Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چشمانت در آینه طلوع می کند
من پشت سرت ایستاده ام
شانه ای به موهایت می زنم
تاج بافته از یاس را
روی آن می نشانم
لبخندت را با شکوفه ی انار
سرخ می کنم و می بوسم
پشت پلک هایت را
سایه های روشن از
رنگ دریا و آسمان می کشم
روی دستان کشیده ات
بوته های سبز و چمنزاری زیبا
نقاشی می کنم
تو را در آینه
چون رنگین کمان می کشم
که بعد از یک باران لطیف صبحگاهی
آنسوی سقف شهرمان هویدا می شود
ای زیبای دلفریب
هر روز
صبح در خیالم
اینچنین با تو آغاز می شود

#فریبا_غلامیان‌‌
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مثل یک بغض که هنگام سفر می شکند
دیدن دشمنی از دوست کمر می شکند

چون اجل حکم به کشتار درختان بدهد
هرچه را اَرِّه نیانداخت، تبــــر می شکند

اوجِ شق القمر این ست که هنگام وداع
ماه در مردمکِ دیده ی تـــــر می شکند

از قضـــــا قول مراعات گرفتیم ولی
آنچه را دست قضا نیست  قَدَر می شکند

ای که از کوچه ی معشوقه ما می گذری
عاقبت پای تو هنگام گذر می شکند...!

#رضا_گرجی       

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#علیرضاقربانی

تو آه منی، اشتباه منی
چگونه هنوز از تو می گویم..‌

اجرای زنده قطعه «خیال خوش»
ترانه سرا:#حسین_غیاثی
آهنگساز:علیرضا_افکاری
‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تا با خودی دوری ارچه هستی با من
ای بس دوری که از تو باشد تا من

در من نرسی تا نشوی یکتا من
اندر ره عشق یا تو باشی یا من

#مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
به تو گفتم: "گنجشک کوچک من باش
تا در بهار تو من درختی پر شکوفه شوم."
و برف آب شد، شکوفه رقصید، آفتاب درآمد.
من به خوبی‌ها نگاه کردم و عوض شدم.
من به خوبی ها نگاه کردم
چرا که تو خوبی و این همه اقرارهاست، بزرگترینِ اقرارهاست.
من به اقرارهای‌ام نگاه کردم.
سال بد رفت و من زنده شدم
تو لب‌خند زدی و من برخاستم

دلم می خواهد خوب باشم
دلم می خواهد تو باشم و
برای همین راست می گویم
نگاه کن
با من بمان...


#احمد_شاملو    
📙 هوای تازه

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
" دیدار حافظ "

برای شاعران دیدار حافظ ..
چنان واجب که حج بر یک مسلمان!

همانگونه که در اِحرام هستی
بباید پاک باشد هم تن و جان

چو میگردی به دور کعبه ی او
بخوانی سوره ی فاتح ز قرآن!

اَدِر کاَساً بگویی و بنالی
وَ ناوِلها بخواهی چون خماران

چو نوشی جام هُشیاری ز دستش
شَوی حاجی میان جمع رندان !!

#سپهرت را ز لطف او گرفتی
همین کافی تو را یک از هزاران

#سپهر_Roohi

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
پیلە بستم بر غزل ، پروانگی ام شد محال
در میانِ تارِ خود ماندم بە مانندِ خیال

خندەام گم شد میانِ خاطراتِ غمزدە
گریە دارد چشم های شعر من، این وقتِ سال

تا خودم را یافتم ،مستِ میِ عشقش شدم
این چنین دیوانگی بر عاشقان است ازخصال

سوختم در پای عشقی کهنە با دردِ فراق
گر کە زخمم می زند ،دردش نباشد یک زوال

باختم احساسِ آزادی بە ماندن در قفس
گوشەیِ زندان و عاشق بودنم  خوش ،چون وصال

پنجە زد غم بر گلوی بغضِ لجبازم ولی
چشم ابری با نباریدن بە دلتنگی، وبال


#فریده_کاکی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معشوقهٔ خانگی به کاری ناید
کودل برد و روی به کس ننماید

معشوقه خراباتی و مطرب باید
تا نیم شبان زنان و کوبان آید


#ابوسعید_ابوالخیر
#صبح_بخیر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هرکه شد خام، به‌صد شعبده خوابش کردند
هر‌که در‌خواب نشد، خانه خرابش کردند...

بازی اهل سیاست که فریب‌ست و دروغ
خدمتِ خلقِ ستمدیده، خطابش کردند...

اول کار بسی وعده‌ی‌ِ شیرین دادند
آخرش تلخ شد و نقشِ بر‌آبش کردند...

آنچه گفتند شود سرکه‌یِ نیکو و حلال
در نهانخانه‌یِ تزویر، شرابش کردند...

پشت دیوار خری داغ نمودند و به ما
وصفِ آن طعم دل‌انگیز کبابش کردند...

سال‌ها هرچه که رِشتیم به امّید و هوس
بر سرِ دارِ مجازات، طنابش کردند...

گفته بودند که سازیم، وطن همچو بهشت
دوزخی پر ز بلایا و عذابش کردند...

زِ که نالیم که شد غفلت و نادانیِ ما
آنچه سرمایه‌یِ ایجاد سرابش کردند...

لب فروبسته ز دردیم و پشیمانی و غم
گرچه خرسندی و تسلیم، حسابش کردند...


#فرخی_یزدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق یعنی.... 👌💗🌹♥️💋

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گدا چرا نزند لافِ سلطنت امروز؟
که خیمه سایهٔ ابر است و بزمگه لبِ کِشت

چمن حکایتِ اردیبهشت می‌گوید
نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بِهِشت

به می عمارتِ دل کن که این جهانِ خراب
بر آن سر است که از خاکِ ما بسازد خشت.

#حضرت_سعدی
‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
محل تولدش كجاست؟
چند ساله است؟
نمى دانم
و در پى فهميدنش هم نيستم
هرگز نپرسيدم
و به آن فكر نمى‌كنم

همسرم
بهترين زن دنياست
درباره ى او واقعيت‌هاى ديگر اهميتى ندارد.

#ناظم_حکمت

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نه انتقام دلش را از این زمانه گرفته 
نه از کسی به بهای تو آب و دانه گرفته 

به باد می رود آسان تمام دارو ندارش 
هرآنکه سخت سرش را کسی به شانه گرفته

بگو که فلسفه ی این نگاه چیست که در آن
مرا به سخره ی چشمان تو بهانه گرفته 

کمین نکرده اجل جز مسیر عشق که اینطور
پر هرآنکه پرنده شده نشانه گرفته 

مزن به زخمه ی بسیار ، برگ و بار دلی را 
که باد در گذر خود به تازیانه گرفته 

به هر مسیر که رفتم گرفت راه دلم را 
دل هرآنکه نگاهش  در این میانه گرفته 

مرا ببر به هرآنجا که عشق نام گرفته 
مرا ببر به هرآنجا که دوست خانه گرفته 

که دوست ، دشمن ِ جان من است گرچه در این قاب
عقاب در بر گنجشکت آشیانه گرفته

#سید_مهدی_نژادهاشمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
روی لبه ی تیغ نمی‌فهمی چیست
اشک و نفس و جیغ نمی‌فهمی چیست
منها شدی از تمامی باور من
ته مانده ی تفریق نمی‌فهمی چیست

جا مانده ای از عشق فقط در یادم
افتاده ام و مانده به جا فریادم
میخواستمت که با تو باشم اما
رفتی و چنان برگ خزان در بادم

در عشق تو و دچار بودن گیرم
در حسرت روزگار بودن گیرم
در یاد تو و چشم تو و لبهایت
در وسعت بیقرار بودن گیرم

میخواستمت ولی نمی فهمیدی
بر درد دلم چه ساده میخندیدی
من دلخوشی ام فقط به پایت مردن
اصلن تو بگو یار ، مرا می دیدی ؟

دیوانگی ام سهم من از دیدن توست
بی خوابی ام از زمان فهمیدن توست
با این همه حرف در گلو مانده فقط
تنها هوسم لحظه ی بوسیدن توست

باغم شده باغ زردِ پاییز زده
گردیده دل از هر کس و هر چیز ، زده
ان کس شده ام که هر کسی دیده مرا
بر حال من _انگ وحشت انگیز _ زده

بعد از تو جهانی پر از آیا شده ام
ته مانده ی تفریق من از ما شده ام
روی لبه ی تیغ که گفتم ، یعنی
چون مرده که از گور خودم پا شده ام

#سعید_خاکسار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2025/07/02 03:52:55
Back to Top
HTML Embed Code: