118-Momenon.A81.Taghlid Az Gozashtegan Afate Bozorge Jaheliyat
Mohammadali Ansari
تقليد از گذشتگان آفت بزرگ دوران جاهليت
١١٨-سوره مباركه مؤمنون جلسه ٣٢
آيه ٨١
محمدعلى انصارى
زمان: ١٤:٤٠ حجم: ٣.٤ MB
#تفسیرقرآن
#مومنون
@MohammadaliAnsari
١١٨-سوره مباركه مؤمنون جلسه ٣٢
آيه ٨١
محمدعلى انصارى
زمان: ١٤:٤٠ حجم: ٣.٤ MB
#تفسیرقرآن
#مومنون
@MohammadaliAnsari
❤22👍5
44-Khotbeh91.j14,P1.Poshtibaniye Khodavande Sobhan Baraye Estemrare…
Mohammadali Ansari
پشتيبانى خداوند سبحان براى استمرار حيات در زمين به وسيله ى آب
(قسمت اول)
٤٤-شرح خطبه ٩١، جلسه ١٤
(بخش اول)
محمدعلى انصارى
زمان: ٢٣:٢٤ حجم: ٤.٤ MB
#نهج_البلاغه
#خطبه٩١
@MohammadaliAnsari
(قسمت اول)
٤٤-شرح خطبه ٩١، جلسه ١٤
(بخش اول)
محمدعلى انصارى
زمان: ٢٣:٢٤ حجم: ٤.٤ MB
#نهج_البلاغه
#خطبه٩١
@MohammadaliAnsari
❤24👍6
14-Doa17.j4.P4.Taharate Ghalb Chegone Hasel Mishavad
Mohammadali Ansari
طهارت قلب چگونه حاصل میشود؟
١٤-شرح دعاى ١٧ صحيفه سجاديه،
جلسه چهارم( بخش چهارم)
محمدعلى انصارى
زمان: ١٥:٢٨ حجم: ٢.٩ MB
#صحيفه_سجاديه
#دعاى17
@MohammadaliAnsari
١٤-شرح دعاى ١٧ صحيفه سجاديه،
جلسه چهارم( بخش چهارم)
محمدعلى انصارى
زمان: ١٥:٢٨ حجم: ٢.٩ MB
#صحيفه_سجاديه
#دعاى17
@MohammadaliAnsari
❤43👍5
🔰۲۷۹- آیا پیشنهاد حضرت یوسف علیهالسلام به پادشاه مصر برای تصدی وزارت اقتصاد، مصداق یاریرسانی به ظالم نیست؟
🔹در پاسخ، بايد دانست که هر قانون کلی، استثنائاتی دارد و گاهی ممکن است ضرورتی باعث شود که فعاليت در چنان حکومتی اشکال نداشته باشد.
هنگامی که حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام ولايتعهدی مأمون عباسی را پذيرفت، فرمود:
«بهيقين خداوند میداند که من اين کار را ناخوش داشتم؛ اما وقتی ميان پذيرفتن ولايتعهدی و کشته شدن مخيّر شدم، پذيرفتن آن را بر کشته شدن برگزيدم. وای بر مردم! آيا نمیدانند که يوسف علیهالسلام پيامبر و رسول بود، اما هنگامی که ضرورت او را به سرپرستی گنجينههای عزيز مصر واداشت گفت: مرا بر گنجينههاى اين سرزمين بگمار كه من نگاهداری دانا هستم. من نيز بعد از آنکه به هلاکتم آگاهی يافتم، «ضرورت» مرا به قبول ولايتعهدی از روی اکراه و اجبار واداشت».
به بيان امام، ضرورت باعث شد که يوسف علیهالسلام اين مسئوليت را بپذيرد و وارد حکومت بشود و کارها را پيش ببرد. نکتۀ ديگری که در پيشنهاد حضرت يوسف علیهالسلام وجود دارد اين است که اگر انسان در صحنهای ببيند که هيچکس همچون او نمیتواند خدمتی را به سرانجام برساند، موظف است خود پا به ميدان بگذارد و مسئوليت انجام آن کار را بر دوش بگيرد و آن را به نحو احسن انجام دهد. او اگر چنين نکند، به خدا و خلق جفا کرده است و بايد پاسخگوی اهمالکاریِ خود باشد. البته از آن سو، اگر مسئوليت انجام کاری را به کسی سپردهاند، اما او میداند که نمیتواند از پس آن مسئوليت برآيد، بايد مسئوليت را به کسی که کاربلد است تحويل دهد.
حضرت يوسف علیهالسلام میداند که هيچ کس نمیتواند به مهارت او بحرانی را که در پيش است مديريت کند. بنابراين با کمال شهامت پا پيش میگذارد و مسئوليت سر و سامان دادن به وضعيت پيش رو را بر عهده میگيرد.
نکتۀ سوم اين است که جناب يوسف علیه السلام بهخوبی میداند که در سالهای پيش رو مهمترين مشکل مردم، معيشت و تأمين نيازهای روزمرهشان است. اگر اقتصاد جامعه بسامان شود، مردم میتوانند از بحران پيش رو به سلامت بگذرند و فرصت بهتری براي عبوديت پيدا کنند.
اين مطلب روشن است که اقتصاد و فرهنگ دو رکن مهم در افزايش يا کاهش جرم هستند. در اين ميان، برای اينکه فرهنگ صحيح در جامعه نهادينه شود، بايد اقتصاد دچار مشکل جدّی نباشد. جناب يوسف علیه السلام نيز با چنين انديشه و نگاهی به ميدان میآيد و از سلطان میخواهد که وزارت اقتصاد را به او بسپارد.
▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۲۲،صص. ۴۳۴-۴۳۰.
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد22
@MohammadaliAnsari
🔹در پاسخ، بايد دانست که هر قانون کلی، استثنائاتی دارد و گاهی ممکن است ضرورتی باعث شود که فعاليت در چنان حکومتی اشکال نداشته باشد.
هنگامی که حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام ولايتعهدی مأمون عباسی را پذيرفت، فرمود:
«بهيقين خداوند میداند که من اين کار را ناخوش داشتم؛ اما وقتی ميان پذيرفتن ولايتعهدی و کشته شدن مخيّر شدم، پذيرفتن آن را بر کشته شدن برگزيدم. وای بر مردم! آيا نمیدانند که يوسف علیهالسلام پيامبر و رسول بود، اما هنگامی که ضرورت او را به سرپرستی گنجينههای عزيز مصر واداشت گفت: مرا بر گنجينههاى اين سرزمين بگمار كه من نگاهداری دانا هستم. من نيز بعد از آنکه به هلاکتم آگاهی يافتم، «ضرورت» مرا به قبول ولايتعهدی از روی اکراه و اجبار واداشت».
به بيان امام، ضرورت باعث شد که يوسف علیهالسلام اين مسئوليت را بپذيرد و وارد حکومت بشود و کارها را پيش ببرد. نکتۀ ديگری که در پيشنهاد حضرت يوسف علیهالسلام وجود دارد اين است که اگر انسان در صحنهای ببيند که هيچکس همچون او نمیتواند خدمتی را به سرانجام برساند، موظف است خود پا به ميدان بگذارد و مسئوليت انجام آن کار را بر دوش بگيرد و آن را به نحو احسن انجام دهد. او اگر چنين نکند، به خدا و خلق جفا کرده است و بايد پاسخگوی اهمالکاریِ خود باشد. البته از آن سو، اگر مسئوليت انجام کاری را به کسی سپردهاند، اما او میداند که نمیتواند از پس آن مسئوليت برآيد، بايد مسئوليت را به کسی که کاربلد است تحويل دهد.
حضرت يوسف علیهالسلام میداند که هيچ کس نمیتواند به مهارت او بحرانی را که در پيش است مديريت کند. بنابراين با کمال شهامت پا پيش میگذارد و مسئوليت سر و سامان دادن به وضعيت پيش رو را بر عهده میگيرد.
نکتۀ سوم اين است که جناب يوسف علیه السلام بهخوبی میداند که در سالهای پيش رو مهمترين مشکل مردم، معيشت و تأمين نيازهای روزمرهشان است. اگر اقتصاد جامعه بسامان شود، مردم میتوانند از بحران پيش رو به سلامت بگذرند و فرصت بهتری براي عبوديت پيدا کنند.
اين مطلب روشن است که اقتصاد و فرهنگ دو رکن مهم در افزايش يا کاهش جرم هستند. در اين ميان، برای اينکه فرهنگ صحيح در جامعه نهادينه شود، بايد اقتصاد دچار مشکل جدّی نباشد. جناب يوسف علیه السلام نيز با چنين انديشه و نگاهی به ميدان میآيد و از سلطان میخواهد که وزارت اقتصاد را به او بسپارد.
▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۲۲،صص. ۴۳۴-۴۳۰.
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد22
@MohammadaliAnsari
❤29👍6