خامنه‌ای: «این شهادت‌ها، این خون‌های بر زمین ریخته، نهضت شما را سست نمی‌کند بلکه استوارتر می‌کند»
شهادت آیا قدرت نظامی را تقویت می‌کند؟ قطعاً نه! انگیزه را؟ نه. X را؟ نه. Y را؟ نه. پس چه چیزی را؟ نفرت و خونخواهی و خصومت را. این یعنی نهضت شما نفرت و کینه است و این خون‌ها همین نفرت و کینه را استوارتر و تقویت می‌کند. جز نفرت و خونخواهی چیزی دیگری نمی‌فهمید. دوستی و صلح و همزیستی نمی‌دانید. پیشرفت و رفاه و آرامش و آسایش و بقیه مطلوب‌های فردی و اجتماعی برای شما معنی ندارد. فقط خون و نفرت و دشمنی، این تمام نهضت و آیین و غایت و تعریف شماست. خامنه‌ای! این اعتراف خودت بود. تمام جهان هم اگر یک‌شبه با شما صلح کنند، باز بهانه‌ای می‌یابید که جهان را علیه خودتان بکنید. چون هدف محالی دارید، می‌خواهید کل سیاره زمین را همرنگ خود کنید، اقیانوس را می‌خواهید با یک قطره جوهر، رنگی کنید و این محال است! خیال باطل است! شما فقط باید بروید و جز در صفحه تاریخ معاصر، جای دیگری نداشته باشید.
@khod2
شهادت آیا قدرت نظامی را تقویت می‌کند؟ قطعاً نه! انگیزه را؟ نه. X را؟ نه. Y را؟ نه. پس چه چیزی را؟ نفرت و خونخواهی و خصومت را. این یعنی نهضت شما نفرت و کینه است و این خون‌ها همین نفرت و کینه را استوارتر و تقویت می‌کند. جز نفرت و خونخواهی چیزی دیگری نمی‌فهمید. دوستی و صلح و همزیستی نمی‌دانید. پیشرفت و رفاه و آرامش و آسایش و بقیه مطلوب‌های فردی و اجتماعی برای شما معنی ندارد. فقط خون و نفرت و دشمنی، این تمام نهضت و آیین و غایت و تعریف شماست. خامنه‌ای! این اعتراف خودت بود. تمام جهان هم اگر یک‌شبه با شما صلح کنند، باز بهانه‌ای می‌یابید که جهان را علیه خودتان بکنید. چون هدف محالی دارید، می‌خواهید کل سیاره زمین را همرنگ خود کنید، اقیانوس را می‌خواهید با یک قطره جوهر، رنگی کنید و این محال است! خیال باطل است! شما فقط باید بروید و جز در صفحه تاریخ معاصر، جای دیگری نداشته باشید.
@khod2
اگر خامنه ای و جمهوری اسلامی به سلاح هسته ای دست پیدا می‌کردند، این کار آنها را خدمت به ایران میدانید؟
Anonymous Poll
7%
بله، دستیابی به سلاح هسته ای، حق مسلم ماست و اگر جمهوری اسلامی به آن دست پیدا کند، به نفع ایران است.
21%
خیر،کاملا مخالف کامل ،دستیابی ایران به سلاح هسته ای هستم.
72%
با هسته ای شدن ایران مخالف نیستم، با هسته ای شدن جمهوری اسلامی مخالفیم.
🔘 آناتومی یک جنگ ابدی: از فرصت‌سوزی بایدن تا اکوسیستم آخرالزمانی
▪️ بحران کنونی ایران، محصول یک اتفاق ناگهانی نیست، بلکه نتیجه یک «طوفان» است که از چهار نیروی ویرانگر و هم‌افزا تشکیل شده. این بحران نه با یک بمب، که با یک فرصت از دست رفته دیپلماتیک آغاز شد و اکنون توسط نیازهای سیاسی رهبران و یک اکوسیستم ایدئولوژیک خطرناک، به سمت یک جنگ بزرگ سوق داده می‌شود.
▫️ ۱. گناه اولیه: فرصت‌سوزی بایدن و مرگ دیپلماسی
ریشه بحران فعلی، به اهمال دولت جو بایدن بازمی‌گردد. دولت او با وجود دادن امتیازاتی مانند فضا دادن به ایران برای فروش نفت، هرگز قاطعیت لازم برای احیای کامل توافق را به خرج نداد. جمهوری اسلامی از این فرصت به جای استفاده برای تنش‌زدایی فرصت را برای تقویت نیابتی‌ها و ساخت موشک استفاده کرد. این تعلل، یک خلاء استراتژیک ایجاد کرد که توسط تندروهای هر دو طرف، با بی‌اعتمادی و تقابل پر شد و مسیر دیپلماسی را مسدود کرد.
▫️ ۲. نیاز نتانیاهو به جنگ: بقای سیاسی از طریق چکش نظامی
این خلاء دیپلماتیک، بهترین هدیه برای بنیامین نتانیاهو بود. باید واقعیت را پذیرفت، او برای بقای سیاسی خود که با پرونده فساد و شکست اطلاعاتی ۷ اکتبر می‌جنگد، به یک اهرم نیاز دارد تا افکار عمومی را منحرف کرده و خود را به عنوان «رهبر دوران جنگ» تثبیت کند. او با تکیه بر قدرت نظامی بلامنازع اسرائیل، به دنبال حل تمام مشکلات و ایجاد دستاورد از طریق زور است، صلح در این شرایط، بزرگترین دشمن بقای سیاسی او و همفکرانش است.
▫️ ۳. تصویر بزرگتر:خرافات و ایدئولوژی‌های آخرالزمانی
اما در لایه‌ای عمیق‌تر، این جنگ توسط یک «اکوسیستم» ایدئولوژیک تغذیه می‌شود. از یک سو، مسیحیان اوانجلیست حامی ترامپ که جنگ در خاورمیانه را پیش‌زمینه بازگشت مسیح می‌دانند. از سوی دیگر، یهودیان افراطی که به دنبال تحقق رویای یک اسرائیل بزرگ توراتی هستند. و در مقابل، شیعیان تندرو در ایران که برای توجیه وجودی خود به یک «شیطان بزرگ» نیاز دارند. این سه جریان، ناآگاهانه یکدیگر را تقویت کرده و هرگونه راه‌حل عقلانی را با برچسب «خیانت به آرمان مقدس» از بین می‌برند. این یک سیستم به هم پیوسته است و نه جدا از هم.
▫️ ۴. واکنش ایران: قانونی و شرعی کردن ترور
و در نهایت، واکنش جمهوری اسلامی به این فشار، تصویر یک سیستم در حال احتضار است که به جای مواجهه با واقعیت، به درون قلعه ایدئولوژیک خود پناه برده مقامات ارشد نظام، یک «حقیقت موازی» را تکرار می‌کنند. از اظهارات مشاور فرمانده کل سپاه که میگوید «ملت ایران در هر مرحله پیروز میدان بوده»، تا وزیر کشور که از «دست روی ماشه» بودن سخن میگوید و وزیر خارجه که فریاد «هیهات من الذله» سر می‌دهد. مجلس با تصویب قانونی که هرگونه «همکاری» با غرب را مستوجب اعدام می‌داند، ابزار حقوقی را برای یک پاکسازی گسترده فراهم می‌کند. محمد جواد لاریجانی میگوید اینترنت را قطع کنید، اما این جنون به اینجا ختم نمی‌شود. اکنون مراجع تقلید نیز به میدان آمده و مکارم شیرازی، ترامپ و نتانیاهو و هرکسی به خامنه‌ای بد بگوید را «محارب» اعلام می‌کند. این پارانویای امنیتی-مذهبی، در داخل به وحشیانه‌ترین شکل خود بروز می‌کند: حمله به جامعه یهودیان ایران، چهره‌های مردمی و بازداشت‌های گسترده برای یافتن «دشمن داخلی».
◽️در این چرخه، عقلانیت جایگاه خود را از دست داده و هشدارها نادیده گرفته می‌شوند—و این یادآور سرنوشت تلخ کاساندرا در افسانه ترواست. او که قدرت پیش‌بینی آینده را داشت، بارها نسبت به ورود اسب چوبی یونانیان هشدار داد، اما نفرین‌شده بود که هیچ‌کس سخنش را باور نکند. شهر به استقبال فریب رفت و ویرانی محتوم شد. امروز نیز صدای تحلیلگران مستقل و نیروهای عقل‌گرا، در میان طنین طبل‌های جنگ، فریادهای ایدئولوژیک و ماشین تبلیغات امنیتی گم می‌شود. گویی تاریخ، نه در قالب تکرار، بلکه در هیئت یک تراژدی از پیش‌نوشته‌شده بازمی‌گردد—با همان بی‌اعتنایی به هشدار و همان فرجام ویرانگر.
▫️ این چرخه خودتغذیه‌کننده با چهار رکن متقابل، بحران را بازتولید می‌کند: اول، تهدیدهای نظامی و هسته‌ای تهران، سوخت تبلیغاتی جریان‌های جنگ‌طلب در واشینگتن است. دوم، حمایت سیاسی-نظامی آمریکا مشروعیت رهبران تهاجمی مثل نتانیاهو را تأمین می‌کند. سوم، حملات اسرائیل دستاویزی برای سرکوب داخلی و موج‌سوارای بر ترس و ایدئولوژی در ایران فراهم می‌آورد. چهارم، این چرخه تنش‌زا به جای کاهش درگیری، طوفانی دائمی از بی‌اعتمادی و تقابل ایجاد کرده که احتمال جنگ فراگیرتر را افزایش می‌دهد. هیچ پایان عقلانی وجود ندارد؛ هر واکنش، جرقه‌ای برای بعدی است. بدون توقف.
@khod2
▪️ بحران کنونی ایران، محصول یک اتفاق ناگهانی نیست، بلکه نتیجه یک «طوفان» است که از چهار نیروی ویرانگر و هم‌افزا تشکیل شده. این بحران نه با یک بمب، که با یک فرصت از دست رفته دیپلماتیک آغاز شد و اکنون توسط نیازهای سیاسی رهبران و یک اکوسیستم ایدئولوژیک خطرناک، به سمت یک جنگ بزرگ سوق داده می‌شود.
▫️ ۱. گناه اولیه: فرصت‌سوزی بایدن و مرگ دیپلماسی
ریشه بحران فعلی، به اهمال دولت جو بایدن بازمی‌گردد. دولت او با وجود دادن امتیازاتی مانند فضا دادن به ایران برای فروش نفت، هرگز قاطعیت لازم برای احیای کامل توافق را به خرج نداد. جمهوری اسلامی از این فرصت به جای استفاده برای تنش‌زدایی فرصت را برای تقویت نیابتی‌ها و ساخت موشک استفاده کرد. این تعلل، یک خلاء استراتژیک ایجاد کرد که توسط تندروهای هر دو طرف، با بی‌اعتمادی و تقابل پر شد و مسیر دیپلماسی را مسدود کرد.
▫️ ۲. نیاز نتانیاهو به جنگ: بقای سیاسی از طریق چکش نظامی
این خلاء دیپلماتیک، بهترین هدیه برای بنیامین نتانیاهو بود. باید واقعیت را پذیرفت، او برای بقای سیاسی خود که با پرونده فساد و شکست اطلاعاتی ۷ اکتبر می‌جنگد، به یک اهرم نیاز دارد تا افکار عمومی را منحرف کرده و خود را به عنوان «رهبر دوران جنگ» تثبیت کند. او با تکیه بر قدرت نظامی بلامنازع اسرائیل، به دنبال حل تمام مشکلات و ایجاد دستاورد از طریق زور است، صلح در این شرایط، بزرگترین دشمن بقای سیاسی او و همفکرانش است.
▫️ ۳. تصویر بزرگتر:خرافات و ایدئولوژی‌های آخرالزمانی
اما در لایه‌ای عمیق‌تر، این جنگ توسط یک «اکوسیستم» ایدئولوژیک تغذیه می‌شود. از یک سو، مسیحیان اوانجلیست حامی ترامپ که جنگ در خاورمیانه را پیش‌زمینه بازگشت مسیح می‌دانند. از سوی دیگر، یهودیان افراطی که به دنبال تحقق رویای یک اسرائیل بزرگ توراتی هستند. و در مقابل، شیعیان تندرو در ایران که برای توجیه وجودی خود به یک «شیطان بزرگ» نیاز دارند. این سه جریان، ناآگاهانه یکدیگر را تقویت کرده و هرگونه راه‌حل عقلانی را با برچسب «خیانت به آرمان مقدس» از بین می‌برند. این یک سیستم به هم پیوسته است و نه جدا از هم.
▫️ ۴. واکنش ایران: قانونی و شرعی کردن ترور
و در نهایت، واکنش جمهوری اسلامی به این فشار، تصویر یک سیستم در حال احتضار است که به جای مواجهه با واقعیت، به درون قلعه ایدئولوژیک خود پناه برده مقامات ارشد نظام، یک «حقیقت موازی» را تکرار می‌کنند. از اظهارات مشاور فرمانده کل سپاه که میگوید «ملت ایران در هر مرحله پیروز میدان بوده»، تا وزیر کشور که از «دست روی ماشه» بودن سخن میگوید و وزیر خارجه که فریاد «هیهات من الذله» سر می‌دهد. مجلس با تصویب قانونی که هرگونه «همکاری» با غرب را مستوجب اعدام می‌داند، ابزار حقوقی را برای یک پاکسازی گسترده فراهم می‌کند. محمد جواد لاریجانی میگوید اینترنت را قطع کنید، اما این جنون به اینجا ختم نمی‌شود. اکنون مراجع تقلید نیز به میدان آمده و مکارم شیرازی، ترامپ و نتانیاهو و هرکسی به خامنه‌ای بد بگوید را «محارب» اعلام می‌کند. این پارانویای امنیتی-مذهبی، در داخل به وحشیانه‌ترین شکل خود بروز می‌کند: حمله به جامعه یهودیان ایران، چهره‌های مردمی و بازداشت‌های گسترده برای یافتن «دشمن داخلی».
◽️در این چرخه، عقلانیت جایگاه خود را از دست داده و هشدارها نادیده گرفته می‌شوند—و این یادآور سرنوشت تلخ کاساندرا در افسانه ترواست. او که قدرت پیش‌بینی آینده را داشت، بارها نسبت به ورود اسب چوبی یونانیان هشدار داد، اما نفرین‌شده بود که هیچ‌کس سخنش را باور نکند. شهر به استقبال فریب رفت و ویرانی محتوم شد. امروز نیز صدای تحلیلگران مستقل و نیروهای عقل‌گرا، در میان طنین طبل‌های جنگ، فریادهای ایدئولوژیک و ماشین تبلیغات امنیتی گم می‌شود. گویی تاریخ، نه در قالب تکرار، بلکه در هیئت یک تراژدی از پیش‌نوشته‌شده بازمی‌گردد—با همان بی‌اعتنایی به هشدار و همان فرجام ویرانگر.
▫️ این چرخه خودتغذیه‌کننده با چهار رکن متقابل، بحران را بازتولید می‌کند: اول، تهدیدهای نظامی و هسته‌ای تهران، سوخت تبلیغاتی جریان‌های جنگ‌طلب در واشینگتن است. دوم، حمایت سیاسی-نظامی آمریکا مشروعیت رهبران تهاجمی مثل نتانیاهو را تأمین می‌کند. سوم، حملات اسرائیل دستاویزی برای سرکوب داخلی و موج‌سوارای بر ترس و ایدئولوژی در ایران فراهم می‌آورد. چهارم، این چرخه تنش‌زا به جای کاهش درگیری، طوفانی دائمی از بی‌اعتمادی و تقابل ایجاد کرده که احتمال جنگ فراگیرتر را افزایش می‌دهد. هیچ پایان عقلانی وجود ندارد؛ هر واکنش، جرقه‌ای برای بعدی است. بدون توقف.
@khod2
