشمن مکار را خوشحال نمایم و تلاوت قرآن و ذکر پروردگار را ترک کنم.
اگر یک‌بار شکست خوردم، نباید شکست دوم را به‌راحتی بپذیرم!».
مردم همیشه حرفی برای گفتن دارند و حرف‌های آنها نیست که آخرت شما را تضمین کند، بلکه تلاش بندگی خودتان است که در آن‌روز سخت و هولناک دست‌گیرتان خواهد بود.
همچنین هیچ گناهی را هم کوچک نشماریم، هرچند که به‌نظر خیلی ناچیز برسد؛ چون قطره‌قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود!
اگر می‌گویند: «دیگران تریاک و هروئین می‌کشند، تو بیا فقط یک نخ سیگار بکش! دیگران به دیسکوها و روسپی‌خانه‌ها می‌روند، تو بیا فقط به دختران شهر به چشم خواهر ببین! اگر دیگران فیلم‌های مبتذل و شهوانی می‌بینند، تو بیا فقط یک فیلم جنگی و ماجراجویی ببین!»،
به این‌ها اهمیت ندهید و با خود بگویید: «من امروز در حال پرکردن نامۀ اعمالم هستم و فرقی نمی‌کند که این گناه بزرگ است یا کوچک!».
اگر در یک حفره و گدال چه سنگریزه‌های کوچکی بیندازیم، چه سنگ‌ها و صخره‌های بزرگی را، در نهایت پر خواهد شد. اگر در یک صفحۀ خالی، چه خط بنویسیم و نقاشی کنیم یا فقط نقطه‌گذاری نماییم و خط‌خطی کنیم، در هر صورت سرانجام کاغذ سیاه خواهد شد!
قلب انسان نیز چنین است؛ چه گناهان کوچکی انجام دهیم، چه گناهانی بزرگی، در نهایت رفته‌رفته سیاه می‌شود و شعله‌ها و شراره‌های ایمان در وجودمان ضعیف می‌گردد و سرانجام بر دل‌مان مهر زده می‌شود. پناه بر خدا!
افراد زیادی را می‌شناسیم که از یک نخ سیگار شروع کرده بودند و حالا کارتن‌خواب شده‌اند.
فقط نماز صبح‌شان ترک می‌شد، حالا سکولار و ملحد شده‌اند.
فقط از باغ‌های مردم بدون اجازه میوه می‌چیدند، حالا از بانک‌ها و شرکت‌ها دزدی می‌کنند.
وقتی برای بار اول گناهی را انجام می‌دهیم، دست‌وپای‌مان می‌لرزد و بی‌قرار و مضطرب می‌شویم، بار دوم این اضطراب‌مان اندکی کم می‌شود و رفته‌رفته هرچقدر به انجام آن ادامه دهیم، جسورتر و بی‌باک‌تر می‌شویم و دیگر نعوذ بالله در وقت ارتکاب آن خدا را فراموش می‌کنیم و حتی اگر به یاد آوردیم هم دست‌بردار نمی‌شویم!
✍ خلیل الرحمن خباب
#نبشته_ها
اگر می‌گویند: «نماز صبح از جماعت می‌مانی و حالا شرم نکرده آمده قرآن می‌خوانی یا تسبیح به دست گرفته صوفی شده‌ای!!»،
به حرف‌های‌شان اهمیت ندهید و با خود بگویید: «اگر به‌خاطر ضعف بندگی‌ام نماز صبح را از دست دادم و شیطان را خوشحال کردم، نباید برای بار دوم این دشمن مکار را خوشحال نمایم و تلاوت قرآن و ذکر پروردگار را ترک کنم.
اگر یک‌بار شکست خوردم، نباید شکست دوم را به‌راحتی بپذیرم!».
مردم همیشه حرفی برای گفتن دارند و حرف‌های آنها نیست که آخرت شما را تضمین کند، بلکه تلاش بندگی خودتان است که در آن‌روز سخت و هولناک دست‌گیرتان خواهد بود.
همچنین هیچ گناهی را هم کوچک نشماریم، هرچند که به‌نظر خیلی ناچیز برسد؛ چون قطره‌قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود!
اگر می‌گویند: «دیگران تریاک و هروئین می‌کشند، تو بیا فقط یک نخ سیگار بکش! دیگران به دیسکوها و روسپی‌خانه‌ها می‌روند، تو بیا فقط به دختران شهر به چشم خواهر ببین! اگر دیگران فیلم‌های مبتذل و شهوانی می‌بینند، تو بیا فقط یک فیلم جنگی و ماجراجویی ببین!»،
به این‌ها اهمیت ندهید و با خود بگویید: «من امروز در حال پرکردن نامۀ اعمالم هستم و فرقی نمی‌کند که این گناه بزرگ است یا کوچک!».
اگر در یک حفره و گدال چه سنگریزه‌های کوچکی بیندازیم، چه سنگ‌ها و صخره‌های بزرگی را، در نهایت پر خواهد شد. اگر در یک صفحۀ خالی، چه خط بنویسیم و نقاشی کنیم یا فقط نقطه‌گذاری نماییم و خط‌خطی کنیم، در هر صورت سرانجام کاغذ سیاه خواهد شد!
قلب انسان نیز چنین است؛ چه گناهان کوچکی انجام دهیم، چه گناهانی بزرگی، در نهایت رفته‌رفته سیاه می‌شود و شعله‌ها و شراره‌های ایمان در وجودمان ضعیف می‌گردد و سرانجام بر دل‌مان مهر زده می‌شود. پناه بر خدا!
افراد زیادی را می‌شناسیم که از یک نخ سیگار شروع کرده بودند و حالا کارتن‌خواب شده‌اند.
فقط نماز صبح‌شان ترک می‌شد، حالا سکولار و ملحد شده‌اند.
فقط از باغ‌های مردم بدون اجازه میوه می‌چیدند، حالا از بانک‌ها و شرکت‌ها دزدی می‌کنند.
وقتی برای بار اول گناهی را انجام می‌دهیم، دست‌وپای‌مان می‌لرزد و بی‌قرار و مضطرب می‌شویم، بار دوم این اضطراب‌مان اندکی کم می‌شود و رفته‌رفته هرچقدر به انجام آن ادامه دهیم، جسورتر و بی‌باک‌تر می‌شویم و دیگر نعوذ بالله در وقت ارتکاب آن خدا را فراموش می‌کنیم و حتی اگر به یاد آوردیم هم دست‌بردار نمی‌شویم!
✍ خلیل الرحمن خباب
#نبشته_ها
ما خودمان نیاز به کمک داریم و دیگران هم نیاز به کمک دارند. هیچ‌کدام از ما به تنبیه نیاز نداریم و هنگامی که از کسی خشمگین می‌شوید و دچار رنج هستید، نکوشید با انجام کاری و یا گفتن سخنی او را تنبیه کنید؛ چرا که رنج‌های بسیاری نیز درون او وجود دارد و او هم دچار رنج است. پس تنبیه او به هیچ وجه شرایط را بهبود نمی‌بخشد.
#تیچ_نات_هان
#نیلوفر_و_مرداب
🆔 @ghalatnanevisimm
#تیچ_نات_هان
#نیلوفر_و_مرداب
🆔 @ghalatnanevisimm