🔰۲۸۰- چرا حضرت یوسف علیه السلام پیشنهاد میدهد که وزارت اقتصاد را به او بسپارند؟
🔹حضرت يوسف علیه السلام به سلطان گفت: من به اين دليل میگويم مسئوليت وزارت اقتصاد را به من واگذار کنيد که اولاً «حفيظ» و ثانياً «عليم» هستم.
«حَفيظ» بودنِ حضرت يوسف علیه السلام به اين معناست که اولاً ايشان شخصيتی است که حدود و قوانين الهی را پاس میدارد و مراقب است که بر روی خطوط و مرزهای الهی پا نگذارد، ثانياً ايشان «حَافظاً لِنَفْسِه» است؛ يعنی نفس خود را چنان تربيت کرده و در اختيار دارد که هرگز به بدی امر نمیکند. ثالثاً حضرت يوسف علیه السلام حافظ منافع اجتماعی و مراقب مال، جان و ناموس مردم است. اگر اين سه ويژگی را در کنار هم جمع کنيم، میتوانيم بگوييم که حضرت يوسف علیه السلام به تمام معنا متقی است. در عصر ما به چنين تقوايی «تعهّد» گفته میشود.
البته میدانيم که در امور تخصصی و مسائل سنگين مالی، تنها تقوا، تعهد و پاکدستی نمیتواند کار را به پيش ببرد؛ بلکه در کنار آن دانش کافی نيز برای پيشبرد کار نياز است. از همين رو حضرت يوسف علیه السلام به پادشاه میگويد من نه تنها تعهد لازم را برای مديريت بحران اقتصادی دارم، بلکه از علم کافی نيز برخوردارم.
در ماجرای حضرت سليمان علیه السلام که آوردن تخت ملکۀ سبا را در ميان اطرافيان خود به مسابقه گذاشت؛ يک جن گفت: قبل از آنکه جلسۀ هيئت دولت تمام شود، آن تخت را برايتان میآورم؛ زيرا من هم توانا هستم، هم امانتدار. در ادامه کس دیگری که علاوه بر قدرت و امانت، از دانش لازم نيز برخوردار بود، به جناب سليمان علیه السلام گفت: پيش از آنکه چشم بر هم بزنيد، تخت را به اينجا خواهم آورد. اين ماجرا نشان میدهد که برای سپردن مسئوليت يا واگذاریِ منصب به کسی دانايی، توانايی و پاکدستی سه عامل مهم و سرنوشتساز هستند. اگر اين سه ويژگی در کسی جمع شود، میتواند اوضاع و احوال را در هر شرايطی مديريت کند. حضرت يوسف علیه السلام نيز از اين امتيازات برخوردار بود و به عنوان شخصيتی ممتاز از پادشاه درخواست کرد که وزارت اقتصاد را به او بسپارد.
▫️ کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۲۲،صص. ۴۳۷-۴۳۴.
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد22
@MohammadaliAnsari
🔹حضرت يوسف علیه السلام به سلطان گفت: من به اين دليل میگويم مسئوليت وزارت اقتصاد را به من واگذار کنيد که اولاً «حفيظ» و ثانياً «عليم» هستم.
«حَفيظ» بودنِ حضرت يوسف علیه السلام به اين معناست که اولاً ايشان شخصيتی است که حدود و قوانين الهی را پاس میدارد و مراقب است که بر روی خطوط و مرزهای الهی پا نگذارد، ثانياً ايشان «حَافظاً لِنَفْسِه» است؛ يعنی نفس خود را چنان تربيت کرده و در اختيار دارد که هرگز به بدی امر نمیکند. ثالثاً حضرت يوسف علیه السلام حافظ منافع اجتماعی و مراقب مال، جان و ناموس مردم است. اگر اين سه ويژگی را در کنار هم جمع کنيم، میتوانيم بگوييم که حضرت يوسف علیه السلام به تمام معنا متقی است. در عصر ما به چنين تقوايی «تعهّد» گفته میشود.
البته میدانيم که در امور تخصصی و مسائل سنگين مالی، تنها تقوا، تعهد و پاکدستی نمیتواند کار را به پيش ببرد؛ بلکه در کنار آن دانش کافی نيز برای پيشبرد کار نياز است. از همين رو حضرت يوسف علیه السلام به پادشاه میگويد من نه تنها تعهد لازم را برای مديريت بحران اقتصادی دارم، بلکه از علم کافی نيز برخوردارم.
در ماجرای حضرت سليمان علیه السلام که آوردن تخت ملکۀ سبا را در ميان اطرافيان خود به مسابقه گذاشت؛ يک جن گفت: قبل از آنکه جلسۀ هيئت دولت تمام شود، آن تخت را برايتان میآورم؛ زيرا من هم توانا هستم، هم امانتدار. در ادامه کس دیگری که علاوه بر قدرت و امانت، از دانش لازم نيز برخوردار بود، به جناب سليمان علیه السلام گفت: پيش از آنکه چشم بر هم بزنيد، تخت را به اينجا خواهم آورد. اين ماجرا نشان میدهد که برای سپردن مسئوليت يا واگذاریِ منصب به کسی دانايی، توانايی و پاکدستی سه عامل مهم و سرنوشتساز هستند. اگر اين سه ويژگی در کسی جمع شود، میتواند اوضاع و احوال را در هر شرايطی مديريت کند. حضرت يوسف علیه السلام نيز از اين امتيازات برخوردار بود و به عنوان شخصيتی ممتاز از پادشاه درخواست کرد که وزارت اقتصاد را به او بسپارد.
▫️ کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۲۲،صص. ۴۳۷-۴۳۴.
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد22
@MohammadaliAnsari
❤23👍5👏4
برخی به خطا روایتی را نقل میکنند که «اگر فقر از دری بیاید، ایمان از درِ دیگر بیرون میرود»؛ حال آنکه این جمله سندی ندارد و نادرست است. برای فهم بهتر مطلب باید بدانیم که فقر نزد خداوند بر سه گونه است:
فقر نکوهیده یا مذموم یا ناپسند «فَقْرُ النَّفْس » است. انسانی که درونش تهی از هر ارزش و کمالی است، گرفتار فقر نفسانی و اخلاقی شده است.
این نوع فقر است که دربارهاش گفتهاند: «القَْبرَْ خَيرٌْ منَِ الفَْقْرِ»
قبر و مردن بهتر از فقر است.
در روایت آمده است: «شَرُّ الفَْقْرِ فَقْرُ النفَّسِ» یعنی بدترین فقر، فقر روحی و معنوی است.
فقر ممدوح یا پسندیده، فقر امکانی و بندگی است؛ همان که رسول خدا صلوات الله علیه آن را افتخار خویش میداند: «الفَْقْرُ فَخْرِي». در این فقر، انسان به جایی میرسد که در پیشگاه حضرت پروردگار خود را هیچ میبیند و درنتیجۀ خود را ندیدن و هیچ دیدن، به والاترین مراتب و برترین کمالات میرسد. اما اگر این فقر در وجود آدمی نیاید و اگر به قدر ارزنی احساس غنا در برابر خداوند متعال در وجود او باشد، سر از بندگی خداوند برمیتابد.
فقر سوم، فقر اقتصادی است که در پیشگاه حضرت حق نه ارزش به حساب میآید و نه ضد ارزش؛ نه ممدوح است و نه مذموم؛ نه داشتنش امتیاز و شایستگی به کسی میدهد و نه بیبهره بودن از آن عیب به شمار میآید.
گفتن این مطلب هم رواست که فقر اقتصادی، گرچه نه پسندیده است و نه ناپسند، اگر به خاطر تنبلی انسانها روی دهد، نگاه اسلام به آن انسانها مثبت نیست. این افراد با محرومان اقتصادی که عامل محرومیتشان تنبلی نیست متفاوتاند.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۶، صص ۴۱۵-۴۱۴.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد۶
@MohammadaliAnsari
فقر نکوهیده یا مذموم یا ناپسند «فَقْرُ النَّفْس » است. انسانی که درونش تهی از هر ارزش و کمالی است، گرفتار فقر نفسانی و اخلاقی شده است.
این نوع فقر است که دربارهاش گفتهاند: «القَْبرَْ خَيرٌْ منَِ الفَْقْرِ»
قبر و مردن بهتر از فقر است.
در روایت آمده است: «شَرُّ الفَْقْرِ فَقْرُ النفَّسِ» یعنی بدترین فقر، فقر روحی و معنوی است.
فقر ممدوح یا پسندیده، فقر امکانی و بندگی است؛ همان که رسول خدا صلوات الله علیه آن را افتخار خویش میداند: «الفَْقْرُ فَخْرِي». در این فقر، انسان به جایی میرسد که در پیشگاه حضرت پروردگار خود را هیچ میبیند و درنتیجۀ خود را ندیدن و هیچ دیدن، به والاترین مراتب و برترین کمالات میرسد. اما اگر این فقر در وجود آدمی نیاید و اگر به قدر ارزنی احساس غنا در برابر خداوند متعال در وجود او باشد، سر از بندگی خداوند برمیتابد.
فقر سوم، فقر اقتصادی است که در پیشگاه حضرت حق نه ارزش به حساب میآید و نه ضد ارزش؛ نه ممدوح است و نه مذموم؛ نه داشتنش امتیاز و شایستگی به کسی میدهد و نه بیبهره بودن از آن عیب به شمار میآید.
گفتن این مطلب هم رواست که فقر اقتصادی، گرچه نه پسندیده است و نه ناپسند، اگر به خاطر تنبلی انسانها روی دهد، نگاه اسلام به آن انسانها مثبت نیست. این افراد با محرومان اقتصادی که عامل محرومیتشان تنبلی نیست متفاوتاند.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۶، صص ۴۱۵-۴۱۴.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد۶
@MohammadaliAnsari
❤38👍18👎5👏3
120-Momenon.A86,A87,A88,A89.Pasokhe Khodavand Be Afsaneh Va Estebaad…
Mohammadali Ansari
پاسخ خداوند به افسانه و استبعاد پنداشتن معاد
(قسمت دوم)
١٢٠-سوره مباركه مؤمنون جلسه ٣٢
آيات ٨٦ تا ٨٩
محمدعلى انصارى
زمان: ١٩:٢١ حجم: ٤.٤ MB
#تفسیرقرآن
#مومنون
@MohammadaliAnsari
(قسمت دوم)
١٢٠-سوره مباركه مؤمنون جلسه ٣٢
آيات ٨٦ تا ٨٩
محمدعلى انصارى
زمان: ١٩:٢١ حجم: ٤.٤ MB
#تفسیرقرآن
#مومنون
@MohammadaliAnsari
❤21👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا روزه روی بعضی افراد تأثیر معنوی ندارد؟
محمدعلی انصاری
زمان: ۱:۳۱ حجم: ۵.۲ MB
#ترنم_وحی
#ویدئو
@MohammadaliAnsari
محمدعلی انصاری
زمان: ۱:۳۱ حجم: ۵.۲ MB
#ترنم_وحی
#ویدئو
@MohammadaliAnsari
❤51👍4👏1
46-Khotbeh91.j14,P3.Tasvirgariye Zibaye AmirAlmomenin Az Bahjate…
Mohammadali Ansari
تصويرگرى زيباى اميرالمؤمنين عليهالسلام از بهجت زمين پس از بارش باران
٤٦-شرح خطبه ٩١، جلسه ١٤
(بخش سوم)
محمدعلى انصارى
زمان: ١٩:١٣ حجم: ٣.٦ MB
#نهج_البلاغه
#خطبه٩١
@MohammadaliAnsari
٤٦-شرح خطبه ٩١، جلسه ١٤
(بخش سوم)
محمدعلى انصارى
زمان: ١٩:١٣ حجم: ٣.٦ MB
#نهج_البلاغه
#خطبه٩١
@MohammadaliAnsari
❤17👍5
Forwarded from محمدعلی انصاری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تعریف روزه داری
از دیدگاه سیدالساجدین علیهالسلام
محمدعلی انصاری
زمان: ۵:۳۳ حجم: ۲۳.۸ MB
#ترنم_وحی
#ویدئو
@MohammadaliAnsari
از دیدگاه سیدالساجدین علیهالسلام
محمدعلی انصاری
زمان: ۵:۳۳ حجم: ۲۳.۸ MB
#ترنم_وحی
#ویدئو
@MohammadaliAnsari
❤31👍2