Telegram Web Link
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ حراج #شستا در بورس و ضرورت کنترل کارگران بر تأمین اجتماعی
◾️دلایل بحران در تأمین اجتماعی
◾️بهانه‌های دولت برای واگذاری در بورس
◾️#حباب_بورس و تهدید پس‌اندازهای کارگری
◾️مصادیق #کنترل_کارگری بر تأمین اجتماعی
🔘 کشتار هریرود و فاشیعیسم ایرانی

سکوت در برابر جنایت، خود همدستی در جنایت است. در روزهای گذشته جنایتی هولناک درست مقابل چشم و زیر گوش ما اتفاق افتاد؛ یا ندیدیم و نشنیدیم و یا شنیدیم و دیدیم و سکوت کردیم. شکنجه و کشتار بیش از پنجاه نفر که تعداد زیادی‌شان کودک بودند. #کارگر بودند و #افغانستانی و دست جمهوری اسلامی در خون آن‌ها. اما کمتر کسی برایشان هشتگ #چرا_کُشتی زد.
شکنجه، قتل عام و غرق کردن ده‌ها کارگر مهاجر افغانستانی در #هریرود مرز ایران و افغانستان ظاهراً به قدری «عادی» شده که حتی فریاد همبستگی افغانستانی‌ها با ما علیه کشتار آبان‌ماه هم تحریکمان نکرد که اعتراضی یا آکسیونی یا اطلاعیه‌ای در اعتراض به این کشتار ترتیب دهیم.
این خاصیت انواع #ملی‌گرایی است: «خودی» و «ناخودی» کردن. حقوق بشر و «بشرتر» کردن. «آن‌ها» و «ما» کردن.
اصطلاح #فاشیعیسم (فاشیسم فارس‌محور و شیعه‌محور) عبارت دقیقتری است برای توصیف آن نوع ناسیونالیسمی که جمهوری اسلامی چترش را از عراق و سوریه و لبنان تا خود ایران گسترانیده و آن را تئوریزه و عملی می‌کند.
فاشیعیسم افغان‌کُش یعنی چه؟
یعنی چهل سال میلیون‌ها بدن‌ رنجور جنگ‌زده را نه فقط بدون بیمه و با ُزد_دزدی بلکه با چماق دائمی زندان و اخراج و جریمه بالای سرشان، برای بیگاری و بالا بردن برج‌ها و پاساژهایت به صف استثمار کنی.
فاشیعیسم جمهوری اسلامی یعنی اول کودکان افغانستانی را محروم از تحصیل کنی و سپس شهرداری‌ات را برای سازماندهی آن کودکان در میان زباله‌های شهری و گودها و گاراژهای زباله به صف کنی.
فاشیعیسم جمهوری اسلامی یعنی اردوگاه‌هایی دورافتاده در حاشیۀ شهرها، #عسگرآباد ها و #سنگ_سفید ها را برپا کنی و سپس در میان هر رکعت نماز واجب سربازان، برگزاری آیین ضرب و شتم، تحقیر و فحاشی، تعرض جنسی، زورگیری و رشوه‌گیری، کار اجباری و جداسازی اجباری اعضای خانواده‏های افغانستانی‌‌‏ را مستحب کنی.
فاشیعیسم جمهوری اسلامی یعنی هم استثمار کنی و هم شکنجه کنی و هم بکشی‌ و هم به اسم آن‌ها از کمیساریای عالی ملل بودجه بگیری. یعنی هم در مرز افغانستان کشتار راه بیاندازی و هم با «شل کن سفت کن» مرزت با ترکیه، مهاجران افغان را ابزار مذاکره و امتیازگیری سیاسی از اروپا کنی.
یعنی در حد بردگی آنها را تا دم مرگ نگه داری و پول بر روی پول انباشت کنی و بعد مقصر بیکاری جلوه دهی! یعنی #ستایش_قریشی هایشان را در اسید بسوزانی و تجاوز سیستماتیک به کودکان کارشان را در خیابان عادی کنی و سپس وقیحانه همانها را مقصر جرم و جنایت جلوه دهی!
یعنی همان بدن‌های استثمارشده‌ای را که اجازۀ ورود به استخر و بیمارستان و مدرسه نمی‌دهی، سرباز پیادۀ لشکر فاطمیونِ جنگهایت در سوریه کنی.
یعنی دوربین صدا و سیمایت را هفت روزِ هفته بر روی کمپ‌های پناهندگی جنوب آمریکا زوم کنی درحالیکه تیغ سانسور بر شکنجه و کشتار افغانستانی‌ها بکشی.
یعنی افغان‌کُشی را عادی کنی. سکوت کنی. اگر سکوت کنیم، در این فاشیعیسم همدستیم.

** پ.ن: افغانستانی‌ها اقوام مختلفی دارند که قوم افغان فقط یکی از آن‌هاست. در اینجا عبارت «افغان‌کُشی» نادقیق است و صرفاً به دلیل اختصار به کار گرفته شده، اما اشاره به تمام افغانستانی‌های حاضر در ایران از هر قومی دارد.

◾️ تصویر از اینستاگرام خیابان: تریبون زندانی سیاسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 افزایش #دستمزد و سراب «شورای عالی کار»


◾️ از مبارزات پراکندۀ مزدی تا قانون حداقل دستمزد

◾️ سقوط آزاد ارزش واقعی دستمزد

◾️ شورای عالی کار و ماهیت #ضدکارگری آن
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔘 افسانۀ «عدالت»: نگاهی به طرح آزادسازی #سهام_عدالت

▪️ اهداف ادعایی طرح سهام عدالت و سرانجام آن.
▪️شکل‌گیری یک طبقۀ رانتخوار از مدیران شبه‌دولتی در شرکت‌های سرمایه‌گذاری سهام عدالت.
▪️سقوط ارزش سهام عدالت همزمان با ریزش شاخص #بورس و تورم رو به صعود
▪️خطر اخراج بالای سر کارکنان جزء تعاونی‌های شهرستانی سهام عدالت
▪️ و دست آخر تصاحب این سهم‌های خُرد با قیمت نازل در بورس به وسیله قشر دیگری از سرمایه‌داران طبقۀ حاکم.
🔘خانه خراب‌کن و مصادرۀ رنج خانه‌خراب‌ها

◾️چند روز پیش #آسیه_پناهی، زنی میانسال از #حاشیه‌نشینان #کرمانشاه، که برای جلوگیری از تخریب خانه‌اش، تنش را سپری در برابر #بولدوزر کرده‌بود، نهایتاً زیر مُشت و لگد و اسپری فلفل «مدافعان قانون» به قتل رسید.
◾️فرقی نمی‌کند وسط بحران اقتصادی و تحریم و همه‌گیری کرونا باشیم یا جنگ. #زمین و #مستغلات در ید #مالکیت یک اقلیت است و این بولدوزرها ضامن دفاع از این مالکیت‌اند. فرقی هم نمی‌کند این اقلیت، هزار فامیلِ شاهی باشد یا صدهزار فامیل آخوندی، اصلاح‌طلب باشد یا اصولگرا، وابسته به بنیادها باشد یا بخش خصوصی به‌اصطلاح «واقعی»! در هر حال پلیس و بولدوزر است که رابطۀ بین مالک و مستأجر، بین مالک و حاشیه‌نشین را تعیین می‌کند.
◾️موضوع اما از آنجایی کُمیک می‌شود که یکی از دو مالک بزرگ ارضی و مستغلاتی کشور، که از قضا صاحب اَبرهولدینگ‌های مسکن و محتکر خانه‌های خالی و دلالی با نوسان قیمت و رشد حبابی ارزش زمین و مسکن نیز هست، وسط این ماجرا با مصادرۀ رنج حاشیه‌نشینانِ خانه‌خراب‌شده هم برای خود کاسبی سیاسی و تبلیغاتی راه می‌اندازند. یعنی حکایت جناح #رئیسی!
◾️از یک طرف با دستور مستقیم #سعید_طلوعی -شهرداری که سردار #سپاه و از یاران #قالیباف در پروندۀ املاک نجومی بوده و به اعتراف خودش تا پارسال ماهانه ۷۰ میلیون تومان درآمد داشته- اقدام به ضرب و شتم آسیه پناهی‌ها‌ می‌کنند! سپس به خاطر سهم‌خواهی و رقابت سازمان اوقاف و شهرداری خانه‌های آنان را غیرقانونی اعلام میکنند و در نهایت با مُهر دادگستریِ همان قوۀ قضائیه‌شان خانه‌هایشان را بر سرشان آوار می‌کنند و بعد همان قوه قضائیه را دادخواه و مدعی دفاع از خون‌شان جلوه می‌دهند!
هم مالک و هم تخریبگر و هم وکیل مدافع و هم قاضی! چه وقاحتی!
◽️از یک طرف شرکت‌های انبوه‌ساز و سرمایه‌گذاری مسکن را در انحصار خود دارند و از طرف دیگر روضۀ ریاضت و مقابله با «اشرافی‌گری» می‌خوانند. درحالیکه کافیست نگاهی به کلکسیون املاک اینان بیندازیم:
◽️بنیاد مستضعفان: هلدينگ عمران و مسكن ايران، شرکت ملی ساختمان، هولدینگ سرمایه گذاری پایا سامان پارس و...
◽️سازمان اوقاف: بعد از دولت، بزرگترین مالک اراضی کشور.
◽️آستان قدس رضوی: هلدينگ عمران و ساختمان.
◽️بنیاد تعاون کل نیروهای مسلح: هولدینگ شرکت ساختمانی، انبوه‌سازان سبزاندیشان.
◽️سپاه: شرکت‌های اطلس ایرانیان و مؤسسه نور و...
◾️با این همه اما بسیجی‌ها‌یشان را دوربین به دست برای نمایش پر سر و صدای توقف ساخت و ساز ویلای چند آقازاده به لواسانات می‌فرستند تا با ده‌ها فیلم و مستند، امر پیش‌پاافتادۀ اجرای قانون را لطف و «عدالت» قوه قضائیه جلوه دهند تا زبان‌شان دراز باشد که اگر خانه‌های حاشیه‎نشینان را «به خاطر ساخت و ساز غیرمجاز» تخریب کردیم، اما در عوضش جلوی «ساخت و ساز غیرمجاز» ویلای چند #آقازاده را هم گرفتیم! لابد هم در این روایت‌ها باید توهم برابری در مقابل «قانون» بر ما مشتبه شود.
تمام اینها درحالی است که...
◾️فرعِ دعوا، بر سر تبعیض مقابل قانون است؛ اصل دعوا اما بر سر خود «قانون» است!
◾️قانونی که منابع عمومی را در جیب آن‌ها کرده و از آن حراست می‌کند! قانونی که می‌گوید ۷۰% درآمد خانوادۀ کارگری باید صرف مسکن شود. قانونی که می‌گوید ۴۰% جمعیت شهری اجاره‌نشین باشد و ۴۵% دیگرش هم حاشیه‌نشین! قانونی که می‌گوید آن آقازاده، به جای محدودۀ سد لتیان، برود یک کیلومتر آن ورتر ویلای ۲ هزار متری‌اش را بسازد. قانونی که با کمیسیون مادۀ ۵ و مادۀ ۱۰۰‌اش کوه‌خواری‌ها و جنگل‌خواری‌ها را سیستماتیک کرده! قانونی که احتکار مسکن‌های خالی را آزاد و تعیین اجارۀ مسکن را به دست پنهان بازار (بخوانید به دست بزرگ‌مالکان این حوزه، یعنی خودشان) سپرده.
قانونی که فقط در دوران کرونا، مجوز تخریب سرپناه ده‌ها شهرک حاشیه نشین را از #جنگلوک چابهار و #فلک‌الدینِ خرم‌آباد تا #فدک #کرمانشاه و #سويبله و #چذابه در #بهبهان صادر کرده؛ پیدا و پنهان. با آتش یا بولدوزر. همه هم با مُهر و حکم دستگاه قضا. همین خانه‌خراب‌کُنی‌ها به قدری کافی است تا چهرۀ «فرشته‌واری» که مدام در رسانه‌ها از #رئیسی می‌سازند رسوا شود و او را به نام واقعی‌اش یعنی #قاضی_مرگ شناخت و معرفی کرد.
بهره‌برداری سیاسیِ خانه‌خراب‌کُن از خانه‌خراب‌ها ممنوع!

📷 سایر تصاویر دیوارنگاری با مضمون قوۀ قضائیۀ خانه‌خراب‌کن در اینستاگرام #خیابان_تریبون_زندانی_سیاسی
زن‌کُشی

◾️امکان ندارد در اینجا زن باشی و با #رومینا_اشرفی احساس هم‌سرنوشتی نکنی.
پدری گردن‌کلفت و قلدرمآب به نام «حکومت»، کل زندگی را بالای سر ما بوده‌. پدری که از شش سالگی ما را در دخمه‌های تفکیک جنسیتی چپانده و درس فرمان‌برداری و تحقیر و توهین و توبیخ را پشت دستهای‌مان حک کرده.
اما آن زندانی که حکومت از جامعه ساخته، بدون زندان‌بان کوچک (یعنی «خانواده») تکمیل نمی‌شود.
◽️سرنوشت رومینا هم حکایت دختر نوجوانی بود که هر روز از زندان مدرسه و جامعه به جهنمی به اسم خانه و خانواده برمی‌گشت و برای هر خندۀ اضافی، تار موی اضافی، تلفن اضافی، پیاده‌روی اضافی و... توبیخ و تحقیر و تنبیه می‌شد.

◽️وقتی در آن جهنم زندانی باشی، کلید رهایی‌اش را ممکن است هر جایی ببینی؛ حتی در دستان یک مرد تجاوزکار پشت نقاب «خاطرخواه» که به تو سرابی از امنیت نشان می‌دهد.

◾️در روایت رومینا، عمدتاً لحظۀ بریدن گردنش زیر داس برجسته شد و نه آن ۱۴ سال شکنجه‌ای که تن و روان او زیرِهمان دستانِ داس‌به‌دست به خود دید. لحظۀ مرگش تصویر شد و نه آن زندگی‌ای که ممکن بود در همان زندان خانۀ پدری ادامه یابد یا در زندان جدید دیگری که شوهری تجاوزکار برایش می‌ساخت.

◾️بنابراین مرگ رومینا فقط راوی #کودک_کشی و #زن_کشی نبود، بلکه زندگی‌اش راوی #خشونت_خانگی و #خشونت_جنسی و #تعرض_جنسی هم بود که روزانه میلیون‌ها زن از سرمی‌گذرانند.
اما نه زندان‌بان و نه تجاوزکار کوچک، از خلأ زائیده نشده‌اند. هر دو را زندان‌بان و تجاوزکار بزرگ تربیت کرده‌اند؛ چنانکه این خشونت ضدزن هم به پشتوانۀ یک دستگاه اقتصادی و اجتماعی و مذهبی سرپا نگه داشته می‌شود.

◾️این دستگاه ضدزن ستون‌های زیادی دارد، اما یکی از سربازپیاده‌هایش، نهادی است به نام «معاونت امور زنان ریاست‌جمهوری» به ریاست #معصومه_ابتکار.
نهادی که دستش در خون رومینا و رومیناهاست؛ هم زنان را استثمار می‌کند و هم از خون‌ریزان‌شان حمایت می‌کند؛ هم در رسانه‌های بین‌المللی ژست فمینیستی می‌گیرد و وضعیت زنان ایران را سفیدنمایی می‌کند و هم دست آخر با مُشتی کاغذپارۀ بی‌مصرف به اسم لوایح حمایتی (که هرگز هم رنگ واقعیت نمیگیرند)، از تراژدی زنان در ستادهای انتخاباتی‌اش کاسبی سیاسی می‌کند.
👇🏽تصویر نقل قولی از معصومه ابتکار است که تنها چندهفته قبل از این گفته بود: «خشونت خانگی علیه زنان در ایران چندان حاد نیست».👇🏽

📷 تصاویر از اینستاگرام کمپین #خیابان_تریبون_زندانی_سیاسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
◼️از آبان تا آمریکا: سرنوشت مشترک یک مبارزه

۴۲ سال ژست‌ها و شعارهای توخالی و نمایشیِ «ضدآمریکایی» از سوی یک رژیم سراسر متحجر به نام جمهوری اسلامی، چنان باعث تأثیر معکوس و احساسات «آمریکاپرستی» در میان بخشی از نسل جدید و جوان شده که شاید بتوان گفت هیچکس به اندازۀ جمهوری اسلامی نمی‌توانست یک‌تنه چنین ضربه‌ای به حافظۀ تاریخی نسل ما در قبال آمریکا و تاریخ مبارزاتیِ درون و بیرون آن بزند.
در این ویدیو ضمن مروری بر اعتراضات اخیر آمریکا و اسطوره‌زدایی از نقش «مبارزات مسالمت‌آمیز» در تاریخ این کشور، به این می‌پردازیم که چرا سرنوشت مبارزۀ ما و مردم آمریکا به یکدیگر گره خورده است؟
🗜 گزارش دریافتی: استثمار در کارخانۀ مردسازی
- امید (سرباز وظیفه)

◽️#سربازی شاید یکی از سخت‌ترین دوره‌های زندگی هر پسر و مردی باشد. استرس و فشارش از همان دبیرستان حس می‌شود، پیشاپیش می‌دانی که قرارست ۲ سال از بهترین و مولدترین روزهای عمرت را بر باد دهی: چه در پادگان یا لب مرز؛ چه سر چهارراه یا اداره‌های نیروهای مسلح.
◾️بااینحال راهی جز تن دادن نمی‌بینی وقتی کل زندگی‌ات در گروی «کارت پایان خدمت» است و اگر نباشد از هستی ساقط می‌شوی: نه کار، نه تحصیل، نه وام بانکی و نه هیچ چیز.
مضحک اما آنجاست که در این بحران کمرشکن اقتصادی حتی با داشتن این کارت در جیب هم فقط رؤیایی از این‌ها نصیبت می‌شود!

◾️اینجا هم بسته به اینکه بچه‌کارگر باشی یا بچه‌مایه‌دار، پارتی داشته باشی یا نه، اوضاعت زمین تا آسمان فرق می‌کند: از شمول قوانین معافیت گرفته تا خرید خدمت سربازی! از اینکه کدام یگان و شهر بیفتی، امریه بگیری یا نه؛ تا تقسیم وظایف داخل یگان و توزیع مرخصی و امکانات رفاهی و ...

◽️دیوار این تبعیض به قدری بلند است که حتی قوانین معافیت را هم بعضاً بسته به حال و روز این یا آن آقازاده تغییر داده‌اند. همین پارسال بود که یکی از سرداران نیروهای مسلح (موسی کمالی) صراحتاً اعتراف کرد که همان قانونی را که پسرش را با آن معاف کرد، بلافاصله برای دیگران لغو کرد! یا مثلاً نگاه کنید به وضع طلبه‌هایی که هم به نسبت دانشجویان معافیت تحصیلی طولانی‌تر دارند و هم شرایط سهل‌تری برای پایان خدمت!

◾️برای بعضی‌ها از محروم‌ترین نواحی داشتن مُزد و جای خورد و خوراک ممکنست در ابتدا چندان بد به نظر نرسد. اما این توهم هم به سرعت رنگ می‌بازد وقتی می‌بینید که با متوسط دستمزد ۳۰۰ هزار تومان حتی خرج رفت و آمد از خانه به پادگان هم جور نمی‌شود و عملاً مستقل که نشدید هیچ، بارِ هزینۀ اضافه‌تری هم برای خانواده می‌تراشید.

◽️از طرفی شاید رنج دورۀ خدمت را با این فکر که «اقلاً آموزش نظامی می‌بینم، شاید زمانی به کارم آمد!» به جان بخرید. منتها اگر از ۱۲ سال درس خواندن در نظام ناکارامد آموزش و پرورش چیزی عایدتان شد، از دورۀ «۲ ماهۀ» آموزشی هم خواهد شد! دورۀ آموزشی همه‌اش چندبار میدان تیر و قلق‌گیری است و مابقی رژه‌های مکرر و کلاس‌های ایدئولوژیکِ «معارف جنگ» و کارهای بیهوده و تکراری با چاشنی تحقیر و سرکوفت.

◾️البته این سرکوب به یک معنا «چاشنی» قضیه نیست، بلکه خودِ هدف است، که خُرد و تخریب شوی. انگاری معنای #سربازی_از_تو_مرد_می‌سازد هم همین بوده: چنان با خشونت تو را از هویت قبلی‌ات خالی کنند که کوبیده و از نو ساخته شوی. این «تو»ی جدید باید «فرمانبرداری» و اطاعت را یاد بگیرد؛ عادت به تحقیرشدن را یاد بگیرد. زندگی را با زبان سلسله‌مراتب قدرت بفهمد و ضعیف‌کُشی را تمرین کند. فقط این طوری است که می‌توانی هم مرد مطلوب حکومتت شوی و هم سرباز مطلوب وطن.
◽️عجیب نیست که اکثر سربازها برایشان مشکلات روانی جدی به وجود می‌آید و به علت تحقیر و سرکوب شخصیتشان، تبدیل به آدم متفاوتی می‌شوند، بدل به لنگۀ همانی می‌شوند که در آغاز نسبت بهش نفرت داشتند؛ کسی که برای یک مرخصی یا تشویقی، از هیچ نوع چاپلوسی و زیرآب‌زنی دریغ نمی‌کند.

◾️مدت طولانی سربازی، تبعیض و تحقیر، تغذیه و بهداشت و حقوق حداقلی، بی‌انگیزگی، آیندۀ نامعلوم، تأخیر در ورود به بازار کار، همه و همه به انزوا و افسردگی و خُرد شدن شخصیت می‌انجامد و به دنبالش گرایش به مواد مخدر و قرص، خودزنی یا خودکشی، دعوا و نزاع با هم‌خدمتی‌ها و پرخاشگری. به تمام این فشارهای روانی و محیطی، نقص عضو ‎ و بیماری‌های داخلی و ضایعه‌های جسمی را هم باید اضافه کرد.

◽️همین است که در ایران همیشه با یک آمار چشمگیر فرار از خدمت روبرو هستیم (یکی عمداً تحصیلاتش را کِش می‌دهد، آن یکی غیرقانونی از کشور بیرون می‌زند و دیگری برای معافیت، خودش را ناقص می‌کند).
همۀ این‌ها کم نبود که ویروس کرونا هم به مصیبت سربازان اضافه شده. ویروسی که گرچه نانومتری است اما تبعاتش کیلومتری است، به خصوص برای ...

برای خواندن کامل متن بر روی Instant-View کلیک کنید
🔘فصل جدید مبارزۀ کارگران #هفت‌تپه در سال ۹۹: نبرد #کنترل و #مالکیت
کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
هفت تپه در سال ۹۹ .pdf
◽️روزی نیست که خبر اعتراض و اعتصاب کارگری از چهارگوشۀ کشور مخابره نشود. آنچه اما هفت‌تپه را از سایر کارخانه‌ها متمایز کرده و می‌کند، سنگرهایی است که در هفت تپه فتح شدند و در سایر واحدها نشدند.
◾️هفت‌تپه از نقطۀ درخشان سال ۹۶-۹۷ تا به امروز راه زیادی پیمود. همانقدر که مبارزۀ آن دو سال کلاس درسی برای کل طبقۀ کارگر ایران بود، دوسالِ اخیر هم به همین نسبت کلاس درسی برای شناخت انواع تکنیک‌ها و روش‌های سرمایه‌داری ج.ا برای مهار آن جنبش بود. درس‌های دورۀ اخیر به یک معنا مهم‌تر و تعیین‌کننده‌تر است.
◽️زمانیکه سرمایه‌دار با چهرۀ خودش جلوی کارگر می‌ایستد -خواه با عبا و عمامه، خواه کت و شلوار و یا با چماق گاردِ ضدشورش- میدان جنگ روشن است. یکسو کارگر ایستاده و سوی دیگر سرمایه‌دار. یا با این جبهه هستید یا آن جبهه. خط وسطی وجود ندارد.
◾️اما وقتی صدای سرمایه‌دار از گلوی کارگر بیرون بیاید، دیگر برای تشخیصِ این صدا باید مسلح به «قطب‌نمای طبقاتی» باشید. وقتی آن «قطب‌نما» باشد، دیگر تصادم میان جناح‌های مختلف کارگران را «اختلاف سلیقه» یا «ضد وحدت» نمی‌بینیم؛ بلکه آن را بخشی از روند طبیعی مبارزۀ طبقاتی می‌بینیم و به جای تلاش برای آشتی و سازش یا انکارش، خطوط اختلاف را در نسبت با منافع کارگران توضیح می‌دهیم.
◽️با این مقدمه باید گفت که جنگ کارگران نیشکر هفت‌تپه هنوز هم در سه نبردِ ۱- تشکل مستقل کارگری ۲- کنترل کارگری ۳- مالکیت، تعیین تکلیف می‌شود و موضع‌گیری نسبت به این سه محور است که اختلاف جناح‌بندی کارگری درون هفت‌تپه را روشن می‌کند.
◾️در محور سوم یعنی مالکیت، «تعاونی‌سازی» یکی از پیشنهادهایی است که از سوی عده‌ای از کارگران به شکل جدی‌تر دنبال می‌شود. به همین خاطر بخش مهمی از این جزوه را به بررسی این طرح و جوانب مختلف آن اختصاص داده‌ایم.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 کارگران هفت‌تپه به خیابان‌ها بازگشتند...

بیش از دو هفته است که کارگران نیشکر هفت‌تپه در بحبوحۀ محاکمۀ اسدبیگی و به قصد تعیین تکلیف نهایی با #مالکیت_شرکت دست به اعتصاب زده‌اند. نکتۀ مهم در این نبرد آنست که چه مالکیت در دست دولت باشد، چه به شکل تعاونی یا ترکیبی از این دو، آنچه باعث می‌شود که کارگران در هر صورت مرغ عروسی و عزای این سناریوها نشوند، وجود یک «تشکل مستقل کارگریِ» منتخب اکثریت کارگران است که «کنترل و نظارت کارگران» بر امور شرکت را تضمین کند؛ خصوصاً که بعد از صدور حکم آتی اسدبیگی، احتمال گروگان گرفتن شرکت از سوی دولت برای تسویۀ بدهی‌های او بعید نخواهدبود و احتمال دست‌درازی به اراضی و تجزیۀ آن به جبرانِ این بدهی‌ها وجود دارد.
کارگران تجربۀ مالکیت و مدیریت دولتی را هم پیش از دوران اسدبیگی دارند و می‌دانند که در آن زمان نیز هم «اخراج» بود و هم «حقوق‌ معوقه» و هم «پرونده‌سازی» و هم حتی «فروش اراضی کشاورزی». پس سرنوشتِ هفت‌تپه فارغ ازینکه مالکیتش روی کاغذ به نامِ چه کسی زده شود، تا وقتی دو سلاحِ #تشکل‌یابی_مستقل و #کنترل_و_نظارت_کارگری ، در دست کارگران باشد در عمل به دستِ کارگران خواهد بود.
🔘 اسدبیگی‌ها بالای منبر انصاف نیوز 🔘

این مطلب پاسخی است به اقدامات ضدکارگری سردبیر انصاف نیوز و دعاوی اسدبیگی‌ها با ارجاع به چهار مصاحبه‌ای که طی یک بازۀ هفت ماهه بر سر مسائل نیشکر #هفت_تپه در سایت این رسانه منتشرشده‌است.

◽️در جنگل رسانه‌های رانتی و سانسورچی داخل کشور، آن‌که فرصت‌طلب‌تر، درنده‌خوتر و وفادارتر به ارباب باشد بقا می‌یابد. از باد و بوران تحولات گزندی نمی‌بیند؛ بمب ببارد یا بر زمین سیل خون بپاشد، سهم او یک ویترین شیشه‌ای و نمایش تیترهایی حروف‌چینی‌شده‌ای است که تاریخ را به روایتِ اربابش جعل کند.
در این مطلب می‌خواهیم با یکی از این حروف‌چینانِ ارباب آشنا شویم: انصاف نیوز و سردبیرش علی‌اصغر شفیعیان.


◾️آشنایی با دکان انصاف‌فروش
◾️کاتالوگِ انصاف‌نیوز روی میزِ اسدبیگی
◾️تقلای شفیعیان برای ماله‌کشی بر رسوایی‌اش
◾️سردبیر کاسبکار و مافیای هزارتوی جناح اصلاح‌طلب سرمایه‌داری
◾️چپ‌ستیزی منصفانه
◾️تحریفات و تناقضات اسدبیگی‌ها درباره وضع نیشکر هفت تپه

👈🏾برای مطالعۀ نسخۀ متنی Instant-View و
👈🏾دانلود پی‌دی‌اف
🔘گفتگوی رادیو زمانه با کمیته درباره اعتصاب کارگران نیشکر هفت‌تپه
سرانجام اعتصاب کارگران نیشکر هفت‌تپه به کجا خواهد رسید؟ آیا نیشکر هفت‌تپه یک نمونه منحصر به فرد در جنبش کارگری است یا خصلت‌نمای آن؟ در بحث مربوط به مالکیت و نحوه اداره شرکت به چه نکاتی باید توجه کرد.



🔴کشاکش میان کارگران اعتصاب‌کننده، اسدبیگی و دولت به کجا خواهد رسید؟

پاسخ این سوال از پیش معلوم نیست و کاملاً وابسته است به فاکتورها و نیروهای مختلفی که همین الآن در کارند: از توطئه‌های پشت پرده و حملات دولت و قوۀ قضائیه و اسدبیگی و نهادهای امنیتی تا ضدحمله و برنامه و سازماندهی و اقدام مستقیم خودِ کارگران. برآیند همۀ این فاکتورها است که نتیجه را تعیین می‌کند.

دو هفتۀ اول اعتراض، بخشی از انرژی اعتراض در اصطکاک‌های درونی شدید و کشمکشِ انتخاب بر سر «ماندن در شرکت» یا «بیرون کشیدن به سطح شهر» رفت. نهایتاً اعتراض به سطح شهر کشید و دوباره به صدر اخبار بازگشت. اما طولانی شدن اعتراض در آستانۀ یک‌ماهگی خود، آنهم با جیب خالی، بلاتکلیفی در گرمای دیوانه‌کنندۀ خوزستان و وضعیت قرمز کرونا در شهر شوش، بر انرژی اعتراضی کارگران دارد فشار می‌آورد. مورد آخر یعنی کرونا، باعث شده که برخلاف اعتصاب ۹۷، اینبار تا حدی کارگران امکان همراهی وسیع خانواده‌ها و مردم شهر را از دست داده باشند.

از طرف دیگر با نگاه به عقب می‌بینیم که یک مخاطرۀ بزرگ دیگر هم وجود دارد؛ بارها دیده‌ایم معمولاً با طولانی شدن اعتصاب و مستهلک شدن انرژی کارگران، پرداخت حقوق یکی دو ماه و برخی امتیازات ناچیز موقتی، صفوف اعتصاب را رفته رفته پراکنده و شُل می‌کند. منظور این است که فاکتور استهلاک کارگران در یک اعتصاب طولانی را نباید دست کم گرفت.

از آن طرف تمام شواهد و مدارک حکایت از آن دارد که برنامۀ حکومت، خرید وقت است. درست مانند آنچه در هپکو رخ داد و بعد از دو سال هیاهو و تبلیغات جنجالی بر سر بازگشت هپکو به دولت و زمزمۀ واگذاری‌اش به ایمیدرو (دولتی)، همین امروز خبر آمده که دولت ناگهان هپکو را به جای طلبش به شستا واگذار کرده! دولت می‌داند که باید ابتدا کارگران را برای ما‌ه‌ها و شاید هم سال‌ها مستهلک کند تا وقتی ضربۀ آخرِ واگذاری را می‌زند امکان عکس‌العمل از آن‌ها سلب شده باشد.

در مورد هفت‌تپه هم پروندۀ ۱۸ جلدی اسدبیگی از یک طرف و آزاد گذاشتنش برای «ادارۀ شرکت» نشان می‌دهد که برنامۀ حکومت آنست که تا حد ممکن هفت‌تپه را هم در این وضعیت بینابینی نگه دارد.

ترجمۀ این وضعیت بینابینی برای شرکت، چشم‌انداز تیره و تاری است که از همین الآن با تجزیه و اجارۀ زمین‌ها و اختلاس‌ها و فاکتورسازی‌ها درون نیشکر هفت‌تپه بالا گرفته. توگویی مالکان و مدیرانی که آیندۀ مبهم شرکت را می‌دانند از همین حالا مشغول بستن چمدان و بُردن از این خوان یغما هستند.

اینجاست که کارگران نیاز دارند همزمان با راهپیمایی‌های خیابانی، برنامۀ بازپس گرفتنِ شرکت را به ارادۀ دولت وانگذارند. یعنی بخش زیادی از شعارهایی را که از دولت «مطالبه» می‌کنند، با اقدامِ مستقیم کارگری خودشان محقق کنند.
اگر این کارها همزمان با اعتصاب صورت گیرد، حتی زمانی که اعتصاب هم بشکند، دستاوردهای ملموسی برای کارگران باقی خواهد گذاشت که دیگر عقب زدنش به سادگی ممکن نیست: از تشکل مستقل کارگران تا تعبیه اهرم‌های نظارتی بر شرکت.

یعنی اگر در این مدت هم تشکل مستقل خودشان را بسازند و هم اهرم‌های کنترل و نظارت خود را بر اموری مثل اموال و حساب‌های شرکت، تعیین مدیران، استخدام‌ها و اخراج‌ها و… گسترانده باشند.حتی زمانی که اعتصاب هم بشکند، دستاوردهای ملموسی برای کارگران باقی خواهد گذاشت که دیگر عقب زدنش به سادگی ممکن نیست

این برنامه‌ای است که اگر کارگران آن را همین امروز و همزمان با این اعتصاب انجام دهند، موازنۀ قوا و سرنوشت کشمکش را می‌تواند به نفع آنان تغییر دهد.

🔴نیشکر هفت‌تپه یک نمونه منحصر به فرد در جنبش کارگری است یا خصلت‌نمای آن؟

بحران‌زدگی شرکت نیشکر هفت‌تپه خصلت‌نمایی از وضع اقتصادی کل کشور است.

تاکتیک راهپیمایی‌های خیابانی کارگران و همراه کردن خانواده‌ها، در سال‌های اخیر بجز معدن سنگ آهن بافق و هپکو و هفت‌تپه و فولاد شاید فقط اخیراً کارگران معادن کرمان مشابهش را اجرا کرده باشند.

اما جوانب دیگری وجود دارد که بالکل تجربۀ هفت‌تپه را از سایر بخش‌ها متمایز می‌کند:

تجربۀ انتخابات وسیع و آزاد کارگری (که منجر به ایجاد مجمع نمایندگان) شد و از آن مهم‌تر اقدامات کنترلی و نظارتی آن تشکل در حیات کوتاه چندماهه‌اش، به اضافۀ جا افتادن شعارِ «شرکت به دست کارگران» یا «ادارۀ کارگری/ شورایی» تجربه‌ای منحصر به فرد بوده که مشابهش در جای دیگری نبوده...


👈🏾برای مطالعه نسخه کامل مصاحبه بر Instant_view کلیک کنید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◾️با وجود ۴ سال مبارزۀ خیابانی کارگران #هپکو، این شرکت با تصمیم یک شبۀ دولت، خیلی ساده در ازای بدهی‌های دولت به #تأمین_اجتماعی واگذار شد! در این اتفاق درس‌های مهمی خصوصاً برای کارگران نیشکر #هفت_تپه هست که این روزها در اعتصاب و اعتراضات خیابانی هستند و محور اول شعارشان را بازگشت به دولت قرار داده‌اند...
⚠️صدور احکام اعدام معترضان آبان ۹۸، موج جدیدی از خشم و اعتراضات عمومی را برانگیخت که امروز جرقه‌اش با تجمع مردم در بهبهان و سر دادن شعارهایی در ضدیت با جمهوری اسلامی روشن شد.
همزمان و ظرف کمتر از چند ساعت، اینترنت مناطقی از کشور مختل یا قطع شده است که همین نشان می‌دهد مانورهای متوالی قبلی حکومت برای قطع اینترنت، واکنش آنان را سریع‌تر از قبل ساخته.
به همین خاطر مجموع روش‌هایی را که قبلاً دربارۀ حفظ راه‌های ارتباطی در زمان قطع اینترنت بین‌الملل (و برقراری شبکۀ داخلی اینترانت) گردآوری کرده‌بودیم، مجدداً منتشر می‌کنیم:

⭕️فیلترینگ سفید: استراتژی‌هایی برای مقابله (لینک)
⭕️جعبه ابزار پیشنهادی در جنگ علیه اینترانت (لینک)
⭕️آموزش نصب و راه اندازی پیام‎رسانِ تاکس؛ قابل کاربرد در زمان برقراری اینترانت (لینک)
◾️در روزهای گذشته به ازای چهل سال اعدام، شعار #نه_به_اعدام داده شد. برای مخالفان سیاسی دهه شصت که هزار هزار اعدام شدند. برای اقلیت‌های ملی و قومی، اقلیت‌های مذهبی و جنسی، نویسندگان و مخالفان سیاسی که در خیابان‌ها و خانه‌هایشان ترور شدند. برای کهریزکِ ۸۸؛ برای آنانی که در دی ۹۶ وسط خیابان تن‌هایشان متلاشی شد یا جسدهایشان از آب کشیده شد؛ برای نیزارهای سبز ماهشهر که قرمز شد یا کودکان آبان ۹۸ که مغزشان متلاشی شد.
#نه_به_اعدام شد فریادی برای همه آن دهان‌های خفه‌شده‌ و برای دهان‌هایی که آبان ۹۸ فریاد زدند و امروز در خطر خفگی‌اند.
به پشتیبانی از حق حیات آن‌ها، #نه_به_اعدام گفته شد و به پشتیبانی از مسیر مبارزۀ آن‌ها #نه_ به_جمهوری_اعدام فریاد شد! از درون خیابان و از همان خوزستانی که دارهای اعدامش به قدر دکل‌های نفتش پرتعدد است.
حالا مبارزانِ آبانی که در خطر #اعدام اند، همان‌قدر به پشتیبانی نیازمندند که دستگیرشدگان جدید #بهبهان و #سربندر که آبان ۹۸ را به تیر ۹۹ وصل کردند.

📷 تصاویر کامل دیوارنویسی‌ها در خیابان:تریبون زندانی سیاسی
⭕️ به مناسبت اعتصاب سراسری کارگران پیمانی صنایع نفت و گاز و پتروشیمی⭕️


در این مقاله:

◾️شروع اعتصاب
◾️از «انشقاق در کار» تا «اتحاد در اعتصاب»
◾️ضرورت حفاظت از ارگان‌های سازمانده
◾️محدودیت‌ها و مخاطرات
◾️از اعتصابِ اقتصادی تا سیاسی
◽️ از اعتصاب سراسری تا اعتصاب عمومی

برای مطالعه متن کامل بر Instant-View کلیک کنید!
🗺 نقشه اعتصاب سراسری کارگران پیمانکاری صنایع نفت، گاز، پتروشیمی و نیروگاهی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ همبستگی کارگران با یکدیگر چه نفعی برای مبارزۀ آنها دارد؟
جناحی از حکومت مدام این استدلال را در اعتراضات کارگری ترویج می‌کند که «صنفی‌» و «ایزوله» ماندن اعتراضات، تضمین بقا و کسب امتیاز کارگران از حکومت خواهد بود. حال آنکه درست برعکس، گسترش همبستگی میان بخش‌های مختلف و گره‌ زدن مطالبات اقتصادی فوری هر واحد به مطالبات عمومی‌تر طبقه کارگر است که اهرم فشاری برای کسب همان امتیازات حداقلی می‌شود.
هشدار اخیر نمایندگان مجلس به حکومت دربارۀ دادن امتیازاتی به کارگران هفت‌تپه «تا پیش از امنیتی‌شدن» اعتراضات (بخوانید تعرضی‌شدن اعتراضات) دقیقاً از آن روست که طبقۀ حاکم، هم به خوبی تجربۀ نیشکر هفت‌تپه در همراه کردن مردم در سال ۹۷ را به خاطر دارد و هم فضای انفجاری و سیاسی امروز جامعه را می‌داند.
و هم البته در این روزها خطر اتصال اعتصاب سراسری کارگران پیمانکاری نفت و پتروشیمی به نیشکر هفت‌تپه را می‌فهمد!
2025/07/14 02:59:57
Back to Top
HTML Embed Code: