Telegram Web Link
من به شیوایی چشمان تو
در شعر تَرم
و به زیبایی لحن بغلت در بغلم
نسراییده دلم شعر پُری🔵

از همان قافیه هایی که اگر
پیش چشمان تو میشد دو ردیف
حسرت لحظه ی تکرار غمش را
نخوری🔵
یا از آن مثنوی تُرد و طراوت زده ای
که به اندازه ی موهای بلندت
شده است
و نتوانی ز جنون اثرش
دل بِبری🔵

#میم_منتظر
#زیب_آ_ی_لعنتی
چشم هاي تو
اين جزيره ها كه در تصرف من اند
اين جزيره ها كه از همه جهت در تصرف تیر نگاه من اند
در هواي دلتنگی من ابری شده اند
و چشم های من به راه گم کرده ای می مانند
که در به در به دنبال دزدیدن نگاه تو اند
و من فکر میکنم
عاقبت هجوم ناگهان عشق
بلاخره این جزیره ی ناشناخته را
فتح کند
#میم_منتظر
#جزیره
می‌نویسم دوستت دارم غزل بانو ، نگار
دوستت دارم ، هزاران بار بالاتر هزار

گرمی دستان تو اعجاز درگاه خداست
مثل برفی روسپیدی غرق آغوش بهار

وصلتم با چشم هایت شعر نابی می شود
بر سرم قند عروسی های بعدی را ببار

عادتم دادی به مستی در جوار بوسه هات
میکُنی من را به بودن های لبریزت دچار

شاه بیت شعرهایم می شود یک تار موت
یک غزل مثل خودت در دفتر شعرم بیار


می شوم خوشبخت عالم تا تو باشی در برم
گر گذارد با تو باشم قدر عمری روزگار

#زیب_آ_ی_لعنتی
#بانوی_غزل
روی لبای ماه لبخندت رو می شونی
موهاتو توی صورتت می ریزی و بارون
انگار موهای توعه رو شونه ی مهتاب
نت های موسیقی همه تارای موت افیون
#ماه_پیشونی
#تار_موت
تو چی می دونی از دردای قلبم
تو روزایی که تو دوری عزیزم
من هر جایی برم تو قلبم هستی
ازت پیدا نشد راه گریزم
تو چه می دونی از حالی که دارم
که میخوام از نگام دریا بریزم
هنوزم زل زدم چش تو چش تو
فقط چشمای عکست روی میزم
#زیب_آ_ی_لعنتی
#چه_میدونی
با صدای گرفته 😢
مرا بگذار کنجِ
خلوتِ آغوش خوش رنگت
که گه گاهی اگر
دیوانه بودم
باز دلتنگت
خودم را گوشه ای
پیدا کنم
در بغض آهنگت
و من را چون کبوتر
بال بوسی ، ناز داری
پس بگیری
سخت در چنگت
که باشم قدر چندین ثانیه
در صلح بین
خواهش و جنگت
#بداهه
#زیب_آ_ی_لعنتی
#کبوتر
تو فقط از دیدن اشکای من فراری ای
من دارم از حسرت دیدن تو پر می کشم
جرعه ی آخر دوست داشتنتو زمین نریز
با عطش میام تموم غصتو سر میکشم
تو حصار عاشقی سمت دلت راهی که نیست
من خودم با دستای خالی دارم در می کشم
نخ به نخ خاطرتو ، حبس دلم می کنم و
مثه سیگار با لبام ، تا نخ آخر می کشم
چشای تو رو مثه لبای سرخ بوسمون
توی نقاشی رو بوم دل شبا ، تَر می کشم
#میم_منتظر
#نخ_به_نخ
فک می کنی از من که رد میشی
با فاصله کم میشه آتیشت؟
اما یه زخمایی رو قلبت هست
از خاطرات لعنتیم پیشت
فک می کنی ساعت که برگرده
حال و هوای ما عوض میشه
اما محاله کم بشه درده
زخمی که تو جون میکنه ریشه
#میم_منتظر
#دلنوشته
#آتیش
من حسودیم میشه به تموم ادمایی

که هر روز میبیننت

آرزو دارم هر پلک زدنم

یه شات عکاسی باشه

که یه گوشه از قشنگییتو

ثبت میکنه و خیلی زورم میاد

که انقدر بد شانسم

که یه عکس دونفره هنوز بات ندارم

من همونیم که قانعم به بودنت اما

از اون طرف تصور میکنم

تو بغلم خوابیدی

و دست میکشم روی بدنت

و دستامو میبرم ‌لای موهات

همون قدر نزدیک

من همونم که گاهی ارزو میکنم

عین سایه باشم ، دورم حتی اگه شده

اما کنارت ولی یه موقعایی

انقدر دوست دارم

بهت نزدیک باشم

که عین رژ لبت

رو لبات بشینم

یا عین سرمه

دور‌چشات بگردم

یا عین لاک دستاتو نوازش کنم

یه روز میخوام فقط داشته باشمت

و روز بعدی انقدری حریصم

که به بغل کردنت بدون لباس

مماس با تنم فکر میکنم

و گاهی انقدر لطیفم

که سلول به سلول بدنتو

یه مصرع میبینم

که باید قشنگ ادا کنم حق مطلبو

و گاهی انقدر خشن و خودخواهم

که دوست دارم

توی چنگال کلمات لعنتیم

با غیرت تموم حبست کنم

که کسی اندازه ی یه لبخند

ازت سهم نداشته باشه
#پاردوکسم
#میم_منتظر
من که لبم تکان نخورد
چشم تو هم سکوت کرد
از تو شکست خوردم و
قصر دلم سقوط کرد
آدم اهلی دلم
میوه ی سرخ بوسه ات
در هوس هوای تو
از بغلت هبوط کرد
#میم_منتظر
#چشم_تو_سکوت_کرد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم

اکنون که پیدا کرده ام بنشین تماشایت کنم

بنشین که من با هر نظر با چشم دل با چشم سر

هر لحظه خود را مست تر از روی زیبایت کنم
کشیده ماه به چهره
حریر ابر و گویی
کنار می کشد از شب
که ماه من تو بتابی
اگر قرار بر این است
بهم رسیدنمان را
به خواب رفته نبینی
خدا کند که نخوابی
#میم_منتظر
#ماه_من
#شبت_بخیر_غمت_نیز
مرهم بذار رو حسرت کمبودنت با من
زخمی که رو قلبت بمونه درد میشه
سمت تو انگاری بهاره سمت من اما
داره هوا کم کم تو قلبم سرد میشه
احساسمو نادید میگیری و رد میشی
مرد از نبود عاشقی نامرد میشه
دوری نکن جوری که گم شی توی دلتنگی
وقتی هنوز جات خالیه برگرد ؛ میشه؟!
#میم_منتظر
#دلنویس
باش که حرف میزنم به خیالش انگاری
دارم دل دل میکنم که بهم دلداری بده
نمیدونه اینا همه بهونس دوس دارم
چهار کلام بیشتر بام حرف بزنه
برام بنویسه برام بخنده
نمیدونه نوازش دستاشو
از اون ور خط حس میکنم
نمیدونه چطوری با عطش
دارم رد انگشتاشو روی کلمات
دنبال میکنم تا به قلبش برسم
#میم_منتظر
#ساده_میگیره
2024/05/16 13:46:19
Back to Top
HTML Embed Code: