مجله نقد اندیشه
شبِ تاریکِ تاریخ - از در و دیوار، فرآوردههای «تفکر قلابی» میبارد ▫️دکتر نصرالله حکمت، متفکر و فلسفهدان: 🔺امروز باید از هر چیزِ خوب و مفید و ضروری و زیبا ترسید. آنچه زشت و مضر و معلومالحال است، ترس ندارد، چراکه همه زشتها و زشتیها پشت صورتک زیباها و…
از در و دیوار، فرآوردههای «تفکر قلابی» میبارد
▫️گفتگو با دکتر نصرالله حکمت، متفکر و فلسفهدان پیرامون «شبِ تاریکِ تاریخ»
🔺امروز باید از هر چیزِ خوب و مفید و ضروری و زیبا ترسید. آنچه زشت و مضر و معلومالحال است، ترس ندارد. باید از زیباها ترسید و گریخت، چراکه همه زشتها و زشتیها پشت صورتک زیباها و زیباییها پنهان شدهاند.
🔺به قول استادی: «جهان، از خدایان قلابی پر شده است، من اما حتی یک شیطان قلابی ندیدم.»
🔺هیچیک از دکههای معنافروشی نمیتواند به زندگی بشر تزریق معنا کند. میتوان کوشید از راه «تفکر سلوکی» و با احیای اشتیاقِ حقیقت در اندرون خویش، کوره راهی به سوی معنای زندگی پیدا کرد.
🔺گذشت آن دوران که نفس تفکر، راه معنا را میگشود و تفکر و معنای زندگی، دست در آغوش یکدیگر داشتند. امروز این دو به فراق هم مبتلا شدهاند. گویی تفکر در فراق «معنای زندگی» میسوزد.
🔺چراغ تفکر، هنوز کورسویی دارد، چراغِ معنای زندگی اما نه. در فضای مسلط بر زندگی انسان این دوران، مرگ معنا رخ داده است. آنجا که «معنا» حیات ندارد و مرده است، چگونه میتوان در جستوجوی «معنای زندگی» این در و آن در زد؟
🔺اینک انسان در عصر احتجاب حقیقت و در شب تاریکِ تاریخ به سر میبرد. در چنین وضعیتی، تفکر اصیل و راستین، کاری است به غایت صعب و دشوار. عموم مردم که جای خود دارند، دلدادگان حقیقت و اهل تفکر اصیل نیز در این کار واماندهاند.
🔺بذر تفکر سلوکی در خاک ظلمات سبز میشود و ریشه در مجهولات دارد. این تفکر ما را به سمت نور و روشنایی و به ساحت دیدن و دیدار میبرد و سبب میشود که ما بتوانیم در هر جزئی از اجزای این جهان، وجهی از ظهور حقیقت را ببینیم. بدینگونه است که تفکر راستین و حقیقی رفتن است و دیدن و نه بر گرد خویش چرخیدن. به قول استادی: «تفکر رفتن است و دیدن یار/ نه چرخیدن به گرد خود چو پرگار»
✍️الهام صادقی، گفتوگو با دکتر نصرالله حکمت، مجله نقد اندیشه، بهار ۱۴۰۳، شماره دوم و سوم، صفحه ۳۴
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
▫️گفتگو با دکتر نصرالله حکمت، متفکر و فلسفهدان پیرامون «شبِ تاریکِ تاریخ»
🔺امروز باید از هر چیزِ خوب و مفید و ضروری و زیبا ترسید. آنچه زشت و مضر و معلومالحال است، ترس ندارد. باید از زیباها ترسید و گریخت، چراکه همه زشتها و زشتیها پشت صورتک زیباها و زیباییها پنهان شدهاند.
🔺به قول استادی: «جهان، از خدایان قلابی پر شده است، من اما حتی یک شیطان قلابی ندیدم.»
🔺هیچیک از دکههای معنافروشی نمیتواند به زندگی بشر تزریق معنا کند. میتوان کوشید از راه «تفکر سلوکی» و با احیای اشتیاقِ حقیقت در اندرون خویش، کوره راهی به سوی معنای زندگی پیدا کرد.
🔺گذشت آن دوران که نفس تفکر، راه معنا را میگشود و تفکر و معنای زندگی، دست در آغوش یکدیگر داشتند. امروز این دو به فراق هم مبتلا شدهاند. گویی تفکر در فراق «معنای زندگی» میسوزد.
🔺چراغ تفکر، هنوز کورسویی دارد، چراغِ معنای زندگی اما نه. در فضای مسلط بر زندگی انسان این دوران، مرگ معنا رخ داده است. آنجا که «معنا» حیات ندارد و مرده است، چگونه میتوان در جستوجوی «معنای زندگی» این در و آن در زد؟
🔺اینک انسان در عصر احتجاب حقیقت و در شب تاریکِ تاریخ به سر میبرد. در چنین وضعیتی، تفکر اصیل و راستین، کاری است به غایت صعب و دشوار. عموم مردم که جای خود دارند، دلدادگان حقیقت و اهل تفکر اصیل نیز در این کار واماندهاند.
🔺بذر تفکر سلوکی در خاک ظلمات سبز میشود و ریشه در مجهولات دارد. این تفکر ما را به سمت نور و روشنایی و به ساحت دیدن و دیدار میبرد و سبب میشود که ما بتوانیم در هر جزئی از اجزای این جهان، وجهی از ظهور حقیقت را ببینیم. بدینگونه است که تفکر راستین و حقیقی رفتن است و دیدن و نه بر گرد خویش چرخیدن. به قول استادی: «تفکر رفتن است و دیدن یار/ نه چرخیدن به گرد خود چو پرگار»
✍️الهام صادقی، گفتوگو با دکتر نصرالله حکمت، مجله نقد اندیشه، بهار ۱۴۰۳، شماره دوم و سوم، صفحه ۳۴
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
سال ۲۰۲۴ زمان مناسبی برای حکومت کردن نیست
▫️برینارد گای. پیترز، نظریهپرداز برجسته علوم سیاسی در گفتوگو با مجله نقد اندیشه:
🔺سال ۲۰۲۴ زمان مناسبی برای حکومت کردن نیست. در چند دهه گذشته، حکومتها با مجموعهای از چالشهای سخت روبهرو شدهاند و این چالشها به اندازهای بزرگ هستند که حتی حکومتهای قدرتمندتر نیز توانایی مدیریت آنها را ندارند. اصلیترین دلیل این است که چنین مسائلی اغلب خارج از کنترل هر کشوری است. بنابراین، همکاری بینالمللیِ مؤثر برای مقابله با این مسائل جهانی ضروری است.
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
▫️برینارد گای. پیترز، نظریهپرداز برجسته علوم سیاسی در گفتوگو با مجله نقد اندیشه:
🔺سال ۲۰۲۴ زمان مناسبی برای حکومت کردن نیست. در چند دهه گذشته، حکومتها با مجموعهای از چالشهای سخت روبهرو شدهاند و این چالشها به اندازهای بزرگ هستند که حتی حکومتهای قدرتمندتر نیز توانایی مدیریت آنها را ندارند. اصلیترین دلیل این است که چنین مسائلی اغلب خارج از کنترل هر کشوری است. بنابراین، همکاری بینالمللیِ مؤثر برای مقابله با این مسائل جهانی ضروری است.
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
مجله نقد اندیشه
سال ۲۰۲۴ زمان مناسبی برای حکومت کردن نیست ▫️برینارد گای. پیترز، نظریهپرداز برجسته علوم سیاسی در گفتوگو با مجله نقد اندیشه: 🔺سال ۲۰۲۴ زمان مناسبی برای حکومت کردن نیست. در چند دهه گذشته، حکومتها با مجموعهای از چالشهای سخت روبهرو شدهاند و این چالشها…
سال ۲۰۲۴ زمان مناسبی برای «حکومت کردن» نیست
▫️برینارد گای. پیترز، نظریهپرداز برجسته علوم سیاسی در گفتوگو با مجله نقد اندیشه:
🔺سال ۲۰۲۴ زمان مناسبی برای حکومت کردن نیست. در چند دهه گذشته، حکومتها با مجموعهای از چالشهای سخت روبهرو شدهاند و این چالشها به اندازهای بزرگ هستند که حتی حکومتهای قدرتمندتر نیز توانایی مدیریت آنها را ندارند. اصلیترین دلیل این است که چنین مسائلی اغلب خارج از کنترل هر کشوری است. بنابراین، همکاری بینالمللیِ مؤثر برای مقابله با این مسائل جهانی ضروری است.
🔺امروزه کشورهای بسیاری با شکستهای متعدد روبهرو شدهاند یا رو به فروپاشی هستند. این مسأله معمولاً ناشی از «شورش» نیست، بلکه منشأ آن، «بیتفاوتی» است. شهروندان در احزاب سیاسی شرکت نمیکنند و تمایلی به سرمایهگذاری زمان و انرژی خود در فعالیتهایی مانند رأیدهی و… ندارند. در این شرایط، بسیاری افراد از «زندگی سیاسی» دست میکشند.
🔺ایده انتقال ناگهانی به یک دموکراسی به سبک غربی در ایران تخیلی و غیر واقعبینانه است و هرکسی که چنین فکر میکند، ممکن است به طور کامل پیچیدگی این وضعیت را درک نکند.
🔺برخی مدلهای اصلاح به «تغییرات قابل توجه» نیاز ندارند، بلکه به یک «انطباق متفکرانه» نیاز دارند. یک روند مهم در سیاست عمومی معاصر، تصمیمگیری مبتنی بر شواهد است.
🔺بسیاری از ارزشها مانند «کارآمدی سیاسی» در جهان در حال از بین رفتن هستند و «ایران» در این اتفاق ناخوشایند تنها نیست. باید مشخص کنیم کدامیک از این ارزشها میتواند توسط عوامل سیاسی، سازمانهای سیاسی، سازمانهای جامعه مدنی یا هر نوع سازمان دیگری، تحتتأثیر عواملی مثل آموزش یا استدلال یا مشارکت مردم تغییر کند، تا موقعیت برای یک نظام دموکراتتر فراهم شود.
🔺وقتی دولتی ظرفیت خود را برای ارائه «خدمات عمومی» ضروری از دست میدهد، مشروعیت خود را از بین میبرد. در نتیجه کاهش مشروعیت و کارآمدی، یک مارپیچ نزولیِ باطل را ایجاد میکند.
🔺امروزه بخشهایی از ارتباط میان حکومت با فلسفه و علم از دست رفته است. وقتی من در دوره تحصیلات تکمیلی بودم، همه ما مجبور بودیم تا درس فلسفه سیاسی را بگذرانیم، اما دانشجویان امروزی این کار را انجام نمیدهند. علاقه و دغدغه آنها نسبت به این مسائل کمتر شده و ما رفته رفته شاهد از دست رفتن ارتباطمان با مسائل مربوط به ارزشهای سیاسی و اجتماعی هستیم.
✍️ فرناز هداوندخانی، گفتوگو با برینارد گای. پیترز، مجله #نقد_اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صفحه ۷۰
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
▫️برینارد گای. پیترز، نظریهپرداز برجسته علوم سیاسی در گفتوگو با مجله نقد اندیشه:
🔺سال ۲۰۲۴ زمان مناسبی برای حکومت کردن نیست. در چند دهه گذشته، حکومتها با مجموعهای از چالشهای سخت روبهرو شدهاند و این چالشها به اندازهای بزرگ هستند که حتی حکومتهای قدرتمندتر نیز توانایی مدیریت آنها را ندارند. اصلیترین دلیل این است که چنین مسائلی اغلب خارج از کنترل هر کشوری است. بنابراین، همکاری بینالمللیِ مؤثر برای مقابله با این مسائل جهانی ضروری است.
🔺امروزه کشورهای بسیاری با شکستهای متعدد روبهرو شدهاند یا رو به فروپاشی هستند. این مسأله معمولاً ناشی از «شورش» نیست، بلکه منشأ آن، «بیتفاوتی» است. شهروندان در احزاب سیاسی شرکت نمیکنند و تمایلی به سرمایهگذاری زمان و انرژی خود در فعالیتهایی مانند رأیدهی و… ندارند. در این شرایط، بسیاری افراد از «زندگی سیاسی» دست میکشند.
🔺ایده انتقال ناگهانی به یک دموکراسی به سبک غربی در ایران تخیلی و غیر واقعبینانه است و هرکسی که چنین فکر میکند، ممکن است به طور کامل پیچیدگی این وضعیت را درک نکند.
🔺برخی مدلهای اصلاح به «تغییرات قابل توجه» نیاز ندارند، بلکه به یک «انطباق متفکرانه» نیاز دارند. یک روند مهم در سیاست عمومی معاصر، تصمیمگیری مبتنی بر شواهد است.
🔺بسیاری از ارزشها مانند «کارآمدی سیاسی» در جهان در حال از بین رفتن هستند و «ایران» در این اتفاق ناخوشایند تنها نیست. باید مشخص کنیم کدامیک از این ارزشها میتواند توسط عوامل سیاسی، سازمانهای سیاسی، سازمانهای جامعه مدنی یا هر نوع سازمان دیگری، تحتتأثیر عواملی مثل آموزش یا استدلال یا مشارکت مردم تغییر کند، تا موقعیت برای یک نظام دموکراتتر فراهم شود.
🔺وقتی دولتی ظرفیت خود را برای ارائه «خدمات عمومی» ضروری از دست میدهد، مشروعیت خود را از بین میبرد. در نتیجه کاهش مشروعیت و کارآمدی، یک مارپیچ نزولیِ باطل را ایجاد میکند.
🔺امروزه بخشهایی از ارتباط میان حکومت با فلسفه و علم از دست رفته است. وقتی من در دوره تحصیلات تکمیلی بودم، همه ما مجبور بودیم تا درس فلسفه سیاسی را بگذرانیم، اما دانشجویان امروزی این کار را انجام نمیدهند. علاقه و دغدغه آنها نسبت به این مسائل کمتر شده و ما رفته رفته شاهد از دست رفتن ارتباطمان با مسائل مربوط به ارزشهای سیاسی و اجتماعی هستیم.
✍️ فرناز هداوندخانی، گفتوگو با برینارد گای. پیترز، مجله #نقد_اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صفحه ۷۰
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
رموز فلسفه باستان
▫️مسأله اصلی در فلسفه ایرانی، مسأله «خود» یا «خویشتن» است
گفتوگوی مجله نقد اندیشه با دکتر نصرالله پورجوادی، متفکر و نظریهپرداز:
🔺ایرانیان معتقد بودند ما دو نوع خود داریم: یک «خود» ما همان «خود»ی است که با آن میاندیشیم. یکی دیگر «خود»ی است که اصلاً آن را نمیشناسیم، اما هست و تمام سعی فیلسوف نیز این است که این «خود» را بشناساند.
🔺کارِ روان، دیدن و مشاهده است. چه چیزی را میبیند؟ «خود» را و وقتی خود را میبیند با آن یکی میشود. نهایت «فلسفه ایرانی» این است که روان بتواند خود را که ذات الهی اوست ببیند و به خدا برسد.
🔺کل فلسفه ایرانی لزوماً در حکمت الاشراق خلاصه نمیشود.
🔺نمیتوان گفت چون سهروردی گفته، پس «مانی» ملحد است و باید او را کنار گذاشت. این سادهانگاری است. اصلاً الحاد یعنی چه؟
✍️گفتوگو با دکتر نصرالله پورجوادی، مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صفحه ۲۳۷
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
▫️مسأله اصلی در فلسفه ایرانی، مسأله «خود» یا «خویشتن» است
گفتوگوی مجله نقد اندیشه با دکتر نصرالله پورجوادی، متفکر و نظریهپرداز:
🔺ایرانیان معتقد بودند ما دو نوع خود داریم: یک «خود» ما همان «خود»ی است که با آن میاندیشیم. یکی دیگر «خود»ی است که اصلاً آن را نمیشناسیم، اما هست و تمام سعی فیلسوف نیز این است که این «خود» را بشناساند.
🔺کارِ روان، دیدن و مشاهده است. چه چیزی را میبیند؟ «خود» را و وقتی خود را میبیند با آن یکی میشود. نهایت «فلسفه ایرانی» این است که روان بتواند خود را که ذات الهی اوست ببیند و به خدا برسد.
🔺کل فلسفه ایرانی لزوماً در حکمت الاشراق خلاصه نمیشود.
🔺نمیتوان گفت چون سهروردی گفته، پس «مانی» ملحد است و باید او را کنار گذاشت. این سادهانگاری است. اصلاً الحاد یعنی چه؟
✍️گفتوگو با دکتر نصرالله پورجوادی، مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صفحه ۲۳۷
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
مجله نقد اندیشه
رموز فلسفه باستان ▫️مسأله اصلی در فلسفه ایرانی، مسأله «خود» یا «خویشتن» است گفتوگوی مجله نقد اندیشه با دکتر نصرالله پورجوادی، متفکر و نظریهپرداز: 🔺ایرانیان معتقد بودند ما دو نوع خود داریم: یک «خود» ما همان «خود»ی است که با آن میاندیشیم. یکی دیگر «خود»ی…
رموز فلسفه باستان
▫️گفتوگو با دکتر نصرالله پورجوادی، متفکر و نظریهپرداز:
🔺ایرانیان معتقد بودند ما دو نوع خود داریم: یک «خود» ما همان «خود»ی است که با آن میاندیشیم. یکی دیگر «خود»ی است که اصلاً آن را نمیشناسیم، اما هست و تمام سعی فیلسوف نیز این است که این «خود» را بشناساند. درواقع سقراط نیز به دنبال همین «خود» و شناخت آن بود. قبل از او فیثاغورس هم به دنبال این نوع «خود» بود.
🔺کارِ روان، دیدن و مشاهده است. چه چیزی را میبیند؟ «خود» را و وقتی خود را میبیند با آن یکی میشود. نهایت «فلسفه ایرانی» این است که روان بتواند خود را که ذات الهی اوست ببیند و به خدا برسد.
🔺کل فلسفه ایرانی لزوماً در حکمت الاشراق خلاصه نمیشود. بعضیها آمدند و فقط به حکمت الاشراق و سهروردی چسبیدند و فکر کردند که سهروردی همهچیز است! نه، فلسفه ایرانی بسیار وسیعتر است.
🔺نمیتوان گفت چون سهروردی گفته، پس «مانی» ملحد است و باید او را کنار گذاشت. این سادهانگاری است. اصلاً الحاد یعنی چه؟ کار فیلسوف که این نوع داوری نیست. ما نمیتوانیم به یک فیلسوف انگ بزنیم و تفکر او را نادیده بگیریم. در تاریخ فلسفه ما باید همه را مطالعه و بررسی کنیم. شرک دانستن یک عقیده معلول نگاهِ ظاهر است. از لحاظ باطنی و مینوی، تکثر به معنای تعدد و مراتب و اسما است.
🔺در دوره ساسانی فلسفه بسیار مطرح بوده و حتی بعضی از پادشاهان ما خودشان را فیلسوف میدانستند و صاحب فلسفه بودند: اردشیر بابکان، پسرش شاپور و انوشیروان. ترجمه آثار فلسفی و طبی از یونانی و سریانی به پهلوی در زمان شاپور انجام شد و بعد در دوره اسلامی، در زمان هارونالرشید و مأمون به تقلید از ایرانیان به تشویق مترجمان پرداختند و بیتالحکمه ساختند. الگوی هارون و مامون، شاهان ساسانی بودند.
🔺توجه حکمای دوره ساسانی بیشتر به افلاطون است، این نشان میدهد که موبدان و حکمای ما با حکمت و فلسفه آشنا بودند. فقط یک نفر هم نیست. خیلیهای دیگری هم بودند که اهل #فلسفه و حکمت بودند. در جندیشاپور هم طب و هم فلسفه تدریس میکردند. داستان پذیرفتن فلاسفه افلاطونیِ یونان توسط انوشیروان هم معروف است.
✍️پیام فضلینژاد، گفتوگو با دکتر نصرالله پورجوادی، مجله #نقد_اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صفحه ۲۳۷
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
▫️گفتوگو با دکتر نصرالله پورجوادی، متفکر و نظریهپرداز:
🔺ایرانیان معتقد بودند ما دو نوع خود داریم: یک «خود» ما همان «خود»ی است که با آن میاندیشیم. یکی دیگر «خود»ی است که اصلاً آن را نمیشناسیم، اما هست و تمام سعی فیلسوف نیز این است که این «خود» را بشناساند. درواقع سقراط نیز به دنبال همین «خود» و شناخت آن بود. قبل از او فیثاغورس هم به دنبال این نوع «خود» بود.
🔺کارِ روان، دیدن و مشاهده است. چه چیزی را میبیند؟ «خود» را و وقتی خود را میبیند با آن یکی میشود. نهایت «فلسفه ایرانی» این است که روان بتواند خود را که ذات الهی اوست ببیند و به خدا برسد.
🔺کل فلسفه ایرانی لزوماً در حکمت الاشراق خلاصه نمیشود. بعضیها آمدند و فقط به حکمت الاشراق و سهروردی چسبیدند و فکر کردند که سهروردی همهچیز است! نه، فلسفه ایرانی بسیار وسیعتر است.
🔺نمیتوان گفت چون سهروردی گفته، پس «مانی» ملحد است و باید او را کنار گذاشت. این سادهانگاری است. اصلاً الحاد یعنی چه؟ کار فیلسوف که این نوع داوری نیست. ما نمیتوانیم به یک فیلسوف انگ بزنیم و تفکر او را نادیده بگیریم. در تاریخ فلسفه ما باید همه را مطالعه و بررسی کنیم. شرک دانستن یک عقیده معلول نگاهِ ظاهر است. از لحاظ باطنی و مینوی، تکثر به معنای تعدد و مراتب و اسما است.
🔺در دوره ساسانی فلسفه بسیار مطرح بوده و حتی بعضی از پادشاهان ما خودشان را فیلسوف میدانستند و صاحب فلسفه بودند: اردشیر بابکان، پسرش شاپور و انوشیروان. ترجمه آثار فلسفی و طبی از یونانی و سریانی به پهلوی در زمان شاپور انجام شد و بعد در دوره اسلامی، در زمان هارونالرشید و مأمون به تقلید از ایرانیان به تشویق مترجمان پرداختند و بیتالحکمه ساختند. الگوی هارون و مامون، شاهان ساسانی بودند.
🔺توجه حکمای دوره ساسانی بیشتر به افلاطون است، این نشان میدهد که موبدان و حکمای ما با حکمت و فلسفه آشنا بودند. فقط یک نفر هم نیست. خیلیهای دیگری هم بودند که اهل #فلسفه و حکمت بودند. در جندیشاپور هم طب و هم فلسفه تدریس میکردند. داستان پذیرفتن فلاسفه افلاطونیِ یونان توسط انوشیروان هم معروف است.
✍️پیام فضلینژاد، گفتوگو با دکتر نصرالله پورجوادی، مجله #نقد_اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صفحه ۲۳۷
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh