انقلاب برای رهایی
▫️مشکل دولتهای غیرغربی این است که همیشه از غرب وارد شدهاند
🔹گفتوگوی مجله نقد اندیشه با برتران بدیع، متفکر علوم سیاسی:
🔺هرکس باید راه خود را برای ورود به جهانی شدن پیدا کند. این مشکل اصلی ایران است که در حال حاضر با آن مواجه است. اکنون جهان در حال تغییر است و یافتن راهی واقعی و کارآمد برای ورود به جهانی شدن ضروری است.
🔺تصور یک مدل منحصربهفرد از حکومتها در جهان غیرممکن است. اقتصاد اجتماعی و بسترهای فرهنگی جوامع آسیایی و آفریقایی با جوامع اروپایی متفاوت است.
✍️ محمدطاها جهاندیده، گفتوگو با برتراند بدیع، مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صص ۱۰۸-۱۰۷
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
▫️مشکل دولتهای غیرغربی این است که همیشه از غرب وارد شدهاند
🔹گفتوگوی مجله نقد اندیشه با برتران بدیع، متفکر علوم سیاسی:
🔺هرکس باید راه خود را برای ورود به جهانی شدن پیدا کند. این مشکل اصلی ایران است که در حال حاضر با آن مواجه است. اکنون جهان در حال تغییر است و یافتن راهی واقعی و کارآمد برای ورود به جهانی شدن ضروری است.
🔺تصور یک مدل منحصربهفرد از حکومتها در جهان غیرممکن است. اقتصاد اجتماعی و بسترهای فرهنگی جوامع آسیایی و آفریقایی با جوامع اروپایی متفاوت است.
✍️ محمدطاها جهاندیده، گفتوگو با برتراند بدیع، مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صص ۱۰۸-۱۰۷
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
مجله نقد اندیشه
انقلاب برای رهایی ▫️مشکل دولتهای غیرغربی این است که همیشه از غرب وارد شدهاند 🔹گفتوگوی مجله نقد اندیشه با برتران بدیع، متفکر علوم سیاسی: 🔺هرکس باید راه خود را برای ورود به جهانی شدن پیدا کند. این مشکل اصلی ایران است که در حال حاضر با آن مواجه است. اکنون…
انقلاب برای رهایی
▫️مشکل دولتهای غیرغربی این است که همیشه از غرب وارد شدهاند
🔹گفتوگوی مجله نقد اندیشه با برتران بدیع، متفکر علوم سیاسی:
🔺هرکس باید راه خود را برای ورود به جهانی شدن پیدا کند. این مشکل اصلی ایران است که در حال حاضر با آن مواجه است. اکنون جهان در حال تغییر است و یافتن راهی واقعی و کارآمد برای ورود به جهانی شدن ضروری است. اولویت برای ایران است که این راه را فراتر از تقلید و اعتراض تعریف کند. بدون مشارکت در جهانی شدن، هیچچیز امکانپذیر نیست.
🔺تصور یک مدل منحصربهفرد از حکومتها در جهان غیرممکن است. اقتصاد اجتماعی و بسترهای فرهنگی جوامع آسیایی و آفریقایی با جوامع اروپایی متفاوت است. زمانی که جوامع غربی، مدرنیته خود را اختراع کردند، مجبور نبودند با الگوی رقیب روبهرو شوند، آنها تنها و آزاد بودند، اما کشورهای غیرغربی اکنون باید اختراع خود را تحت محدودیت الگوی مسلطی که بر جهان حاکم است، به کار گیرند.
🔺عامل اصلی انقلاب در جهان معاصر را باید الهامات اجتماعی و نیاز به رهایی یافت. همه الهامات از آزادی واقعی تا میل به تحقق ارزشها از مردم نشئت میگیرد. به همین دلیل تصور اینکه ما با انگیزههای اقتصادی خود در حال انقلاب هستیم، دیدگاه اشتباهی است، البته انگیزههای اقتصادی نیز مهم است، اما این شرایط با احساسات سیاسی و اجتماعی فعال میشود. نقطه شروع همه انقلابها مبارزه با ذلت است.
🔺مشکل دولتهای غیرغربی این است که هرگز اختراع نشدهاند، بلکه همیشه از غرب وارد شدهاند. هنوز یک ترکیب ناموفق بین یک جامعه مدنی شکننده و یک دولت غیراقتدارگرای خارجی وجود دارد. چالش بزرگ این است که چگونه میتوان یک مدل جدید اختراع کرد؟ ما هنوز تا رسیدن به این مهم فاصله داریم. برای ابداع این مدل جدید به انقلابها، سازمانهای اجتماعی و ایدئولوژیهای تازه نیاز است.
🔺من در مورد استفاده از مفهوم طبقه اجتماعی که مستقیماً از تاریخ غرب سرچشمه میگیرد، محتاط خواهم بود. الگوی جامعه و سیاست غربی با شرایط اجتماعی جوامع غیرغربی سازگار نیست. مفهوم طبقه متعلق به تاریخ این جوامع نیست. طبقه اجتماعی مفهومی است که در اروپا برای تعریف انقلاب بورژوایی و ساخت جوامع سرمایهداریِ مدرن مطرح شد. ما نمیتوانیم همان پیکربندی را در تفاسیر غیر غربی بیابیم.
🔺ما عروسکهای پیکربندیهای جغرافیایی نیستیم، بلکه انسانهایی هستیم که جغرافیا را بر اساس خواستهها، ارزشها یا علایق خود تفسیر میکنیم. یک سنت در فرهنگ ایرانی است که انزوای ایران را در نظر گرفته و در برابر آن واکنش نشان میدهد؛ حتی اگر فردوسی بزرگ را بخوانید، این حس را خواهید دید که من نه تنها انزوا، بلکه طرد ایران از سوی مردم عرب یا ترک و به طور کلی در جهان را میبینم.
🔺مشکل اصلی، کنترل تدریجی برنامهریزیهای ایران و ورود به روند جهانی شدن است. این امر در زمان پهلوی شکست خورد، زیرا ایران در زمان پهلوی همسو با سیاست آمریکا وارد روند جهانی شدن شد و به همین دلیل مردم با نوعی احساس ناامیدی و سرخوردگی مواجه شدند. اکنون میتوان گفت که ایران معاصر، از جامعه جهانی و از نظام بینالملل جدا شده است.
✍️ محمدطاها جهاندیده، گفتوگو با برتران بدیع، مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صص ۱۰۸-۱۰۷
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
▫️مشکل دولتهای غیرغربی این است که همیشه از غرب وارد شدهاند
🔹گفتوگوی مجله نقد اندیشه با برتران بدیع، متفکر علوم سیاسی:
🔺هرکس باید راه خود را برای ورود به جهانی شدن پیدا کند. این مشکل اصلی ایران است که در حال حاضر با آن مواجه است. اکنون جهان در حال تغییر است و یافتن راهی واقعی و کارآمد برای ورود به جهانی شدن ضروری است. اولویت برای ایران است که این راه را فراتر از تقلید و اعتراض تعریف کند. بدون مشارکت در جهانی شدن، هیچچیز امکانپذیر نیست.
🔺تصور یک مدل منحصربهفرد از حکومتها در جهان غیرممکن است. اقتصاد اجتماعی و بسترهای فرهنگی جوامع آسیایی و آفریقایی با جوامع اروپایی متفاوت است. زمانی که جوامع غربی، مدرنیته خود را اختراع کردند، مجبور نبودند با الگوی رقیب روبهرو شوند، آنها تنها و آزاد بودند، اما کشورهای غیرغربی اکنون باید اختراع خود را تحت محدودیت الگوی مسلطی که بر جهان حاکم است، به کار گیرند.
🔺عامل اصلی انقلاب در جهان معاصر را باید الهامات اجتماعی و نیاز به رهایی یافت. همه الهامات از آزادی واقعی تا میل به تحقق ارزشها از مردم نشئت میگیرد. به همین دلیل تصور اینکه ما با انگیزههای اقتصادی خود در حال انقلاب هستیم، دیدگاه اشتباهی است، البته انگیزههای اقتصادی نیز مهم است، اما این شرایط با احساسات سیاسی و اجتماعی فعال میشود. نقطه شروع همه انقلابها مبارزه با ذلت است.
🔺مشکل دولتهای غیرغربی این است که هرگز اختراع نشدهاند، بلکه همیشه از غرب وارد شدهاند. هنوز یک ترکیب ناموفق بین یک جامعه مدنی شکننده و یک دولت غیراقتدارگرای خارجی وجود دارد. چالش بزرگ این است که چگونه میتوان یک مدل جدید اختراع کرد؟ ما هنوز تا رسیدن به این مهم فاصله داریم. برای ابداع این مدل جدید به انقلابها، سازمانهای اجتماعی و ایدئولوژیهای تازه نیاز است.
🔺من در مورد استفاده از مفهوم طبقه اجتماعی که مستقیماً از تاریخ غرب سرچشمه میگیرد، محتاط خواهم بود. الگوی جامعه و سیاست غربی با شرایط اجتماعی جوامع غیرغربی سازگار نیست. مفهوم طبقه متعلق به تاریخ این جوامع نیست. طبقه اجتماعی مفهومی است که در اروپا برای تعریف انقلاب بورژوایی و ساخت جوامع سرمایهداریِ مدرن مطرح شد. ما نمیتوانیم همان پیکربندی را در تفاسیر غیر غربی بیابیم.
🔺ما عروسکهای پیکربندیهای جغرافیایی نیستیم، بلکه انسانهایی هستیم که جغرافیا را بر اساس خواستهها، ارزشها یا علایق خود تفسیر میکنیم. یک سنت در فرهنگ ایرانی است که انزوای ایران را در نظر گرفته و در برابر آن واکنش نشان میدهد؛ حتی اگر فردوسی بزرگ را بخوانید، این حس را خواهید دید که من نه تنها انزوا، بلکه طرد ایران از سوی مردم عرب یا ترک و به طور کلی در جهان را میبینم.
🔺مشکل اصلی، کنترل تدریجی برنامهریزیهای ایران و ورود به روند جهانی شدن است. این امر در زمان پهلوی شکست خورد، زیرا ایران در زمان پهلوی همسو با سیاست آمریکا وارد روند جهانی شدن شد و به همین دلیل مردم با نوعی احساس ناامیدی و سرخوردگی مواجه شدند. اکنون میتوان گفت که ایران معاصر، از جامعه جهانی و از نظام بینالملل جدا شده است.
✍️ محمدطاها جهاندیده، گفتوگو با برتران بدیع، مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صص ۱۰۸-۱۰۷
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
سلطه متفکرانِ فقیر
تفکر مربوط به متفکران است، نه عامه مردم
✍️دکتر عبدالله نصری:
🔺لازمه تفکر نیز این نیست که اندیشهها ضرورتاً در اختیار تودههای مردم قرار گیرد
مردم در حد رفع نیازهای زندگی خود میاندیشند؛ البته نه به این معنا که مردم معمولی فاقد اندیشه هستند، بلکه نمیتوان آنها را متفکر تلقی کرد، حتی برخی از صاحبنظران را نیز نمیتوان متفکر دانست، چراکه صاحبنظر بودن به معنای متفکر بودن نیست.
🔺چشمانداز اندیشه امروزه با بیتوجهی به اصول تفکر، در معرض مخاطره است. یکی از معضلات امروز جامعه ما این است که برخی نهادها به دنبال تفکر و متفکر پاستوریزه هستند.
▫️مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صص ۴۴-۴۲
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
تفکر مربوط به متفکران است، نه عامه مردم
✍️دکتر عبدالله نصری:
🔺لازمه تفکر نیز این نیست که اندیشهها ضرورتاً در اختیار تودههای مردم قرار گیرد
مردم در حد رفع نیازهای زندگی خود میاندیشند؛ البته نه به این معنا که مردم معمولی فاقد اندیشه هستند، بلکه نمیتوان آنها را متفکر تلقی کرد، حتی برخی از صاحبنظران را نیز نمیتوان متفکر دانست، چراکه صاحبنظر بودن به معنای متفکر بودن نیست.
🔺چشمانداز اندیشه امروزه با بیتوجهی به اصول تفکر، در معرض مخاطره است. یکی از معضلات امروز جامعه ما این است که برخی نهادها به دنبال تفکر و متفکر پاستوریزه هستند.
▫️مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صص ۴۴-۴۲
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
مجله نقد اندیشه
سلطه متفکرانِ فقیر تفکر مربوط به متفکران است، نه عامه مردم ✍️دکتر عبدالله نصری: 🔺لازمه تفکر نیز این نیست که اندیشهها ضرورتاً در اختیار تودههای مردم قرار گیرد مردم در حد رفع نیازهای زندگی خود میاندیشند؛ البته نه به این معنا که مردم معمولی فاقد اندیشه هستند،…
سلطه متفکرانِ فقیر
برخی نهادها به دنبال تفکر و متفکر پاستوریزه هستند
✍️دکتر عبدالله نصری، مجله نقد اندیشه:
🔺لازمه تفکر نیز این نیست که اندیشهها ضرورتاً در اختیار تودههای مردم قرار گیرد
مردم در حد رفع نیازهای زندگی خود میاندیشند.
🔺تفکرِ اندیشمندان، متفاوت از عموم مردم بوده و تفکر مربوط به متفکران است، نه عامه مردم؛ البته نه به این معنا که مردم معمولی فاقد اندیشه هستند، بلکه نمیتوان آنها را متفکر تلقی کرد، حتی برخی از صاحبنظران را نیز نمیتوان متفکر دانست، چراکه صاحبنظر بودن به معنای متفکر بودن نیست.
🔺در عالم تفکر نمیتوان برای متفکر تعیین تکلیف کرد و او راه خود را میرود. در مسیری که میرود، باید با توجه به ضرورتهایی که احساس میکند، فرایند فکری خود را داشته باشد. نمیتوان تعیین تکلیف کرد، اما میتوان بحث از ضرورتهایی داشت که وجود دارد، یعنی موارد و موضوعات ضروری که نیاز به تفکر بیشتری دارد.
🔺اینکه فردی شخصیت علمی داشته و در هر موضوعی اظهارنظر کند، «فقر تفکر» و حتی فقدان آن را نمایان میسازد. متفکر فردی است که نمیدانمهای بسیار بر زبان جاری میسازد. متفکران و افراد صاحبنظر باید درباره موضوعات اظهارنظر کنند، اما متفکر کسی است که هیچگاه خود و دیگران را مطلق در نظر نمیگیرد، شخصیتزده، مرعوب دیگری و حتی مرعوب متفکران گذشته یا معاصر نمیشود و دارای استقلال فکری است.
🔺در عالم تفکر، نه مرگ اندیشه داریم و نه پایان یک دستگاه معرفتی. سخن هایدگر در باب پایان متافیزیک نیز صحیح نیست. متافیزیک با همان مبنایی که هایدگر از آن سخن میگوید، هنوز در عالم تفکر رواج دارد.
🔺متفکر باید در ارائه نظر خود احساس امنیت کند و نباید از احساسات و اعتقادات علیه اندیشمندان بهرهبرداری کرد.
«متفکران فقیر» شامل افرادی است که به عنوان متفکر در جامعه مطرح شدهاند، اما فقر تفکر دارند و بیهوده آنها را متفکر میدانیم. ما در جامعه درگیر این امر هستیم. حال این پرسش مطرح میشود که نقش کسانی که خود را صاحب تفکر میدانند، یا جامعه آنها را متفکر تلقی میکند، در پیدایش وضع موجود چیست؟
🔺چشمانداز اندیشه امروزه با بیتوجهی به اصول تفکر، در معرض مخاطره است. یکی از معضلات امروز جامعه ما این است که برخی نهادها به دنبال تفکر و متفکر پاستوریزه هستند.
▫️عبدالله نصری، مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صص ۴۴-۴۲
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
برخی نهادها به دنبال تفکر و متفکر پاستوریزه هستند
✍️دکتر عبدالله نصری، مجله نقد اندیشه:
🔺لازمه تفکر نیز این نیست که اندیشهها ضرورتاً در اختیار تودههای مردم قرار گیرد
مردم در حد رفع نیازهای زندگی خود میاندیشند.
🔺تفکرِ اندیشمندان، متفاوت از عموم مردم بوده و تفکر مربوط به متفکران است، نه عامه مردم؛ البته نه به این معنا که مردم معمولی فاقد اندیشه هستند، بلکه نمیتوان آنها را متفکر تلقی کرد، حتی برخی از صاحبنظران را نیز نمیتوان متفکر دانست، چراکه صاحبنظر بودن به معنای متفکر بودن نیست.
🔺در عالم تفکر نمیتوان برای متفکر تعیین تکلیف کرد و او راه خود را میرود. در مسیری که میرود، باید با توجه به ضرورتهایی که احساس میکند، فرایند فکری خود را داشته باشد. نمیتوان تعیین تکلیف کرد، اما میتوان بحث از ضرورتهایی داشت که وجود دارد، یعنی موارد و موضوعات ضروری که نیاز به تفکر بیشتری دارد.
🔺اینکه فردی شخصیت علمی داشته و در هر موضوعی اظهارنظر کند، «فقر تفکر» و حتی فقدان آن را نمایان میسازد. متفکر فردی است که نمیدانمهای بسیار بر زبان جاری میسازد. متفکران و افراد صاحبنظر باید درباره موضوعات اظهارنظر کنند، اما متفکر کسی است که هیچگاه خود و دیگران را مطلق در نظر نمیگیرد، شخصیتزده، مرعوب دیگری و حتی مرعوب متفکران گذشته یا معاصر نمیشود و دارای استقلال فکری است.
🔺در عالم تفکر، نه مرگ اندیشه داریم و نه پایان یک دستگاه معرفتی. سخن هایدگر در باب پایان متافیزیک نیز صحیح نیست. متافیزیک با همان مبنایی که هایدگر از آن سخن میگوید، هنوز در عالم تفکر رواج دارد.
🔺متفکر باید در ارائه نظر خود احساس امنیت کند و نباید از احساسات و اعتقادات علیه اندیشمندان بهرهبرداری کرد.
«متفکران فقیر» شامل افرادی است که به عنوان متفکر در جامعه مطرح شدهاند، اما فقر تفکر دارند و بیهوده آنها را متفکر میدانیم. ما در جامعه درگیر این امر هستیم. حال این پرسش مطرح میشود که نقش کسانی که خود را صاحب تفکر میدانند، یا جامعه آنها را متفکر تلقی میکند، در پیدایش وضع موجود چیست؟
🔺چشمانداز اندیشه امروزه با بیتوجهی به اصول تفکر، در معرض مخاطره است. یکی از معضلات امروز جامعه ما این است که برخی نهادها به دنبال تفکر و متفکر پاستوریزه هستند.
▫️عبدالله نصری، مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صص ۴۴-۴۲
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh