رای راجع به نفقه و مهریه........................
Anonymous Quiz
45%
قابل تجدیدنظر است.
11%
اگر ضمن حکم طلاق صادر شده باشد قابل تجدیدنظر است.
21%
در صورتی قابل تجدیدنظر است که ارزش آن بیش از ۵۰میلیون تومان باشد.
23%
اگر ضمن حکم طلاق صادر شده باشد و ارزش آن بالای ۵۰میلیون تومان باشد قابل تجدیدنظر است.
چنانچه طلاق به درخواست زوج باشد دادگاه در رای طلاقی که صادر میکند بایست تکلیف؛
Anonymous Quiz
60%
مهریه ؛ جهیزیه ؛ نفقه زوجه؛اطفال و حمل را تعیین کند
40%
جهیزیه و نفقه زوجه و اطفال و حمل اما تکلیف مهریه با تقدیم دادخواست معلوم میشود
طلاق زن حامل در طهرمواقعه چه حکمی دارد؟
Anonymous Quiz
25%
صحیح و علی الاصول رجعی است
16%
صحیح و علی الاصول بائن است
38%
باطل است
21%
بائن است اما زن مستحق نفقه است
✅نکات آزمونی نفقه وطلاق
🔸نفقه زن تو ایام عده به عهده اقاربی هست که پرداخت نفقه به عهده ی اون هاست
🔹حق انتخاب مسکن متناسب با عرف و وضعیت زوجه با مرد هست مگه اینکه شوهر اختیار تعیین منزل بهش داده باشه یابودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف بدنی و مالی و جانی و ... باشه
🔸جنون مرد خواه در زمان عقد خواه بعد از عقد به زن حق فسخ میده ولی جنون زن فقط در زمان عقد حق فسخ میده
🔹 عیب زن زمانی باعث فسخه که حین انعقاد عقد موجود باشه و مرد هم ازش بی خبر باشه
🔸 خیارات فسخ نکاح فوری هستن
🔹 اگه برای یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده باشه و بعد از عقد معلوم بشه که طرف مذکور فاقد اون صفته برای طرف
مقابل موجب حق فسخه
🔸طلاق غیر مدخوله ، یائسه و خلع و مبارات بائن هستن
🔹 تو طلاق خلع فدیه میتونه از میزان مهریه بیشتر باشه ولی تو طلاق مبارزات این امکان وجود ندارد
🔸 طلاق یائسه و غیر مدخوله عده نداره
🔹 طلاق به حکم دادگاه ، طلاق بائن هست
🔸 شرایط صحت طلاق منجز ،باشه زن پاک باشه در مدت عادت ماهانه یا نفاس نباشه مگه اینکه حامله باشه ، غیرمدخوله باشه و یا عدم آگاهی مرد نسبت به زن وجود داشته باشه) و تو طهر مواقعه نباشه مگه اینکه یائسه یا حامله باشه
#مدنی
🔸نفقه زن تو ایام عده به عهده اقاربی هست که پرداخت نفقه به عهده ی اون هاست
🔹حق انتخاب مسکن متناسب با عرف و وضعیت زوجه با مرد هست مگه اینکه شوهر اختیار تعیین منزل بهش داده باشه یابودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف بدنی و مالی و جانی و ... باشه
🔸جنون مرد خواه در زمان عقد خواه بعد از عقد به زن حق فسخ میده ولی جنون زن فقط در زمان عقد حق فسخ میده
🔹 عیب زن زمانی باعث فسخه که حین انعقاد عقد موجود باشه و مرد هم ازش بی خبر باشه
🔸 خیارات فسخ نکاح فوری هستن
🔹 اگه برای یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده باشه و بعد از عقد معلوم بشه که طرف مذکور فاقد اون صفته برای طرف
مقابل موجب حق فسخه
🔸طلاق غیر مدخوله ، یائسه و خلع و مبارات بائن هستن
🔹 تو طلاق خلع فدیه میتونه از میزان مهریه بیشتر باشه ولی تو طلاق مبارزات این امکان وجود ندارد
🔸 طلاق یائسه و غیر مدخوله عده نداره
🔹 طلاق به حکم دادگاه ، طلاق بائن هست
🔸 شرایط صحت طلاق منجز ،باشه زن پاک باشه در مدت عادت ماهانه یا نفاس نباشه مگه اینکه حامله باشه ، غیرمدخوله باشه و یا عدم آگاهی مرد نسبت به زن وجود داشته باشه) و تو طهر مواقعه نباشه مگه اینکه یائسه یا حامله باشه
#مدنی
در کدام مورد،وکالت بلاعزل است؟
Anonymous Quiz
23%
ضمن عقد بیع،بایع ملتزم شده است که مشتری را وکیل خود را برای قبض عین مرهونه کند
19%
محسن ضمن عقد صلح ،تعهد می کند که مصالح را وکیل خور قرار دهد تا مال معینی را وقف کند
39%
ضمن عقد اجاره،حمید (مستاجر)وکیل جواد(موجر) در فروش خودروی مورد اجاره شده است
19%
کریم در ضمن عقد وقف،شرط می کند که احمد را برای اخذ اجاره اموال مورو اجاره ،وکیل خود کند
با توافق زوجین، گواهی عدم امکان سازش صادر و زوجه با ارائه وکالت نامه زوج، جهت اجرای صیغه طلاق به دفتر ثبت طلاق مراجعه می کند. تکلیف چیست؟
Anonymous Quiz
10%
درصورت ارائه وکالت نامه بدون سلب حق عزل، طلاق ثبت می شود.
16%
با توجه به توافقی بودن طلاق، حضور زوجین درهرحال ضروری است.
23%
اگر وکالت نامه با قید بلاعزل صادر شده باشد، ثبت طلاق صورت می گیرد.
51%
اگر زوجه دارای وکالت نامه رسمی باشد و در رأی دادگاه نیز به وکالت تصریح شده باشد، حضور زوج لازم نیست
اگر به شخصی وکالت بلاعزل داده شود سپس موکل محجور شود و پساز مدتی از موکل رفع حجر شود تکلیف چیست؟
Anonymous Quiz
21%
در مدت حجر وکالت زائل شده و پس از رفع حجر وکالت ابقاء می شود
46%
پس از حدوث حجر وکالت کلا زائل میشود
25%
وکالت باقی میماند
8%
حاکم ضم امین میکند
آیا می توان از انجام کارهای وکیلی که وکالت بلاعزل دارد، جلوگیری نمود؟
Anonymous Quiz
15%
خیر
30%
بله
36%
در برخی موارد بله
18%
اگر وکالت باطل شود بله
💥☑️چند نکته مهم در مورد وکالت بلاعزل :
✅نکته اول
وکالت بلاعزل اگرچه وکالت ساده نیست و جزء وکالت غیر قابل فسخ و پایدار به شمار می رود؛ ولی از لحاظ ماهیتی، عقدی جایز است و همانند وکالت ساده با فوت یا جنون طرفین منفسخ و ازبین می رود و دیگر ارزش عملی ندارد و باطل می شود و اگر این وکالت چندین بار هم تفویض شده باشد باز هم با این اسباب ازبین می رود.ولی اگر وکیل مالی را از موکل به موجب عقد بیع خریده باشد و از موکل(فروشنده) وکالت بلاعزل فروش گرفته باشد؛در این حال مثلا اگر موکل بمیرد هر چند وکالت بلاعزل باطل و ازبین می رود؛ولی به منزله اسقاط حق وکیل (یعنی خریدار) نیست و مالکیت آن پابرجا است؛ چرا که قبلا طبق عقد بیع مالک مال بوده است.و در این حال وراث موکل باید آن مال را به صورت رسمی به وکیل انتقال دهند. بنابراین لازم است که مردم بعد از گرفتن وکالت بلاعزل فروش در مورد املاک یا خودرو، در عرصه وقت اقدام به انتقال قطعی و رسمی در دفاتر اسناد رسمی بدون حضور موکل(فروشنده) اقدام کنند؛ چرا که با فوت مثلا موکل(فروشنده) دیگر آن وکالت ارزشی ندارد و باید وراث متوفی جهت انتقال و امضاء سند رسمی اقدام کنند که این فرآیند وقت گیر و دارای مشکلات عدیده ای می باشد.
✅نکته دوم
وکالت بلاعزل صرفا به منزله نمایندگی از طرف موکل به وکیل در انجام مورد وکالت دارد؛ و به منزله انتقال مورد وکالت نیست و هیچ کس نمی تواند با وکالت بلاعزل ادعای مالکیت کند مگر اینکه طبق عقودی مثل بیع یا صلح یا هبه به آن منتقل شده باشد. لذا افراد در خرید و فروش اموال خود باید حتما در قالب عقد بیع معامله انجام دهند و مالکیت خود را ایجاد نمایند؛ چرا که اگر کسی به صورت وکالتی معامله نماید بدون اینکه عقد بیع تنظیم کرده باشند؛و آنگاه مثلا موکل بمیرد در این صورت همان طور که گفته شد وکالت از بین می رود و ظاهرا دیگر وکیل با این وکالت نمی تواند اثبات مالکیت کند و اثبات مالکیت آن مشکل می شود مگر اینکه وکیل با دلایل و مستنداتی مالکیت خود را اثبات نماید.
✅نکته سوم
در مورد وکالت بلاعزل یک سوال به ذهن می آید و آن اینکه آیا موکل در وکالت بلاعزل می تواند خودش مورد وکالت را انجام دهد؛یعنی اگر مورد وکالت فروش یک باب خانه باشد؛ موکل با اینکه حق عزل وکیل را از خود سلب کرده، می تواند خود اقدام به فروش نماید یا نه؟در جواب باید گفت که وکالت بلاعزل با انجام مورد وکالت دو مقوله مجزا و جداگانه است و انجام مورد وکالت در وکالت بلاعزل توسط خود موکل منع قانونی ندارد و موکل می تواند همان کاری را که به دیگری وکالت داده خودش آن را انجام دهد و در این صورت عقد وکالت منفسخ می شود.اما باید توجه داشت اگر موکل ضمن عقد خارج لازم انجام مورد وکالت را از خود سلب و ساقط کرده باشد در این صورت موکل هم حق عزل وکیل را ساقط نموده و هم حق انجام مورد وکالت را نخواهد داشت.
همچنین اگر موکل مال منقول یا غیرمنقول خود را به وکیل در قالب عقد بیع فروخته باشد و آنگاه موکل به وکیل وکالت بلاعزل فروش داده باشد؛ در این صورت هم موکل حق انجام مورد وکالت را ندارد زیرا مالکیت از ید موکل خارج گردیده و انجام مورد وکالت توسط موکل به عنوان جرم و فروش مال غیر محسوب می شود.لذا شهروندان عزیز لازم است نسبت به اموال خود(اعم از ملک یا اتومبیل) یا اقدام به انتقال سند رسمی نمایند یا اگر به خاطر موانع و مشکلاتی نمی توانند انتقال رسمی دهند حتما قبل از تنظیم وکالت بلاعزل فروش، مبایع نامه (بیع عادی) تنظیم کنند و در فرصت مناسب توسط وکالت فروش بلاعزل بدون حضور موکل انتقال رسمی دهند.
همچنین به سران دفاتر اسناد رسمی هم پیشنهاد می شود که در تنظیم وکالت بلاعزل فروش ملک یا اتومبیل که قبلا توسط موکل فروخته شده، شرط «موکل ضمن عقد خارج لازم، انجام مورد وکالت را از خود سلب و ساقط نمود» را قید نمایند.
🔹نکته چهارم
با اینکه وکالت بلاعزل در بیشتر موارد اهداف طرفین قرارداد را تامین می کند و دارای پاره ای محاسن می باشد؛ ولی در برخی موارد دارای پیامدها و مشکلات اساسی می باشد و با امضاء یک وکالت نامه رسمی بلاعزل ناخواسته افراد تمام دارایی و اموال خود را ازدست می دهند و این به خاطر عدم علم کافی و اطلاع لازم از وکالت بلاعزل می باشد؛بنابراین به شهروندان محترم توصیه می شود در دادن وکالت بلاعزل به فرد یا افراد دقت لازم را داشته باشند که در آینده دچار مشکل نشوند.چرا که بعضی از افراد از طریق همین وکالت اقدام به کلاهبرداری می نمایند.
🔺لذا اولا وکالت بلاعزل در امور جزئی داده شود نه کلی ثانیا در وکالت بلاعزل مورد وکالت توسط طرفین با دقت مطالعه و ملاحظه گردد و همان موردی باشد که طرفین، مد نظر دارند؛تقریر شده باشد.ثالثا این نوع وکالت در موارد خاص مثلا در مورد مالی که به وکیل منتقل شده باشد؛اصولا داده شود.
✅نکته اول
وکالت بلاعزل اگرچه وکالت ساده نیست و جزء وکالت غیر قابل فسخ و پایدار به شمار می رود؛ ولی از لحاظ ماهیتی، عقدی جایز است و همانند وکالت ساده با فوت یا جنون طرفین منفسخ و ازبین می رود و دیگر ارزش عملی ندارد و باطل می شود و اگر این وکالت چندین بار هم تفویض شده باشد باز هم با این اسباب ازبین می رود.ولی اگر وکیل مالی را از موکل به موجب عقد بیع خریده باشد و از موکل(فروشنده) وکالت بلاعزل فروش گرفته باشد؛در این حال مثلا اگر موکل بمیرد هر چند وکالت بلاعزل باطل و ازبین می رود؛ولی به منزله اسقاط حق وکیل (یعنی خریدار) نیست و مالکیت آن پابرجا است؛ چرا که قبلا طبق عقد بیع مالک مال بوده است.و در این حال وراث موکل باید آن مال را به صورت رسمی به وکیل انتقال دهند. بنابراین لازم است که مردم بعد از گرفتن وکالت بلاعزل فروش در مورد املاک یا خودرو، در عرصه وقت اقدام به انتقال قطعی و رسمی در دفاتر اسناد رسمی بدون حضور موکل(فروشنده) اقدام کنند؛ چرا که با فوت مثلا موکل(فروشنده) دیگر آن وکالت ارزشی ندارد و باید وراث متوفی جهت انتقال و امضاء سند رسمی اقدام کنند که این فرآیند وقت گیر و دارای مشکلات عدیده ای می باشد.
✅نکته دوم
وکالت بلاعزل صرفا به منزله نمایندگی از طرف موکل به وکیل در انجام مورد وکالت دارد؛ و به منزله انتقال مورد وکالت نیست و هیچ کس نمی تواند با وکالت بلاعزل ادعای مالکیت کند مگر اینکه طبق عقودی مثل بیع یا صلح یا هبه به آن منتقل شده باشد. لذا افراد در خرید و فروش اموال خود باید حتما در قالب عقد بیع معامله انجام دهند و مالکیت خود را ایجاد نمایند؛ چرا که اگر کسی به صورت وکالتی معامله نماید بدون اینکه عقد بیع تنظیم کرده باشند؛و آنگاه مثلا موکل بمیرد در این صورت همان طور که گفته شد وکالت از بین می رود و ظاهرا دیگر وکیل با این وکالت نمی تواند اثبات مالکیت کند و اثبات مالکیت آن مشکل می شود مگر اینکه وکیل با دلایل و مستنداتی مالکیت خود را اثبات نماید.
✅نکته سوم
در مورد وکالت بلاعزل یک سوال به ذهن می آید و آن اینکه آیا موکل در وکالت بلاعزل می تواند خودش مورد وکالت را انجام دهد؛یعنی اگر مورد وکالت فروش یک باب خانه باشد؛ موکل با اینکه حق عزل وکیل را از خود سلب کرده، می تواند خود اقدام به فروش نماید یا نه؟در جواب باید گفت که وکالت بلاعزل با انجام مورد وکالت دو مقوله مجزا و جداگانه است و انجام مورد وکالت در وکالت بلاعزل توسط خود موکل منع قانونی ندارد و موکل می تواند همان کاری را که به دیگری وکالت داده خودش آن را انجام دهد و در این صورت عقد وکالت منفسخ می شود.اما باید توجه داشت اگر موکل ضمن عقد خارج لازم انجام مورد وکالت را از خود سلب و ساقط کرده باشد در این صورت موکل هم حق عزل وکیل را ساقط نموده و هم حق انجام مورد وکالت را نخواهد داشت.
همچنین اگر موکل مال منقول یا غیرمنقول خود را به وکیل در قالب عقد بیع فروخته باشد و آنگاه موکل به وکیل وکالت بلاعزل فروش داده باشد؛ در این صورت هم موکل حق انجام مورد وکالت را ندارد زیرا مالکیت از ید موکل خارج گردیده و انجام مورد وکالت توسط موکل به عنوان جرم و فروش مال غیر محسوب می شود.لذا شهروندان عزیز لازم است نسبت به اموال خود(اعم از ملک یا اتومبیل) یا اقدام به انتقال سند رسمی نمایند یا اگر به خاطر موانع و مشکلاتی نمی توانند انتقال رسمی دهند حتما قبل از تنظیم وکالت بلاعزل فروش، مبایع نامه (بیع عادی) تنظیم کنند و در فرصت مناسب توسط وکالت فروش بلاعزل بدون حضور موکل انتقال رسمی دهند.
همچنین به سران دفاتر اسناد رسمی هم پیشنهاد می شود که در تنظیم وکالت بلاعزل فروش ملک یا اتومبیل که قبلا توسط موکل فروخته شده، شرط «موکل ضمن عقد خارج لازم، انجام مورد وکالت را از خود سلب و ساقط نمود» را قید نمایند.
🔹نکته چهارم
با اینکه وکالت بلاعزل در بیشتر موارد اهداف طرفین قرارداد را تامین می کند و دارای پاره ای محاسن می باشد؛ ولی در برخی موارد دارای پیامدها و مشکلات اساسی می باشد و با امضاء یک وکالت نامه رسمی بلاعزل ناخواسته افراد تمام دارایی و اموال خود را ازدست می دهند و این به خاطر عدم علم کافی و اطلاع لازم از وکالت بلاعزل می باشد؛بنابراین به شهروندان محترم توصیه می شود در دادن وکالت بلاعزل به فرد یا افراد دقت لازم را داشته باشند که در آینده دچار مشکل نشوند.چرا که بعضی از افراد از طریق همین وکالت اقدام به کلاهبرداری می نمایند.
🔺لذا اولا وکالت بلاعزل در امور جزئی داده شود نه کلی ثانیا در وکالت بلاعزل مورد وکالت توسط طرفین با دقت مطالعه و ملاحظه گردد و همان موردی باشد که طرفین، مد نظر دارند؛تقریر شده باشد.ثالثا این نوع وکالت در موارد خاص مثلا در مورد مالی که به وکیل منتقل شده باشد؛اصولا داده شود.
»الف« به عنوان محیل، حواله ای بر عهده »ب« به عنوان محال علیه صادر می کند، تا »ج« به عنوان محتال بتواند به او رجوع نماید .با توجه به این مراتب، کدام گزینه
صحیح است؟
صحیح است؟
Anonymous Quiz
22%
حواله محقق نمی شود مگر با رضای محیل و قبول محال علیه
18%
در حواله اگر محال علیه مدیون محیل نباشد، احکام حواله جاری نمی شود.
36%
در حواله اگر محال علیه مدیون محیل باشد، طلب محیل از محال علیه، به محتال منتقل می شود.
24%
برای تحقق حواله لازم نیست ، محیل مدیون محتال باشد .
وکالت ۹۴
اگر ضامن با رضایت مضمون له، پرداخت دین را به شخص ثالث حواله داده باشد ، کدام مورد صحیح است ؟
اگر ضامن با رضایت مضمون له، پرداخت دین را به شخص ثالث حواله داده باشد ، کدام مورد صحیح است ؟
Anonymous Quiz
33%
ضامن وقتی حق مراجعه به مضمون عنه را دارد که شخص ثالث، حواله را قبول و دین را پرداخت کرده باشد
22%
ضامن وقتی حق مراجعه به مضمون عنه را دارد که مضمون عنه به حواله رضایت داده باشد
36%
ضامن وقتی حق مراجعه به مضمون عنه را دارد که شخص ثالث ، حواله را قبول کرده باشد
8%
مضمون عنه به حواله رضایت داده باشد
کدام مورد در اصطلاح ماده ی ۲۹۲ ق.م تبدیل تعهد محسوب میشود؟
Anonymous Quiz
16%
(۱) كفالت
23%
(۲) تبدیل رهن
27%
(۳) ضمان تضامنی
33%
(٤) حواله بر بری
✅حواله
🔸عقدی است که به موجب آن طلب شخصی از ذمه مدیون به ذمه شخص ثالثی منتقل می شود.
🔸عقد حواله عقدی معوض است عوضین آن عبارتند از صدور حواله در برابر سقوط طلب محيل.
🔸انعقاد حواله موجب انتقال دین میشود و اگر حواله بربری نباشد انتقال طلب محال علیه از محیل به محتال نیز هست.
🔸. در حواله بربری احکام حواله جاری نخواهد بود و تابع احکام ضمان است.
🔸. حواله عقدی تبعی است و فقط زمانی صادر میشود که محیل مدیون محتال است.
🔸. در حواله رضای محیل شرط است.
🔸. دین باید مال و کلی باشد و قابل پرداخت بوسیله شخص دیگری هم باشد.
🔸. مورد حواله باید معلوم باشد و حواله مال به نحو مردد باطل است.
🔸. مورد حواله از حيث جنس و اندازه باید نزد دو طرف معلوم باشد و گرنه باعث عزر و بطلان عقدمی شود.
🔸. قبل از قبول محال علیه محتال و محیل نمیتوانند از مفاد حواله عدول کنند.
🔸. حواله به تسلیم عین معین در واقع حواله اصطلاحی نیست و تابع روابط طرفین (م (۱۰) یا تابع قواعدوكالت.
🔸. حواله به غیر جنس دین صحیح است و اگر حواله به غیر جنس دین باشد تمام وثایق دین قبلی زایل می شود ولی در حواله به همان دین اختلاف نظر است که آیا وثایق دین قبلی زایل میشوند یا نه؟
. عقد حواله با اراده هر سه طرف عقد قابل اقاله است.
🔸. چون حواله عقدی است که برای انتقال دین و طلب و وفای به عهد واقع می شود لذا هر گاه معلوم شود که از اول دینی نبوده است حواله باطل میشود.
🔸. اگر محتال ذمه محیل را بری کند تأثیری در ذمه محال علیه ندارد چون خود محال علیه اصیل است ودین او دین اصلی است نه به نیابت از محیل مگر آنکه قصد او ابراء اصل دین باشد.
#مدنی
#تدریس_ماده_به_ماده_دکترکاتوزیان
🔸عقدی است که به موجب آن طلب شخصی از ذمه مدیون به ذمه شخص ثالثی منتقل می شود.
🔸عقد حواله عقدی معوض است عوضین آن عبارتند از صدور حواله در برابر سقوط طلب محيل.
🔸انعقاد حواله موجب انتقال دین میشود و اگر حواله بربری نباشد انتقال طلب محال علیه از محیل به محتال نیز هست.
🔸. در حواله بربری احکام حواله جاری نخواهد بود و تابع احکام ضمان است.
🔸. حواله عقدی تبعی است و فقط زمانی صادر میشود که محیل مدیون محتال است.
🔸. در حواله رضای محیل شرط است.
🔸. دین باید مال و کلی باشد و قابل پرداخت بوسیله شخص دیگری هم باشد.
🔸. مورد حواله باید معلوم باشد و حواله مال به نحو مردد باطل است.
🔸. مورد حواله از حيث جنس و اندازه باید نزد دو طرف معلوم باشد و گرنه باعث عزر و بطلان عقدمی شود.
🔸. قبل از قبول محال علیه محتال و محیل نمیتوانند از مفاد حواله عدول کنند.
🔸. حواله به تسلیم عین معین در واقع حواله اصطلاحی نیست و تابع روابط طرفین (م (۱۰) یا تابع قواعدوكالت.
🔸. حواله به غیر جنس دین صحیح است و اگر حواله به غیر جنس دین باشد تمام وثایق دین قبلی زایل می شود ولی در حواله به همان دین اختلاف نظر است که آیا وثایق دین قبلی زایل میشوند یا نه؟
. عقد حواله با اراده هر سه طرف عقد قابل اقاله است.
🔸. چون حواله عقدی است که برای انتقال دین و طلب و وفای به عهد واقع می شود لذا هر گاه معلوم شود که از اول دینی نبوده است حواله باطل میشود.
🔸. اگر محتال ذمه محیل را بری کند تأثیری در ذمه محال علیه ندارد چون خود محال علیه اصیل است ودین او دین اصلی است نه به نیابت از محیل مگر آنکه قصد او ابراء اصل دین باشد.
#مدنی
#تدریس_ماده_به_ماده_دکترکاتوزیان
کدام مورد صحیح است؟ (قضاوت٩٦)
Anonymous Quiz
10%
الف. رهن اموال غیرمادی
24%
ب. رهن در برابر اعیان
22%
ج. رهن برای دین آینده
44%
د. رهن برای ضمان معاوضی
كداميك از ضمانات زير، ناشي از انفساخ عقدِ صحيح است؟
Anonymous Quiz
10%
ضمان عهده
27%
ضمان درک
16%
ضمان مقبوض بالسوم
47%
ضمان معاوضی
منظور از ضمان معاوضی چیست؟
Anonymous Quiz
22%
1 )منظور این است که طرفین عقد بیع ملزم به مبادله ثمن و مبیع هستند.
10%
2 )منظور این است که بایع یا مشتری پس از فسخ بیع باید از عده مخارج هم برآید.
26%
3 )منظور این است که هر یک از طرفین عقد بیع ضامن سالمت هر یک از عوضین هستند.
43%
4 )منظور این است که اگر مبیع قبل از تسلیم تلف شود این تلف از مال فروشنده محسوب خواهد شد.
✅ضمان معاوضی :
🔻عبارت است از تعهدی که به موجب آن، هر یک از طرفین عقد معاوضی (مانند بیع، اجاره و...) در مقابل طرف دیگر، در صورت تلف یا معیوب شدن مورد معامله قبل از تسلیم، مسئول جبران خسارت است.
✅نکات مهم ضمان معاوضی:
🔸وجود عقد معاوضی:** ضمان معاوضی تنها در عقودی ایجاد میشود که عوضین (مورد معامله و ثمن یا اجرت) وجود داشته باشند.
🔸تلف یا عیب قبل از تسلیم:** تلف یا عیب باید قبل از تسلیم مورد معامله به طرف مقابل رخ دهد. بعد از تسلیم، قواعد مربوط به خیارات و ضمان درک حاکم خواهد بود.
🔸سبب تلف یا عیب:** سبب تلف یا عیب، اعم از فعل بایع یا قوه قاهره (حادثه غیرمترقبه) است.
🔸میزان خسارت:** میزان خسارت، معادل ارزش مبیع یا میزان نقص آن تعیین میشود.
🔸حق حبس:** در صورتی که یکی از طرفین مورد معامله را تسلیم نکند، طرف دیگر نیز حق دارد از تسلیم عوض خودداری کند (حق حبس).
🔸ماده 387 قانون مدنی:** ماده 387 قانون مدنی به این موضوع اشاره دارد.
🔸تفاوت با ضمان قهری:** ضمان معاوضی ناشی از عقد است، در حالی که ضمان قهری ناشی از اتلاف یا تسبیب در ورود ضرر است.
🔸تفاوت با خیارات:** ضمان معاوضی مربوط به تلف یا عیب قبل از تسلیم است، در حالی که خیارات مربوط به عیوب بعد از تسلیم است که در زمان عقد وجود داشتهاند یا حادث شدهاند.
🔸توافق خلاف قانون:** طرفین نمی توانند بر خلاف قانون توافق کنند.
#مدنی
🔻عبارت است از تعهدی که به موجب آن، هر یک از طرفین عقد معاوضی (مانند بیع، اجاره و...) در مقابل طرف دیگر، در صورت تلف یا معیوب شدن مورد معامله قبل از تسلیم، مسئول جبران خسارت است.
✅نکات مهم ضمان معاوضی:
🔸وجود عقد معاوضی:** ضمان معاوضی تنها در عقودی ایجاد میشود که عوضین (مورد معامله و ثمن یا اجرت) وجود داشته باشند.
🔸تلف یا عیب قبل از تسلیم:** تلف یا عیب باید قبل از تسلیم مورد معامله به طرف مقابل رخ دهد. بعد از تسلیم، قواعد مربوط به خیارات و ضمان درک حاکم خواهد بود.
🔸سبب تلف یا عیب:** سبب تلف یا عیب، اعم از فعل بایع یا قوه قاهره (حادثه غیرمترقبه) است.
🔸میزان خسارت:** میزان خسارت، معادل ارزش مبیع یا میزان نقص آن تعیین میشود.
🔸حق حبس:** در صورتی که یکی از طرفین مورد معامله را تسلیم نکند، طرف دیگر نیز حق دارد از تسلیم عوض خودداری کند (حق حبس).
🔸ماده 387 قانون مدنی:** ماده 387 قانون مدنی به این موضوع اشاره دارد.
🔸تفاوت با ضمان قهری:** ضمان معاوضی ناشی از عقد است، در حالی که ضمان قهری ناشی از اتلاف یا تسبیب در ورود ضرر است.
🔸تفاوت با خیارات:** ضمان معاوضی مربوط به تلف یا عیب قبل از تسلیم است، در حالی که خیارات مربوط به عیوب بعد از تسلیم است که در زمان عقد وجود داشتهاند یا حادث شدهاند.
🔸توافق خلاف قانون:** طرفین نمی توانند بر خلاف قانون توافق کنند.
#مدنی
کدام یک از موارد زیر صحیح است؟
Anonymous Quiz
10%
1 )با توافق طرفین امکان از بین بردن سبب انفساخ قرارداد وجود ندارد.
10%
2 )سبب انفساخ عقد جایز نمی تواند ارادی باشد.
60%
3)سبب انفساخ عقد ممکن است ارادی باشد اما انفساخ در هر حال قهری است.
21%
4 )با توجه به قهری بودن انفساخ عقد، سبب انفساخ عقد نمی تواند ارادی باشد.