Telegram Web Link
📌شکست رژیم صهیونیستی در پروژه IMEC؛ پایان رؤیای رژیم صهیونیستی برای تبدیل به هاب ترانزیتی منطقه

🔹در پی حملات موفق و هوشمندانه ایران به زیرساخت‌های کلیدی رژیم صهیونیستی، از جمله تأسیسات بندری حیفا، نه تنها یک شکست نظامی به این رژیم تحمیل شد، بلکه تَرَک‌هایی عمیق در پروژه‌های بلندمدت اقتصادی آن ایجاد شد. یکی از اصلی‌ترین پروژه‌های استراتژیک این رژیم، «کریدور ترانزیتی عرب–مِد» موسوم به IMEC بود؛ طرحی که با پشتیبانی آمریکا، و مشارکت کشورهایی مانند هند، عربستان سعودی، و امارات طراحی شده بود تا رژیم صهیونیستی را به درگاه اصلی اتصال آسیای جنوبی به اروپا بدل کند.

🔹اما حمله مستقیم ایران به بندر حیفا، دقیقاً نقطه ثقل این کریدور را هدف گرفت. این بندر که قرار بود شاه‌راه اتصال خط ریلی رژیم صهیونیستی به بنادر خلیج فارس و آسیای جنوبی باشد، اکنون در گزارش‌های شرکت‌های بیمه جهانی به عنوان یک بندر پرریسک طبقه‌بندی شده است. شرکت مرسک (Maersk)، به عنوان بزرگ‌ترین شرکت کشتیرانی جهان، و سایر غول‌های حمل‌ونقل بین‌المللی، به سرعت فعالیت خود را در این بندر به حالت تعلیق درآوردند؛ نشانه‌ای واضح از فروپاشی اعتماد به پایداری ژئوپلیتیکی رژیم صهیونیستی.

🔹اما موضوع فراتر از یک بندر است. شکست حیفا، یعنی فروپاشی پروژه IMEC. این کریدور که در واقع نسخه آمریکایی مقابله با کریدور شمال-جنوب ایران بود، اکنون عملاً از کار افتاده است. زیرا:

🔸حیفا به عنوان نقطه ورود کالاها از هند و خلیج فارس به شبکه ریلی رژیم صهیونیستی، امنیت خود را از دست داده.
🔸نهادهای بیمه‌گر بین‌المللی، هرگونه پوشش بیمه‌ای برای حمل‌ونقل در این مسیر را مشروط به ثبات سیاسی–امنیتی کرده‌اند.
🔸و شرکای عرب پروژه (عربستان و امارات) که از آغاز نیز درگیر تردیدهای ژئوپلیتیکی بودند، پس از اثبات آسیب‌پذیری این مسیر، انگیزه خود را برای سرمایه‌گذاری از دست داده‌اند.

🔹حالا ایران، با موقعیت ژئوپلتیکی بی‌نظیر خود، و پس از اثبات توان بازدارندگی فعال، باید با هوشمندی تمام جای خالی IMEC را پر کند. شکست IMEC صرفاً شکست رژیم صهیونیستی نیست، بلکه فرصتی برای ایران است تا با تکمیل و تسریع پروژه‌های کلیدی مانند کریدور شرق–غرب و کریدور شمال–جنوب، باید با توسعه و افزایش راه‌آهن باری و مسیرهای زمینی و ریلی خود را به دروازه راهبردی اتصال آسیا به اروپا بدل کند.

🔹ایران با حملات هدفمند خود، تنها پهپاد و موشک پرتاب نکرد؛ بلکه یک نقشه ترانزیتی بدیل را منهدم کرد. رژیم صهیونیستی می‌خواست با تحکیم جایگاه ترانزیتی خود، ایران را از بازارهای جهانی کنار بزند؛ اما حالا، خود به عامل بی‌ثباتی در زنجیره تأمین تبدیل شده است. حمله ایران به حیفا فقط یک پاسخ نظامی نبود، بلکه یک اقدام ژئوپلیتیکی دقیق برای نابودسازی زیرساخت رقیب اقتصادی ایران بود. اکنون که رژیم صهیونیستی نه مشروعیت ترانزیتی دارد، نه امنیت زیرساختی و نه ظرفیت بازیگری در نظم اقتصادی نوین، نوبت آن است که ایران:

🔸خطوط ترانزیتی خود را فوراً تکمیل و تقویت کند.
🔸با دیپلماسی اقتصادی فعال، کشورهای آسیای مرکزی را به مسیر خود گره بزند.
🔸و با بازتعریف اقتصاد خود بر مبنای جغرافیای راهبردی، آینده‌اش را بر ستون‌های باثبات ترانزیت جهانی بنا کند.

🔹همان‌گونه که جنگ‌ها می‌توانند نقشه‌های سیاسی را تغییر دهند، این‌بار جنگ ایران با رژیم صهیونیستی، نقشه‌های ترانزیتی جهان را تغییر داد. آینده اقتصاد منطقه، دیگر نه از حیفا، که ان‌شاءاللّٰه از خاک ایران عبور می‌کند.

کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
📌ضرورت حفظ موقعیت راهبردی تنگه هرمز و هدف‌گیری خطوط موازی

🔹با توجه به استمرار تهدیدات رژیم صهیونیستی و هم‌پیمانان آن علیه جمهوری اسلامی ایران و شکنندگی آتش‌بس اخیر، یکی از گزینه‌های پرقدرت ایران برای اِعمال فشار اقتصادی و راهبردی در جنگ احتمالی آینده، ایجاد اختلال هدفمند در مسیر صادرات انرژی از تنگه هرمز است. این تنگه، به‌عنوان یکی از شریان‌های اصلی تجارت انرژی در جهان، اهرم کلیدی بازدارندگی ژئوپلیتیکی ایران محسوب می‌شود.

🔹اما آنچه در شرایط فعلی باید مورد توجه نهادهای تصمیم‌گیر کشور قرار گیرد، تلاش‌های سال‌های اخیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای کاهش وابستگی صادرات نفت خود به تنگه هرمز از طریق احداث خطوط لوله زمینی جایگزین است. اگرچه ظرفیت اسمی این خطوط لوله قابل توجه است، اما بررسی دقیق داده‌های موجود نشان می‌دهد قدرت عملیاتی این مسیرهای جایگزین، همچنان بسیار محدود و شکننده است.

🔹عربستان سعودی با خط لوله شرق-غرب و سایر خطوط جانبی، ظرفیت اسمی حدود ۵ تا ۷ میلیون بشکه در روز را مدعی است؛ اما ظرفیت فعال فعلی آن تنها حدود ۲ میلیون بشکه در روز است.

🔹امارات نیز با خط لوله ابوظبی-فجیره حداکثر توان انتقال ۱.۵ میلیون بشکه در روز را دارد، که در عمل حدود ۱ میلیون بشکه از آن فعال است.

🔹مجموع ظرفیت فعال فعلی عربستان و امارات، حدود ۳ میلیون بشکه در روز است؛ و حتی با فعال‌سازی حداکثری، در کوتاه‌مدت امکان انتقال بیشتر از ۵.۵ میلیون بشکه در روز را نخواهند داشت.

🔹در حالی‌که روزانه بیش از ۱۴.۵ میلیون بشکه نفت خام، حدود ۶ میلیون بشکه فرآورده نفتی، ۸۵ میلیون تن LNG، و حجم عظیمی از پتروشیمی‌ها از تنگه هرمز عبور می‌کند، خطوط لوله فعلی تنها می‌توانند پاسخ‌گوی حدود یک‌سوم از صادرات فعلی نفت عربستان و امارات باشند. این یعنی تنگه هرمز همچنان نقطه اتکای اصلی صادرات انرژی منطقه و مرکز ثقل امنیت انرژی جهان است.

🔹سکوت یا بی‌تفاوتی نسبت به خطوط جایگزین در خاک عربستان و امارات، به معنای تضعیف تدریجی اثرگذاری ژئوپلیتیک ایران بر بازار انرژی است. این خطوط به‌مرور در حال تثبیت ظرفیت، جذب سرمایه‌گذاری و افزایش بهره‌وری هستند. چنانچه جمهوری اسلامی ایران در نبرد آینده صرفاً بر بستن تنگه متمرکز شود اما خطوط لوله موازی را مورد تهدید یا اختلال قرار ندهد، دشمنان منطقه‌ای قادر خواهند بود در میان‌مدت، فشار تحریم‌ها و جنگ را بدون آنکه هزینه انرژی بپردازند، ادامه دهند.

🔹بنابراین، باید اصل بازدارندگی در صادرات انرژی دشمن بازتعریف شود این بازدارندگی، صرفاً با کنترل تنگه هرمز حاصل نمی‌شود، بلکه نیازمند ایجاد تهدید و اختلال همزمان در تمامی خطوط دورزننده نیز هست.

🔻پیشنهاد راهبردی واحد اقتصادی مصاف:

۱. خطوط لوله شرق-غرب عربستان و خط ابوظبی-فجیره امارات باید در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران، به‌عنوان اهداف کلیدی اختلال در صورت تداوم تجاوزات تعریف شوند.

۲. این خطوط نه‌تنها باید از حیث نظامی مورد ارزیابی قرار گیرند، بلکه باید در جنگ ترکیبی نیز از طریق اقدامات سایبری، خرابکاری صنعتی، یا حملات دقیق با تأسیسات پشتیبان آن‌ها (مانند ایستگاه‌های پمپاژ و پایانه‌های دریایی) به‌شدت آسیب‌پذیر شوند.

۳. هم‌زمان، لازم است مزیت ژئوپلیتیک تنگه هرمز تثبیت و تقویت شود؛ از جمله با:

🔸راه‌اندازی عملیاتی خط لوله گوره-جاسک برای صادرات مستقیم ایران از دریای عمان

🔸استفاده از قدرت حقوقی در مجامع بین‌المللی برای مشروعیت‌بخشی به حضور ایران در مدیریت امنیت تنگه

🔸و هماهنگی با سایر کشورهایی که منافع مشترک در باز نگه‌داشتن تنگه دارند

🔹دشمن اگر بتواند بدون تنگه هم نفت صادر کند، فشار اقتصادی بر ایران بی‌اثر می‌شود. پس در تحلیل نهایی، تثبیت اقتدار ژئوپلیتیکی ایران در بازار انرژی، مستلزم بی‌اثر کردن هم‌زمان خطوط جایگزین عربستان و امارات در مواقع بحرانی است. ایران باید برای حفظ موقعیت راهبردی خود در منطقه و جنگ پیش‌رو، خطوط لوله زمینی دشمن را نیز به اندازه تنگه هرمز جدی بگیرد.

#بانک_اهداف

📢 کانال واحد امنیت غذایی مؤسسه مصاف
🆔 @masaf_foods
📌سرمایه‌گذاری انرژی جمهوری آذربایجان در زیرساخت‌های راهبردی رژیم صهیونیستی

🔹در یکی از مهم‌ترین تحولات ژئو‌ـ‌اقتصادی منطقه، شرکت دولتی نفت جمهوری آذربایجان (SOCAR)، با خرید مالکیت ۱۰ درصدی در میدان گازی استراتژیک «تامار» در ساحل مدیترانه، رسماً به حلقه تأمین و امنیت انرژی رژیم صهیونیستی پیوست.

🔻جزئیات این ورود معنادار به قلب انرژی صهیونیسم:

🔸شرکت سوکار با خرید ۴۳٪ از سهام شرکت Union Energy (معادل ۷٪ پروژه تامار) و ۱۷.۹٪ از Tamar Petroleum (معادل ۳٪ دیگر)، جمعاً به ۱۰٪ مالکیت در میدان تامار دست یافته است.

🔸ارزش کل این سرمایه‌گذاری حدود ۱.۲۵ میلیارد دلار برآورد شده است.

🔸میدان گازی «تامار» که در فاصله ۹۰ کیلومتری سواحل حیفا قرار دارد، با ذخیره‌ای بالغ بر ۱۳.۷ تریلیون فوت‌مکعب گاز طبیعی، یکی از مهم‌ترین منابع انرژی رژیم صهیونیستی در شرق مدیترانه محسوب می‌شود.

🔹نکته کلیدی آنجاست که این اقدام نه صرفاً اقتصادی، بلکه در ادامه فرآیند چندلایه‌ سیاسی–نظامی–اطلاعاتی جمهوری آذربایجان در خدمت اهداف صهیونیستی ارزیابی می‌شود.

🔹همکاری باکو و تل‌آویو صرفاً به صادرات نفت از طریق بندر حیفا یا خرید پهپادهای هرمس و هاروپ محدود نبوده است؛ اینک این مشارکت با ورود مستقیم SOCAR به میدان تامار وارد سطحی از درهم‌تنیدگی ساختاری شده است.

🔹در شرایطی که روابط آذربایجان با روسیه رو به تیرگی گذاشته، باکو تلاش دارد با ایجاد پیوندهای پایدار با ساختارهای امنیت انرژی رژیم صهیونیستی، یک سپر راهبردی جدید برای خود تعریف کند؛ اقدامی که می‌تواند در آینده به مبنای مداخلات اطلاعاتی یا تسلیحاتی بیشتر علیه ایران و محور مقاومت تبدیل شود.

🔹سرمایه‌گذاری مستقیم در دارایی‌های انرژی رژیم صهیونیستی، به SOCAR نقشی فراتر از یک شرکت نفتی داده است؛ نقشی که جمهوری آذربایجان را به پایگاه واسط اقتصادی–اطلاعاتی دشمن در همسایگی ایران تبدیل می‌کند.

🔹از این‌رو، نهادهای امنیتی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت باید نگاه دقیق‌تری به نقش انرژی، شرکت‌های خصولتی و روند تجاری‌سازی پروژه‌های اطلاعاتی–نظامی در قفقاز داشته باشند و آن را هدف مشروع خود بدانند.

#بانک_اهداف

کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
📌سقوط آزاد دلار؛ بدترین آغاز سال از زمان قطع ارتباط با طلا در ۱۹۷۳

🔹نیویورک‌تایمز گزارش داد: دلار آمریکا همچنان به روند نزولی خود ادامه می‌دهد، حتی با وجود عقب‌نشینی دونالد ترامپ از تهدیدهای تعرفه‌ای و بازگشت بازار سهام به حالت متعادل.

🔹ارز ایالات متحده در شش ماه گذشته بیش از ۱۰ درصد در برابر سبدی از ارزهای شرکای اصلی تجاری خود تضعیف شده است. آخرین‌ بار که دلار در آغاز سال چنین افت شدیدی را تجربه کرد، به سال ۱۹۷۳ بازمی‌گردد؛ زمانی که دولت آمریکا پیوند ارزش دلار با قیمت طلا را قطع کرد.

کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
📌 گزارش رویترز از آمادگی ایران برای بستن تنگه هرمز

🔹خبرگزاری رویترز به نقل از مقامات مطلع وابسته به نهادهای اطلاعاتی آمریکایی خبر داده است که جمهوری اسلامی در ماه گذشته اقدام به بارگیری مین‌های دریایی بر روی شناورها در خلیج فارس کرده بود.

🔹این اقدام که پس از حمله موشکی اسرائیل به خاک ایران در ۱۳ ژوئن صورت گرفت، موجب افزایش نگرانی‌ها در واشنگتن درباره احتمال بسته‌شدن تنگه هرمز شد.

🔹اگرچه در نهایت این مین‌ها در تنگه هرمز کار گذاشته نشدند، اما منابع اطلاعاتی آمریکا می‌گویند این آمادگی می‌توانست به اختلال جدی در تجارت جهانی منجر شود.

🔹رویترز نوشته است وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) و نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل تا کنون به این گزارش واکنشی نشان نداده‌اند.

کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
📌چین با «تخفیف قیمتی ۲۰٪» در مناقصات دولتی، تولید داخل را به سلاح استراتژیک تبدیل می‌کند

🔹در تحولی مهم در سیاست‌های صنعتی–تجاری جمهوری خلق چین، وزارت دارایی این کشور در پیش‌نویس جدید خود برای اصلاح مقررات خرید دولتی، از اعطای امتیاز قیمتی ۲۰ درصدی به کالاهای "ساخت داخل" در مناقصات دولتی خبر داده است. این اقدام، نه‌تنها به منزله حمایت صریح از تولید داخلی چین است، بلکه پیامی آشکار به سرمایه‌گذاران خارجی برای انتقال تولید و فناوری به خاک چین و کاهش اتکای دولت به واردات می‌باشد.

🔹بر اساس این پیش‌نویس، اگر کالایی در داخل چین تولید شده و سه معیار کلیدی زیر را رعایت کند، قیمت آن برای ارزیابی در مناقصات ۲۰ درصد کمتر از قیمت واقعی محاسبه خواهد شد، در حالی‌که مبلغ پرداختی تغییری نمی‌کند. این سه معیار عبارت‌اند از:

1⃣ تولید واقعی در خاک چین (نه صرفاً مونتاژ یا لیبل‌گذاری)
2⃣ سهم بالای اجزای ساخت داخل
3⃣ ساخت داخل اجزای کلیدی و انجام فرایندهای حیاتی تولید

🔹این معیارها در یک بازه‌ی زمانی ۳ تا ۵ ساله، شفاف‌تر، سخت‌گیرانه‌تر و دقیق‌تر تدوین خواهند شد تا از ورود کالاهای اصطلاحاً شبه‌داخلی جلوگیری شود.

🔹در عمل، این سیاست به شرکت‌هایی که تولید واقعی در چین دارند صرف‌نظر از اینکه چینی، خصوصی، دولتی یا خارجی باشند مزیت رقابتی جدی در مناقصات دولتی می‌دهد. برای مثال، یک شرکت تجهیزات پزشکی با قیمت پیشنهادی ۱۰۰ یوان، اگر الزامات ساخت داخل را رعایت کرده باشد، پیشنهادش معادل ۸۰ یوان تلقی می‌شود. در نتیجه احتمال برد در مناقصه افزایش می‌یابد، ولی پرداخت واقعی همچنان ۱۰۰ یوان خواهد بود.

🔹این امتیاز به‌ویژه در بخش‌هایی مانند تجهیزات پزشکی، انرژی‌های نو، زیرساخت دیجیتال و فناوری‌های پیشرفته، می‌تواند موجب هجوم موج جدیدی از سرمایه‌گذاری خارجی با هدف انتقال فناوری و تولید در خاک چین شود.

🔹با این اقدام، چین عملاً در حال بازطراحی ساختار زنجیره تأمین خود به‌گونه‌ای است که هم امنیت صنعتی–تجاری خود را ارتقاء دهد، و هم سرمایه‌گذاری خارجی را تحت شروط بومی‌سازی هدایت کند.

🔹اگرچه چین این سیاست را به‌عنوان ابزار توسعه صنعتی و ارتقاء فناوری معرفی می‌کند، اما کشورهایی مانند اعضای اتحادیه اروپا، ژاپن و آمریکا، آن را مصداق آشکار حمایت‌گرایی و انحراف در رقابت بازار می‌دانند.

🔹اتحادیه اروپا نسبت به عدم دسترسی برابر شرکت‌های خارجی فاقد زیرساخت تولید در چین به مناقصات دولتی هشدار داده و این سیاست را برخلاف تعهدات بین‌المللی در WTO ارزیابی کرده است.

🔹سیاست جدید خرید دولتی چین، با اعطای امتیاز قیمتی هدفمند به کالاهای ساخت داخل، بخشی از پروژه بزرگ خوداتکایی صنعتی این کشور و مکمل راهبردهای مطرحی چون «ساخت چین ۲۰۲۵» و «جایگزینی واردات» است. برای شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی، این اقدام سیگنالی است تا با انتقال تولید، ارتقاء عمق ساخت داخل و مشارکت در بومی‌سازی فناوری‌ها، همچنان در یکی از بزرگ‌ترین بازارهای دولتی جهان باقی بمانند.

🔹از منظر رقابت ژئو‌اقتصادی، چین به‌جای اتکا بر تعرفه و جنگ تجاری، مسیر دقیق‌تری برای بومی‌سازی زنجیره‌ها و بازمهندسی قدرت اقتصادی خود در پیش گرفته است؛ مسیری که باید مورد توجه نهادهای سیاست‌گذار اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، قرار گیرد.

کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
📌بندر اشدود؛ گلوگاه پشتیبانی غذایی رژیم صهیونیستی

🔹در ساختار لجستیک غذایی رژیم صهیونیستی، بندر اشدود دومین شاهراه استراتژیک پس از حیفا به شمار می‌رود. این بندر علاوه‌ بر اینکه ورودی حیاتی برای کالاهای اساسی است، زیرساختی متصل به شبکه ملی ذخایر غلات، سیلوهای آرد، و صنایع تبدیلی مواد غذایی محسوب می‌شود. سیلوهای بندر اشدود، در کنار اسکله‌های تخلیه کانتینری، به گونه‌ای طراحی شده‌اند که نه تنها برای واردات گندم، جو، ذرت و سویا به کار می‌روند، بلکه فوراً با خطوط ریلی و جاده‌ای سرزمین‌های اشغالی در ارتباط‌اند و قابلیت انتقال سریع مواد اولیه غذایی به عمق سرزمینی را فراهم می‌کنند.

🔹بندر حیفا به عنوان نقطه شمالی، منبع تغذیه شمال و مرکز رژیم است، اشدود عملاً وظیفه تغذیه جنوب و نوار تل‌آویو را بر عهده دارد. حمله به این نقطه، نقشه اضطراری غذایی رژیم صهیونیستی را از کار می‌اندازد.

🔹این سیلوها وابسته به واردات روزانه هستند. یعنی برخلاف انبارهای ذخیره‌ای حیفا (که حدود ۲ ماه ذخیره دارند)، ظرفیت اشدود به‌شدت در حال چرخش است و حتی چند روز توقف می‌تواند تأثیر مستقیم بر تولید نان و غذای گسترده داشته باشد.

🔹منطقه اطراف اشدود محل استقرار چند کارخانه مهم آرد، انبارهای روغن، و خطوط بسته‌بندی غذاست. تخریب یا اخلال در بندر، بلافاصله روی فرآیند صنعتی‌سازی غذا و پخش فروشگاهی آن اثر می‌گذارد.

🔹برخلاف مراکز پراکنده و کوچک، سیلوهای اشدود به دلیل پیوستگی با بندر، دارای نقشه‌های ماهواره‌ای دقیق، تصاویر بازرگانی و نشانی‌های عمومی هستند؛ به‌عبارتی از نظر نظامی، اهداف دم دست هستند.

🔹بندر اشدود، با عملکرد دوگانه‌ی «گلوگاه ورود» و «مرکز توزیع جنوب» یکی از مهم‌ترین مراکز آسیب‌پذیر در جنگ غذایی رژیم صهیونیستی است. هدف قرار دادن این بندر و سیلوهای مرتبط، می‌تواند رژیم صهیونیستی را به فاز دوم امنیت غذایی اضطراری بکشاند؛ جایی که صف‌های نان، بحران اعتماد عمومی و اخلال در نظم شهری آغاز می‌شود.

#بانک_اهداف

📢 کانال واحد امنیت غذایی مؤسسه مصاف
🆔 @masaf_foods
📌«حساب‌های تراستی» امارات؛ قلب مالی جنگ خاموش علیه ایران را از کار بیندازید

🔹در دنیای تحریم‌های هوشمند و جنگ ارزی، آن‌چه دشمن را به پیروزی نزدیک می‌کند، نه سلاح بلکه شفافیت دقیق تراکنش‌های ما در سیستم مالی تحت سلطه آمریکا است. ایران در سال‌های اخیر، به‌دلیل محدودیت‌های نظام بانکی بین‌الملل و تحریم‌های ثانویه، به‌ویژه پس از بازگشت تحریم‌های ترامپ، بخش بزرگی از صادرات نفتی خود را به‌شکلی غیررسمی و با روش‌هایی چون حساب‌های تراستی در امارات انجام داده است.

🔹این حساب‌ها در ظاهر، کانال تسویه و ذخیره‌سازی موقت منابع حاصل از فروش نفت‌اند؛ اما در واقع، اتاق شیشه‌ای دشمن برای رصد اقتصاد ایران محسوب می‌شوند. حساب‌هایی که به‌نام ایران نیستند، مالک حقوقی آن‌ها شخصی ثالث است، و برداشت از آن‌ها منوط به تأیید طرف‌های غربی یا بانک‌های اماراتی همکار با OFAC آمریکایی است.

🔹در واقع، ما نفت می‌فروشیم، اما پولش را نه در اختیار داریم، نه قابلیت انتقال آن را داریم، نه امکان عملیاتی کردن آن در اقتصاد داخلی.

🔹حساب‌های تراستی، ایران را در یک موقعیت اقتصاد ارزیِ نیمه‌مستقل قرار داده‌اند که شبیه یک بند ناف متصل به ساختار اطلاعات مالی دشمن است؛ بدون اینکه دسترسی حاکمیتی بر جریان ورودی، مسیر مصرف و رصد تهدیدها داشته باشیم.

🔹حال، در میانه یک جنگ نظامی-تروریستی آشکار با رژیم صهیونیستی و درگیری اطلاعاتی تمام‌عیار با ایالات متحده، ادامه وابستگی به این ساختار ارزی، یعنی ترکِ پنهان در استخوان‌بندی حاکمیت مالی کشور.

🔻پیامدهای ماندن در حساب‌های تراستی:

۱. نشت کامل داده‌های نفتی و ارزی ایران به دشمن:
🔹بانک‌های دبی و ابوظبی به‌طور مستقیم با نهادهای اطلاعات مالی غرب همکاری دارند. هر گونه تراکنش، پرداخت، تاخیر، تخفیف و قرارداد، مستقیماً در پایگاه‌های داده دشمن ذخیره می‌شود.

۲. افزایش ریسک بلوکه‌شدن منابع در یک بحران:
🔹تجربه کره‌جنوبی، هند، ژاپن و حتی عراق نشان داده که در اولین تنش بین‌المللی، کشورها به‌سرعت منابع ایران را مسدود می‌کنند؛ چون مالکیت حقوقی به‌نام ایران نیست.

۳. امکان استفاده‌ دشمن از رصد حساب‌ها برای طراحی جنگ اقتصادی ترکیبی:
🔹با تحلیل جریان پول و اطلاعات مرتبط با مقصد آن، دشمن می‌تواند هم نهادهای واسط ما را شناسایی کند، هم نقاط ضعف لجستیکی در توزیع درآمد نفتی.

۴. عدم امکان استفاده از منابع نفتی در ساختار برنامه‌ریزی اقتصادی داخلی:
🔹بانک مرکزی در عمل، هیچ نقشی در تخصیص، برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری بر مبنای این ارزها ندارد. آن‌ها شبه‌پول هستند، نه پول واقعی در دسترس.

🔻راهکارهای واحد اقتصادی مصاف برای قطع فوری این وابستگی:

۱. بازمهندسی مسیرهای تسویه مالی با تکیه بر سبد ارزی مستقل:
🔸استفاده از پیمان‌های پولی دوجانبه با چین.
🔸افتتاح حساب‌های رسمی دولتی در بانک‌های غیروابسته به سوئیفت (مانند CIPS چین).
🔸تخصیص سهم ثابت از صادرات نفت به سبد ارزی غیردلاری

۲. تشکیل «کارگروه امنیت ارزی صادرات نفت» در سطح شورای‌عالی امنیت ملی:
🔸چنین کارگروهی باید هم‌سطح با شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا باشد، دارای اختیارات ویژه در شناسایی، مسدودسازی و هدایت تراکنش‌های راهبردی با کشورهای طرف قرارداد نفتی.

۳. توسعه زیرساخت‌های تهاتری چندجانبه با کشورهای هم‌پیمان:
🔸تهاتر نفت با غلات، دارو، تجهیزات نظامی و قطعات زیرساختی.
🔸استفاده از صرافی‌های دولتی در قالب «شبکه پایاپای منطقه‌ای» برای اجتناب از وابستگی به سیستم بانکی غربی.
🔸تدوین چارچوب حقوقی انتقال مالکیت نفت در ازای کالای واقعی (نه ارز)

۴. اعمال فشار ژئوپلیتیکی بر امارات در سطوح دیگر روابط:
🔸طراحی پویش تهدید متقابل در حوزه تجارت منطقه‌ای.
🔸کاهش امتیازات تجاری به کالاهای اماراتی.
🔸فشار رسانه‌ای برای افشای نقش دبی در همکاری با تحریم‌های آمریکا.

🔹حساب تراستی، فقط یک حساب بانکی نیست؛ یک ابزار مهندسی سلطه مالی و اطلاعاتی دشمن است. ادامه کار با این حساب‌ها، یعنی شریک شدن در پروژه طراحی‌شده وزارت خزانه‌داری آمریکا برای رصد، محدودسازی و بی‌اثر کردن درآمدهای نفتی ایران. در جنگ، اولین گام پیروزی، قطع سیستم‌های جاسوسی مالی دشمن است.

کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
📌زنگ خطر در قبرس؛ نفوذ خزنده صهیونیست‌ها در خرید زمین

🔹روزنامه یدیعوت آحرونوت در گزارشی اعلام کرد، در پی گسترش دامنه خرید املاک و مستغلات توسط سرمایه‌گذاران صهیونیست در قبرس، این کشور شاهد موج بی‌سابقه‌ای از خشم عمومی علیه اسرائیلی‌ها است.

🔹اوج این جنجال در جریان کنفرانس حزب چپ‌گرای اکل، دومین حزب بزرگ قبرس رخ داد و «استفانوس استفانو»، دبیرکل آن، به صورت شدید الحن هشدار داد که این خریدها توسط صهیونیست‌ها، به ویژه در مناطق استراتژیک نزدیک به زیرساخت‌های حیاتی، به تهدیدی جدی برای حاکمیت قبرس تبدیل شده است.

🔹استفانو با بیان اینکه خرید املاک در قبرس توسط صهیونیست‌ها بخشی از یک «طرح گسترده‌تر» است که شامل ایجاد مناطق مسکونی بسته، مدارس دینی، کنیسه‌ها و نفوذ اقتصادی فزاینده است، گفت: «وضعیت مشابه آن چیزی است که در فلسطین تاریخی رخ داد و تصرف اراضی به صورت تدریجی صورت گرفت».

کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 حمایت اقتصادی در میدان تجارت

🔹در میانه جنگ ایران و رژیم صهیونیستی، یک تاجر چینی با خرید محصولات ایرانی، مسیر حمایت اقتصادی را انتخاب کرد.

کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اکانت توییتری ایران آلرت با انتشار کلیپ فوق خطاب به رژیم صهیونیستی هشدار داد:

🔥وعده خدا، وعده صادق است. دیوارهای امنیت فرو می‌ ریزند و عقاب بی‌ رحم تاریخ فرود می‌آید!

کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
2025/07/05 19:30:47
Back to Top
HTML Embed Code: