✅نکات مهم مدنی/قرض
🟣قرض: قرض عهدي است كه به موجب آن احد طرفين مقدار معيني از مال خود را به طرف ديگر تمليك ميكند كه طرف مزبور مثل آن را از حيث مقدار و جنس و وصف رد نمايد در صورت تعذر رد مثل، قيمت يوم الرد را بدهد.
🔻(البته برخي آن را عقدي تمليكي ميدانند و گروهي ماهيتي دوگانه براي آن متصورند).
🔻عقد قرض عقدي شبه معوض است كه دو عوضين آن عبارتند از:
الف) تمليك مال
ب) تعهد به برگرداندن مثل يا قيمت
🔹عقد قرض عقدي رضايي است و قبض از شرايط صحت آن محسوب نميشود.
🔻در عقد قرض خيار غبن قابل تصور نيست.
🔹 عقد قرض عقدي تمليكي است البته به شرطي كه مورد قرض كلي نباشد. (بنا به نظري)
🔻عقد قرض عقد لازمي است لكن موعد اجراي تعهد كه يكي از عوضين بود در دست طرفين است و مقرض
هر وقت خواست ميتواند ايفاي آن را بخواهد و مقترض هر وقت خواست ميتواند آن را پس دهد.
🔹اگر مورد قرض كلي باشد مالكيت مقترض با قبض حاصل ميشود (دكتر امامي) اما به نظر دكتر شهيدي قرض مال كلي باطل است و با ماهيت قرض سازگار نيست زيرا با عقد تمليك صورت نميگيرد.
🔻فقهاي اماميه اعتقاد دارند كه چيزي را ميتوان قرض داد كه قابل بيع باشد ولي به هر حال قرض دين و طلب و منفعت و عمل طبق م 10 ق. م ميتواند صحيح باشد.
🔹اگر مقترض بخواهد مثل مورد قرض را به نحو اقساط به مقترض بدهد مقرض ميتواند از پذيرفتن آن امتناع نمايد ولي دادگاه با توجه به ماده 652 ق. م. ميتواند با توجه به اوضاع و احوال براي مقترض مهلت يا اقساطي قرار دهد.
🔻قرض از حیث صلاحیت محاکم در حکم منقول است
🔹دقت کنید عقد قرض باید مثلی و مثلی بودن زمان عقد شرط است
🔻اگر در قرض عین معینی برای پس دادن زمانی مشخص نکنیم میتوانیم هرزمان به مقترض رجوع کنیم
یادگرفتی لایک کن❤️👍
🟣قرض: قرض عهدي است كه به موجب آن احد طرفين مقدار معيني از مال خود را به طرف ديگر تمليك ميكند كه طرف مزبور مثل آن را از حيث مقدار و جنس و وصف رد نمايد در صورت تعذر رد مثل، قيمت يوم الرد را بدهد.
🔻(البته برخي آن را عقدي تمليكي ميدانند و گروهي ماهيتي دوگانه براي آن متصورند).
🔻عقد قرض عقدي شبه معوض است كه دو عوضين آن عبارتند از:
الف) تمليك مال
ب) تعهد به برگرداندن مثل يا قيمت
🔹عقد قرض عقدي رضايي است و قبض از شرايط صحت آن محسوب نميشود.
🔻در عقد قرض خيار غبن قابل تصور نيست.
🔹 عقد قرض عقدي تمليكي است البته به شرطي كه مورد قرض كلي نباشد. (بنا به نظري)
🔻عقد قرض عقد لازمي است لكن موعد اجراي تعهد كه يكي از عوضين بود در دست طرفين است و مقرض
هر وقت خواست ميتواند ايفاي آن را بخواهد و مقترض هر وقت خواست ميتواند آن را پس دهد.
🔹اگر مورد قرض كلي باشد مالكيت مقترض با قبض حاصل ميشود (دكتر امامي) اما به نظر دكتر شهيدي قرض مال كلي باطل است و با ماهيت قرض سازگار نيست زيرا با عقد تمليك صورت نميگيرد.
🔻فقهاي اماميه اعتقاد دارند كه چيزي را ميتوان قرض داد كه قابل بيع باشد ولي به هر حال قرض دين و طلب و منفعت و عمل طبق م 10 ق. م ميتواند صحيح باشد.
🔹اگر مقترض بخواهد مثل مورد قرض را به نحو اقساط به مقترض بدهد مقرض ميتواند از پذيرفتن آن امتناع نمايد ولي دادگاه با توجه به ماده 652 ق. م. ميتواند با توجه به اوضاع و احوال براي مقترض مهلت يا اقساطي قرار دهد.
🔻قرض از حیث صلاحیت محاکم در حکم منقول است
🔹دقت کنید عقد قرض باید مثلی و مثلی بودن زمان عقد شرط است
🔻اگر در قرض عین معینی برای پس دادن زمانی مشخص نکنیم میتوانیم هرزمان به مقترض رجوع کنیم
یادگرفتی لایک کن❤️👍
👍36❤13
کدام یک از موارد زیر از موانع تعقیب دعوای عمومی محسوب می شوند.
Anonymous Quiz
43%
جنون متهم
22%
فوت متهم
20%
عفو عمومی
15%
اعتبار امر مختومه
🤔12👍10💔1
جنون متهم در حین تعقیب از جهات ........... است.
Anonymous Quiz
11%
الف) سقوط دعوای عمومی
37%
ب) موانع تعقیب دعوای عمومی
41%
ج) صدور موقوقی تعقیب
10%
د) صدور قرار منع تعقیب
👍9
✅ اولین موانع تعقیب
🔶 سکوت شاکی در جرایم قابل گذشت
🔹در جرایم قابل گذشت، بارها بیان شد، که ما منتظر شکایت شاکی هستیم.
اگر جرم قابل گذشت باشد تعقیب شروع نمیشود و این یک مانع بر سر تعقیب است.
📖طبق ماده ۱۲ قانون آیین دادرسی کیفری و ماده ۱۰۰ قانون مجازات اسلامی: جرم قابل گذشت یک جرمی است که شروع به تعقیب در آن منوط به شکایت شاکی است، سکوت شاکی در این دسته از جرایم مانع تعقیب جرایم خواهد بود.
🔵دومین موانع تعقیب
🔶 جنون
🔹جنون به طور کلی حالت روان پریشی یا اختلال روانی است، که باعث فقدان قوه تمیز شود.
📖طبق ماده ۱۴۹ قانون مجازات اسلامی :
هر ختلال روانی جنون نیست، و آن اختلال روانی جنون محسوب میشود که باعث فقدان اراده و تمیز شود.
🟢جنون ممکن است در زمانهای مختلفی محقق شود:
🔹 ۱- جنون قبل از ارتکاب جرم:
یعنی فرد قبل از ارتکاب جرم مجنون بوده، اما در زمان ارتکاب مجنون نبوده است.
در این حالت این جنون هیچ تاثیری در مسئولیت کیفری و مجازات و کیفر نخواهد داشت.
🔻ممکن است به دلیل وضعیت و سابقه مرتکب از کیفیات مخففه محسوب شود و به جرم فرد مجنون رسیدگی خواهد شد.
🔸 ۲- جنون حین ارتکاب جرم یعنی طرف حین ارتکاب جرم مجنون بوده است. (شخص در حین ارتکاب جرم باید عاقل بالغ و مختار باشد تا مسئولیت کیفری داشته باشد.)
اگر زمان ارتکاب جرم مجنون باشد فاقد مسئولیت کیفری است، و طبق ماده ۱۴۹ قانون مجازات اسلامی مسئولیت کیفری ندارد و باعث صدور قرار موقوفی تعقیب خواهد شد.
👈چرا که در تمامی مصادیق عوامل رافع مسئولیت کیفری از جمله جنون در حال ارتکاب، قرار موقوفی تعقیب صادر می شود.
🔺 نکته: در این حالت دیه حق مجنی علیه است، و جنون یا سلامت عقل مرتکب در تحقق آن تاثیر ندارد. پرونده به دستور دادستان به دادگاه برای تعیین تکلیف دیه ارجاع خواهد شد.
🟣سومین موانع تعقیب اناطه
🔹اناطه از ریشه منوط بودن می آید، هر زمان رسیدگی به جرم کیفری منوط به اثبات امری باشد که در صلاحیت دادگاه کیفری نباشد، در صلاحیت دادگاه حقوقی باشد ،دادگاه کیفری مکلف است که قرار اناطه صادر کند و پرونده از مرجع کیفری (دادگاه صالح) به دادگاه حقوقی ارجاع داده خواهد شد و تا صدور رای قطعی از آن مرجع صالح رسیدگی امر کیفری موقتاً متوقف می شود، و پرونده موقتاً بایگانی خواهد شد.
در این صورت قرار اناطه الزامی است.
🔸اناطه یک تصمیم قضایی به شمار می رود که هرجا مرجع کیفری اعم از دادسرا یا دادگاه زمان رسیدگی به یک دعوای کیفری ، به موضوعی برخورد کند که رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه حقوقی باشد، مکلف است که با تعیین ذینفع و صدور قرار اناطه تعقیب و صدور کیفری را تا زمان صدور رای قطعی از مرجع صالح معلق کند، و پرونده موقتاً بایگانی شود.
📖ماده ۲۱ قانون آیین دادرسی کیفری
یادگرفتی لایک کن 👍❤️
🔶 سکوت شاکی در جرایم قابل گذشت
🔹در جرایم قابل گذشت، بارها بیان شد، که ما منتظر شکایت شاکی هستیم.
اگر جرم قابل گذشت باشد تعقیب شروع نمیشود و این یک مانع بر سر تعقیب است.
📖طبق ماده ۱۲ قانون آیین دادرسی کیفری و ماده ۱۰۰ قانون مجازات اسلامی: جرم قابل گذشت یک جرمی است که شروع به تعقیب در آن منوط به شکایت شاکی است، سکوت شاکی در این دسته از جرایم مانع تعقیب جرایم خواهد بود.
🔵دومین موانع تعقیب
🔶 جنون
🔹جنون به طور کلی حالت روان پریشی یا اختلال روانی است، که باعث فقدان قوه تمیز شود.
📖طبق ماده ۱۴۹ قانون مجازات اسلامی :
هر ختلال روانی جنون نیست، و آن اختلال روانی جنون محسوب میشود که باعث فقدان اراده و تمیز شود.
🟢جنون ممکن است در زمانهای مختلفی محقق شود:
🔹 ۱- جنون قبل از ارتکاب جرم:
یعنی فرد قبل از ارتکاب جرم مجنون بوده، اما در زمان ارتکاب مجنون نبوده است.
در این حالت این جنون هیچ تاثیری در مسئولیت کیفری و مجازات و کیفر نخواهد داشت.
🔻ممکن است به دلیل وضعیت و سابقه مرتکب از کیفیات مخففه محسوب شود و به جرم فرد مجنون رسیدگی خواهد شد.
🔸 ۲- جنون حین ارتکاب جرم یعنی طرف حین ارتکاب جرم مجنون بوده است. (شخص در حین ارتکاب جرم باید عاقل بالغ و مختار باشد تا مسئولیت کیفری داشته باشد.)
اگر زمان ارتکاب جرم مجنون باشد فاقد مسئولیت کیفری است، و طبق ماده ۱۴۹ قانون مجازات اسلامی مسئولیت کیفری ندارد و باعث صدور قرار موقوفی تعقیب خواهد شد.
👈چرا که در تمامی مصادیق عوامل رافع مسئولیت کیفری از جمله جنون در حال ارتکاب، قرار موقوفی تعقیب صادر می شود.
🔺 نکته: در این حالت دیه حق مجنی علیه است، و جنون یا سلامت عقل مرتکب در تحقق آن تاثیر ندارد. پرونده به دستور دادستان به دادگاه برای تعیین تکلیف دیه ارجاع خواهد شد.
🟣سومین موانع تعقیب اناطه
🔹اناطه از ریشه منوط بودن می آید، هر زمان رسیدگی به جرم کیفری منوط به اثبات امری باشد که در صلاحیت دادگاه کیفری نباشد، در صلاحیت دادگاه حقوقی باشد ،دادگاه کیفری مکلف است که قرار اناطه صادر کند و پرونده از مرجع کیفری (دادگاه صالح) به دادگاه حقوقی ارجاع داده خواهد شد و تا صدور رای قطعی از آن مرجع صالح رسیدگی امر کیفری موقتاً متوقف می شود، و پرونده موقتاً بایگانی خواهد شد.
در این صورت قرار اناطه الزامی است.
🔸اناطه یک تصمیم قضایی به شمار می رود که هرجا مرجع کیفری اعم از دادسرا یا دادگاه زمان رسیدگی به یک دعوای کیفری ، به موضوعی برخورد کند که رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه حقوقی باشد، مکلف است که با تعیین ذینفع و صدور قرار اناطه تعقیب و صدور کیفری را تا زمان صدور رای قطعی از مرجع صالح معلق کند، و پرونده موقتاً بایگانی شود.
📖ماده ۲۱ قانون آیین دادرسی کیفری
یادگرفتی لایک کن 👍❤️
👍23❤8🥰2
🟢موانع موقتی تعقیب: گاهی اوقات موانع مذکور به طور موقت تعقیب را متوقف میسازند، مانند اناطه، مصونیت و جنون.
🟣خب بیا اناطه را با هم یاد بگیریم :
توقف رسیدگی در دادگاه کیفری و اظهارنظر دادگاه حقوقی بر ثبوت امر دیگر را اناطه میگویند.
🔹 در اناطه صلاحیت دادگاه حقوقی موضوعیت ندارد بلکه «عدم صلاحیت مرجع کیفری» برای رسیدگی به آن مهم است.
🔺 اناطه زمانی صورت میگیرد که اثبات امر کیفری وابسته به امورحقوقی باشد و آن امور توأم با شک و تردید باشد.
🔹با صدور قرار اناطه، شخص ذینفع به مرجع حقوقی فرستاده میشود تا دادخواست حقوقی خود را ثبت کند، در صورتی که امر حقوقی پیگیری نکند، مقام قضایی دادگاه کیفری به رسیدگی ادامه میدهد و تصمیم مقتضی اتخاذ میکند.
🔹مادۀ ٢١ ق.آ.د.ک برای ذینفع یک ماه از تاریخ ابلاغ قرار اناطه را تعیین نموده است که محاسبۀ آن با قانون آیین دادرسی مدنی است.
🔺در صورتی که شخص ذینفع عذر موجه داشته باشد این مدت نقض میشود.
🔹 جهات عذر موجه، مصادیق ششگانۀ مندرج در مادۀ ١٧٨ ق.آ.د.ک میباشد.
🔺اگر رسیدگی به موضوع مذکور در صلاحیت مراجع غیرقضایی نظیر شورای حل اختلاف یا کمیسیونهای ویژه هم باشد بازمورد از موارد صدور قرار اناطه خواهد بود.
🔹با صدور قرار اناطه پرونده به صورت موقت بایگانی میشود و تعقیب تا صدور رأی حقوقی به صورت معلق متوقف میشود.
🔺این توقیف تا زمان صدور رأی حقوقی جریان دارد و به هیچ وجه مرور زمان را حاصل نمیکند، به عبارتی مرور زمان معلق است.
🔹اناطه از سوی مقامات قضایی: به ٣ حالت ذیل صادر میشود:
🔻١ .در صورت صدور قرار اناطه از جانب دادیار: نظر دادستان جاری است.
🔹٢ .در صورت صدور قرار اناطه از جانب بازپرس: نظر دادستان اخذ میشود؛ دادستان یا موافق و یا مخالف قرار اناطه از جانب بازپرس میباشد که در این مورد حل اختلاف با دادگاه صالح است.
🔻٣ .در صورت صدور قرار اناطه از جانب دادرس دادگاه: دادرس دادگاه در صدور قرار اناطه مستقل است.
🔸اعتراض به اناطه:در صورت صدور قرار اناطه لازم است که جهت اعتراض آن نیز لحاظ شود.
▪️برای اعتراض به قرار اناطه باید توجه داشت که:
🔻١ .در صورت صدور قرار اناطه در دادسرا: ظرف مدت ١٠ روز قابلاعتراض در دادگاه صالح است. مگر اینکه دادگاه صالح، دادگاه کیفری یک یا انقلاب باشد و این دادگاه در حوزه قضایی دادسرا تشکیل نشده باشد که در این صورت دادگاه کیفری دو محل صالح به رسیدگی اعتراض است. «م ٢٧٠ ق.آ.د.ک»
🔹٢ .در صورت صدور قرار اناطه در دادگاه بدوی: با توجه به مجازات قانونی عمل، ظرف مدت ٢٠ روز قابلاعتراض در دادگاه تجدیدنظر یا دیوان عالی کشور خواهد بود. «م ٤٢٧ ق.آ.د.ک»
🔻٣ .در صورت صدور قرار اناطه در دادگاه تجدیدنظر: قرار اناطه قطعی است.
🔹اموال منقول از شمول قرار اناطه مستثنا هستند
اگر یادگرفتی لایک کن ❤️👍
🟣خب بیا اناطه را با هم یاد بگیریم :
توقف رسیدگی در دادگاه کیفری و اظهارنظر دادگاه حقوقی بر ثبوت امر دیگر را اناطه میگویند.
🔹 در اناطه صلاحیت دادگاه حقوقی موضوعیت ندارد بلکه «عدم صلاحیت مرجع کیفری» برای رسیدگی به آن مهم است.
🔺 اناطه زمانی صورت میگیرد که اثبات امر کیفری وابسته به امورحقوقی باشد و آن امور توأم با شک و تردید باشد.
🔹با صدور قرار اناطه، شخص ذینفع به مرجع حقوقی فرستاده میشود تا دادخواست حقوقی خود را ثبت کند، در صورتی که امر حقوقی پیگیری نکند، مقام قضایی دادگاه کیفری به رسیدگی ادامه میدهد و تصمیم مقتضی اتخاذ میکند.
🔹مادۀ ٢١ ق.آ.د.ک برای ذینفع یک ماه از تاریخ ابلاغ قرار اناطه را تعیین نموده است که محاسبۀ آن با قانون آیین دادرسی مدنی است.
🔺در صورتی که شخص ذینفع عذر موجه داشته باشد این مدت نقض میشود.
🔹 جهات عذر موجه، مصادیق ششگانۀ مندرج در مادۀ ١٧٨ ق.آ.د.ک میباشد.
🔺اگر رسیدگی به موضوع مذکور در صلاحیت مراجع غیرقضایی نظیر شورای حل اختلاف یا کمیسیونهای ویژه هم باشد بازمورد از موارد صدور قرار اناطه خواهد بود.
🔹با صدور قرار اناطه پرونده به صورت موقت بایگانی میشود و تعقیب تا صدور رأی حقوقی به صورت معلق متوقف میشود.
🔺این توقیف تا زمان صدور رأی حقوقی جریان دارد و به هیچ وجه مرور زمان را حاصل نمیکند، به عبارتی مرور زمان معلق است.
🔹اناطه از سوی مقامات قضایی: به ٣ حالت ذیل صادر میشود:
🔻١ .در صورت صدور قرار اناطه از جانب دادیار: نظر دادستان جاری است.
🔹٢ .در صورت صدور قرار اناطه از جانب بازپرس: نظر دادستان اخذ میشود؛ دادستان یا موافق و یا مخالف قرار اناطه از جانب بازپرس میباشد که در این مورد حل اختلاف با دادگاه صالح است.
🔻٣ .در صورت صدور قرار اناطه از جانب دادرس دادگاه: دادرس دادگاه در صدور قرار اناطه مستقل است.
🔸اعتراض به اناطه:در صورت صدور قرار اناطه لازم است که جهت اعتراض آن نیز لحاظ شود.
▪️برای اعتراض به قرار اناطه باید توجه داشت که:
🔻١ .در صورت صدور قرار اناطه در دادسرا: ظرف مدت ١٠ روز قابلاعتراض در دادگاه صالح است. مگر اینکه دادگاه صالح، دادگاه کیفری یک یا انقلاب باشد و این دادگاه در حوزه قضایی دادسرا تشکیل نشده باشد که در این صورت دادگاه کیفری دو محل صالح به رسیدگی اعتراض است. «م ٢٧٠ ق.آ.د.ک»
🔹٢ .در صورت صدور قرار اناطه در دادگاه بدوی: با توجه به مجازات قانونی عمل، ظرف مدت ٢٠ روز قابلاعتراض در دادگاه تجدیدنظر یا دیوان عالی کشور خواهد بود. «م ٤٢٧ ق.آ.د.ک»
🔻٣ .در صورت صدور قرار اناطه در دادگاه تجدیدنظر: قرار اناطه قطعی است.
🔹اموال منقول از شمول قرار اناطه مستثنا هستند
اگر یادگرفتی لایک کن ❤️👍
👍29❤16🔥1
اگر تصریح شده باشد که وکالت بعد از فوت وکیل به وراث او برسد کدام عنوان بر این تصمیم صدق میکند؟
Anonymous Quiz
10%
وکالت غیراذنی
35%
وصایت
13%
وراثت وکالت به عنوان یکحق مالی
42%
وکالت جدید
🤔22👍17😭5❤4🔥2
کدام یک از وکالت های زیر نافذ است؟
Anonymous Quiz
48%
۱) وکالت صغیر ممیز از غیر رشید، برای قبولی هبه
11%
۲) وکالت صغیر غیر ممیز از صغیر ممیز، برای قبولی هبه
12%
۲) وکالت صغیر غیر ممیز از صغیر ممیز، برای قبولی هبه
29%
۴) وکالت رشید از غیر رشید، جهت صلح مال
🤔12❤5👍4🔥1
نکته و تست حقوقی
اگر تصریح شده باشد که وکالت بعد از فوت وکیل به وراث او برسد کدام عنوان بر این تصمیم صدق میکند؟
بچه ها چرا توجه نمی کنید
وکالت جایز اذنی
که با فوت از بین میره
واگر تصریح شده وکالت برسه به فرزند اون آقا این یک عقد وکالت جدید که بسته میشه
ناامیدم کردید با زدن استیکر تفکر🤦♀
وکالت جایز اذنی
که با فوت از بین میره
واگر تصریح شده وکالت برسه به فرزند اون آقا این یک عقد وکالت جدید که بسته میشه
ناامیدم کردید با زدن استیکر تفکر🤦♀
👍14👏9🤔7💔5❤4🔥1
در صورتی که وکالتی که موکل به وکیل میدهد مطلق باشد:
Anonymous Quiz
50%
۱ ) اختیارات وکیل محدود به اداره اموال موکل است.
8%
۲ ) وکیل میتواند هر قراردادی را از سوی موکل منعقد کند.
14%
۳) وکیل میتواند تنها وکالت در دعاوی را از سوی موکل انجام دهد.
28%
۴ ) وکیل اختیار اداره اموال موکل و انعقاد هر گونه قراردادی را از سوی موکل دارد .
🔥9👍8💔6❤2
وکیلی با داشتن حق توکیل وکالت را به وکیل دوم تفویض نمود و در این راستا قرار داد حق الوکاله با وکیل دوم منعقد نمود -پرداخت حق الوکاله وکیل دوم به عهده:
Anonymous Quiz
33%
۱) وکیل اول است
18%
۲ )وکیل اول نیز میباشد مشروط بر انکه با انعقاد وکالت دوم وکالت اول باقی بماند
13%
۳)موکل اصلی و وکیل اول است
36%
۴ )موکل اصلی است
👍20🤔8❤5🔥2
✅نکات آزمونی و مهم وکالت
🔹وکالت عقدي است كه به موجب آن يكي از طرفين، طرف ديگر را براي انجام امري نايب خود مينمايد.
🔸وكالت عقدي جايز است و به موت و حجر هر يك از طرفين باطل ميشود و اگر طرفين بنحوي حق فسخ خود را ساقط نكرده باشند به فسخ هر يك از طرفين نيز زايل ميشود.
🔹وكالت عقدي مسامحي است لذا نيازي به علم تفضيلي به مورد وكالت وجود ندارد.
🔸در صورتي كه وكالت مطلق باشد فقط به اداره كردن اموال موكل خواهد بود
🔹وكالت در امور حقوقي بايد در اموري داده شود كه خود موكل بتواند آن را بجا آورد، و او وكيل هم بايد
كسي باشد كه براي انجام آن امراهليت داشته باشد لذا نميتوان به صغير مميز و سفيه براي انجام معاملاتي كه از آن ممنوعند وكالت داد.
🔸برخي اعتقاد دارند كه اذن در فروش اذن در قبض ثمن هم هست زيرا از لزوم عرفي آن محسوب ميشود. لكن اگر انصراف عرفي نداشته باشيم در اين صورت اگر وكيل بدون اخذ ثمن بنمايد يا مبيع را تسليم نمايد ضامن است.
🔹وكيل بايد در حدود اختيارات خود و به مصلحت موكل عمل كند پس وكيل بايد در حدود اختيارات خود مصلحت موكل را رعايت كند ولي اگر خارج از حدود خود عمل نمايد ولي در جهت مصالح موكل باشد باز غير نافذ
است مگر شرايط ماده 306 ق. م محقق باشد.
🔸اگر دو نفر وكيل باشند اصل بر اجتماع است لذا اگر يكي از آن دو فوت نمايد، وكالت ديگري هم منحل
مي شود
🔹امر به شي امر به لوازم آن است
🔸موارد انحلال وكالت عبارتند از:
1.عزل وكيل توسط موكل
2.استعفاي وكيل
3.به موت و جنون وكيل يا موكل
4.به سفه در مواردي كه اهليت لازم است
🔹اگر سقوط حق عزل يا استعفاي وكيل ضمن عقد جايز هم شرط شود اين حق ساقط ميشود (حتي اگر
ضمن خود عقد وكالت هم باشد) زيرا ميتوان آن را قرار دادي تحت قلمرو ماده 10 ق. م دانست.
🔸تمامي اموري كه وكيل قبل از رسيدن خبر عزل به او در حدود وكالت خود بنمايد نسبت به موكل نافذ
است (م 680)كه اين ماده نظر كساني را توجيه ميكند كه قائلند وكالت عقد نيست
یادگرفتی لایک کن❤️👍
🔹وکالت عقدي است كه به موجب آن يكي از طرفين، طرف ديگر را براي انجام امري نايب خود مينمايد.
🔸وكالت عقدي جايز است و به موت و حجر هر يك از طرفين باطل ميشود و اگر طرفين بنحوي حق فسخ خود را ساقط نكرده باشند به فسخ هر يك از طرفين نيز زايل ميشود.
🔹وكالت عقدي مسامحي است لذا نيازي به علم تفضيلي به مورد وكالت وجود ندارد.
🔸در صورتي كه وكالت مطلق باشد فقط به اداره كردن اموال موكل خواهد بود
🔹وكالت در امور حقوقي بايد در اموري داده شود كه خود موكل بتواند آن را بجا آورد، و او وكيل هم بايد
كسي باشد كه براي انجام آن امراهليت داشته باشد لذا نميتوان به صغير مميز و سفيه براي انجام معاملاتي كه از آن ممنوعند وكالت داد.
🔸برخي اعتقاد دارند كه اذن در فروش اذن در قبض ثمن هم هست زيرا از لزوم عرفي آن محسوب ميشود. لكن اگر انصراف عرفي نداشته باشيم در اين صورت اگر وكيل بدون اخذ ثمن بنمايد يا مبيع را تسليم نمايد ضامن است.
🔹وكيل بايد در حدود اختيارات خود و به مصلحت موكل عمل كند پس وكيل بايد در حدود اختيارات خود مصلحت موكل را رعايت كند ولي اگر خارج از حدود خود عمل نمايد ولي در جهت مصالح موكل باشد باز غير نافذ
است مگر شرايط ماده 306 ق. م محقق باشد.
🔸اگر دو نفر وكيل باشند اصل بر اجتماع است لذا اگر يكي از آن دو فوت نمايد، وكالت ديگري هم منحل
مي شود
🔹امر به شي امر به لوازم آن است
🔸موارد انحلال وكالت عبارتند از:
1.عزل وكيل توسط موكل
2.استعفاي وكيل
3.به موت و جنون وكيل يا موكل
4.به سفه در مواردي كه اهليت لازم است
🔹اگر سقوط حق عزل يا استعفاي وكيل ضمن عقد جايز هم شرط شود اين حق ساقط ميشود (حتي اگر
ضمن خود عقد وكالت هم باشد) زيرا ميتوان آن را قرار دادي تحت قلمرو ماده 10 ق. م دانست.
🔸تمامي اموري كه وكيل قبل از رسيدن خبر عزل به او در حدود وكالت خود بنمايد نسبت به موكل نافذ
است (م 680)كه اين ماده نظر كساني را توجيه ميكند كه قائلند وكالت عقد نيست
یادگرفتی لایک کن❤️👍
👍36❤15👏2🎉2
🟦نکات آزمونی مسئولین سفته در قانون تجارت با من به این شکل یاد بگیر🔻🔻
🟢مسئولیت صادركننده سفته: صادرکننده مسئول نهایی سند است و در هر صورت مسئولیت پرداخت دارد و حتی اگر دارنده به وظایف قانونی خود عمل نکرده باشد مادام که مرور زمان دعاوی اسناد تجاری حاصل نشده باشد دارنده ی سفت میتواند علی صادرکننده طرف دعوی نماید.
🟡مسئولیت ظهر نویس: ظهرنویس سفته دارای مسئولیت پرداخت است.یعنی چنانچه صادر کننده در سر رسید وجه را نپردازد، دارنده پس از اعتراض عدم تأدیه میتواند در اعمال ماده 249 اقامه ی دعوی کند مشروط بر اینک به وظایف قانونی خود عمل کرده باشد.
🟠مسئولیت ضامن : اگر مضمون عنه ضامن، صادر کننده سفت باشد، همچنانکه برای مراجعه به این مسئول رعایت مواعد شرط نیست برای مراجعه به ضامن آن نیز رعایت مواعد شرط نیست.
🔴چنانچه مضمون عنه ضامن، ظهرنویس باشد برای مراجعه به ظهرنویس رعایت مواعد شرط است.پس برای مراجعه به ضامن او نیز رعایت مواعد شرط است.
🟣اگر شخص ثالثی ظهر سفته را بدون هیچ قیدی امضاء نماید این امر ظهور در ضمانت دارد.
🔵وظایف دارنده ی سفته:
🔻1.اعتراض عدم تادیه ظرف۱۰روز مطابق م ۲۸۰ و در مورد سفت های عند المطالبه با توجه به مواد ۲۷۴ و ۳۰۹ اقدام مقتضی ظرف یک سال از تاریخ صدور سفته
🔻2.اقامه ی دعوی ظرف یک یا دو سال از تاریخ اعتراض عدم تأدیه
🔻مطالبه ی وجه سفته عندالمطالبه باید از طریق اظهارنامه به متعهد ابلاغ شود و زمان محاسبه ی واخواست از تاریخ ابلاغ اظهارنامه به مدیون محاسبه میشود.
🟡دارنده ی کاهل: دارندهای ک مواد ۲۷۴ و ۲۸۶ ق.ت را رعایت نمیکند یعنی سفته ای را که دارد در مواعد مقرر برای پرداخت به محال علیه ارائه نمیدهد و یا در موعد مقرر اقامه دعوی نمیکند که در این موارد حق مراجعه به ظهرنویس ها وضامن را ندارد.
اگر یادگرفتی لایک کن 👍❤️
🟢مسئولیت صادركننده سفته: صادرکننده مسئول نهایی سند است و در هر صورت مسئولیت پرداخت دارد و حتی اگر دارنده به وظایف قانونی خود عمل نکرده باشد مادام که مرور زمان دعاوی اسناد تجاری حاصل نشده باشد دارنده ی سفت میتواند علی صادرکننده طرف دعوی نماید.
🟡مسئولیت ظهر نویس: ظهرنویس سفته دارای مسئولیت پرداخت است.یعنی چنانچه صادر کننده در سر رسید وجه را نپردازد، دارنده پس از اعتراض عدم تأدیه میتواند در اعمال ماده 249 اقامه ی دعوی کند مشروط بر اینک به وظایف قانونی خود عمل کرده باشد.
🟠مسئولیت ضامن : اگر مضمون عنه ضامن، صادر کننده سفت باشد، همچنانکه برای مراجعه به این مسئول رعایت مواعد شرط نیست برای مراجعه به ضامن آن نیز رعایت مواعد شرط نیست.
🔴چنانچه مضمون عنه ضامن، ظهرنویس باشد برای مراجعه به ظهرنویس رعایت مواعد شرط است.پس برای مراجعه به ضامن او نیز رعایت مواعد شرط است.
🟣اگر شخص ثالثی ظهر سفته را بدون هیچ قیدی امضاء نماید این امر ظهور در ضمانت دارد.
🔵وظایف دارنده ی سفته:
🔻1.اعتراض عدم تادیه ظرف۱۰روز مطابق م ۲۸۰ و در مورد سفت های عند المطالبه با توجه به مواد ۲۷۴ و ۳۰۹ اقدام مقتضی ظرف یک سال از تاریخ صدور سفته
🔻2.اقامه ی دعوی ظرف یک یا دو سال از تاریخ اعتراض عدم تأدیه
🔻مطالبه ی وجه سفته عندالمطالبه باید از طریق اظهارنامه به متعهد ابلاغ شود و زمان محاسبه ی واخواست از تاریخ ابلاغ اظهارنامه به مدیون محاسبه میشود.
🟡دارنده ی کاهل: دارندهای ک مواد ۲۷۴ و ۲۸۶ ق.ت را رعایت نمیکند یعنی سفته ای را که دارد در مواعد مقرر برای پرداخت به محال علیه ارائه نمیدهد و یا در موعد مقرر اقامه دعوی نمیکند که در این موارد حق مراجعه به ظهرنویس ها وضامن را ندارد.
اگر یادگرفتی لایک کن 👍❤️
👍24❤9
تقدیم دادخواست تجدیدنظر خارج از موعد قانونی موجب کدامیک است؟
Anonymous Quiz
20%
1 )صدور قرار رد دادخواست تجدیدنظر توسط دادگاه بدوی و تأیید رأی بدوی توسط دادگاه تجدیدنظر
17%
2 )صدور قرار رد دادخواست تجدیدنظر و تأیید رأی بدوی توسط دادگاه تجدیدنظر
41%
3 )صدور قرار رد دادخواست تجدیدنظر توسط دادگاه بدوی و ابقای رأی بدوی
22%
4 )صدور قرار رد دادخواست تجدیدنظر توسط دادگاه تجدیدنظر و ابقای رأی بدوی
👍12🤔7😭1
اگر مبلغ سفته، یک بار به یورو و یک بار به لیر نوشته شده باشد و نتوانیم از شواهد و قراین بفهمیم که کدام مدنظر طرفین بوده، درصورتی که هر دو به حروف باشد، کدام یک مالک عمل است ؟
Anonymous Quiz
7%
الف.صادر کننده سفته مخیر است که هرکدام را بخواهد، بپردازد
55%
ب. مبلغی که ارزش آن کمتر است
18%
ج. مبلغی که ابتدا درج شده است
19%
د.دارنده سفته مخیر است که هر کدام را بخواهد، مطالبه کند.
👍12❤3
🟨نکات مهم آیین دادرسی کیفری مکالمات تلفنی اشخاص و مقامات
ارتباطات مخابراتي اَعَم از مكالمات تلفني ميباشند؛ به بيان ديگر، مکالمات تلفني اَخَص از ارتباطات مخابراتي ميباشند.
رماندار غيرمرکز استان ⇐ از مقامات و اشخاص مذكور در ماده 307 نميباشد تا كنترل مكالمات تلفني اين مقام منوط باشد به تأييد رئيس قوه قضائيه و مشمول استثناي 3 نكته ذيل نميباشد؛ لذا كنترل مكالمات تلفني اين مقام مشمول استثناي ۲ نكته ذيل ميباشد. ⇐ كنترل مكالمه تلفني فرماندار غيرمركز استان
فرماندار مرکز استان ⇐ از مقامات و اشخاص مندرج در ماده 307 ميباشد و مشمول استثناي 3 نكته ذيل ميباشد.
ماده ۱۵۰ ق.آ.د.ک بيانگر اين مطلب است كه : كنترل كلیه ارتباطات مخابراتي افراد اصولاً ممنوع است، مگر 3 استثنا:
کنترل کليه ارتباطات مخابراتي افراد در مواردي كه به امنيت داخلي و خارجي كشور مربوط باشد و لازم تشخيص داده شود.
در اينصورت با موافقت رئيس كل دادگستري استان و با تعيين مدت و دفعات كنترل، اقدام ميشود.
کنترل کليه ارتباطات مخابراتي افراد ⇐براي كشف جرايم موضوع بندهاي(الف)،(ب)،(پ) و(ت) ماده(۳۰۲ )اين قانون لازم تشخيص
داده شود. در اينصورت با موافقت رئيس كل دادگستري استان و با تعيين مدت و دفعات كنترل، اقدام ميشود.
کنترل مکالمات تلفني اشخاص و مقامات موضور ماده(307) ⇐اين قانون منوط به تأييد رئيس قوه قضاييه است و اين اختيار قابل تفويض به سايرين نميباشد.
یادگرفتی لایک کن ❤️👍
ارتباطات مخابراتي اَعَم از مكالمات تلفني ميباشند؛ به بيان ديگر، مکالمات تلفني اَخَص از ارتباطات مخابراتي ميباشند.
رماندار غيرمرکز استان ⇐ از مقامات و اشخاص مذكور در ماده 307 نميباشد تا كنترل مكالمات تلفني اين مقام منوط باشد به تأييد رئيس قوه قضائيه و مشمول استثناي 3 نكته ذيل نميباشد؛ لذا كنترل مكالمات تلفني اين مقام مشمول استثناي ۲ نكته ذيل ميباشد. ⇐ كنترل مكالمه تلفني فرماندار غيرمركز استان
فرماندار مرکز استان ⇐ از مقامات و اشخاص مندرج در ماده 307 ميباشد و مشمول استثناي 3 نكته ذيل ميباشد.
ماده ۱۵۰ ق.آ.د.ک بيانگر اين مطلب است كه : كنترل كلیه ارتباطات مخابراتي افراد اصولاً ممنوع است، مگر 3 استثنا:
کنترل کليه ارتباطات مخابراتي افراد در مواردي كه به امنيت داخلي و خارجي كشور مربوط باشد و لازم تشخيص داده شود.
در اينصورت با موافقت رئيس كل دادگستري استان و با تعيين مدت و دفعات كنترل، اقدام ميشود.
کنترل کليه ارتباطات مخابراتي افراد ⇐براي كشف جرايم موضوع بندهاي(الف)،(ب)،(پ) و(ت) ماده(۳۰۲ )اين قانون لازم تشخيص
داده شود. در اينصورت با موافقت رئيس كل دادگستري استان و با تعيين مدت و دفعات كنترل، اقدام ميشود.
کنترل مکالمات تلفني اشخاص و مقامات موضور ماده(307) ⇐اين قانون منوط به تأييد رئيس قوه قضاييه است و اين اختيار قابل تفويض به سايرين نميباشد.
یادگرفتی لایک کن ❤️👍
👍18❤6🥰2
🟪 نایبرییس کانون وکلای آذربایجان شرقی در واکنش به نامه منتشر شده خطاب به سنجش: اخلالی در روند برگزاری آزمون وکالت ۱۴۰۳ ایجاد نمیشودو طبق زمان قبلی برگزار میشود
در این نامه معاون حقوقی قوه قضاییه خطاب به سرپرست سازمان ملی سنجش امده:
«وظیفه برگزاری آزمون کانونهای وکلای دادگستری فقط خود کانونها بوده و بر این اساس اصولاً (اتحادیه کانونهای وکلای دادگستری با عنوان متداول اسکودا) واجد هیچگونه اختیاری در این زمینه نمیباشد.
لذا مقتضی است دستور فرمایید از انعقاد هرگونه قرارداد و ارتباط رسمی با این اتحادیه اجتناب شده و خود کانونها طرف قرارداد قرار گیرند.»
در این نامه معاون حقوقی قوه قضاییه خطاب به سرپرست سازمان ملی سنجش امده:
«وظیفه برگزاری آزمون کانونهای وکلای دادگستری فقط خود کانونها بوده و بر این اساس اصولاً (اتحادیه کانونهای وکلای دادگستری با عنوان متداول اسکودا) واجد هیچگونه اختیاری در این زمینه نمیباشد.
لذا مقتضی است دستور فرمایید از انعقاد هرگونه قرارداد و ارتباط رسمی با این اتحادیه اجتناب شده و خود کانونها طرف قرارداد قرار گیرند.»
👍3🤔2💔2
.اگر دادگاه تجدیدنظر نسبت به ملکی که در یکی از شهرستانهای آن استان واقع شده قرار تحقیق محلی صادر کند تکلیف اجرای آن چیست؟
Anonymous Quiz
12%
1 )قضات دادگاه تجدیدنظر باید آن قرار را اجرا نمایند.
30%
2 )به دادگاه بدوی محل اجرای قرار نیابت میدهند.
39%
3 )انجام قرار را از دادگاه بدوی محل اجرای قرار میخواهند.
19%
4 )انجام قرار را از دادگاه بدوی محل اجرای قرار یا ضابطین قضایی میخواهند.
❤9👍2
جابه جایی و تغییر محل خدمت دادستان های عمومی به پیشنهاد چه کسی و نیازمند کسب نظر موافق کدام مقام است؟
Anonymous Quiz
19%
1 )رییس کل دادگستری استان- دادستان کل کشور
38%
2 )دادستان کل کشور- رئیس قوه قضاییه
30%
3 )رییس کل دادگستری استان- رییس قوه قضائیه
14%
4 )دادستان کل کشور - رییس کل دادگستری استان
👍11🤔6❤4🥰2👏2💔1