Telegram Web Link
ادامه ...


گذشته از این ها عملی بودن یعنی چه؟ روش زندگی ما، روش درس دادن ما روشی که دولت ها با فساد و جنگ ها پی در پی اداره می شوند. آیا این ها را عملی می دانید؟ آیا جاه طلبی و طمع عملی است؟ جاه طلبی موجب بروز رقابت می شود و مردم را از بین می برد. جامعه ای که بر مبنا طمع و کسب کردن قرار گرفته باشد همیشه در درون خود شبح جنگ، درگیری و رنج را حفظ می کند آیا این عملی است؟ مسلماً نه. این همان چیزی است که من سعی دارم ضمن صحبت به شما بگویم.
عشق عملی ترین چیز ها در جهان است. دوست داشتن، مهربان بودن، طماع نبودن، جاه طلب نبودن، تحت تأثیر دیگران قرار نگرفتن و برای خود فکر کردن این ها کاملاً عملی هستند و یک جامعه شاد و عملی را به وجود می آورند. اما معلمی که خود را وقف درس دادن نکرده باشد و عشق نورزد ممکن است عناوینی جلوی اسمش داشته باشد که صرفاً نشان دهنده اطلاعاتی است که وی از کتاب ها به دست آورده است. او به شما می گوید که این غیر عملی است زیرا در حقیقت درباره آن فکر نکرده است. دوست داشتن یعنی عملی بودن که فاصله زیادی با عملی بودن پوچ این به اصطلاح آموزش دارد که انسان هایی بوجود می آورد که در نهایت قادر نیستند تنها باشند و مشکلات خود را حل کنند.
مشکل ارتباط با بزرگ ترها در آن است که مسئله خود را حل نکرده اند.
معهذا به شما می گویند چه چیز عملی و چه چیز غیر عملی است. درس دادن بزرگ ترین کار در زندگی است. اگر چه اکنون حقیر شمرده می شود. اما بزرگ ترین و شریف ترین کار ها است اما مربی باید کاملاً خود را وقف کند و کاملاً خود را در اختیار قرار دهد. او باید با قلب و ذهن و با تمام وجود درس بدهد.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 220 و 221

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
ادامه ...


سؤال - اگر انسان تحصیل کرده به وسیله تجملات دنیای مدرن فاسد شود پس فایده این آموزش چیست؟

کریشنامورتی - متأسفانه شما کلمات را اشتباه به کار می برید. انسان باید در زندگی راحتی داشته باشد وقتی شخصی به آرامی در اطاقی نشسته است خوب است که آن اطاق تمیز و مرتب باشد حتی اگر چیزی جز یک فرش در آن نباشد. همچنین باید اطاق متناسب و دارای پنجره های کافی باشد. اگر عکسی در اطاق هست باید خوش آیند باشد و اگر گلی در گلدان است باید نمایان گر روحیه شخصی باشد که آن را در گلدان گذارده است. همچنین انسان به غذای خوب و جایی آرام برای استراحت نیاز دارد. این ها راحتی هایی است که دنیا مدرن به انسان داده است. آیا این آسایش انسان به اصطلاح تحصیل کرده را فاسد می کند؟ یا آن که انسان تحصیل کرده از طریق جاه طلبی و طمع آسایش عادی بشر را مختل می سازد. در کشور ها موفق آموزش مدرن انسان ها را بیش از پیش ماده گرا می سازد در نتیجه تجملات در هر نوع ذهن را منحرف و فاسد می سازد. در کشور ها موفق آموزش مدرن انسان ها را بیش از پیش ماده گرا می سازد. در نتیجه تجملات در هر نوع ذهن را منحرف و فاسد می سازد در کشور ها فقیر مانند هند آموزش شما را ترغیب نمی سازد که یک فرهنگ جدید افراطی بوجود آورید و به شما کمک نمی کند انقلابی باشید. برایتان توضیح دادم که منظور من از انقلابی بودن چیست - انقلابی نه از نوع کشنده و مخرب. چنین افرادی انقلابی، نیستند. یک انقلابی واقعی کسی است که از تمام انگیزه ها ایده ئولوژی ها و موانع اجتماع آزاد باشد که بیانگر خواست جمع بسیاری است.


ادامه دارد ...

کرسشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 221 و 222

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
ادامه ...


تحصیلات به شما کمک نمی کند یک انقلابی از آن نوع باشید، بلکه به شما درس می دهد که دنباله رو باشید و یا صرفاً آن چه را که وجود دارد اصلاح کنید.
پس این به اصطلاح تحصیل است که شما را فاسد می سازد نه تجملاتی که دنیای مدرن تهیه می کند. چرا نباید اتومبیل ها و جاده ها خوب داشته باشید. اما می بینید که تمام تکنیک ها مدرن و اختراعات یا برای جنگ و یا صرفاً برای سرگرم کردن مردم و فرار از خود مورد استفاده قرار می گیرد در نتیجه ذهن در بین این وسایل گم می شود. آموزش مدرن به منظور بهره برداری از این وسایل یعنی دستگاه ها و ماشین ها مکانیکی می باشد که به شما کمک می کند غذا بپزید، تمیز کنید، اطو کنید، حساب کنید و کار ها متفاوت دیگری انجام دهید. در نتیجه نیازی ندارید تمام مدت به این کار ها فکر کنید و شما باید از این وسائل استفاده نمایید نه به آن صورت که ذهنتان خود را گم کند بلکه به صورتی که برای انجام کار ها کاملاً متفاوت آزاد باشد.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 222

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
ادامه ...


سؤال - پوست من سیاه است و اکثر مردم رنگ روشن تر را تحسین می کنند. چگونه می توانم تحسین آن ها را جلب کنم؟


کریشنامورتی - فکر می کنم وسایل آرایشی زیادی وجود دارد که رنگ پوست شما را روشن تر سازد اما آیا این تمام مشکلات شما را حل می کند؟ شما باز هم می خواهید تحسین شوید در اجتماع مهم باشید، باز هم در آرزوی مقام و محبوبیت خواهید بود و در همین احساس علاقه به کسب تحسین مردم و در مبارزه برای مهم شدن غم وجود دارد. تا زمانی که بخواهید مورد تحسین قرار گیرید و مهم باشید تحصیلات شما را فاسد می سازد زیرا به شما کمک می کند. در این اجتماع کسی شوید و این اجتماع کاملاً فاسد است. ما این اجتماع را به وسیله طمع ها، حسادت ها و ترس های خود ساخته ایم و نمی توان با نادیده گرفتن آن و یا تو هم پنداشتن آن، آن را تغییر داد. فقط نوع صحیحی از آموزش می تواند طمع ترس و کسب کردن را از میان بردارد تا بتوانیم یک فرهنگ افراطی جدید و به طور کلی دنیایی متفاوت بسازیم و آموزش صحیح زمانی وجود خواهد داشت که ذهن واقعاً بخواهد خود را درک کند و غم را از خود دور سازد.


کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 222 و 223

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
بیست و چهارم


یکی از مشکل ترین و در واقع پیچیده ترین مسائل ما در زندگی انضباط است. جامعه احساس می کند که باید شهروندان را کنترل کرد و تحت انضباط در آورد و ذهن آن ها را طبق الگو ها مذهبی، اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی شکل بدهد.
حال باید دید آیا انضباط اصولاً لازم است؟ لطفاً با دقت توجه کنید و بلافاصله بله یا خیر نگویید. اکثر ما به خصوص در جوانی احساس می کنیم که انضباط نباید وجود داشته باشد و ما باید اجازه داشته باشیم کاری را که دوست داریم انجام دهیم و تصور می کنیم آزادی این است. اما صرفاً گفتن این مطلب که ما باید یا نباید انضباط را رعایت کنیم و یا ما باید آزاد باشیم بدون درک مسئله انضباط مفهوم زیادی نخواهد داشت.
یک ورزشکار خوب همیشه خود را تحت انضباط قرار می دهد. علاقه وی به بازی و لزوم حفظ وضع جسمی او را وادار می سازد شب ها زود بخوابد، سیگار نکشد، غذای مناسب بخورد و به طور کلی قوانین حفظ سلامتی را رعایت کن. انضباطی که او بکار میبرد به او تحمیل نشده است بلکه نتیجه طبیعی علاقه او به ورزش است.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 224

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
ادامه ...


آیا انضباط انرژی انسان را کاهش می دهد یا بالا می برد؟ انسان ها در سراسر جهان پیرو هر مذهبی که باشند و یا در هر مدرسه فلسفی درس خوانده باشند در ذهن خود انضباطی دارند که مستلزم کنترل، مقاومت، تعدیل و ممانعت؟ می باشد. آیا این ها ضرورت دارد؟ اگر انضباط انرژی انسان را افزایش دهد پس ارزشمند است و مفهوم پیدا می کند اما اگر صرفاً مانع بروز انرژی شود مخرب و زیان آور است. همه ما دارای انرژی هستیم و سؤال اینست که آیا این انرژی از طریق انضباط می تواند حیاتی، غنی و فراوان شود یا آن که انضباط تمام انرژی ما را از بین خواهد برد. به نظر من مسئله مهم این است.
بسیاری از انسان ها انرژی زیادی ندارند و این انرژی کم به زودی در نتیجه کنترل ها تهدید ها و تحریم های خاص اجتماع از طریق به اصطلاح آموزش فرو نشانده می شود و از بین می رود در نتیجه به صورت شهروندان بی روح و مقلد اجتماع در می آیند. آیا انضباط می تواند انرژی بیش تری به فردی که دارای انرژی کمی است بدهد و آیا می تواند زندگی او را غنی و پر روح نماید؟


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 224 و 225

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
ادامه ..‌.


در جوانی شما پر از انرژی هستید. می خواهید بازی کنید، بدوید، صحبت کنید، نمی توانید آرام بنشینید و پر از زندگی هستید. چه اتفاقی می افتد؟ وقتی بزرگ تر می شوید مربیان شما شروع به تقلیل دادن انرژی تان از طریق شکل دادن به آن و به قالب ها مختلف درآوردن آن می کنند و بالاخره وقتی مرد و زن می شوید انرژی کمی که برایتان باقی مانده است بوسیله اجتماع فرو نشانده می شود و می گوید که باید یک شهروند کامل باشید و به طریق خاصی عمل کنید. این انرژی فراوانی که شما در جوانی دارید به وسیله به اصطلاح آموزش و اجبار اجتماع به تدریج از میان می رود.
حال ببینیم آیا می توان انرژی شما را از طریق انضباط پر روح تر ساخت؟ اگر انرژی کمی دارید آیا انضباط می تواند آن را افزایش دهد؟
اگر بتواند پس انضباط مفهوم پیدا می کند، اما اگر واقعاً انرژی انسان را کاهش دهد بدون شک باید آن را کنار گذارد. این انرژی که در انسان وجود دارد چیست؟ این انرژی عبارت است از فکر و احساس یعنی نفع اشتیاق، طمع، صبر، شهوت، جاه طلبی و نفرت نقاشی کردن دستگاهی را اختراع کردن ساختن پل ها و جاده ها کشت مزارع بازی کردن شعر گفتن، خواندن، رقصیدن به معبد رفتن و دعا کردن - همه بیانگر انرژی انسان است و از طرفی همین انرژی می تواند فریب، شرارت و بدبختی به بار آورد. بهترین و همچنین مخرب ترین توانایی های انسان همه بیان انرژی است. اما مرحله کنترل و به انضباط در آوردن انرژی، هدایت کردن آن به سویی و باز داشتن آن از سوی دیگر صرفاً آسایش اجتماعی به حساب می آید. ذهن طبق الگوی فرهنگی خاص شکل می گیرد و در نتیجه انرژی آن به تدریج پراکنده و متلاشی می شود.
پس مشکل ما این است که آیا این انرژی را که در همه ما بطور متفاوت وجود دارد. می توان افزایش داد و به آن روح بیش تری بخشید.


ادامه دارد ...

ک‌ریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 226

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
سلام همراهان عزیز

دوستان عزیزم حق اشتراک آبان ماه کانال (قانون جبران) را در صورت توان مالی واریز کنید

6037 6974 9743 0766
حسین اکبرلو
بانک صادرات

همراهانی که در خارج از کشور هستند جهت راهنمایی برای پرداخت به ایدی ادمین پیام ارسال کنند
@hossein_mysticosm

پیشاپیش از توجه و حمایت شما عزیزان سپاسگزارم 🌹
ادامه ...


اگر چنین است چگونه؟ انرژی برای چیست؟ آیا به دلیل انرژی جنگ به راه می افتد؟ آیا انرژی برای اختراع هواپیما جت و ماشین آلات دیگر است آیا برای پیروی از یک پیشوا گذراندن امتحانات داشتن بچه و لا ینقطع درباره مسائل مختلف نگران بودن؟ یا آنکه می توان از آن در راه های مختلف استفاده نمود تا آن گه فعالیت های ما در رابطه با چیزی که از همه آن ها با ارزش تر است مفهومی پیدا کند. مطمئناً ذهن انسان که دارای چنین انرژی حیرت انگیزی است در جستجو حقیقت یا خدا نیست به همین دلیل تجلی انرژی آن وسیله ای در جهت ویران گری و بدبختی است. جستجو حقیقت نیاز به انرژی بسیار دارد و اگر انسان چنین نکند انرژی خود را در راه هایی تلف می کند که موجب فلاکت می گردد و در نتیجه جامعه باید آن را کنترل کند. حال آیا امکان دارد انرژی را برای جستجو خدا و حقیقت آزاد نمود و در مرحله کشف حقیقت شهروندی شد که مسائل اساسی زندگی را درک می کند و جامعه نمی تواند او را از میان ببرد. آیا متوجه صحبت ها من می شوید یا کمی پیچیده است؟


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 226 و 227

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
ادامه ...


می دانید که انسان مملو از انرژی است و اگر به دنبال حقیقت نباشد این انرژی به صورتی مخرب در خواهد آمد. در نتیجه جامعه فرد را کنترل نموده به وی شکل می بخشد که در نهایت انرژی او سرکوب می شود. این بلایی است که برسر اکثر انسان ها بالغ در سراسر جهان آمده است. شاید شما متوجه سایر حقایق جالب و خیلی کوچک شده اید یعنی زمانی که می خواهید حقیقتاً کاری انجام دهید انرژی آن را در اختیار دارید. وقتی مایل به بازی کردن هستید چطور می شود؟ فوراً انرژی آن ایجاد می گردد و آن انرژی وسیله ای برای کنترل خود می گردد پس به انضباط خارجی نیازی ندارد. اگر انرژی در جستجو حقیقت باشد انضباط خود را بوجود می آورد. فردی که در جستجو حقیقت است بی اختیار یک شهروند خوب می شود که طبق الگوی هیچ جامعه یا دولت خاصی نیست.
پس دانش آموزان و مربیان باید با یکدیگر کار کنند تا این انرژی فوق العاده را در راه درک حقیقت، خدا و واقعیت بکار اندازند. در مرحله جستجو حقیقت انضباط به وجود می آید و شما یک انسان واقعی خواهید بود، یک فرد کامل و نه فقط یک هندو یا پارسی که مقید به جامعه و فرهنگ خاص خود است. اگر مدرسه بجای از میان بردن انرژی دانش آموزان بتواند به آن ها کمک کند در جستجو حقیقت انرژی خود را افزایش دهند متوجه خواهید شد که انضباط مفهوم دیگری پیدا می کند.


ادامه دارد ...

‌کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 227

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
ادامه ...


چرا در منزل و سرکلاس به شما گفته می شود چه باید بکنید و چه نباید بکنید؟ مسلماً دلیلش آن است که والدین شما و مربیانتان مانند بقیه اجتماع متوجه نشده اید که انسان فقط به یک دلیل وجود دارد و آن درک حقیقت و خدا است. حتی اگر گروه کوچکی از آموزگاران این موضوع را در می یافتند و تمام تلاش خود را متوجه این جستجو می کردند می توانستند نوع جدیدی از آموزش و بطور کلی اجتماعی متفاوتی به وجود آورند.
آیا متوجه شده اید که اکثر مردم اطراف شما از جمله مربیان و والدینتان چه انرژی کمی دارند حتی زمانی که جسم شان هنوز پیر نشده به تدریج در حال مردن هستند زیرا اجتماع آن ها را وادار به تسلیم کرده است. بدون درک وظیفه اصلی انرژی که عبارتست از آزاد ساختن ذهن ذهنی که قادر است زیر دریایی ها و هواپیما های اتمی بسازد که می تواند اشعار و داستان های زیبا خلق کند و می تواند دنیا را زیبا و یا ویران سازد - بدون درک وظیفه اصلی این انرژی که همان جستجو حقیقت و خدا است، این انرژی مخرب خواهد بود و در نتیجه اجتماع می گوید «ما باید انرژی افراد را شکل بدهیم و کنترل کنیم.»
به نظر من وظیفه آموزش رها ساختن انرژی در راه جستجو خوبی، حقیقت و خدا است که از فرد یک موجود واقعی و در نتیجه یک شهروند خوب می سازد. اما انضباط بدون در نظر گرفتن این مسائل مفهومی ندارد بلکه مخرب ترین چیز ها دست مگر آن که هر یک از شما آن قدر آموزش یافته باشید که وقتی مدرسه را ترک می کنید و وارد اجتماع می شوید سرشار از حیات و هوش باشید، سرشار از انرژی برای جستجو حقیقت در غیر این صورت جامعه شما را جذب می کند و شما باقی عمر خود را در بدبختی خواهید گذراند و از میان خواهید رفت. مانند رودخانه که کرانه های خود را بوجود می آورد انرژی نیز بدون اجبار انضباط خود را ایجاد می کند و همان طور که رودخانه دریا را پیدا می کند انرژی نیز آزادی خود را به دست می آورد.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 228 و 229

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
ادامه ...


سؤال - چرا بریتانیا برهند حکومت می کرد؟


کریشنامورتی - ملاحظه می کنید ملتی که انرژی، روح، توانایی و قدرت بیش تری دارد برای همسایگان خود که دارای انرژی کم تری هستند خوشبختی و یا بدبختی به بار می آورد. زمانی هند در سراسر آسیا قدرت داشت. مردم هند سرشار از شوق خلاق بودند و دین خود را در چین ژاپن، هندوچین و برمه رواج دادند. نکته جالب این ست که آن هایی که در جستجو حقیقت و خدا هستند آتشی ترند. آن ها انرژی خارق العاده ای از خود بروز م یدهند و در دیگران نیز به وجود می آورند و آن ها انقلابیون واقعی هستند نه کمونیست ها، سوسیالیست ها و یا آن هایی که صرفاً اصلاح می کنند. فاتحین و حکام می آیند و می روند اما مشکل انسان همیشه یکسان است. همه ما می خواهیم مسلط باشیم، تسلیم شویم یا مقاومت کنیم اما انسانی که در جستجو حقیقت است از تمام جوامع و فرهنگ ها آزاد است.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 229

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
ادامه ...


سؤال - حتی در هنگام درون کاوی انسان نمی تواند حقیقت را درک کند خواهش می کنم بگویید حقیقت چیست؟

کریشنامورتی - اجازه دهید ابتدا سؤال حقیقت چیست را کنار بگذاریم و ببینیم درونکاوی چیست؟ از نظر من درونکاوی چیزی کاملاً متفاوت از آن چه کتاب ها شما و پیشوایانتان گفته اند می باشد. درونکاوی عبارت از مرحله درک ذهن خود شما است. اگر شما فکر خود را که همان خود شناسی است درک نکنید، در آن صورت فکرتان دارای مفهوم کمی خواهد بود. بدون آگاهی از خود درونکاوی منجر به شرارت خواهد شد. هر فکری مفهومی دارد و اگر ذهن قادر به دیدن مفهوم آن نباشد - نه فقط در یک یا دو مورد بلکه نسبت به هر فکری که به وجود می آید. متمرکز کردن بر روی یک ایده، تصور و یا گفته های خاص که به طور کلی درونکاوی نامیده می شود نوعی تلقین به خود محسوب می گردد.
پس شما چه آرام بنشینید یا صحبت کنید آیا از اهمیت تمام افکار یا عکس العمل های خود آگاه هستید؟ امتحان کنید و خواهید دید آگاهی از هر حرکت فکر تا چه اندازه مشکل است زیرا افکار به سرعت بر روی هم انباشته می شوند. اما اگر بخواهید هر فکری را بیازمایید و حقیقتاً بخواهید محتوای آن را ببینید در خواهید یافت که جریان افکار شما کند می شود و شما آن ها را خواهید دید. کُند شدن افکار و آزمودن آن مرحله درونکاوی را به وجود می آورد و اگر به این مرحله برسید در خواهید یافت که با آگاهی یافتن از هر فکری ذهن شما که اکنون مخزن بزرگی از افکار نا آرام است و هر یک علیه دیگری مبارزه می کند - کاملاً آرام خواهد شد. در نتیجه هیچ گونه فشار و اجبار و هیچ نوع ترسی وجود نخواهد داشت و در این آرامش حقیقت آشکار خواهد شد. دیگر «شما» وجود نخواهد داشت که حقیقت را تجربه کند بلکه وقتی ذهن آرام باشد حقیقت ظاهر خواهد شد. زمانی که «شما» وجود داشته باشید تجربه کننده بوجود می آید و تجربه کننده صرفاً زاییده افکار است و بدون فکر وجود نخواهد داشت.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 229 و 230

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
ادامه


سؤال ـ اگر ما مرتکب اشتباهی شویم و کسی به ما گوشزد کند چرا بار دیگر آن اشتباه را تکرار می کنیم؟

کریشنامورتی - نظر شما چیست؟ چرا گل ها را می چینید گیاهان را له می کنید اشیاء را خراب میکنید و یا کاغذ خورد می کنید در حالی که من مطمئن هستم ده ها بار به شما گفته شده این کارها را نکنید. به دقت گوش دهید و خواهید دید وقتی مرتکب چنین کار هایی میشوید در حالتی هستید که فکر نمی کنید، آگاه نیستید و ذهن شما در خواب است پس مرتکب اعمالی می شوید که احمقانه است. تا زمانی که کاملاً هوشیار نیستید و ذهنتان حضور ندارد گفتن اینکه کاری را انجام ندهید بی نتیجه است. اما اگر مربی بتواند به شما کمک کند که شخصی متفکر شوید، کاملاً آگاه باشید و به روشنی درختان، پرندگان، رودخانه و پر بار بودن زمین را مشاهده کنید. یک اشاره کافی خواهد بود زیرا در آن صورت آگاه خواهید بود و از هرچیزی در اطراف و در درون خود با خبر خواهید بود.
متأسفانه حساسیت شما از بین رفته است زیرا از هنگام تولد تا زمان مرگ به شما م یگویند چه بکنید و چه نکنید. والدین، مربیان، جامعه مذهب کشیش جاه طلبی های شما طمع و حسادت های شما - همه می گویند بکن یا نکن برای آزاد شدن از تمام این «بکن ها» و «نکن ها» و در ضمن حساس بودن به طوری که خود به خود مهربان باشید و انسان ها را نیازارید، کاغذ نریزید و سنگ را از جاده کنار بزنید احتیاج به متفکر بودن دارید. هدف از آموزش مطمئناً تنها این نیست که چند حرف الفبا به دنبال اسم خود بیافزایید بلکه باید این روح تفکر و اندیشیدن را در شما بیدار کند تا حساس، آگاه هوشیار و مهربان باشید.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 230 و 231

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
ادامه ...


سؤال - زندگی چیست و ما چگونه می توانیم خوشبخت باشیم؟

کریشنامورتی - سؤال بسیار خوبی از سوی یک پسر جوان زندگی چیست؟ اگر از یک تاجر این سؤال را بکنید پاسخ خواهد داد زندگی یعنی فروختن و به دست آوردن پول زیرا زندگی او از صبح تا شب همین است. انسان جاه طلب خواهد گفت که زندگی مبارزه برای پیروزی است، زیرا برای شخصی که مقام و قدرتی کسب کند و رئیس یک سازمان یا کشور باشد زندگی پر از فعالیت هایی است که خود به وجود می آورد. و برای یک کارگر به خصوص در این کشور زندگی یعنی کار بی پایان بدون یک روز استراحت، یعنی کثیف بودن، بدبخت بودن و غذای کافی نداشتن.
آیا انسان می تواند با این همه مبارزه گرسنگی و بدبختی خوشبخت باشد؟ مسلماً نه پس چه می کند او سؤال نمی کند و نمی پرسد زندگی چیست بلکه درباره خوشبختی به فلسفه بافی می پردازد. او درباره برادری صحبت می کند در حالی که از دیگران سوء استفاده می کند. او روحی عالی و برتر خلق می کند چیزی که عاقبت او را به خوشبختی دائمی برساند. اما خوشبختی وقتی در جستجویش هستید به دست نمی آید. زمانی خوشبختی احساس می شود که خوبی و عشق وجود داشته باشد هنگامی که جاه طلبی از بین رفته باشد و ذهن به آرامی به جستجو حقیقت بپردازد.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 231 و 232

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
ادامه ...


سؤال - چرا ما با یکدیگر جنگ می کنیم؟


کریشنامورتی - فکر می کنم که بزرگ تر ها نیز این سوال را از خود می کنند، چرا می جنگیم؟ آمریکا با شوروی مخالف است و چین در مقابل غرب ایستادگی می کند. چرا؟ همه درباره صلح صحبت می کنند اما خود را برای جنگ آماده می سازند. زیرا اکثریت انسان ها دوست دارند رقابت کنند و بجنگند. این یک حقیقت مسلم است در غیر این صورت به این کار ادامه نمی دادند. حقیقت دیگر این که مبارزه کردن احساس زنده بودن به انسان می دهد. ما فکر می کنیم که مبارزه در هر شکلی لازم است تا ما را زنده نگاه دارد، اما آن نوع زندگی بسیار مخرب است. راه دیگری نیز وجود دارد و آن زندگی بدون مبارزه می باشد، مانند یک گل زنبق، گلی که می روید و مبارزه نمی کند فقط وجود دارد بودن چیزی همان خوب بودن آن است. اما آموزش به ما این راه را نشان نمی دهد. تحصیل به ما می آموزد که رقابت کنیم، بجنگیم، حقوق دان، افسر پلیس، سرباز، استاد دانشگاه مدیر مدرسه یا تاجر شویم و همه می خواهیم در رأس باشیم. همه خواهان موفقیت هستیم. بسیاری از مردم تظاهر به متواضع بودن می کنند.
اما فقط افرادی خوشبخت هستند که در درون فروتن می باشند و نمی جنگند.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 232 و 233

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
ادامه ...


