Telegram Web Link
اعتراض ثالث :

◆ 1 .حکمی = نسبت به راي قطعی است . 
2 .اجرائی = نسبت به مال است و فقط مال توقیف می شود .

◆ اعتراض ثالث حکمی منوط به صدور راي قطعی است ولی اعتراض ثالث اجرایی اعم ازاین که راي صادر بشود یا نشود فقط مربوط به مال است .

◆ احکام امور حسبی و تصمیمات قابل اعتراض ثالث هستند .

◆ تامین خواسته و دستور موقت قابل اعتراض ثالث هستند .

◆ در یک پرونده حقوقی دادگاه نمی تواند به اعتراض ثالث نسبت به راي کیفري رسیدگی کند .

◆ راي اداره ثبت ، حکم اداره ثبت در رابطه با افراز ، راي دیوان قابل اعتراض ثالث نیست

◆ اگر شخصی در مرحله بدوي دخالت دارد اما در مرحله تجدید نظر دخالتی نداشته باشدحق اعتراض ثالث را دارد .

◆ ورشکسته حق اعتراض ثالث را ندارد نسبت به حکمی که علیه مدیر تصفیه صادر می شود

در مرحله اعتراض ثالث صرفاً رای معترض‌عنه نقض یا تایید می‌شود و صدور حکم غیابی در مرحله اعتراض ثالث و فرجام منتفی است.

#آیین_دادرسی_مدنی
#شمس
تصرف مادیِ یکی از شرکا بدونِ اذنِ سایر شرکا در مال مشاع چه نامیده میشود؟
Anonymous Quiz
43%
غصب
29%
فضولی
17%
استیفا
10%
دارا شدن بلاجهت
اگر غاصبین خانه ای که به موجب سکنی یا عمری با رقبی به سینا سپرده شده است ، غصب کند ، ضامن اجرت المثل و منافع مستوفات و غیر مستوفات را باید به چه کسی پرداخت کند؟
Anonymous Quiz
40%
مالک خانه
60%
شخص منتفع(سینا)
کدام یک از موارد زیر مصداق عمل حقوقی نیست؟
Anonymous Quiz
5%
عقد
55%
غصب مال غیر
10%
ایقاع
30%
گزینه‌دو سه
غصب
🔻تعریف غصب دارای سه رکن است:
استیلاء بر حق غیر و به نحو عدوان؛ مانند سرقت.

استيلا:
🔸استیلاء یعنی سلطه یافتن و تصرف کردن غاصب باید مالی را تصرف کند تا غصب واقع بشود. صرف ممانعت مشمول غصب نمیشود اما ضمان از باب تسبیب و اتلاف هم چنان باقی است. ماده ۳۰۹ ق.م

حق غير:
🔸طبق ماده ۳۰۸ ق.م گستره غصب خیلی وسیع است و فقط شامل اشیاء نمی شود و حقوق مالی رانیز در بر میگیرد؛ چون حق از مال گسترده تر است مانند حق انتفاع

به نحو عدوان:
🔸به نحو عدوان یعنی غاصب عالم بر بی حقی خود باشد پس اگر فرد به تصور این که جواز تصرف دارددر مال غیر تصرف کند غاصب نیست بلکه در حکم غاصب است.

🔻ماده ۳۰۸ غصب استیلای بر حق غیر است به نحو عدوان اثبات ید بر مال غیر بدون مجوز هم در حکم غصب است.


اثبات ید بر مال غیر
🔸شبه غصب یا در حکم غصب مربوط به جایی است که شروع استیلا به اذن مالک باشد ولی بدون مجوز و پس از قطع اذن انکار یا امتناع از رد ادامه یابد. مواد ۳۱۰ و ۶۳۱ و ۲۷۸ ق.م

🔸در مورد شبه غصب در حکم غصب ممتنع یا منکر از زمان امتناع یا انکار در حکم غاصب است.

نمونه های دیگری از در حکم غصب:
در جایی است که یک معامله فضولی منعقد میشود اگر خریدار اصیل جاهل باشد، ید او ضمانتی و درحکم غصب است. ماده ۳۲۵ ق.م
🔸مقبوض به عقد فاسد نیز در حکم غاصب است.
🔸ماده ۳۱۰ اگر کسی امین که مالی به عاریه یا به ودیعه و امثال آنها در دست اوست منکر گردد یا امتناع کند، از تاریخ انکار یا امتناع در حکم غاصب شبه غصب است.
این ماده مشمول بند دوم ماده ۳۰۸ ق.م. می باشد؛ در حکم غصب.

#مدنی
#دکترکاتوزیان_شهبازی_برادران
زنی که همسرش بیش از چهار سال بدون اطلاع او غایب شده و هیچ نشانی از او در دسترس نیست، چگونه می‌تواند از طریق قانونی درخواست طلاق دهد؟
Anonymous Quiz
15%
با استناد به ماده 1129 قانون مدنی و عدم پرداخت نفقه
52%
با مراجعه به دادگاه خانواده و استناد به ماده 1029 قانون مدنی
29%
تنها از طریق اثبات عسر و حرج و دریافت حکم از دادگاه
4%
با درخواست از شورای حل اختلاف برای جلب زوج
نکات آزمونی نفقه وطلاق

🔸نفقه زن تو ایام عده به عهده اقاربی هست که پرداخت نفقه به عهده ی اون هاست

🔹حق انتخاب مسکن متناسب با عرف و وضعیت زوجه با مرد هست مگه اینکه شوهر اختیار تعیین منزل بهش داده باشه یابودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف بدنی و مالی و جانی و ... باشه

🔸جنون مرد خواه در زمان عقد خواه بعد از عقد به زن حق فسخ میده ولی جنون زن فقط در زمان عقد حق فسخ میده

🔹 عیب زن زمانی باعث فسخه که حین انعقاد عقد موجود باشه و مرد هم ازش بی خبر باشه
🔸 خیارات فسخ نکاح فوری هستن
🔹 اگه برای یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده باشه و بعد از عقد معلوم بشه که طرف مذکور فاقد اون صفته برای طرف
مقابل موجب حق فسخه
🔸طلاق غیر مدخوله ، یائسه و خلع و مبارات بائن هستن
🔹 تو طلاق خلع فدیه میتونه از میزان مهریه بیشتر باشه ولی تو طلاق مبارزات این امکان وجود ندارد
🔸 طلاق یائسه و غیر مدخوله عده نداره
🔹 طلاق به حکم دادگاه ، طلاق بائن هست
🔸 شرایط صحت طلاق منجز ،باشه زن پاک باشه در مدت عادت ماهانه یا نفاس نباشه مگه اینکه حامله باشه ، غیرمدخوله باشه و یا عدم آگاهی مرد نسبت به زن وجود داشته باشه) و تو طهر مواقعه نباشه مگه اینکه یائسه یا حامله باشه

#مدنی
اگر به شخصی وکالت بلاعزل داده شود سپس موکل محجور شود و پس‌از مدتی از موکل رفع حجر شود تکلیف چیست؟
Anonymous Quiz
20%
در مدت حجر وکالت زائل شده و پس از رفع حجر وکالت ابقاء می شود
47%
پس از حدوث حجر وکالت کلا زائل می‌شود
25%
وکالت باقی میماند
8%
حاکم ضم امین میکند
آیا می توان از انجام کارهای وکیلی که وکالت بلاعزل دارد، جلوگیری نمود؟
Anonymous Quiz
16%
خیر
30%
بله
36%
در برخی موارد بله
18%
اگر وکالت باطل شود بله
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💥☑️چند نکته مهم در مورد وکالت بلاعزل :

نکته اول
وکالت بلاعزل اگرچه وکالت ساده نیست و جزء وکالت غیر قابل فسخ و پایدار به شمار می رود؛ ولی از لحاظ ماهیتی، عقدی جایز است و همانند وکالت ساده با فوت یا جنون طرفین منفسخ و ازبین می رود و دیگر ارزش عملی ندارد و باطل می شود و اگر این وکالت چندین بار هم تفویض شده باشد باز هم با این اسباب ازبین می رود.ولی اگر وکیل مالی را از موکل به موجب عقد بیع خریده باشد و از موکل(فروشنده) وکالت بلاعزل فروش گرفته باشد؛در این حال مثلا اگر موکل بمیرد هر چند وکالت بلاعزل باطل و ازبین می رود؛ولی به منزله اسقاط حق وکیل (یعنی خریدار) نیست و مالکیت آن پابرجا است؛ چرا که قبلا طبق عقد بیع مالک مال بوده است.و در این حال وراث موکل باید آن مال را به صورت رسمی به وکیل انتقال دهند. بنابراین لازم است که مردم بعد از گرفتن وکالت بلاعزل فروش در مورد املاک یا خودرو، در عرصه وقت اقدام به انتقال قطعی و رسمی در دفاتر اسناد رسمی بدون حضور موکل(فروشنده) اقدام کنند؛ چرا که با فوت مثلا موکل(فروشنده) دیگر آن وکالت ارزشی ندارد و باید وراث متوفی جهت انتقال و امضاء سند رسمی اقدام کنند که این فرآیند وقت گیر و دارای مشکلات عدیده ای می باشد.

نکته دوم
وکالت بلاعزل صرفا به منزله نمایندگی از طرف موکل به وکیل در انجام مورد وکالت دارد؛ و به منزله انتقال مورد وکالت نیست و هیچ کس نمی تواند با وکالت بلاعزل ادعای مالکیت کند مگر اینکه طبق عقودی مثل بیع یا صلح یا هبه به آن منتقل شده باشد. لذا افراد در خرید و فروش اموال خود باید حتما در قالب عقد بیع معامله انجام دهند و مالکیت خود را ایجاد نمایند؛ چرا که اگر کسی به صورت وکالتی معامله نماید بدون اینکه عقد بیع تنظیم کرده باشند؛و آنگاه مثلا موکل بمیرد در این صورت همان طور که گفته شد وکالت از بین می رود و ظاهرا دیگر وکیل با این وکالت نمی تواند اثبات مالکیت کند و اثبات مالکیت آن مشکل می شود مگر اینکه وکیل با دلایل و مستنداتی مالکیت خود را اثبات نماید.

نکته سوم
در مورد وکالت بلاعزل یک سوال به ذهن می آید و آن اینکه آیا موکل در وکالت بلاعزل می تواند خودش مورد وکالت را انجام دهد؛یعنی اگر مورد وکالت فروش یک باب خانه باشد؛ موکل با اینکه حق عزل وکیل را از خود سلب کرده، می تواند خود اقدام به فروش نماید یا نه؟در جواب باید گفت که وکالت بلاعزل با انجام مورد وکالت دو مقوله مجزا و جداگانه است و انجام مورد وکالت در وکالت بلاعزل توسط خود موکل منع قانونی ندارد و موکل می تواند همان کاری را که به دیگری وکالت داده خودش آن را انجام دهد و در این صورت عقد وکالت منفسخ می شود.اما باید توجه داشت اگر موکل ضمن عقد خارج لازم انجام مورد وکالت را از خود سلب و ساقط کرده باشد در این صورت موکل هم حق عزل وکیل را ساقط نموده و هم حق انجام مورد وکالت را نخواهد داشت.

همچنین اگر موکل مال منقول یا غیرمنقول خود را به وکیل در قالب عقد بیع فروخته باشد و آنگاه موکل به وکیل وکالت بلاعزل فروش داده باشد؛ در این صورت هم موکل حق انجام مورد وکالت را ندارد زیرا مالکیت از ید موکل خارج گردیده و انجام مورد وکالت توسط موکل به عنوان جرم و فروش مال غیر محسوب می شود.لذا شهروندان عزیز لازم است نسبت به اموال خود(اعم از ملک یا اتومبیل) یا اقدام به انتقال سند رسمی نمایند یا اگر به خاطر موانع و مشکلاتی نمی توانند انتقال رسمی دهند حتما قبل از تنظیم وکالت بلاعزل فروش، مبایع نامه (بیع عادی) تنظیم کنند و در فرصت مناسب توسط وکالت فروش بلاعزل بدون حضور موکل انتقال رسمی دهند.

همچنین به سران دفاتر اسناد رسمی هم پیشنهاد می شود که در تنظیم وکالت بلاعزل فروش ملک یا اتومبیل که قبلا توسط موکل فروخته شده، شرط «موکل ضمن عقد خارج لازم، انجام مورد وکالت را از خود سلب و ساقط نمود» را قید نمایند.

🔹نکته چهارم

با اینکه وکالت بلاعزل در بیشتر موارد اهداف طرفین قرارداد را تامین می کند و دارای پاره ای محاسن می باشد؛ ولی در برخی موارد دارای پیامدها و مشکلات اساسی می باشد و با امضاء یک وکالت نامه رسمی بلاعزل ناخواسته افراد تمام دارایی و اموال خود را ازدست می دهند و این به خاطر عدم علم کافی و اطلاع لازم از وکالت بلاعزل می باشد؛بنابراین به شهروندان محترم توصیه می شود در دادن وکالت بلاعزل به فرد یا افراد دقت لازم را داشته باشند که در آینده دچار مشکل نشوند.چرا که بعضی از افراد از طریق همین وکالت اقدام به کلاهبرداری می نمایند.

🔺لذا اولا وکالت بلاعزل در امور جزئی داده شود نه کلی ثانیا در وکالت بلاعزل مورد وکالت توسط طرفین با دقت مطالعه و ملاحظه گردد و همان موردی باشد که طرفین، مد نظر دارند؛تقریر شده باشد.ثالثا این نوع وکالت در موارد خاص مثلا در مورد مالی که به وکیل منتقل شده باشد؛اصولا داده شود.
2025/07/06 20:38:49
Back to Top
HTML Embed Code: