‏حضرت خضر به شرطی به موسی اجازه‌ی همراهی داد که به کارهایش اعتراضی نکند.
ابتدا خضر کشتی‌ایی که این دو سوارش شدند، به عمد سوراخ کرد.
دوم نوجوانی را که در مسیرشان دیدند، در دم کشت.
سوم دیواری در حال فرو ریختن را داوطلبانه مرمت کرد.
‏ موسی هر بار متعجب اعتراض کرد.
خضر گفت: اين جدايى ميان من و توست.
سوراخ کردن کشتی به این‌جهت بود که شاهی ظالم کشتی‌ها را مصادره می‌کرد و با این کار آن‌ را نجات دادم تا برای مالکان مستمندش بماند.
‏علت کشتن نوجوان این بود که پدر و مادر او مومن بودند، این فرزند آن‌ها را به طغیان می‌کشاند. پروردگار فرزند پاک‌تر و پرمحبت‌تری به‌جای او به آنها خواهد داد.آن دیوار متعلق به دو نوجوان یتیم در آن شهر بود و زیر آن گنجی متعلق به آنها وجود داشت، پدرشان نیز مرد صالحی بود، پروردگار می‌خواست آنها به حد بلوغ برسند و به موقع گنج شان را بگیرند.
اگر چه این داستان قرآنی پایان همراهی خضر و موسی بود اما گویا اسرائیل داره خط به خط همین داستان رو توی ایران پیاده می‌کنه!
@mohammadhayrani

روی ساکش نوشته ESTEGHLAL
و لوگوی ال‌.جی. که دیگر یادآور اسپانسر تیم محبوبش نیست.

حالا ال.جی. یعنی : لعنت به جنگ!
@MohammadHayrani

در حالت عادی الان باید همگی نشسته بودیم و از کامبک یاران مسی و شکست قهرمان اروپا صحبت می‌کردیم، اما جنگ دل و دماغی نگذاشته..
ویدیو مربوط به تحول در پخش زنده بازی‌های فوتبال با کمک واقعیت افزوده
در جریان جام باشگا‌ه‌های جهان می‌توان آنالیز بازی و آرایش و شکل حرکت توپ در میدان را همزمان با بازی دید.
#محمدحیرانی
@MohammadHayrani

جنگ ایران و اسرائیل فروکش کرده و با وجود احتمال از سرگیری، فعلا آتش بس میان جبهه‌های متخاصم برقرار است.
مدت‌هاست که می‌خواهم مفصل درباره‌اش بنویسم، اما گرفتاری‌های روزمره مجال نمی‌دهد. در نهایت هم به ذکر این ۱۲ نکته اکتفا می‌کنم؛

۱- تعصب کور به هر عقیده‌ای خطرناک است؛ این جنگ، رویارویی دو دولت متعصب رادیکال است؛ هر دو با باورهای تند دینی. اینجاست که به عینه می‌بینیم تعصب دینی چه اسلامی و چه یهودی چطور انسانیت را زیر پا می‌گذارد.

۲- ما دهه‌ها در یک حباب خیالیِ امنیت در ایران زندگی می‌کردیم. هیچ کس حافظ جان و مال شهروند ایرانی نبود!
بودجه‌ی سازمان ‎#پدافند غیرعامل امسال با دلار ۸۰ تومنی ۵ و نیم میلیون دلار بوده، یعنی چیزی حدود ۶ سنت برای هر ایرانی!

۳- وقتی نیروی نظامی کشور در همه‌ی امور بجز وظیفه ذاتی‌اش دخالت کند، حاصل آن جز خسارت برای کشور نیست.
یک نسل از فرماندهان فربه سپاه در عرض چند ساعت نابود شدند، چون سال‌ها کارشان را درست انجام نداده بودند!

۴- دکترین دفاعی جمهوری اسلامی در عمل برپایه حفظ تمامیت ارضی کشور نیست. حاکمیت به سادگی حریم هوایی را دو دستی به دشمن تقدیم کرد و اگر متجاوز با ایران مرز زمینی داشت، تردید نکنید که بخش‌های مهمی از خاک کشور هم تحت سیطره‌ی دشمن می‌بود.

۵- همسایگان عرب ایران، هیچ‌کدام نه ایران آزاد می‌خواهند و نه ایرانی قوی! آن‌ها بیشتر تماشاگر جنگ ایران و اسرائیل بودند و تنها وقتی وارد ماجرا شدند که حس کردند ممکن است حکومت ایران تغییر کند!

۶- بسیاری از ایرانیان در بزنگاه‌ها حامی حکومتند. بسیاری از آنان تحت تاثیر رسانه، فقدان آموزش صحیح و عدم بلوغ سیاسی به سادگی اسیر احساسات می‌شوند.
آزادی‌خواهان واقعی ایران برخلاف تصور کاربران اینترنتی، آن قدرها هم زیاد نیستند و در این کشمکش دایمی سنت و مدرنیته همچنان مدرنیته مغلوب می‌شود!

۷- هیچ رسانه‌ای دلسوز ایران نیست. داخلی‌ها برای حکومت و خارجی‌ها برای اسرائیل شیپور می‌زدند.

۸- مردم ایران بسیار نجیبند؛ رها کردن خانه و کاشانه، یعنی تلاش برای درگیر نشدن با جنگ. خیلی‌ها می‌توانستند از این موقعیت سواستفاده کنند و حتی باعث براندازی شوند، اما تلاش برای بقا برای‌شان ارزشمندتر بود. هر چند که این کار در آینده تاوان سنگینی به خود و فرزندان‌شان تحمیل کند.

۹- به جز همسایگان عرب، روس‌ها و چینی‌ها هم از درگیر شدن ایران با چنین جنگی خشنود بودند. آن‌ها دوست ما نیستند، بلکه این جنگ را فرصتی برای دوشیدن بیشتر ایران یافتند.

۱۰- بجز خارجی‌ها، منفعت خیلی‌ از ایرانیان خارج از کشور هم در استمرار وضعیت کنونی ایران است. کسب و کار یا اقامت خیلی‌های‌شان باقی ماندن جمهوری اسلامی را می‌طلبد.

۱۱- اگر در این سال‌ها برای توسعه پایدار در کردستان و بلوچستان کاری صورت می‌گرفت و فکری برای اشتغال مردم می‌شد، مرزهای ایران هم امن‌تر بود.
می‌شد بجای کولبری در کارخانه تولیدی کار کرد.
می‌شد بجای قاچاق‌بری، در اسکله چابهار کار کرد....

۱۲- و در آخر حکومت اگر در قبال مهاجران مسوولیت‌پذیر بود، نه این همه نفوذی راهی به داخل کشور داشت و نه این همه مهاجر شریف این روزها با طرح ناعادلانه‌ی اخراج از خاک ایران مواجه می‌شد.
@MohammadHayrani

.
زمانی که روزی ۴ تا ۵ هزار افغانستانی از ترس طالبان وحشی به ایران می‌گریختند، هیچ نظارتی بر این مهاجرت بی حساب و کتاب نبود و حالا که محرز شده تعدادی از اتباع این کشور در جاسوسی و عملیات به سود اسرائیل در جنگ اخیر نقش داشته‌اند، اخراج بی‌حساب و کتاب مهاجران آغاز شده است!
فروردین ۱۳۹۴ که ۸۰ هزار مرد افغان استادیوم آزادی را برای حمایت از تیم امیدشان مقابل ایران پر کردند، هیچ مسوولی احساس خطر نکرد!
افغانستانی‌ها سال‌هاست که به ایران مهاجرت می‌کنند؛ دلیل اصلی هم عدم امنیت و ثبات اجتماعی‌ست.
از سقوط محمد ظاهرشاه در دهه پنجاه تا همین ۴ سال پیش که طالبان دوباره سایه‌ی تاریکش را بر کشور مسلط کرد.
عجیب نیست که همسایه‌ی غربی افغانستان ۵۰ سال هیچ تدبیر و تمهید عقلایی برای برخورد با این مساله نداشته؟
حکومت ایران مثل خیلی از مسایل دیگر فقط صورت مساله را پاک کرده است.
یک پروسه مهاجرت تحصیلی یا شغلی به اروپا حداقل یکسال به طول می‌انجامد. پروسه‌ی پناهندگی هم حساسیت‌های امنیتی خاص خودش را دارد که بیشتر زمان می‌برد.
اما در نهایت شخصی که از همه فیلتر‌ها می‌گذرد، می‌تواند زندگی شهروندی عادی داشته باشد.
ولی افغانستانی‌ها بعد از قریب به ۴ دهه زندگی در ایران همچنان در طبقه اجتماعی فرومایگان نگریسته می‌شوند.
به شخصه ده‌ها جوان افغان را می‌شناسم که در ایران متولد شده‌اند، بزرگ شده‌اند، در سال‌های نخستین مدرسه، از تحصیل محروم شده‌اند و در نهایت به ترکیه و اروپا مهاجرت کرده‌اند. بی‌آنکه حتی یک بار کشورشان را دیده باشند.
جز اعمال شاقه، شغلی رسمی به افغانستانی‌ها داده نمی‌شود. نمی‌توانند صاحب تجارتخانه باشند و مالی به نام خود ندارند.
البته همین عدم شفافیت باعث معافیت ناخواسته از مالیات هم شده است.
اما آن‌ها هم مثل شهروندان ایران همیشه برای حاکمیت وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف بوده‌اند. نه بیشتر!
لشکر فاطمیون را به خاطر دارید؟ که با وعده‌ی دریافت پاسپورت ایرانی در زمره‌ی مزدوران اسد گوشت جلوی گلوله شدند؟
حالا اما یک دفعه آقایان احساس خطر کرده‌اند و حتی افغانستانی‌های دارای اقامت قانونی را هم بیرون می‌کنند!
پس مسلمانی چه شد؟!
متاسفم برای آن‌هایی که با هشتگ #اخراج_افغانی_مطالبه_ملی به این نمایش فاشیستی دامن می‌زنند.
اگر حکومت ایران در دهه‌های گذشته مهاجرت افغانستانی‌ها را ضابطه‌مند کرده بود و به فرزندان‌شان اجازه‌ی تحصیل داده بود، چه بسا که صدها استعداد مختلف هم نصیب جامعه‌ی ایرانی می‌شد و آینده‌ی کشور را تامین می‌کرد.
حکومت ایران در سرنوشت این دخترکان در سرزمین طالبان مسوول است.
#محمدحیرانی

روز جهانی روزنامه‌نگاری ورزشی
بر آنانی که صادقانه در این
حوزه فعالیت می‌کنند، مبارک.
@MohammadHayrani

.
ریکاردو ساپینتو به استقلال بازگشت.
این بار بدون واسطه‌گریِ برادرزاده‌ی امنیتی آجورلو!
تاجرنیا و نظری همان موقع که در سفر به هلند و بلژیک با ساپینتو دیدار کردند، باید کار را تمام می‌کردند، اما اصرار تاجرنیا به کشیدن ناز ماتزاری، فقط کار را دو ماه عقب انداخت.
همین جا بگویم که این متن پیش از مراسم امروز معارفه‌ی ساپینتو نوشته می‌شود.
ریکاردوی شیردل در شرایطی که ایزماییل کارتال، کارتابلش را زد زیر بغلش و از تهران گریخت، هدایت استقلال را پذیرفت و همین ابتدای کار نشان داد که چقدر برای حضور در فوتبال ایران انگیزه دارد.
لغو محرومیت چندماه‌ی او کمترین کاری‌ست که فدراسیون فوتبال می‌توانست در حق ساپینتو بکند. بخصوص که آن محرومیت اساسا عادلانه نبود.
اما مرد پرتغالی این بار با چالش‌های متعددی در استقلال مواجه است؛
اول باشگاهی با دو جین مدیرعامل؛ همین عکس دستجمعی با مدیران استقلال به خوبی نشان می‌دهد که همگی داعیه آوردن ساپینتو را دارند و دخالت همگی‌شان در امور اجرایی، امسال یکی از دردسرهای بزرگ ساپینتو خواهد بود.
او باید بداند در این ترکیب ناهمگون مدیریتی چه کسی دلسوز است، کدامیک دنبال رای شورای شهر آمده، کدامیک به دنبال دلالی‌ست و کدام در پی جذب فالور در فضای مجازی!
استقلال فصل پرتنشی را پشت سر گذاشته، فصلی با ۵ سرمربی مختلف که عملا هر بازیکنی را با سرگیجه‌ی مزمن تاکتیکی مواجه می‌کند.
او باید این آشفتگی ذهنی را سروسامان بدهد.

نکته‌ی دیگر اینکه استقلال به ناچار تن به دگردیسی داده است.
لوزرها یکی یکی از استقلال هرس شده‌اند اما هنوز به تعداد کافی مهره‌ی تاثیرگذار جذب نشده است. بخصوص در خط میانی و حمله.
این برای ساپینتو که مثل سکونشینان استقلال به بازی تهاجمی علاقمند است، چالش برانگیز خواهد بود.
امسال پرسپولیس رقیب اصلی آبی‌ها نیست. سرخ‌ها دچار همان سناریویِ غلطِ سپردن نیمکت به بازیکن بزرگ - مربی بی‌تجربه شده‌اند. که یا سه فصل برایشان خسارت به بار می‌آورد یا صبر هواداران تمام می‌شود.
اما ساپینتو باید بیشتر حواسش به سپاهان و تراکتور باشد. آن‌جاهایی که همه ستاره‌های لیگ را جمع می‌کنند و سرمربی چندان نقش محوری در موفقیت‌های تیم ندارد.
و نکته آخر خود ساپینتوست که باید بر رفتارش مسلط‌تر باشد. احتمالا او دیگر فهمیده که تیم آبی پایتخت معمولا تیم مغضوب مقامات بالادستی و به تبع آن‌ها داوران و هیات مدیره است.
او اگر اتفاقات فینال جام حذفی را در سالی که مربی استقلال بود، مرور کرده باشد، متوجه همه چیز شده است.
#محمدحیرانی

.
تمرینات فصل جدید استقلال با ساپینتو کلید خورد اما بازگشت دوباره‌ی مرد پرتغالی حواشی جدیدی را هم از همین روز اول با خودش آورده است.
مهره‌چینی‌ها اطراف سرمربی همگی به یک نفر ختم می‌شود؛ محمودرضا بابایی‌!
برای اطلاع بیشتر باید یک پرانتز باز کنم و یک فلاش‌بک بزنم؛
(خسرو حیدری در سال‌های آخر بازی در استقلال چکی ۵۰۰ میلیون تومانی برای بابایی می‌کشد که این چک نقد نمی‌شود چند سال بعد بابایی از طریق حقوقی حکم توقیف اموال خسرو را گرفت، اینجا بود که حیدری به طور سربسته در رسانه‌ها از بابایی شکوه کرد تا شاید به این شکل او را تحت فشار بگذارد. اما مهدی رحمتی در نقش حامی شریکش بابایی وارد شد و موضوع قورمه‌سبزی و تولد فرزند خسرو را پیش کشید!
خسرو چون پول بابایی و ضرر و زیان چند سال تاخیر در پرداخت بدهی را نداشت، پشت پرده با محمود بابایی توافق کرد و از آن تاریخ گوش به فرمان طلبکارش است.
حاصل این روابط حضور خسرو حیدری در کادر ساپینتو و ریاست آکادمی استقلال است!)
برگردیم به امروز جایی که ساپینتو با کمک مدیربرنامه‌ی امارات‌نشین یعنی شهرداد ناظمی دوباره سرمربی استقلال شده است.
در اردوی استقلال دیده شده که ایجنت‌ها برای دسترسی به ساپینتو، با راننده‌ی او تماس می‌گیرند و با جلب نظر «موافق»
آقای به ظاهر راننده زمینه ملاقات را فراهم می‌کند.
ایجنت بعضی از بازیکنان کنار گذاشته شده هم همین باب مذاکره را باز کرده‌اند تا ساپینتو به بازگشت‌شان رضایت بدهد.
دیروز بهتاش فریبا از قبول سرپرستی تیم استقلال امتناع ورزید تا دوباره نام بیژن طاهری مطرح شود! طاهری که ارتباط نزدیکی با بابایی دارد!
می‌گویند طاهری چون دوره‌ی قبل حضور ساپینتو سرپرست بوده باید بیاید، در حالی که بیژن خان اتفاقا بخاطر ناتوانی در مدیریت نیمکت و عدم توفیق در کنترل عصبانیت ساپینتو به شدت مورد انتقاد بوده است!
خریدها تا اینجا بد نبوده، اما تیم هنوز کامل نیست. استقلال در خط میانی و خط حمله مهره جدید می‌خواهد. هنوز مشخص نیست جلسات مخفیانه ولنجک چقدر روی خریدهای بعدی اثر خواهد گذاشت. اما وقتی نام بازیکن تمام شده‌ای مثل عارف غلامی مطرح می‌شود. حق بدهید که نگرانی‌ها پابرجا باشد.
#محمدحیرانی