سؤال - چرا ذهن سایر انسان ها و نیز خودش را استثمار می کند؟

کریشنامورتی - منظور از استثمار چیست؟ ذهنی که جاه طلب، طماع و حسود باشد، ذهنی که سرشار از اعتقاد به سنت ها است و خشن می باشد و مردم را استثمار می کند - چنین ذهنی مسلماً در عمل بدبختی به بار می آورد و جامعه ای به وجود می آورد که پر از بر خورد ها می باشد. تا زمانی که ذهن خود را درک نکند، اعمالش ویران گر است و تا زمانی که ذهن خود را نمی شناسد دشمنی به بار می آورد. به همین دلیل ضرورت دارد که شما خود را بشناسید نه آن که صرفاً از کتاب ها یاد بگیرید. هیچ کتابی نمی تواند شما را به خودتان بشناساند ممکن است کتابی بتواند اطلاعاتی درباره شناخت خود به شما بدهد اما این همان شناخت خود در عمل نیست. وقتی ذهن خود را در آیینه روابط می بینید، این احساس خود شناسی است و ما بدون خود شناسی نمی توانیم این هرج و مرج و بدبختی بزرگی را که در جهان به وجود آورده ایم از میان ببریم.

سؤال - آیا ذهنی که به دنبال کسب موفقیت است با ذهنی که در جستجو حقیقت است فرق دارد؟

کریشنامورتی - این همان ذهن است چه به دنبال موفقیت باشد یا حقیقت اما تا زمانی که ذهن در جستجو موفقیت است قادر به درک حقیقت نخواهد بود. درک حقیقت یعنی دیدن حقیقت در میان دروغ و دیدن آن چه که حقیقت دارد به عنوان حقیقت.


کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 233

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
سلام همراهان عزیز

دوستان عزیزم حق اشتراک آبان ماه کانال (قانون جبران) را در صورت توان مالی واریز کنید

6037 6974 9743 0766
حسین اکبرلو
بانک صادرات

همراهانی که در خارج از کشور هستند جهت راهنمایی برای پرداخت به ایدی ادمین پیام ارسال کنند
@hossein_mysticosm

پیشاپیش از توجه و حمایت شما عزیزان سپاسگزارم 🌹
بیست و پنجم


آیا تا به حال متوجه شده اید چرا انسان ها وقتی بزرگ می شوند شادی زندگی را از دست می دهند؟ در حال حاضر اکثر شما جوان ها بسیار شاد هستید شما با مشکلات کوچک خود که نگرانی در مورد امتحانات است رو به رو می باشید اما با وجود آن شادی مخصوصی دارید این طور نیست؟ شما به سادگی این زندگی را پذیرفته اید و با خوشی به مسائل می نگرید پس چرا وقتی بزرگ تر می شوید به نظر می رسد آن آگاهی شادی بخش نسبت به چیزی پر اهمیت را از دست می دهید؟ چرا بسیاری از ما به تدریج که به سن بلوغ می رسیم نسبت به شادی، زیبایی، آسمان پهناور و زمین شگفت انگیز کند و غیر حساس می شویم. می دانید وقتی کسی این سؤال را از خود بپرسد توضیحات زیادی در ذهن به وجود می آید که عبارتند از این که ما خیلی به خود علاقمند هستیم و مبارزه می کنیم تا کسی شویم، مقام خاصی به دست آوریم بچه و مسئولیت ها دیگر داریم و باید زندگی خود را تامین کنیم. تمام این چیز ها خارجی به زودی روی ما سنگینی می کند و در نتیجه شادی زندگی را از دست می دهیم. به چهره بزرگ تر ها در اطرافتان نگاه کنید ببینید اکثر آن ها چقدر غمگین، مضطرب و تقریباً بیمار، کناره گیر و در بعضی موارد عصبی هستند و لبخند به لب آن ها نمی آید. آیا از خود سؤال نکرده اید چرا و حتی زمانی که می پرسیم چرا به نظر می رسد اغلب فقط به توضیحی درباره آن اکتفا می کنیم.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 234 و 235

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
2025/06/27 07:05:47
Back to Top
HTML Embed Code: