از سال ١٢٢٧ تـا ١٣۵٧ شش پادشاه بر ایـران حکومت کردند، طی این سالها؛
دو جنگ جهانی، کودتا و قحطی دیدیم
و دلار از ٧ ریال به ٧٠ ریال رسید
یعنی طی ١٣٠ سال دلار فقط ١٠ برابر شد
اما در این ۴۶ سال دلار ۱۴ هـزار برابر شده !
لااقل در کتب درسی در مورد بیکفایتی حکومتهای گذشته چیزی ننویسید !
@KFP_IrShah
دو جنگ جهانی، کودتا و قحطی دیدیم
و دلار از ٧ ریال به ٧٠ ریال رسید
یعنی طی ١٣٠ سال دلار فقط ١٠ برابر شد
اما در این ۴۶ سال دلار ۱۴ هـزار برابر شده !
لااقل در کتب درسی در مورد بیکفایتی حکومتهای گذشته چیزی ننویسید !
@KFP_IrShah
Forwarded from Reza Pahlavi - Official
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هممیهنان عزیزم،
جشن نوروز و آغاز سال نو را به همه شما شادباش میگویم. نوروز باستانی، نماد همبستگی ملی، پایداری و ایستادگی فرهنگ ایرانی در برابر اشغالگران است؛ نویدبخش آغازی نوین برای ملت ایران، و دورانی طولانی از آزادی، شکوفایی و پیشرفت پس از جمهوری اسلامی.
امسال که تلاشهای رژیم اسلامی برای کمرنگ کردن نوروز بیشتر شده، برگزاری هرچه باشکوهترِ این جشن ملی، با وجود تمام سختیهایی که رژیم بر ملت ایران تحمیل کرده، اهمیتی دوچندان پیدا میکند. من در آغاز سال نو، از همه شما هممیهنان عزیزم میخواهم که نوروز امسال را فرصتی بیابید که با یکدیگر مهربانتر، و در برابر دشمن مشترک، یعنی جمهوری اسلامی، همبستهتر باشید.
ما در حالی سال نو را آغاز میکنیم که جمهوری اسلامی در ضعیفترین و ناکارآمدترین زمان خود قرار دارد: از یک سو نیروهای نیابتی و متحدان خود را یکی پس از دیگری از دست میدهد، و از سوی دیگر، از تأمین معیشت، آب و برق و گاز مردم ناتوان است. ثروت ملت را به یغما برده و اقتصاد کشور و پول ملی را به نابودی کشانده است. جمهوری اسلامی در معرض سقوط است و پنجره فرصتی بینظیر برای تغییرات بزرگ و رهایی ایران از استبداد دینی فراهم آمده است. اما باید بدانیم که نه این پنجره فرصت، همیشگی است و نه سقوط رژیم خودبهخود رخ خواهد داد. به جای انتظار برای ظهور منجی و یا فروپاشی خودبهخود رژیم، میبایست خود به حرکت در آییم و سرنوشتمان را در دست بگیریم.
من در سالی که گذشت، بنا به خواست شما رهبری انقلاب ملی و دوران گذار را پذیرفتم، و برای رسیدن به پیروزی، برنامهای مدون بر پایه پنج ستون اصلی را ارائه دادم. در این سال، با عملگرایی و کوشش دوچندان، از آنها که بخشی از مشکلند، عبور کردیم. آنهایی که میخواهند بخشی از راهحل باشند نیز به هم پیوستند و چارچوبی برای همکاری و همگرایی بنا گذاشتند.
سالِ پیش رو، سالِ سازماندهی برای اقدامِ نهایی است. در جایجای ایران، از کرانۀ خلیج فارس تا کنارۀ دریای مازندران، از طاقِ بُستان تا نقشِ جهان، از هفتتپه تا توس، از ایذه تا گنبدِکاووس، از هامون تا ارومیه، از کارون تا زایندهرود، از زَریبار تا دشت لوت، از زاگرس تا البرز، و از سهند و سبلان تا الوند و دماوند، سازمان بیابیم و برای اقدام نهایی آماده شویم.
در این لحظات آغازین سال، به یاد قهرمانان جاویدنام راه میهن و زندانیان سیاسی هستم؛ به یاد خانوادههایی که جای عزیزانشان در کنار سفرههای هفتسین خالی است. یادشان با ماست و نامشان الهامبخش ما در مسیر پیروزی.
من باور دارم که با همت، اراده و پشتکار شما ملتِ یکدل و یکپارچه، ایرانِ ما بر اهریمنِ جمهوری اسلامی پیروز میشود، و آزاد و آباد، بار دیگر سرزمینِ ثبات و شکوفایی خواهد شد.
هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز!
@OfficialRezaPahlavi
جشن نوروز و آغاز سال نو را به همه شما شادباش میگویم. نوروز باستانی، نماد همبستگی ملی، پایداری و ایستادگی فرهنگ ایرانی در برابر اشغالگران است؛ نویدبخش آغازی نوین برای ملت ایران، و دورانی طولانی از آزادی، شکوفایی و پیشرفت پس از جمهوری اسلامی.
امسال که تلاشهای رژیم اسلامی برای کمرنگ کردن نوروز بیشتر شده، برگزاری هرچه باشکوهترِ این جشن ملی، با وجود تمام سختیهایی که رژیم بر ملت ایران تحمیل کرده، اهمیتی دوچندان پیدا میکند. من در آغاز سال نو، از همه شما هممیهنان عزیزم میخواهم که نوروز امسال را فرصتی بیابید که با یکدیگر مهربانتر، و در برابر دشمن مشترک، یعنی جمهوری اسلامی، همبستهتر باشید.
ما در حالی سال نو را آغاز میکنیم که جمهوری اسلامی در ضعیفترین و ناکارآمدترین زمان خود قرار دارد: از یک سو نیروهای نیابتی و متحدان خود را یکی پس از دیگری از دست میدهد، و از سوی دیگر، از تأمین معیشت، آب و برق و گاز مردم ناتوان است. ثروت ملت را به یغما برده و اقتصاد کشور و پول ملی را به نابودی کشانده است. جمهوری اسلامی در معرض سقوط است و پنجره فرصتی بینظیر برای تغییرات بزرگ و رهایی ایران از استبداد دینی فراهم آمده است. اما باید بدانیم که نه این پنجره فرصت، همیشگی است و نه سقوط رژیم خودبهخود رخ خواهد داد. به جای انتظار برای ظهور منجی و یا فروپاشی خودبهخود رژیم، میبایست خود به حرکت در آییم و سرنوشتمان را در دست بگیریم.
من در سالی که گذشت، بنا به خواست شما رهبری انقلاب ملی و دوران گذار را پذیرفتم، و برای رسیدن به پیروزی، برنامهای مدون بر پایه پنج ستون اصلی را ارائه دادم. در این سال، با عملگرایی و کوشش دوچندان، از آنها که بخشی از مشکلند، عبور کردیم. آنهایی که میخواهند بخشی از راهحل باشند نیز به هم پیوستند و چارچوبی برای همکاری و همگرایی بنا گذاشتند.
سالِ پیش رو، سالِ سازماندهی برای اقدامِ نهایی است. در جایجای ایران، از کرانۀ خلیج فارس تا کنارۀ دریای مازندران، از طاقِ بُستان تا نقشِ جهان، از هفتتپه تا توس، از ایذه تا گنبدِکاووس، از هامون تا ارومیه، از کارون تا زایندهرود، از زَریبار تا دشت لوت، از زاگرس تا البرز، و از سهند و سبلان تا الوند و دماوند، سازمان بیابیم و برای اقدام نهایی آماده شویم.
در این لحظات آغازین سال، به یاد قهرمانان جاویدنام راه میهن و زندانیان سیاسی هستم؛ به یاد خانوادههایی که جای عزیزانشان در کنار سفرههای هفتسین خالی است. یادشان با ماست و نامشان الهامبخش ما در مسیر پیروزی.
من باور دارم که با همت، اراده و پشتکار شما ملتِ یکدل و یکپارچه، ایرانِ ما بر اهریمنِ جمهوری اسلامی پیروز میشود، و آزاد و آباد، بار دیگر سرزمینِ ثبات و شکوفایی خواهد شد.
هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز!
@OfficialRezaPahlavi
Forwarded from Reza Pahlavi - Official
A Norooz Message to the World: Imagine a New Iran
My dear friends around the world,
Today, as Iranians celebrate Norooz—the ancient Iranian New Year—we reflect on renewal, hope, and the promise of a brighter future. Norooz means “new day,” symbolizing our people's timeless quest for freedom, peace, and prosperity.
For the past forty-six years, unable to celebrate Norooz in my homeland, I have marked this occasion by addressing my compatriots in Iran. Today however, given the historic opportunity ahead of not just Iran but of humanity, I am taking this opportunity to speak to all of you across the world for the first time on this special day to ask you to imagine an even greater renewal: a world without the Islamic Republic.
پیام نوروزی به جهان: ایرانی نو را تصور کنید
دوستان عزیزم در سراسر جهان،
امروز، در حالی که ایرانیان، #نوروز باستانی را جشن میگیرند، ما به دگرگونی، امید، و آیندهای روشنتر میاندیشیم. نوروز نماد تلاش همیشگی مردم ما برای آزادی، صلح، و شکوفایی است.
طی ۴۶ سال گذشته که نتوانستم نوروز را در سرزمین مادری جشن بگیرم، هر سال این مناسبت را با پیام به هممیهنانم در ایران گرامی داشتهام. اما امروز، با توجه به این فرصت تاریخی که نه تنها برای ایران، که برای بشریت پیش آمده است، برای اولین بار در این روز ویژه از این فرصت استفاده میکنم تا با همه شما در سراسر جهان صحبت کنم و از شما بخواهم دگرگونی بزرگتری را تصور کنید: جهانی بدون جمهوری اسلامی.
@OfficialRezaPahlavi
https://youtu.be/f-jN-O-5umQ
My dear friends around the world,
Today, as Iranians celebrate Norooz—the ancient Iranian New Year—we reflect on renewal, hope, and the promise of a brighter future. Norooz means “new day,” symbolizing our people's timeless quest for freedom, peace, and prosperity.
For the past forty-six years, unable to celebrate Norooz in my homeland, I have marked this occasion by addressing my compatriots in Iran. Today however, given the historic opportunity ahead of not just Iran but of humanity, I am taking this opportunity to speak to all of you across the world for the first time on this special day to ask you to imagine an even greater renewal: a world without the Islamic Republic.
پیام نوروزی به جهان: ایرانی نو را تصور کنید
دوستان عزیزم در سراسر جهان،
امروز، در حالی که ایرانیان، #نوروز باستانی را جشن میگیرند، ما به دگرگونی، امید، و آیندهای روشنتر میاندیشیم. نوروز نماد تلاش همیشگی مردم ما برای آزادی، صلح، و شکوفایی است.
طی ۴۶ سال گذشته که نتوانستم نوروز را در سرزمین مادری جشن بگیرم، هر سال این مناسبت را با پیام به هممیهنانم در ایران گرامی داشتهام. اما امروز، با توجه به این فرصت تاریخی که نه تنها برای ایران، که برای بشریت پیش آمده است، برای اولین بار در این روز ویژه از این فرصت استفاده میکنم تا با همه شما در سراسر جهان صحبت کنم و از شما بخواهم دگرگونی بزرگتری را تصور کنید: جهانی بدون جمهوری اسلامی.
@OfficialRezaPahlavi
https://youtu.be/f-jN-O-5umQ
YouTube
A Norooz Message to the World: Imagine a New Iran
My dear friends around the world,
Today, as Iranians celebrate Norooz—the ancient Iranian New Year—we reflect on renewal, hope, and the promise of a brighter future. Norooz means “new day,” symbolizing our people's timeless quest for freedom, peace, and…
Today, as Iranians celebrate Norooz—the ancient Iranian New Year—we reflect on renewal, hope, and the promise of a brighter future. Norooz means “new day,” symbolizing our people's timeless quest for freedom, peace, and…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
*ساعت مچی*
*بیجار کردستان زمستان ۱۳۹۹*
در سوپر مارکت دوستم نشسته بودم.
یکی از مشتری ها ی قدیمی که پیر مردی روستایی و ساده ای بود وارد شد
و بعد از احوال پرسی با دقت نگاهی به کفش و کلاه و عینک و پالتوی پلوخوری من انداخت.
نمی دانم توی سرش چی گذشت.
بعد از خرید و کمی حرف و حدیث و این دست و اون دست کردن ، از جیب بغلش دستمالی ابریشمی در آورد
و یک ساعت مچی قدیمی را از نایلون داخل دستمال خارج کرد و گفت :
برادر زاده ام می گوید این را به من بده، چرا ساعت عهد بوق را نگه داشتی ؟
به دردت نمی خورد.
اما دلم نمیاد.
آخه ازش خاطره دارم.
آیا واقعا به درد نمی خورد ؟
تا ساعت را دیدم فهمیدم عتیقه س یک سیکو پنج اتومات بود
با کمربندی از طلای هیجده عیار که دور صفحه اش برق می زد و بندی زیبا و دو رنگ داشت با آب طلا.
توضیحات زیادی هم در پشتش نوشته شده بود.
گفتم عمو جان خیلی گران هستش ، حداقل سی میلیونی ارزش دارد.
شاید هم بیشتر.
پیش تو چه می کند؟
گفت پاییز سال ۱۳۵۵
از روستای خودمان به تهران رفتم
و تا نزدیکی های عید کار کردم.
پول خوبی در آوردم
خیلی دوست داشتم
ساعتی بخرم و در آبادی پز بدم
اما می ترسیدم سرم کلاه برود.
یک روز از صاحب کارم پرسیدم
کجا ساعت خوب می فروشند ؟
گفت :خیابان فردوسی ، نزدیک لاله زار
آنجا را پیدا کردم.
پشت ویترین مغازه ها پر بود
ازساعت های قشنگ و رنگ و وارنگ.
گفتم ای داد بی داد
حالا من اگه با این سر و وضع برم تو ، سرم کلاه می زارند.
نزدیک ظهر بود.
گرسنه بودم
و دلم برای مادرم تنگ شده بود.
همین طور که داشتم فکر می کردم.
دیدم یک مرد میان سال کراواتی خیلی مرتب که سرش تقریبا تاس بود و کیف چرمی سیاهی در دست داشت با جوانی خوش سیما توی پیاده رو عبور می کنند.
دماغ مرد میان سال بزرگ و صورتش مانند گرده های تنوری مادرم ، پت و پهن و کت و کلفت بود.
نمی دانم چرا از او خوشم آمد.
جلو رفتم و سلام کردم و گفتم :
ببخشید عرضی داشتم.
با خوشرویی جواب سلامم را داد و گفت بگو پسرم.
گفتم: آقا من پول دارم.
می خواهم ساعت خوبی بخرم ،
می ترسم سرم کلاه برود.
بدون معطلی گفت دنبال من بیا .
وارد یکمعازه بزرگ دو دهنه شدیم.
ناگهان مدیر فروشگاه و کارکنانش خبر دار ایستاده و نسبت به او احترام زیادی گذاشتند.
گفت : یک ساعت خیلی خوب به دوستم بدهید.
مدیر آنجا چند جور ساعت را جلو من گذاشت و من این را انتخاب کردم
و تا امروز هم نمی دانستم طلاست.
در حالی که ساعت را در جعبه قرار می دادند،
آن آقا چیزی را امضا کرد
و بعدش خدا حافظی کرد و رفت.
به فروشنده گفتم
چقدر تقدیم کنم ؟
گفت دوستتان حساب کرد
با عجله بیرون آمدم تا او را پیدا کنم و پول ساعتو بدم ، اما رفته بود.
به مغازه برگشتم و گفتم این آقا کی بود؟
گفت مگر دوست شما نبود ؟
گفتم نه
گفت:
*دکتر عبدالله ریاضی رئیس مجلس.*
پیر مرد آهی کشید و گفت :
راستی حالا مردم
می توانند
مسئولین فعلی را در خیابون و کوچه و بازار و بین خودشون ببینند؟
راه دور چرا برویم کسی فرماندار یا فلان مسئول بیجار را توی نانوایی یا قصابی دیده ؟
در نوبت دکتر چطور ؟
هر کس دیده بیاد این ساعت را بهش می دهم .
یادم آمد
چرا به من اعتماد کرد و ساعتو نشانم داد.
چون قیافه ام
در نظر او مثل گرده های مادرش بود.
پایان.
🖋️ عبدالحمید جعفری
پی نوشت:
زنده یاد دکتر عبداله ریاضی متولد 1285 اصفهان- اعدام 24 فروردین 1358 ،
ریاضیدان ،استاد دانشگاه ،
رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران
و رئیس مجلس شورای ملی ایران
در بین سالهای 1342 تا 1357 ،
انسانی به غایت پاک ،باشرف ،درستکار
و میهن پرست بود
او با اینکه در زمان وقوع انقلاب در خارج از کشور بود
با همه خطرهایی که تهدیدش می کرد به کشور برگشت
ولی دستگیر و در فروردین 1358 به دستور خلخالی اعدام شد.😔
امروز نبم قرن از آن دوران میگذرد.
من بعنوان معلم دانشگاهی بازنشسته
در یک نگاه مجازی به آن صندلی ریاست مجلس شورای ملی دوران ستم شاهی و
به صندلی این دوران یعنی به همان صندلی ولی در مجلس شورای اسلامی خیره میشوم !
دو چهره را
*1- آنزمان دکتر عبدالله ریاضی*
و امروز :
*۲- محمد باقر قالیباف*
را میبینم.
این دو شخصیت را در دو کفه یک ترازوی تعادلی میسنجم .
خدای من ، چه میبینم ؟
یک کفه از فرط سنگینی بر زمین
و دیگر کفه در هوا معلق است
🦁 👑 🦁
#Kingrezapahlavi
@KFP_IrShah
*بیجار کردستان زمستان ۱۳۹۹*
در سوپر مارکت دوستم نشسته بودم.
یکی از مشتری ها ی قدیمی که پیر مردی روستایی و ساده ای بود وارد شد
و بعد از احوال پرسی با دقت نگاهی به کفش و کلاه و عینک و پالتوی پلوخوری من انداخت.
نمی دانم توی سرش چی گذشت.
بعد از خرید و کمی حرف و حدیث و این دست و اون دست کردن ، از جیب بغلش دستمالی ابریشمی در آورد
و یک ساعت مچی قدیمی را از نایلون داخل دستمال خارج کرد و گفت :
برادر زاده ام می گوید این را به من بده، چرا ساعت عهد بوق را نگه داشتی ؟
به دردت نمی خورد.
اما دلم نمیاد.
آخه ازش خاطره دارم.
آیا واقعا به درد نمی خورد ؟
تا ساعت را دیدم فهمیدم عتیقه س یک سیکو پنج اتومات بود
با کمربندی از طلای هیجده عیار که دور صفحه اش برق می زد و بندی زیبا و دو رنگ داشت با آب طلا.
توضیحات زیادی هم در پشتش نوشته شده بود.
گفتم عمو جان خیلی گران هستش ، حداقل سی میلیونی ارزش دارد.
شاید هم بیشتر.
پیش تو چه می کند؟
گفت پاییز سال ۱۳۵۵
از روستای خودمان به تهران رفتم
و تا نزدیکی های عید کار کردم.
پول خوبی در آوردم
خیلی دوست داشتم
ساعتی بخرم و در آبادی پز بدم
اما می ترسیدم سرم کلاه برود.
یک روز از صاحب کارم پرسیدم
کجا ساعت خوب می فروشند ؟
گفت :خیابان فردوسی ، نزدیک لاله زار
آنجا را پیدا کردم.
پشت ویترین مغازه ها پر بود
ازساعت های قشنگ و رنگ و وارنگ.
گفتم ای داد بی داد
حالا من اگه با این سر و وضع برم تو ، سرم کلاه می زارند.
نزدیک ظهر بود.
گرسنه بودم
و دلم برای مادرم تنگ شده بود.
همین طور که داشتم فکر می کردم.
دیدم یک مرد میان سال کراواتی خیلی مرتب که سرش تقریبا تاس بود و کیف چرمی سیاهی در دست داشت با جوانی خوش سیما توی پیاده رو عبور می کنند.
دماغ مرد میان سال بزرگ و صورتش مانند گرده های تنوری مادرم ، پت و پهن و کت و کلفت بود.
نمی دانم چرا از او خوشم آمد.
جلو رفتم و سلام کردم و گفتم :
ببخشید عرضی داشتم.
با خوشرویی جواب سلامم را داد و گفت بگو پسرم.
گفتم: آقا من پول دارم.
می خواهم ساعت خوبی بخرم ،
می ترسم سرم کلاه برود.
بدون معطلی گفت دنبال من بیا .
وارد یکمعازه بزرگ دو دهنه شدیم.
ناگهان مدیر فروشگاه و کارکنانش خبر دار ایستاده و نسبت به او احترام زیادی گذاشتند.
گفت : یک ساعت خیلی خوب به دوستم بدهید.
مدیر آنجا چند جور ساعت را جلو من گذاشت و من این را انتخاب کردم
و تا امروز هم نمی دانستم طلاست.
در حالی که ساعت را در جعبه قرار می دادند،
آن آقا چیزی را امضا کرد
و بعدش خدا حافظی کرد و رفت.
به فروشنده گفتم
چقدر تقدیم کنم ؟
گفت دوستتان حساب کرد
با عجله بیرون آمدم تا او را پیدا کنم و پول ساعتو بدم ، اما رفته بود.
به مغازه برگشتم و گفتم این آقا کی بود؟
گفت مگر دوست شما نبود ؟
گفتم نه
گفت:
*دکتر عبدالله ریاضی رئیس مجلس.*
پیر مرد آهی کشید و گفت :
راستی حالا مردم
می توانند
مسئولین فعلی را در خیابون و کوچه و بازار و بین خودشون ببینند؟
راه دور چرا برویم کسی فرماندار یا فلان مسئول بیجار را توی نانوایی یا قصابی دیده ؟
در نوبت دکتر چطور ؟
هر کس دیده بیاد این ساعت را بهش می دهم .
یادم آمد
چرا به من اعتماد کرد و ساعتو نشانم داد.
چون قیافه ام
در نظر او مثل گرده های مادرش بود.
پایان.
🖋️ عبدالحمید جعفری
پی نوشت:
زنده یاد دکتر عبداله ریاضی متولد 1285 اصفهان- اعدام 24 فروردین 1358 ،
ریاضیدان ،استاد دانشگاه ،
رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران
و رئیس مجلس شورای ملی ایران
در بین سالهای 1342 تا 1357 ،
انسانی به غایت پاک ،باشرف ،درستکار
و میهن پرست بود
او با اینکه در زمان وقوع انقلاب در خارج از کشور بود
با همه خطرهایی که تهدیدش می کرد به کشور برگشت
ولی دستگیر و در فروردین 1358 به دستور خلخالی اعدام شد.😔
امروز نبم قرن از آن دوران میگذرد.
من بعنوان معلم دانشگاهی بازنشسته
در یک نگاه مجازی به آن صندلی ریاست مجلس شورای ملی دوران ستم شاهی و
به صندلی این دوران یعنی به همان صندلی ولی در مجلس شورای اسلامی خیره میشوم !
دو چهره را
*1- آنزمان دکتر عبدالله ریاضی*
و امروز :
*۲- محمد باقر قالیباف*
را میبینم.
این دو شخصیت را در دو کفه یک ترازوی تعادلی میسنجم .
خدای من ، چه میبینم ؟
یک کفه از فرط سنگینی بر زمین
و دیگر کفه در هوا معلق است
#Kingrezapahlavi
@KFP_IrShah
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه شد که به یکباره اکثریت مردم که عاشق مملکت و پادشاه بودندخاموش ماندند تا اقلیت دیوصفت فرنگ رفته شهرنشین انهم با بورسیه #بنیاد_پهلوی در مملکت جولان دهند تا فتنه غرب به راحتی پیروز شوند و ایران زیبا را به تاراج و یغما بردند.
#Kingrezapahlavi
@KFP_IrShah
#Kingrezapahlavi
@KFP_IrShah
Forwarded from Reza Pahlavi - Official
«ایران آماده تغییر رژیم است. من حاضرم جانم را نیز برای آزادی ایران بدهم.»
گفتگوی امروز با روزنامه «ساندی تایمز» لندن
نسخه اصلی:
https://thetimes.com/world/middle-east/article/iran-needs-regime-change-im-willing-to-give-my-life-says-shahs-son-fxz0slgjm
ترجمه فارسی:
https://kayhan.london/?p=374452
@OfficialRezaPahlavi
گفتگوی امروز با روزنامه «ساندی تایمز» لندن
نسخه اصلی:
https://thetimes.com/world/middle-east/article/iran-needs-regime-change-im-willing-to-give-my-life-says-shahs-son-fxz0slgjm
ترجمه فارسی:
https://kayhan.london/?p=374452
@OfficialRezaPahlavi
قطع ریشه های چپگرایی در آمریکای لاتین:
رئیس جمهور #السالوادور
کسی که مردم کشورش، به نوعی میپرستنش .
داره زندانیایی بشدت خطرناک رو از ترامپ تحویل میگیره .
چرا اینکارو میکنه؟
السوالوادور کوچکترین جمهوری امریکای مرکزی هست که بیشترین تعداد خلافکار دنیا رو داشت.
دیدن جنازه کنارخیابون،گنگهای خلاف،
موادمخدر و...یک امر بسیار طبیعی زندگی مردم بود.
اصطلاحی بود که اگه کسب وکاری در کشور بیشترازیک هفته دوام آورده،نشانه معجزه مسیح هست.
کشور از دهه ۶۰ و۷۰ همزمان با #کوبا گرفتار #چپگرایی و #سوسیالیست شد.رئیس جمهورهای چپگرا و اقتصاد کمونیستی مملکت
رو فلج کرده بود و باندهای #خلافکاری مثل قارچ رشد کرده بودن.
کشور میزبان یک میلیون و هشتصدهزار نفر خلافکار مهاجر بود،
تا اینکه طی یک اتفاق شگفت انگیز ایشون بعنوان رئیس جمهور انتخاب شد.
چرا شگفت انگیز؟
چون مثل همه جای دنیا،
#چپ وقتی به قدرت برسه کنار نمیره .
به هر ترتیب
مردم کشور با مشکلات و کارشکنیهای زیاد و پس از سالها تونستن از دست چپگراهای السالوادور خلاص بشن و ایشون که یک #وطن_دوست راستگرا بود رئیس جمهور شد.
دقیقا از اولین روز کاریش شروع کرد به جنگیدن با مافیا.
اونهم با خشونت تمان و بی اعتنا به
دادو بیدادهای حقوق بشری چپگراهای دنیا.(فقط bbc،رسانه چپگراها ،برای تخریب ایشون در یکسال ۴۷۳ تا گزارش پخش کرد)
ولی مردم از رئیس حمهور راضی بودن.
مردمی که دیدن سلاحهایی مثل کلاشنیکف و مسلسل دست شهروندان براشون طبیعی بود،
حالا میدیدن که کسی بخاطر یک فشنگ دستگیر
میشه.
ایشون در داخل ساختار پلیس و ارتش و دولت هم جنگ بزرگی با کارچاق کنها،پلیسهای فاسد و...رو شروع کرده بود.
کارشکنی چپگراهاییکه سالیان سال از مردم دزدیده بودن و به رشوه گرفتن عادت کرده بودن کار سختی بود که پرزیدنت انجام داد.
تهدید،ترور اعضای خانواده اش و...
باعث نشد که ایشون دست برداره .
زمانی بود که باندهای مخدر کنار خیابون و تومغازه ها برای وزن کردنکوکائین ترازو داشتن ولی الان بخاطر نیم گرم کوکائین هم زندانی میشدن.
#السالوادور بزرگترین و پیچیده ترین زندانهای دنیا رو ساخت.
نظارت صددرصدی به روی زندانیها.
از سال
دوم کم کم اقتصاد شروع به رشد کرد.
در سایه امنیت فروشگاه ها یکی یکی باز شدن،کارخونه ها و کارگاه های کوچیک شروع به کار کردن و آقای رئیس جمهور همچنان در حال جنگیدن بود.
راه رفتن در آرامش تو خیابون آرزویی بود که مردم کشور از زمان انقلاب چپ السالوادور فراموشش کرده
بودن .
الان چند سالی هست که زندان های السالوادور پر از خلافکاره و همزمان اقتصاد کشور شاهد رشد خوبی هست.
رشدی که مردم #آرژانتین هم با انتخاب یک رئیس جمهور راستگرا و بیرون اومدن کشور از دست چپها دارن تجربه میکنن.
#Kingrezapahlavi
@KFP_IrShah
(به امید آزادی کشور خودمون،
#ایران عزیز از حکومت چپ)
🖋
رئیس جمهور #السالوادور
کسی که مردم کشورش، به نوعی میپرستنش .
داره زندانیایی بشدت خطرناک رو از ترامپ تحویل میگیره .
چرا اینکارو میکنه؟
السوالوادور کوچکترین جمهوری امریکای مرکزی هست که بیشترین تعداد خلافکار دنیا رو داشت.
دیدن جنازه کنارخیابون،گنگهای خلاف،
موادمخدر و...یک امر بسیار طبیعی زندگی مردم بود.
اصطلاحی بود که اگه کسب وکاری در کشور بیشترازیک هفته دوام آورده،نشانه معجزه مسیح هست.
کشور از دهه ۶۰ و۷۰ همزمان با #کوبا گرفتار #چپگرایی و #سوسیالیست شد.رئیس جمهورهای چپگرا و اقتصاد کمونیستی مملکت
رو فلج کرده بود و باندهای #خلافکاری مثل قارچ رشد کرده بودن.
کشور میزبان یک میلیون و هشتصدهزار نفر خلافکار مهاجر بود،
تا اینکه طی یک اتفاق شگفت انگیز ایشون بعنوان رئیس جمهور انتخاب شد.
چرا شگفت انگیز؟
چون مثل همه جای دنیا،
#چپ وقتی به قدرت برسه کنار نمیره .
به هر ترتیب
مردم کشور با مشکلات و کارشکنیهای زیاد و پس از سالها تونستن از دست چپگراهای السالوادور خلاص بشن و ایشون که یک #وطن_دوست راستگرا بود رئیس جمهور شد.
دقیقا از اولین روز کاریش شروع کرد به جنگیدن با مافیا.
اونهم با خشونت تمان و بی اعتنا به
دادو بیدادهای حقوق بشری چپگراهای دنیا.(فقط bbc،رسانه چپگراها ،برای تخریب ایشون در یکسال ۴۷۳ تا گزارش پخش کرد)
ولی مردم از رئیس حمهور راضی بودن.
مردمی که دیدن سلاحهایی مثل کلاشنیکف و مسلسل دست شهروندان براشون طبیعی بود،
حالا میدیدن که کسی بخاطر یک فشنگ دستگیر
میشه.
ایشون در داخل ساختار پلیس و ارتش و دولت هم جنگ بزرگی با کارچاق کنها،پلیسهای فاسد و...رو شروع کرده بود.
کارشکنی چپگراهاییکه سالیان سال از مردم دزدیده بودن و به رشوه گرفتن عادت کرده بودن کار سختی بود که پرزیدنت انجام داد.
تهدید،ترور اعضای خانواده اش و...
باعث نشد که ایشون دست برداره .
زمانی بود که باندهای مخدر کنار خیابون و تومغازه ها برای وزن کردنکوکائین ترازو داشتن ولی الان بخاطر نیم گرم کوکائین هم زندانی میشدن.
#السالوادور بزرگترین و پیچیده ترین زندانهای دنیا رو ساخت.
نظارت صددرصدی به روی زندانیها.
از سال
دوم کم کم اقتصاد شروع به رشد کرد.
در سایه امنیت فروشگاه ها یکی یکی باز شدن،کارخونه ها و کارگاه های کوچیک شروع به کار کردن و آقای رئیس جمهور همچنان در حال جنگیدن بود.
راه رفتن در آرامش تو خیابون آرزویی بود که مردم کشور از زمان انقلاب چپ السالوادور فراموشش کرده
بودن .
الان چند سالی هست که زندان های السالوادور پر از خلافکاره و همزمان اقتصاد کشور شاهد رشد خوبی هست.
رشدی که مردم #آرژانتین هم با انتخاب یک رئیس جمهور راستگرا و بیرون اومدن کشور از دست چپها دارن تجربه میکنن.
#Kingrezapahlavi
@KFP_IrShah
(به امید آزادی کشور خودمون،
#ایران عزیز از حکومت چپ)
🖋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM