Telegram Web Link
شب ڪہ مے شود ،
مغناطیس نگاهت،،
مرا بہ سوی خود می ڪشاند....
و من گیسوانم را،
بہ نوازشِ،،
دستان تو مے سپارم...
تا عشق را در قلبم،زندہ نگہ دارد....
👍1
دل که
تنگ میشود
بهانه ها شروع میشود
مثلاچرا دیگر شبیه قدیم ها
دوستم نداری ؟
1
امشب به همراه آغوشم
برایت کمی خواب آورده‌ام
انتخاب با توست؛
یا به چشمانم برس
یا به آغوشم...

🥰2
یک شب بیا
و گیره از موهایِ من وا کن
تا مو به مو
از بر کنی این دلربایی را ...

🔥1
با چشمهایت
نمیتوان آدم ماند،
نمیتوان یکجا نشست و پرواز را نخواست
با چشمهایت
نمیتوان گفت که دنیا،
هیچ زیبایی دربین نداشت...
با چشمهایت
چه چیز ها
چه وصف ها
که نمیتوان گفت .

3👍3🔥1
دوست داشتنت بهانه ایست
تا در ایوان بنشینم،
و قطره های باران را؛
با وسواس کودکانه ای بشمارم!
که وقتی می گویم
به اندازه ی باران "دوســتت دارم"
مبادا کم گفته باشم.

2🔥1
تو
دوست داشتنت را
به من بسپار ؛
تا با تار و پود جانم ؛
بهترین
تن پوش عشق را
برایت ببافم...

🔥2👍1

شاید باورت نشود
اما بی‌آنڪه بدانی
تو را در لابه‌لاے صفحات
خط خطی شد‌ه‌‌ے دفترم
دوست دارم و با ڪشیدن
دستم بر روے خطوط
نوازشت میکنم

تنم . . .
در . . .
حسرت . . .
آغوش تو . . .
هر لحظه می سوزد . . . !

دستم به بودنت
نمی رسد.
اما بگذار سر بسته از دلم برایت بگویم
طوری دوسـتت می دارم
که هر شبانه روز بی آنکه ببینمت
بی آنکه ببوسمـــت
بی آنکه لمست کنم
بودنی ترین
بودنیِ شخصِ
جهانم شده ای...
2025/10/25 12:55:16
Back to Top
HTML Embed Code: