اسمش "لیوای"ئه
و با خودش دنیایی از رمزو راز آورده.
دنیایی از نبرد بین الهه‌ها، بین شاهزاده‌ها، بین پادشاهان آسمونو شورشی‌های زمین…
دنیایی که شینگین هیچ‌وقت اجازه نداشته واردش بشه:)))
و با خودش دنیایی از رمزو راز آورده.
دنیایی از نبرد بین الهه‌ها، بین شاهزاده‌ها، بین پادشاهان آسمونو شورشی‌های زمین…
دنیایی که شینگین هیچ‌وقت اجازه نداشته واردش بشه:)))
خیلی زود معلوم میشه که لیوای فقط یه پسر گمشده نیست
اون یه شاهزاده‌ست
که از یه امپراطوری سقوط‌کرده اومده
و دنبال نجات دادن چیزیه که حتی خودش هم نمی‌دونه چیه...😭✋
اون یه شاهزاده‌ست
که از یه امپراطوری سقوط‌کرده اومده
و دنبال نجات دادن چیزیه که حتی خودش هم نمی‌دونه چیه...😭✋
و وقتی شینگین تصمیم می‌گیره قصرو ترک کنه و همراهش بشه،درهای دنیایی به روش باز میشه که هیچ شباهتی به ماه نقره‌ای و ساکتِ قصری که توش بزرگ شده نداره🌙
زمینی که شینگین پا روش می‌ذاره
🌟پر از جادوئه
💛پر از الهه‌هایی که باهم دشمنن
💫پر از موجوداتی که از مه میان بیرون
⭐پر از قصه‌هایی که بهش گفتن فقط افسانه‌ن… ولی واقعی‌تر از هرچیزین.
🌟پر از جادوئه
💛پر از الهه‌هایی که باهم دشمنن
💫پر از موجوداتی که از مه میان بیرون
⭐پر از قصه‌هایی که بهش گفتن فقط افسانه‌ن… ولی واقعی‌تر از هرچیزین.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اونجا با کسایی روبرو میشه که اونو نمی‌شناسن
ولی به‌طرز عجیبی از دیدنش جا می‌خورن
چون شینگین فقط یه دختر معمولی نیست…🧍♀
ولی به‌طرز عجیبی از دیدنش جا می‌خورن
چون شینگین فقط یه دختر معمولی نیست…🧍♀
حقیقت عجیب تر از اونه که فکرشو کنین:
شینگین دختر الهه‌ی ماهه.
کسی که سرنوشت دنیاها به تصمیم‌هاش گره خورده
شینگین دختر الهه‌ی ماهه.
کسی که سرنوشت دنیاها به تصمیم‌هاش گره خورده
بین نبردهای شاهزاده‌های آسمونی، طلسم‌های فراموش‌شده، و افسانه‌هایی که بیدار شدن
شینگین باید بین دلش برای لیوای و سرنوشتی که به‌زور به دوشش انداختن
یکی رو انتخاب کنه💕
شینگین باید بین دلش برای لیوای و سرنوشتی که به‌زور به دوشش انداختن
یکی رو انتخاب کنه💕
و این انتخاب آسون نیست...
چون اگه دلشو دنبال کنه، ممکنه همه‌چی رو از دست بده
ولی اگه وظیفه‌شو انتخاب کنه، خودش دیگه اون دختری نیست که با چشم‌های براق از پنجره‌ی قصر به زمین نگاه می‌کرد...و عشقشو از دست میده...
چون اگه دلشو دنبال کنه، ممکنه همه‌چی رو از دست بده
ولی اگه وظیفه‌شو انتخاب کنه، خودش دیگه اون دختری نیست که با چشم‌های براق از پنجره‌ی قصر به زمین نگاه می‌کرد...و عشقشو از دست میده...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در طول داستان، با شخصیت‌هایی آشنا میشی که هرکدوم برای خودشون یه افسانن🪄
یه دختری که صدای سازش زخم‌هارو می‌بنده
یه شاهزاده‌ی تاریکی که تو دل شب دنبال روشناییه
یه دختری که صدای سازش زخم‌هارو می‌بنده
یه شاهزاده‌ی تاریکی که تو دل شب دنبال روشناییه
و یه دشمن قدیمی، که سال‌ها صبر کرده تا دختر الهه‌ی ماه، بالاخره از قصر بیرون بیاد...🧎♀️
این فقط یه داستان نیست. یه افسانه‌ست.
افسانه‌ای از دختری که قراره تصمیم بگیره ماه رو نجات بده، یا عشقشو...💕
افسانه‌ای از دختری که قراره تصمیم بگیره ماه رو نجات بده، یا عشقشو...💕
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دختر مهتاب پر از صحنه‌هاییه که دلتو می‌لرزونه
لحظه‌هایی که باید جنگ کنی، ببخشی، بگذری، یا برای اولین‌باررر عاشق بشی🌟.
یه دختر با یه قدرت جادویی
یه عشق
یه دوراهی
تازه تصور کنین یه مثلث عشقی هم داره به وجود میاد^^
لحظه‌هایی که باید جنگ کنی، ببخشی، بگذری، یا برای اولین‌باررر عاشق بشی🌟.
یه دختر با یه قدرت جادویی
یه عشق
یه دوراهی
تازه تصور کنین یه مثلث عشقی هم داره به وجود میاد^^