«…که ما همچنان در اینجا ماندهایم؛
مثل درخت
که مانده است؛
مثل سنگها که ماندهاند؛
مثل درد که مانده است؛
مثل زخم،
مثل شعر،
مثل دوستداشتن،
مثل پرنده،
مثل فکر،
مثل آرزوی آزادی و
مثل هر چیز که از ما نشانهای دارد.»
#محمد_مختاری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مثل درخت
که مانده است؛
مثل سنگها که ماندهاند؛
مثل درد که مانده است؛
مثل زخم،
مثل شعر،
مثل دوستداشتن،
مثل پرنده،
مثل فکر،
مثل آرزوی آزادی و
مثل هر چیز که از ما نشانهای دارد.»
#محمد_مختاری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤10❤🔥3🥰3
تماشا میکنم از دور هرکسی دلبری دارد
چه تدبیر ای مسلمانان دل من کافری دارد
به خون من چرا کوشد سر زلفین خونخوارش
مگر زلفش نمیخواهد که چون من چاکری دارد
مرا گفتی گر از سنگی ترا غم نیست گرداند
تو این معنی کسی را گو که از هستی دری دارد
دل اندر وصل چو نبندم که وصل تو کسی یابد
که جز اشکش بود سیمی به جز چهره زری دارد
مرا تا دسترس نبود به وصل از پای ننشینم
همیجویم که میدانم که این رشته سری دارد
#جمالالدین_عبدالرزاق
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چه تدبیر ای مسلمانان دل من کافری دارد
به خون من چرا کوشد سر زلفین خونخوارش
مگر زلفش نمیخواهد که چون من چاکری دارد
مرا گفتی گر از سنگی ترا غم نیست گرداند
تو این معنی کسی را گو که از هستی دری دارد
دل اندر وصل چو نبندم که وصل تو کسی یابد
که جز اشکش بود سیمی به جز چهره زری دارد
مرا تا دسترس نبود به وصل از پای ننشینم
همیجویم که میدانم که این رشته سری دارد
#جمالالدین_عبدالرزاق
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤9🥰3❤🔥2
دیشب کنارِ پنجرهام هیچکس نبود
حتی برای خاطره هم هیچکس نبود
دیشب که هیچ، اکثرِ شبهای زندگی
حتی برای مدّتِ کم، هیچکس نبود
هر روز اگرچه با غزلم شاد میشدند
امّا زمانِ طعنهی غم هیچکس نبود
گویی تمامِ سهمِ من از آب، تشنگی ست
باران که نه، به قدرِ دو نَم هیچکس نبود
امیدِ من به لحظهی آخر رسید و باز
در مرزِ گُنگِ بود و عدم، هیچکس نبود
#افشین_یداللهی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حتی برای خاطره هم هیچکس نبود
دیشب که هیچ، اکثرِ شبهای زندگی
حتی برای مدّتِ کم، هیچکس نبود
هر روز اگرچه با غزلم شاد میشدند
امّا زمانِ طعنهی غم هیچکس نبود
گویی تمامِ سهمِ من از آب، تشنگی ست
باران که نه، به قدرِ دو نَم هیچکس نبود
امیدِ من به لحظهی آخر رسید و باز
در مرزِ گُنگِ بود و عدم، هیچکس نبود
#افشین_یداللهی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤9❤🔥3🥰3👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگرچه حسن فروشان به جلوه آمدهاند
کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
#حافظ
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
#حافظ
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤8👍3💘3❤🔥2🥰1
این زمین پربلا را نام دشت کربلاست
ای دل بیدرد آه آسمان سوزت کجاست
این بیابان قتلگاه سید لب تشنه است
ای زبان وقت فغان وی دیده هنگام بکاست
این فضا دارد هنوز از آه مظلومان اثر
گر ز دود آه ما عالم سیه گردد رواست
این مکان بوده است روزی خیمهگاه اهلبیت
کز حباب اشگ ما امروز گردش خیمههاست
کشتی عمر حسین اینجا به زاری گشته غرق
بحر اشگ ما درین غرقاب بیطوفان چراست
اینک قبهٔ پر نور کز نزدیک ودور
پرتو گیتی فروزش گمرهان را رهنماست
اینک حایر حضرت که در وی متصل
زایران را شهپر روحانیان در زیر پاست
اینک سدهٔ اقدس که از عز و شرف
قدسیان را ملجاء و کروبیان را ملتجاست
اینک مرقد انور که صندوق فلک
پیش او با صد هزاران در و گوهر بیبهاست
اینک تکیهگاه خسرو والا سریر
کاستان روب درش را عرش اعظم متکاست
اینک زیر گل سرو گلستان رسول
کز غم نخل بلندش قامت گردون دوتاست
اینک خفته در خون گلبن باغ بتول
کز شکست او چو گل پیراهن حور اقباست
این چراغ چشم ابرار است کز تیغ ستم
همچو شمعش با تن عریان سر از پیکر جداست
این سرور سینهٔ زهراست کز سم ستور
سینهٔ پر علمش از هر سو لگدکوب بلاست
این انیس جان پیغمبر حسینبن علی است
کز سنانبن انس آزرده تیغ جفاست
این عزیز صاحب دل ابا عبدالهست
کز ستور افتاده بییاور به دشت کربلاست
این حبیب ساقی کوثر وصی بیسراست
کز عروس روزگارش زهر در جام بقاست
این سرافراز بلنداختر که در خون خفته است
نایب شاه ولایت تاج فرق اولیاست
این سهی سرو گزین کز پشت زین افتاده است
جانشین شاه مردان شهسوار لافتاست
این مه فرخنده طلعت کاین زمینش مهبط است
قرةالعین علی چشم و چراغ اوصیاست
این در رخشنده گوهر کاین مقامش مخزنست
درةالتاج شه دین تاجدار هل اتاست
این دل آرام ولی حق امیرالمؤمنین
کامکارانت منی نامدار انماست
این گزین عترت حیدر امام المتقین
پادشاه کشور دین پیشوای اتقیاست
پا درین مشهد به حرمت نه که فرش انورش
لاله رنگ از خون فرق نور چشم مرتضی است
دوست را گر چشم ازین حسرت نگرید وای وای
کز تاسف دشمنان را بر زبان واحسرتاست
مردم و جن و ملک ز آه نبی در آتشند
آری آری تعزیت را گرمی از صاحب عزاست
میشود شام از شفق ظاهر که بر بام فلک
سرنگون از دوش دوران رایت آل عباست
طفل مریم بر سپهر از اشگ گلگون کرده سرخ
مهد خود در شام غم همرنگ طفل اشک ماست
خاکسارانی که بر رود علی بستند آب
گو نگه دارید آبی کاتش او را در قفاست
تیره گشت از روبهان ماوای شیری کز شرف
#محتشم_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای دل بیدرد آه آسمان سوزت کجاست
این بیابان قتلگاه سید لب تشنه است
ای زبان وقت فغان وی دیده هنگام بکاست
این فضا دارد هنوز از آه مظلومان اثر
گر ز دود آه ما عالم سیه گردد رواست
این مکان بوده است روزی خیمهگاه اهلبیت
کز حباب اشگ ما امروز گردش خیمههاست
کشتی عمر حسین اینجا به زاری گشته غرق
بحر اشگ ما درین غرقاب بیطوفان چراست
اینک قبهٔ پر نور کز نزدیک ودور
پرتو گیتی فروزش گمرهان را رهنماست
اینک حایر حضرت که در وی متصل
زایران را شهپر روحانیان در زیر پاست
اینک سدهٔ اقدس که از عز و شرف
قدسیان را ملجاء و کروبیان را ملتجاست
اینک مرقد انور که صندوق فلک
پیش او با صد هزاران در و گوهر بیبهاست
اینک تکیهگاه خسرو والا سریر
کاستان روب درش را عرش اعظم متکاست
اینک زیر گل سرو گلستان رسول
کز غم نخل بلندش قامت گردون دوتاست
اینک خفته در خون گلبن باغ بتول
کز شکست او چو گل پیراهن حور اقباست
این چراغ چشم ابرار است کز تیغ ستم
همچو شمعش با تن عریان سر از پیکر جداست
این سرور سینهٔ زهراست کز سم ستور
سینهٔ پر علمش از هر سو لگدکوب بلاست
این انیس جان پیغمبر حسینبن علی است
کز سنانبن انس آزرده تیغ جفاست
این عزیز صاحب دل ابا عبدالهست
کز ستور افتاده بییاور به دشت کربلاست
این حبیب ساقی کوثر وصی بیسراست
کز عروس روزگارش زهر در جام بقاست
این سرافراز بلنداختر که در خون خفته است
نایب شاه ولایت تاج فرق اولیاست
این سهی سرو گزین کز پشت زین افتاده است
جانشین شاه مردان شهسوار لافتاست
این مه فرخنده طلعت کاین زمینش مهبط است
قرةالعین علی چشم و چراغ اوصیاست
این در رخشنده گوهر کاین مقامش مخزنست
درةالتاج شه دین تاجدار هل اتاست
این دل آرام ولی حق امیرالمؤمنین
کامکارانت منی نامدار انماست
این گزین عترت حیدر امام المتقین
پادشاه کشور دین پیشوای اتقیاست
پا درین مشهد به حرمت نه که فرش انورش
لاله رنگ از خون فرق نور چشم مرتضی است
دوست را گر چشم ازین حسرت نگرید وای وای
کز تاسف دشمنان را بر زبان واحسرتاست
مردم و جن و ملک ز آه نبی در آتشند
آری آری تعزیت را گرمی از صاحب عزاست
میشود شام از شفق ظاهر که بر بام فلک
سرنگون از دوش دوران رایت آل عباست
طفل مریم بر سپهر از اشگ گلگون کرده سرخ
مهد خود در شام غم همرنگ طفل اشک ماست
خاکسارانی که بر رود علی بستند آب
گو نگه دارید آبی کاتش او را در قفاست
تیره گشت از روبهان ماوای شیری کز شرف
#محتشم_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤9👍3💘3❤🔥2🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
موسیقی با اختلاف زیباترین چیزیه که توی دنیا خلق شده .
چه شاد و چه غمگین ، چه باکلام و چه بی کلام .
- ترجیحا بی کلام ..
پناه میبریم به موسیقی از
شر خستگی های خستگی ناپذیر
«رنج کشیدن هر کدام از ما،
موسیقی مخصوص به خودش را دارد.»
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چه شاد و چه غمگین ، چه باکلام و چه بی کلام .
- ترجیحا بی کلام ..
پناه میبریم به موسیقی از
شر خستگی های خستگی ناپذیر
«رنج کشیدن هر کدام از ما،
موسیقی مخصوص به خودش را دارد.»
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤12❤🔥3👍3💘3🥰1
مجنون به من بی سر و پا میماند
غمخانهٔ من به کربلا میماند
جغدی به سرای من فرود آمد و گفت
کاین خانه به ویرانه ما میماند
#وحشی_بافقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
غمخانهٔ من به کربلا میماند
جغدی به سرای من فرود آمد و گفت
کاین خانه به ویرانه ما میماند
#وحشی_بافقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤11❤🔥5👍3💘2🥰1
نیست صاحب نفَسی، درک کند حالِ مرا
کاش این شعر بگوید به تو احوال مرا
طوطیِ چشمِ تو پرواز کنان رفت و ندید
که به قیچی زده دنیا، پَرِ آمالِ مرا
منطق و فلسفه ات پخته شده اما حیف
عشق باید بکُند پخته، دلِ کالِ مرا
تو خودت خواسته ای بی منِ مسکین بپَری
و همین خواسته ات، بسته پر و بالِ مرا
الفِ قامتِ من، مشقِ الفبای تو بود
رفتی و هیچ ندیدی کمرِ دالِ مرا
نفَسی نیست که بی یادِ تو از سینه رود
بنِگر ثانیه های شده چون سالِ مرا
من چِسان شرح دهم مرگِ دلم را به غزل
برسانید به من حضرتِ غسّالِ مرا
« دیدی ای دل که غمِ عشق دگربار چه کرد؟! »
چشمهای تو فقط شاد کند فالِ مرا
« یارِ دیرینه ببینید که با یار چه کرد »
حافظ! ای شاه غزل! شرح بده حالِ مرا.؟
#لاادری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کاش این شعر بگوید به تو احوال مرا
طوطیِ چشمِ تو پرواز کنان رفت و ندید
که به قیچی زده دنیا، پَرِ آمالِ مرا
منطق و فلسفه ات پخته شده اما حیف
عشق باید بکُند پخته، دلِ کالِ مرا
تو خودت خواسته ای بی منِ مسکین بپَری
و همین خواسته ات، بسته پر و بالِ مرا
الفِ قامتِ من، مشقِ الفبای تو بود
رفتی و هیچ ندیدی کمرِ دالِ مرا
نفَسی نیست که بی یادِ تو از سینه رود
بنِگر ثانیه های شده چون سالِ مرا
من چِسان شرح دهم مرگِ دلم را به غزل
برسانید به من حضرتِ غسّالِ مرا
« دیدی ای دل که غمِ عشق دگربار چه کرد؟! »
چشمهای تو فقط شاد کند فالِ مرا
« یارِ دیرینه ببینید که با یار چه کرد »
حافظ! ای شاه غزل! شرح بده حالِ مرا.؟
#لاادری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤5👏3❤🔥2👍1
ببار ای بارون، ببار!
@moozikestan_bot
❤5👏3❤🔥2👍1
آن کیست آن آن کیست آن کو سینه را غمگین کند
چون پیش او زاری کنی تلخ تو را شیرین کند
اول نماید مار کر آخر بود گنج گهر
شیرین شهی کاین تلخ را در دم نکوآیین کند
دیوی بود حورش کند ماتم بود سورش کند
وان کور مادرزاد را دانا و عالم بین کند
تاریک را روشن کند وان خار را گلشن کند
خار از کفت بیرون کشد وز گل تو را بالین کند
بهر خلیل خویشتن آتش دهد افروختن
وان آتش نمرود را اشکوفه و نسرین کند
روشن کن استارگان چاره گر بیچارگان
بر بنده او احسان کند هم بند را تحسین کند
جمله گناه مجرمان چون برگ دی ریزان کند
در گوش بدگویان خود عذر گنه تلقین کند
گوید بگو یا ذا الوفا اغفر لذنب قد هفا
چون بنده آید در دعا او در نهان آمین کند
آمین او آنست کو اندر دعا ذوقش دهد
او را برون و اندرون شیرین و خوش چون تین کند
ذوقست کاندر نیک و بد در دست و پا قوت دهد
کاین ذوق زور رستمان جفت تن مسکین کند
با ذوق مسکین رستمی بیذوق رستم پرغمی
گر ذوق نبود یار جان جان را چه باتمکین کند
دل را فرستادم به گه کو تیز داند رفت ره
تا سوی تبریز وفا اوصاف شمس الدین کند
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون پیش او زاری کنی تلخ تو را شیرین کند
اول نماید مار کر آخر بود گنج گهر
شیرین شهی کاین تلخ را در دم نکوآیین کند
دیوی بود حورش کند ماتم بود سورش کند
وان کور مادرزاد را دانا و عالم بین کند
تاریک را روشن کند وان خار را گلشن کند
خار از کفت بیرون کشد وز گل تو را بالین کند
بهر خلیل خویشتن آتش دهد افروختن
وان آتش نمرود را اشکوفه و نسرین کند
روشن کن استارگان چاره گر بیچارگان
بر بنده او احسان کند هم بند را تحسین کند
جمله گناه مجرمان چون برگ دی ریزان کند
در گوش بدگویان خود عذر گنه تلقین کند
گوید بگو یا ذا الوفا اغفر لذنب قد هفا
چون بنده آید در دعا او در نهان آمین کند
آمین او آنست کو اندر دعا ذوقش دهد
او را برون و اندرون شیرین و خوش چون تین کند
ذوقست کاندر نیک و بد در دست و پا قوت دهد
کاین ذوق زور رستمان جفت تن مسکین کند
با ذوق مسکین رستمی بیذوق رستم پرغمی
گر ذوق نبود یار جان جان را چه باتمکین کند
دل را فرستادم به گه کو تیز داند رفت ره
تا سوی تبریز وفا اوصاف شمس الدین کند
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤6👏3❤🔥2👍1
.
ای خون اصيلت به شتکها ز غدیران
افشانـده شرفها به بلندای دلیـران
جاری شده از کرب و بلا آمده وآنگاه
آمیخته با خـون سیاووش در ایـران
تـو اختر سرخی که به انگیزه تکثیر
ترکید بر آیینه خورشیـد ضمیـران
ای جوهر سرداری سـرهـاى بریده
وی اصل نمیرندگی نسل نمیـران
خرگاه تـو میسوخت در اندیشه تاریـخ
هربار که آتش زده شد بیشه شیـران
آن شب چه شبی بود که دیدند کواکب
نظم تـو پراکنده و اردوی تو ویـران
و آن روز که با بیرقی از یک سر بی تن
تا شـام شدی قافلهسالار اسیـران
تا باغ شقایـق بشونـد و بشکوفنـد
باید که ز خـون تو بنوشند کویـران
تا انـدكى از حـق سخن را بگزارند
باید که ز خونت بنگارند دبیران
حد تو رثا نیست، عـزاى تو حماسه است
ای کاسته شأن تو از این معركهگیران
#استاد_حسین_منزوی
#صلیاللهعلیکــیااباعبدالله
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای خون اصيلت به شتکها ز غدیران
افشانـده شرفها به بلندای دلیـران
جاری شده از کرب و بلا آمده وآنگاه
آمیخته با خـون سیاووش در ایـران
تـو اختر سرخی که به انگیزه تکثیر
ترکید بر آیینه خورشیـد ضمیـران
ای جوهر سرداری سـرهـاى بریده
وی اصل نمیرندگی نسل نمیـران
خرگاه تـو میسوخت در اندیشه تاریـخ
هربار که آتش زده شد بیشه شیـران
آن شب چه شبی بود که دیدند کواکب
نظم تـو پراکنده و اردوی تو ویـران
و آن روز که با بیرقی از یک سر بی تن
تا شـام شدی قافلهسالار اسیـران
تا باغ شقایـق بشونـد و بشکوفنـد
باید که ز خـون تو بنوشند کویـران
تا انـدكى از حـق سخن را بگزارند
باید که ز خونت بنگارند دبیران
حد تو رثا نیست، عـزاى تو حماسه است
ای کاسته شأن تو از این معركهگیران
#استاد_حسین_منزوی
#صلیاللهعلیکــیااباعبدالله
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
💯10❤4👏3💘1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تربیت یافته عشق جوانمردم من
چرخ نامرد که باشد که مرا پیر کند!
شحنه دیده وری کو، که درین فصل بهار
هرکه دیوانه نگشته است به زنجیر کند
#صائب_تبریزی
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چرخ نامرد که باشد که مرا پیر کند!
شحنه دیده وری کو، که درین فصل بهار
هرکه دیوانه نگشته است به زنجیر کند
#صائب_تبریزی
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤8😘3👍2💘1
#اجرای_آنلاین
در همسایگی
مردی ست با پیراهن چهار خانه
که عطرتلخ مردانه اش
کوچه را
مست و مدهوش می کند .
راه که می رود
هوا،
در پی اش، سنگین می شود
و خاک
قدم هایش را
می بوسد .
امتداد ِ مسیرش
تا فراسوی افق
نگاهم را با خود می کشاند
و، دود سیگارش
_که فضا را در خود می پیچاند_
چشمانم را
به رصد ِ خود، دعوت می کند
من،
همچنان در کنار پنجره
کوچه را
به امکان بازگشت اش
بشارت می دهم ...
✍#سایه_هاتفی
🎙#سحردخت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در همسایگی
مردی ست با پیراهن چهار خانه
که عطرتلخ مردانه اش
کوچه را
مست و مدهوش می کند .
راه که می رود
هوا،
در پی اش، سنگین می شود
و خاک
قدم هایش را
می بوسد .
امتداد ِ مسیرش
تا فراسوی افق
نگاهم را با خود می کشاند
و، دود سیگارش
_که فضا را در خود می پیچاند_
چشمانم را
به رصد ِ خود، دعوت می کند
من،
همچنان در کنار پنجره
کوچه را
به امکان بازگشت اش
بشارت می دهم ...
✍#سایه_هاتفی
🎙#سحردخت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Telegram
attach 📎
❤9👍2👌2👏1💘1