Telegram Web Link
میشود یک شب برایم باوفا باشی ؟!
همنشین باشی برایم باصفا باشی ؟!

من تورا امشب به بزم آشنایی میبرم؛
تا به درد عشق من ،مبتلا باشی

همچو فرهادم، برایت کوه را هم میکنم؛
تاکه چون شیرین برایم بی ریا باشی

میشوم مجنون برایت ، من به صحرای جنون؛
میروم تا تو برایم ،چون شفا باشی

مثل یوسف من عزیز مصر هستم پس چرا؛
نیستی تا چون زلیخا پرجفا باشی

این غزل من گفتم و چیزی به جز رویا نبود
پس همان بهتر که با من در خفا باشی عزیز

#محمد_اراکی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در دلم غوغا ست، اما رازداری بهتر است...


چشم می‌دوزم به در، امیدواری بهتر است...!

#حسین_دهلوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

هوای عاشقی با تو
مثل بهارهای گیلان
غیر قابل پیش بینی است 
گاه ابری است ،
گاه بارانی ،
و گاه طوفانی ...
آنقدر نوسان دارد
که با آفتابی شدنِ آسمان باید ذوق کرد !
درست مثل لبخند های کمیابِ تو
بعد از چند روز دلگیری!

#زهرا_مصلح
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


با تو می‌شود
تا مرز دشت‌های دور گریخت
دل را به موج‌های طوفانی سپرد
چشم را به چشمه‌های نور سپرد

با تو می‌شود
از قفس‌های زندگی رها شد
به سمت آسمان بی‌کران پرواز کرد
هم صدا با آواز پرندگان، آزادی را فریاد کرد

با تو می‌شود
زندگی را با تمام عشق‌ها و امیدها زیست
تا بی پایانی سفر کرد
و هیچگاه احساس تنهایی نکرد


#ثریا_شجاعی_اصل
🎙
#رضا_ماد

🔻موزیک متن
🎙رضا طاهر
🎧  ای عشق


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اِغراق نِمیکُنَم وَلی
هیچکَس بِه زیباییِ تُو
دَر جَهان نِمی‌خَندَد❤️‍🔥🤞🏻

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از دوست ستم نبود بر مست قلم نبود
جز عفو و کرم نبود بر مست چنین مسکن

از معدن خویش ای جان بخرام در این میدان
رونق نبود زر را تا باشد در معدن

#مولانای_جان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تویی که در دلم هستی ولی از دیده پنهانی
مگر از شعر من درد عمیقم را نمی خوانی؟

ردیف و قافیه اقرار دارد گشته بی تردید
پلنگ دل اسیر زاده ی زیبای آبانی

چه آیا می توان نامید نامت را؟ نمی دانم !
هوا هستی؟ نفس هستی؟ نه ! تو بالاتر از جانی

بدون روی ماهت تیره و تارم، نمی بینی !؟
تو که در آسمان دیگران رخشان و تابانی

ببین تصویر خود را در زلال اشک ابیاتم
کنارم گرچه اندک، در غزلهایم فراوانی


#حامد_بیدل 

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تازگی ها عاشق بی خوابی و بیداریم
طالب همصحبتی با ساعت دیواریم

راستش را گر بخواهی عاشق ماهم هنوز
نیمه شب در معرض بی تابی اقماریم 

کاملا بی حوصله ،اعصاب خرد و خط خطی
مثل برگ دفتر هر کودکی خودکاریم

اسطوخودوسی که آخر پیرمردی می‌خورد
داخل دکان درون قوطی عطاریم

فیل من دیگر نکرده یاد هند و کوه نور 
گرچه از ایل و تبار نادر افشاریم

آیِنه ؟ اصلا نگو که حال من بد می شود
خسته ام از دیدن این چهره ی تکراریم

دوست دارم با کسی صحبت کنم از راه دور
باجه ای زردم، فقط دنبال یک دوزاریم

#علی_قهرمانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تُو مےخوابے وُ
شب را چون ملحفہ‌اے
روےِ خود مےڪِشے
وَ حواست نیست
ڪہ نورِ ماه
عدلْ مےاُفتد
روےِ قلبت
وَ ستاره‌ها
مےاُفتند
بہ جانِ هم...

در طاقِ ڪِسِل وُ
بےحوصلہ‌ے آسمان
اےْ جادوے جان!
مزه‌ے ملسِ ستاره
از سپیدےِ تُوست.

در ڪنارِ تُو
سپید، براے من
مادرِ رنگارنگےست...!

#آرش_شاهری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

این نور را  به دو نیم کرده‌ام
که دور سرت ببندم
قدیسان را دیده‌ام و طاقه‌های شراب را
این رود را حلقه‌حلقه جدا کرده‌ام
می‌گذارم برشته شود
با مه صبحگاهی تزئین اش کنم
از صبح علی‌الطلوع فرفره‌ها در حافظه‌ام می‌چرخند
سراسر خواب‌های دیشب من
از جرقه‌های حضورت روشن بود
چه کنم
اگر این فیل را از سوراخ مور نگذرانم
و نامش را زیروزبر نکرده
و لیفش را نبافم
چه کنم
اگر  این چشم‌بندی‌ها هم نباشد
تو می‌آیی
و من
برای صبحانه امروز
به‌جز این سطرهای رنگ‌شده چیزی ندارم



#شمس_لنگرودی    
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

در کوی می‌فروشان، گردم ز بی‌نوایی
در دست جام خالی، چون کاسهٔ گدایی

در صبح از سفیدی چون شیر می نماید
مستان ز دختر رز، سازند مومیایی

در کوی بی وفایان دانی سرشک من چیست ؟
چون پیش اهل کوفه، تسبیح کربلایی

کو آن که در اشارت با من ترا هر انگشت
پیچیده نامه ای بود از کاغذ حنایی

چشم و دل و زبانی داری، که کس مبیناد!
ای همچو گل سراپا سامان بی وفایی

آن گل سلیــــم آخر نامهربان برآمد
خوش آن که بود با او آغاز آشنایی

#سلیم_تهرانی        

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
من زخم‌های بی‌نظیری به تن دارم
اما تو
مهربان‌ترینشان بودی
عمیق‌ترینشان
عزیزترینشان...

‌‌میشه این‌طور به زخم عشق نگاه کرد:مهربان، عمیق، عزیز...
این زخم روئین‌تنت میکنه
 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اهلِ دلی ز اهلِ روزگار نیابی
انس طلب چون کنی؟ که یار نیابی

گر دگری ز اتفاق هم‌نفسی یافت
چون تو بجویی، به اختیار نیابی


#خاقانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‍ ‌ ‍ ‌‌‌‌
تو همچون
نقش ࢪوے سنگ
دࢪ قلبم جاودانه‌ای
اے ڪہ دࢪ قطࢪہ قطࢪه‌ی
خونم خانہ داࢪی،
هࢪ ڪجا ڪہ باشے #دوستت‌داࢪم
ناشناخته‌هايے دࢪ توست،
گوشه‌اے از تاࢪيخ و سࢪنوشت
    ڪہ پا بہ عࢪصه‌اش می‌گذاࢪم....!!


#نزاࢪقبانے


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

حریف و هرزه و دلبر دو چشم خونریزت
چه لشکری زده ابروی مستِ چنگیزت

چقدر لبْ شکری از لبت ترک خوردند
نمانده بوسه ی امنی از آن لبِ هیزت

به فتنه ی تو جهان برگ برگ می ریزد
کجاست آنکه نشد شاعرانه پاییزت

کجا به دل ننشینی گناه پر تکرار
قیامتی شده از محشر دلاویزت

به رد پای تو جوشیده چشمه ی اشکم
هزار لاله شکفته ز خاکِ زر خیزت

به شکر نعمتم افزون کنی که لبریزم
به مرحبای تو وعشوه‌های یکریزت

از آب و خاک و از آتش رهاتری چون باد
و من که عابد صنعانم و به پرهیزت



#اڪــرمـ_نورانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گر تو پنداری که رازم بی‌تو پیدا نیست، هست
یا دلم مشتاق آن رخسار زیبا نیست، هست

یا ز عشق لولو و یاقوت شَکَّر بار تو
چشم ‌گوهر بار من هر شب چو دریا نیست، هست

ور تو را صورت همی‌بندد که از چشم و دلم
آب و آتش تا ثَری و تا ثُریّا نیست، هست

گر تو پنداری که بی‌وصل تو جان اندر تنم
مستمند و دردمند و ناشکیبا نیست، هست

ور تو پنداری که از جور و جفای روزگار
در دِماغ و طبع من سودا و صفرا نیست، هست

گر گمان تو چنان است ای صنم ‌کز عشق تو
این بلاها بر من بیچاره تنها نیست، هست

این همه زشتی مکن کامروز را فردا بُود
ور تو گویی از پس امروز فردا نیست، هست

#امیر_معزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
2025/07/08 10:11:08
Back to Top
HTML Embed Code: