Telegram Web Link
شب ها
بدون خمار چشمانت
شبم بخیر نخواهد شد
آغوش تو
انقلابے به پا میکند
در عمق بی نهایت عشق...


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تو را شبيه شب دوست میدارمت !
يكدست، يكرنگ، بیصدا، تنها و
البته
بی پايان
بی پايان
بی پايان....



دلم فقط تو را می خواهد
شب های با تو بودن را
مهتاب را
و ستاره ها را با تو
می خواهم آن قدر ستاره بچینم
که میان ستاره هایم
پنهانت کنم
و تو
هیچ وقت از کنارم نروی


👍1
فدای  گرمی ی آغوشت نابت
تن  داغ و لب طعم شرابت
بیا در خواب من غوغا بپا کن
و یا یک شب  ببر ما را به خوابت


مرد باید تو را بلد باشد...
شعر چشمانت را
از حفظ بداند...
باید چشمانش را ببندد
و تو را برای تمام
جهان با صدای بلند از بر بخواند...
مرد باید در عمل عاشق باشد.
وجودش پر باشد
از معشوقه اش
آنقدر که حتی نفسهایش هم
عطر زن مورد علاقه اش را بدهد...


کنارم باش
ای تنهاترین
آرامش
شبهای
طولانی..


 

تو را میبوسمت هر شب،به خوابم دزدکی گاهی
نمی دانم تو هم گاهی ،از این بوسیدن آگاهی؟

اگر جانم تو هم هر شب، به یادم غرق رویایی
همه دنیا شود طوفان، به سویت وا کنم راهی

 

قول دادم به کسی غیر تو عادت نکنم
از غم انگیزی این عشق شکایت نکنم
بی تو با خاطره ات هم سر دعوا دارم...
قول دادم به کسی غیر تو عادت نکنم!

تمامِ فانوس های جهان را هم که روشن کنی
شب، شب است‌‌...
مرا ببوس
آدم دلش که روشن باشد تمام شبهای تاریخ را هم
طاقت می‌آورد

دستم به بودنت نمی رسد!
اما بگذار سر بسته از دلم برایت بگویم
طوری دوستت می دارم
که هر شبانه روز بی آنکه ببینمت
بی آنکه ببوسمت
بی آنکه لمست کنم
بودنی ترین
بودنیِ شخصِ جهانم شده ای ...


2025/10/21 21:49:39
Back to Top
HTML Embed Code: