🔴 به جای تهدید، پاسخ نامه را بدهید
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 سال 1404 است. سال افق سند چشم انداز، سندی که برای ترسیم افقی برای توسعهٔ ایران در زمینههای مختلف فرهنگی، علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام، تدوین شده است. اکنون دانشگاه و متخصصان در تمام حوزه های مورد تأکید در سند چشم انداز، در جایگاه یک داور مستقل و علمی که هنوز بالاترین اعتماد اجتماعی نیز نسبت به آنها وجود دارد، باید سوال کنند، افقی که در سال 1384 برای 20 سال آینده، نشان دادید، کجاست؟
⬅️ «دستیابی جمهوری اسلامی ایران به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخشی در جهان اسلام و تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل»
با معیارهای علمی نه با شعار و حرف و ادعا، سوال شود:
جمهوری اسلامی! در سال 1404 چرا در این جایگاه نیستی؟
کجاست آن تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل؟
چرا هنوز در زیر بار فشارهای طاقت فرسای تحریم ها و سایه تهدید جنگ، در ابتدای دالان مذاکرات در حال چانه زنی برای اتاق مذاکره ای!؟ و...
⬅️ چه کسی، چه نهادی، چه مسئولی باید، پاسخگوی این قبیل پرسش های دانشگاه و متخصصان باشد؟ آیا پرسش جرم است؟ آیا درک علمی و تخصصی وضعیت موجود، تشریح و تبیین آن، نقد و پیشنهاد، جرم است؟ ولو نقدی بیرحمانه و پیشنهادی جسورانه؟ چرا به جای اینکه نامه یک متخصص پاسخ داده شود، تهدید می شود؟ اگر اشتباه تشخیص داده، پاسخ دارد. یک بار هم شده به نامه های انتقادی، حرمت بنهید و پاسخ دهید، اگر حرفی برای گفتن هست، برای این ملت و جامعه علمی بیان کنید، مگر از جهاد تبیین سخن نمی گویید؟
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 سال 1404 است. سال افق سند چشم انداز، سندی که برای ترسیم افقی برای توسعهٔ ایران در زمینههای مختلف فرهنگی، علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام، تدوین شده است. اکنون دانشگاه و متخصصان در تمام حوزه های مورد تأکید در سند چشم انداز، در جایگاه یک داور مستقل و علمی که هنوز بالاترین اعتماد اجتماعی نیز نسبت به آنها وجود دارد، باید سوال کنند، افقی که در سال 1384 برای 20 سال آینده، نشان دادید، کجاست؟
⬅️ «دستیابی جمهوری اسلامی ایران به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخشی در جهان اسلام و تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل»
با معیارهای علمی نه با شعار و حرف و ادعا، سوال شود:
جمهوری اسلامی! در سال 1404 چرا در این جایگاه نیستی؟
کجاست آن تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل؟
چرا هنوز در زیر بار فشارهای طاقت فرسای تحریم ها و سایه تهدید جنگ، در ابتدای دالان مذاکرات در حال چانه زنی برای اتاق مذاکره ای!؟ و...
⬅️ چه کسی، چه نهادی، چه مسئولی باید، پاسخگوی این قبیل پرسش های دانشگاه و متخصصان باشد؟ آیا پرسش جرم است؟ آیا درک علمی و تخصصی وضعیت موجود، تشریح و تبیین آن، نقد و پیشنهاد، جرم است؟ ولو نقدی بیرحمانه و پیشنهادی جسورانه؟ چرا به جای اینکه نامه یک متخصص پاسخ داده شود، تهدید می شود؟ اگر اشتباه تشخیص داده، پاسخ دارد. یک بار هم شده به نامه های انتقادی، حرمت بنهید و پاسخ دهید، اگر حرفی برای گفتن هست، برای این ملت و جامعه علمی بیان کنید، مگر از جهاد تبیین سخن نمی گویید؟
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 به گاه طلوع بر صلیب ستم برنکشیم
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 «عید پاک» مهمترین عید مسیحیان است، روزی که مسیحیان بر این باورند، «عیسی مسیح» پس از دستگیری به گاه طلوع «جمعه نیک» و آزار و شکنجه بسیار، بر صلیب میشود و در پی رنجی طاقت فرسا بر صلیب جان میسپارد؛ ولی در روز یکشنبه عید پاک از مرگ برمیخیزد. ایام عید پاک که پس از روزهداری و توبه و همچنین اندوه و خویشتن داری برای گرامی داشتن مسیح با جشن و شادی همراه است، مصادف با «عید فسح» یهودیان و رهایی بنی اسرائیل از مصر و ورود به سرزمین فلسطین و ایام باستانی استقبال از بهار و آیینهای مطلع آفرینش، رستاخیز و زایش طبیعت میباشد.
⬅️ در متون دینی مسیحیان نقل شده، یک روحانی برجسته یهودی برای ایجاد زمینه اعدام عیسی، حکم به کفرگویی او میدهد و اینگونه است که عیسی، پیامبر خدا در جمع روحانیان دین خدا، تکفیر میشود! و سپس با تحریک جمعیتی متعصب از دینداران که خشمگنانه خواستار به صلیب کشیدن او بودند، نظر فرماندار رومی، جلب و تنها پنج روز پس از ورود عیسی به اورشلیم به صلیب کشیده میشود، در حالی که به تمسخر، تاجی از خار بر سر او نهاده و بر کتیبهای بالای سرش بر صلیب نوشتند، پادشاه بنی اسرائیل.
⬅️ «فرانکو امتو» شرق شناس ایتالیایی، در تحقیقات خود اذعان میکند، آیینهای بزرگداشت مسیحیان برای مسیح در طول تاریخ و واگو کردن درد و رنجهایی که متحمل شده است، شباهت زیادی به آنچه دارد که شیعیان به عنوان آیینهای عزاداری برای سومین پیشوای دینی خود انجام میدهند؛ حتی شیوه شلاق زنی به خود در رم در قالب دسته ها و گروهها را به هیئات زنجیرزنی شیعیان تشبیه میکند.
⬅️ عناصر آیینهای دینی، گرچه حول یک رویداد درون دینی و باورهای ایمانی صورتبندی میشود؛ ولی در ادیان مختلف، کاملاً متأثر از یکدیگر و همچنین آیینهای باستانی هستند، به طوری که حتی «فیچینو» بر ابن باور است، مسیحیت و برخی اندیشههای یونان باستان، خاستگاه مشترک دارند و مفسران، اندیشههای یونانی و یهودی- مسیحی را وامدار اندیشه زرتشتی میدانند.
⬅️ یک وجه مشترک دیگر آداب دین ورزی در طول تاریخ، عرف روحانیان ادیان مختلف در مواجهه با فرد مخالفشان بوده است که اگر به هر شکلی از ناحیه او خطر جدی، احساس میکردند، شیوه معروف شهادت به خارج شدن از دین، حکم به تکفیر و انواع احکامی که مجازات مرگ برای آن در نظر گرفته شده، به کار رفته است؛ حتی علیه یک فعالیت یا نهادی که گاه منجر به ورود پیروان متعصب دینی و یا قوای حکومت و کشته شدن بسیاری از افراد، از بین رفتن اندیشهها، باورها و نابودی نهادها، فعالیتها و تلاشهای آنها بوده است.
⬅️ جنبههای اجتماعی و تاریخی ادیان، اسطورهسازیها، آیینها و آداب دین ورزی و محوریت آنها در دستهبندی و قطب سازیهای درونی و بیرونی که گاهی منجر به فجایع و خونریزیهای پرشمار کوچک و بزرگ نیز شده است، همیشه چنان وسیع و برجسته بودند که روح یگانه و کلی دین، به دست فراموشی سپرده شده است، اینکه چه آیین عید نوروز چه عید فسح، چه عید پاک و چه عید فطر و ... را به جا آوریم، بدانیم، آیینها همه برای یگانگی آفریده و آفریننده است و اینکه به یاد بیاوریم، آفریدهای که مطلع آفریننده است، به گاه طلوع بر صلیب ستم بر نکشیم.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 «عید پاک» مهمترین عید مسیحیان است، روزی که مسیحیان بر این باورند، «عیسی مسیح» پس از دستگیری به گاه طلوع «جمعه نیک» و آزار و شکنجه بسیار، بر صلیب میشود و در پی رنجی طاقت فرسا بر صلیب جان میسپارد؛ ولی در روز یکشنبه عید پاک از مرگ برمیخیزد. ایام عید پاک که پس از روزهداری و توبه و همچنین اندوه و خویشتن داری برای گرامی داشتن مسیح با جشن و شادی همراه است، مصادف با «عید فسح» یهودیان و رهایی بنی اسرائیل از مصر و ورود به سرزمین فلسطین و ایام باستانی استقبال از بهار و آیینهای مطلع آفرینش، رستاخیز و زایش طبیعت میباشد.
⬅️ در متون دینی مسیحیان نقل شده، یک روحانی برجسته یهودی برای ایجاد زمینه اعدام عیسی، حکم به کفرگویی او میدهد و اینگونه است که عیسی، پیامبر خدا در جمع روحانیان دین خدا، تکفیر میشود! و سپس با تحریک جمعیتی متعصب از دینداران که خشمگنانه خواستار به صلیب کشیدن او بودند، نظر فرماندار رومی، جلب و تنها پنج روز پس از ورود عیسی به اورشلیم به صلیب کشیده میشود، در حالی که به تمسخر، تاجی از خار بر سر او نهاده و بر کتیبهای بالای سرش بر صلیب نوشتند، پادشاه بنی اسرائیل.
⬅️ «فرانکو امتو» شرق شناس ایتالیایی، در تحقیقات خود اذعان میکند، آیینهای بزرگداشت مسیحیان برای مسیح در طول تاریخ و واگو کردن درد و رنجهایی که متحمل شده است، شباهت زیادی به آنچه دارد که شیعیان به عنوان آیینهای عزاداری برای سومین پیشوای دینی خود انجام میدهند؛ حتی شیوه شلاق زنی به خود در رم در قالب دسته ها و گروهها را به هیئات زنجیرزنی شیعیان تشبیه میکند.
⬅️ عناصر آیینهای دینی، گرچه حول یک رویداد درون دینی و باورهای ایمانی صورتبندی میشود؛ ولی در ادیان مختلف، کاملاً متأثر از یکدیگر و همچنین آیینهای باستانی هستند، به طوری که حتی «فیچینو» بر ابن باور است، مسیحیت و برخی اندیشههای یونان باستان، خاستگاه مشترک دارند و مفسران، اندیشههای یونانی و یهودی- مسیحی را وامدار اندیشه زرتشتی میدانند.
⬅️ یک وجه مشترک دیگر آداب دین ورزی در طول تاریخ، عرف روحانیان ادیان مختلف در مواجهه با فرد مخالفشان بوده است که اگر به هر شکلی از ناحیه او خطر جدی، احساس میکردند، شیوه معروف شهادت به خارج شدن از دین، حکم به تکفیر و انواع احکامی که مجازات مرگ برای آن در نظر گرفته شده، به کار رفته است؛ حتی علیه یک فعالیت یا نهادی که گاه منجر به ورود پیروان متعصب دینی و یا قوای حکومت و کشته شدن بسیاری از افراد، از بین رفتن اندیشهها، باورها و نابودی نهادها، فعالیتها و تلاشهای آنها بوده است.
⬅️ جنبههای اجتماعی و تاریخی ادیان، اسطورهسازیها، آیینها و آداب دین ورزی و محوریت آنها در دستهبندی و قطب سازیهای درونی و بیرونی که گاهی منجر به فجایع و خونریزیهای پرشمار کوچک و بزرگ نیز شده است، همیشه چنان وسیع و برجسته بودند که روح یگانه و کلی دین، به دست فراموشی سپرده شده است، اینکه چه آیین عید نوروز چه عید فسح، چه عید پاک و چه عید فطر و ... را به جا آوریم، بدانیم، آیینها همه برای یگانگی آفریده و آفریننده است و اینکه به یاد بیاوریم، آفریدهای که مطلع آفریننده است، به گاه طلوع بر صلیب ستم بر نکشیم.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 تمام شکنجهها و اعدامها قضاوت خواهد شد
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 سوم اردیبهشت سالروز ترور سپهبد «قرنی» به دست گروه فرقان است، کسی که در سال ۱۳۳۶ کودتایی را علیه «محمدرضا شاه پهلوی» برنامهریزی کرده بود و نافرجام ماند. این روزها که طی تحقیقاتی، یک بار دیگر به بررسی رویدادهای مختلف تاریخ معاصر ایران به ویژه سالهای حکومت شاه، دوران انقلاب و سالهای ابتدایی پس از انقلاب میپردازم، بر حسب اتفاق، پیامدهای کودتاهای نافرجام در فاصله ربع قرن تاریخ معاصر را مقایسه کردم. کودتایی که قرنی طراحی کرده بود، کودتای معروف به «نوژه» (عملیات نقاب) در سال 1359 و کودتایی که به ظاهر، توسط «قطبزاده» بلافاصله پس از خنثی شدن کودتای نوژه، شروع به برنامه ریزی شده بود و همه قبل از وقوع افشا شدند.
⬅️ قرنی قبل از اقدام برای کودتا نزد آیت الله «میلانی» در مشهد میرود و از وی اجازه میخواهد که کودتا کند، آیت الله میلانی با تاکید به ممانعت از خونریزی، با کودتا موافقت نمیکند؛ ولی به ظاهر، با دست نوشته امضا شده خود مجوز ترور شاه را به قرنی میدهد که بعدها این نامه به دست مأموران میافتد و پس از مراجعه به میلانی، وی نامه خود را تایید میکند؛ ولی حصر یا مجازات نمیشود. در کودتای قطبزاده نیز پای یک مرجع تقلید به میان میآید که از او اعترافات تلویزیونی گرفته میشود و سپس تا پایان عمر، محصور و به خلع مرجعیت، مجازات میشود.
⬅️ یکی دیگر از شباهتهای این کودتاها علاوه بر مرتبط دانستن آن با روحانیت مرجع این است، کسانی که مرتبط با کودتا و فعال در همراهی و طراحی آن معرفی شدند، از نیروهای درون نظام سیاسی و وفادار بدان بودند و به عنوان مثال «ارسنجانی» معاون نخست وزیر وقت، پس از افشای کودتا به رهبری قرنی اعدام نشد؛ ولی صادق قطبزاده وزیر امور خارجه وقت، در جریان برنامه ریزی برای کودتا اعدام شد.
⬅️ دیگر پیامدهای این کودتاها این بود که فرمانده کودتا، قرنی که رئیس رکن دوم ستاد ارتش بود، اخراج و به سه سال حبس محکوم شد و فرماندهان ارتشی کودتا نوژه همه اعدام شدند، در اصل در کودتای قرنی هیچکس اعدام نشد؛ ولی در کودتای نوژه بیش از ۱۰۰ نفر اعدام شدند.
⬅️ اما بزرگترین پیامد این کودتاهای نافرجام، قضاوتهایی است که تاریخ خواهد کرد؛ گرچه ما پژوهشگران به صفت علمی، متعهد هستیم که قضاوت نکنیم و فقط دادهها را بر اساس زمینههای سیاسی- اجتماعی آنها تجزیه و تحلیل و نتیجهگیری کنیم؛ ولی میراث داران تاریخ هر سرزمینی، بی آنکه به زمینهها توجه کنند، به حتم به داوری خواهند، نشست و اعدامها و گرفتن جان انسانها آن هم به دلیل عمل و فعلی که رخ نداده یا مبتنی بر اعترافی که تحت اجبار و زور گرفته شده، به قدر کافی، تلخ و تاریک و منزجر کننده هست که نقاشان آن صفحات تاریک تاریخ در دادگاهی بدون وکیل مدافع به اشد مجازات محکوم شوند. در آن زمان، دیگر هیچکس نه بر پهلوی تعصبی دارد و نه از جمهوری اسلامی ترسی، بری از هر قیدی، تمام شکنجهها و اعدامها قضاوت خواهد شد.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 سوم اردیبهشت سالروز ترور سپهبد «قرنی» به دست گروه فرقان است، کسی که در سال ۱۳۳۶ کودتایی را علیه «محمدرضا شاه پهلوی» برنامهریزی کرده بود و نافرجام ماند. این روزها که طی تحقیقاتی، یک بار دیگر به بررسی رویدادهای مختلف تاریخ معاصر ایران به ویژه سالهای حکومت شاه، دوران انقلاب و سالهای ابتدایی پس از انقلاب میپردازم، بر حسب اتفاق، پیامدهای کودتاهای نافرجام در فاصله ربع قرن تاریخ معاصر را مقایسه کردم. کودتایی که قرنی طراحی کرده بود، کودتای معروف به «نوژه» (عملیات نقاب) در سال 1359 و کودتایی که به ظاهر، توسط «قطبزاده» بلافاصله پس از خنثی شدن کودتای نوژه، شروع به برنامه ریزی شده بود و همه قبل از وقوع افشا شدند.
⬅️ قرنی قبل از اقدام برای کودتا نزد آیت الله «میلانی» در مشهد میرود و از وی اجازه میخواهد که کودتا کند، آیت الله میلانی با تاکید به ممانعت از خونریزی، با کودتا موافقت نمیکند؛ ولی به ظاهر، با دست نوشته امضا شده خود مجوز ترور شاه را به قرنی میدهد که بعدها این نامه به دست مأموران میافتد و پس از مراجعه به میلانی، وی نامه خود را تایید میکند؛ ولی حصر یا مجازات نمیشود. در کودتای قطبزاده نیز پای یک مرجع تقلید به میان میآید که از او اعترافات تلویزیونی گرفته میشود و سپس تا پایان عمر، محصور و به خلع مرجعیت، مجازات میشود.
⬅️ یکی دیگر از شباهتهای این کودتاها علاوه بر مرتبط دانستن آن با روحانیت مرجع این است، کسانی که مرتبط با کودتا و فعال در همراهی و طراحی آن معرفی شدند، از نیروهای درون نظام سیاسی و وفادار بدان بودند و به عنوان مثال «ارسنجانی» معاون نخست وزیر وقت، پس از افشای کودتا به رهبری قرنی اعدام نشد؛ ولی صادق قطبزاده وزیر امور خارجه وقت، در جریان برنامه ریزی برای کودتا اعدام شد.
⬅️ دیگر پیامدهای این کودتاها این بود که فرمانده کودتا، قرنی که رئیس رکن دوم ستاد ارتش بود، اخراج و به سه سال حبس محکوم شد و فرماندهان ارتشی کودتا نوژه همه اعدام شدند، در اصل در کودتای قرنی هیچکس اعدام نشد؛ ولی در کودتای نوژه بیش از ۱۰۰ نفر اعدام شدند.
⬅️ اما بزرگترین پیامد این کودتاهای نافرجام، قضاوتهایی است که تاریخ خواهد کرد؛ گرچه ما پژوهشگران به صفت علمی، متعهد هستیم که قضاوت نکنیم و فقط دادهها را بر اساس زمینههای سیاسی- اجتماعی آنها تجزیه و تحلیل و نتیجهگیری کنیم؛ ولی میراث داران تاریخ هر سرزمینی، بی آنکه به زمینهها توجه کنند، به حتم به داوری خواهند، نشست و اعدامها و گرفتن جان انسانها آن هم به دلیل عمل و فعلی که رخ نداده یا مبتنی بر اعترافی که تحت اجبار و زور گرفته شده، به قدر کافی، تلخ و تاریک و منزجر کننده هست که نقاشان آن صفحات تاریک تاریخ در دادگاهی بدون وکیل مدافع به اشد مجازات محکوم شوند. در آن زمان، دیگر هیچکس نه بر پهلوی تعصبی دارد و نه از جمهوری اسلامی ترسی، بری از هر قیدی، تمام شکنجهها و اعدامها قضاوت خواهد شد.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 با مردم بالغانه سخن کنید
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 باز یک اردیبهشت ماه دیگر، یک حادثه هولناک دیگر، تناقضگوییها و پنهان کاریهای دیگر، گمانه زنیهای داخلی و خارجی متعدد و یک اطلاعیه دیگر برای برخورد با برهم زنندگان امنیت روانی جامعه. در حالی که امنیت روانی جامعه از شفافیت با جامعه، صداقت با مردم و ایجاد اعتماد اجتماعی فراهم میشود و به طور کلی انسان از ابهامات و ناشناختهها دچار سردرگمی و عدم امنیت روانی میشود.
⬅️ انفجارهایی مهیب در اسکله شهید رجایی بندرعباس رخ میدهد. منابعی ابتدا آن را حاصل از مخزن سوخت اعلام میکنند؛ ولی پس از آن، سخنگوی «سازمان مدیریت بحران کشور»، «حسین ظفری» اعلام میکند: «محدوده حادثه، منطقه کانتینری بندر شهید رجایی بوده که در تعدادی از کانتینرها مواد شیمیایی نگه داشته می شد. علت انفجار، مواد شیمیایی داخل کانتینرها بوده است و مدیر کل مدیریت بحران، طی بازدیدهایشان اخطارهایی به این بندر داده بودند و احتمال خطر را گوشزد کرده بودند.
⬅️ وقتی مدیر کل سازمان مدیریت بحران کشور از این کانتینرها بازدید کرده، به طور حتم میداند، نام آن مواد شیمیایی چیست و به احتمال زیاد می داند، متعلق به کدام شرکت یا سازمان و نهادی است. هم ماده شیمیایی اشتعال زا مشخص است و هم خطر اشتعال آن تشخیص داده شده بود و اینکه شورای اطلاع رسانی دولت اطلاعیه میدهد و اعلام میکند: «انفجار در یکی از منابع قابل اشتعال رخ داده»! هر مخاطب عاقلی را به این فهم وا میدارد که دولت در حال پنهانکاری با جامعه است و بر گمانه زنیها دامن میزند و جامعه را در ابهامات و سردرگم در انبوهی از اطلاعات متناقض، دچار عدم امنیت روانی میکند.
⬅️ بدتر آنکه سخنگوی دولت، «فاطمه مهاجرانی» ادعا میکند: «اعلام علت انفجار در اسکله شهید رجایی زمانبر است». آیا مردم به دنبال فهم فعل و انفعالات دقیق شیمیایی در دمای محیط یا پیدا کردن پسر بچه بازیگوشی هستند که اطراف کانتینرها با کبریت آتش بازی میکرده است!؟ مردم میدانند، بررسی برای تشخیص اینکه انفجار در اثر سهل انگاری یک عامل داخلی بوده یا یک خرابکاری عامل خارجی به زمان بیشتری نیاز دارد؛ ولی آیا این اظهار نظر سخنگوی دولت در عین اینکه در تناقض با اظهار نظر سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشور است، نوعی تحقیر جامعه با کودک انگاشتن آنها نیست؟ درست مثل پاسخهایی که برخی از والدین به کودکان کنجکاو خود میدهند تا آنها را متقاعد و از سوالات بیشتر منصرف کنند.
⬅️ خانم سخنگوی دولت! از سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشور، سوال کنید تا به شما بگوید، علت انفجار، کدام نوع از مواد شیمیایی و متعلق به چه سازمانی بوده است و آن را به جامعه بالغ مخاطب خود اعلام کنید، آن زمان قوه قضاییه نیز برای محاکمه آنهایی که به اخطارهای مدیر کل این سازمان بیاعتنایی کردند، آماده میشود و در پی برخورد با برهم زنندگان واقعی امنیت مردم خواهد بود. مخاطبان شما نابالغ نیستند، با مردم بالغانه سخن کنید.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 باز یک اردیبهشت ماه دیگر، یک حادثه هولناک دیگر، تناقضگوییها و پنهان کاریهای دیگر، گمانه زنیهای داخلی و خارجی متعدد و یک اطلاعیه دیگر برای برخورد با برهم زنندگان امنیت روانی جامعه. در حالی که امنیت روانی جامعه از شفافیت با جامعه، صداقت با مردم و ایجاد اعتماد اجتماعی فراهم میشود و به طور کلی انسان از ابهامات و ناشناختهها دچار سردرگمی و عدم امنیت روانی میشود.
⬅️ انفجارهایی مهیب در اسکله شهید رجایی بندرعباس رخ میدهد. منابعی ابتدا آن را حاصل از مخزن سوخت اعلام میکنند؛ ولی پس از آن، سخنگوی «سازمان مدیریت بحران کشور»، «حسین ظفری» اعلام میکند: «محدوده حادثه، منطقه کانتینری بندر شهید رجایی بوده که در تعدادی از کانتینرها مواد شیمیایی نگه داشته می شد. علت انفجار، مواد شیمیایی داخل کانتینرها بوده است و مدیر کل مدیریت بحران، طی بازدیدهایشان اخطارهایی به این بندر داده بودند و احتمال خطر را گوشزد کرده بودند.
⬅️ وقتی مدیر کل سازمان مدیریت بحران کشور از این کانتینرها بازدید کرده، به طور حتم میداند، نام آن مواد شیمیایی چیست و به احتمال زیاد می داند، متعلق به کدام شرکت یا سازمان و نهادی است. هم ماده شیمیایی اشتعال زا مشخص است و هم خطر اشتعال آن تشخیص داده شده بود و اینکه شورای اطلاع رسانی دولت اطلاعیه میدهد و اعلام میکند: «انفجار در یکی از منابع قابل اشتعال رخ داده»! هر مخاطب عاقلی را به این فهم وا میدارد که دولت در حال پنهانکاری با جامعه است و بر گمانه زنیها دامن میزند و جامعه را در ابهامات و سردرگم در انبوهی از اطلاعات متناقض، دچار عدم امنیت روانی میکند.
⬅️ بدتر آنکه سخنگوی دولت، «فاطمه مهاجرانی» ادعا میکند: «اعلام علت انفجار در اسکله شهید رجایی زمانبر است». آیا مردم به دنبال فهم فعل و انفعالات دقیق شیمیایی در دمای محیط یا پیدا کردن پسر بچه بازیگوشی هستند که اطراف کانتینرها با کبریت آتش بازی میکرده است!؟ مردم میدانند، بررسی برای تشخیص اینکه انفجار در اثر سهل انگاری یک عامل داخلی بوده یا یک خرابکاری عامل خارجی به زمان بیشتری نیاز دارد؛ ولی آیا این اظهار نظر سخنگوی دولت در عین اینکه در تناقض با اظهار نظر سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشور است، نوعی تحقیر جامعه با کودک انگاشتن آنها نیست؟ درست مثل پاسخهایی که برخی از والدین به کودکان کنجکاو خود میدهند تا آنها را متقاعد و از سوالات بیشتر منصرف کنند.
⬅️ خانم سخنگوی دولت! از سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشور، سوال کنید تا به شما بگوید، علت انفجار، کدام نوع از مواد شیمیایی و متعلق به چه سازمانی بوده است و آن را به جامعه بالغ مخاطب خود اعلام کنید، آن زمان قوه قضاییه نیز برای محاکمه آنهایی که به اخطارهای مدیر کل این سازمان بیاعتنایی کردند، آماده میشود و در پی برخورد با برهم زنندگان واقعی امنیت مردم خواهد بود. مخاطبان شما نابالغ نیستند، با مردم بالغانه سخن کنید.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 حاکم مطلق و الهی در دوگانه دوست و دشمن
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 «ولایت فقیه، فرآورده سکولاریزاسیون تشیع امامیه است»، این عنوان یادداشتی است، در سه بخش به قلم «علی صاحب الحواشی» که ضمن بیان مفهوم سکولاریزاسیون، با استناد به دیدگاه «کارل اشمیت» مبنی بر اینکه «همه مفاهیم نظریه مدرن دولت، مفاهیم عرفی شده الهیاتی است» نظریه ولایت فقیه را نیز عرفی شدن تشیع امامیه میداند.
⬅️ قبل از پرداختن به این ادعا باید، اشاره کرد که سکولاریزاسیون، یک معنای بسیار عام دارد که نخستین بار پس از شنیدن بر ذهن متبادر میشود و حتی اندیشمندان زیادی چون «مارک لیلا» نیز در آثار خود، این معنا را به کار میگیرند و آن «جدایی دین و سیاست» است. سکولاریزاسیون به لحاظ یک مفهوم فلسفی- اندیشهای و حتی اجتماعی به روند تاریخی گفته میشود که طی آن امری الهیاتی و قدسی، عرفی و زمینی میشود که بحث حاضر، با لحاظ معنای دوم، مورد تأمل است.
⬅️ ادعای این یادداشت، مبنی بر نسبت سکولار شدن تشیع و نظریه ولایت فقیه و شباهت آن با دیدگاه کارل اشمیت در زمینه سکولاریزاسیون، دچار یک مغالطه سهوی یا عمدی است، این نگاه که تشیع به دلیل به درازا کشیدن زمان منجی مورد انتظارش دچار سکولاریزاسیون درونی شده، مانند تعریف «بلومبرگ» از سکولاریزاسیون است؛ نه تعریف کارل اشمیت که از اتفاق در یادداشت مورد نظر نیز آمده، بلومبرگ، نظرات اشمیت را نقد اساسی نمود.
⬅️ بلومبرگ بر این باور است؛ چون مسیح و منجی مسیحیان، ظهور نکرد تا امور آنها را سامان دهد؛ لذا مسیحیت، برای پرداختن به امر دنیایی مسیحیان، دچار سکولاریزاسیون درونی شد؛ اما او در کتاب «مشروعیت عصر مدرن»، هرگز مشروعیت این عصر و اندیشه پیشرفت را مبتنی بر آموزههای الهی نمیداند؛ بلکه مبتنی بر انتخابهای انسان و حاصل خود اثباتی آن میداند؛ در صورتی که در نظریه ولایت فقیه، مشروعیت، کاملاً امری الهی و قدسی است و از انتخابهای انسانی نشأت نمیگیرد.
⬅️ در مورد اینکه الهیات تشیع سکولار شده و فرآورده آن، نظریه ولایت فقیه است، باید گفت، در هر الهیات سیاسی این اتفاق میافتد، در اصل الهیات سیاسی؛ یعنی الهیات، برای امر سیاسی که امری زمینی است و برای اداره امور و نظم بخشی بر دنیای مردمان به کار گرفته شود؛ پس هر الهیات سیاسی، سکولار شده الهیات است. دیدگاه «ولایت عام یا مطلقه فقیه» به عنوان یک نظریه سنتی در فقه شیعه که همیشه در کنار دیدگاه «ولایت محدود یا حسبیه» وجود داشته است، میتواند، معادل ولایت مطلقه کلیسا در دورهای باشد که الهیات سیاسی بر اروپا حاکم بود؛ نه معادل نظریهای پس از آن دوره که در واقع «لیبرالیسم» به عنوان اندیشهای مدرن «در مقام نظریهای سیاسی در واکنش به مقاومت سرسختانه کلیساها شکل گرفت». برخی اندیشمندان، این لیبرالیسم را نیز فرآورده مسیحیت می دانند؛ البته مسیحیتی مبتنی بر شهود اخلاقی مسیح؛ نه مسیحیت کلیسایی مبتنی بر اجبار کلیسا.
⬅️ گرچه هر الهیات سیاسی، منجر به سکولاریسم و عرفی شدن دین میشود؛ ولی در مقابل، هر سکولاریسمی، منتهی به الهیات سیاسی نمیشود، بستگی به این دارد که دین، چگونه تعریف شود. مثلاً سکولاریزاسیون «سیدنتاپ» که دین را شهودی، اخلاقی میداند؛ نه قوانین اجبار کننده، با سکولاریزاسیون «کارل لوویت» که آن را سکولار شدن امید و انتظار استعلایی مسیحیت با ایده پیشرفت در مدرنیته تعریف می کند یا با سکولاریزاسیون بلومبرگ که شرح آن رفت و به ویژه با سکولاریزاسیون کارل اشمیت متفاوت است.
⬅️ مسأله اصلی در دیدگاه اشمیت این است که او معتقد به هستی شناسی امر سیاسی بر اساس دوست و دشمن است؛ یعنی دولت از نظر او نهادی است که حق این تصمیم گیری را دارد که چه کسی دوست است و چه کسی دشمن، بدون آنکه به هویتهای دیگر یا انتخابهای دیگر توجه داشته باشد. این هستی شناسی امر سیاسی اوست که منجر به یک الهیات سیاسی میشود که مفاهیم دینی حاکمیت مطلق الهی را برای دولت به کار میگیرد و حاکمیتی خشن مبتنی بر دوگانه دوست - دشمن را ممکن میسازد، حاکمی مطلق و الهی که به مراتب میتواند، در نسبت با آنها که دوست نمیداند، خشنتر از شکل ولایت الهی روحانیت دینی در سالهای قرون وسطی باشد.
⬅️ تاکید اصلی این نقد این است که این هستی شناسی خطرناک امر سیاسی اشمیتی است که الهیات سیاسی را از دوره ولایت مطلقه کلیسایی نیز خطرناکتر میکند؛ نه صرفاً سکولار شدن دین که در مورد تشیع نیز صدق میکند.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 «ولایت فقیه، فرآورده سکولاریزاسیون تشیع امامیه است»، این عنوان یادداشتی است، در سه بخش به قلم «علی صاحب الحواشی» که ضمن بیان مفهوم سکولاریزاسیون، با استناد به دیدگاه «کارل اشمیت» مبنی بر اینکه «همه مفاهیم نظریه مدرن دولت، مفاهیم عرفی شده الهیاتی است» نظریه ولایت فقیه را نیز عرفی شدن تشیع امامیه میداند.
⬅️ قبل از پرداختن به این ادعا باید، اشاره کرد که سکولاریزاسیون، یک معنای بسیار عام دارد که نخستین بار پس از شنیدن بر ذهن متبادر میشود و حتی اندیشمندان زیادی چون «مارک لیلا» نیز در آثار خود، این معنا را به کار میگیرند و آن «جدایی دین و سیاست» است. سکولاریزاسیون به لحاظ یک مفهوم فلسفی- اندیشهای و حتی اجتماعی به روند تاریخی گفته میشود که طی آن امری الهیاتی و قدسی، عرفی و زمینی میشود که بحث حاضر، با لحاظ معنای دوم، مورد تأمل است.
⬅️ ادعای این یادداشت، مبنی بر نسبت سکولار شدن تشیع و نظریه ولایت فقیه و شباهت آن با دیدگاه کارل اشمیت در زمینه سکولاریزاسیون، دچار یک مغالطه سهوی یا عمدی است، این نگاه که تشیع به دلیل به درازا کشیدن زمان منجی مورد انتظارش دچار سکولاریزاسیون درونی شده، مانند تعریف «بلومبرگ» از سکولاریزاسیون است؛ نه تعریف کارل اشمیت که از اتفاق در یادداشت مورد نظر نیز آمده، بلومبرگ، نظرات اشمیت را نقد اساسی نمود.
⬅️ بلومبرگ بر این باور است؛ چون مسیح و منجی مسیحیان، ظهور نکرد تا امور آنها را سامان دهد؛ لذا مسیحیت، برای پرداختن به امر دنیایی مسیحیان، دچار سکولاریزاسیون درونی شد؛ اما او در کتاب «مشروعیت عصر مدرن»، هرگز مشروعیت این عصر و اندیشه پیشرفت را مبتنی بر آموزههای الهی نمیداند؛ بلکه مبتنی بر انتخابهای انسان و حاصل خود اثباتی آن میداند؛ در صورتی که در نظریه ولایت فقیه، مشروعیت، کاملاً امری الهی و قدسی است و از انتخابهای انسانی نشأت نمیگیرد.
⬅️ در مورد اینکه الهیات تشیع سکولار شده و فرآورده آن، نظریه ولایت فقیه است، باید گفت، در هر الهیات سیاسی این اتفاق میافتد، در اصل الهیات سیاسی؛ یعنی الهیات، برای امر سیاسی که امری زمینی است و برای اداره امور و نظم بخشی بر دنیای مردمان به کار گرفته شود؛ پس هر الهیات سیاسی، سکولار شده الهیات است. دیدگاه «ولایت عام یا مطلقه فقیه» به عنوان یک نظریه سنتی در فقه شیعه که همیشه در کنار دیدگاه «ولایت محدود یا حسبیه» وجود داشته است، میتواند، معادل ولایت مطلقه کلیسا در دورهای باشد که الهیات سیاسی بر اروپا حاکم بود؛ نه معادل نظریهای پس از آن دوره که در واقع «لیبرالیسم» به عنوان اندیشهای مدرن «در مقام نظریهای سیاسی در واکنش به مقاومت سرسختانه کلیساها شکل گرفت». برخی اندیشمندان، این لیبرالیسم را نیز فرآورده مسیحیت می دانند؛ البته مسیحیتی مبتنی بر شهود اخلاقی مسیح؛ نه مسیحیت کلیسایی مبتنی بر اجبار کلیسا.
⬅️ گرچه هر الهیات سیاسی، منجر به سکولاریسم و عرفی شدن دین میشود؛ ولی در مقابل، هر سکولاریسمی، منتهی به الهیات سیاسی نمیشود، بستگی به این دارد که دین، چگونه تعریف شود. مثلاً سکولاریزاسیون «سیدنتاپ» که دین را شهودی، اخلاقی میداند؛ نه قوانین اجبار کننده، با سکولاریزاسیون «کارل لوویت» که آن را سکولار شدن امید و انتظار استعلایی مسیحیت با ایده پیشرفت در مدرنیته تعریف می کند یا با سکولاریزاسیون بلومبرگ که شرح آن رفت و به ویژه با سکولاریزاسیون کارل اشمیت متفاوت است.
⬅️ مسأله اصلی در دیدگاه اشمیت این است که او معتقد به هستی شناسی امر سیاسی بر اساس دوست و دشمن است؛ یعنی دولت از نظر او نهادی است که حق این تصمیم گیری را دارد که چه کسی دوست است و چه کسی دشمن، بدون آنکه به هویتهای دیگر یا انتخابهای دیگر توجه داشته باشد. این هستی شناسی امر سیاسی اوست که منجر به یک الهیات سیاسی میشود که مفاهیم دینی حاکمیت مطلق الهی را برای دولت به کار میگیرد و حاکمیتی خشن مبتنی بر دوگانه دوست - دشمن را ممکن میسازد، حاکمی مطلق و الهی که به مراتب میتواند، در نسبت با آنها که دوست نمیداند، خشنتر از شکل ولایت الهی روحانیت دینی در سالهای قرون وسطی باشد.
⬅️ تاکید اصلی این نقد این است که این هستی شناسی خطرناک امر سیاسی اشمیتی است که الهیات سیاسی را از دوره ولایت مطلقه کلیسایی نیز خطرناکتر میکند؛ نه صرفاً سکولار شدن دین که در مورد تشیع نیز صدق میکند.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 بدون چاره در میانه دوست و دشمن همیشگی
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 هفتهای که با دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا و انفجار فاجعه بار در بندرعباس آغاز شد، با رویدادها و خبرهایی ادامه یافت که به لغو دور چهارم مذاکرات منتهی شد. این گونه برمیآید که انفجار و برآوردهایی در زمینه علل آن، تحریمهای جدید آمریکا، تهدید وزیر دفاع آمریکا در زمینه حمایت جمهوری اسلامی از حوثیهای یمن، سخنان جدید وزیر امور خارجه آمریکا در زمینه محدودیتهای غنی سازی، موشکی و حمایت از گروههایی چون حوثیها در منطقه و سپس لغو مذاکرات با آمریکا و اروپا همگی با هم مرتبط هستند.
⬅️ اگر این خبر، صحت داشته باشد که کشتی محموله کمکهای تسلیحاتی به یمن توسط آمریکا توقیف شده و پیامد آن، تهدیدهای وزیر دفاع آمریکا و ... بوده است، نشان از این دارد که با دشمن، به ناچار به مذاکره نشستیم و به دوستی به ناچار کمک کردیم؛ چرا که نمیتوانستیم در میانه سختترین حملات، از او حمایت نکنیم و با ناچاری دوم، ناچاری اول را چنان تحت الشعاع قرار دادیم که ممکن است به بیچاری برسیم.
⬅️ چرا یک بازیگر سیاسی منطقهای و بین المللی به چنین وضعیتی میرسد که دوستیها و دشمنیها، همگراییها و واگراییها به جای تأمین منافع ملی، به ضدیت با منافع ملی و خطر جنگ، بدیل میشود و چاره اندیشی و خروج از وضعیت بنبست را چنین بغرنج میکند؟ امر سیاسی را چگونه تعریف و دوست و دشمن را بر چه اساسی تعیین میکند؟
⬅️ در یادداشتی از هستیشناسی امر سیاسی «کارل اشمیت» بر اساس دوگانه دوست و دشمن سخن رفت و اینکه چقدر تلاقی این هستی شناسی امر سیاسی با الهیات سیاسی میتواند، خطرناک باشد، اما چرا؟ وقتی به سیاست با نگاهی دشمن محور و مبتنی بر دوست و دشمنی مطلق و همیشگی با معیارهای غیر زمینی و ملاکهای آسمانی و الهی نگاه میشود؛ نه بر اساس منافع ملی و برای تسهیل نظم سیاسی - اجتماعی در خدمت امنیت و رفاه جامعه، این خطر بزرگ آشکار میشود.
⬅️ زمانی که بر اساس دیدگاه اشمیت، دوست و دشمن تعریف شود و محور تمام سیاست ورزیها قرار گیرد، آنگاه که با انگیزههای دینی، این امر صورت پذیرد؛ چون امر سیاست، امری برای نظم قلمروهای حیات این جهانی بشر است، به طور حتم گروههایی حول این مفاهیم دوست و دشمن صورتبندی میشوند که منافع این جهانی آنها با این مفاهیم گره میخورد و انگیزههای دینی و آسمانی خود را از دست میدهد و کاملاً زمینی و عرفی میشود.
⬅️ خطرناک بودن این مسئله دقیقاً اینجاست، منافع گروههایی خاص، در تقابل با منافع ملی قرار میگیرد، گروههایی که به شدت، صاحب نفوذ در قدرت، سیاست و تصمیم گیریها هستند. دوستیها، حمایتها و حتی کمکها ابزاری برای قدرت و نفوذ هرچه بیشتر و تأمین منافع آنها میشود و دشمنیها ماهیتِ به ظاهر دینی و انگیزههای به ظاهر الهی آنها را برای ادامه منفعت جوییهای مادی و انحصار طلبیهای سیاسی اجتماعی مستحکم میکند که ارمغان آن به جای منافع ملی، مضار دائمی است، برای ملتی بدون چاره در میانه دوست و دشمن همیشگی.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 هفتهای که با دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا و انفجار فاجعه بار در بندرعباس آغاز شد، با رویدادها و خبرهایی ادامه یافت که به لغو دور چهارم مذاکرات منتهی شد. این گونه برمیآید که انفجار و برآوردهایی در زمینه علل آن، تحریمهای جدید آمریکا، تهدید وزیر دفاع آمریکا در زمینه حمایت جمهوری اسلامی از حوثیهای یمن، سخنان جدید وزیر امور خارجه آمریکا در زمینه محدودیتهای غنی سازی، موشکی و حمایت از گروههایی چون حوثیها در منطقه و سپس لغو مذاکرات با آمریکا و اروپا همگی با هم مرتبط هستند.
⬅️ اگر این خبر، صحت داشته باشد که کشتی محموله کمکهای تسلیحاتی به یمن توسط آمریکا توقیف شده و پیامد آن، تهدیدهای وزیر دفاع آمریکا و ... بوده است، نشان از این دارد که با دشمن، به ناچار به مذاکره نشستیم و به دوستی به ناچار کمک کردیم؛ چرا که نمیتوانستیم در میانه سختترین حملات، از او حمایت نکنیم و با ناچاری دوم، ناچاری اول را چنان تحت الشعاع قرار دادیم که ممکن است به بیچاری برسیم.
⬅️ چرا یک بازیگر سیاسی منطقهای و بین المللی به چنین وضعیتی میرسد که دوستیها و دشمنیها، همگراییها و واگراییها به جای تأمین منافع ملی، به ضدیت با منافع ملی و خطر جنگ، بدیل میشود و چاره اندیشی و خروج از وضعیت بنبست را چنین بغرنج میکند؟ امر سیاسی را چگونه تعریف و دوست و دشمن را بر چه اساسی تعیین میکند؟
⬅️ در یادداشتی از هستیشناسی امر سیاسی «کارل اشمیت» بر اساس دوگانه دوست و دشمن سخن رفت و اینکه چقدر تلاقی این هستی شناسی امر سیاسی با الهیات سیاسی میتواند، خطرناک باشد، اما چرا؟ وقتی به سیاست با نگاهی دشمن محور و مبتنی بر دوست و دشمنی مطلق و همیشگی با معیارهای غیر زمینی و ملاکهای آسمانی و الهی نگاه میشود؛ نه بر اساس منافع ملی و برای تسهیل نظم سیاسی - اجتماعی در خدمت امنیت و رفاه جامعه، این خطر بزرگ آشکار میشود.
⬅️ زمانی که بر اساس دیدگاه اشمیت، دوست و دشمن تعریف شود و محور تمام سیاست ورزیها قرار گیرد، آنگاه که با انگیزههای دینی، این امر صورت پذیرد؛ چون امر سیاست، امری برای نظم قلمروهای حیات این جهانی بشر است، به طور حتم گروههایی حول این مفاهیم دوست و دشمن صورتبندی میشوند که منافع این جهانی آنها با این مفاهیم گره میخورد و انگیزههای دینی و آسمانی خود را از دست میدهد و کاملاً زمینی و عرفی میشود.
⬅️ خطرناک بودن این مسئله دقیقاً اینجاست، منافع گروههایی خاص، در تقابل با منافع ملی قرار میگیرد، گروههایی که به شدت، صاحب نفوذ در قدرت، سیاست و تصمیم گیریها هستند. دوستیها، حمایتها و حتی کمکها ابزاری برای قدرت و نفوذ هرچه بیشتر و تأمین منافع آنها میشود و دشمنیها ماهیتِ به ظاهر دینی و انگیزههای به ظاهر الهی آنها را برای ادامه منفعت جوییهای مادی و انحصار طلبیهای سیاسی اجتماعی مستحکم میکند که ارمغان آن به جای منافع ملی، مضار دائمی است، برای ملتی بدون چاره در میانه دوست و دشمن همیشگی.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 شمشیر دو لبه روحانیت
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 جامعه ایران در دهه های گذشته، به سرعت به سمت گسستن از اقتدارهایی که به سبب تعلق به جمع، اعمال می شوند و همچنین توجه به هویت فردی پیش میرود. پیامد این گسستن، تمایل بیشتر به آزادیهای فردی و نوعی لیبرالیسم است. انقلاب در شیوه نگریستن به زندگی و تمایلات فردگرایانه، بر مطالبات سیاسی نیز تاثیر میگذارد و اقتدار سیاسی را به چالش میکشد؛ لذا چنین به نظر میرسد که جامعه ایران، شاهد تحولات بزرگی در تاریخ سیاسی- اجتماعی خود خواهد بود.
⬅️ روند فردگراییِ منجر به لیبرالیسم در جوامع غربی، دقیقاً از نقطهای آغاز شد که در قرن دوازدهم میلادی روحانیان دینی، طی یک انقلاب در شیوه تلقی از جایگاه خود در جامعه، برای خود یک «ولایت مطلقه» تعریف کردند، ولایتی که به آنها صلاحیت قانونی و حقوقی اعطا میکند و «بر اقتداری استوار است که از سوی مسیح به پطرس و جانشینانش تفویض شده است».
⬅️ «پولس زمانی که به قرنطیان، نامه نوشت تا ولایت مطلقه را توضیح دهد، گفت، آیا نمیدانید که فرشتگان را داوری خواهیم کرد تا چه رسد به امور روزگار؟»، با استناد به متون مقدس برای اولین بار چنین اقتداری برای روحانیان و کلیسا در نظر گرفته شد و تمام اقتدارهای دیگر را به چالش کشید. به چالش کشیدن اقتدارهای فردی و نهادی در یک جامعه، نوعی فردگرایی پنهان و تحولات غیر شبکهای ناملموس در جامعه را موجب میشود که بیشتر جنبه ذهنی و درونی دارد.
⬅️ وقتی تحت یک اقتدار مقدس، صلاحیت تمام نهادهای عرفی و سنتی یا حتی مدرن؛ مثل احزاب و رهبران فکری جامعه که میتوانند گروهها را رهبری کنند، به شدت به چالش کشیده میشود، دقیقاً این اقتدار به بلای جان خودش، بدل میشود و ضد خود را در جامعه فردی شده ای می پرورد که خطوط قرمز عرفی را نیز در پیش چشمش شکسته میبیند.
⬅️ فردگرایی ذهنی و تغییر در نگرش، به زودی به صورت مطالبات عینی در خواهد آمد و ساختار اجتماعی را در هم خواهد شکست. هیچ اقتداری اعم از دینی یا غیر دینی را یارای مقاومت در برابر این تحول در نگرش تابوشکنانه جامعه نیست؛ چرا که به موازات آن، انقلابهای فکری نیز به وقوع میپیوندند که در چرخهای مداوم، یکدیگر را تقویت میکنند، دقیقاً مانند انقلاب نومینالیستی در غرب که پس از انقلاب روحانیان و ولایت مطلقه آنها، زمینه را برای فردگرایی بیشتر که ریشه اصلی لیبرالیسم است، فراهم آورد، این بدین معناست که با این انقلاب شمشیر دو لبه روحانیت برون آمد و نه تنها اقتدار مطلقه جدیدش؛ بلکه اقتدار سنتی خودش را نیز در کنار تمام اقتدارهای عرفی دیگر برای همیشه گردن زد.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 جامعه ایران در دهه های گذشته، به سرعت به سمت گسستن از اقتدارهایی که به سبب تعلق به جمع، اعمال می شوند و همچنین توجه به هویت فردی پیش میرود. پیامد این گسستن، تمایل بیشتر به آزادیهای فردی و نوعی لیبرالیسم است. انقلاب در شیوه نگریستن به زندگی و تمایلات فردگرایانه، بر مطالبات سیاسی نیز تاثیر میگذارد و اقتدار سیاسی را به چالش میکشد؛ لذا چنین به نظر میرسد که جامعه ایران، شاهد تحولات بزرگی در تاریخ سیاسی- اجتماعی خود خواهد بود.
⬅️ روند فردگراییِ منجر به لیبرالیسم در جوامع غربی، دقیقاً از نقطهای آغاز شد که در قرن دوازدهم میلادی روحانیان دینی، طی یک انقلاب در شیوه تلقی از جایگاه خود در جامعه، برای خود یک «ولایت مطلقه» تعریف کردند، ولایتی که به آنها صلاحیت قانونی و حقوقی اعطا میکند و «بر اقتداری استوار است که از سوی مسیح به پطرس و جانشینانش تفویض شده است».
⬅️ «پولس زمانی که به قرنطیان، نامه نوشت تا ولایت مطلقه را توضیح دهد، گفت، آیا نمیدانید که فرشتگان را داوری خواهیم کرد تا چه رسد به امور روزگار؟»، با استناد به متون مقدس برای اولین بار چنین اقتداری برای روحانیان و کلیسا در نظر گرفته شد و تمام اقتدارهای دیگر را به چالش کشید. به چالش کشیدن اقتدارهای فردی و نهادی در یک جامعه، نوعی فردگرایی پنهان و تحولات غیر شبکهای ناملموس در جامعه را موجب میشود که بیشتر جنبه ذهنی و درونی دارد.
⬅️ وقتی تحت یک اقتدار مقدس، صلاحیت تمام نهادهای عرفی و سنتی یا حتی مدرن؛ مثل احزاب و رهبران فکری جامعه که میتوانند گروهها را رهبری کنند، به شدت به چالش کشیده میشود، دقیقاً این اقتدار به بلای جان خودش، بدل میشود و ضد خود را در جامعه فردی شده ای می پرورد که خطوط قرمز عرفی را نیز در پیش چشمش شکسته میبیند.
⬅️ فردگرایی ذهنی و تغییر در نگرش، به زودی به صورت مطالبات عینی در خواهد آمد و ساختار اجتماعی را در هم خواهد شکست. هیچ اقتداری اعم از دینی یا غیر دینی را یارای مقاومت در برابر این تحول در نگرش تابوشکنانه جامعه نیست؛ چرا که به موازات آن، انقلابهای فکری نیز به وقوع میپیوندند که در چرخهای مداوم، یکدیگر را تقویت میکنند، دقیقاً مانند انقلاب نومینالیستی در غرب که پس از انقلاب روحانیان و ولایت مطلقه آنها، زمینه را برای فردگرایی بیشتر که ریشه اصلی لیبرالیسم است، فراهم آورد، این بدین معناست که با این انقلاب شمشیر دو لبه روحانیت برون آمد و نه تنها اقتدار مطلقه جدیدش؛ بلکه اقتدار سنتی خودش را نیز در کنار تمام اقتدارهای عرفی دیگر برای همیشه گردن زد.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 زن مدرن ایران و مردان جلاد سنتی
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 در دفتر تاریخ معاصر ایران، روزهای زیادی وجود دارد که بزرگی رویداد یا اندوه و شادی ثبت شده در آن، انسان را در آن روز، ناخودگاه با خود به ژرفای تأمل می کشاند. برای من یکی از آن تاریخ های حک شده بر لوح چراهای بی پایانم، لوحی که همیشه مرا به اعماق تأمل و کاوش می کشاند، تاریخ ۱۸ اردیبهشت ماه است.
⬅️ روایت «دکتر صدرایی» از او، سطر به سطر از خاطرم می گذرد: «من رئیس آموزش و پرورش شهرستان قوچان بودم، خانم «فرخ رو پارسا» یک دوره بازدید داشت. به شمال آمده بود و سپس به شهر ما آمد، خیلی خانم سنگین و رنگین و متشخصی بود. لباسی که ایشان پوشیده بود، یک پیراهنی بود که تا مچ پایش بود. چادر و روسری هم نداشت؛ ولی آرایشی هم نداشت و خیلی وزین بود. در حالیکه برخی خانم معلمها و مدیرانی که خودمان داشتیم، خیلی جلف بودند. ایشان خیلی وزین و با شخصیت آمدند، بازدید کردند و خودشان هم سر کلاس ها رفتند و از بچه ها سؤال کردند. معلمان را تشویق می کردند و خیلی به معلمان احترام می گذاشتند. خانم دکتر فرخ رو پارسا خدا بیامرزدش، انسان بود و یک انسان کاملی بود، حال آنکه ما مسأله تدینش را تضمین نمی کنیم؛ زیرا هیچکس حتی آنهایی که تظاهر به دیانت می کنند، ممکن است، دروغ بگویند و متظاهر باشند. ایشان در مجموع خیلی آدم باشخصیت، وزین و خوبی بود. واقعا شایسته مقام وزارت بود و شایستگی این را داشت. البته سرکلاس هم که می آمد، خیلی با خوشرویی با معلمان برخورد می کرد و با خانمهای معلم روبوسی می کرد و از بچه ها سؤال می کرد. اصلا مثل اینکه معلم آن کلاس بود، به همه مسائل مسلط بود. در مجموع خانم فرخ رو واقعا یک شخصیت مناسبی برای وزارت بود.»
⬅️ او پزشک متخصص کودکان و نوزادان بود؛ اما ترجیح داد، معلم دبیرستان باشد. پس از آن مدیر دبیرستان شد. حتی به زندانها میرفت تا به زنان زندانی هم درس بدهد. با کمک همکاران خود «انجمن بانوان فرهنگی» را بنیان نهاد. او اولین مدیر کل زن، اولین نماینده زن مجلس، اولین زن به عنوان معاون وزیر و اولین وزیر زن در ایران بود.
⬅️ او برنامه آموزشی تعلیمات دینی و قرآن را در مدارس گنجانده بود و روحانیانی چون بهشتی و باهنر در دوره وزارتش به کار تألیف کتب آموزش دینی در وزارت آموزش و پروش مشغول بودند. او پس از بازنشستگی از کار آموزش و پرورش، مطب شخصی بنا نهاد و به کار طبابت کودکان پرداخت و به طور رایگان، در دو کلینیک کودکان کار می کرد.
⬅️ او در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ به جرم مفسد فی الارض تیرباران شد. در دفاعش گفته بود، اتهامات وارد شده به من هیچ دلیل و اساس محکمی ندارد. من مسلمان و شیعه به دنیا آمدهام و انشاالله شیعه از دنیا خواهم رفت. راجع به غارت بیت المال که بزرگترین اتهام من است، من این مسئله را تکذیب میکنم. من در تمام طول خدمت، نه کار مالی کردم، نه سر و کار با حساب و کتاب داشتم.
⬅️ از زن اولین ها در تاریخ ایران؛ حتی یک سنگ قبر هم باقی نمانده است؛ چرا که حتی سنگ قبر او نیز دو بار با بلدوزر خرد شد. اما نام او همیشه به عنوان اولین های زن مدرن ایرانی باقی خواهد ماند و اینکه جلادهای مرد سنتی ایرانی با او چه کردند، تیرهایی به قلب اولین ها زدند که تا آخر، نامش را به قلب تاریخ ایران دوخت.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 در دفتر تاریخ معاصر ایران، روزهای زیادی وجود دارد که بزرگی رویداد یا اندوه و شادی ثبت شده در آن، انسان را در آن روز، ناخودگاه با خود به ژرفای تأمل می کشاند. برای من یکی از آن تاریخ های حک شده بر لوح چراهای بی پایانم، لوحی که همیشه مرا به اعماق تأمل و کاوش می کشاند، تاریخ ۱۸ اردیبهشت ماه است.
⬅️ روایت «دکتر صدرایی» از او، سطر به سطر از خاطرم می گذرد: «من رئیس آموزش و پرورش شهرستان قوچان بودم، خانم «فرخ رو پارسا» یک دوره بازدید داشت. به شمال آمده بود و سپس به شهر ما آمد، خیلی خانم سنگین و رنگین و متشخصی بود. لباسی که ایشان پوشیده بود، یک پیراهنی بود که تا مچ پایش بود. چادر و روسری هم نداشت؛ ولی آرایشی هم نداشت و خیلی وزین بود. در حالیکه برخی خانم معلمها و مدیرانی که خودمان داشتیم، خیلی جلف بودند. ایشان خیلی وزین و با شخصیت آمدند، بازدید کردند و خودشان هم سر کلاس ها رفتند و از بچه ها سؤال کردند. معلمان را تشویق می کردند و خیلی به معلمان احترام می گذاشتند. خانم دکتر فرخ رو پارسا خدا بیامرزدش، انسان بود و یک انسان کاملی بود، حال آنکه ما مسأله تدینش را تضمین نمی کنیم؛ زیرا هیچکس حتی آنهایی که تظاهر به دیانت می کنند، ممکن است، دروغ بگویند و متظاهر باشند. ایشان در مجموع خیلی آدم باشخصیت، وزین و خوبی بود. واقعا شایسته مقام وزارت بود و شایستگی این را داشت. البته سرکلاس هم که می آمد، خیلی با خوشرویی با معلمان برخورد می کرد و با خانمهای معلم روبوسی می کرد و از بچه ها سؤال می کرد. اصلا مثل اینکه معلم آن کلاس بود، به همه مسائل مسلط بود. در مجموع خانم فرخ رو واقعا یک شخصیت مناسبی برای وزارت بود.»
⬅️ او پزشک متخصص کودکان و نوزادان بود؛ اما ترجیح داد، معلم دبیرستان باشد. پس از آن مدیر دبیرستان شد. حتی به زندانها میرفت تا به زنان زندانی هم درس بدهد. با کمک همکاران خود «انجمن بانوان فرهنگی» را بنیان نهاد. او اولین مدیر کل زن، اولین نماینده زن مجلس، اولین زن به عنوان معاون وزیر و اولین وزیر زن در ایران بود.
⬅️ او برنامه آموزشی تعلیمات دینی و قرآن را در مدارس گنجانده بود و روحانیانی چون بهشتی و باهنر در دوره وزارتش به کار تألیف کتب آموزش دینی در وزارت آموزش و پروش مشغول بودند. او پس از بازنشستگی از کار آموزش و پرورش، مطب شخصی بنا نهاد و به کار طبابت کودکان پرداخت و به طور رایگان، در دو کلینیک کودکان کار می کرد.
⬅️ او در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ به جرم مفسد فی الارض تیرباران شد. در دفاعش گفته بود، اتهامات وارد شده به من هیچ دلیل و اساس محکمی ندارد. من مسلمان و شیعه به دنیا آمدهام و انشاالله شیعه از دنیا خواهم رفت. راجع به غارت بیت المال که بزرگترین اتهام من است، من این مسئله را تکذیب میکنم. من در تمام طول خدمت، نه کار مالی کردم، نه سر و کار با حساب و کتاب داشتم.
⬅️ از زن اولین ها در تاریخ ایران؛ حتی یک سنگ قبر هم باقی نمانده است؛ چرا که حتی سنگ قبر او نیز دو بار با بلدوزر خرد شد. اما نام او همیشه به عنوان اولین های زن مدرن ایرانی باقی خواهد ماند و اینکه جلادهای مرد سنتی ایرانی با او چه کردند، تیرهایی به قلب اولین ها زدند که تا آخر، نامش را به قلب تاریخ ایران دوخت.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 غرور ملی ایرانیان زخم آلود است
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 گویا روزهای تعیین کننده و سرنوشت سازی پیش روی ایران است، ایرانی که نگران خلیجش در جنوب و کابوس هر شبش بین غنی سازی اورانیوم و غنیسازی مردمانش در یک خصومت ۴۶ ساله و دیواری از بیاعتمادی طرفین مذاکرات پرسه میزند، ایرانی که غنای سرزمینی و انسانیاش در منطقه بیهمتاست؛ ولی با حسرت و دلهره به سفر رئیس جمهور آمریکا به منطقه می نگرد که به نظر میرسد، این سفر، تأثیر شگرفی بر اقتصاد و امنیت منطقه خواهد داشت.
⬅️ بر غرور ملی جامعه ای که به آن، خرید «بادبزن و آفتابه»! پیشنهاد میشود و قیمت هر دانه لوبیا را برایش محاسبه میکنند! در حالی که کشورهای همسایهاش، قراردادهای تریلیون دلاری را بهای تغییر نام بخش هویتی سرزمینش میکنند، چه میگذرد؟ غرور ملی، زمینه ساز حس مشترک ملی - میهنی بین افراد جامعه است و تحقیقات جامعه شناختی نشان داده است، «ارتباط معناداری بین متغیرهای اساسی رضایت از اوضاع اقتصادی و اجتماعی، احساس محرومیت، احساس مشروعیت نظام سیاسی و احساس تبعیض بین افراد با مفهوم غرور ملی وجود دارد».
⬅️ وضعیت اقتصادی و به تبع آن اجتماعی به واقعیت تلخ «تحقیر ملی» رسیده است و احساس محرومیت به ویژه در مقایسه با کشورهایی که در منابع از آنها غنیتر هستیم، بسیار بالاست. احساس تبعیض با وجود افشای فسادها، رانتخواریها، ویژهخواریها و توسعه طلبیهای پرهزینه، بیش از پیش بر جامعه تحمیل میشود و همه اینها در کنار احساس ظلمی که جامعه از هر نظر بر خود روا میبیند، مشروعیت نظام سیاسی را حتی برای عامیترین اقشار جامعه زیر سوال میبرد.
⬅️ از آنجا که غرور ملی یکی از شاخصهای احساس وفاداری ملی است و تقویت آن موجب تداوم و پایداری نظام سیاسی است؛ لذا آسیب دیدن آن از نشانههای ناپایداری نظام سیاسی است. «اسمیت» بر این باور است، غرور ملی، موجب از خود گذشتگی ملی شدید افراد نسبت به کشورشان میشود. در صورت جریحه دار شدن شدید آن توسط نظام سیاسی، افراد جامعه نسبت به تهدیدهای بیرونی نیز بی تفاوت می شوند؛ چرا که به زعم آنها این تهدید، ابتدا نظام سیاسی را نشانه میرود.
⬅️ روزهای پیش رو گرچه حتی می تواند، برای حیات ملی ایرانیان نیز سرنوشت ساز باشد؛ ولی به دلیل آسیب دیدن غرور ملیشان بسیاری از افراد جامعه به لحاظ ذهنی نسبت به آن بیتفاوت شدهاند و قضاوتهای مثبتی ندارند. اسمیت معتقد است، یکی از عناصر مهم در غرور ملی این است که بتوان ذهن شهروندان درباره نقش کشورشان در صحنه بین المللی را تسخیر و قضاوتهای مثبتی ایجاد کرد و انتظاراتشان را نسبت به آینده شکل داد. اینکه مردم انتظاری از نظام سیاسیشان نداشته و قضاوت مثبتی برای آینده و روزهای پیش رو نداشته باشند، بدین معناست که غرور ملی ایرانیان زخم آلود است.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 گویا روزهای تعیین کننده و سرنوشت سازی پیش روی ایران است، ایرانی که نگران خلیجش در جنوب و کابوس هر شبش بین غنی سازی اورانیوم و غنیسازی مردمانش در یک خصومت ۴۶ ساله و دیواری از بیاعتمادی طرفین مذاکرات پرسه میزند، ایرانی که غنای سرزمینی و انسانیاش در منطقه بیهمتاست؛ ولی با حسرت و دلهره به سفر رئیس جمهور آمریکا به منطقه می نگرد که به نظر میرسد، این سفر، تأثیر شگرفی بر اقتصاد و امنیت منطقه خواهد داشت.
⬅️ بر غرور ملی جامعه ای که به آن، خرید «بادبزن و آفتابه»! پیشنهاد میشود و قیمت هر دانه لوبیا را برایش محاسبه میکنند! در حالی که کشورهای همسایهاش، قراردادهای تریلیون دلاری را بهای تغییر نام بخش هویتی سرزمینش میکنند، چه میگذرد؟ غرور ملی، زمینه ساز حس مشترک ملی - میهنی بین افراد جامعه است و تحقیقات جامعه شناختی نشان داده است، «ارتباط معناداری بین متغیرهای اساسی رضایت از اوضاع اقتصادی و اجتماعی، احساس محرومیت، احساس مشروعیت نظام سیاسی و احساس تبعیض بین افراد با مفهوم غرور ملی وجود دارد».
⬅️ وضعیت اقتصادی و به تبع آن اجتماعی به واقعیت تلخ «تحقیر ملی» رسیده است و احساس محرومیت به ویژه در مقایسه با کشورهایی که در منابع از آنها غنیتر هستیم، بسیار بالاست. احساس تبعیض با وجود افشای فسادها، رانتخواریها، ویژهخواریها و توسعه طلبیهای پرهزینه، بیش از پیش بر جامعه تحمیل میشود و همه اینها در کنار احساس ظلمی که جامعه از هر نظر بر خود روا میبیند، مشروعیت نظام سیاسی را حتی برای عامیترین اقشار جامعه زیر سوال میبرد.
⬅️ از آنجا که غرور ملی یکی از شاخصهای احساس وفاداری ملی است و تقویت آن موجب تداوم و پایداری نظام سیاسی است؛ لذا آسیب دیدن آن از نشانههای ناپایداری نظام سیاسی است. «اسمیت» بر این باور است، غرور ملی، موجب از خود گذشتگی ملی شدید افراد نسبت به کشورشان میشود. در صورت جریحه دار شدن شدید آن توسط نظام سیاسی، افراد جامعه نسبت به تهدیدهای بیرونی نیز بی تفاوت می شوند؛ چرا که به زعم آنها این تهدید، ابتدا نظام سیاسی را نشانه میرود.
⬅️ روزهای پیش رو گرچه حتی می تواند، برای حیات ملی ایرانیان نیز سرنوشت ساز باشد؛ ولی به دلیل آسیب دیدن غرور ملیشان بسیاری از افراد جامعه به لحاظ ذهنی نسبت به آن بیتفاوت شدهاند و قضاوتهای مثبتی ندارند. اسمیت معتقد است، یکی از عناصر مهم در غرور ملی این است که بتوان ذهن شهروندان درباره نقش کشورشان در صحنه بین المللی را تسخیر و قضاوتهای مثبتی ایجاد کرد و انتظاراتشان را نسبت به آینده شکل داد. اینکه مردم انتظاری از نظام سیاسیشان نداشته و قضاوت مثبتی برای آینده و روزهای پیش رو نداشته باشند، بدین معناست که غرور ملی ایرانیان زخم آلود است.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 رهبری مطلقه بر مومنین جهان
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 پاپ «لئو چهاردهم» به عنوان پاپ جدید، پس از جلسات محرمانه ۱۳۳ کاردینال کاتولیک از ۷۰ کشور جهان انتخاب شد. پاپ، یادآور مقامی است که در طول تاریخ در بستر تغییرات اجتماعی، فراز و فرودهای زیادی به خود دیده است، مقامی که روزی مطلقه و فراتر از قانون در گسترهای نامحدود بود، امروز به رهبری معنوی تبدیل شده است که تنها شهود اخلاقی مسیح را به تصویر میکشد و بر محدوده واتیکان حاکم است.
⬅️ پاپ، روزی اعلام کرد، پایینتر از خدا؛ اما بالاتر از انسان است. آن روز مقامات عظمای روحانی یا همان اسقفهای اعظم، متن مقدس را اینگونه خوانش و نقل میکردند و به روایتهایی استناد میکردند که کلیسا ادامه حکمرانی خدا بر زمین است؛ گرچه همان زمان نیز این قرائت از دین و بلندپروازیهای پاپ با نگاه اسقفهای سنتی ساکن در اسقف نشینها و حتی مجمع کاردینالها سازگار نبود؛ اما آنها بنابر ملاحظاتی، آغاز کننده مسیر ایستادن در مقابل مدعیات افراطی پاپ نبودند.
⬅️ مدعیاتی که از هر پاپ نسبت به پاپ قبلی، عنان گسیختهتر میشد، نگرانیهای جدی بین خود روحانیان ایجاد میکرد. «به سخن «اینوست سوم»، ولایت مطلقه پاپ نه تنها او را بر صدر همه دیگر اسقفهای اعظم؛ بلکه فراتر از قانون مینشاند. «اینوست چهارم»، حتی از این هم پیشتر رفت، او تصریح کرد که تملک ولایت مطلقه، پاپ را قادر به اعمال هم قدرت دنیوی و هم قدرت روحانی میسازد، بدین سان زمینه کاملاً برای مفهوم ولایت مطلقه به مثابه حاکمیت نامحدود فراگیر مهیا شد».
⬅️ در چنین شرایطی بود که نه اسقفهای سنتی؛ بلکه کارشناسان قوانین کلیسایی، مقدمات واکنش به مدعیات فزاینده زیادیخواهانه پاپها را فراهم کردند. آنها «در عین حال که به اولویت مقام پاپ احترام میگذاشتند، دغدغه تشخیص حدود اقتدار پاپی را داشتند، دغدغهای که در بحثهای آنان حول این مسائل آشکار شد که آیا پاپ بدعت گذار را میتوان عزل کرد؟ و آیا جرائم یا رفتار رسوایی آمیز را نیز میتوان توجیهی برای جایگزینی پاپ به شمار آورد؟»
⬅️ گرچه مسئله نظارت بر پاپ و امکان بازخواست، پاسخگو کردن، محاکمه و عزل این مقام مطلقه مطرح شده بود؛ اما این بحثی چالش برانگیز بود که چطور ممکن است، کسی که بر دیگران ولایت مطلقه دارد، توسط زیردستان و آنهایی که تحت ولایتش هستند، بازخواست و محاکمه شود! کارشناسان کلیسا این مسئله را مطرح کردند که آیا پاپی که بدعت گذاری کند، خودش از مقام ولایت منعزل میشود؟ آیا شورای عمومی کلیسا میتواند، پاپ را محاکمه یا عزل کند؟
⬅️ پس از بررسی امکانهای مختلف، محدودیتها، پاسخها و استدلالها تنها راه کنار رفتن این مقام ولایت مطلقه را منوط به توافق کل روحانیان کلیساها یا اجماع تمام مومنان جهان دانستند! چرا که از منظر آنها ولایت مطلقه پاپ، تابع هیچ اقتدار بشری در کل دنیا نیست که بخواهد پاپ را توبیخ یا عزل کند؛ اما این همه ماجرا نبود، همین کارشناسان قوانین کلیسا در حال پرورش نظریهای بعد از این نظریه ولایت مطلقه و اقتدار فراقانونیاش بودند.
⬅️ همچنان که آنها در حال پروردن نظریه جدید بودند، «نظریهای که به طور بالقوه میتوانست، تیشه به ریشه تفاسیر مفرطی بزند که از حاکمیت پاپی طرفداری میکرد»، در بستر اجتماعی و فکری- سیاسی دنیای بیرون، تاریخ، رویدادهایی را پروراند که اینوست چهارم با آن ادعای ولایت مطلقه را به لئو چهاردهم رساند، او که رهبری بر قلب پیروانش را به رهبری مطلقه بر مؤمنین جهان ترجیح میدهد.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 پاپ «لئو چهاردهم» به عنوان پاپ جدید، پس از جلسات محرمانه ۱۳۳ کاردینال کاتولیک از ۷۰ کشور جهان انتخاب شد. پاپ، یادآور مقامی است که در طول تاریخ در بستر تغییرات اجتماعی، فراز و فرودهای زیادی به خود دیده است، مقامی که روزی مطلقه و فراتر از قانون در گسترهای نامحدود بود، امروز به رهبری معنوی تبدیل شده است که تنها شهود اخلاقی مسیح را به تصویر میکشد و بر محدوده واتیکان حاکم است.
⬅️ پاپ، روزی اعلام کرد، پایینتر از خدا؛ اما بالاتر از انسان است. آن روز مقامات عظمای روحانی یا همان اسقفهای اعظم، متن مقدس را اینگونه خوانش و نقل میکردند و به روایتهایی استناد میکردند که کلیسا ادامه حکمرانی خدا بر زمین است؛ گرچه همان زمان نیز این قرائت از دین و بلندپروازیهای پاپ با نگاه اسقفهای سنتی ساکن در اسقف نشینها و حتی مجمع کاردینالها سازگار نبود؛ اما آنها بنابر ملاحظاتی، آغاز کننده مسیر ایستادن در مقابل مدعیات افراطی پاپ نبودند.
⬅️ مدعیاتی که از هر پاپ نسبت به پاپ قبلی، عنان گسیختهتر میشد، نگرانیهای جدی بین خود روحانیان ایجاد میکرد. «به سخن «اینوست سوم»، ولایت مطلقه پاپ نه تنها او را بر صدر همه دیگر اسقفهای اعظم؛ بلکه فراتر از قانون مینشاند. «اینوست چهارم»، حتی از این هم پیشتر رفت، او تصریح کرد که تملک ولایت مطلقه، پاپ را قادر به اعمال هم قدرت دنیوی و هم قدرت روحانی میسازد، بدین سان زمینه کاملاً برای مفهوم ولایت مطلقه به مثابه حاکمیت نامحدود فراگیر مهیا شد».
⬅️ در چنین شرایطی بود که نه اسقفهای سنتی؛ بلکه کارشناسان قوانین کلیسایی، مقدمات واکنش به مدعیات فزاینده زیادیخواهانه پاپها را فراهم کردند. آنها «در عین حال که به اولویت مقام پاپ احترام میگذاشتند، دغدغه تشخیص حدود اقتدار پاپی را داشتند، دغدغهای که در بحثهای آنان حول این مسائل آشکار شد که آیا پاپ بدعت گذار را میتوان عزل کرد؟ و آیا جرائم یا رفتار رسوایی آمیز را نیز میتوان توجیهی برای جایگزینی پاپ به شمار آورد؟»
⬅️ گرچه مسئله نظارت بر پاپ و امکان بازخواست، پاسخگو کردن، محاکمه و عزل این مقام مطلقه مطرح شده بود؛ اما این بحثی چالش برانگیز بود که چطور ممکن است، کسی که بر دیگران ولایت مطلقه دارد، توسط زیردستان و آنهایی که تحت ولایتش هستند، بازخواست و محاکمه شود! کارشناسان کلیسا این مسئله را مطرح کردند که آیا پاپی که بدعت گذاری کند، خودش از مقام ولایت منعزل میشود؟ آیا شورای عمومی کلیسا میتواند، پاپ را محاکمه یا عزل کند؟
⬅️ پس از بررسی امکانهای مختلف، محدودیتها، پاسخها و استدلالها تنها راه کنار رفتن این مقام ولایت مطلقه را منوط به توافق کل روحانیان کلیساها یا اجماع تمام مومنان جهان دانستند! چرا که از منظر آنها ولایت مطلقه پاپ، تابع هیچ اقتدار بشری در کل دنیا نیست که بخواهد پاپ را توبیخ یا عزل کند؛ اما این همه ماجرا نبود، همین کارشناسان قوانین کلیسا در حال پرورش نظریهای بعد از این نظریه ولایت مطلقه و اقتدار فراقانونیاش بودند.
⬅️ همچنان که آنها در حال پروردن نظریه جدید بودند، «نظریهای که به طور بالقوه میتوانست، تیشه به ریشه تفاسیر مفرطی بزند که از حاکمیت پاپی طرفداری میکرد»، در بستر اجتماعی و فکری- سیاسی دنیای بیرون، تاریخ، رویدادهایی را پروراند که اینوست چهارم با آن ادعای ولایت مطلقه را به لئو چهاردهم رساند، او که رهبری بر قلب پیروانش را به رهبری مطلقه بر مؤمنین جهان ترجیح میدهد.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 استراتژی «نه هرج و مرج» و تشویق عربها
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 «پلیتیکو» نوشت، ترامپ با سخنرانی خود در «عربستان سعودی» یک چشم انداز تعاملی جدید را برای همکاریهای آینده در خاورمیانه ترسیم کرد که مبتنی بر استراتژی «تجارت؛ نه هرج و مرج» محقق خواهد شد. در خاورمیانه جدید، ناامنیهای گذشته که اهداف بزرگ تجاری ترامپ را مختل خواهد کرد و هر بازیگری که صلح و امنیت را در منطقه به خطر بیندازد، جایی نخواهد داشت.
⬅️ پلیتیکو، سخنرانی ترامپ را در حالی که خود را شگفت زده نشان میدهد، از آنچه در سالهای پیشین در عربستان رخ داده و او آن را نشانه توسعه یافتگی میداند، بیانگر بی رغبتی او به سیاستهای خارجی پیشین آمریکا مبتنی بر پیشبرد ارزشهای دموکراتیک و حتی گسست از سیاستهای تهاجمی ملت سازی دوران «بوش» میداند، آنچه که سنت دیرینه سیاست خارجی حزب جمهوریخواه بوده است.
⬅️ ترامپ با آنچه در توصیف رهبران ایران گفت، اینگونه ترسیم کرد که جمهوری اسلامی با چنین سیاستهایی دیگر نمیتواند، در منطقهای که شما عربها چنین شگفتی در آن خلق کردید و تداوم و توسعه آن بیتردید وابسته به صلح و ثبات در آن است، مانند گذشته رفتار کند و بدون اعمال اهرم فشار، پیوستن عربستان سعودی به توافقنامه ابراهیم برای عادیسازی روابط با اسرائیل را از شرایط تحقق این منطقه آرمانی توصیف کرد.
⬅️ ترامپ در سخنرانی خود، ایران را «مخربترین نیروی خاورمیانه» خواند و تهدید به «فشار حداکثری عظیم» کرد که با تشویق حضار همراه شد. پلیتیکو نوشت، تهدیدهای ترامپ ممکن است ایران را به پذیرش محدودیتهای هستهای در ازای کاهش تحریمها ترغیب کند و گرچه ترامپ همان سیاست قدیمی را در بستهبندی جدید ارائه کرد؛ اما زمینه منطقهای و دیپلماتیک، آن را متمایز میکند.
⬅️ دیپلماسی قدیمی فشار حداکثری ترامپ این بار، ماهیتی یافته است که کشورهای عرب ثروتمند منطقه را کاملاً با آن درگیر و آرزوهای بلند پروازانه آنها را منوط به کنترل کامل تحرکات منطقهای جمهوری اسلامی کرده است؛ لذا اگر در ادامه مذاکرات، مسائل منطقهای، حتی مطرح نشود؛ اما محدودیت شدید سیاست خارجی ایران در منطقه به طور حتم، روی دیگر سکه محدودیت شدید هستهای ایران خواهد بود.
⬅️ گرچه به ظاهر، سفر ترامپ با اهداف تجاری برنامهریزی شده بود؛ ولی اهداف دیپلماتیک را مبتنی بر استراتژی نه هرج و مرج، در خدمت تجارت، با خود دنبال کرد. استراتژی که بسیار ماهرانه، همسایگان عرب منطقه را مشوقِ رام کردن «مخربترین نیروی خاورمیانه» کرده است.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 «پلیتیکو» نوشت، ترامپ با سخنرانی خود در «عربستان سعودی» یک چشم انداز تعاملی جدید را برای همکاریهای آینده در خاورمیانه ترسیم کرد که مبتنی بر استراتژی «تجارت؛ نه هرج و مرج» محقق خواهد شد. در خاورمیانه جدید، ناامنیهای گذشته که اهداف بزرگ تجاری ترامپ را مختل خواهد کرد و هر بازیگری که صلح و امنیت را در منطقه به خطر بیندازد، جایی نخواهد داشت.
⬅️ پلیتیکو، سخنرانی ترامپ را در حالی که خود را شگفت زده نشان میدهد، از آنچه در سالهای پیشین در عربستان رخ داده و او آن را نشانه توسعه یافتگی میداند، بیانگر بی رغبتی او به سیاستهای خارجی پیشین آمریکا مبتنی بر پیشبرد ارزشهای دموکراتیک و حتی گسست از سیاستهای تهاجمی ملت سازی دوران «بوش» میداند، آنچه که سنت دیرینه سیاست خارجی حزب جمهوریخواه بوده است.
⬅️ ترامپ با آنچه در توصیف رهبران ایران گفت، اینگونه ترسیم کرد که جمهوری اسلامی با چنین سیاستهایی دیگر نمیتواند، در منطقهای که شما عربها چنین شگفتی در آن خلق کردید و تداوم و توسعه آن بیتردید وابسته به صلح و ثبات در آن است، مانند گذشته رفتار کند و بدون اعمال اهرم فشار، پیوستن عربستان سعودی به توافقنامه ابراهیم برای عادیسازی روابط با اسرائیل را از شرایط تحقق این منطقه آرمانی توصیف کرد.
⬅️ ترامپ در سخنرانی خود، ایران را «مخربترین نیروی خاورمیانه» خواند و تهدید به «فشار حداکثری عظیم» کرد که با تشویق حضار همراه شد. پلیتیکو نوشت، تهدیدهای ترامپ ممکن است ایران را به پذیرش محدودیتهای هستهای در ازای کاهش تحریمها ترغیب کند و گرچه ترامپ همان سیاست قدیمی را در بستهبندی جدید ارائه کرد؛ اما زمینه منطقهای و دیپلماتیک، آن را متمایز میکند.
⬅️ دیپلماسی قدیمی فشار حداکثری ترامپ این بار، ماهیتی یافته است که کشورهای عرب ثروتمند منطقه را کاملاً با آن درگیر و آرزوهای بلند پروازانه آنها را منوط به کنترل کامل تحرکات منطقهای جمهوری اسلامی کرده است؛ لذا اگر در ادامه مذاکرات، مسائل منطقهای، حتی مطرح نشود؛ اما محدودیت شدید سیاست خارجی ایران در منطقه به طور حتم، روی دیگر سکه محدودیت شدید هستهای ایران خواهد بود.
⬅️ گرچه به ظاهر، سفر ترامپ با اهداف تجاری برنامهریزی شده بود؛ ولی اهداف دیپلماتیک را مبتنی بر استراتژی نه هرج و مرج، در خدمت تجارت، با خود دنبال کرد. استراتژی که بسیار ماهرانه، همسایگان عرب منطقه را مشوقِ رام کردن «مخربترین نیروی خاورمیانه» کرده است.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 وقتی تنها برای بقای خود مذاکره میکنی
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 بدترین وضعیت برای مردمان یک سرزمین یا ملت، زمانی است که گرفتار در چنبره بیدادی باشند که یا اصلاً به آسایش مردمان نمیاندیشد یا اگر گوشه چشمی بدان دارد، تنها برای نگرانی از بقای خود است، اینان بیگانهترین بیگانگان و دشمنترین دشمنان برای آن سرزمین و مردمانش محسوب می شوند.
⬅️ آنها تا باقی هستند، پیروزند؛ چون هدف، تنها بقای آنهاست و اسطوره شکست ناپذیری آنها سطر به سطر، با شکستن حرمتها و عزتها، نابودی حیاتها، فرسودگی تن ها، ویرانی امیدها و آرزوها و فروپاشی باورها و اخلاق نوشته شده است. رنجوری جامعه و مردمان را بهای بقای خود نمودن، تنها از اینان برمیآید.
⬅️ مردمان خویش را زیر چکمههای دشمنان خونریز له کردن، برای اثبات رذالت او و حقانیت خود، روشی منفور و غیر انسانی، برای بقای حقیرانه است؛ نه عزتمندانه. این یک روش ماکیاولیستی عریان برای بقاست. آنکه مردمان خود را به گروگان میگیرد، خود در خط مقدم دشمنی و شرارت، در مقابل آنان است و اینها بیپناهترین مردم که هر روز رنجورتر میشوند.
⬅️ یک بار دیگر اعلام شد، تلاشها برای دستیابی به توافق آتش بس در غزه به دلیل اختلافات اساسی میان طرفین با شکست مواجه شده و بحران انسانی در غزه همچنان ادامه دارد، بحرانی که باید اولین، نگران و دغدغه مندِ آن، اداره کنندگان یک سرزمین و مسئولان یک ساختار سیاسی حاکم بر یک کشور باشند؛ نه او که دشمن است یا دشمن خوانده میشود.
⬅️ وقتی کشور یا سرزمینی با انواع بحران روبروست، حال مانند غزه با بحران انسانی یا بحرانهای دیگر که بخشهای مختلف جامعه را با خطر جدی روبرو میکند، آیا میتوان به سادگی از سر میز مذاکره برخاست و آن را شکست خورده یا بینتیجه اعلام کرد؟ وقتی تصمیم سازیها و عملکردها، هنوز به بحران ختم نشده، امکان چانه زنی در مذاکرات می تواند بیشتر و یا ترک میز مذاکره و اعلام شکست یا بینتیجه بودن آن، شاید شانسی برای به دست آوردن فرصتی دوباره یا امتیاز بیشتر باشد.
⬅️ اما وقتی شرایط به گونهای مدیریت شد که مردمان یک سرزمین را با بحران مواجه کردی! تنها هدف مورد نظر برای مذاکره، باید حل بحرانها باشد. اینجاست که نمیتوان به سادگی از سر میز مذاکره بلند شد یا رضایت داد که مذاکرات شکست خورده یا بینتیجه اعلام شود. در غیر این صورت به حتم؛ نه برای مردم که تنها برای بقای خود یا بقای ایدئولوژی خود یا هر دو، بر سر میز مذاکره نشستهای.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 بدترین وضعیت برای مردمان یک سرزمین یا ملت، زمانی است که گرفتار در چنبره بیدادی باشند که یا اصلاً به آسایش مردمان نمیاندیشد یا اگر گوشه چشمی بدان دارد، تنها برای نگرانی از بقای خود است، اینان بیگانهترین بیگانگان و دشمنترین دشمنان برای آن سرزمین و مردمانش محسوب می شوند.
⬅️ آنها تا باقی هستند، پیروزند؛ چون هدف، تنها بقای آنهاست و اسطوره شکست ناپذیری آنها سطر به سطر، با شکستن حرمتها و عزتها، نابودی حیاتها، فرسودگی تن ها، ویرانی امیدها و آرزوها و فروپاشی باورها و اخلاق نوشته شده است. رنجوری جامعه و مردمان را بهای بقای خود نمودن، تنها از اینان برمیآید.
⬅️ مردمان خویش را زیر چکمههای دشمنان خونریز له کردن، برای اثبات رذالت او و حقانیت خود، روشی منفور و غیر انسانی، برای بقای حقیرانه است؛ نه عزتمندانه. این یک روش ماکیاولیستی عریان برای بقاست. آنکه مردمان خود را به گروگان میگیرد، خود در خط مقدم دشمنی و شرارت، در مقابل آنان است و اینها بیپناهترین مردم که هر روز رنجورتر میشوند.
⬅️ یک بار دیگر اعلام شد، تلاشها برای دستیابی به توافق آتش بس در غزه به دلیل اختلافات اساسی میان طرفین با شکست مواجه شده و بحران انسانی در غزه همچنان ادامه دارد، بحرانی که باید اولین، نگران و دغدغه مندِ آن، اداره کنندگان یک سرزمین و مسئولان یک ساختار سیاسی حاکم بر یک کشور باشند؛ نه او که دشمن است یا دشمن خوانده میشود.
⬅️ وقتی کشور یا سرزمینی با انواع بحران روبروست، حال مانند غزه با بحران انسانی یا بحرانهای دیگر که بخشهای مختلف جامعه را با خطر جدی روبرو میکند، آیا میتوان به سادگی از سر میز مذاکره برخاست و آن را شکست خورده یا بینتیجه اعلام کرد؟ وقتی تصمیم سازیها و عملکردها، هنوز به بحران ختم نشده، امکان چانه زنی در مذاکرات می تواند بیشتر و یا ترک میز مذاکره و اعلام شکست یا بینتیجه بودن آن، شاید شانسی برای به دست آوردن فرصتی دوباره یا امتیاز بیشتر باشد.
⬅️ اما وقتی شرایط به گونهای مدیریت شد که مردمان یک سرزمین را با بحران مواجه کردی! تنها هدف مورد نظر برای مذاکره، باید حل بحرانها باشد. اینجاست که نمیتوان به سادگی از سر میز مذاکره بلند شد یا رضایت داد که مذاکرات شکست خورده یا بینتیجه اعلام شود. در غیر این صورت به حتم؛ نه برای مردم که تنها برای بقای خود یا بقای ایدئولوژی خود یا هر دو، بر سر میز مذاکره نشستهای.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 جامعه ایران و آینده سکولاریسم
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 چه بپذیریم و چه کتمان کنیم، نوعی سکولاریسم در جامعه ایران با سرعت در حال وقوع است. «لری سیدنتاپ» هسته اصلی سکولاریسم را «باور به برابری زیربنایی یا اخلاقی انسانها به معنای وجود قلمرو وجدان و عمل آزاد» میداند، «قلمروی که در آن هر یک از انسانها باید در تصمیمگیریهای خود آزاد باشند». متفکران و صاحب نظران حوزه جامعه و اندیشه میتوانند سرنوشت این سکولاریسم را تعیین کنند.
⬅️ این به چه معناست؟ به دلایل متعددی که شرح آن بسیار رفته است، در اروپای قرنهای هجدهم و نوزدهم، روحانیت ستیزی مشهودی شکل گرفت و به دنبال آن، دو اردوگاه فکری، رویاروی هم قرار گرفتند. متفکرانی که میکوشیدند، بنای نهاد اقتدارگرای روحانیت با انبوه امتیازات خاص را نابود کنند، در مقابل اردوگاهی بودند که آنچه را در حال رخ دادن بود، شورش علیه خدا و انکار باورهای دینی میدانستند.
⬅️این نزاع به نقطهای رسید که مجبور به صلح و سرپوش نهادن به خصومتها در قرن گذشته شدند. «اردوگاه دینی عموماً به آزادی مدنی و پلورالیسم دینی گردن نهاده است و روحانیت ستیزان به استثنای مارکسیستهای تندرو دست از تلاش برای ریشه کن کردن باور دینی کشیدند»؛ اما تندروهای چپ و روحانیت تندرو مثل همه تندروهای مخالف که به بسیاری مقولات مورد اختلاف با یک نگاه مینگرند و فقط یکی مخالف و یکی موافق است، همچنان سکولاریسم و خداباوری و دینداری را در تضاد با هم یافتند.
⬅️ از سویی چپها سکولاریسم را ناباوری، ولانگاری و ماتریالیسم تعبیر کردند و با عرضه آن به جوامع داخلی و خارجی، موجب شکلگیری رادیکالیسم شدند که بارزترین آن رادیکالیسم اسلامی بود و از سوی دیگر روحانیتی مانند پاپ «بندیکت شانزدهم» حتی خواستار فهم بین ادیان و همراهی رهبران ادیان دیگر برای مبارزه با سکولاریسم شدند که بسیار تحریک کننده بود.
⬅️ آنچه که حاصل این مبارزه اندیشهای تندروانه بود، تأثیر زیادی بر جوامع اروپایی و حتی جوامع مسلمان گذاشت. سیدنتاب بر این باور است، آنچه چپهای تندرو با اروپا کردند، موجب شد، اروپا از اقتدار اخلاقی که میتوانست، از ارزشهای اخلاقی مسیحی مانند آزادی و برابری حاصل آید، بیبهره شود و اینان دقیقاً در زمین کسانی بازی کردند که با اشتیاق بسیاری می خواهند، اروپا را منحط و بیاعتقاد توصیف کنند.
⬅️ حال سوال اینجاست، اندیشمندان در جامعه ایران قصد دارند، سکولاریسم را چگونه تعریف کنند؟ تعریف آنها جامعه را به ناباوری و بیاخلاقیهایی سوق میدهد که نزاع دائمی را در آن برمیافروزد و در زمین تندروهای طرف مقابل بازی خواهند کرد که از سر دشمنی و انکار جدی با سکولاریسم در میآیند؟
⬅️ آیا سکولاریسم را برای این جامعه به سرعت در حال تغییر، کاملاً رویکردی آشتی جویانه، تعریف میکنند که باورها و ایمان را با اخلاق، آزادی و برابری با هم در صلح قرار میدهد و راه را برای همیشه بر افراطیگریهای چپگرایانه و رادیکالیسم دینی سد خواهد کرد؟ آینده سکولاریسم جامعه ایران چه خواهد بود؟
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 چه بپذیریم و چه کتمان کنیم، نوعی سکولاریسم در جامعه ایران با سرعت در حال وقوع است. «لری سیدنتاپ» هسته اصلی سکولاریسم را «باور به برابری زیربنایی یا اخلاقی انسانها به معنای وجود قلمرو وجدان و عمل آزاد» میداند، «قلمروی که در آن هر یک از انسانها باید در تصمیمگیریهای خود آزاد باشند». متفکران و صاحب نظران حوزه جامعه و اندیشه میتوانند سرنوشت این سکولاریسم را تعیین کنند.
⬅️ این به چه معناست؟ به دلایل متعددی که شرح آن بسیار رفته است، در اروپای قرنهای هجدهم و نوزدهم، روحانیت ستیزی مشهودی شکل گرفت و به دنبال آن، دو اردوگاه فکری، رویاروی هم قرار گرفتند. متفکرانی که میکوشیدند، بنای نهاد اقتدارگرای روحانیت با انبوه امتیازات خاص را نابود کنند، در مقابل اردوگاهی بودند که آنچه را در حال رخ دادن بود، شورش علیه خدا و انکار باورهای دینی میدانستند.
⬅️این نزاع به نقطهای رسید که مجبور به صلح و سرپوش نهادن به خصومتها در قرن گذشته شدند. «اردوگاه دینی عموماً به آزادی مدنی و پلورالیسم دینی گردن نهاده است و روحانیت ستیزان به استثنای مارکسیستهای تندرو دست از تلاش برای ریشه کن کردن باور دینی کشیدند»؛ اما تندروهای چپ و روحانیت تندرو مثل همه تندروهای مخالف که به بسیاری مقولات مورد اختلاف با یک نگاه مینگرند و فقط یکی مخالف و یکی موافق است، همچنان سکولاریسم و خداباوری و دینداری را در تضاد با هم یافتند.
⬅️ از سویی چپها سکولاریسم را ناباوری، ولانگاری و ماتریالیسم تعبیر کردند و با عرضه آن به جوامع داخلی و خارجی، موجب شکلگیری رادیکالیسم شدند که بارزترین آن رادیکالیسم اسلامی بود و از سوی دیگر روحانیتی مانند پاپ «بندیکت شانزدهم» حتی خواستار فهم بین ادیان و همراهی رهبران ادیان دیگر برای مبارزه با سکولاریسم شدند که بسیار تحریک کننده بود.
⬅️ آنچه که حاصل این مبارزه اندیشهای تندروانه بود، تأثیر زیادی بر جوامع اروپایی و حتی جوامع مسلمان گذاشت. سیدنتاب بر این باور است، آنچه چپهای تندرو با اروپا کردند، موجب شد، اروپا از اقتدار اخلاقی که میتوانست، از ارزشهای اخلاقی مسیحی مانند آزادی و برابری حاصل آید، بیبهره شود و اینان دقیقاً در زمین کسانی بازی کردند که با اشتیاق بسیاری می خواهند، اروپا را منحط و بیاعتقاد توصیف کنند.
⬅️ حال سوال اینجاست، اندیشمندان در جامعه ایران قصد دارند، سکولاریسم را چگونه تعریف کنند؟ تعریف آنها جامعه را به ناباوری و بیاخلاقیهایی سوق میدهد که نزاع دائمی را در آن برمیافروزد و در زمین تندروهای طرف مقابل بازی خواهند کرد که از سر دشمنی و انکار جدی با سکولاریسم در میآیند؟
⬅️ آیا سکولاریسم را برای این جامعه به سرعت در حال تغییر، کاملاً رویکردی آشتی جویانه، تعریف میکنند که باورها و ایمان را با اخلاق، آزادی و برابری با هم در صلح قرار میدهد و راه را برای همیشه بر افراطیگریهای چپگرایانه و رادیکالیسم دینی سد خواهد کرد؟ آینده سکولاریسم جامعه ایران چه خواهد بود؟
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 بهای سنگین رهایی از زنجیر یک توتالیتر
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 این روزها «اوکراین» که بزرگترین کشور اروپا و دارای معادن کم نظیر و بسیار ارزشمندی است و در مرز بین «روسیه» و «اروپا»، مجرای ورودی بخش عظیمی از انرژی به قاره سبز و از مهمترین مناطق استراتژیک جهان قلمداد میشود، شاهد حملات هوایی سنگینی به شهرها و غیرنظامیان خود است، حملاتی که به نظر میرسد، در امتداد انتقامگیری روسیه از مردم اوکراین، نشان از نوعی فشار مضاعف برای شکستن مقاومت آنها و دستیابی به اهدافی مشخص است.
⬅️ شناخت و درک جامعه اوکراین به لحاظ تاریخی و سیاسی، فهم آسانتری از وضعیت موجود را پیش رو مینهد. در جامعه معاصر اوکراین، به لحاظ جامعه شناسی سیاسی، دو گرایش عمده برخاسته از بستر جامعه، همیشه وجود داشته است که زمینهای تاریخی دارد. این گرایشهای عمده که گاه در توازن و گاه در نسبت با هم در اکثریت و اقلیت بودهاند، در کنشگریهای سیاسی مردم و احزاب سیاسی به طور بارز نمود داشته است. یک گرایش، متمایل به شرق و اقتدار سیاسی شرقی است و گرایش دیگر، تمایل به غرب و تفکرات دموکراسیخواهانه و لیبرال اروپا دارد.
⬅️ ریشههای تاریخی نارضایتی و خشم اعتراضی جامعه اوکراین، منازعات سیاسی و شکاف درون جامعه سیاسی آن، به قدری عمیق است که حتی پس از اشغال اوکراین در جنگ جهانی دوم، توسط نازی ها، بسیاری از مردم اوکراین، از آن استقبال کردند و از اینکه از زنجیر توتالیتری انتقام جو؛ چون استالین رهیدهاند، رضایت داشتند و اشغالگران را نیروهای آزادی بخش میدانستند! از این رو بود که پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ اوکراین بلافاصله اعلام استقلال کرد و سیاستهای بازار آزاد و سرمایهداری را در پیش گرفت.
⬅️ اما در حافظه تاریخی مردم این سرزمین، چنان خاطرات تلخی از اقتدار سرکوبگرانه توتالیتاریستی و خالی از هرگونه آزادی سیاسی و حقوق بشر همسایه شرقی، باقی ماند که نوعی نفرت عمیق و خشم جمعی نسبت بدان را برای همیشه در بین گروهی از مردم اوکراین به جا گذاشت؛ آنچه که موجب حتی نوعی کنشگریهای احساسی در نسبت با توازن ارتباط با روسیه و اروپا، بدون لحاظ منافع ملی دراز مدت با توجه به سیاستهای توسعه طلبانه و تمامیت خواهانه همسایه پرقدرت و مدعی خود شد. شاید ملتی از ترس بازگشت توتالیتاریسم، به کشورهای اروپایی پناه می برد.
⬅️ بالاخره غرب گرایی و شرق گرایی در جامعه اوکراین استقلال یافته که همیشه موافقان و مخالفان پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو را گرد رقابتهای انتخاباتی نیز صورتبندی میکرد، منجر به «انقلاب نارنجی» مردم اوکراین در سال ۲۰۰۴ و حرکت اعتراضی گسترده آنها در سال ۲۰۱۴ و برکناری رئیس جمهور نزدیک به روسیه و مخالف پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو در دو نوبت شد.
⬅️ روسیه در واکنش به این کنشگری سیاسی- اجتماعی روس ستیزانه مردم اوکراین در سال ۲۰۱۴ به اوکراین حمله کرد و «شبه جزیره کریمه» را که ترکیب جمعیتی اکثریتی روس تبار داشت به اشغال خود درآورد و این گونه از مردم اوکراین انتقام گرفت. این خصومت و انتقام گیری از اعتراضات یک ملت مستقل به اینجا ختم نشد و روسیه با حمایت شدید از تجزیه طلبان شرق اوکراین آنان را چنان با حکومت مرکزی درگیر کرد که منجر به کشته شدن ۲۶۰۰ نفر و آوارگی چند صد هزار نفری آنها شد.
⬅️ به نظر میرسد، انتقامگیری خونبار این روزهای «پوتین» از مردم اوکراین، در حالی که سخن از آتش بس و صلح است، با این هدف انجام میشود که نه تنها مردم اوکراین را از اعتراضات گسترده خود و کنار زدن رئیس جمهور روسگرا پشیمان کند؛ بلکه با توجه به قانون اساسی اوکراین که مطابق آن، واگذاری مناطقی از خاک این کشور، منوط به رأی مردم، طی یک رفراندوم است؛ در حالی که بین مرگ و زندگی، دست به انتخاب میزنند، این بهای سنگین را به آنها تحمیل کند، واگذاری بخشهای بزرگ دیگری از خاکشان، بهای سنگین رهایی از زنجیر یک توتالیتر؛ حتی در آن سوی مرزها.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 این روزها «اوکراین» که بزرگترین کشور اروپا و دارای معادن کم نظیر و بسیار ارزشمندی است و در مرز بین «روسیه» و «اروپا»، مجرای ورودی بخش عظیمی از انرژی به قاره سبز و از مهمترین مناطق استراتژیک جهان قلمداد میشود، شاهد حملات هوایی سنگینی به شهرها و غیرنظامیان خود است، حملاتی که به نظر میرسد، در امتداد انتقامگیری روسیه از مردم اوکراین، نشان از نوعی فشار مضاعف برای شکستن مقاومت آنها و دستیابی به اهدافی مشخص است.
⬅️ شناخت و درک جامعه اوکراین به لحاظ تاریخی و سیاسی، فهم آسانتری از وضعیت موجود را پیش رو مینهد. در جامعه معاصر اوکراین، به لحاظ جامعه شناسی سیاسی، دو گرایش عمده برخاسته از بستر جامعه، همیشه وجود داشته است که زمینهای تاریخی دارد. این گرایشهای عمده که گاه در توازن و گاه در نسبت با هم در اکثریت و اقلیت بودهاند، در کنشگریهای سیاسی مردم و احزاب سیاسی به طور بارز نمود داشته است. یک گرایش، متمایل به شرق و اقتدار سیاسی شرقی است و گرایش دیگر، تمایل به غرب و تفکرات دموکراسیخواهانه و لیبرال اروپا دارد.
⬅️ ریشههای تاریخی نارضایتی و خشم اعتراضی جامعه اوکراین، منازعات سیاسی و شکاف درون جامعه سیاسی آن، به قدری عمیق است که حتی پس از اشغال اوکراین در جنگ جهانی دوم، توسط نازی ها، بسیاری از مردم اوکراین، از آن استقبال کردند و از اینکه از زنجیر توتالیتری انتقام جو؛ چون استالین رهیدهاند، رضایت داشتند و اشغالگران را نیروهای آزادی بخش میدانستند! از این رو بود که پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ اوکراین بلافاصله اعلام استقلال کرد و سیاستهای بازار آزاد و سرمایهداری را در پیش گرفت.
⬅️ اما در حافظه تاریخی مردم این سرزمین، چنان خاطرات تلخی از اقتدار سرکوبگرانه توتالیتاریستی و خالی از هرگونه آزادی سیاسی و حقوق بشر همسایه شرقی، باقی ماند که نوعی نفرت عمیق و خشم جمعی نسبت بدان را برای همیشه در بین گروهی از مردم اوکراین به جا گذاشت؛ آنچه که موجب حتی نوعی کنشگریهای احساسی در نسبت با توازن ارتباط با روسیه و اروپا، بدون لحاظ منافع ملی دراز مدت با توجه به سیاستهای توسعه طلبانه و تمامیت خواهانه همسایه پرقدرت و مدعی خود شد. شاید ملتی از ترس بازگشت توتالیتاریسم، به کشورهای اروپایی پناه می برد.
⬅️ بالاخره غرب گرایی و شرق گرایی در جامعه اوکراین استقلال یافته که همیشه موافقان و مخالفان پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو را گرد رقابتهای انتخاباتی نیز صورتبندی میکرد، منجر به «انقلاب نارنجی» مردم اوکراین در سال ۲۰۰۴ و حرکت اعتراضی گسترده آنها در سال ۲۰۱۴ و برکناری رئیس جمهور نزدیک به روسیه و مخالف پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو در دو نوبت شد.
⬅️ روسیه در واکنش به این کنشگری سیاسی- اجتماعی روس ستیزانه مردم اوکراین در سال ۲۰۱۴ به اوکراین حمله کرد و «شبه جزیره کریمه» را که ترکیب جمعیتی اکثریتی روس تبار داشت به اشغال خود درآورد و این گونه از مردم اوکراین انتقام گرفت. این خصومت و انتقام گیری از اعتراضات یک ملت مستقل به اینجا ختم نشد و روسیه با حمایت شدید از تجزیه طلبان شرق اوکراین آنان را چنان با حکومت مرکزی درگیر کرد که منجر به کشته شدن ۲۶۰۰ نفر و آوارگی چند صد هزار نفری آنها شد.
⬅️ به نظر میرسد، انتقامگیری خونبار این روزهای «پوتین» از مردم اوکراین، در حالی که سخن از آتش بس و صلح است، با این هدف انجام میشود که نه تنها مردم اوکراین را از اعتراضات گسترده خود و کنار زدن رئیس جمهور روسگرا پشیمان کند؛ بلکه با توجه به قانون اساسی اوکراین که مطابق آن، واگذاری مناطقی از خاک این کشور، منوط به رأی مردم، طی یک رفراندوم است؛ در حالی که بین مرگ و زندگی، دست به انتخاب میزنند، این بهای سنگین را به آنها تحمیل کند، واگذاری بخشهای بزرگ دیگری از خاکشان، بهای سنگین رهایی از زنجیر یک توتالیتر؛ حتی در آن سوی مرزها.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 محرومیت جامعه، از اعتصاب تا انقلاب
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 مطابق دیدگاهی در جامعه شناسی انقلاب، در هر جامعهای، سه دسته ارزش وجود دارد که برخورداری افراد جامعه از آنها ایجاد یک حس رضایت روانی میکند و برعکس در صورت عدم برخورداری از آنها، جامعه، احساس محرومیت نسبی مینماید که یک احساس نارضایتی روانی است. «تد رابرت گار» این ارزشها را در کتاب «چرا انسانها شورش میکنند؟» تشریح میکند و به خوبی نشان میدهد که چگونه احساس محرومیت نسبی در هر سه ارزش، جامعه را به انواع خشونت سیاسی میکشاند.
⬅️ این ارزشها از نظر گار شامل: ارزشهای رفاهی یا اقتصادی، مانند غذا، مسکن، خدمات بهداشتی و آسایش مادی؛ همچنین ارزشهای مربوط به قدرت یا ارزش های سیاسی، مانند مشارکت سیاسی، تعیین حق سرنوشت و امنیت و نیز ارزشهای بین الاشخاصی یا اجتماعی، مانند احساس منزلت، احساس اعتماد و اطمینان و وجود باورها و هنجارهای مشترک است. اگر در هر گروهی به میزانی احساس محرومیت نسبی در هر کدام از این ارزشها وجود داشته باشد، میتواند به میزانهای مختلفی به خشونت سیاسی منجر شود.
⬅️ هرچه میزان محرومیت نسبی بیشتر باشد، پتانسیل خشونت سیاسی بیشتر است. گار، پتانسیل خشونت جمعی را تحت تأثیر شدت و گستره محرومیت نسبی میداند. اگر هم نخبگان جامعه و هم تودهها در همه این ارزشها احساس نارضایتی و محرومیت نسبی شدیدی داشته باشند، پتانسیل خشونت سیاسی جمعی بسیار بالاست.
⬅️ گار، به خوبی نشان میدهد که در این شرایط، چگونه محتمل است، طیفی از خشونت سیاسی از اعتصاب و آشوب گرفته تا کودتا و انقلاب به وجود آید. به باور وی، اگر شدت و گستره محرومیت نسبی نخبگان و تودهها هر دو پایین باشد و نخبگان و تودهها احساس نارضایتی کمی در زمینه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی داشته باشند، احتمال خشونت سیاسی ناچیز است.
⬅️ اگر شدت و گستره محرومیت نسبی در بین تودهها زیاد باشد و احساس عدم برخورداری از موقعیتهای ارزشی نام برده، موجب نارضایتی شدید و خشونت سیاسی شود؛ ولی حمایت و همراهی نخبگان را نداشته باشد و این احساس محرومیت نسبی در آنها بالا نباشد، محتملترین خشونت سیاسی، آشوب است که خودجوش و غیر سازمان یافته است؛ ولی مشارکت مردمی در آن بسیار بالاست که شامل اعتصابات سیاسی خشونت بار، شورشها و درگیریهای سیاسی و شورش های محلی است و معمولاً در جوامع غیر دموکراتیک، با خشونت بالا نیز سرکوب میشوند.
⬅️ اگر شدت و گستره محرومیت نسبی بین نخبگان زیاد باشد؛ ولی این احساس روانی در تودهها پایین باشد، محتملترین خشونت سیاسی، طیفی از کنشگریهایی است که توطئه نامیده میشود؛ مثل فعالیتهای مخفیانه و زیرزمینی یا کودتا. وقتی افرادی در جامعه خود را حائز ویژگیهای نخبگی بدانند؛ ولی فاقد موقعیتهای ارزشی بالا بیابند؛ مثل روشنفکران، صاحب نظران، هنرمندان، نویسندگان و ... احتمال چنین کنشگریهای سازمان یافته خشن؛ ولی با مقیاس کوچک بالاست.
⬅️ اگر به طور همزمان نخبگان و تودهها هم در گستردگی و هم در شدت، نسبت به ارزشهای سه گانه یاد شده، احساس محرومیت نسبی داشته باشند، احتمال بالاترین خشونت سیاسی و وقوع انقلاب وجود دارد؛ چرا که هم مشارکت بالای مردمی و هم سازمان یافتگی با هم وجود دارد، «هم اعضای گروه رهبری انقلابی، تأمین می شود و هم به راحتی قابل بسیج و سازماندهی هستند».
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 مطابق دیدگاهی در جامعه شناسی انقلاب، در هر جامعهای، سه دسته ارزش وجود دارد که برخورداری افراد جامعه از آنها ایجاد یک حس رضایت روانی میکند و برعکس در صورت عدم برخورداری از آنها، جامعه، احساس محرومیت نسبی مینماید که یک احساس نارضایتی روانی است. «تد رابرت گار» این ارزشها را در کتاب «چرا انسانها شورش میکنند؟» تشریح میکند و به خوبی نشان میدهد که چگونه احساس محرومیت نسبی در هر سه ارزش، جامعه را به انواع خشونت سیاسی میکشاند.
⬅️ این ارزشها از نظر گار شامل: ارزشهای رفاهی یا اقتصادی، مانند غذا، مسکن، خدمات بهداشتی و آسایش مادی؛ همچنین ارزشهای مربوط به قدرت یا ارزش های سیاسی، مانند مشارکت سیاسی، تعیین حق سرنوشت و امنیت و نیز ارزشهای بین الاشخاصی یا اجتماعی، مانند احساس منزلت، احساس اعتماد و اطمینان و وجود باورها و هنجارهای مشترک است. اگر در هر گروهی به میزانی احساس محرومیت نسبی در هر کدام از این ارزشها وجود داشته باشد، میتواند به میزانهای مختلفی به خشونت سیاسی منجر شود.
⬅️ هرچه میزان محرومیت نسبی بیشتر باشد، پتانسیل خشونت سیاسی بیشتر است. گار، پتانسیل خشونت جمعی را تحت تأثیر شدت و گستره محرومیت نسبی میداند. اگر هم نخبگان جامعه و هم تودهها در همه این ارزشها احساس نارضایتی و محرومیت نسبی شدیدی داشته باشند، پتانسیل خشونت سیاسی جمعی بسیار بالاست.
⬅️ گار، به خوبی نشان میدهد که در این شرایط، چگونه محتمل است، طیفی از خشونت سیاسی از اعتصاب و آشوب گرفته تا کودتا و انقلاب به وجود آید. به باور وی، اگر شدت و گستره محرومیت نسبی نخبگان و تودهها هر دو پایین باشد و نخبگان و تودهها احساس نارضایتی کمی در زمینه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی داشته باشند، احتمال خشونت سیاسی ناچیز است.
⬅️ اگر شدت و گستره محرومیت نسبی در بین تودهها زیاد باشد و احساس عدم برخورداری از موقعیتهای ارزشی نام برده، موجب نارضایتی شدید و خشونت سیاسی شود؛ ولی حمایت و همراهی نخبگان را نداشته باشد و این احساس محرومیت نسبی در آنها بالا نباشد، محتملترین خشونت سیاسی، آشوب است که خودجوش و غیر سازمان یافته است؛ ولی مشارکت مردمی در آن بسیار بالاست که شامل اعتصابات سیاسی خشونت بار، شورشها و درگیریهای سیاسی و شورش های محلی است و معمولاً در جوامع غیر دموکراتیک، با خشونت بالا نیز سرکوب میشوند.
⬅️ اگر شدت و گستره محرومیت نسبی بین نخبگان زیاد باشد؛ ولی این احساس روانی در تودهها پایین باشد، محتملترین خشونت سیاسی، طیفی از کنشگریهایی است که توطئه نامیده میشود؛ مثل فعالیتهای مخفیانه و زیرزمینی یا کودتا. وقتی افرادی در جامعه خود را حائز ویژگیهای نخبگی بدانند؛ ولی فاقد موقعیتهای ارزشی بالا بیابند؛ مثل روشنفکران، صاحب نظران، هنرمندان، نویسندگان و ... احتمال چنین کنشگریهای سازمان یافته خشن؛ ولی با مقیاس کوچک بالاست.
⬅️ اگر به طور همزمان نخبگان و تودهها هم در گستردگی و هم در شدت، نسبت به ارزشهای سه گانه یاد شده، احساس محرومیت نسبی داشته باشند، احتمال بالاترین خشونت سیاسی و وقوع انقلاب وجود دارد؛ چرا که هم مشارکت بالای مردمی و هم سازمان یافتگی با هم وجود دارد، «هم اعضای گروه رهبری انقلابی، تأمین می شود و هم به راحتی قابل بسیج و سازماندهی هستند».
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 مرتدی که تاریخ، گواه آن است
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 خرداد ماه ۱۳۶۰ در چکاچک شمشیر سیاسیون که هنوز دو سال و چند ماه از هم عهدی و ائتلافشان در انقلاب ۵۷ نگذشته بود، یک مسئله کاملاً تخصصی و علمی ذبح شد و کار به اعلام «ارتداد» مخالفان لایحهای موسوم به «لایحه قصاص» کشید، لایحهای که در دل خود تمام حدود را نیز حمل میکرد؛ مانند حد «محاربه» و حد «افساد فی الارض» که این روزها بسیار جاری میشود و جانهای بسیاری را به سرنوشت آن مباحث تخصصی حقوقی در خرداد ۶۰ دچار میکند.
⬅️ یکی از گروههایی که از پس انقلاب، استقرار یک دموکراسی سکولار را پی می گرفت، «جبهه ملی» بود و اولین قدمی که به طور ساختاری در پی ایجاد قوانین اسلامی و کنار نهادن قوانین سکولار برداشته شد، واکنش جدی جبهه ملی را به همراه داشت. ۱۹ خرداد بود که جبهه ملی با انتقاد شدید از حکومتی که آن را استبدادی میخواند، مردم را برای اعتراض به وضعیت کشور و لایحه قصاص دعوت کرد تا در ۲۵ خرداد تجمع کنند.
⬅️ لایحه مورد اشاره که در «شورای عالی قضایی» تهیه شده بود، در حالی که پس از انتشار بخشهایی از آن در بهمن ۱۳۵۹ انتقاد جدی جامعه قضات را برانگیخته بود و در ۳۰ فروردین ۶۰ نیز پس از انتشار بخشهای دیگر لایحه به طور مشروح، مورد نقد تخصصی حقوقی حقوقدانان، قضات دادگستری و اساتید دانشگاه قرار گرفته بود، بیاعتنا به واکنش صاحب نظران و متخصصان، برای بررسی و تصویب به مجلس تقدیم شد.
⬅️ همزمان با موضعگیری مدنی در مقابل این لایحه، در برخوردی سیاسی، مخالفان با حکم خدا در قرآن، مرتد معرفی شدند و بر دهان همه منتقدان مهر زده شد؛ در حالی که جبهه ملی نیز با بالاترین ظرفیت کنشگری سیاسی سکولار در جامعه ایران، برای همیشه به عنوان گروهی مرتد، تحت خشنترین برخوردهای قهری قرار می گرفت. ارتداد، عنوانی بود که هیچگاه تا قبل از این حتی برای مارکسیستها و ماتریالیستها به کار نرفته بود؛ زیرا ظرفیت کنشگری سیاسی هم وزن جبهه ملی را در جامعه ایران نداشت.
⬅️ سابقه مقابله با قوانین اسلامی شده و ابتنای مدیریت کشور در تمام عرصهها بر این قوانین به دو سال پیش از این در سال ۵۸ برمیگشت که «حسن نزیه» در همایش «کانون وکلا» اذعان کرد: «اگر ما فکر کنیم، تمام مسائل سیاسی و اقتصادی و قضایی را میتوانیم در قالب اسلامی بسازیم، آیات عظام هم میدانند، این امر در شرایط حاضر، نه مقدور است، نه ممکن و نه مفید».
⬅️ متاسفانه به جای درگرفتن فضای گفتگوی علمی در محافل تخصصی، کار به خیابان کشید. «بهشتی» طی سخنانی بر بیگانه بودن این دیدگاه تاکید کرد و از مردم خواست، در پاسخ به آنها به خیابان بریزند. در مقابل، نزیه نیز خواستار محاکمه بهشتی شد. زمانی که بهشتی به ریاست «دیوان عالی کشور» رسید، بدون توجه به نگاههای تخصصی منتقد، به گونهای کاملاً تصفیه شده، تمام پنج عضو شورای عالی قضایی از فقهای معتقد به اسلامی سازی قوانین برگزیده شدند و این دیدگاه تخصصی مقابل، کاملاً از قانون نگاری و تصمیمسازی کنار گذاشته شد.
⬅️ حال سوال این است، آیا به واقع میتوان نظر تخصصی همه آن متخصصان و اساتید مانند: «هرمز حکمت»، «علی آزمایش»، «رضا مستوفیزاده»، «کاتوزیان»، «محمد مقتدر»، «اکبر لاجوردی»، «امیر ماشالله یوز چلو» و ... را نظر بیگانگانی مرتد دانست!؟ آیا هر کس بر این باور است که قانون، امری برای نظم بخشی به جامعه با همه نهادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و ... در بستر زمانی و مکانی خود است، در غیر این صورت؛ نه تنها موجب نظام بخشی نمیشود؛ بلکه به ضد خود تبدیل میشود، مرتد است؟
⬅️ اگر دین برای تعالی بخشی و ارتقاء حیات مادی و معنوی (آسایش و آرامش) بشر نیامده باشد؛ اساساً دینی الهی نیست و همه آنانی که به چنین دین تعالی بخش جامعی باور دارند، می توانند، بر هم زنندگان آسایش و آرامش مردم را مرتد بدانند، مرتدی که تاریخ، گواه آن است.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 خرداد ماه ۱۳۶۰ در چکاچک شمشیر سیاسیون که هنوز دو سال و چند ماه از هم عهدی و ائتلافشان در انقلاب ۵۷ نگذشته بود، یک مسئله کاملاً تخصصی و علمی ذبح شد و کار به اعلام «ارتداد» مخالفان لایحهای موسوم به «لایحه قصاص» کشید، لایحهای که در دل خود تمام حدود را نیز حمل میکرد؛ مانند حد «محاربه» و حد «افساد فی الارض» که این روزها بسیار جاری میشود و جانهای بسیاری را به سرنوشت آن مباحث تخصصی حقوقی در خرداد ۶۰ دچار میکند.
⬅️ یکی از گروههایی که از پس انقلاب، استقرار یک دموکراسی سکولار را پی می گرفت، «جبهه ملی» بود و اولین قدمی که به طور ساختاری در پی ایجاد قوانین اسلامی و کنار نهادن قوانین سکولار برداشته شد، واکنش جدی جبهه ملی را به همراه داشت. ۱۹ خرداد بود که جبهه ملی با انتقاد شدید از حکومتی که آن را استبدادی میخواند، مردم را برای اعتراض به وضعیت کشور و لایحه قصاص دعوت کرد تا در ۲۵ خرداد تجمع کنند.
⬅️ لایحه مورد اشاره که در «شورای عالی قضایی» تهیه شده بود، در حالی که پس از انتشار بخشهایی از آن در بهمن ۱۳۵۹ انتقاد جدی جامعه قضات را برانگیخته بود و در ۳۰ فروردین ۶۰ نیز پس از انتشار بخشهای دیگر لایحه به طور مشروح، مورد نقد تخصصی حقوقی حقوقدانان، قضات دادگستری و اساتید دانشگاه قرار گرفته بود، بیاعتنا به واکنش صاحب نظران و متخصصان، برای بررسی و تصویب به مجلس تقدیم شد.
⬅️ همزمان با موضعگیری مدنی در مقابل این لایحه، در برخوردی سیاسی، مخالفان با حکم خدا در قرآن، مرتد معرفی شدند و بر دهان همه منتقدان مهر زده شد؛ در حالی که جبهه ملی نیز با بالاترین ظرفیت کنشگری سیاسی سکولار در جامعه ایران، برای همیشه به عنوان گروهی مرتد، تحت خشنترین برخوردهای قهری قرار می گرفت. ارتداد، عنوانی بود که هیچگاه تا قبل از این حتی برای مارکسیستها و ماتریالیستها به کار نرفته بود؛ زیرا ظرفیت کنشگری سیاسی هم وزن جبهه ملی را در جامعه ایران نداشت.
⬅️ سابقه مقابله با قوانین اسلامی شده و ابتنای مدیریت کشور در تمام عرصهها بر این قوانین به دو سال پیش از این در سال ۵۸ برمیگشت که «حسن نزیه» در همایش «کانون وکلا» اذعان کرد: «اگر ما فکر کنیم، تمام مسائل سیاسی و اقتصادی و قضایی را میتوانیم در قالب اسلامی بسازیم، آیات عظام هم میدانند، این امر در شرایط حاضر، نه مقدور است، نه ممکن و نه مفید».
⬅️ متاسفانه به جای درگرفتن فضای گفتگوی علمی در محافل تخصصی، کار به خیابان کشید. «بهشتی» طی سخنانی بر بیگانه بودن این دیدگاه تاکید کرد و از مردم خواست، در پاسخ به آنها به خیابان بریزند. در مقابل، نزیه نیز خواستار محاکمه بهشتی شد. زمانی که بهشتی به ریاست «دیوان عالی کشور» رسید، بدون توجه به نگاههای تخصصی منتقد، به گونهای کاملاً تصفیه شده، تمام پنج عضو شورای عالی قضایی از فقهای معتقد به اسلامی سازی قوانین برگزیده شدند و این دیدگاه تخصصی مقابل، کاملاً از قانون نگاری و تصمیمسازی کنار گذاشته شد.
⬅️ حال سوال این است، آیا به واقع میتوان نظر تخصصی همه آن متخصصان و اساتید مانند: «هرمز حکمت»، «علی آزمایش»، «رضا مستوفیزاده»، «کاتوزیان»، «محمد مقتدر»، «اکبر لاجوردی»، «امیر ماشالله یوز چلو» و ... را نظر بیگانگانی مرتد دانست!؟ آیا هر کس بر این باور است که قانون، امری برای نظم بخشی به جامعه با همه نهادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و ... در بستر زمانی و مکانی خود است، در غیر این صورت؛ نه تنها موجب نظام بخشی نمیشود؛ بلکه به ضد خود تبدیل میشود، مرتد است؟
⬅️ اگر دین برای تعالی بخشی و ارتقاء حیات مادی و معنوی (آسایش و آرامش) بشر نیامده باشد؛ اساساً دینی الهی نیست و همه آنانی که به چنین دین تعالی بخش جامعی باور دارند، می توانند، بر هم زنندگان آسایش و آرامش مردم را مرتد بدانند، مرتدی که تاریخ، گواه آن است.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 حقوق خفته بر خاک یک ملت
(به یاد ریشه های در خاک)
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 او در ۱۷ خرداد ۱۳۳۳ در یزد زاده شد و به دلیل نادارایی خانواده از ۱۰ سالگی به کارهایی چون دستفروشی در کنار تحصیل پرداخت؛ اما در نهایت، توانمند و پوینده توانست کارشناسی حقوق خود را از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد جامعه شناسی خود را از دانشگاه سوربن فرانسه بگیرد. همو که از محرومانه ترینهای جامعه برخاست و در مظلومانه ترین ها پویید و در مخوفانهترین قتلها؛ یعنی قتلهای زنجیرهای، نامش بر یادها نشست و ریشه اش در خاک ها.
⬅️ آری «محمد جعفر پوینده» جامعه شناس، مترجم و نویسندهای با دغدغه آزادی، حقوق بشر و رفع تبعیض به ویژه علیه زنان. او که «اعلامیه حقوق بشر و تاریخچه آن» و همچنین «پیکار با تبعیض جنسی: پاکسازی کتاب، خانه، مدرسه و جامعه از کلیشههای تبعیض جنسی» از آثار پرشماری است که به فارسی ترجمه کرده است.
⬅️ «علی اشرف درویشان» درباره پوینده و وضعیت طاقت فرسایی که در آن عاشقانه به کار ادامه میداد، مینویسد: «او کم غذا میخورد، کم میخوابید و در جای کوچک و تنگ و نامناسبی زندگی میکرد ...؛ اما از پای ننشست». پوینده، خود در مقدمه ترجمه اثر مشهور «لوکاچ» مینویسد: «ترجمه کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی را در اوج فشارهای طبقاتی و در بدترین اوضاع مادی و روانی ادامه دادم و شاید هم مجموعه همین فشارها بود که انگیزه و توان به پایان رساندن ترجمه این کتاب را در وجودم برانگیخت».
⬅️ امروز از خود می پرسم، در دیاری که تنه روشنفکرِ رسته از خاک محرومیت، درست در روزی که ترجمه اش از کتاب اعلامیه حقوق بشر عرضه شد، با تبر جنایت و شقاوت بر خاک مظلومیت، دور از شهر، نحیف و رنجور از بیحقوقی و حتی محروم از حق حیات، فرو افتاده بود، چگونه باید بشر را در آن ترجمه کرد تا حقوق بشر، خوانده و فهمیده شود!؟ خوانش و فهمی که ترجمان حقوق خفته بر خاک یک ملت باشد.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
(به یاد ریشه های در خاک)
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 او در ۱۷ خرداد ۱۳۳۳ در یزد زاده شد و به دلیل نادارایی خانواده از ۱۰ سالگی به کارهایی چون دستفروشی در کنار تحصیل پرداخت؛ اما در نهایت، توانمند و پوینده توانست کارشناسی حقوق خود را از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد جامعه شناسی خود را از دانشگاه سوربن فرانسه بگیرد. همو که از محرومانه ترینهای جامعه برخاست و در مظلومانه ترین ها پویید و در مخوفانهترین قتلها؛ یعنی قتلهای زنجیرهای، نامش بر یادها نشست و ریشه اش در خاک ها.
⬅️ آری «محمد جعفر پوینده» جامعه شناس، مترجم و نویسندهای با دغدغه آزادی، حقوق بشر و رفع تبعیض به ویژه علیه زنان. او که «اعلامیه حقوق بشر و تاریخچه آن» و همچنین «پیکار با تبعیض جنسی: پاکسازی کتاب، خانه، مدرسه و جامعه از کلیشههای تبعیض جنسی» از آثار پرشماری است که به فارسی ترجمه کرده است.
⬅️ «علی اشرف درویشان» درباره پوینده و وضعیت طاقت فرسایی که در آن عاشقانه به کار ادامه میداد، مینویسد: «او کم غذا میخورد، کم میخوابید و در جای کوچک و تنگ و نامناسبی زندگی میکرد ...؛ اما از پای ننشست». پوینده، خود در مقدمه ترجمه اثر مشهور «لوکاچ» مینویسد: «ترجمه کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی را در اوج فشارهای طبقاتی و در بدترین اوضاع مادی و روانی ادامه دادم و شاید هم مجموعه همین فشارها بود که انگیزه و توان به پایان رساندن ترجمه این کتاب را در وجودم برانگیخت».
⬅️ امروز از خود می پرسم، در دیاری که تنه روشنفکرِ رسته از خاک محرومیت، درست در روزی که ترجمه اش از کتاب اعلامیه حقوق بشر عرضه شد، با تبر جنایت و شقاوت بر خاک مظلومیت، دور از شهر، نحیف و رنجور از بیحقوقی و حتی محروم از حق حیات، فرو افتاده بود، چگونه باید بشر را در آن ترجمه کرد تا حقوق بشر، خوانده و فهمیده شود!؟ خوانش و فهمی که ترجمان حقوق خفته بر خاک یک ملت باشد.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
⚫️ با کمال تأسف بیژن اشتری درگذشت
🗒 «بیژن اشتری» «مترجم کتابهای سرخ» عصر ۱۸ خرداد در منزلش به دلیل ایست قلبی در ۶۴ سالگی درگذشت.
«بیژن اشتری متولد ۱۳۳۹ و یکی از تاثیرگذارترین مترجمان بیستوپنج سال اخیر ایران بود. اشتری یکی از نمادهای ترجمه متونی بود که به کمونیسم، توتالیتاریسم و شکلهای گوناگون دیکتاتوری در جهان ارتباط داشت.»
وی که یادداشت های فضای مجازی اش همیشه خواندنی و پرمحتوا بود؛ گرچه دانش آموخته رشته میکروبشناسی از دانشگاه تهران؛ اما علاقهاش به تاریخ او را به دنیای ترجمه کشانده بود. اشتری در اوایل دهه ۱۳۶۰ فعالیت خود را در عرصه ترجمه آغاز کرد و در سالهای اخیر بهطور تخصصی به ترجمه کتابهای تاریخی پرداخت.
اشتری از میانههای دهه هشتاد پروژه بزرگ ترجمه زندگینامهها و رخدادهای مربوط به اتحاد شوروی و بلوک شرق را آغاز کرد. کتابهایی مانند «لنین»، «تروتسکی، کاهن معبد سرخ»، زندگینامههایی از «برژنف»، «بوخارین»، «استالین» و «چائوشسکو» و... تنها بخشی از آثاری بودند که او ترجمه کرد. کتابهایی چون «امید علیه امید»، «دستنوشتهها نمیسوزند»، «ادبیات علیه استبداد: پاسترناک و ژیواگو»، «شوروی ضد شوروی» و «حرمسرای قذافی» تنها بخشی از ترجمههای او در حوزه دیکتاتوریها و ادبیات بود.
آخرین اثر چاپشده او «سکوت همچون سلاح» که به زندگی و مرگ «ایساک بابل» میپرداخت، انتهای اسفند ۱۴۰۳منتشر شد. رفتنش از بین ما خیلی زودتر از آنچه بود که انتظار می رفت؛ اما چنان در سال های عمر پربرکتش، تکاپو کرده است که گویی به قدر تمام روزهایی که جامعه ایران، جای بزرگ خالی اش را احساس می کند، کتاب ها و قلمی هایش نشسته است. این فقدان بزرگ را به ملت ایران، جامعه نویسندگان و مترجمان و به طور ویژه به خوانندگان و دنبال کنندگان آثارش تسلیت عرض می کنم.
مرضیه حاجی هاشمی
۱۸ خرداد ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
🗒 «بیژن اشتری» «مترجم کتابهای سرخ» عصر ۱۸ خرداد در منزلش به دلیل ایست قلبی در ۶۴ سالگی درگذشت.
«بیژن اشتری متولد ۱۳۳۹ و یکی از تاثیرگذارترین مترجمان بیستوپنج سال اخیر ایران بود. اشتری یکی از نمادهای ترجمه متونی بود که به کمونیسم، توتالیتاریسم و شکلهای گوناگون دیکتاتوری در جهان ارتباط داشت.»
وی که یادداشت های فضای مجازی اش همیشه خواندنی و پرمحتوا بود؛ گرچه دانش آموخته رشته میکروبشناسی از دانشگاه تهران؛ اما علاقهاش به تاریخ او را به دنیای ترجمه کشانده بود. اشتری در اوایل دهه ۱۳۶۰ فعالیت خود را در عرصه ترجمه آغاز کرد و در سالهای اخیر بهطور تخصصی به ترجمه کتابهای تاریخی پرداخت.
اشتری از میانههای دهه هشتاد پروژه بزرگ ترجمه زندگینامهها و رخدادهای مربوط به اتحاد شوروی و بلوک شرق را آغاز کرد. کتابهایی مانند «لنین»، «تروتسکی، کاهن معبد سرخ»، زندگینامههایی از «برژنف»، «بوخارین»، «استالین» و «چائوشسکو» و... تنها بخشی از آثاری بودند که او ترجمه کرد. کتابهایی چون «امید علیه امید»، «دستنوشتهها نمیسوزند»، «ادبیات علیه استبداد: پاسترناک و ژیواگو»، «شوروی ضد شوروی» و «حرمسرای قذافی» تنها بخشی از ترجمههای او در حوزه دیکتاتوریها و ادبیات بود.
آخرین اثر چاپشده او «سکوت همچون سلاح» که به زندگی و مرگ «ایساک بابل» میپرداخت، انتهای اسفند ۱۴۰۳منتشر شد. رفتنش از بین ما خیلی زودتر از آنچه بود که انتظار می رفت؛ اما چنان در سال های عمر پربرکتش، تکاپو کرده است که گویی به قدر تمام روزهایی که جامعه ایران، جای بزرگ خالی اش را احساس می کند، کتاب ها و قلمی هایش نشسته است. این فقدان بزرگ را به ملت ایران، جامعه نویسندگان و مترجمان و به طور ویژه به خوانندگان و دنبال کنندگان آثارش تسلیت عرض می کنم.
مرضیه حاجی هاشمی
۱۸ خرداد ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
🔴 باز هم ملتها بازنده نشست «کمپ دیوید»؟
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 اکسیوس نوشت، «دونالد ترامپ روز دوشنبه ۹ ژوئن با تمامی اعضای تیم ارشد سیاست خارجی خود در «کمپ دیوید» ساعتها درباره بحران هستهای ایران و جنگ غزه گفتگو کردند» و اینکه «ترامپ هر دو بحران را در هم تنیده و بخشی از یک واقعیت منطقهای گستردهتر میداند که سعی در شکل دادن آن دارد». در این نشست ژنرالها و دریادارها نیز حضور داشتند.
⬅️ «کاخ سفید» در حالی اعلام میکند، مهلت اولیه ترامپ برای توافق با ایران پنجشنبه این هفته به پایان میرسد که به نظر میرسد رئیس جمهور ناکام آمریکا در هر سه پرونده روسیه و اوکراین، ایران و همچنین غزه، اکنون قصد دارد، هر سه پرونده را به هم گره بزند و معامله ای کلانتر انجام دهد؛ چرا که ضمن ورود دادن روسیه به مذاکرات ایران و آمریکا، ایران را نیز در مذاکرات با حماس مداخله داده است.
⬅️ آیا پوتینی که همچنان خواهان حداقل ۲۰ درصد خاک اوکراین است و جمهوری اسلامی که همچنان خواستار نابودی اسرائیل است، در مذاکرات جداگانه خود با ترامپ چه امتیازاتی را خواهند گرفت تا به نفع ناکامی های ترامپ در دو بحرانی که اکسیوس اعلام کرده، هر دو در کمپ دیوید، در هم تنیده و بخشی از یک واقعیت، عنوان شده قدم بردارند؟
⬅️ آیا اسرائیل در ازای گروگانهای خود از تهدید نظامی تاسیسات هستهای ایران در صورت غنی سازی اندک دست برمی دارد؟ یا برعکس، تصمیم نهایی حمله اتخاذ شده است؟ و آیا آمریکا قصد دارد چند استان اوکراین را به عنوان بخشی از خاک روسیه به رسمیت بشناسد تا پوتین دست آشتی پزشکیان را در دست ترامپ بگذارد؟ آیا توافقاتی در پیش است که باز هم ملتها بازنده نشست کمپ دیوید هستند؟
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 اکسیوس نوشت، «دونالد ترامپ روز دوشنبه ۹ ژوئن با تمامی اعضای تیم ارشد سیاست خارجی خود در «کمپ دیوید» ساعتها درباره بحران هستهای ایران و جنگ غزه گفتگو کردند» و اینکه «ترامپ هر دو بحران را در هم تنیده و بخشی از یک واقعیت منطقهای گستردهتر میداند که سعی در شکل دادن آن دارد». در این نشست ژنرالها و دریادارها نیز حضور داشتند.
⬅️ «کاخ سفید» در حالی اعلام میکند، مهلت اولیه ترامپ برای توافق با ایران پنجشنبه این هفته به پایان میرسد که به نظر میرسد رئیس جمهور ناکام آمریکا در هر سه پرونده روسیه و اوکراین، ایران و همچنین غزه، اکنون قصد دارد، هر سه پرونده را به هم گره بزند و معامله ای کلانتر انجام دهد؛ چرا که ضمن ورود دادن روسیه به مذاکرات ایران و آمریکا، ایران را نیز در مذاکرات با حماس مداخله داده است.
⬅️ آیا پوتینی که همچنان خواهان حداقل ۲۰ درصد خاک اوکراین است و جمهوری اسلامی که همچنان خواستار نابودی اسرائیل است، در مذاکرات جداگانه خود با ترامپ چه امتیازاتی را خواهند گرفت تا به نفع ناکامی های ترامپ در دو بحرانی که اکسیوس اعلام کرده، هر دو در کمپ دیوید، در هم تنیده و بخشی از یک واقعیت، عنوان شده قدم بردارند؟
⬅️ آیا اسرائیل در ازای گروگانهای خود از تهدید نظامی تاسیسات هستهای ایران در صورت غنی سازی اندک دست برمی دارد؟ یا برعکس، تصمیم نهایی حمله اتخاذ شده است؟ و آیا آمریکا قصد دارد چند استان اوکراین را به عنوان بخشی از خاک روسیه به رسمیت بشناسد تا پوتین دست آشتی پزشکیان را در دست ترامپ بگذارد؟ آیا توافقاتی در پیش است که باز هم ملتها بازنده نشست کمپ دیوید هستند؟
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
🔴 انتظار رهایی بخشی از هیتلر
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 در تاریخ میخوانیم، در جنگ جهانی دوم وقتی نیروهای «نازی» وارد «اوکراین» میشوند، بخش کثیری از مردم، آنها را نیروهای آزادی بخش از بند توتالیتاریسم «شوروی» سابق میدانستند. همیشه برایم سوال بود، چه طور میتوان از نژادپرست و فاشیستی چون «هیتلر» که نسلکشیها و ویرانگریهایش در تاریخ کم نظیر بود، انتظار رهایی بخشی داشت؟ یک جامعه به کجا میرسد که به یک خونریز متجاوز به نظر آزادی بخش مینگرد؟
⬅️ فرصتی دست داد تا با برخی از مردمانی که از حمله اخیر «اسرائیل» ابراز رضایت داشتند، به گفتگو بنشینم، همین مردم کوچه و بازار و دانشگاه و ...، هر کسی به بیان خود دلایلی را طرح کرد که در درک تاریخی آنچه بدان اشاره شد، بسیار کارساز است. «هیتلر و رهایی بخشی» داستان رنج ملتی به ستوه آمده و تحقیر شده است که هرگز نمیتوان این ملت را سرزنش کرد یا به آنها انگ وطن فروشی و خیانت زد؛ بلکه باید از داستان این رنج و احساس، درسها آموخت.
⬅️ در جمعبندی آنچه در بیان احساس رضایت این هموطنان از زبان خودشان رفت، میتوان به یک عبارت کوتاه رسید که مخرج مشترک تمام پاسخهاست، «خواست جدی برای تغییر وضع موجود»، وضعیتی که از نظر همه آنها تحملش دیگر خارج از توان و ظرفیت واقعیتهای عینی و ذهنی زیست فردی و اجتماعی آنهاست، تغییری که هر راه ممکنی بر روی آن بسته و راههایی که به طرق مختلف آزموده شده و به سدی ستبر منتهی گردیده است.
⬅️ نکته جالب توجه این بود که همه آنها از احساسی دوگانه میگفتند که هرگز برای یک لحظه، خواهان هیچ آسیبی به سرزمین و مردمان سرزمینشان نیستند و در رنج مضاعفی که بر این ملت تحمیل شده است، شریکند و امیدوارند، این شرایط دشوار به وضعیتی منتهی شود که پایان تمامی این رنجها رقم بخورد؛ وگرنه خود به روشنی واقفند، انتظار رهایی بخشی از هیتلر انتظاری پوچ است.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 در تاریخ میخوانیم، در جنگ جهانی دوم وقتی نیروهای «نازی» وارد «اوکراین» میشوند، بخش کثیری از مردم، آنها را نیروهای آزادی بخش از بند توتالیتاریسم «شوروی» سابق میدانستند. همیشه برایم سوال بود، چه طور میتوان از نژادپرست و فاشیستی چون «هیتلر» که نسلکشیها و ویرانگریهایش در تاریخ کم نظیر بود، انتظار رهایی بخشی داشت؟ یک جامعه به کجا میرسد که به یک خونریز متجاوز به نظر آزادی بخش مینگرد؟
⬅️ فرصتی دست داد تا با برخی از مردمانی که از حمله اخیر «اسرائیل» ابراز رضایت داشتند، به گفتگو بنشینم، همین مردم کوچه و بازار و دانشگاه و ...، هر کسی به بیان خود دلایلی را طرح کرد که در درک تاریخی آنچه بدان اشاره شد، بسیار کارساز است. «هیتلر و رهایی بخشی» داستان رنج ملتی به ستوه آمده و تحقیر شده است که هرگز نمیتوان این ملت را سرزنش کرد یا به آنها انگ وطن فروشی و خیانت زد؛ بلکه باید از داستان این رنج و احساس، درسها آموخت.
⬅️ در جمعبندی آنچه در بیان احساس رضایت این هموطنان از زبان خودشان رفت، میتوان به یک عبارت کوتاه رسید که مخرج مشترک تمام پاسخهاست، «خواست جدی برای تغییر وضع موجود»، وضعیتی که از نظر همه آنها تحملش دیگر خارج از توان و ظرفیت واقعیتهای عینی و ذهنی زیست فردی و اجتماعی آنهاست، تغییری که هر راه ممکنی بر روی آن بسته و راههایی که به طرق مختلف آزموده شده و به سدی ستبر منتهی گردیده است.
⬅️ نکته جالب توجه این بود که همه آنها از احساسی دوگانه میگفتند که هرگز برای یک لحظه، خواهان هیچ آسیبی به سرزمین و مردمان سرزمینشان نیستند و در رنج مضاعفی که بر این ملت تحمیل شده است، شریکند و امیدوارند، این شرایط دشوار به وضعیتی منتهی شود که پایان تمامی این رنجها رقم بخورد؛ وگرنه خود به روشنی واقفند، انتظار رهایی بخشی از هیتلر انتظاری پوچ است.
https://www.tg-me.com/M_Hajihashemi_iran1
Telegram
مرضیه حاجی هاشمی
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی