کدام حاکم یا فرمانده دستور تأمین مالی برای بازسازی معبد دوم اورشلیم (بیتالمقدس) را صادر کرد؟
Anonymous Quiz
63%
1_کوروش بزرگ هخامنشی
5%
2_زروبابل (فرمانده یهودی و نوه یهویاکین، پادشاه یهودا)
7%
3_نبوکدنصر دوم (پادشاه بابل، همدوره با تخریب معبد اول)
25%
4_داریوش اول هخامنشی
🔘 تحلیل CNN: افسانه شکستناپذیری جمهوری اسلامی در هم شکست؛ پیامدهای آن چه خواهد بود؟
▪️ در یک تحلیل، CNN استدلال میکند که بزرگترین دستاورد جنگ اخیر، نه تخریب تاسیسات، که در هم شکستن «افسانه شکستناپذیری» و «هاله امنیتی» جمهوری اسلامی بود. رژیمی که برای دههها، با استفاده از نیروهای نیابتی، جنگ را از مرزهای خود دور نگه داشته بود، در عرض چند ساعت، فروپاشی این دکترین را به چشم دید.
▪️ قرارداد اجتماعی که نابود شد: به گفته تحلیلگران، جمهوری اسلامی یک «قرارداد اجتماعی» نانوشته با مردم داشت: «تمام آزادیهای خود را به ما بدهید، در عوض ما برای شما امنیت میآوریم.» حمله اخیر، این آخرین و تنها ستون باقیمانده از مشروعیت رژیم را نیز به طور کامل ویران کرد.
▫️ پیامدهای داخلی: پارانویا، سرکوب و قدرتگیری سپاه
۱. پارانویای نفوذ و تسویههای داخلی: ترس از نفوذ موساد و همکاری عوامل داخلی، به یک «پارانویای امنیتی» در درون رژیم دامن خواهد زد. این به معنای آغاز یک دوره جدید از تسویهحسابهای داخلی، پاکسازیها و دستگیریهای گسترده برای ریشهکن کردن «دشمن داخلی» خواهد بود.
۲. تقویت تندروها و حاشیه رانده شدن اصلاحطلبان: این شکست، بهترین بهانه را به دست تندروها میدهد تا استدلال کنند که «مذاکره و دیپلماسی بیفایده است» و تنها راه، «مقاومت و نظامیگری» است. این به معنای به حاشیه رانده شدن کامل جریانهای میانهرو و اصلاحطلب در ساختار قدرت است.
۳. قدرت گرفتن بیشتر سپاه: در خلاء ناشی از حذف فرماندهان و سردرگمی سیاسی، سپاه پاسداران به عنوان تنها نهاد منسجم باقیمانده، قدرت خود را بیش از پیش تحکیم خواهد کرد و ایران را به سمت یک «دولت نظامی» تمامعیار سوق خواهد داد.
▫️ در نهایت، این جنگ یک زخم عمیق بر پیکر جمهوری اسلامی به جا گذاشت. رژیمی که «امنیت» را آخرین کالای قابل فروش خود میدانست، اکنون آن را نیز از دست داده است. این «رژیم زخمی»، برای بقا، احتمالاً هم در داخل سرکوبگرتر و هم در خارج تهاجمیتر خواهد شد. اما سوال اصلی این است که آیا این استراتژی، فروپاشی نهایی آن را تسریع نخواهد کرد؟
@khod2
▪️ در یک تحلیل، CNN استدلال میکند که بزرگترین دستاورد جنگ اخیر، نه تخریب تاسیسات، که در هم شکستن «افسانه شکستناپذیری» و «هاله امنیتی» جمهوری اسلامی بود. رژیمی که برای دههها، با استفاده از نیروهای نیابتی، جنگ را از مرزهای خود دور نگه داشته بود، در عرض چند ساعت، فروپاشی این دکترین را به چشم دید.
▪️ قرارداد اجتماعی که نابود شد: به گفته تحلیلگران، جمهوری اسلامی یک «قرارداد اجتماعی» نانوشته با مردم داشت: «تمام آزادیهای خود را به ما بدهید، در عوض ما برای شما امنیت میآوریم.» حمله اخیر، این آخرین و تنها ستون باقیمانده از مشروعیت رژیم را نیز به طور کامل ویران کرد.
▫️ پیامدهای داخلی: پارانویا، سرکوب و قدرتگیری سپاه
۱. پارانویای نفوذ و تسویههای داخلی: ترس از نفوذ موساد و همکاری عوامل داخلی، به یک «پارانویای امنیتی» در درون رژیم دامن خواهد زد. این به معنای آغاز یک دوره جدید از تسویهحسابهای داخلی، پاکسازیها و دستگیریهای گسترده برای ریشهکن کردن «دشمن داخلی» خواهد بود.
۲. تقویت تندروها و حاشیه رانده شدن اصلاحطلبان: این شکست، بهترین بهانه را به دست تندروها میدهد تا استدلال کنند که «مذاکره و دیپلماسی بیفایده است» و تنها راه، «مقاومت و نظامیگری» است. این به معنای به حاشیه رانده شدن کامل جریانهای میانهرو و اصلاحطلب در ساختار قدرت است.
۳. قدرت گرفتن بیشتر سپاه: در خلاء ناشی از حذف فرماندهان و سردرگمی سیاسی، سپاه پاسداران به عنوان تنها نهاد منسجم باقیمانده، قدرت خود را بیش از پیش تحکیم خواهد کرد و ایران را به سمت یک «دولت نظامی» تمامعیار سوق خواهد داد.
▫️ در نهایت، این جنگ یک زخم عمیق بر پیکر جمهوری اسلامی به جا گذاشت. رژیمی که «امنیت» را آخرین کالای قابل فروش خود میدانست، اکنون آن را نیز از دست داده است. این «رژیم زخمی»، برای بقا، احتمالاً هم در داخل سرکوبگرتر و هم در خارج تهاجمیتر خواهد شد. اما سوال اصلی این است که آیا این استراتژی، فروپاشی نهایی آن را تسریع نخواهد کرد؟
@khod2
CNN
The myth of Iran’s invincibility has been broken, and the fallout could be far-reaching
For over than three decades, Iran built a web of proxy networks to push its battles far beyond its borders – keeping enemies at bay, as Supreme Leader Ayatollah Ali Khamenei tightened his grip on power. Direct strikes on Iran remained inconceivable.
Forwarded from خاطرات و خطرات
🔘 آیا ایران واقعاً میتواند کره شمالی دوم شود؟ بازخوانی یک تحلیل خوشبینانه
▪️ در تحلیلی از نشریه The Conversation، به این سناریوی هولناک پرداخته شده که جنگ اخیر، ممکن است جمهوری اسلامی را به سمت ساختن بمب اتمی و تبدیل شدن به یک «کره شمالی جدید» سوق دهد. اما آیا این سناریو، با تمام جزئیاتش، واقعبینانه است؟
▫️ نقد یک تحلیل: حلقه مفقوده «پدرخوانده»
تحلیل The Conversation به درستی «انگیزه» روانی و استراتژیک ایران برای دستیابی به بمب (یعنی تضمین بقا) را تشخیص میدهد. اما یک حلقه کلیدی و تعیینکننده را در تحلیل خود نادیده میگیرد: نقش «پدرخوانده ژئوپولیتیک». کره شمالی توانست پروژه اتمی خود را به سرانجام برساند، نه فقط به خاطر اراده داخلی، بلکه به این دلیل که چین به عنوان یک ابرقدرت دارای حق وتو، با ایجاد یک «سپر دیپلماتیک» و باز نگه داشتن «شاهرگ اقتصادی»، مانع از فروپاشی کامل آن شد.
▫️ چرا ایران یک «یتیم استراتژیک» است؟
جمهوری اسلامی فاقد چنین حامیای است. حمایت روسیه و چین از ایران، تاکتیکی، محدود و مبتنی بر منافع لحظهای است، نه یک حمایت استراتژیک و مطلق. آنها هرگز حاضر نخواهند شد برای بلندپروازیهای اتمی رژیمی که از نظر ایدئولوژیک نیز با آنها همسو نیست، کل نظم امنیتی جهان را به خطر بیندازند.
▫️ نتیجهگیری اصلاحشده: مسیر ایران به ناکجاآباد است، نه کره شمالی
بنابراین، مسیر آینده جمهوری اسلامی، نه تکرار مدل موفق (از دید خودشان) کره شمالی، که حرکت به سمت یک «ناکجاآباد» است.
@khod2
▪️ در تحلیلی از نشریه The Conversation، به این سناریوی هولناک پرداخته شده که جنگ اخیر، ممکن است جمهوری اسلامی را به سمت ساختن بمب اتمی و تبدیل شدن به یک «کره شمالی جدید» سوق دهد. اما آیا این سناریو، با تمام جزئیاتش، واقعبینانه است؟
▫️ نقد یک تحلیل: حلقه مفقوده «پدرخوانده»
تحلیل The Conversation به درستی «انگیزه» روانی و استراتژیک ایران برای دستیابی به بمب (یعنی تضمین بقا) را تشخیص میدهد. اما یک حلقه کلیدی و تعیینکننده را در تحلیل خود نادیده میگیرد: نقش «پدرخوانده ژئوپولیتیک». کره شمالی توانست پروژه اتمی خود را به سرانجام برساند، نه فقط به خاطر اراده داخلی، بلکه به این دلیل که چین به عنوان یک ابرقدرت دارای حق وتو، با ایجاد یک «سپر دیپلماتیک» و باز نگه داشتن «شاهرگ اقتصادی»، مانع از فروپاشی کامل آن شد.
▫️ چرا ایران یک «یتیم استراتژیک» است؟
جمهوری اسلامی فاقد چنین حامیای است. حمایت روسیه و چین از ایران، تاکتیکی، محدود و مبتنی بر منافع لحظهای است، نه یک حمایت استراتژیک و مطلق. آنها هرگز حاضر نخواهند شد برای بلندپروازیهای اتمی رژیمی که از نظر ایدئولوژیک نیز با آنها همسو نیست، کل نظم امنیتی جهان را به خطر بیندازند.
▫️ نتیجهگیری اصلاحشده: مسیر ایران به ناکجاآباد است، نه کره شمالی
بنابراین، مسیر آینده جمهوری اسلامی، نه تکرار مدل موفق (از دید خودشان) کره شمالی، که حرکت به سمت یک «ناکجاآباد» است.
@khod2
The Conversation
The war won’t end Iran’s nuclear program – it will drive it underground, following North Korea’s model
The US and Israel bombing campaigns may only delay an Iranian bomb by a few years. Could this signal the death of the nuclear non-proliferation treaty?
روبیو:دیگر چگونه بگوییم که مشکل ما با اخوند این است که سلاح هسته ای نداشته باشدفقط،اینی که هرچقدرمیخواهد آدم بکشد و جنایت کند ودزدی کند درداخل مشکل ما نیست ،حذف موجودیت ج آ به ما ربطی ندارد وبه مردم خود ایران مربوط است.
این مقصود کلی روبیو و تمام رئیس جمهوران و بیشتر سیاستمداران امریکا در طی چند دهه اخیر است.
که تغیر رژیم در داخل ایران به ما مربوط نیست.
بگذریم از اینی که روزگاری در اینکه چند مجاهد واخوند تروریست در اوین زندانی بودند، مدافع حقوق بشر بودند!
امریکا سالهای سال سیاستش ادامه سیاست بریتانیاست درقبال خاورمیانه،وتنهافرقش با بریتانیا در موضوع اسرائیل است.
باید مردم ایران را ازامید هردولت و کشور وشخصی تهی کرد، بایداول از همه چیز وهمه کس ناامید بشوند، و باور به شکست اخوند داشته باشند، تا این کار میسر شود.
تنها دولتی که دوست دارد در ایران رژیم کنونی تغیر کند،اسرائیل است که توانایی چنین کاری را ندارد و چون متحد امریکاست سر خود هم نمیتواند چنین کاری را کند.
مردم ایران دشواری های زیادی برای سرنگونی نظام حاکم دارند، از نیرو های سرکوبگر، تا نبود یک الترناتیو قدرتمند که باید از پس همه اش برآیند.
@khod2
این مقصود کلی روبیو و تمام رئیس جمهوران و بیشتر سیاستمداران امریکا در طی چند دهه اخیر است.
که تغیر رژیم در داخل ایران به ما مربوط نیست.
بگذریم از اینی که روزگاری در اینکه چند مجاهد واخوند تروریست در اوین زندانی بودند، مدافع حقوق بشر بودند!
امریکا سالهای سال سیاستش ادامه سیاست بریتانیاست درقبال خاورمیانه،وتنهافرقش با بریتانیا در موضوع اسرائیل است.
باید مردم ایران را ازامید هردولت و کشور وشخصی تهی کرد، بایداول از همه چیز وهمه کس ناامید بشوند، و باور به شکست اخوند داشته باشند، تا این کار میسر شود.
تنها دولتی که دوست دارد در ایران رژیم کنونی تغیر کند،اسرائیل است که توانایی چنین کاری را ندارد و چون متحد امریکاست سر خود هم نمیتواند چنین کاری را کند.
مردم ایران دشواری های زیادی برای سرنگونی نظام حاکم دارند، از نیرو های سرکوبگر، تا نبود یک الترناتیو قدرتمند که باید از پس همه اش برآیند.
@khod2
Forwarded from جناب گاو
ایرانی عزیز، لطفاً از خود...پنداری ایرانی دست بردار!
(در کل این متن، به جای ... هر کلمهای میخواهید بگذارید! مثلا «شاخ»، یا اگر مایلید کلمهای کمتر مودبانه)
به عنوان ایرانی، ما چیز خاص و استثنایی در دنیا و در کائنات نیستیم. نه ما، هیچ ملت دیگری هم نیست. ما هم مثل همه اقوام دنیا بالا و پایین و اوج و حضیض داشتهایم. فرهنگ داشتهایم. تاثیر گذاشتهایم و تاثیر پذیرفتهایم.
ما بنا نیست آقای جهان یا حتی قدرت برتر منطقه باشیم. اغلب تاریخمان نبودیم، و دنیا تعجبی نکرد که نیستیم! بنا نیست فلسطین را آزاد کنیم یا عدالت را در جهان مستقر کنیم. بنا نیست فرهنگ خود را به دنیا صادر کنیم. بنا نیست قطب باشیم! بناست مثل خیلی کشورهای دیگر آدموار زندگی کنیم، فرهنگ خودمان را داشته باشیم، با بقیه داد و ستد کنیم...
خود...پنداری ایرانی از نوع شیعی که دیدیم چه بلایی سرمان آورد. ولی فقط مختص این نوع که نیست! از نوع آریاییش بدتر!
در خیلی از «تحلیل»های تحلیلگران و مردم عادی این خود...پنداری موج میزند. طرف میگوید: «کشورهای همسایه از اینکه ایران قطب ثروت وگردشگری و اقتصاد منطقه شود بیم دارند، چون به ضررشان است.» نخیر جناب خود...پندار! مگر امارات که قطب اقتصادی منطقه شد به ضرر عمان یا حتی ایران بود؟ دیگری میگوید: «همه کشورهای منطقه به دلایل ژئوپلتیکی به ایران به چشم دشمن نگاه میکنند.» نخیر جناب خود...پندار! در چند دهه گذشته، تقریباً همیشه ایران بود که چوب در خانه زنبور کرد و هر جور توانست فتنه بر پا کرد، و کشورهای همسایه جنوبی در بسیاری اوقات با صبر ستودنی اغماض کردند. فقط داستان آن حماقت «برائت در مراسم حج» را در نظر بگیرید که تا چه حد عربستان تحمل کرد. یا رفتار صلحجویانه قطریها را همین چند صباح جنگ با اسرائیل در نظر بگیرید و جفتک زدنهای ایران را.
البته خود...پندار ایرانی خواهد گفت که «قطریها و سعودیها و اماراتیها خوشحالند که آخوند بر ایران حاکم است، چون آخوند ایران را ضعیف نگه میدارد». نخیر خود...پندار عزیز! آنها آنقدر عقل دارند که چار تا آدم عاقل را که هر روز دنبال فتنه نباشند در همسایگیشان ترجیح دهند.
اینها ادامه همان خود...پنداری «تمدن بزرگ» و امثال آن است. نوع دیگرش همان است که گمان میکنند اگر محمدرضاشاه در ایران مانده بود الان ایران بزرگترین قدرت دنیا یا چیزی شبیه به آن بود. ولی البته همان خود...پندار به این هم معتقد است که قدرتهای بزرگ «محمدرضاشاه را بردند چون از قدرت یافتن ایران میترسیدند» و الان هم «نمیخواهند آخوند برود». نخیر خود...پندار عزیز! رفتن محمدرضاشاه حاصل اشتباهات خود او و خباثت روشنفکران و خریت ملت بود، و نرفتن آخوندها هم حاصل اینکه تغییر رژیم نیروی روی زمین میخواهد، و آمریکا بعد از عراق دیگر چنین خبطی نخواهد کرد و خود مردم هم جرات یا توان لازم برای چنین کاری ندارند. خلاصه به همه چیز مربوط است الا به «اهمیت ایران» در نزد خود...پندار ایرانی.
➖➖➖➖
این خود...پنداری عوارض زیادی دارد. یکی آنکه مدام دنبال دشمن میگردد. نمیشود که ما شاخ منطقه و دنیا باشیم و همه به ما حسادت نورزند و نخواهند به ما ضربه بزنند! هر حرکت هر کشوری یک حرکت حسابشده برای ضربه به ماست. در جنگ، جمهوری آذربایجان مرزش را باز میکند، این نشانه این است که میخواهد جاسوسان اسراییلی را خارج کند. پاکستان مرزش را میبندد، این نشان دشمنی اوست. قطر و سعودی ترامپ را دعوت میکنند، این نشانه دشمنی قطر و سعودی با ماست. قطر و سعودی برای آتشبس پادرمیانی میکنند، این نشان آن است که آنها میخواهند آخوند بماند تا ایران ضعیف بماند، یا آنکه آنقدر ترس از ایران برشان داشته که آمدهاند جلو تا اسرائیل را نجات دهند! ترکیه کانال ماهوارهای فارسی راه میاندازد، واویلا، وامصیبتا، حتماً اردوغان میخواهد نفوذ کند (انگار خود ما انواع کانالها به زبانهای دیگر نداریم!). همه و همه و همه یا نیروی زیردست و مطیع مایند، یا دشمن حسودی که بزرگی ما را نمیتواند دید. ول کن بابا اسدالله! چقدر خود...پنداری!
به غیر از همه-را-دشمن-انگاری، این خود...پنداری عواقب دیگری هم دارد. یکیش آنکه منابع ملی را به سوی پروژههای بزرگ و چشمگیر دولتی سوق میدهد. بالاخره «ملت بزرگ» باید علائم بزرگی هم داشته باشد. این است که راهآهنی از ناکجاآباد به ناکجاآباد ساخته میشود، طرحهای عظیم کشت و صنعت دولتی راه میافتد، صنایع بزرگ فولاد در دل کویر مقدس میشوند، به دنبال بمب اتم میافتیم... برای «ملت باشکوه ایران» جاده و کشاورزی سنتی و صنایع کوچک و تجارت و صنایع دفاعی معمولی کافی نیست! ما بزرگتر از این حرفهاییم!
بس است این همه باد! ایران را این ایرانبازی رمانتیک و این نارسیسیسمی که لقب «وطندوستی» به خود گرفته نابود خواهد کرد.
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر وخواه ملال!
(در کل این متن، به جای ... هر کلمهای میخواهید بگذارید! مثلا «شاخ»، یا اگر مایلید کلمهای کمتر مودبانه)
به عنوان ایرانی، ما چیز خاص و استثنایی در دنیا و در کائنات نیستیم. نه ما، هیچ ملت دیگری هم نیست. ما هم مثل همه اقوام دنیا بالا و پایین و اوج و حضیض داشتهایم. فرهنگ داشتهایم. تاثیر گذاشتهایم و تاثیر پذیرفتهایم.
ما بنا نیست آقای جهان یا حتی قدرت برتر منطقه باشیم. اغلب تاریخمان نبودیم، و دنیا تعجبی نکرد که نیستیم! بنا نیست فلسطین را آزاد کنیم یا عدالت را در جهان مستقر کنیم. بنا نیست فرهنگ خود را به دنیا صادر کنیم. بنا نیست قطب باشیم! بناست مثل خیلی کشورهای دیگر آدموار زندگی کنیم، فرهنگ خودمان را داشته باشیم، با بقیه داد و ستد کنیم...
خود...پنداری ایرانی از نوع شیعی که دیدیم چه بلایی سرمان آورد. ولی فقط مختص این نوع که نیست! از نوع آریاییش بدتر!
در خیلی از «تحلیل»های تحلیلگران و مردم عادی این خود...پنداری موج میزند. طرف میگوید: «کشورهای همسایه از اینکه ایران قطب ثروت وگردشگری و اقتصاد منطقه شود بیم دارند، چون به ضررشان است.» نخیر جناب خود...پندار! مگر امارات که قطب اقتصادی منطقه شد به ضرر عمان یا حتی ایران بود؟ دیگری میگوید: «همه کشورهای منطقه به دلایل ژئوپلتیکی به ایران به چشم دشمن نگاه میکنند.» نخیر جناب خود...پندار! در چند دهه گذشته، تقریباً همیشه ایران بود که چوب در خانه زنبور کرد و هر جور توانست فتنه بر پا کرد، و کشورهای همسایه جنوبی در بسیاری اوقات با صبر ستودنی اغماض کردند. فقط داستان آن حماقت «برائت در مراسم حج» را در نظر بگیرید که تا چه حد عربستان تحمل کرد. یا رفتار صلحجویانه قطریها را همین چند صباح جنگ با اسرائیل در نظر بگیرید و جفتک زدنهای ایران را.
البته خود...پندار ایرانی خواهد گفت که «قطریها و سعودیها و اماراتیها خوشحالند که آخوند بر ایران حاکم است، چون آخوند ایران را ضعیف نگه میدارد». نخیر خود...پندار عزیز! آنها آنقدر عقل دارند که چار تا آدم عاقل را که هر روز دنبال فتنه نباشند در همسایگیشان ترجیح دهند.
اینها ادامه همان خود...پنداری «تمدن بزرگ» و امثال آن است. نوع دیگرش همان است که گمان میکنند اگر محمدرضاشاه در ایران مانده بود الان ایران بزرگترین قدرت دنیا یا چیزی شبیه به آن بود. ولی البته همان خود...پندار به این هم معتقد است که قدرتهای بزرگ «محمدرضاشاه را بردند چون از قدرت یافتن ایران میترسیدند» و الان هم «نمیخواهند آخوند برود». نخیر خود...پندار عزیز! رفتن محمدرضاشاه حاصل اشتباهات خود او و خباثت روشنفکران و خریت ملت بود، و نرفتن آخوندها هم حاصل اینکه تغییر رژیم نیروی روی زمین میخواهد، و آمریکا بعد از عراق دیگر چنین خبطی نخواهد کرد و خود مردم هم جرات یا توان لازم برای چنین کاری ندارند. خلاصه به همه چیز مربوط است الا به «اهمیت ایران» در نزد خود...پندار ایرانی.
➖➖➖➖
این خود...پنداری عوارض زیادی دارد. یکی آنکه مدام دنبال دشمن میگردد. نمیشود که ما شاخ منطقه و دنیا باشیم و همه به ما حسادت نورزند و نخواهند به ما ضربه بزنند! هر حرکت هر کشوری یک حرکت حسابشده برای ضربه به ماست. در جنگ، جمهوری آذربایجان مرزش را باز میکند، این نشانه این است که میخواهد جاسوسان اسراییلی را خارج کند. پاکستان مرزش را میبندد، این نشان دشمنی اوست. قطر و سعودی ترامپ را دعوت میکنند، این نشانه دشمنی قطر و سعودی با ماست. قطر و سعودی برای آتشبس پادرمیانی میکنند، این نشان آن است که آنها میخواهند آخوند بماند تا ایران ضعیف بماند، یا آنکه آنقدر ترس از ایران برشان داشته که آمدهاند جلو تا اسرائیل را نجات دهند! ترکیه کانال ماهوارهای فارسی راه میاندازد، واویلا، وامصیبتا، حتماً اردوغان میخواهد نفوذ کند (انگار خود ما انواع کانالها به زبانهای دیگر نداریم!). همه و همه و همه یا نیروی زیردست و مطیع مایند، یا دشمن حسودی که بزرگی ما را نمیتواند دید. ول کن بابا اسدالله! چقدر خود...پنداری!
به غیر از همه-را-دشمن-انگاری، این خود...پنداری عواقب دیگری هم دارد. یکیش آنکه منابع ملی را به سوی پروژههای بزرگ و چشمگیر دولتی سوق میدهد. بالاخره «ملت بزرگ» باید علائم بزرگی هم داشته باشد. این است که راهآهنی از ناکجاآباد به ناکجاآباد ساخته میشود، طرحهای عظیم کشت و صنعت دولتی راه میافتد، صنایع بزرگ فولاد در دل کویر مقدس میشوند، به دنبال بمب اتم میافتیم... برای «ملت باشکوه ایران» جاده و کشاورزی سنتی و صنایع کوچک و تجارت و صنایع دفاعی معمولی کافی نیست! ما بزرگتر از این حرفهاییم!
بس است این همه باد! ایران را این ایرانبازی رمانتیک و این نارسیسیسمی که لقب «وطندوستی» به خود گرفته نابود خواهد کرد.
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر وخواه ملال!
Telegram
قجرنامه
راه نجات ایران
بخش۱
مرتضی قلیخان صنیعالدوله، دولتمرد ممتاز قجری و کسی که شاید او را بتوان از اولین «تکنوکرات»های ایران نامید، در سال ۱۲۸۶ شمسی کتابی منتشر کرد با عنوان «راه نجات»، و در آن، بعد از بررسی راههای مختلف برای «نجات ایران»، آخرالامر نتیجه گرفت…
بخش۱
مرتضی قلیخان صنیعالدوله، دولتمرد ممتاز قجری و کسی که شاید او را بتوان از اولین «تکنوکرات»های ایران نامید، در سال ۱۲۸۶ شمسی کتابی منتشر کرد با عنوان «راه نجات»، و در آن، بعد از بررسی راههای مختلف برای «نجات ایران»، آخرالامر نتیجه گرفت…
💢چهره خامنه ای از پیام اول تا سوم.
حتی در پیام سوم عضلات صورتش رو برای صحبت بزور تکون میده.
همانطور که جمال عبدالناصر گفت روز مرگش روز شکست در جنگ ۶ روزه بود، روز مرگ خامنه ای هم شکست سنگین در جنگ ۱۲ روزه بود.
خامنه ای دیگر خامنه ای سابق نخواهد بود، چرا نه قدرت سابق را خواهد داشت، و نه روحیه و اراده و اعتماد به نفس سابق را.
فقط مرگی به مشابه قذافی به دست مردم در این کلکسیون برای رهبر جمهوری اسلامی کم است، وگرنه تجربه ناصر و صدام(طوفان صحرا) را به صورت بدتری هم تجربه کرد.
@khod2
حتی در پیام سوم عضلات صورتش رو برای صحبت بزور تکون میده.
همانطور که جمال عبدالناصر گفت روز مرگش روز شکست در جنگ ۶ روزه بود، روز مرگ خامنه ای هم شکست سنگین در جنگ ۱۲ روزه بود.
خامنه ای دیگر خامنه ای سابق نخواهد بود، چرا نه قدرت سابق را خواهد داشت، و نه روحیه و اراده و اعتماد به نفس سابق را.
فقط مرگی به مشابه قذافی به دست مردم در این کلکسیون برای رهبر جمهوری اسلامی کم است، وگرنه تجربه ناصر و صدام(طوفان صحرا) را به صورت بدتری هم تجربه کرد.
@khod2
من خدا هستم
💢چهره خامنه ای از پیام اول تا سوم. حتی در پیام سوم عضلات صورتش رو برای صحبت بزور تکون میده. همانطور که جمال عبدالناصر گفت روز مرگش روز شکست در جنگ ۶ روزه بود، روز مرگ خامنه ای هم شکست سنگین در جنگ ۱۲ روزه بود. خامنه ای دیگر خامنه ای سابق نخواهد بود، چرا نه…
نظام یک سلیمانی رو از دست داد داشت تا یک هفته عزا میگرفت ، الان حداقلش تا جایی که میدونیم ۳۰ فرمانده ارشد رو از دست دادن که سلیمانی از لحاظ مقام و اهمیت پیششون چیزی نبود و نظام جشن گرفته و داره اعلام پیروزی میکنه و شیرینی میده.
حسین ابن علی جاش بسیار خالیست، وگرنه دیگه عاشورا رو با این اوصاف جشن میگرفتن.
@khod2
حسین ابن علی جاش بسیار خالیست، وگرنه دیگه عاشورا رو با این اوصاف جشن میگرفتن.
@khod2
💢صعود صادرات نفت ایران
آمارهای بلومبرگ نشان میدهد صادرات نفت ایران در روزهای بعد از تجاوز اسرائیل، به روزانه 2.33 میلیون بشکه رسیده و این میزان 44 درصد بیشتر از متوسط صادرات سال جاری میلادی بوده است.
صادرات نفت ایران در حال افزایش نیز هست و ممکن است که به 2.4 میلیون بشکه نیز برسد و معلق کردن تحریمهای ثانویه چین از طرف ترامپ، دلیل اصلی آن است که منجر به فروش ذخایر روی دریای ایران نيز خواهد شد.
@khod2
آمارهای بلومبرگ نشان میدهد صادرات نفت ایران در روزهای بعد از تجاوز اسرائیل، به روزانه 2.33 میلیون بشکه رسیده و این میزان 44 درصد بیشتر از متوسط صادرات سال جاری میلادی بوده است.
صادرات نفت ایران در حال افزایش نیز هست و ممکن است که به 2.4 میلیون بشکه نیز برسد و معلق کردن تحریمهای ثانویه چین از طرف ترامپ، دلیل اصلی آن است که منجر به فروش ذخایر روی دریای ایران نيز خواهد شد.
@khod2
این جمله اولین بار توسط چه کسی گفته شد؟»
اگر در شامات سرکوبشان نکنیم، مجبوریم در ایران با آنها بجنگیم.
اگر در شامات سرکوبشان نکنیم، مجبوریم در ایران با آنها بجنگیم.
Anonymous Quiz
22%
سید علی خامنه ای
6%
شمخانی
40%
قاسم سلیمانی
32%
سرهنگ قدر( رئیس اطلاعات ارتش شاهنشاهی)
💢طبق گزارشها، دولت ترامپ در حال بررسی امکان دسترسی ایران به حداکثر 30 میلیارد دلار برای ساخت یک برنامه هستهای غیرنظامی تولید انرژی، و همچنین از طریق کاهش تحریمها و آزادسازی میلیاردها دلار از داراییهای مسدود شده ایران، به عنوان بخشی از طرحی برای کاهش تنشها با ایران و بازگرداندن آنها به میز مذاکره برای توافق هستهای آینده با ایالات متحده است. دو منبع آگاه به سیانان گفتند که برخی از جزئیات در یک جلسه محرمانه و چند ساعته بین استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ایالات متحده در خاورمیانه، و چندین کشور خلیج فارس در کاخ سفید در جمعه گذشته، یک روز قبل از حملات نظامی ایالات متحده علیه ایران، مورد بحث قرار گرفت.
@khod2
@khod2
من خدا هستم
💢چهره خامنه ای از پیام اول تا سوم. حتی در پیام سوم عضلات صورتش رو برای صحبت بزور تکون میده. همانطور که جمال عبدالناصر گفت روز مرگش روز شکست در جنگ ۶ روزه بود، روز مرگ خامنه ای هم شکست سنگین در جنگ ۱۲ روزه بود. خامنه ای دیگر خامنه ای سابق نخواهد بود، چرا نه…
💢در یکی از نادرترین و بیسابقهترین صحنههای خطابههای رسمی جمهوری اسلامی رهبر جمهوری اسلامی، پس از دههها تاکید مستمر بر اسلام ناب محمدی,فرهنگ عاشورا و تمدن اسلامی,ناگهان دقایقی از تریبون رسمی خود راآن هم نه صرفاً یک جمله بلکه بهطرزی حسابشده و طولانی به ستایش ایران، ایرانی، و تمدن کهن این سرزمین اختصاص داد.
آن هم در میانه یکی از مهمترین نطقهای عمومیاش.
این تغییر لحن ۱۳ دقیقهای که شاید در نگاه اول صرفاً یک تغییر محتوایی باشد، در واقع تَرَکِ ظریفیست بر دیوار ستبر گفتمانی که چهار دهه با اتکا بر ایده حذف ایران بهنفع اسلام بنا شده بود. گویی کسی بالاخره پذیرفته که برای ماندن، دیگر نمیتوان صرفاً با پرچم سرخ کربلا، دلها را تسخیر کرد و باید بار دیگر نام ایران را ولو به کنایه از خاک و غبار فراموشی بیرون کشید.
شاید کسی بپرسد آیا این صرفاً یک تاکتیک مقطعیست؟ شاید.
اما آنچه قطعیست، آن است که اگر تا دیروز ملیگرایی در نظام جمهوری اسلامی انحراف تلقی میشد، امروز همان انحراف، در لفافهای برای از نجات است
این یعنی بازی نه تنها پایان نیافته، بلکه سوت شروع نیمه دوم تازه به صدا درآمده؛ نیمهای که در آن حتی تیم حاکم هم فهمیده که با لباس اسلام نمیتوان تا ابد در زمین ایرانی بازی کرد.
از همه جالبتر آنکه این اتفاق در آستانه اول ماه محرم رخ داد؛ زمانی که طبق سنت سیاسی–مذهبی جمهوری اسلامی، باید نوای کربلا، خون حسین و فرهنگ شهادت از هر بلندگو و منبری طنینانداز شود.
اما خامنه ای در تصمیمی که بیشتر شبیه به یک خلأ محتوایی بود تا استراتژی ارتباطی از حسین بن علی حتی اسمی هم نبرد.
گویا امسال، بهجای خطابهی خون و شمشیر، نوبت به قصیدهای در وصف تمدن آجرپخته و سفال لعابدار رسیده است!
این چرخش ناگهانی بیشتر شبیه یک طنز تلخ است.
اینکه پس از سالها سرکوب هر نشانهای از هویت ایرانی، حالا همان نظام دست به دامن همان مؤلفهها شده، یادآور آن لحظهی معروف در تئاتر است که دلقک، خود خندهاش نمیگیرد، اما مجبور است لبخند بزند.
وقتی حتی خامنه ای هم مجبور میشود برای بقای گفتمانش دست به دامن تمدن کهن ایرانی شود، معلوم است که کارد به استخوان رسیده و روایت قدیمی، دیگر جواب نمیدهد. و این یعنی نه فقط بازی تمام نشده، بلکه صحنه تازه در حال تغییر است.
@khod2
آن هم در میانه یکی از مهمترین نطقهای عمومیاش.
این تغییر لحن ۱۳ دقیقهای که شاید در نگاه اول صرفاً یک تغییر محتوایی باشد، در واقع تَرَکِ ظریفیست بر دیوار ستبر گفتمانی که چهار دهه با اتکا بر ایده حذف ایران بهنفع اسلام بنا شده بود. گویی کسی بالاخره پذیرفته که برای ماندن، دیگر نمیتوان صرفاً با پرچم سرخ کربلا، دلها را تسخیر کرد و باید بار دیگر نام ایران را ولو به کنایه از خاک و غبار فراموشی بیرون کشید.
شاید کسی بپرسد آیا این صرفاً یک تاکتیک مقطعیست؟ شاید.
اما آنچه قطعیست، آن است که اگر تا دیروز ملیگرایی در نظام جمهوری اسلامی انحراف تلقی میشد، امروز همان انحراف، در لفافهای برای از نجات است
این یعنی بازی نه تنها پایان نیافته، بلکه سوت شروع نیمه دوم تازه به صدا درآمده؛ نیمهای که در آن حتی تیم حاکم هم فهمیده که با لباس اسلام نمیتوان تا ابد در زمین ایرانی بازی کرد.
از همه جالبتر آنکه این اتفاق در آستانه اول ماه محرم رخ داد؛ زمانی که طبق سنت سیاسی–مذهبی جمهوری اسلامی، باید نوای کربلا، خون حسین و فرهنگ شهادت از هر بلندگو و منبری طنینانداز شود.
اما خامنه ای در تصمیمی که بیشتر شبیه به یک خلأ محتوایی بود تا استراتژی ارتباطی از حسین بن علی حتی اسمی هم نبرد.
گویا امسال، بهجای خطابهی خون و شمشیر، نوبت به قصیدهای در وصف تمدن آجرپخته و سفال لعابدار رسیده است!
این چرخش ناگهانی بیشتر شبیه یک طنز تلخ است.
اینکه پس از سالها سرکوب هر نشانهای از هویت ایرانی، حالا همان نظام دست به دامن همان مؤلفهها شده، یادآور آن لحظهی معروف در تئاتر است که دلقک، خود خندهاش نمیگیرد، اما مجبور است لبخند بزند.
وقتی حتی خامنه ای هم مجبور میشود برای بقای گفتمانش دست به دامن تمدن کهن ایرانی شود، معلوم است که کارد به استخوان رسیده و روایت قدیمی، دیگر جواب نمیدهد. و این یعنی نه فقط بازی تمام نشده، بلکه صحنه تازه در حال تغییر است.
@khod2
🔘 گزارش مرکز مطالعات جنگ: شکاف در رأس نظام، انهدام فردو و تایید رسمی حذف حاجیزاده
▪️ در یکی از ویرانگرترین گزارشهای خود، مرکز مطالعات جنگ (ISW) با استناد به منابع متعدد، از سه فروپاشی همزمان در ساختار جمهوری اسلامی پرده برداشت: شکاف در رهبری، انهدام توانایی هستهای و سرزنی فرماندهی نظامی. گزارش به نقل از نیویورکتایمز تایید میکند که با به انزوا رفتن خامنهای در پناهگاه، یک جنگ قدرت تمامعیار میان جناح «عملگرا» (به رهبری پزشکیان، اژهای و سرلشکر موسوی) و جناح «تندرو» (به رهبری سعید جلیلی) بر سر نحوه مدیریت شکست و مذاکره با آمریکا در گرفته است.
▪️ همزمان، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رسماً اعلام کرد که به دلیل شدت حملات و لرزشهای ناشی از آن، سانتریفیوژهای «بسیار حساس» در تأسیسات زیرزمینی فردو «دیگر کار نمیکنند». این گزارش همچنین به تفصیل خسارات وارد شده به دیگر مراکز حساس از جمله یک مجموعه زیرزمینی تولید سانتریفیوژ در نزدیکی اصفهان و مراکز تحقیقاتی در یزد و تهران را شرح میدهد.
▪️ اما تکاندهندهترین بخش گزارش، تایید رسمی کمپین حذف فرماندهان ارشد سپاه است. بر اساس این گزارش، در تاریخ ۱۲ ژوئن، سرلشکر امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه، به همراه حداقل هفت تن از فرماندهان ارشد این نیرو، از جمله فرمانده پدافند هوایی، در یک جلسه که برای برنامهریزی پاسخ به حملات اسرائیل تشکیل شده بود، هدف قرار گرفته و کشته شدهاند.
▫️فروپاشی سهگانه؛ سیاسی، هستهای و نظامی
این گزارش تصویر یک نظام فلجشده را ترسیم میکند. شکاف در رأس قدرت نشان میدهد که در غیاب رهبر، هیچ استراتژی واحدی برای مدیریت بحران وجود ندارد و نبرد اصلی از مقابله با دشمن خارجی، به جنگ داخلی بر سر بقا تغییر کرده است. تایید انهدام سانتریفیوژهای فردو توسط آژانس، به معنای پایان رویای «گریز هستهای» از این سایت است. و در نهایت، حذف فرمانده نیروی هوافضا و تیمش در یک جلسه، نه یک شکست، که یک «فاجعه اطلاعاتی» و نماد فلج شدن کامل سیستم فرماندهی و کنترل است.
▫️ پیامدهای منطقهای و دیپلماتیک
این فروپاشی داخلی، اثرات خود را در خارج نیز نشان میدهد. گزارش به توقف پرداخت حقوق به رزمندگان حزبالله اشاره میکند که نشانهای واضح از قطع شدن شریان مالی از تهرانِ بحرانزده است. در چنین شرایطی، گزارشها از تلاش آمریکا برای مذاکره و پیشنهادهای مالی، بیشتر به یک «تئاتر دیپلماتیک» شباهت دارد. آمریکا در حال مذاکره با چه کسی است؟ جناح عملگرایی که اختیاری ندارد یا جناح تندرویی که چیزی برای چانهزنی در دستش باقی نمانده؟ این مذاکرات، تلاشی برای مدیریت فروپاشی یک نظام است، نه رسیدن به توافق با یک دولت منسجم.
@khod2
▪️ در یکی از ویرانگرترین گزارشهای خود، مرکز مطالعات جنگ (ISW) با استناد به منابع متعدد، از سه فروپاشی همزمان در ساختار جمهوری اسلامی پرده برداشت: شکاف در رهبری، انهدام توانایی هستهای و سرزنی فرماندهی نظامی. گزارش به نقل از نیویورکتایمز تایید میکند که با به انزوا رفتن خامنهای در پناهگاه، یک جنگ قدرت تمامعیار میان جناح «عملگرا» (به رهبری پزشکیان، اژهای و سرلشکر موسوی) و جناح «تندرو» (به رهبری سعید جلیلی) بر سر نحوه مدیریت شکست و مذاکره با آمریکا در گرفته است.
▪️ همزمان، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رسماً اعلام کرد که به دلیل شدت حملات و لرزشهای ناشی از آن، سانتریفیوژهای «بسیار حساس» در تأسیسات زیرزمینی فردو «دیگر کار نمیکنند». این گزارش همچنین به تفصیل خسارات وارد شده به دیگر مراکز حساس از جمله یک مجموعه زیرزمینی تولید سانتریفیوژ در نزدیکی اصفهان و مراکز تحقیقاتی در یزد و تهران را شرح میدهد.
▪️ اما تکاندهندهترین بخش گزارش، تایید رسمی کمپین حذف فرماندهان ارشد سپاه است. بر اساس این گزارش، در تاریخ ۱۲ ژوئن، سرلشکر امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه، به همراه حداقل هفت تن از فرماندهان ارشد این نیرو، از جمله فرمانده پدافند هوایی، در یک جلسه که برای برنامهریزی پاسخ به حملات اسرائیل تشکیل شده بود، هدف قرار گرفته و کشته شدهاند.
▫️فروپاشی سهگانه؛ سیاسی، هستهای و نظامی
این گزارش تصویر یک نظام فلجشده را ترسیم میکند. شکاف در رأس قدرت نشان میدهد که در غیاب رهبر، هیچ استراتژی واحدی برای مدیریت بحران وجود ندارد و نبرد اصلی از مقابله با دشمن خارجی، به جنگ داخلی بر سر بقا تغییر کرده است. تایید انهدام سانتریفیوژهای فردو توسط آژانس، به معنای پایان رویای «گریز هستهای» از این سایت است. و در نهایت، حذف فرمانده نیروی هوافضا و تیمش در یک جلسه، نه یک شکست، که یک «فاجعه اطلاعاتی» و نماد فلج شدن کامل سیستم فرماندهی و کنترل است.
▫️ پیامدهای منطقهای و دیپلماتیک
این فروپاشی داخلی، اثرات خود را در خارج نیز نشان میدهد. گزارش به توقف پرداخت حقوق به رزمندگان حزبالله اشاره میکند که نشانهای واضح از قطع شدن شریان مالی از تهرانِ بحرانزده است. در چنین شرایطی، گزارشها از تلاش آمریکا برای مذاکره و پیشنهادهای مالی، بیشتر به یک «تئاتر دیپلماتیک» شباهت دارد. آمریکا در حال مذاکره با چه کسی است؟ جناح عملگرایی که اختیاری ندارد یا جناح تندرویی که چیزی برای چانهزنی در دستش باقی نمانده؟ این مذاکرات، تلاشی برای مدیریت فروپاشی یک نظام است، نه رسیدن به توافق با یک دولت منسجم.
@khod2
🔘 تطهیر کبیر شدت میگیرد: اعدام، اخراج دستهجمعی و گروگانگیری خانوادهها
▪️ کارزار وحشت جمهوری اسلامی پس از شکست در جنگ، در سه جبهه موازی و با شدت بیسابقهای در حال اجراست. در جبهه اول، با صدور فرمان حکومتی برای اخراج «همه مهاجران غیرقانونی افغان» و مصادره اموال میزبانانشان، یک پاکسازی اجتماعی تمامعیار کلید خورده است. تنها در دو روز گذشته، بیش از ۶۰ هزار مهاجر از مرزها رانده شدهاند. البته که این اخراجها طبیعتاً شامل هزاران افغانستانی که در سپاه فعال هستند و قبلاً هم زیر پرچم لشکر فاطمیون به سوریه اعزام شدند را شامل نخواهد شد.
▪️ همزمان، ماشین پروپاگاندای امنیتی با قدرت در حال کار است. پس از اعدام حداقل ۶ نفر به اتهام جاسوسی و اعلام دستگیری «بیش از ۷۰۰ نفر»، اکنون به صورت نمایشی، اخبار دستگیریهای نقطهای در گیلان و هرمزگان برای القای حس اقتدار منتشر میشود؛ اقتداری که با نفوذ گسترده اسرائیل در جنگ اخیر، کاملاً بیاعتبار شد.
▪️ در جبهه سوم، نظام جنگ روانی را به خانوادههای خبرنگاران رسانههای فارسیزبان خارج از کشور کشانده است. گزارشها حاکی از بازداشت و تهدید اعضای خانواده خبرنگاران در تهران است تا آنها را وادار به استعفا و سکوت کنند. نهادهای امنیتی با توجیه «شرایط جنگی»، خانوادهها را «گروگانهای مشروع» خوانده و آنها را به اتهاماتی چون «محاربه» و «جاسوسی» که مجازات اعدام دارند، تهدید میکنند.
▫️ جمهوری اسلامی امروز با یک هیولای دو سر به جنگ جامعه آمده است: یک سر آن با منطق «حذف فیزیکی دشمن» به سبک دهه ۶۰ عمل میکند و سر دیگر آن با منطق «ایجاد وحشت فراگیر» به سبک ۸۸. این نشان میدهد که رژیم در آسیبپذیرترین وضعیت خود، به صورت همزمان از تمام ابزارها برای بقا استفاده میکند. دشمن اصلی از نگاه یک رژیم پارانویید و زخمخورده، دیگر نه یک دولت خارجی، که هر فرد یا گروهی در داخل است که بتواند بار بیکفایتی و شکستهای آن را به دوش بکشد.
@khod2
▪️ کارزار وحشت جمهوری اسلامی پس از شکست در جنگ، در سه جبهه موازی و با شدت بیسابقهای در حال اجراست. در جبهه اول، با صدور فرمان حکومتی برای اخراج «همه مهاجران غیرقانونی افغان» و مصادره اموال میزبانانشان، یک پاکسازی اجتماعی تمامعیار کلید خورده است. تنها در دو روز گذشته، بیش از ۶۰ هزار مهاجر از مرزها رانده شدهاند. البته که این اخراجها طبیعتاً شامل هزاران افغانستانی که در سپاه فعال هستند و قبلاً هم زیر پرچم لشکر فاطمیون به سوریه اعزام شدند را شامل نخواهد شد.
▪️ همزمان، ماشین پروپاگاندای امنیتی با قدرت در حال کار است. پس از اعدام حداقل ۶ نفر به اتهام جاسوسی و اعلام دستگیری «بیش از ۷۰۰ نفر»، اکنون به صورت نمایشی، اخبار دستگیریهای نقطهای در گیلان و هرمزگان برای القای حس اقتدار منتشر میشود؛ اقتداری که با نفوذ گسترده اسرائیل در جنگ اخیر، کاملاً بیاعتبار شد.
▪️ در جبهه سوم، نظام جنگ روانی را به خانوادههای خبرنگاران رسانههای فارسیزبان خارج از کشور کشانده است. گزارشها حاکی از بازداشت و تهدید اعضای خانواده خبرنگاران در تهران است تا آنها را وادار به استعفا و سکوت کنند. نهادهای امنیتی با توجیه «شرایط جنگی»، خانوادهها را «گروگانهای مشروع» خوانده و آنها را به اتهاماتی چون «محاربه» و «جاسوسی» که مجازات اعدام دارند، تهدید میکنند.
▫️ جمهوری اسلامی امروز با یک هیولای دو سر به جنگ جامعه آمده است: یک سر آن با منطق «حذف فیزیکی دشمن» به سبک دهه ۶۰ عمل میکند و سر دیگر آن با منطق «ایجاد وحشت فراگیر» به سبک ۸۸. این نشان میدهد که رژیم در آسیبپذیرترین وضعیت خود، به صورت همزمان از تمام ابزارها برای بقا استفاده میکند. دشمن اصلی از نگاه یک رژیم پارانویید و زخمخورده، دیگر نه یک دولت خارجی، که هر فرد یا گروهی در داخل است که بتواند بار بیکفایتی و شکستهای آن را به دوش بکشد.
@khod2
🔘 جنگ در سکوت: اسرائیل دکترین «تهاجم دائمی» را اعلام کرد
▪️ آتشبس جنگ را تمام نکرد، تنها آن را به جبههای جدید منتقل کرد: نبرد بر سر «حقیقت». در حالی که جمهوری اسلامی در تهران «حماسه پیروزی» خلق میکند و آمریکا غرق در جنگ داخلی سیاسی است، اسرائیل با کنار زدن پردهها، از یک واقعیت میدانی و یک استراتژی تهاجمی برای آینده رونمایی میکند؛ روایتی که با اقدامات خاموش و گزارشهای تایید نشده از انفجارها در ایران همخوانی دارد.
▫️ روایت اول و اصلی: اسرائیل و دکترین «پایان مصونیت»
وزیر دفاع اسرائیل، عملیات «شیر خیزان» را تنها یک «پیشنمایش» برای یک سیاست جدید خواند: «پایان دوران مصونیت ایران». او با لحنی تهدیدآمیز خطاب به رهبر ایران، او را «افعی دندانکشیدهای» خواند که باید «مراقب باشد». این دکترین، ایران را به یک منطقه عملیاتی آزاد، شبیه به سوریه و لبنان، تبدیل میکند که در آن، هر تلاش برای بازسازی برنامه هستهای یا موشکی، با یک حمله فوری و بدون اعلان قبلی مواجه خواهد شد. بازوی دیگر این دکترین، جنگ روانی مستقیم است: حسابهای منسوب به موساد به زبان فارسی، با هشدارهای مستقیم به مردم برای فاصله گرفتن از اعضای سپاه، تلاش میکنند بذر پارانویا و بیاعتمادی را در عمق ساختار نظامی ایران بکارند.
▫️ روایت دوم: ایران و ساختن «حقیقت موازی»
در تهران، ماشین پروپاگاندا در حال ساختن یک واقعیت جایگزین است که اوج آن را میتوان در سرمقاله روزنامه کیهان دید. حسین شریعتمداری با اشاره به پیشبینی رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه «رژیم رذل صهیونی را بیچاره خواهند کرد»، با لحنی پیروزمندانه میپرسد: «بیچاره شده است! نشده؟!». این روایت، با نادیده گرفتن کامل خسارتها، سانسور شدید اخبار داخلی و بازنشر گزینشی اظهارات تحلیلگران غربی، یک پیروزی مطلق و بیچون و چرا را تصویرسازی میکند که در آن، دشمن وادار به پذیرش آتشبس شده و ایران بر «اریکهی اقتدار» نشسته است.
▫️ روایت سوم: آمریکا و غرق شدن در سیاست داخلی
در واشنگتن، بحران ایران بیش از آنکه یک مسئله امنیت ملی باشد، به سوخت جنگ حزبی تبدیل شده است. دولت ترامپ، آتشبس را محصول دیپلماسی «صلح از موضع قدرت» خود و یک دستاورد برای کارنامه سیاسیاش میخواند. در مقابل، مخالفان با استناد به گزارشهای اطلاعاتی و نظرسنجیها، این روایت را به چالش میکشند. در حالی که اسرائیل در حال برنامهریزی برای ضربه بعدی است، واشنگتن بر سر لحن بیانیهها و میزان دسترسی کنگره به اطلاعات میجنگد و واقعیتهای کلیدی مانند «معمای اورانیوم گمشده» و «کابوس روز بعد» در این هیاهو گم شده است.
▫️ در نهایت، به نظر میرسد تنها روایتی که یک استراتژی مشخص برای «آینده» ارائه میدهد، روایت اسرائیل است: یک جنگ فرسایشی، پنهان و دائمی برای فلج کردن ایران. در حالی که دو بازیگر دیگر درگیر مدیریت گذشته و حال هستند، اسرائیل در حال ساختن آیندهای است که در آن، ایران هرگز اجازه نخواهد یافت تا زخمهای این جنگ را التیام بخشد.
@khod2
▪️ آتشبس جنگ را تمام نکرد، تنها آن را به جبههای جدید منتقل کرد: نبرد بر سر «حقیقت». در حالی که جمهوری اسلامی در تهران «حماسه پیروزی» خلق میکند و آمریکا غرق در جنگ داخلی سیاسی است، اسرائیل با کنار زدن پردهها، از یک واقعیت میدانی و یک استراتژی تهاجمی برای آینده رونمایی میکند؛ روایتی که با اقدامات خاموش و گزارشهای تایید نشده از انفجارها در ایران همخوانی دارد.
▫️ روایت اول و اصلی: اسرائیل و دکترین «پایان مصونیت»
وزیر دفاع اسرائیل، عملیات «شیر خیزان» را تنها یک «پیشنمایش» برای یک سیاست جدید خواند: «پایان دوران مصونیت ایران». او با لحنی تهدیدآمیز خطاب به رهبر ایران، او را «افعی دندانکشیدهای» خواند که باید «مراقب باشد». این دکترین، ایران را به یک منطقه عملیاتی آزاد، شبیه به سوریه و لبنان، تبدیل میکند که در آن، هر تلاش برای بازسازی برنامه هستهای یا موشکی، با یک حمله فوری و بدون اعلان قبلی مواجه خواهد شد. بازوی دیگر این دکترین، جنگ روانی مستقیم است: حسابهای منسوب به موساد به زبان فارسی، با هشدارهای مستقیم به مردم برای فاصله گرفتن از اعضای سپاه، تلاش میکنند بذر پارانویا و بیاعتمادی را در عمق ساختار نظامی ایران بکارند.
▫️ روایت دوم: ایران و ساختن «حقیقت موازی»
در تهران، ماشین پروپاگاندا در حال ساختن یک واقعیت جایگزین است که اوج آن را میتوان در سرمقاله روزنامه کیهان دید. حسین شریعتمداری با اشاره به پیشبینی رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه «رژیم رذل صهیونی را بیچاره خواهند کرد»، با لحنی پیروزمندانه میپرسد: «بیچاره شده است! نشده؟!». این روایت، با نادیده گرفتن کامل خسارتها، سانسور شدید اخبار داخلی و بازنشر گزینشی اظهارات تحلیلگران غربی، یک پیروزی مطلق و بیچون و چرا را تصویرسازی میکند که در آن، دشمن وادار به پذیرش آتشبس شده و ایران بر «اریکهی اقتدار» نشسته است.
▫️ روایت سوم: آمریکا و غرق شدن در سیاست داخلی
در واشنگتن، بحران ایران بیش از آنکه یک مسئله امنیت ملی باشد، به سوخت جنگ حزبی تبدیل شده است. دولت ترامپ، آتشبس را محصول دیپلماسی «صلح از موضع قدرت» خود و یک دستاورد برای کارنامه سیاسیاش میخواند. در مقابل، مخالفان با استناد به گزارشهای اطلاعاتی و نظرسنجیها، این روایت را به چالش میکشند. در حالی که اسرائیل در حال برنامهریزی برای ضربه بعدی است، واشنگتن بر سر لحن بیانیهها و میزان دسترسی کنگره به اطلاعات میجنگد و واقعیتهای کلیدی مانند «معمای اورانیوم گمشده» و «کابوس روز بعد» در این هیاهو گم شده است.
▫️ در نهایت، به نظر میرسد تنها روایتی که یک استراتژی مشخص برای «آینده» ارائه میدهد، روایت اسرائیل است: یک جنگ فرسایشی، پنهان و دائمی برای فلج کردن ایران. در حالی که دو بازیگر دیگر درگیر مدیریت گذشته و حال هستند، اسرائیل در حال ساختن آیندهای است که در آن، ایران هرگز اجازه نخواهد یافت تا زخمهای این جنگ را التیام بخشد.
@khod2
میدانید
تنها و آخرین سرویس جاسوسی دنیا که به شاه اخطار داد برای رژیم چنج و نقشه غرب کدام بود ؟
@khod2
تنها و آخرین سرویس جاسوسی دنیا که به شاه اخطار داد برای رژیم چنج و نقشه غرب کدام بود ؟
@khod2
دستگاه اطلاعاتی فلج و معیوب میدونید یعنی چی !!
یعنی با موشک و هواپیما میخوری
ولی مثل دهه ۶۰ با کلاش رو زمین دنبال قاتل بروس لی میگردی .
@khod2
یعنی با موشک و هواپیما میخوری
ولی مثل دهه ۶۰ با کلاش رو زمین دنبال قاتل بروس لی میگردی .
@khod2
ترور خامنه ای شیرین و لذت بخش است
اما از نظر استراتژی جالب و منطقی نیست ، چرا !
چون ترور او ورق را بسمت اصلاح طلبان و
تکنو کراتهای درون رژیم برمیگرداند و شاید جمهوری اسلامی دیگری بازتولید شود .
ولی زنده بودنش بخاطر حماقت ها ، تفکرات دگم و یکجانبه ، ایدئولوژی متعصب ، کور و سرکوبگر ، تمامیت جمهوری اسلامی را با تمام کلیات و متعلقات بسمت سقوط نهایی میبرد .
@khod2
اما از نظر استراتژی جالب و منطقی نیست ، چرا !
چون ترور او ورق را بسمت اصلاح طلبان و
تکنو کراتهای درون رژیم برمیگرداند و شاید جمهوری اسلامی دیگری بازتولید شود .
ولی زنده بودنش بخاطر حماقت ها ، تفکرات دگم و یکجانبه ، ایدئولوژی متعصب ، کور و سرکوبگر ، تمامیت جمهوری اسلامی را با تمام کلیات و متعلقات بسمت سقوط نهایی میبرد .
@khod2