Telegram Web Link
گرم وصال نبخشند خوشدلم به خیال
که دل به درد تو خو کرد و این دوا دانست

تو غنچه بودی و بلبل خموش غیرت عشق
به حیرتم که صبا قصه از کجا دانست

#هوشنگ_ابتهاج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
2💘1
.#غم_دیوانه

غم دیوانه را ، دیوانه داند ....
بلی ، حال مرا جانانه داند ،

کجا داند  تب ما را طبیبان ...
مگر ، ان ساقی میخانه داند ،

مپرس از ما که سوزت ، چون وچند است ؟
که سوز شمع را پروانه داند ،

عجب دارم که میپرسی ز حالم ...
که حال مست را مستانه داند ،

به قول حضرت ساقی مستان ...
بهای باده را ، فرزانه داند ،

تو بگشا چشم ، تا دلبر ببینی ...
که قدر گوهر و دردانه داند ،

چرا دل را نیارامم به باده ...
خمار عشق  را جانانه داند ،

دلم ویرانه بود ، ویرانه تر شد ...
نشان گنج را ،  ویرانه داند ،

مجو#راحم صدف را در معانی ...
نگین عشق را دیوانه داند ،


#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
4🥰1💘1
تُنگِ آب اینقدر هم کوچک نمی‌آمد به چشم
فکرِ آزادی نمی‌کردند ماهی‌ها اگر

ما سبکبارانِ خاکِ بی‌نیازی را چه غم؟
سرگران گشتند با ما پادشاهی‌ها اگر..

#فاضل_نظری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
2🥰1👌1💘1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2🥰1💘1
غلغل صبح ازل از دل عالم برخاست
کاتش‌ افتاد در بن ‌خانه ‌و آدم برخاست

خلقی از دود تعین به جنون ‌گشت علم
شمعهاگل به سر از شوخی پرچم برخاست

صنعتی داشت محبت‌که ز مضراب نفس
صد قیامت به خروش آمد و مبهم برخاست


#بیدل_دهلوی
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
3💘3👏2🥰1
غزل ؛  چشمِ شراب‌گون


ای نسیمی که وزیدی به در  خانه‌ی او 
بَر به گوش دلِ من قصه‌ی افسانه‌ی او 

ماه تابید به شب‌ها، دل من تاریک است
که نیابی به جهان چون رخ  پروانه‌ی او 

دل چوشمعیست که سوزدزفراقش شبو روز 
چشم مانده به رهش، چهره ی جانانه‌ی او 

هر ستاره که بتابد ؛  به دلم می‌گوید 
نور عالم شده امشب ؛  رخ فرزانه‌ی او 

چشم مستش چو شرابیست که عاشق بیند 
مانده‌ام در عطش عشق  و  پیمانه‌ی او 

سرنوشتی که دلم خواست کنارش تو ببین
که نشسته به دلم چون شده دیوانه‌ی او 


#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
3💘3🥰1👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
6🥰1👏1💘1
در سلسله ی عشق تو، مغموم و صبورم
نازم بکش‌ای‌دوست، که‌مظلوم و صبورم

رندان‌همگی فرصت دیدار تو دارند
غیر از من دلساده، که محروم و صبورم

#معینی_کرمانشاهی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
7🥰1👏1
دانم که مرا برده‌ای از یاد کجایی؟
من عاشقِ تو دست مریزاد کجایی؟

در شعر و غزل شورِ بهاری است
با دامنی از لاله و شمشاد کجایی؟

تا کی بنویسم تو بخوانی و نیایی
مجنون شده این شاعرِ دلشاد کجایی؟

در شهرِ غزل واژۀ گمگشته منم من
ای شرحِ هم آوازۀ شهرزاد کجایی؟

این مرغِ سحر نالۀ سنتورِ شبانه
پاییز شدم در پیِ هر باد کجایی؟

هر بی سر و پا طعنه به رسوایی دل زد
امشب دلِ من تنگِ تو استاد کجایی؟

رنجاندن این شاعر عاشق هنری نیست
شیرین شده‌ام در پیِ فرهاد کجایی؟

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
5🥰1👏1
عشق را در قفسی سرد ، نهان باید کرد
شوق را در دل پر درد ، نهان باید کرد

گوش همراز اگر یافت نکردی آخر
غصه را چون غم یک مرد ، نهان باید کرد

حال و روز دل اگر خوب نبود و بگرفت
تاس ننداز در این نرد ، نهان باید کرد

سر سودایی خود را بنه در بند که یار
دید و پاشید بر آن گرد ، نهان باید کرد

پایه عشق که شد سست و منیت آمد
بایدت روی شود زرد ، نهان باید کرد

روی مهتاب بپوشید به ابری تیره
آه را از وزشی سرد ، نهان باید کرد؛


#مهتاب_عابدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
6🥰1👏1
مثل یک پروانه پشت شیشه پرپر میزنم
در خودم محبوسم و با مشت بر در میزنم

مانده‌ام در حسرت پرواز و محض دلخوشی
روی کتفم نقشی از بال کبوتر میزنم

گاه گاه از فرط دلتنگی به یاد دوستان
شانه‌هایم را خودم از پشت خنجر میزنم

باز هم با دیگران میگویم از احساس خود
باز هم با اره‌ها حرف از صنوبر میزنم

«یاری اندر کس نمیبینم» ولی خواهید دید
میرسد روزی که تنهایی به لشکر میزنم

دور اگر این بار دست ما بیافتد شک نکن!
میبرم پیمانه را بالای منبر میزنم

مهدی_دهاقین

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
6🥰1👏1
#امشب...
شعرم را میان ڪفنِ!
ورق مے پوشانم.
شعر ڪفن پوشم را ،
میان تابوتِ
احساسم میخوابانم!!
با گل هاے یاسَ
سپید آن را ،
میارایم.

طواف مے دهم .
تابوت احساسم را .،
دوش بہ دوش شب ...
گِرد خیالِ چشمان تو.

تو ڪجاے شبی؟
نوحہ خوانے قلم !
شیون واژہ ها !
گریهء احساسم ،
میان بُهت ڪوچهء شب.
در بہ درے آغوشِ خیالم !
در جستجوے ...
دست هاے ابے تو.!

چہ با شڪوہ مے شود.
شبے موهایت جولانگاہ ،
دست هاے مردانهء ،
من باشد.
حریر شانہ هایت ،
مآمن خستگے هاے ،
من باشد.
چشم هایت ،
ماهِ شبِ من باشد.
آن شب دیگر شب نیست.
تو مے شوے تمامے شبِ من!!

#سیامڪ_جعفرے‌‌‌‌
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
7🥰1👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
4🥰1
2025/07/12 00:39:08
Back to Top
HTML Embed Code: