44-Khotbeh91.j14,P1.Poshtibaniye Khodavande Sobhan Baraye Estemrare…
Mohammadali Ansari
پشتيبانى خداوند سبحان براى استمرار حيات در زمين به وسيله ى آب
(قسمت اول)
٤٤-شرح خطبه ٩١، جلسه ١٤
(بخش اول)
محمدعلى انصارى
زمان: ٢٣:٢٤ حجم: ٤.٤ MB
#نهج_البلاغه
#خطبه٩١
@MohammadaliAnsari
(قسمت اول)
٤٤-شرح خطبه ٩١، جلسه ١٤
(بخش اول)
محمدعلى انصارى
زمان: ٢٣:٢٤ حجم: ٤.٤ MB
#نهج_البلاغه
#خطبه٩١
@MohammadaliAnsari
❤24👍6
14-Doa17.j4.P4.Taharate Ghalb Chegone Hasel Mishavad
Mohammadali Ansari
طهارت قلب چگونه حاصل میشود؟
١٤-شرح دعاى ١٧ صحيفه سجاديه،
جلسه چهارم( بخش چهارم)
محمدعلى انصارى
زمان: ١٥:٢٨ حجم: ٢.٩ MB
#صحيفه_سجاديه
#دعاى17
@MohammadaliAnsari
١٤-شرح دعاى ١٧ صحيفه سجاديه،
جلسه چهارم( بخش چهارم)
محمدعلى انصارى
زمان: ١٥:٢٨ حجم: ٢.٩ MB
#صحيفه_سجاديه
#دعاى17
@MohammadaliAnsari
❤43👍5
🔰۲۷۹- آیا پیشنهاد حضرت یوسف علیهالسلام به پادشاه مصر برای تصدی وزارت اقتصاد، مصداق یاریرسانی به ظالم نیست؟
🔹در پاسخ، بايد دانست که هر قانون کلی، استثنائاتی دارد و گاهی ممکن است ضرورتی باعث شود که فعاليت در چنان حکومتی اشکال نداشته باشد.
هنگامی که حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام ولايتعهدی مأمون عباسی را پذيرفت، فرمود:
«بهيقين خداوند میداند که من اين کار را ناخوش داشتم؛ اما وقتی ميان پذيرفتن ولايتعهدی و کشته شدن مخيّر شدم، پذيرفتن آن را بر کشته شدن برگزيدم. وای بر مردم! آيا نمیدانند که يوسف علیهالسلام پيامبر و رسول بود، اما هنگامی که ضرورت او را به سرپرستی گنجينههای عزيز مصر واداشت گفت: مرا بر گنجينههاى اين سرزمين بگمار كه من نگاهداری دانا هستم. من نيز بعد از آنکه به هلاکتم آگاهی يافتم، «ضرورت» مرا به قبول ولايتعهدی از روی اکراه و اجبار واداشت».
به بيان امام، ضرورت باعث شد که يوسف علیهالسلام اين مسئوليت را بپذيرد و وارد حکومت بشود و کارها را پيش ببرد. نکتۀ ديگری که در پيشنهاد حضرت يوسف علیهالسلام وجود دارد اين است که اگر انسان در صحنهای ببيند که هيچکس همچون او نمیتواند خدمتی را به سرانجام برساند، موظف است خود پا به ميدان بگذارد و مسئوليت انجام آن کار را بر دوش بگيرد و آن را به نحو احسن انجام دهد. او اگر چنين نکند، به خدا و خلق جفا کرده است و بايد پاسخگوی اهمالکاریِ خود باشد. البته از آن سو، اگر مسئوليت انجام کاری را به کسی سپردهاند، اما او میداند که نمیتواند از پس آن مسئوليت برآيد، بايد مسئوليت را به کسی که کاربلد است تحويل دهد.
حضرت يوسف علیهالسلام میداند که هيچ کس نمیتواند به مهارت او بحرانی را که در پيش است مديريت کند. بنابراين با کمال شهامت پا پيش میگذارد و مسئوليت سر و سامان دادن به وضعيت پيش رو را بر عهده میگيرد.
نکتۀ سوم اين است که جناب يوسف علیه السلام بهخوبی میداند که در سالهای پيش رو مهمترين مشکل مردم، معيشت و تأمين نيازهای روزمرهشان است. اگر اقتصاد جامعه بسامان شود، مردم میتوانند از بحران پيش رو به سلامت بگذرند و فرصت بهتری براي عبوديت پيدا کنند.
اين مطلب روشن است که اقتصاد و فرهنگ دو رکن مهم در افزايش يا کاهش جرم هستند. در اين ميان، برای اينکه فرهنگ صحيح در جامعه نهادينه شود، بايد اقتصاد دچار مشکل جدّی نباشد. جناب يوسف علیه السلام نيز با چنين انديشه و نگاهی به ميدان میآيد و از سلطان میخواهد که وزارت اقتصاد را به او بسپارد.
▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۲۲،صص. ۴۳۴-۴۳۰.
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد22
@MohammadaliAnsari
🔹در پاسخ، بايد دانست که هر قانون کلی، استثنائاتی دارد و گاهی ممکن است ضرورتی باعث شود که فعاليت در چنان حکومتی اشکال نداشته باشد.
هنگامی که حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام ولايتعهدی مأمون عباسی را پذيرفت، فرمود:
«بهيقين خداوند میداند که من اين کار را ناخوش داشتم؛ اما وقتی ميان پذيرفتن ولايتعهدی و کشته شدن مخيّر شدم، پذيرفتن آن را بر کشته شدن برگزيدم. وای بر مردم! آيا نمیدانند که يوسف علیهالسلام پيامبر و رسول بود، اما هنگامی که ضرورت او را به سرپرستی گنجينههای عزيز مصر واداشت گفت: مرا بر گنجينههاى اين سرزمين بگمار كه من نگاهداری دانا هستم. من نيز بعد از آنکه به هلاکتم آگاهی يافتم، «ضرورت» مرا به قبول ولايتعهدی از روی اکراه و اجبار واداشت».
به بيان امام، ضرورت باعث شد که يوسف علیهالسلام اين مسئوليت را بپذيرد و وارد حکومت بشود و کارها را پيش ببرد. نکتۀ ديگری که در پيشنهاد حضرت يوسف علیهالسلام وجود دارد اين است که اگر انسان در صحنهای ببيند که هيچکس همچون او نمیتواند خدمتی را به سرانجام برساند، موظف است خود پا به ميدان بگذارد و مسئوليت انجام آن کار را بر دوش بگيرد و آن را به نحو احسن انجام دهد. او اگر چنين نکند، به خدا و خلق جفا کرده است و بايد پاسخگوی اهمالکاریِ خود باشد. البته از آن سو، اگر مسئوليت انجام کاری را به کسی سپردهاند، اما او میداند که نمیتواند از پس آن مسئوليت برآيد، بايد مسئوليت را به کسی که کاربلد است تحويل دهد.
حضرت يوسف علیهالسلام میداند که هيچ کس نمیتواند به مهارت او بحرانی را که در پيش است مديريت کند. بنابراين با کمال شهامت پا پيش میگذارد و مسئوليت سر و سامان دادن به وضعيت پيش رو را بر عهده میگيرد.
نکتۀ سوم اين است که جناب يوسف علیه السلام بهخوبی میداند که در سالهای پيش رو مهمترين مشکل مردم، معيشت و تأمين نيازهای روزمرهشان است. اگر اقتصاد جامعه بسامان شود، مردم میتوانند از بحران پيش رو به سلامت بگذرند و فرصت بهتری براي عبوديت پيدا کنند.
اين مطلب روشن است که اقتصاد و فرهنگ دو رکن مهم در افزايش يا کاهش جرم هستند. در اين ميان، برای اينکه فرهنگ صحيح در جامعه نهادينه شود، بايد اقتصاد دچار مشکل جدّی نباشد. جناب يوسف علیه السلام نيز با چنين انديشه و نگاهی به ميدان میآيد و از سلطان میخواهد که وزارت اقتصاد را به او بسپارد.
▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۲۲،صص. ۴۳۴-۴۳۰.
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد22
@MohammadaliAnsari
❤29👍6
بنا به قانون نظام بانکی و اقتصادیِ بسیاری از کشورهای دنیا باید آشکار شود که پول از کجا به حساب بانکی فرد آمده است، مشخص شود که آیا آن مال از طریق پولشویی به دست آمده یا از راهی شرافتمندانه. تا شناسنامۀ پول مشخص نباشد، مالک حق تصرف در آن را ندارد. مسلمانان در اسلام این قانون را به شکل الهی، وجدانی و تربیتی دارند؛ منتها این مقدار از قانون مالی، نیمی از کار است و نیمۀ دیگرش فقط در اسلام وجود دارد و در قانون آن کشورها نیامده است.
اسلام، هم به منبع درآمد اهمیت میدهد و هم به جای هزینه کردن آن؛ در صورتی که دیگر کشورها به این بخش دوم توجهی ندارند. برای آنان اهمیتی ندارد که مال صرف کارخانۀ شراب سازی و کازینو بشود یا احداث بیمارستان و دستگیری از دیگران. بنا بر قانون مترقی اسلام، انسان باید دربارۀ هر ریال درآمدی که به دست میآورد و خرج میکند در پیشگاه خداوند پاسخگو باشد. او باید پاسخ دهد که آیا مالش را از راه صواب و مجاز از نظر قانون شریعت گرد آورده یا از کژراهه و مسیر انحرافی؟ آیا آن را در مسیر درست و سودمند از نگاه اسلام خرج کرده یا در مسیر غلط و بی ثمر؟
اگر کسی به توجیه اینکه مال از آن اوست، به اموالش آسیب بزند و آنها را در راهی بینتیجه هدر دهد، از نظر اسلام سفیه است و حق تصرف در مال خود را ندارد. مال امانتی است که خداوند آن را به انسان میدهد. اگر هر انسان مالک اموال میبود، اموال پدرش به او و اموال او به فرزندش نمیرسید. اموال سرمایههای جاریای هستند که حضرت حق در اختیار انسان قرار داده است. مالکیت انسان بر اموالش به معنای داشتن حق اولویت در بهرهبرداری و مصرف است، نه خرج کردن مال در هرجا که خاطرخواه نفس است.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۶، صص ۴۰۱-۳۹۹.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد۶
@MohammadaliAnsari
اسلام، هم به منبع درآمد اهمیت میدهد و هم به جای هزینه کردن آن؛ در صورتی که دیگر کشورها به این بخش دوم توجهی ندارند. برای آنان اهمیتی ندارد که مال صرف کارخانۀ شراب سازی و کازینو بشود یا احداث بیمارستان و دستگیری از دیگران. بنا بر قانون مترقی اسلام، انسان باید دربارۀ هر ریال درآمدی که به دست میآورد و خرج میکند در پیشگاه خداوند پاسخگو باشد. او باید پاسخ دهد که آیا مالش را از راه صواب و مجاز از نظر قانون شریعت گرد آورده یا از کژراهه و مسیر انحرافی؟ آیا آن را در مسیر درست و سودمند از نگاه اسلام خرج کرده یا در مسیر غلط و بی ثمر؟
اگر کسی به توجیه اینکه مال از آن اوست، به اموالش آسیب بزند و آنها را در راهی بینتیجه هدر دهد، از نظر اسلام سفیه است و حق تصرف در مال خود را ندارد. مال امانتی است که خداوند آن را به انسان میدهد. اگر هر انسان مالک اموال میبود، اموال پدرش به او و اموال او به فرزندش نمیرسید. اموال سرمایههای جاریای هستند که حضرت حق در اختیار انسان قرار داده است. مالکیت انسان بر اموالش به معنای داشتن حق اولویت در بهرهبرداری و مصرف است، نه خرج کردن مال در هرجا که خاطرخواه نفس است.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۶، صص ۴۰۱-۳۹۹.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد۶
@MohammadaliAnsari
❤43👍11👎3👏2
119-Momenon.A82,A83,A84,A85.Pasokhe Khodavand Be Afsaneh Va Estebaad…
Mohammadali Ansari
پاسخ خداوند به افسانه و استبعاد پنداشتن معاد
(قسمت اول)
١١٩-سوره مباركه مؤمنون جلسه ٣٢
آيات ٨٢ تا ٨٥
محمدعلى انصارى
زمان: ١٥:١٥ حجم: ٣.٥ MB
#تفسیرقرآن
#مومنون
@MohammadaliAnsari
(قسمت اول)
١١٩-سوره مباركه مؤمنون جلسه ٣٢
آيات ٨٢ تا ٨٥
محمدعلى انصارى
زمان: ١٥:١٥ حجم: ٣.٥ MB
#تفسیرقرآن
#مومنون
@MohammadaliAnsari
❤21👍3👏1