Telegram Web Link
دلم برای تو تنگ است
و این را نمی‌توانم بگویم؛
مثل باد که از پشتِ پنجره‌ات می‌گذرد
و یا درخت‌ها که خاموش‌اند
سرنوشتِ عشق
گاهی سکوت است...!

😢1
چقدر من
دیدنت را دوست دارم
در خواب
در همیشه‌یِ هر جا،
هر جایی که بتوان تو را دید،
صدا کرد و از انعکاسِ نامت کیف کرد
چه ‌قدر من دیدنِ تو را دوست دارم...


کاش ...
با تو نسبتی داشتم ...
مثل بهار که با شکوفه پرتقال...
بوی خاک که با قطره های باران...
یا اندوه که با سکوتِ ماه ........
کاش با تو نسبتی داشتم.

_امشب
عاشقانه هایم را بنوش
فردا خاطره میشوند
لابلای ای کاش ها پنهان می مانَند،
پیدایشان نمیکنی
پیدایت نمیکند.
امشب
شعرهایم را بپوش
هوای عشق
گرمت میکند  ...!!

می‌بوسمت و این شروع عاشقانه‌هاست!
از امشب
شب زنده داری‌ها
در قعر آغوش تو
چه آغاز شیرینی دارند...

🔥1
«عشق» ...
نه آدمیزاد است ...
و نه جانوری بیرحم و درنده ...
نه چشم‌های هیز دارد و نه چنگال آماده ...
عشق یک حال خوب است برای ...
تابِ زخم‌های وامانده ....

"مقصدم" باش..
بگذار از هر کجای جهان که میروم..
ختم شوم به تُ ..

حریص باش
به غارت ببر تمام مرا
اسیر کن مرا
اسیر آغوشت
بگذار مستعمره تو باشد حتی نفس‌هایم‌‌‌‌‌‌‌‌...

گاهی خوابت را می‌بینم
بی‌صدا بی‌تصویر
مثلِ ماهی در آب‌های تاریک!
که لب می‌زند و معلوم نیست
حباب‌ها کلمه‌اند یا بوسه‌هایی از دلتنگی؟

امشب
از دنیا یک پنجره ی نیمه باز
رو به مهتاب میخواهم!
که دست عطر گل شب بو را بگیرم
و با نسیم میهمان خوابت شویم!
تو بخواب
من تماشایت میکنم
نفس هایت را می نویسم!
این ناب ترین شعر عاشقانه ی جهان خواهد بود.

2025/10/31 06:17:07
Back to Top
HTML Embed Code: