Telegram Web Link
گزارش تصویری نشست
رونمایی و گفت‌وگو درباره‌ی کتاب مورخان و امر قدسی

با حضور
دکتر حسن حضرتی
فاطمه بختیاری
دکتر سیدمحمدهادی گرامی

دوشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۱
در باشگاه اندیشه

#مطالعات_دین #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
جدال تاریخ و الهیات

نشست رونمایی و گفت‌وگو درباره‌ی کتاب
مورخان و امر قدسی

با حضور
دکتر حسن حضرتی
فاطمه بختیاری
دکتر سیدمحمدهادی گرامی

به کوشش مدرسه مطالعات دین باشگاه اندیشه
دوشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۱

پوستر
صوت
گزارش مختصر
گزارش مشروح
گزارش تصویری
لینک لایو

#مطالعات_دین #زنان_و_دین #زنان #درباره_بحران #باشگاه_اندیشه

@bashgahandishe
#تازه‌های_نشر

💢مطالعات تاریخی در فرهنگ و جامعه اسلامی: گفتارها و مقالاتی درباره رویکردهای نظری

✍️به کوشش سیدمحمدهادی گرامی، سعید طاوسی مسرور

🔰انتشارات دانشگاه بین‌المللی اهل‌بیت، اسفند 1401

#تازه‌های_نشر #هادی_گرامی #سعید_طاوسی
#مطالعات_تاریخی #رویکردهای_نظری

🆔 https://www.tg-me.com/Khanishha
💢مطالعات تاریخی در فرهنگ و جامعه اسلامی: گفتارها و مقالاتی درباره رویکردهای نظری

🔹 کتاب مطالعات تاریخی در فرهنگ و جامعه اسلامی: گفتارها و مقالاتی درباره رویکردهای نظری از دکتر پاکتچی و اساتید مطرح حوزه تاریخ و تمدن به کوشش دکتر گرامی و دکتر طاووسی از سوی انتشارات دانشگاه اهل البیت منتشر شد


🔹معرفی کتاب
شواهد متعدد برآمده از موضوعات، کیفیت پایان نامه ها و رساله های تاریخی یا مرتبط با تاریخ نشان می دهد که دانشجویان تاریخ و نیز سایر رشته های مرتبط با تاریخ مانند علوم سیاسی، علوم اجتماعی، مطالعات اسلامی و...، آشنایی لازم با مبانی نظری و مباحث روش شناسی تاریخ اجتماعی، تاریخ فرهنگی، تاریخ اندیشه ای،جامعه شناسی تاریخی و... ندارند و این گونه مطالعات در کشور ما بسیار نوپا است. حتی در حوزه مطالعات تمدن نیز برخی پرسش های کلان بی پاسخ مانده است.

🔹در پاسخ به این نیاز، مدرسه بهاری روش شناسی مطالعات تاریخ و تمدن در بهار سال 1398 با مشورت برخی اساتید، برنامه ریزی شد. با توجه به اینکه طرح در راستای بومی سازی و در ارتباط با مطالعات ایران و اسلام قرار داشت لذا در این مدرسه بهاری مباحثی در زمینه های تاریخ اجتماعی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ فرهنگی، تاریخ اندیشه و مطالعات تمدنی ارائه شد.

🔹مجموعه حاضر مشتمل بر گفتارها و مقالاتی
است که حاصل مباحث این مدرسه بهاری است.
هدف اصلی از تهیه این مجموعه علمی، توسعه ادبیات نظری در زمینه رویکردهای مختلف به مطالعات تاریخی در حوزه فرهنگ و جامعه اسالمی است.

🔹این مجموعه مقالات، این زمینه را فراهم می کند تا دانشجویان و دانش پژوهان علوم انسانی بر اساس رویکردی مقایسه ای و تطبیقی با مفاهیم و مسائل بنیادین در رویکردهای مختلف تاریخی اجتماعی، فرهنگی، اندیشه ای، تمدنی آشناشوند و زمینه به کارگیری آنها در پژوهش هایشان را فراهم کنند.

🔹به طور مشخص، مجموعه پیشرو محورها و اولویت هایی همچون: تاریخ و مطالعات بین رشته ای در دانشگاه، تاریخ های مضاف: تاریخ اجتماعی، فرهنگی، تاریخ اقتصادی و مطالعات تاریخی نوپدید در تاریخ ایران و جهان اسلام و مطالعات تاریخ ایران و اسلام در غرب را هدف قرار داده است

🔹جهت ثبت سفارش و تهیه این کتاب جدید و ارزشمند به شماره ۰۹۳۶۰۷۰۷۶۵۷ پیامک دهید.

#تازه‌های_نشر #احمد_پاکتچی #هادی_گرامی #سعید_طاوسی
#مطالعات_تاریخی #نعمت‌الله_فاضلی #زهیر_صیامیان #محسن_صبوریان #قباد_منصوربخت #محمدامیر_احمدزاده #ابراهیم_موسی‌پور #محمد_محمودپور

🆔 https://www.tg-me.com/Khanishha
💢47💢مشکل خاورشناسان در مطالعۀ اندیشه‌های تفسیری نخستین شیعه

✍️سیدمحمدهادی گرامی

⬅️مشکل عمده در مواجهۀ خاورشناسان با اندیشه‌های تفسیری در تشیع نخستین دو چیز است. مشکل اول بی‌توجهی به تمایز انگاره‌های تفسیری همچون «تأویل»، «تنزیل»، «ظاهر» و «باطن» در دوره کهن تشیع است. داوری‌های یکسره از این دست که مثلا تأویل همان باطن است و این هر دو در ارتباط با اندیشه‌های غالیانه بوده‌اند و یا کلیشه‌های مشابه آن، بیش از آنکه یادآور یک پژوهش تاریخی عمیق و استوار باشد، خواننده را به یاد کلیشه‌های مطالعات درون‌شیعی می‌اندازد.

⬅️برای نمونه، کلبرگ کل جریان‌های تفسیری شیعه را به دو خط کلی تفسیر باطنی و قراءات یا دگرخوانش‌ها از متن قرآن تقسیم می‌کند. کلبرگ می‌گوید، خط اول تفسیر آیاتی از قرآن است که در سطح تفسیر لفظی نیستند. یکی از اصطلاحاتی که برای توصیف این نوع تفسیر استفاده می‌شود، «التفسیر فی الباطن» است. به ادعای وی، کاربرد معمول اصطلاح تأویل در جایگاه کلمه‌ای مترادف با باطن (یا بطن) است. یک مثال از میان مثال‌های فراوان از کاربرد این اصطلاح در علمی است که به علی (ع) داده می‌شد(1).

⬅️مشکل دوم لحاظ نکردن جریان‌های اجتماعی درون‌فرقه‌ای امامیه در دورۀ متقدم ـ به خصوص تا سده سوم هجری ـ است. جدی گرفتن این جریان‌ها به نوعی مشکل نخست ـ یعنی بی‌توجهی به معنای تاریخی انگاره‌ها ـ را نیز بهبود می‌دهد. چرا که وقتی پژوهشگر، کنشگری جریان‌های درون‌فرقه‌ای جامعه شیعی را جدی بگیرد، تلاش بیشتری برای یافتن تمایزهای آنها در حوزه اندیشه ـ علاوه بر تمایز هویتی اجتماعی ـ خواهد کرد. از این رو دربارۀ پیش‌فرض‌های ناپخته‌اش در خصوص یکی انگاشتن انگاره‌های تاریخی همچون «باطن» و «تأویل» ممکن است، تجدید نظر کند. جدی نگرفتن این جریان‌های درون‌شیعی سبب شده به شکل اغراق‌آمیز و غیرقابل‌باوری بر تاریخی بودن یک مفهوم فرقه‌ای با عنوان «امامیه» در چند سده اولیه تأکید شود و به شکل بی‌پروا و سرسری تمام پیکره‌های متنی تفسیری برجای مانده از آن دوره به یک جریان کاملا یکپارچه و منسجم مزعوم تحت عنوان «امامیه» نسبت داده شود. این رویکرد بیش از آنکه حاکی از یک دقت تاریخی و آکادمیک باشد، به شکل شگفت‌انگیزی حاکی از سیطره پاردایم‌های فرقه‌نگارانه جدلی درون‌اسلامی بر برخی پژوهش‌های خاورشناسی است.

⬅️مئیر برآشر در تقسیم‌بندی که در خوش‌بینانه‌ترین حالت مربوط به سده سوم هجری به بعد است، تشیع را به جریان‌های میانه‌رویی همچون امامیه و اسماعیلیه و از سوی دیگر گروه‌های دگر‌اندیشی چون نصیریه تقسیم بندی کرده است و سپس دیدگاه خود درباره نسبت تفسیر تمثیلی با این دو را بیان کرده است. او به شکل بی پروایی از کلیتی به نام «مفسران امامی» سخن می‌گوید. این بیان هنگامی بیش از پیش چالش برانگیز است که وی درباره سده دوم هجری سخن می‌گوید(2).

⬅️با اینکه نقطه عزیمت رابرت گِلیو برای بررسی رویکرد تفسیری امامان شیعه همین دیدگاه کل‌نگرانه به تشیع و بی‌توجهی به جریان‌های داخلی و حتی خلق مفهوم یکپارچه‌ای به نام «امامان شیعه» است، اما در نهایت نتیجه‌گیری انتقادی که می‌کند میان او و پژوهش‌های پیش از وی فاصله می‌گذارد. واقعا مشخص نیست چرا وی ـ نه تنها به تمایز جریان‌های درونی امامیه توجهی ندارد ـ بلکه کنشگر یکپارچه تاریخی به نام «امامان شیعه» را خلق می‌کند و سپس تلاش می‌کند در پی نظریه تفسیری برای آن باشد، تلاشی که در نهایت بی‌نتیجه بودن آن به خودی خود مؤید نادرستی وجود این کنشگر یکپارچه تاریخی است. شاید وی به شکل غیرمستقیم در پی ارائه پاسخی جدلی به اندیشمندان درون شیعی بوده است که همواره در حافظه تاریخی و متنی خود تلاش کرده‌اند «امامان شیعه» را به مثابه یک کنشگر یکپارچه تاریخی تلقی کنند، تا در نهایت نشان دهد که این فرضیۀ درون‌شیعی بسیار خام، غیرتاریخی و بسیار جدلی است. گِلیو بر این باور است که شواهد کمی از وجود یک نظام هرمنوتیکی منسجم در بین اخبار تفسیری منسوب به امامان وجود دارد. به بیان وی، پذیرش و رد ساز و کارهای تفسیری خاص می‌تواند بیانگر سبک‌های فکری در میان شیعه پس از غیبت در برهه‌های خاصی از زمان باشد. آنچه در اینجا مفتوح می‌ماند این احتمال است که برخی اخبار تفسیری دیرتر از امامانی که اینها بدیشان انتساب دارند، پدید آمده باشند(3).

#هادی_گرامی #تاریخ_انگاره #اندیشه_تفسیری #تشیع_نخستین #رابرت_گلیو #اتان_کلبرگ #مئیر_برآشر

1) Kohlberg, Etan, “Trends in early Imāmī Shīʿī …,” [Hebrew] in: A Word Fitly Spoken, pp. 414-415.
2) Bar-Asher, Meʼir Mikhaʼel. Scripture and exegesis in early Imāmī-Shiism. pp. 122-123.
3) Gleave, R. “Early Shi'i Hermeneutics …” p. 143,167,168.

🆔 https://www.tg-me.com/Khanishha
💢کانال «خوانش‌ها» مجالی برای طرح ـ آزادانه ـ ایده‌ها، دیدگاه‌ها، انتقادها، سخنرانی‌ها، مقالات، عکس‌ها و یا هر آنچه برای نگارنده جالب باشد و یا با وی مرتبط باشد، است. از دریافت نظرات و دیدگاه‌های شما درباره مطالب کانال خرسند می‌شویم.
🆔 https://www.tg-me.com/Khanishha
🆔 https://ble.im/khanishha
خوانش‌ها | سیدمحمدهادی‌ گرامی pinned «💢47💢مشکل خاورشناسان در مطالعۀ اندیشه‌های تفسیری نخستین شیعه ✍️سیدمحمدهادی گرامی ⬅️مشکل عمده در مواجهۀ خاورشناسان با اندیشه‌های تفسیری در تشیع نخستین دو چیز است. مشکل اول بی‌توجهی به تمایز انگاره‌های تفسیری همچون «تأویل»، «تنزیل»، «ظاهر» و «باطن» در دوره…»
Forwarded from Dr. S. M. Hadi Gerami
ای نوبهار خندان از لامکان رسیدی
چیزی بیار مانی از یار ما چه دیدی
خندان و تازه رویی سرسبز و مشک بویی
همرنگ یار مایی یا رنگ از او خریدی
****
در سال نو و بهار جان ها آرزو میکنم که ایزد دادار بهترین ها را برای شما رقم و قلم بزند
با ارادت و احترام
هادی گرامی

📚
🔴 جوایز غیر دولتی و توسعه علوم انسانی
✍🏻 محمدرضا معینی

🔸بعید است کسی فضای علوم انسانی در ایران را بشناسد و نداند که حال «علوم انسانی» در ایران خوب نیست. شاید در یک تقسیم‌بندی ساده بتوان ادعا کرد که علوم انسانی در ایران، در دو بُعد «معرفتی» و «نهادی» بیمار است؛ در بُعد معرفتی، عدم پویایی و روزآمدی پژوهشگران و اساتید و در بُعد نهادی ناکارآمدی نهادهای آموزشی، پژوهشی و سیاست‌گذار در شناخت شرائط، برنامه‌ریزی و دستیابی به اهدافشان از نشانه‌های این بیماری است. در شرائطی که ساختار رسمی و حکومتی ایران در اصلاح و توسعه علوم انسانی ناتوان است، نهادهای مدنی و غیر دولتی می‌توانند ابتکار عمل را به دست گرفته و تلاش‌های مؤثری برای بهبود وضعیت داشته باشند.

🔸در تجربه جهانی، یکی از ابزارهای مؤثر برای ترویج و توسعه پژوهش‌های ارزشمند و اصیل و تقدیر و تشویق پژوهشگران پرمایه و دغدغه‌مند و توانمند و به تبع پویاسازی فضای آکادمیک، اعطای جوایز متنوع مادی و معنوی بر اساس شایستگی‌های علمی است. در کشورهای توسعه‌یافته، نهادهای دولتی و غیر دولتی جوایز آکادمیک بسیار متنوعی در موضوعات مختلف طراحی کرده‌اند و دانشجویان و پژوهشگران می‌دانند که چنانچه اهلیت و شایستگی خود را ثابت کنند، به نحوی از این مشوق‌ها بهره‌مند خواهند شد (دو نمونه از این جوایز را بنگرید: «جایزه فرزانه» برای بهترین مقاله در زمینه ادبیات فارسی و «جایزه شبکه مطالعات علم و باور دانشگاه برمینگام» برای بهترین پژوهش‌ها درباره رابطه علم و دین).

🔸در ایران، جوایز غیر دولتی بسیار اندکی برای پژوهش‌های علوم انسانی تعریف شده است (یک نمونه موفق: «جایزه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار») و تقریبا هیچ جایزه‌ مهمی برای دانشجویان و پژوهشگران جوان علوم انسانی وجود ندارد، در حالی که این گروه بیش از سایر فعالان علوم انسانی نیازمند حمایت هستند.

🔸جایزه سالانه «حامی-انعکاس» تلاشی است برای پر کردن خلاء فوق و حرکت به سمت ارتقاء مطالعات اسلامی در آکادمیای ایران. این جایزه از یک پژوهشگر برای انتشار یک مقاله به زبان انگلیسی در زمینه مطالعات اسلامی برای مدت شش ماه حمایت مادی و معنوی خواهد کرد. اطلاعات بیشتر پیرامون این جایزه را می‌توانید از کانال تلگرام و سایت انعکاس کسب کنید.

🔸امید است که با توسعه کمی و کیفی این جایزه و جایزه‌های مشابه، علوم انسانی در ایران قوت بگیرد و به تدریج خود را به کاروان جهانی و در حال پیشرفت علم برساند و همگام با آن حرکت کند.

#رویداد_علمی

@AlBasatin
2️⃣در میانه صفویان صوفی و صفویه فقاهتی: ملّاطاهر قمی و خوانشی رادیکال از تشیّع

✍️سیدمحمدهادی گرامی

⚠️«خوانش تشیع به مثابه امر پیوسته تاریخی، همان‌قدر که علوی است صفوی نیز هست»

◀️18 سال پیش هنگامی که بسی بیشتر از امروز به زیر و رو کردن نسخ خطی و مطالعات عصر صفوی علاقه داشتم، در مخزن نسخ خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی با نسخه‌ای به نام «حکمة العارفین» مواجه شدم. آنچه مایه شگفتی‌ بود، اسم نویسنده کتاب یعنی «ملامحمدطاهر قمی» بود؛ اگر در تاریخ فکر و فرهنگ شیعی در پی چند پیش‌نمونه (Prototype) در زمینه دشمنی‌ورزی با فلسفه و تصوف باشیم، اگر نخستین آنها ملاطاهر نباشد، بی‌گمان یکی از مهمترین آنهاست. اما دنباله نام کتاب به خوبی هدف وی از این نگاشته را نشان می داد: « ... فی دفع شُبَه المخالفین من المتفلسفین و المتصوفین».

◀️یکی از نقاط عطف در تاریخ فکری و فرهنگی تشیع ظهور سلسله صفویه بود؛ بسط این نقطه عطف در امتداد محور زمان خطی مستقیم نخواهد بود و منعکس‌کننده سقوط و صعودهای بسیار جدی در خویش است. مهمترین تحول فکری تشیع در این دوران گذار از صفویه صوفی/قزلباشی به صفویه فقاهتی/اخباری بود. گرچه سلسله صفویه با اتکا به سرمایه انسانی و معنوی قزلباشان پا گرفت، در چرخشی مثال‌زدنی، در دوره‌ای متأخرتر ماهیتی ضدصوفی/فلسفی یافت. در این گفتمان جدید گرایش عالمان دینی به سمت تصوف و فلسفه مصداقی از «علماؤهم شِرار خلق الله علی وجه الأرض لأنهم یَمیلون إلی الفلسفة والتصوف» شناخته شد. با این حال، در بررسی این گذار نقش ملاطاهر قمی و کتاب وی «حکمة العارفین» کمتر شناخته‌ و بررسی شده است. براساس همین دغدغه، 5 سال پیش همراه با دوست عزیز دکتر عطا انزلی تلاش‌های پراکنده پیشینم در خصوص این کتاب را به سامان رساندیم و در نهایت آن را با عنوان «opposition to philosophy in safavid Iran» در انتشارات بریل لایدن هلند به چاپ رساندیم.

◀️دانلود فایل در کانال خوانش‌ها👈
@khanishha
#سخنرانی
#رویداد_علمی
#تاریخ_مفهوم

👈 موضوع: مفاهیم فلسفه در جهان اسلام
👈 سخنران: #اولریک_رودولف، استاد دانشگاه زوریخ
👈 زمان: چهارشنبه، ششم نوامبر، ساعت 5:30 به وقت آلمان
👈 مکان: دانشگاه آزاد برلین

◀️#خوانش_ها این رویداد علمی را دنبال و منعکس خواهد کرد.

🆔 @khanishha
#گزارش_متنی_مستقیم

👈 موضوع: مفاهیم فلسفه در جهان اسلام
👈 سخنرانی #اولریک_رودولف، استاد دانشگاه زوریخ
👈 زمان: ششم نوامبر
👈 دانشگاه آزاد برلین آلمان

◀️ اولریک رودولف، استاد دانشگاه زوریخ، ضمن ارائه‌ی سخنرانی بسیار جالب و حرفه‌ای با رویکرد #تاریخ_مفهوم، به بیان دیدگاه‌های مختلف در زمینه‌ی ماهیت و مفهوم فلسفه ی اسلامی و چگونگی شکل‌گیری آنها پرداخت. سخنرانی وی در دو بخش تنظیم شده بود.

اولریک در بخش اول سخنرانی، به ارائه‌ی آراء و نظرات معاصران و افرادی که خوانش ثانوی از فلسفه‌ی اسلامی داشته و خود ضرورتاً در آن گفتمان نبوده‌اند، پرداخته و فهم و تعریف آنان از فلسفه‌ی اسلامی را بیان کرد. در این بخش 4 خوانش یا پارادایم از اندیشمندان مختلفی در دوره‌ی معاصر، همچون: محمد آرکون، سید حسین نصر، دیمتری گوتاس، فرانک گریفل و ... ارائه شد و چیستی فلسفه‌ی اسلامی از دید آنان بیان شد.

◀️ به گفته ی رودولف،گروهی معتقدند که فلسفه‌ی اسلامی چیزی جز فلسفه‌ی یونانی نبوده که از قرن 9 تا 12 میلادی ادامه داشته است. گروه دیگری باورمندان به «اندیشه‌ی اسلامی» هستند که یک مفهوم گسترده تری از فلسفه‌ی اسلامی را برگرفته اند و امتداد آن را تا دوره‌ی معاصر می‌دانند. گروه دیگری نیز که سردمداران آن سید حسین نصر، هانری کوربن و ... بوده اند باور به گفتمانی به عنوان "حکمت شرقی" داشتند که این اندیشه از ابن سینا شروع شده و به ابن رشد رسیده و بعد از آن نیز توسط ملاصدرا و دیگران در ایران ادامه یافته است.

استاد دانشگاه زوریخ در ادامه به بخش دوم سخنرانی خود وارد شد؛ در این بخش وی با ارائه بحثی ساختارمند به ارائه‌ی دیدگاه‌های خودِ فلاسفه و اندیشمندان اسلامی که در این گفتمان فلسفی قرار داشتند، پرداخت و تعریف فلسفه، حدود و ثغور آن را از دیدگاه آنان مطرح کرد. در این بخش، دیدگاه های افرادی چون: فارابی، شهرستانی، شهرزوری و دیگران مطرح شد.

◀️ این سخنرانی را در کانال #خوانش‌ها دنبال کنید.👈

🆔 @khanishha
Under Crescent and Cross.pdf
296 KB
شکنجه یهودیان در قرون وسطی در اندلس و اروپا
مقاله مروری مشترک با دکتر حمیدرضا تمدن بر کتاب مارک کوهن

🆔 @khanishha
Mahdavi Damghani.pdf
5 MB
#فایل_کتاب
🔹عنوان: جشن نامه پروفسور احمد مهدوی دامغانی
🔹شامل: مقالاتی درباره فیلولوژی، تاریخ و فلسفه اسلامی

🆔 @khanishha
7⃣ تهافت فیلسوفان قرآنی تاریخ: امر غیرعینی در زندان عینیّت‌گرایی اسلامی!

سیدمحمدهادی گرامی

[قسمت 1 از 3]

⚠️ «تبیین فلسفه تاریخ به مثابه امر پیوستار عِلّی، روح تاریخ را نَزع می‌کند».

◀️ روز شنبه 23 آذر 98 نشست نقد و بررسی کتاب «فلسفه‌ی تاریخ در قرآن»، نوشته حجة الاسلام و المسلمین جواد سلیمانی با حضور دکتر موسی نجفی برگزار شد. این کتاب، علاوه بر انتقاداتی که به آن وارد است، دارای مزایایی است:

1⃣ مزیت نخست جامعیّت اثر است؛ این کتاب، جامع‌ترین یا حدّاقل یکی از جامع‌ترین کتب در حوزه‌ی فلسفه‌ی تاریخ و ارتباط آن با قرآن، به زبان فارسی است، به شکلی که خواننده خود را تا حدّ زیادی مستغنی از رجوع به دیگر آثاری که در این زمینه نوشته شده‌اند، می‌بیند.

2⃣ مزیت دوم مواجهه با متنی است که در ورای آن یک فهم و قرائت روشن وجود دارد. در فراسوی متن این اثر نوعی فهم و خوانش وجود دارد و متن نویسنده نوعی فهم ـ و نه «نافهمی» ـ را نمایندگی می‌کند. بسیاری از کتب علوم انسانی ایران به خصوص ترجمه‌های ادبیات غربی چنین ویژگی ندارد؛ آسیبی که چنین آثاری دارد این است که در این دسته از کتب، مترجم، بدون اینکه حتی دست‌کم خود را نسبت به فهم خویش مسئول بداند و نصوص را از فیلتر فهم و اندیشه خود عبور دهد و خوانشی نظام‌مند، فهم‌پذیر و دل‌پذیر برای خواننده فراهم آورد، صرفاً تعدادی از منقولات یا متون ترجمه‌ای را کنار هم قرار داده است، بدون اینکه خواننده بتواند با متن مفاهمه کند و از آن خوانش و فهمی یکپارچه داشته باشد.
برخی مباحث نیز جایش در این اثر یا آثار مشابه آن عمدتا خالی است که در اینجا دو نکته بیان می‌شود:

مبحث نخست مربوط به گونه‌ای از ایدئولوژی‌محوری در فلسفه‌ی تاریخ است که یک چالش فراگیر و جدّی در این کتاب و نیز در اکثر آثاری است که در زمینه‌ی فلسفه‌ی تاریخ نگاشته می‌شوند؛ این چالش هم درباره نویسندگانی است که با نگاهی قرآنی به این مقوله پرداخته‌اند و هم درباره آنان که مبتنی بر یک گفتمان غربی و با استفاده از دیدگاه‌های هگل، مارکس و ... در این زمینه قلم زده‌اند. اقتضای چنین فضایی معمولا این است که مخاطب ابتدا «ایمان بیاورد» و «باورمند» شود تا بتواند مطالب فیلسوف تاریخ را دنبال کند. در این تحمیلِ باور، تفاوتی بین رویکرد قرآنی و رویکرد غربی به فلسفه تاریخ نیست، در هر دو صورت، معرفت به گونه‌ای از «ایمان بی‌چون و چرا» پیوند خورده است که کنشی آکادمیک و مقبول در فضای دانشگاهی امروز نیست. اکثر فعّالان در حوزه‌ی فلسفه‌ی تاریخ، چون عمدتا خودشان در مرکز این «ایمان» غوطه‌ورند، از اینکه باید مخاطب آکادمیک خود را در خصوص این «ایمان» توجیه کنند، غفلت می‌ورزند. توجیه که البته جای خود دارد، اما انتظار می‌رود دست‌کم یکبار برای همیشه نسبت گفتمان فلسفه تاریخ با ایدئولوژی را مشخص کنند؛ اینکه این نسبت چه باشد مهم نیست، مهم این است که معمولا درباره این نسبت سکوت اختیار می‌کنند!

نکته‌ی دوم جایگاه عینی و واقعی گفتمان فلسفه‌ی تاریخ در دپارتمان‌های تاریخ چه در داخل و چه در خارج از کشور است که چندان به رسمیّت شناخته شده نیست و از جایگاه والایی در این دپارتمان‌ها برخوردار نیست. ای بسا تاریخ‌پژوهان بتوانند «مسیر حرکت تاریخ»ی را که فیلسوفان تاریخ ترسیم می‌کنند، در هنگام نداشتن شواهد تاریخی و یا هم‌سنگی شواهد متعارض استفاده کنند، اما در عمل اینگونه نیست. اگر در خصوص یک پدیده تاریخی، شواهدی در دست نبود یا شواهد موجود هم‌وزن یکدیگر بود و ترجیحی بر گزینش و اختیار یکی از آن شواهد یافت نشد، ای بسا با خوانشی که فیلسوف تاریخ از روند تاریخ در آن دوره یا بازه زمانی ارائه می‌کند، بتوان حدسی واقعی‌تر و تاریخی‌تر درباره آن رویداد ارائه کرد. اما در عمل افرادی که در دپارتمان‌های تاریخ به فعّالیت می‌پردازند چه در زمینه‌ی تاریخ اسلام، چه در زمینه‌ی تاریخ ایران و ... به هیچ عنوان با فلسفه‌ی تاریخ به عنوان یک ابزار تاریخ‌پژوهی سر و کار ندارند. متأسفانه فیلسوفان تاریخ ـ به خصوص آنانی که در پی نوشتن تاریخ از نو هستند ـ عمدتا از کنار این واقعیت رندانه و با بی‌تفاوتی عبور می‌کنند. مسأله در اینجا انتظار حمله به، یا دفاع از، این وضعیتِ دپارتمان‌های تاریخ نیست، بلکه مسأله بی‌تفاوتی و سکوت پرسش‌برانگیز فیلسوفان تاریخ در قبال این مسأله است!

ادامه👇

🆔 @khanishha
2025/07/01 04:23:51
Back to Top
HTML Embed Code: