مستی و عاشقی و جوانی و یار ما
نوروز و نوبهار و حمل می‌زند صلا
🍀
هرگز ندیده چشم جهان این چنین بهار
می‌روید از زمین و ز کهسار کیمیا

پهلوی هر درخت یکی حور نیکبخت
دزدیده می‌نماید اگر محرمی لقا
🍀
اشکوفه می‌خورد ز می روح طاس طاس
بنگر بسوی او که صلا می‌زند ترا

می خوردنش ندیدی اشکوفه‌اش ببین
شاباش ای شکوفه و ای باده مرحبا
🍀
سوسن به غنچه گوید: «برجه چه خفتهٔ
شمعست و شاهدست و شرابست و فتنها »

ریحان و لالها بگرفته پیالها
از کیست این عطا ز کی باشد جز از خدا
🍀
جز حق همه گدا و حزینند و رو ترش
عباس دبس در سر و بیرون چو اغنیا

کد کردن از گدا نبود شرط عاقلی
یک جرعه می‌بدیش بدی مست همچو ما
🍀
سنبل به گوش گل پنهان شکر کرد و گفت:
« هرگز مباد سایهٔ یزدان ز ما جدا

ما خرقها همه بفکندیم پارسال
جانها دریغ نیست چه جای دو سه قبا »
🍀
ای آنک کهنه دادی نک تازه باز گیر
کوری هر بخیل بداندیش ژاژخا

هر شه عمامه بخشد وین شاه عقل و سر
جانهاست بی‌شمار مر این شاه را عطا
🍀
ای گلستان خندان رو شکر ابر کن
ترجیع باز گوید باقیش، صبر کن

ای صد هزار رحمت نو ز آسمان داد
هر لحظه بی‌دریغ بران روی خوب باد
🍀
آن رو که روی خوبان پرده و نقاب اوست
جمله فنا شوند چو آن رو کند گشاد

زهره چه رو نماید در فر آفتاب
پشه چه حمله آرد در پیش تندباد
🍀
ای شاد آن بهار که در وی نسیم تست
وی شاد آن مرید که باشی توش مراد

از عشق پیش دوست ببستم دمی کمر
آورد تاج زرین بر فرق من نهاد
🍀
آنکو برهنه گشت و به بحر تو غوطه خورد
چون پاک دل نباشد و پاکیزه اعتقاد

آن کز عنایت تو سلاح صلاح یافت
با این چنین صلاح چه غم دارد از فساد
🍀
هرکس که اعتماد کند بر وفای تو
پا برنهد به فضل برین بام بی‌عماد

مغفور ما تقدم و هم ما تأخرست
ایمن ز انقطاع و ز اعراض و ارتداد
🍀
سرسبز گشت عالم زیرا که میرآب
آخر زمانیان را آب حیات داد

بختی که قرن پیشین در خواب جسته‌اند
آخر زمانیان را کردست افتقاد
🍀
حلوا نه او خورد که بد انگشت او دراز
آنکس خورد که باشد مقبول کپقباد

دریای رحمتش ز پری موج می‌زند
هر لحظهٔ بغرد و گوید که: « یا عباد »
🍀
هم اصل نوبهاری و هم فصل نوبهار
ترجیع سیومست هلا قصه گوش‌دار

شب گشته بود و هرکس در خانه می‌دوید
ناگه نماز شام یکی صبح بردمید
🍀
جانی که جانها همگی سایهای اوست
آن جان بران پرورش جانها رسید

تا خلق را رهاند زین حبس و تنگنا
بر رخش زین نهاد و سبک تنگ برکشید
🍀
از بند و دام غم که گرفتست راه خلق
هردم گشایشیست و گشاینده ناپدید

بگشای سینه را که صبایی همی رسد
مرده حیات یابد و زنده شود قدید
🍀
باور نمی‌کنی بسوی باغ رو ببین
کان خاک جرعهٔ ز شراب صبا چشید

گر زانکه بر دل تو جفا قفل کرده‌ست
نک طبل می‌زنند که آمد ترا کلید
🍀
ور طعنه می‌زنند بر اومید عاشقان
دریا کجا شود به لب این سگان پلید

عیدیست صوفیان را وین طبلها گواه
ور طبل هم نباشد چه کم شود ز عید
🍀
بازار آخر آمد هین چه خریدهٔ
شاد آنک داد او شبهٔ گوهری خرید

بشناخت عیبهای متاع غرور را
بگزید عشق یار و عجایب دری گزید
🍀
نادر مثلثی که تو داری بخور حلال
خمخانهٔ ابد خنک آ، کاندرو خزید

هر لحظهٔ بهار نوست و عقار نو
جانش هزار بار چو گل جامها درید
🍀
من عشق را بدیدم بر کف نهاده جام
می‌گفت : « عاشقان را از بزم ما سلام »

#مولای‌جان

@molaijan🌹
مست و غزل خوان زد حلقه به در نوروز♡
چهره گشاید بهار روز من است امروز♡

چشمه به جو آمد می به سبو آمد♡
از نفس حافظ فال نکو آمد♡

#همایون‌شجریان🎶

@molaijan🌹
نشود فاشی کسی
آنچه میان من و توست...

#سایه💔

@molaijan🌹
کوه از خروش سیل محابا نمی کند

فریاد عاشقان چه کند با وقار حسن؟



#صائب‌تبریزی

@Molaijan🌹
ای روی تو نوبهار خندان
احسنت زهی نگار خندان

می بینمت ای نگار در خلد
بر شاخ درخت انار خندان




#مولای‌جان

@Molaijan🌹
یک لحظه جدا مباش از من
ای یار نکوعذار خندان

ای شهر جهان خراب بی‌تو
ای خسرو و شهریار خندان

#مولای‌جان

@Molaijan🌹
ای شهر جهان خراب بی‌تو
ای خسرو و شهریار خندان

ای صد گل سرخ عاشق تو
بر چشمه و سبزه زار خندان


#مولای‌جان

@Molaijan🌹
چو مغروران بی منطق، نگو از عشق بیزارم !

که ناگه می زند بر دل، شگرد او شبیخون است



[[#صائب‌تبریزی]]



@Molaijan🌹
خواب شبم ربوده‌ای
مونس من تو بوده‌ای

دردْ توام نموده‌ای
غیر تو نیست سود من...

#مولای‌جان❤️

@molaijan🌹
بس ساکن
بی‌قرار دیدم

در آتش
عشق بی‌قرارت


#مولای‌جان

@Molaijan🌹
چرخ برهم زنم ار غیرِ مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کَشَم از چرخِ فلک

چون بَرِ حافظِ خویشش نگذاری باری
ای رقیب از بَرِ او یک دو قدم دورتَرَک

#حضرت_حافظ

@Molaijan🌹
دل می‌ نرود سوی دگران
چون رفته بود سوی خوش تو

ور دل برود سوی دگران
او را بکشد اوی خوش تو



#مولای‌جان

@Molaijan🌹
چرخ برهم زنم ار غیرِ مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کَشَم از چرخِ فلک

چون بَرِ حافظِ خویشش نگذاری باری
ای رقیب از بَرِ او یک دو قدم دورتَرَک

#حضرت_حافظ

@Molaijan🌹
در شکست پای بخشد حق پری
هم ز قعر چاه بگشاید دری

تو مبین که بر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه

#مولای‌جان

@Molaijan🌹
گفتم این بنده نه در
عشق گرو کرد دلی

گفت دلبر که بلی کرد
ولی زود نکرد


#مولای‌جان

@Molaijan🌹
دلِ من چون صدف باشد
خیالِ دوست دُر باشد
کُنون من هم نمی‌گُنجَم
کَزو این خانه پُر باشد



#مولای‌جان

@Molaijan🌹
تا چند از این غرور بسیار ترا
تا کی ز خیال هر نمودار ترا

سبحان‌الله که از تو کاری عجب است
تو هیچ نه و این همه پندار ترا



#مولای‌جان

@Molaijan🌹
هر نفسی بگویی‌ام، عقل تو کو؟ چه شد تو را؟
عقل نَمانْد بنده را در غم و امتحان تو

مشرق و مغرب اَرْ روم، ور سوی آسمان شوم
نیست نشان زندگی، تا نرسد نشان تو



#مولای‌جان

@Molaijan🌹
تا چند از این غرور بسیار ترا
تا کی ز خیال هر نمودار ترا

سبحان‌الله که از تو کاری عجب است
تو هیچ نه و این همه پندار ترا



#مولای‌جان

@Molaijan🌹
دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد

سر من مست جمالت دل من دام خیالت
گهر دیده نثار کف دریای تو دارد

#مولای‌جان

@Molaijan🌹
2024/05/02 05:08:36
Back to Top
HTML Embed Code: