Telegram Web Link
پیلە بستم بر غزل ، پروانگی ام شد محال
در میانِ تارِ خود ماندم بە مانندِ خیال

خندەام گم شد میانِ خاطراتِ غمزدە
گریە دارد چشم های شعر من، این وقتِ سال

تا خودم را یافتم ،مستِ میِ عشقش شدم
این چنین دیوانگی بر عاشقان است ازخصال

سوختم در پای عشقی کهنە با دردِ فراق
گر کە زخمم می زند ،دردش نباشد یک زوال

باختم احساسِ آزادی بە ماندن در قفس
گوشەیِ زندان و عاشق بودنم  خوش ،چون وصال

پنجە زد غم بر گلوی بغضِ لجبازم ولی
چشم ابری با نباریدن بە دلتنگی، وبال


#فریده_کاکی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معشوقهٔ خانگی به کاری ناید
کودل برد و روی به کس ننماید

معشوقه خراباتی و مطرب باید
تا نیم شبان زنان و کوبان آید


#ابوسعید_ابوالخیر
#صبح_بخیر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هرکه شد خام، به‌صد شعبده خوابش کردند
هر‌که در‌خواب نشد، خانه خرابش کردند...

بازی اهل سیاست که فریب‌ست و دروغ
خدمتِ خلقِ ستمدیده، خطابش کردند...

اول کار بسی وعده‌ی‌ِ شیرین دادند
آخرش تلخ شد و نقشِ بر‌آبش کردند...

آنچه گفتند شود سرکه‌یِ نیکو و حلال
در نهانخانه‌یِ تزویر، شرابش کردند...

پشت دیوار خری داغ نمودند و به ما
وصفِ آن طعم دل‌انگیز کبابش کردند...

سال‌ها هرچه که رِشتیم به امّید و هوس
بر سرِ دارِ مجازات، طنابش کردند...

گفته بودند که سازیم، وطن همچو بهشت
دوزخی پر ز بلایا و عذابش کردند...

زِ که نالیم که شد غفلت و نادانیِ ما
آنچه سرمایه‌یِ ایجاد سرابش کردند...

لب فروبسته ز دردیم و پشیمانی و غم
گرچه خرسندی و تسلیم، حسابش کردند...


#فرخی_یزدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق یعنی.... 👌💗🌹♥️💋

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گدا چرا نزند لافِ سلطنت امروز؟
که خیمه سایهٔ ابر است و بزمگه لبِ کِشت

چمن حکایتِ اردیبهشت می‌گوید
نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بِهِشت

به می عمارتِ دل کن که این جهانِ خراب
بر آن سر است که از خاکِ ما بسازد خشت.

#حضرت_سعدی
‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
محل تولدش كجاست؟
چند ساله است؟
نمى دانم
و در پى فهميدنش هم نيستم
هرگز نپرسيدم
و به آن فكر نمى‌كنم

همسرم
بهترين زن دنياست
درباره ى او واقعيت‌هاى ديگر اهميتى ندارد.

#ناظم_حکمت

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نه انتقام دلش را از این زمانه گرفته 
نه از کسی به بهای تو آب و دانه گرفته 

به باد می رود آسان تمام دارو ندارش 
هرآنکه سخت سرش را کسی به شانه گرفته

بگو که فلسفه ی این نگاه چیست که در آن
مرا به سخره ی چشمان تو بهانه گرفته 

کمین نکرده اجل جز مسیر عشق که اینطور
پر هرآنکه پرنده شده نشانه گرفته 

مزن به زخمه ی بسیار ، برگ و بار دلی را 
که باد در گذر خود به تازیانه گرفته 

به هر مسیر که رفتم گرفت راه دلم را 
دل هرآنکه نگاهش  در این میانه گرفته 

مرا ببر به هرآنجا که عشق نام گرفته 
مرا ببر به هرآنجا که دوست خانه گرفته 

که دوست ، دشمن ِ جان من است گرچه در این قاب
عقاب در بر گنجشکت آشیانه گرفته

#سید_مهدی_نژادهاشمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
روی لبه ی تیغ نمی‌فهمی چیست
اشک و نفس و جیغ نمی‌فهمی چیست
منها شدی از تمامی باور من
ته مانده ی تفریق نمی‌فهمی چیست

جا مانده ای از عشق فقط در یادم
افتاده ام و مانده به جا فریادم
میخواستمت که با تو باشم اما
رفتی و چنان برگ خزان در بادم

در عشق تو و دچار بودن گیرم
در حسرت روزگار بودن گیرم
در یاد تو و چشم تو و لبهایت
در وسعت بیقرار بودن گیرم

میخواستمت ولی نمی فهمیدی
بر درد دلم چه ساده میخندیدی
من دلخوشی ام فقط به پایت مردن
اصلن تو بگو یار ، مرا می دیدی ؟

دیوانگی ام سهم من از دیدن توست
بی خوابی ام از زمان فهمیدن توست
با این همه حرف در گلو مانده فقط
تنها هوسم لحظه ی بوسیدن توست

باغم شده باغ زردِ پاییز زده
گردیده دل از هر کس و هر چیز ، زده
ان کس شده ام که هر کسی دیده مرا
بر حال من _انگ وحشت انگیز _ زده

بعد از تو جهانی پر از آیا شده ام
ته مانده ی تفریق من از ما شده ام
روی لبه ی تیغ که گفتم ، یعنی
چون مرده که از گور خودم پا شده ام

#سعید_خاکسار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادرم گفت
صبح آن روز تولد

پیچک نگاهت
به چشمانم تابید
زندگی در من
جریان گرفت
شمعدانی و اطلسی لب حوض
دل به دل
شانه به شانه
کنار هم رقصیدند
سیب های سرخ
تن به آب زدند
و ماهی های قرمز
از آب نوشیدند
یاس های روی سر دری
به حیاط فرش سفید انداختند
قاصدک های باغچه
با نسیم رفتند
تا که خبر زمینی شدنت را
به گوش کوچه ها جار بزنند

مادرم گفت
با نفس تازه ی تو
در دلم دانه ی عشق پیدا شد

#فریبا_غلامیان
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گوش من منتظر پیام تو را
جان به جان جسته یک سلام تو را

در دلم خون شوق می‌جوشد
منتظر بوی جوش جام تو را

ای ز شیرینی و دلاویزی
دانه حاجت نبوده دام تو را

کرده شاهان نثار تاج و کمر
مر قبای کمین غلام تو را

ز اول عشق من گمان بردم
که تصور کنم ختام تو را

سلسله‌ام کن به پای اشتر بند
من طمع کی کنم سنام تو را

آنک شیری ز لطف تو خوردست
مرگ بیند یقین فطام تو را

به حق آن زبان کاشف غیب
که به گوشم رسان پیام تو را

به حق آن سرای دولت بخش
بنمایم ز دور بام تو را

گر سر از سجده تو سود کند
چه زیانست لطف عام تو را

شمس تبریز این دل آشفته
بر جگر بسته است نام تو را

#مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹ویدیوموزیگ شادوزیبااا🩷🌿

#گرشارضایی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تو آخرین سرزمینی
باقی مانده در جغرافیای آزادی
تو آخرین وطنی هستی که از ترس و گرسنگی ایمنم می‌کند.
تو واپسین خوشه و واپسین ماه
واپسین کبوتر و واپسین ابر
تو واپسین شکوفه‌ای هستی که بوییده‌ام
و واپسین کتابی که خوانده‌ام
آخرین واژه‌ای که نوشته‌ام.

#نزار_قبانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خواب دیدم که ما را بُریدند
و به کارخانه‌ی چوب‌بُری بردند
آنکه عاشق بود، پنجره شد!
آنکه بی‌رحم بود، چوبه‌ی دار!
از من اما
دری ساختند
برای گذشتن!

#پل_الوار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چه زیبا می‌شد این دنیا اگر شاه و گدا کم بود
اگر بر زخم هر قلبی همان اندازه مرهم بود

چه زیبا می‌شد این دنیا اگر دستی بگیرد دست
اگر قدری محبت را به ناف زندگانی بست

چه زیبا می‌شد این دنیا کمی هم با وفا باشیم
نباشد روزگاری که نمک بر زخم هم پاشیم

چه زیبا می‌شد این دنیا نیاید اشک محرومی
زمین و آسمان لرزد زِ آه...! و درد مظلومی

چه زیبا می‌شد این دنیا، شود کینه زِ دل‌ها گُم
اگر بشکستن پیمان نگردد عادت مردم


#کمال_جعفری_امامزاده

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
نخواست او به من خسته بی گمان برسد

شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد، به دیگران برسد

چه می کنی؟ اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد...

رها کنی برود از دلت جدا باشد
به آنکه دوست ترش داشته، به آن برسد

رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه جهان برسد

گلایه ای نکنی، بغض خویش را بخوری
که هق هقِ تو مبادا به گوششان برسد

خدا کند که نه...! نفرین نمی کنم... نکند
به او -که عاشق او بوده ام- زیان برسد

خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد


#نجمه_زارع

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
غم که باشد تازه شادی جای خود پیدا کند
بعد گریه ،  سیب لبخندت جهان زیبا کند

زندگیِ یکنواخت اصلا ندارد لطف و بار
با نشیب و با فرازش هر گره را  وا کند

در سراشیبی نشاید غره گردی بر خودت
پای سرسخت تو پشت مشکلاتت تا کند

علم اگر در آن عمل باشد مفید است و غنی
قطره قطره دانشت این رود را دریا کند

موج عشقت ساحلِ متروکه را جان میدهد
با تلاطم ها و جرز و مدّ خود غوغا کند

آن کسی باشد میان قلبها محبوب تر؛
کز هم آغوشیش با کبر و ریا پروا کند

تا سوار اسب مَن مَن باشی این راهِ دراز؛
تار و تاریک و تو را عمری تک و تنها کند

کشتنِ شیطانِ نفسِ سرکشِ تو قادر است؛
هر پلیدی در وجودت هست را رسوا کند

کاش کل این جهان یک (دست) گردد پرچمِ؛
صلح را افراشته بر بام این دنیا کند

این غزل یک "پونه" کم دارد فقط تا عطر او؛
این فضای معنوی را جان دهد شیدا کند


#افسانه_احمدی_پونه🖋️🖋️

#نیهاد🎙️🎙️


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
2025/07/05 04:42:56
Back to Top
HTML Embed Code: