گاهی اوقات تنها چیزی که حال ما را خوب می‌کند، این است که یک نفر بی‌قید و شرط، کنارمان باشد؛ بدون نصیحت، بدون قضاوت، بدون عجله برای درست کردن حالمان.

تکه‌هایی از یک کل منسجم - پونه مقیمی

اونجایی
فهمیدم
عاقل
شدم،
که
دیگ
مثل
قبل
حرف
نزدم
و
به
آدما
اصرار
نکردم .

از دید من
تو زیبایی مثل تجربه‌ی اولین بوسه,
تو زیبایی مثل اولین بارون پاییزی,
تو زیبایی مثل آفتاب روی گلای پشت پنجره،
تو زیبایی مثل معجزه‌ی زندگی،
تو زیبایی مثل یه آغوش طولانی،
تو زیبایی مثل دشت های بارون خورده،
تو زیبایی مثل شعرای فروغ،
تو زیبایی مثل آهنگای قدیمی،
تو زیبایی مثل آسمون تمیز و بدون دود،
تو زیبایی مثل نور ماه،
تو زیبایی مثل تپش قلب یه نوزاد،
تو زیبایی مثل گل بابونه،
تو زیبایی مثل سرسبزی شمال،
تو زیبایی مثل آرامش دریا.

صبح و غروب و عصر كه فرقى نمی‌كند
وقتت بخير اى همه‌ى زندگانى‌ام...

مهدی خداپرست

خیلی عمیق بود.

هر چقدر اصیل‌تر، عمیق‌تر‌، ارزشمندتر و قابل اعتمادتر باشی بخاطر آسیب‌های زیادی که تجربه کردی به کسی زخم نمیزنی، چون از میزان درد و ذات رنج خبر داری، تو زمانی یک انسان شریف هستی که اجازه ندی تکه‌های وجودت عقده و باعث شکستن دیگران بشه.

همش ازم می‌پرسن که خودتُ ده سال دیگه کجا می‌بینی؟ حقیقتاً نمی‌دونم چون یه سال پیش خودمُ اینجا نمی‌دیدم.

حرف‌هایی که کاش می‌زدم - کیتلین کلی

من اگه قرار باشه هربار تلاش کنم که بگم وجود دارم، فراموش شدن و ترجیح میدم.

درد آدما رو تغییر میده

هرچند کوچیک، هرچند ساده و هرچند موقتی، ولی در هر حال درد ما رو تغییر میده و به نسبتی که حجم این درد بیشتر باشه زمان التیامش هم طولانی تر میشه، پس درد و رنجت رو کم اهمیت نشمار و بهش توجه کن، چون این درک تو از دوران سختی که تحمل کردی، کمکت میکنه تا دوباره سرپا بشی

دلم می‌خواهد به آغوش طبیعت پناه ببرم، زیر سایه‌ درختی بنشینم و اشک بریزم، بی‌آنکه کسی مرا ببیند یا از من بپرسد چرا.

رنج‌های ورتر جوان - گوته

دامش ندیدم ناگهان
در وی
گرفتار آمدم.

مولانا

گاهی فرار یا سکوت، دست کمی از خیانت یا جنایت ندارد.

رویای نیمه شب - مظفر سالاری

گفته بودم بعد از این باید فراموشش کنم،
دیدمش ‌‌و ز یاد بردم گفته‌های  خویش را.

اخوان ثالث

دردم این است که من بی‌ تو دگر
از جهان دورم و بی‌ خویشتنم
تا جنون فاصله‌ای نیست
از اینجا که منم
مگرم سوی تو‌ راهی باشد
چون فروغ نگه‌ات
ورنه دیگر به چه‌کار آیم من ...!

مهدی اخوان

تـو نَه دوری تا انتظارت کشم
و نَه نزدیکی تا دیدارت کنم
و نَه از آن مَنی تا قلبم آرام گیرد
و نَه مَن محروم از توام تا فراموشت کنم
تـو در میانه‌ی همه چیزی

محمود درویش