💠⭕️سن واقعی شما چقدر است؟ یک تقویم جدید
حسام ایپکچی؛ انسان پژوه و حقوقدان معاصر
اگر از تو بپرسند چقدر عمر کردهای، چه پاسخ خواهی داد؟ مثلاً بگوییم زمین فلانقدر به دور خود و فلان میزان به گِرد خورشید گردیده، خب! که چه؟ اینها که سنِ زمین است. تو چقدر عمر کردهای؟ من چقدر عمر کردهام؟ اینجاست که آدمی شبیه درخت میشود. مانند تنهای ازنیمبریده که باید حلقههایش را بشماریم تا بدانیم چند سال عمر کرده و هر خط گواهِ سالی است؛ آنگاه باید برای کشفِ سن آدم نیز شکستگیهای قلبش را بشماریم.
آدمها بهاندازه شکستنهایشان سن دارند. نه اینکه تصور کنید میخواهم قطعهای شاعرانه برایتان بنویسم. نه! حکایتِ همان جوجهای است که از موعد شکستن تخم، زاده میشود و انگار انسان در تخم هزارلایهای نهاده شده که به عدد شکستن، رُستن دارد. ما به عدد شکستنها زاده میشویم! (به نقل از حسام ایپکچی)
💠⭕️تحلیل از آکادمی جام:
جالب است که بدانیم در آموزه های مسیحی و اسلامی، شکسته شدن و دوباره زاده شدن آمده است. در آموزه های مسیحی آمده است: ملکوت خداوند را نخواهید دید مگر آن کسی که از نو زاده شويد و در آموزه های اسلامی آمده است که بمیرید قبل از آنکه میرانده شوید.
به همین خاطر است مولانا می گوید از جمادی مردم و نامی شد (از موجودی بی جان مردم و به موجودی جاندار-گیاه- تبدیل شدم) وز نما مردم به حیوان سرزدم (سپس از گیاه مردم به حیوان رسیدم) مردم از حیوانی و آدم شدم (از حیوانیت مردم و سر از آدمیت درآوردم) پس چه ترسم؟ کی ز مردن کم شدم؟ (پس چرا باید از مرگ بترسم که هر بار که مردم، به من چیزی افزوده شد)
به همین خاطر می گوید که سفر بعدی من عبور از انسانیت به سمت ملکه شدن و به خدا رسیدن است.
اگر اینگونه به انسان بنگریم که انسان موجودی است همچون جوجه درون تخمی هزار لایه. آنگاه شکسته شدن، نه فاجعه که فرصت است. هر شکستی حتی شکست در زندگی مشترک، کسبوکار، شکست عاطفی میتواند زمینهساز تولدی بزرگتر و پوستاندازی باشد. به شرط آنکه بدانیم شکستها و شکستنها بد نیستند و زمینهساز رهایی از پوسته قبلی. لازم نیست برای شکست خوردن تلاش کنیم، فقط کافیاست که نگاهمان را به شکستها عوض کنیم. حالا جواب بدهید، سن واقعی شما چقدر است؟ آخرین باری که شکستید و رها شدید و یک گام به بالاتر رفتید کی بوده است؟
آکادمی جام؛
جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانهها دنبال کنید:
اینستاگرام | لینکدین | بله | ایتا | سروش
@JaamAcademy
حسام ایپکچی؛ انسان پژوه و حقوقدان معاصر
اگر از تو بپرسند چقدر عمر کردهای، چه پاسخ خواهی داد؟ مثلاً بگوییم زمین فلانقدر به دور خود و فلان میزان به گِرد خورشید گردیده، خب! که چه؟ اینها که سنِ زمین است. تو چقدر عمر کردهای؟ من چقدر عمر کردهام؟ اینجاست که آدمی شبیه درخت میشود. مانند تنهای ازنیمبریده که باید حلقههایش را بشماریم تا بدانیم چند سال عمر کرده و هر خط گواهِ سالی است؛ آنگاه باید برای کشفِ سن آدم نیز شکستگیهای قلبش را بشماریم.
آدمها بهاندازه شکستنهایشان سن دارند. نه اینکه تصور کنید میخواهم قطعهای شاعرانه برایتان بنویسم. نه! حکایتِ همان جوجهای است که از موعد شکستن تخم، زاده میشود و انگار انسان در تخم هزارلایهای نهاده شده که به عدد شکستن، رُستن دارد. ما به عدد شکستنها زاده میشویم! (به نقل از حسام ایپکچی)
💠⭕️تحلیل از آکادمی جام:
جالب است که بدانیم در آموزه های مسیحی و اسلامی، شکسته شدن و دوباره زاده شدن آمده است. در آموزه های مسیحی آمده است: ملکوت خداوند را نخواهید دید مگر آن کسی که از نو زاده شويد و در آموزه های اسلامی آمده است که بمیرید قبل از آنکه میرانده شوید.
به همین خاطر است مولانا می گوید از جمادی مردم و نامی شد (از موجودی بی جان مردم و به موجودی جاندار-گیاه- تبدیل شدم) وز نما مردم به حیوان سرزدم (سپس از گیاه مردم به حیوان رسیدم) مردم از حیوانی و آدم شدم (از حیوانیت مردم و سر از آدمیت درآوردم) پس چه ترسم؟ کی ز مردن کم شدم؟ (پس چرا باید از مرگ بترسم که هر بار که مردم، به من چیزی افزوده شد)
به همین خاطر می گوید که سفر بعدی من عبور از انسانیت به سمت ملکه شدن و به خدا رسیدن است.
اگر اینگونه به انسان بنگریم که انسان موجودی است همچون جوجه درون تخمی هزار لایه. آنگاه شکسته شدن، نه فاجعه که فرصت است. هر شکستی حتی شکست در زندگی مشترک، کسبوکار، شکست عاطفی میتواند زمینهساز تولدی بزرگتر و پوستاندازی باشد. به شرط آنکه بدانیم شکستها و شکستنها بد نیستند و زمینهساز رهایی از پوسته قبلی. لازم نیست برای شکست خوردن تلاش کنیم، فقط کافیاست که نگاهمان را به شکستها عوض کنیم. حالا جواب بدهید، سن واقعی شما چقدر است؟ آخرین باری که شکستید و رها شدید و یک گام به بالاتر رفتید کی بوده است؟
آکادمی جام؛
جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانهها دنبال کنید:
اینستاگرام | لینکدین | بله | ایتا | سروش
@JaamAcademy
❤34👍14👌6
  This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  💠⭕️از تو چه پنهان دردم و درمانم تویی
در غم هجران راحت این جانم تویی
از همه عالم دورم و نزدیکم به تو
در دل آتش مژدهی بارانم تویی
یادت هست آن شب
که خزان به جهانم زد
نفست چو بهار آمد
که جوانه زدم باز
چشمت خورشید است
تو مرا بِرهان از شب
گلِ خنده نشان بر لب
که سحر شود آغاز
یادت هست، رضا ملکزاده
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید
تلگرام|اینستاگرام|لینکدین|بله|ایتا|سروش
@JaamAcademy
در غم هجران راحت این جانم تویی
از همه عالم دورم و نزدیکم به تو
در دل آتش مژدهی بارانم تویی
یادت هست آن شب
که خزان به جهانم زد
نفست چو بهار آمد
که جوانه زدم باز
چشمت خورشید است
تو مرا بِرهان از شب
گلِ خنده نشان بر لب
که سحر شود آغاز
یادت هست، رضا ملکزاده
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید
تلگرام|اینستاگرام|لینکدین|بله|ایتا|سروش
@JaamAcademy
❤12👍4
  💠⭕️تکنیک خروج از قبرستان
استاد مسعود ریاعی، پژوهشگر و معلم معناگرا
⭐️ اگر مدام گذشته را بیاد آوری، اگر گذشته را مرتب با ذهنت بپرورانی، این یعنی گذشته هنوز نگذشته است. همه ما گرفتار “گذشتهای که نگذشته” است هستیم. زندگیِ ما یکسره در گذشته میگذرد. حتی آیندهمان هم تبدیل به گذشته شده است. ذهنهای ما هر کدام به نوعی حمال گذشتهاند. ۵ نشانه اینکه همه ما حمال گذشته هستیم:
۱) میخواهیم افتخار کنیم به چیزی در گذشته افتخار میکنیم.
۲) میخواهیم مثالی بیاوریم از گذشته مثال میآوریم.
۳) میخواهیم استدلال کنیم از دانستگیهای گذشته دلیل میآوریم.
۴) میخواهیم لذت ببریم باز لذتهای گذشته را به یاد آورده و الگو قرار میدهیم.
۵) حتی رؤیاها و آرزوهایمان نیز همگی ریشه از گذشته گرفتهاند. این گذشتهٔ نگذشته است که خود را مدام در آیندهمان تکرار میکند. زیرا ما از درون اسیر و دربند گذشتهایم.
در واقع این گذشتههای ماست که ما را به عمل وا میدارد و اینسو و آنسو میبرد. پس بدیهی است که هیچگاه چیز جدیدی نبینیم و نشنویم. زندگیمان تکراری شود و هیچگاه هیچ اتفاق نو و در خور و روحافزایی رخ ندهد. زیرا کالبدهای ذهنی و عاطفیِ ما تبدیل به ماشینهای حمال گذشته شدهاند.(به نقل از کانال مسعود ریاعی)
💠⭕️خروج از قبرستان گذشته، چگونه؟
ذهن ما همواره نباید حمال گذشته باشد. برای این امر راه های زیادی برشمرده اند. ۶ مورد را با هم مرور می کنیم:
۱) خاطرات جدیدی بسازید تا بتوانند جای خاطرات بد را در ذهن شما بگیرند.
۲) بپذیرید که نمیتوانید گذشته را تغییر دهید. صلح با گذشته باعث می شود که گذشته از ذهن شما پیاده شود.
۳) کینهها و افکار منفی راجع به دیگران همچون زباله زندگیمان را کثیف میکند و بخشش، این زبالهها را پاک خواهد کرد.
۴) شکرگزاری انجام دهید تا بتوانید به جای گذشته به خوبی روی زمان حال تمرکز کنید.
۵) به جای چرایی منفی (پرسیدن اینکه چرا این اتفاق برای من افتاد)، به چگونگی مثبت(چگونه می توانم تغییر مثبتی ایجاد کنم یا درس آموخته سازنده ای بگیرم) مهاجرت کنید.
۶) اتصال به خداوند به عنوان امری متعالی که ما را فراتر از گرفتاری های روزمره زندگی می برد(رفرنس یک، دو، سه و چهار).
آکادمی جام؛
جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانهها دنبال کنید:
اینستاگرام | لینکدین | بله | ایتا | سروش
@JaamAcademy
استاد مسعود ریاعی، پژوهشگر و معلم معناگرا
⭐️ اگر مدام گذشته را بیاد آوری، اگر گذشته را مرتب با ذهنت بپرورانی، این یعنی گذشته هنوز نگذشته است. همه ما گرفتار “گذشتهای که نگذشته” است هستیم. زندگیِ ما یکسره در گذشته میگذرد. حتی آیندهمان هم تبدیل به گذشته شده است. ذهنهای ما هر کدام به نوعی حمال گذشتهاند. ۵ نشانه اینکه همه ما حمال گذشته هستیم:
۱) میخواهیم افتخار کنیم به چیزی در گذشته افتخار میکنیم.
۲) میخواهیم مثالی بیاوریم از گذشته مثال میآوریم.
۳) میخواهیم استدلال کنیم از دانستگیهای گذشته دلیل میآوریم.
۴) میخواهیم لذت ببریم باز لذتهای گذشته را به یاد آورده و الگو قرار میدهیم.
۵) حتی رؤیاها و آرزوهایمان نیز همگی ریشه از گذشته گرفتهاند. این گذشتهٔ نگذشته است که خود را مدام در آیندهمان تکرار میکند. زیرا ما از درون اسیر و دربند گذشتهایم.
در واقع این گذشتههای ماست که ما را به عمل وا میدارد و اینسو و آنسو میبرد. پس بدیهی است که هیچگاه چیز جدیدی نبینیم و نشنویم. زندگیمان تکراری شود و هیچگاه هیچ اتفاق نو و در خور و روحافزایی رخ ندهد. زیرا کالبدهای ذهنی و عاطفیِ ما تبدیل به ماشینهای حمال گذشته شدهاند.(به نقل از کانال مسعود ریاعی)
💠⭕️خروج از قبرستان گذشته، چگونه؟
ذهن ما همواره نباید حمال گذشته باشد. برای این امر راه های زیادی برشمرده اند. ۶ مورد را با هم مرور می کنیم:
۱) خاطرات جدیدی بسازید تا بتوانند جای خاطرات بد را در ذهن شما بگیرند.
۲) بپذیرید که نمیتوانید گذشته را تغییر دهید. صلح با گذشته باعث می شود که گذشته از ذهن شما پیاده شود.
۳) کینهها و افکار منفی راجع به دیگران همچون زباله زندگیمان را کثیف میکند و بخشش، این زبالهها را پاک خواهد کرد.
۴) شکرگزاری انجام دهید تا بتوانید به جای گذشته به خوبی روی زمان حال تمرکز کنید.
۵) به جای چرایی منفی (پرسیدن اینکه چرا این اتفاق برای من افتاد)، به چگونگی مثبت(چگونه می توانم تغییر مثبتی ایجاد کنم یا درس آموخته سازنده ای بگیرم) مهاجرت کنید.
۶) اتصال به خداوند به عنوان امری متعالی که ما را فراتر از گرفتاری های روزمره زندگی می برد(رفرنس یک، دو، سه و چهار).
آکادمی جام؛
جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانهها دنبال کنید:
اینستاگرام | لینکدین | بله | ایتا | سروش
@JaamAcademy
👍29❤9
  💠⭕️مسافران از چه کلمه ای بیش از همه استفاده می کنند؟
مسافری را در نظر بگیرید که قصد دارد با دوچرخه به جایی در دور دست برود. آن سوی جهان. بدیهی است که در طول مسیر باید استراحت کند، غذا بخورد، بنوشد، دوش بگیرد. پس مجبور است که به کافه، رستوران، هتل و مهمان سرا برود. اما اگر بخواهد به هر کوچه ای
سرک بکشد، در هر قهوه خانه ای یک نوشیدنی
بخورد، در هر رستورانی غذا بخورد، در هر هتلی یک هفته بماند، هیچ گاه به مقصدش نمی رسد.
به همین خاطر است که کسی گفته: نمیشود مسافر راه بود و به هر تعارفی در میانه راه «بله» گفت و به هر کوچهای سرک کشید؛ مگر در یک فرض و آن نامیرایی است و ما به آن سبب که میمیریم ناگزیریم بر گزیده زیستن. هر بله که میگوییم همانند وزنهای است که ما را سنگینتر خواهد کرد. برای سبک پریدن باید بسیار «نه» گفت. (حسام ایپکچی، انسان پژوه معاصر)
کریستین بوبن نویسنده معروف معناگرای معاصر جمله درخشانی دارد که ساعت ها در مورد آن باید فکر کرد: در زندگی ما تنها تعداد محدودی «بله» داریم و باید با تعداد بیشماری «خیر» از آنها حفاظت کنیم.
حافظ هم چنین گفته:
خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود
به هر درش که بخوانند بیخبر نرود
کریستین بوبن فرانسوی، ایپکچیِ تهرانی و حافظِ شیرازی هر سه از یک چیز سخن می گویند: در قداست، اهمیت و ضرورت نه گفتن. مسافر بودن بدون نه گفتن ممکن نمی شود. کسانی که بله می گویند مقیم و ساکن می شوند. فراموش نکنیم نه گفتن به معنای بی احترامی به دیگران نیست، بلکه احترام گذاشتن به خود است.
گزیده زیستی یک سبک زندگی مسافرانه است: گزیده زیستی یعنی داشتن این فرزانگی که چیزهایی هست که خوبست اما نمی خواهم شان و مقصدهایی هستند که دیگران به آن سو می روند اما من به سویشان نمی روم و خانه هایی که دیگران در آن سکنی گرفته اند اما من در آنجا آرام نخواهم گرفت.
آکادمی جام؛
جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانهها دنبال کنید:
اینستاگرام | لینکدین | بله | ایتا | سروش
@JaamAcademy
مسافری را در نظر بگیرید که قصد دارد با دوچرخه به جایی در دور دست برود. آن سوی جهان. بدیهی است که در طول مسیر باید استراحت کند، غذا بخورد، بنوشد، دوش بگیرد. پس مجبور است که به کافه، رستوران، هتل و مهمان سرا برود. اما اگر بخواهد به هر کوچه ای
سرک بکشد، در هر قهوه خانه ای یک نوشیدنی
بخورد، در هر رستورانی غذا بخورد، در هر هتلی یک هفته بماند، هیچ گاه به مقصدش نمی رسد.
به همین خاطر است که کسی گفته: نمیشود مسافر راه بود و به هر تعارفی در میانه راه «بله» گفت و به هر کوچهای سرک کشید؛ مگر در یک فرض و آن نامیرایی است و ما به آن سبب که میمیریم ناگزیریم بر گزیده زیستن. هر بله که میگوییم همانند وزنهای است که ما را سنگینتر خواهد کرد. برای سبک پریدن باید بسیار «نه» گفت. (حسام ایپکچی، انسان پژوه معاصر)
کریستین بوبن نویسنده معروف معناگرای معاصر جمله درخشانی دارد که ساعت ها در مورد آن باید فکر کرد: در زندگی ما تنها تعداد محدودی «بله» داریم و باید با تعداد بیشماری «خیر» از آنها حفاظت کنیم.
حافظ هم چنین گفته:
خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود
به هر درش که بخوانند بیخبر نرود
کریستین بوبن فرانسوی، ایپکچیِ تهرانی و حافظِ شیرازی هر سه از یک چیز سخن می گویند: در قداست، اهمیت و ضرورت نه گفتن. مسافر بودن بدون نه گفتن ممکن نمی شود. کسانی که بله می گویند مقیم و ساکن می شوند. فراموش نکنیم نه گفتن به معنای بی احترامی به دیگران نیست، بلکه احترام گذاشتن به خود است.
گزیده زیستی یک سبک زندگی مسافرانه است: گزیده زیستی یعنی داشتن این فرزانگی که چیزهایی هست که خوبست اما نمی خواهم شان و مقصدهایی هستند که دیگران به آن سو می روند اما من به سویشان نمی روم و خانه هایی که دیگران در آن سکنی گرفته اند اما من در آنجا آرام نخواهم گرفت.
آکادمی جام؛
جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانهها دنبال کنید:
اینستاگرام | لینکدین | بله | ایتا | سروش
@JaamAcademy
❤34👍30👌10🔥2👎1😍1
  This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  💠⭕️ یادمون نره خدا وسط همه مشکلات زندگی کنارمونه و دوستمون داره!
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید
تلگرام|اینستاگرام|لینکدین|بله|ایتا|سروش
@JaamAcademy
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید
تلگرام|اینستاگرام|لینکدین|بله|ایتا|سروش
@JaamAcademy
❤32👍7👎2🙏1😍1
  ✍️ ماهی که بر خشک اوفتد ...
(نوشتاری در باب تکنیک تجسم منفی در آثار کلاسیک)
در روانشناسی مفهومی وجود دارد به نام سازگاری لذتی؛ یعنی هر لذتی پس از مدتی برای ما عادی میشود. این عادی شدن داشتهها، یکی از بزرگترین دشمنان شادکامی است. اما برای درمان این مشکل، روشی هم پیشنهاد شده؟
تجسم منفی* نسخهای است برای درمان این موضوع. با تجسم منفی، میتوانیم بر مبنای تصور از دست دادن داشتههایمان از آنها لذت ببریم. مثلاً گاهی این سوال را از خودمان بکنیم که: اگر شغل، یا همسر، یا فرزند یا سلامتیام را از دست بدهم، زندگیام چطور میشود؟ اگر با این شرایط، دوباره به زندگی عادیمان برگردیم، آن داشتههای رنگباختۀ قبلی دوباره برایمان رنگین و جذاب میشوند. در واقع این روش، نوعی آزمایشگاه ذهنی برایمان است.
📌 تجسم منفی و میراث ادبی:
هرچند چنین یافتههای علمی، در زمرۀ یافتههای عصر مدرن محسوب میشوند، ولی قرنها پیش، در متون کلاسیک و میراث ادبی و عرفانی ما، این موضوعات مهم بودند و به آنها پرداخته شده است.
مثلا سعدی میگوید:
مقدار یار همنفس چون من نداند هیچکس / ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
و یا در جایی دیگر میگوید:
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی / به راه بادیه دانند قدر آب زلال
حافظ هم به این امر معتقد است که:
دریغا عیش شبگیری که در خواب سحر بگذشت / ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که در مانی
مولانای جان اما بر این مطلب اضافه هم میکند و میگوید:
گر نبودی کوشش احمد تو هم / میپرستیدی چو اجدادت صنم
گر بگویی، شکر این نعمت بگو / کز بت باطن همت برهاند او
میگوید اگر این مطلب را فهمیدی و به آن آگاه شدی، نه تنها قدرش را میدانی بلکه به یک لایۀ دیگر از عمق آن، رهنمون میشوی. گویی خدا در اثر این سپاسگزاری، نعمت را برایت وسیعتر و موثرتر کرده است.
*Negative Visualization
** دو پاراگراف اول برداشتی است از کتاب خلاصۀ خوشبختی، 15 تکنیک از 12 کتاب، نوشتاری از دکتر مجتبی لشکربلوکی
آکادمی جام؛
جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانهها دنبال کنید:
اینستاگرام | لینکدین | بله | ایتا | سروش
@JaamAcademy
(نوشتاری در باب تکنیک تجسم منفی در آثار کلاسیک)
در روانشناسی مفهومی وجود دارد به نام سازگاری لذتی؛ یعنی هر لذتی پس از مدتی برای ما عادی میشود. این عادی شدن داشتهها، یکی از بزرگترین دشمنان شادکامی است. اما برای درمان این مشکل، روشی هم پیشنهاد شده؟
تجسم منفی* نسخهای است برای درمان این موضوع. با تجسم منفی، میتوانیم بر مبنای تصور از دست دادن داشتههایمان از آنها لذت ببریم. مثلاً گاهی این سوال را از خودمان بکنیم که: اگر شغل، یا همسر، یا فرزند یا سلامتیام را از دست بدهم، زندگیام چطور میشود؟ اگر با این شرایط، دوباره به زندگی عادیمان برگردیم، آن داشتههای رنگباختۀ قبلی دوباره برایمان رنگین و جذاب میشوند. در واقع این روش، نوعی آزمایشگاه ذهنی برایمان است.
📌 تجسم منفی و میراث ادبی:
هرچند چنین یافتههای علمی، در زمرۀ یافتههای عصر مدرن محسوب میشوند، ولی قرنها پیش، در متون کلاسیک و میراث ادبی و عرفانی ما، این موضوعات مهم بودند و به آنها پرداخته شده است.
مثلا سعدی میگوید:
مقدار یار همنفس چون من نداند هیچکس / ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
و یا در جایی دیگر میگوید:
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی / به راه بادیه دانند قدر آب زلال
حافظ هم به این امر معتقد است که:
دریغا عیش شبگیری که در خواب سحر بگذشت / ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که در مانی
مولانای جان اما بر این مطلب اضافه هم میکند و میگوید:
گر نبودی کوشش احمد تو هم / میپرستیدی چو اجدادت صنم
گر بگویی، شکر این نعمت بگو / کز بت باطن همت برهاند او
میگوید اگر این مطلب را فهمیدی و به آن آگاه شدی، نه تنها قدرش را میدانی بلکه به یک لایۀ دیگر از عمق آن، رهنمون میشوی. گویی خدا در اثر این سپاسگزاری، نعمت را برایت وسیعتر و موثرتر کرده است.
*Negative Visualization
** دو پاراگراف اول برداشتی است از کتاب خلاصۀ خوشبختی، 15 تکنیک از 12 کتاب، نوشتاری از دکتر مجتبی لشکربلوکی
آکادمی جام؛
جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانهها دنبال کنید:
اینستاگرام | لینکدین | بله | ایتا | سروش
@JaamAcademy
❤22👍10👏2
  This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  💠⭕️ از کجا بدونیم که خدا ما رو دوست داره؟
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید
تلگرام|اینستاگرام|لینکدین|بله|ایتا|سروش
@JaamAcademy
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید
تلگرام|اینستاگرام|لینکدین|بله|ایتا|سروش
@JaamAcademy
❤26🙏3👍1
  ⭕️💠رسم وفا 
استاد علی نصیریان:
خوب بهخاطر دارم که فستیوال بزرگی در آتن اجرا میشد که برای شرکت در آن در همان مقطع زمانی پول زیادی میخواستم. همسرم گفت که برای این کار میتوانیم فرشی را که جهیزیه من است، بفروشیم.
❣قرار بود از استانبول با قطار بروم و غیر ازکمک هزینه، پولی نداشتم. همسرم به همین دلیل این پیشنهاد را به من داد. فرش زیر پایمان، فرش کاشان و دستباف بود و به قیمت بالایی هم آن را میخریدند؛ به همین دلیل است که پس از فوتش ۳ روز اشک چشمم خشک نشد.
وقتی که بورسیه ۶ماهه مطالعاتی به من دادند یک بچه ۲ساله و یک ۲ماهه داشتیم که همسرم گفت تو برو ، من بچهها را بزرگ میکنم. اینگونه فداکاریها هیچگاه از خاطرم نمیرود. به گمانم زنان ایرانی، نجیبترین و بامحبتترین زنان جهان هستند. زنان ایرانی بهترین زنانند و اگر به آنها محبت کنید، چندین برابر پاسخش را به شما میدهند. پس از فوت همسرم، من تنها شدم و از آن پس هم تنها زندگی میکنم.
برگرفته از کانال چهل سالگی
@chehel_salegi
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
@JaamAcademy
استاد علی نصیریان:
خوب بهخاطر دارم که فستیوال بزرگی در آتن اجرا میشد که برای شرکت در آن در همان مقطع زمانی پول زیادی میخواستم. همسرم گفت که برای این کار میتوانیم فرشی را که جهیزیه من است، بفروشیم.
❣قرار بود از استانبول با قطار بروم و غیر ازکمک هزینه، پولی نداشتم. همسرم به همین دلیل این پیشنهاد را به من داد. فرش زیر پایمان، فرش کاشان و دستباف بود و به قیمت بالایی هم آن را میخریدند؛ به همین دلیل است که پس از فوتش ۳ روز اشک چشمم خشک نشد.
وقتی که بورسیه ۶ماهه مطالعاتی به من دادند یک بچه ۲ساله و یک ۲ماهه داشتیم که همسرم گفت تو برو ، من بچهها را بزرگ میکنم. اینگونه فداکاریها هیچگاه از خاطرم نمیرود. به گمانم زنان ایرانی، نجیبترین و بامحبتترین زنان جهان هستند. زنان ایرانی بهترین زنانند و اگر به آنها محبت کنید، چندین برابر پاسخش را به شما میدهند. پس از فوت همسرم، من تنها شدم و از آن پس هم تنها زندگی میکنم.
برگرفته از کانال چهل سالگی
@chehel_salegi
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
@JaamAcademy
❤59👍14👎1
  This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  🎼🎼🎼
عمر که بی عشق رفت هیچ حسابش مگیر
آب حیات است عشق در دل و جانش پذیر
🎼 قسمتی از آهنگ «عاشقانهها»،
از کنسرت بزرگداشت مولانا در یونسکو
با صدای: وحید تاج
آهنگسازی و رهبری ارکستر: آرش فولادوند
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله
@JaamAcademy
عمر که بی عشق رفت هیچ حسابش مگیر
آب حیات است عشق در دل و جانش پذیر
🎼 قسمتی از آهنگ «عاشقانهها»،
از کنسرت بزرگداشت مولانا در یونسکو
با صدای: وحید تاج
آهنگسازی و رهبری ارکستر: آرش فولادوند
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله
@JaamAcademy
❤32👍3
  This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  💠⭕️ موفقیت به بزرگترین شکستها ختم میشود اگر....
و شکست به عظیمترین موفقیت ختم میشود اگر...
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید
تلگرام|اینستاگرام|لینکدین|بله|ایتا
@JaamAcademy
و شکست به عظیمترین موفقیت ختم میشود اگر...
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید
تلگرام|اینستاگرام|لینکدین|بله|ایتا
@JaamAcademy
👍20❤1👌1
  Media is too big
    VIEW IN TELEGRAM
  💠⭕️ آیا تا الان شده در دو راهی عبادت و خدمت گیر کنید؟ این داستان را ببینید. 
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید
تلگرام|اینستاگرام|لینکدین|بله
@JaamAcademy
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید
تلگرام|اینستاگرام|لینکدین|بله
@JaamAcademy
👍14❤10
  This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  💠⭕️ زمان آن فرا رسیده
که لحظهای بایستی...
و از این جستوجوی بیپایان در جهان بیرون، دست بکشی.
به دنبال شادی، آرامش، یا معنا در دیگران نباش...
زیرا آنچه در بیرون میجویی،
در درون تو پنهان است.
آنجا که سکوت خانه کرده...
آنجا که حضور تو، واقعیترین حقیقت است.
به خویشتن بازگرد...
به خانهات.
آنجا که گمشدهات، سالهاست در انتظار توست...
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید
تلگرام|اینستاگرام|لینکدین|بله
@JaamAcademy
که لحظهای بایستی...
و از این جستوجوی بیپایان در جهان بیرون، دست بکشی.
به دنبال شادی، آرامش، یا معنا در دیگران نباش...
زیرا آنچه در بیرون میجویی،
در درون تو پنهان است.
آنجا که سکوت خانه کرده...
آنجا که حضور تو، واقعیترین حقیقت است.
به خویشتن بازگرد...
به خانهات.
آنجا که گمشدهات، سالهاست در انتظار توست...
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید
تلگرام|اینستاگرام|لینکدین|بله
@JaamAcademy
❤25🙏3😍1
  ⏹️⭕️انسان دوم را فراموش نکنید!
دیوید بروکس، ژورنالیست و نویسنده مشهور آمریکایی
یک فیلسوف و عالم یهودی به نام جوزف سولوتچیک در سال ۱۹۶۵ کتابی تحت عنوان «مرد تنهای ایمان» نوشت. سولوتچیک گفت که طبیعت انسانی ما دو سویه متفاوت دارد، که او آن را انسان یک و انسان دو نام گذاری میکند.
انسان یک، این جهانی و جاهطلب است و نماد سویه بیرونی طبیعت ماست. او میخواهد بسازد، ایجاد کند، شرکت ایجاد کند، نوآوری ایجاد کند.
انسان دو، جنبه فروتنانه و درونی طبیعت ماست. انسان دو نه تنها میخواهد کار خوب کند بلکه میخواهد خوب هم باشد، تا ذاتا به روشی زندگی کند که به خداوند و خلقت احترام بگذارد. انسان یک میخواهد جهان را فتح کند و به تسخیر درآورد. انسان دو میخواهد شنونده ندای درونی جهان باشد و به جهان گردن نهد. انسان یک از موفقیت لذت میبرد و انسان دو از قدرت و انسجام درونی. انسان یک از چگونگی کارها میپرسد و انسان دو از چرایی اینکه اینجا هستیم! شعار انسان یک «موفقیت» است. شعار انسان دو «عشق، رستگاری و بازگشت» است.
و نکته حیرتانگیز اینکه این دو سویه طبیعت ما با منطق متفاوت کار میکنند. منطق جنبه بیرونی یا انسان یک، منطق اقتصادی است:
◽️ورودی منجر به خروجی میشود.
◽️ریسک منجر به پاداش میشود.
اما منطق جنبه درونی طبیعت ما یا انسان نوع دوم یک منطق اخلاقی و اغلب یک منطق معکوس است.
◽️باید بدهید تا دریافت کنید(دادن منجر به دریافتن میشود).
◽️باید تسلیم چیزی خارج از خود شوید تا در درون خود قدرت پیدا کنید.
◽️برای به دست آوردن آنچه میخواهید باید بر میل خود غلبه کنید.
◽️برای اینکه خودت را کامل کنی، باید خودت را فراموش کنی.
◽️برای اینکه خودت را پیدا کنی باید خودت را گم کنی.
ما اتفاقاً در جامعهای زندگی میکنیم که از انسان یک حمایت میکند و اغلب انسان دو را نادیده میگیرد و مشکل این است که شما را تبدیل به یک حیوان زیرک میکند.
مدتی است دارم به تفاوت میان فضایل رزومهای و فضایل پایانی فکر میکنم. فضایل رزومهای آنهایی هستند که انسان در رزومهاش درج میکند. یعنی همان مهارتهایی که انسان با خودش به بازار کار میآورد: [مدرک، تحصیلات، افتخارات، بورسهای تحصیلی، رتبه کنکور، سالهای کاری، زبان خارجی و ...]. اما فضایل پایانی اشاره به فضیلت هایی دارد که در پایان راه زندگی در مورد شما خواهند گفت. [سنت بخشی از مردم جهان اینگونه است که در مراسم خاکسپاری هر کسی در مورد متوفی، ویژگیهای مثبتش را میگویند.] این فضایل مفاهیم عمیقتری هستند: این که شما در اعماق وجودتان که هستید؟ ماهیت روابطتان چیست؟ جسور هستید، مهربان، عاشق، وارسته و یا سازگار؟ و بسیاری از ما، از جمله خودم، می گوییم فضایل پایانی مهمترین نوع فضیلتها هستند. اما در مورد من، آیا این فضایل، همان فضایلی هستند که در موردش بیشتر از بقیه فکر کنم؟ پاسخ متاسفانه منفی است!
همه میدانیم که فضایل پایانی مهمتر از فضایل رزومهای هستند. اما فرهنگ و نظام آموزشی ما وقت بیشتری برای آموزش مهارتها و استراتژیهای مورد نیاز در موفقیت بیرونی صرف میکند تا پروراندن فضایل درونی. برای بسیاری از ما گفتگو در مورد چگونگی موفق شدن در یک شغل راحتتر است تا صحبت کردن در مورد نحوه ساختن یک شخصیت خوب.(رفرنس: اول، دوم و سوم)
⏹️⭕️نکته پایانی از آکادمی جام:
میدانیم! میدانیم که فرهنگ، جامعه و روزگار علیه فضیلتهای عمیق انسانی است و مروج دارایی و دستیابی و موفقیت. اما این بهانه خوبی برای همرنگ جماعت شدن نیست. انسان دو را فراموش نکنیم! که اگر چنین کردیم تا ابد به خودمان بدهکار خواهیم ماند.
رفرنس:
https://B2n.ir/qe5027
آکادمی جام
جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانهها دنبال کنید:
اینستاگرام | لینکدین | بله | ایتا | سروش
@Jaamacademy
دیوید بروکس، ژورنالیست و نویسنده مشهور آمریکایی
یک فیلسوف و عالم یهودی به نام جوزف سولوتچیک در سال ۱۹۶۵ کتابی تحت عنوان «مرد تنهای ایمان» نوشت. سولوتچیک گفت که طبیعت انسانی ما دو سویه متفاوت دارد، که او آن را انسان یک و انسان دو نام گذاری میکند.
انسان یک، این جهانی و جاهطلب است و نماد سویه بیرونی طبیعت ماست. او میخواهد بسازد، ایجاد کند، شرکت ایجاد کند، نوآوری ایجاد کند.
انسان دو، جنبه فروتنانه و درونی طبیعت ماست. انسان دو نه تنها میخواهد کار خوب کند بلکه میخواهد خوب هم باشد، تا ذاتا به روشی زندگی کند که به خداوند و خلقت احترام بگذارد. انسان یک میخواهد جهان را فتح کند و به تسخیر درآورد. انسان دو میخواهد شنونده ندای درونی جهان باشد و به جهان گردن نهد. انسان یک از موفقیت لذت میبرد و انسان دو از قدرت و انسجام درونی. انسان یک از چگونگی کارها میپرسد و انسان دو از چرایی اینکه اینجا هستیم! شعار انسان یک «موفقیت» است. شعار انسان دو «عشق، رستگاری و بازگشت» است.
و نکته حیرتانگیز اینکه این دو سویه طبیعت ما با منطق متفاوت کار میکنند. منطق جنبه بیرونی یا انسان یک، منطق اقتصادی است:
◽️ورودی منجر به خروجی میشود.
◽️ریسک منجر به پاداش میشود.
اما منطق جنبه درونی طبیعت ما یا انسان نوع دوم یک منطق اخلاقی و اغلب یک منطق معکوس است.
◽️باید بدهید تا دریافت کنید(دادن منجر به دریافتن میشود).
◽️باید تسلیم چیزی خارج از خود شوید تا در درون خود قدرت پیدا کنید.
◽️برای به دست آوردن آنچه میخواهید باید بر میل خود غلبه کنید.
◽️برای اینکه خودت را کامل کنی، باید خودت را فراموش کنی.
◽️برای اینکه خودت را پیدا کنی باید خودت را گم کنی.
ما اتفاقاً در جامعهای زندگی میکنیم که از انسان یک حمایت میکند و اغلب انسان دو را نادیده میگیرد و مشکل این است که شما را تبدیل به یک حیوان زیرک میکند.
مدتی است دارم به تفاوت میان فضایل رزومهای و فضایل پایانی فکر میکنم. فضایل رزومهای آنهایی هستند که انسان در رزومهاش درج میکند. یعنی همان مهارتهایی که انسان با خودش به بازار کار میآورد: [مدرک، تحصیلات، افتخارات، بورسهای تحصیلی، رتبه کنکور، سالهای کاری، زبان خارجی و ...]. اما فضایل پایانی اشاره به فضیلت هایی دارد که در پایان راه زندگی در مورد شما خواهند گفت. [سنت بخشی از مردم جهان اینگونه است که در مراسم خاکسپاری هر کسی در مورد متوفی، ویژگیهای مثبتش را میگویند.] این فضایل مفاهیم عمیقتری هستند: این که شما در اعماق وجودتان که هستید؟ ماهیت روابطتان چیست؟ جسور هستید، مهربان، عاشق، وارسته و یا سازگار؟ و بسیاری از ما، از جمله خودم، می گوییم فضایل پایانی مهمترین نوع فضیلتها هستند. اما در مورد من، آیا این فضایل، همان فضایلی هستند که در موردش بیشتر از بقیه فکر کنم؟ پاسخ متاسفانه منفی است!
همه میدانیم که فضایل پایانی مهمتر از فضایل رزومهای هستند. اما فرهنگ و نظام آموزشی ما وقت بیشتری برای آموزش مهارتها و استراتژیهای مورد نیاز در موفقیت بیرونی صرف میکند تا پروراندن فضایل درونی. برای بسیاری از ما گفتگو در مورد چگونگی موفق شدن در یک شغل راحتتر است تا صحبت کردن در مورد نحوه ساختن یک شخصیت خوب.(رفرنس: اول، دوم و سوم)
⏹️⭕️نکته پایانی از آکادمی جام:
میدانیم! میدانیم که فرهنگ، جامعه و روزگار علیه فضیلتهای عمیق انسانی است و مروج دارایی و دستیابی و موفقیت. اما این بهانه خوبی برای همرنگ جماعت شدن نیست. انسان دو را فراموش نکنیم! که اگر چنین کردیم تا ابد به خودمان بدهکار خواهیم ماند.
رفرنس:
https://B2n.ir/qe5027
آکادمی جام
جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانهها دنبال کنید:
اینستاگرام | لینکدین | بله | ایتا | سروش
@Jaamacademy
❤32👍12🙏3💯3
  This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  💠⭕️اگر خدا تنها چیزیست که در زندگیات داری، بدان که همین برای تو کافیست.
زیرا وقتی او را داری، همهی آرامش، امید، قدرت و عشق را در اختیار داری.
در حضور او، هیچ کمبودی نیست.
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله
@JaamAcademy
زیرا وقتی او را داری، همهی آرامش، امید، قدرت و عشق را در اختیار داری.
در حضور او، هیچ کمبودی نیست.
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله
@JaamAcademy
❤37👎1🔥1🙏1
  💠⭕️جنگ، کنکور است! 
در نگاه اول، ممکن است این مقایسه عجیب به نظر برسه؛ کنکور نمادی از رقابت فشرده برای دستیابی به آیندهای بهتر است، در حالی که جنگ نمادی از ویرانی، خشونت و مرگ. اما تشابه در آزمون بودن هر دو نهفته است. همانطور که در کنکور ما در مدت زمانی محدود تواناییهای علمی و فنی خود را به بوته آزمایش می گذاریم. جنگ و بحران نیز عرصه سنجش انسانیت و شخصیت ماست در یک مدت زمانی محدود.
در کوران بحران، درست زمانی که غریزه بقا بر همه چیز سایه می اندازد و در مواجهه با انتخابهای دشوار میان خودخواهی و دگردوستی است که معیار واقعی انسانیت ما آشکار میشود. خودخواهی ریشه در غریزه بقای ما دارد و دگردوستی ریشه در بلوغ اخلاقی و درک ما از یکی بودن ما و دیگری.
آیا در برابر غریزه بقا، اصول اخلاقیمان را زیر پا میگذاریم؟ بگذارید مثالی بزنم: در زمان جنگ غریزه بقاء به ما می گوید که به فروشگاه ها برویم و هر چه می توانیم خرید کنیم، اما بلوغ اخلاقی می گوید به اندازه نیاز متعارفت بردار. چون این چیزی که تو اضافه می خری ممکن است که یک نفر را از این کالا محروم کند. چه می کنی؟ اینجاست که عقلانیت فردی می گوید بخر و اخلاق انسانی می گوید بگذر! کدام را انتخاب می کنی؟ اگر ما امروز که در شرایط نرمال هستیم، چنین تمرینی را در آزمایشگاه ذهنی خود انجام ندهیم در روز واقعه، افسار وجود را به غریزه بقا، عقلانیت فردی و خودخواهی می دهیم و ...
در ادامه 5 توصیه کلیدی برای زیست اخلاقی در کوران بحران ارایه می کنیم:
◽️نان را تقسیم کنیم، نه نفرت را. اگر سفرههایمان کوچک شد، دلهایمان را بزرگتر کنیم. گرسنگی را میشود تحمل کرد، بیتوجهی و نابرابری را نه. بی تفاوتی و بی توجهی نفرت می آفریند.
◽️ آدمها را به دردشان بشناسیم، نه به رنگ شان: در روزهای سخت، تفاوتها را فراموش کنیم؛ رنج همهمان یکرنگ است. چه همفکر من باشد یا نه؟ چه هم شهری من باشد یا نه؟ چه هم راه من باشد یا نه؟
◽️تقسیم داشتهها، نه احتکار نداشته ها: در شرایط کمبود، سخاوت بزرگترین فضیلت است. آنچه را که داری، حتی اگر کم باشد، با دیگران تقسیم کن. از اینکه مانند موش چیزها را جمع کنی برای خودت بپرهیز؛ زیرا تنها به گسترش فقر و وحشت کمک میکند.
◽️وحشت مسری است، آرامش هم همینطور. در میان اضطراب، سعی کن آرام بمانی. حضور تو میتواند به دیگران قوت قلب دهد و از گسترش وحشت جلوگیری کند. اطمینان بخشی جزو اخلاقی ترین کنش ها در زمان بحران است.
◽️یادمان نرود: فردا، دوباره باید همسایه باشیم: جنگ تمام میشود، اما خاطره رفتارمان باقی میماند. بگذار فردا، از امروزمان شرمنده نباشیم.
آزمون واقعی انسانیت ما نه در آرامش، که لحظات دشوار است. در کوران بحران است که انسانیت حقیقیمان آشکار میشود. امیدواریم در کنکور انسانیت رتبه بالایی بیاورید.
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله
@JaamAcademy
در نگاه اول، ممکن است این مقایسه عجیب به نظر برسه؛ کنکور نمادی از رقابت فشرده برای دستیابی به آیندهای بهتر است، در حالی که جنگ نمادی از ویرانی، خشونت و مرگ. اما تشابه در آزمون بودن هر دو نهفته است. همانطور که در کنکور ما در مدت زمانی محدود تواناییهای علمی و فنی خود را به بوته آزمایش می گذاریم. جنگ و بحران نیز عرصه سنجش انسانیت و شخصیت ماست در یک مدت زمانی محدود.
در کوران بحران، درست زمانی که غریزه بقا بر همه چیز سایه می اندازد و در مواجهه با انتخابهای دشوار میان خودخواهی و دگردوستی است که معیار واقعی انسانیت ما آشکار میشود. خودخواهی ریشه در غریزه بقای ما دارد و دگردوستی ریشه در بلوغ اخلاقی و درک ما از یکی بودن ما و دیگری.
آیا در برابر غریزه بقا، اصول اخلاقیمان را زیر پا میگذاریم؟ بگذارید مثالی بزنم: در زمان جنگ غریزه بقاء به ما می گوید که به فروشگاه ها برویم و هر چه می توانیم خرید کنیم، اما بلوغ اخلاقی می گوید به اندازه نیاز متعارفت بردار. چون این چیزی که تو اضافه می خری ممکن است که یک نفر را از این کالا محروم کند. چه می کنی؟ اینجاست که عقلانیت فردی می گوید بخر و اخلاق انسانی می گوید بگذر! کدام را انتخاب می کنی؟ اگر ما امروز که در شرایط نرمال هستیم، چنین تمرینی را در آزمایشگاه ذهنی خود انجام ندهیم در روز واقعه، افسار وجود را به غریزه بقا، عقلانیت فردی و خودخواهی می دهیم و ...
در ادامه 5 توصیه کلیدی برای زیست اخلاقی در کوران بحران ارایه می کنیم:
◽️نان را تقسیم کنیم، نه نفرت را. اگر سفرههایمان کوچک شد، دلهایمان را بزرگتر کنیم. گرسنگی را میشود تحمل کرد، بیتوجهی و نابرابری را نه. بی تفاوتی و بی توجهی نفرت می آفریند.
◽️ آدمها را به دردشان بشناسیم، نه به رنگ شان: در روزهای سخت، تفاوتها را فراموش کنیم؛ رنج همهمان یکرنگ است. چه همفکر من باشد یا نه؟ چه هم شهری من باشد یا نه؟ چه هم راه من باشد یا نه؟
◽️تقسیم داشتهها، نه احتکار نداشته ها: در شرایط کمبود، سخاوت بزرگترین فضیلت است. آنچه را که داری، حتی اگر کم باشد، با دیگران تقسیم کن. از اینکه مانند موش چیزها را جمع کنی برای خودت بپرهیز؛ زیرا تنها به گسترش فقر و وحشت کمک میکند.
◽️وحشت مسری است، آرامش هم همینطور. در میان اضطراب، سعی کن آرام بمانی. حضور تو میتواند به دیگران قوت قلب دهد و از گسترش وحشت جلوگیری کند. اطمینان بخشی جزو اخلاقی ترین کنش ها در زمان بحران است.
◽️یادمان نرود: فردا، دوباره باید همسایه باشیم: جنگ تمام میشود، اما خاطره رفتارمان باقی میماند. بگذار فردا، از امروزمان شرمنده نباشیم.
آزمون واقعی انسانیت ما نه در آرامش، که لحظات دشوار است. در کوران بحران است که انسانیت حقیقیمان آشکار میشود. امیدواریم در کنکور انسانیت رتبه بالایی بیاورید.
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله
@JaamAcademy
❤19👍14👎1
  💠⭕️تفاوت انسان و غول!
نویسنده: معلمی به نام فرشته
رومن رولان (برنده جایزه نوبل، نویسنده، نمایشنامهنویس و روشنفکر فرانسوی) مینویسد: کسی که هیچ رنج نبرده است، کسی که هرگز بیمار نبوده است، آدم تندرست، پر تندرست، همیشه تندرست، آخر این آدم، انسان نیست، غول است! وقتی که شش هفت سال قبل در جانِ شیفته به این جمله برخوردم، از نگاه رولان خوشم آمد. هرچقدر که گذشت و آدمها را بیشتر شناختم، بیشتر فهمیدم رولان چقدر درست گفته است. آدمهایی که بیشتر رنج کشیده بودند، اگر رنجشان باعث نشده بود به دیگر آدمها خشم بگیرند، با دیگران مهربانتر و صبورتر شده بودند.
مثلا وقتی یکی از همکارهایم فهمید که دانشآموزان من اجازه دارند اگر گرسنهشان بود سر کلاس چیزی بخورند، تعجب کرد. من هم از اینکه دانشآموزان او حق ندارند چیزی بخورند، تعجب کردم. فکر کردم علت این تفاوت نگاه کجاست؟ دیدم من که مشکل گوارشی را مثل یک میراث خانوادگی سالهاست با خودم اینطرف و آنطرف میکشم، دلم طاقت نمیآورد دانشآموز گرسنه بماند و معدهدرد بگیرد؛ چون خودم این درد را کشیدهام. اما همکار من بنا بر تجربهی زیسته و دردِ معدهی نداشتهاش، هیچ تصوری از عمق درد معده نداشت؛ پس گرسنه ماندن به نظرش موردی نداشت.
یکی از پسرهای مدرسهمان یک غدهی سرطانی روی صورتش دارد که نصف صورتش را گرفته است. یک طرف صورت، پنج شش برابر طرف دیگر است و شکل طبیعی ندارد. هربار که به این بچه نگاه میکردم، فکر میکردم آی بچه... این حجم زیاد و سنگین گوشت اضافی را چطور تحمل میکنی؟ حالا از صبح دهانم ورم کرده است. ساعت به ساعت بیشتر می شود. هر ساعت برای خواهرم عکس فرستادم. در واکنش به آخرین عکس نوشته "تا شب ده کیلو اضافه میکنی". با این روند، حتی ممکن است بیشتر از ده کیلو اضافه کنم. حالا میفهمم -البته که نه کامل- پسرمان چه سنگینی سختی را مدام روی صورتش تحمل میکند. وسط همین ورم ترسناک و درد شدید و اینکه توانایی خوردن و حرف زدن ندارم، به رنج در معنای کلی آن فکر میکنم. مساله، تقدیس رنج نیست. مساله اثراتی است که میتواند رنج -رنجِ همیشه آزارنده و نخواستنی- روی آدم بگذارد. فکر میکنم اگر رنج، آدمها را پرخاشگر نکند، اگر آنجور که داستایوسکی میگفت «شایستگی رنجهایمان را داشته باشیم»، آنوقت رنج، آدمها را نسبت به هم آدمتر میکند. (از کانال تلگرامی اقشام گلن)
⭕️تحلیل از آکادمی جام:
چرا رنج کشیدن منجر به انسان تر شدن ما می شود؟
در تجربه رنج، ما آسیب پذیری و شکنندگی خود را به عنوان یک انسان درک می کنیم و این فهم منجر به سه فضیلت زنجیره وار می شود:
◻️ همدردی (Sympathy): همدردی به معنای حس تأسف یا نگرانی برای رنج دیگران است، بدون اینکه الزاماً درک عمیقی از احساسات آنها داشته باشید.
◻️ همدلی (Empathy): همدلی به معنای توانایی درک احساسات دیگران و گذاشتن خود به جای آنهاست. این مفهوم شامل شناخت و درک تجربه عاطفی فرد دیگر است.
◻️ شفقت (Compassion): شفقت یک قدم فراتر از همدلی است و شامل تمایل به کاهش رنج دیگران است. شفقت شامل همدلی همراه با اقدام یا آرزوی کمک به دیگران برای کاهش درد و رنج آنهاست. در همدلی، ما ممکن است دچار غم یا اضطراب شویم اما در مهربانی ما همراه با آرامش، متعهد می شویم که کاری برای دیگری کنیم.
در همدردی و همدلی ما واکنش عاطفی نشان می دهیم و در شفقت یا مهربانی واکنش ما یا به عبارت بهتر کنش ما، عملی است.
این زنجیره همدردی، همدلی و مهربانی (شفقت) در بلندمدت منجر به نوعدوستی (Altruism) می شود ؛ یعنی منش و رفتاری بدون خودخواهی و همراه با ازخودگذشتگی برای کمک به دیگران، حتی به قیمت آسیب به خود. مانند اهدای عضو برای نجات جان یک نفر.
قدر رنج های خود را بیشتر از پیش بدانیم، هر رنجی، یک کلاس عملی است به سوی انسان تر شدن.
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله|ایتا|سروش
@JaamAcademy
نویسنده: معلمی به نام فرشته
رومن رولان (برنده جایزه نوبل، نویسنده، نمایشنامهنویس و روشنفکر فرانسوی) مینویسد: کسی که هیچ رنج نبرده است، کسی که هرگز بیمار نبوده است، آدم تندرست، پر تندرست، همیشه تندرست، آخر این آدم، انسان نیست، غول است! وقتی که شش هفت سال قبل در جانِ شیفته به این جمله برخوردم، از نگاه رولان خوشم آمد. هرچقدر که گذشت و آدمها را بیشتر شناختم، بیشتر فهمیدم رولان چقدر درست گفته است. آدمهایی که بیشتر رنج کشیده بودند، اگر رنجشان باعث نشده بود به دیگر آدمها خشم بگیرند، با دیگران مهربانتر و صبورتر شده بودند.
مثلا وقتی یکی از همکارهایم فهمید که دانشآموزان من اجازه دارند اگر گرسنهشان بود سر کلاس چیزی بخورند، تعجب کرد. من هم از اینکه دانشآموزان او حق ندارند چیزی بخورند، تعجب کردم. فکر کردم علت این تفاوت نگاه کجاست؟ دیدم من که مشکل گوارشی را مثل یک میراث خانوادگی سالهاست با خودم اینطرف و آنطرف میکشم، دلم طاقت نمیآورد دانشآموز گرسنه بماند و معدهدرد بگیرد؛ چون خودم این درد را کشیدهام. اما همکار من بنا بر تجربهی زیسته و دردِ معدهی نداشتهاش، هیچ تصوری از عمق درد معده نداشت؛ پس گرسنه ماندن به نظرش موردی نداشت.
یکی از پسرهای مدرسهمان یک غدهی سرطانی روی صورتش دارد که نصف صورتش را گرفته است. یک طرف صورت، پنج شش برابر طرف دیگر است و شکل طبیعی ندارد. هربار که به این بچه نگاه میکردم، فکر میکردم آی بچه... این حجم زیاد و سنگین گوشت اضافی را چطور تحمل میکنی؟ حالا از صبح دهانم ورم کرده است. ساعت به ساعت بیشتر می شود. هر ساعت برای خواهرم عکس فرستادم. در واکنش به آخرین عکس نوشته "تا شب ده کیلو اضافه میکنی". با این روند، حتی ممکن است بیشتر از ده کیلو اضافه کنم. حالا میفهمم -البته که نه کامل- پسرمان چه سنگینی سختی را مدام روی صورتش تحمل میکند. وسط همین ورم ترسناک و درد شدید و اینکه توانایی خوردن و حرف زدن ندارم، به رنج در معنای کلی آن فکر میکنم. مساله، تقدیس رنج نیست. مساله اثراتی است که میتواند رنج -رنجِ همیشه آزارنده و نخواستنی- روی آدم بگذارد. فکر میکنم اگر رنج، آدمها را پرخاشگر نکند، اگر آنجور که داستایوسکی میگفت «شایستگی رنجهایمان را داشته باشیم»، آنوقت رنج، آدمها را نسبت به هم آدمتر میکند. (از کانال تلگرامی اقشام گلن)
⭕️تحلیل از آکادمی جام:
چرا رنج کشیدن منجر به انسان تر شدن ما می شود؟
در تجربه رنج، ما آسیب پذیری و شکنندگی خود را به عنوان یک انسان درک می کنیم و این فهم منجر به سه فضیلت زنجیره وار می شود:
◻️ همدردی (Sympathy): همدردی به معنای حس تأسف یا نگرانی برای رنج دیگران است، بدون اینکه الزاماً درک عمیقی از احساسات آنها داشته باشید.
◻️ همدلی (Empathy): همدلی به معنای توانایی درک احساسات دیگران و گذاشتن خود به جای آنهاست. این مفهوم شامل شناخت و درک تجربه عاطفی فرد دیگر است.
◻️ شفقت (Compassion): شفقت یک قدم فراتر از همدلی است و شامل تمایل به کاهش رنج دیگران است. شفقت شامل همدلی همراه با اقدام یا آرزوی کمک به دیگران برای کاهش درد و رنج آنهاست. در همدلی، ما ممکن است دچار غم یا اضطراب شویم اما در مهربانی ما همراه با آرامش، متعهد می شویم که کاری برای دیگری کنیم.
در همدردی و همدلی ما واکنش عاطفی نشان می دهیم و در شفقت یا مهربانی واکنش ما یا به عبارت بهتر کنش ما، عملی است.
این زنجیره همدردی، همدلی و مهربانی (شفقت) در بلندمدت منجر به نوعدوستی (Altruism) می شود ؛ یعنی منش و رفتاری بدون خودخواهی و همراه با ازخودگذشتگی برای کمک به دیگران، حتی به قیمت آسیب به خود. مانند اهدای عضو برای نجات جان یک نفر.
قدر رنج های خود را بیشتر از پیش بدانیم، هر رنجی، یک کلاس عملی است به سوی انسان تر شدن.
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله|ایتا|سروش
@JaamAcademy
❤51👍8🙏3
  او یک پیامبر نبود؟!.pdf
    4.3 MB
  ◼️⭕️او یک پیامبر نبود! 
نوشته ای با الهام از عرفان نظرآهاری
آکادمی جام، در جستجوی آگاهی و معنا
@jaamacademy
نوشته ای با الهام از عرفان نظرآهاری
آکادمی جام، در جستجوی آگاهی و معنا
@jaamacademy
❤30💯3
  This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  💠⭕️به خودمان دروغ نگوییم. همه ما میترسیم. به ویژه در لحظاتی که شرایط بحرانی میشود، آینده نامعلوم است و استرس و تردید هجوم میآورند. همه جا تاریک میشود. درست در همین شرایط است که ایمان میتواند چراغ راه شود. 
ایمان چیست؟
ایمان یعنی نگاه به نادیدنی؛ به جایی فراتر از آنچه عقل درک میکند. ایمان یعنی باور به حضور و حکمتی فراتر از آنچه میبینیم؛ یعنی سپردن زندگی به دستی نادیدنی، اما مطمئن و قدرتمند.
ترس طبیعی است و همیشگی؛ اما اگر اجازه دهیم ایمانمان از ترسمان بزرگتر باشد، آنگاه حتی در دل طوفان هم آرام خواهیم ماند. بگذار نوری که از درونت میتابد (ایمان)، از تاریکیای که بیرون از توست (ترس)، قویتر باشد.
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله
@JaamAcademy
ایمان چیست؟
ایمان یعنی نگاه به نادیدنی؛ به جایی فراتر از آنچه عقل درک میکند. ایمان یعنی باور به حضور و حکمتی فراتر از آنچه میبینیم؛ یعنی سپردن زندگی به دستی نادیدنی، اما مطمئن و قدرتمند.
ترس طبیعی است و همیشگی؛ اما اگر اجازه دهیم ایمانمان از ترسمان بزرگتر باشد، آنگاه حتی در دل طوفان هم آرام خواهیم ماند. بگذار نوری که از درونت میتابد (ایمان)، از تاریکیای که بیرون از توست (ترس)، قویتر باشد.
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله
@JaamAcademy
❤32👏7👌2🔥1
  This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  💠⭕️روابط سطحی، تصمیمهای شتابزده، زندگی بدون مکث... همگی بار اضافی برای روان ما هستند.
بسیاری از افراد، بدون اینکه فرصت تجربه واقعی زندگی را پیدا کنند، از یک مرحله به مرحله بعدی پرتاب میشوند.
با ذهنی شلوغ به خواب میروند،
و بدون حضور ذهن، روزشان را آغاز میکنند.
اما ذهن، برای رشد، نیاز به مکث دارد.
احساسات، برای عمق گرفتن، نیاز به زمان دارند
و عشق، برای واقعی شدن، نیاز به آرامش دارد.
یادت باشد:
تو برای دویدن طراحی نشدهای؛
برای فهمیدن، حس کردن و ساختن آمدهای.
پس…
آدمها را یواش یواش دوست بدار.
خودت را هر روز ببین.
و اجازه بده زندگی، نه با عجله که با آگاهی جلو بره!
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله
@JaamAcademy
بسیاری از افراد، بدون اینکه فرصت تجربه واقعی زندگی را پیدا کنند، از یک مرحله به مرحله بعدی پرتاب میشوند.
با ذهنی شلوغ به خواب میروند،
و بدون حضور ذهن، روزشان را آغاز میکنند.
اما ذهن، برای رشد، نیاز به مکث دارد.
احساسات، برای عمق گرفتن، نیاز به زمان دارند
و عشق، برای واقعی شدن، نیاز به آرامش دارد.
یادت باشد:
تو برای دویدن طراحی نشدهای؛
برای فهمیدن، حس کردن و ساختن آمدهای.
پس…
آدمها را یواش یواش دوست بدار.
خودت را هر روز ببین.
و اجازه بده زندگی، نه با عجله که با آگاهی جلو بره!
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله
@JaamAcademy
❤41👍7
  💠⭕️باشه بعد از ساعت اداری!
احمدرضا احمدی، نویسنده و شاعر معاصر ایرانی
«داریوش به اتاق من آمد گفت:
«بیا جهان را فتح کنیم.»
گفتم:«ایرادی ندارد. بگذار بعد از ساعت اداری.»
شب تا صبح خیابانهای تهران را طی کردیم گردو خوردیم، عرض و طول جهان را حساب کردیم، فردا صبح دیدیم جهان تحفهای نیست
اما رهایش نکردیم
داریوش صدها قطعهی موسیقی نوشت و من صدها شعر نوشتم.»
⭕️تحلیل از آکادمی جام
احمدرضا احمدی که بود؟ متولد ۱۳۱۹ یعنی بیش از 80 سال پیش. او شاعر، نویسنده، نمایشنامهنویس و یکی از چهرههای جریان ادبی-هنری موج نو در ایران بود که برای کودکان و بزرگسالان آثار ادبی گران بهایی به یادگار گذاشت. داریوش که بود؟ داریوش دولتشاهی، متولد 1326 آهنگساز ایرانی و دکترای آهنگسازی و موسیقی الکترونیک از دانشگاه کلمبیا.
احمدرضا و داریوش با فتح جهان شروع کردند اما فهمیدند که برفرض جهان را فتح کنند! که چه؟ فردای فتح جهان با جهان چه کنند؟ پس چه کردند؟ به جای فتح دنیا رفتند سراغ خلق معنا. خلق هنر و موسیقی فاخر.
همین چند کلمه از احمدرضا احمدی حاوی پیامی عمیق درباره ماهیت انسان و جهان است. ما انسانها به طور ذاتی به دنبال معنا و چیزی فراتر از خود هستیم. اصلا کسی می گفت انسان یعنی حیوان ناراضی! و برای فراتر رفتن از خود، همواره در جستجو هستیم. جهان، نه قابل درک است و نه قابل کنترل و نه قابل تصاحب. باید از خویشتن شروع کرد. انسانها میتوانند با خلق دانایی (آگاهی) و زیبایی (هنر)،
در گام اول به زندگی خود معنا ببخشند،
در گام دوم جهان را به جایی زیباتر و زیستپذیرتر تبدیل کنند.
و در گام سوم به واسطه تماس با زیبایی و دانایی، تسهیل کننده زندگی متعالی تری برای خودشان و دیگران باشند.
حالا شما برای بعد از ساعت اداری تان چه برنامه ای دارید؟
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله
@JaamAcadem
احمدرضا احمدی، نویسنده و شاعر معاصر ایرانی
«داریوش به اتاق من آمد گفت:
«بیا جهان را فتح کنیم.»
گفتم:«ایرادی ندارد. بگذار بعد از ساعت اداری.»
شب تا صبح خیابانهای تهران را طی کردیم گردو خوردیم، عرض و طول جهان را حساب کردیم، فردا صبح دیدیم جهان تحفهای نیست
اما رهایش نکردیم
داریوش صدها قطعهی موسیقی نوشت و من صدها شعر نوشتم.»
⭕️تحلیل از آکادمی جام
احمدرضا احمدی که بود؟ متولد ۱۳۱۹ یعنی بیش از 80 سال پیش. او شاعر، نویسنده، نمایشنامهنویس و یکی از چهرههای جریان ادبی-هنری موج نو در ایران بود که برای کودکان و بزرگسالان آثار ادبی گران بهایی به یادگار گذاشت. داریوش که بود؟ داریوش دولتشاهی، متولد 1326 آهنگساز ایرانی و دکترای آهنگسازی و موسیقی الکترونیک از دانشگاه کلمبیا.
احمدرضا و داریوش با فتح جهان شروع کردند اما فهمیدند که برفرض جهان را فتح کنند! که چه؟ فردای فتح جهان با جهان چه کنند؟ پس چه کردند؟ به جای فتح دنیا رفتند سراغ خلق معنا. خلق هنر و موسیقی فاخر.
همین چند کلمه از احمدرضا احمدی حاوی پیامی عمیق درباره ماهیت انسان و جهان است. ما انسانها به طور ذاتی به دنبال معنا و چیزی فراتر از خود هستیم. اصلا کسی می گفت انسان یعنی حیوان ناراضی! و برای فراتر رفتن از خود، همواره در جستجو هستیم. جهان، نه قابل درک است و نه قابل کنترل و نه قابل تصاحب. باید از خویشتن شروع کرد. انسانها میتوانند با خلق دانایی (آگاهی) و زیبایی (هنر)،
در گام اول به زندگی خود معنا ببخشند،
در گام دوم جهان را به جایی زیباتر و زیستپذیرتر تبدیل کنند.
و در گام سوم به واسطه تماس با زیبایی و دانایی، تسهیل کننده زندگی متعالی تری برای خودشان و دیگران باشند.
حالا شما برای بعد از ساعت اداری تان چه برنامه ای دارید؟
آکادمی جام؛ جستجوی آگاهی و معنا
ما را در سایر رسانه ها دنبال کنید :
تلگرام|اینستاگرام| لینکدین| بله
@JaamAcadem
👍28❤10👏4🙏2
  