🎧 من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
(شعر حافظ با صدای عالی)
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
(شعر حافظ با صدای عالی)
📺 مقابلۀ حافظ و خیام با اسلام
📺 حافظ و یزید؛ مسلم یا منتقد دین؟
📕حافظ و یزید؛ امامِ روشنفکری دینی
📕حافظ و تمسخر شخصیتهای قرآنی
📕یا جام باده یا قصه کوتاه!
📕حافظ و رندی
📕انسانی فراسوی قرآن و مکتب - صمد و صنم نزد حافظ-
📺 تمسخر نمادهای شریعت -مضمونپردازی بیباکانۀ حافظ-
📺 حافظ از غیب خبری نمیدهد
📺 آیا حافظ زرتشتی شدهبود؟
📺 آن شبِ قدری که گویند اهل خلوت امشب است
📻 گلچینی اشعار مولانا
🍷موسیقیِ دلربا و آرام با خیام
📻 رباعیات خیام
📻 ۲۹ غزل از تأثیرگذارترین اشعار مولانا از دیوان شمس
📺 من بیخود و تو بیخود، ما را کی بَرَد خانه؟
.
#شعرانه #حافظ
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Telegram
نقدآگین
📺 آخوندها چه میگویند؟ از رد مهدویت تا رد تحدی قرآن (+)
🔻ویدیو به بررسی عقاید جنجالی سید ابوالفضل برقعی قمی و طرح ادعاهایی مبنی بر تحریف قرآن از دیدگاه برخی علمای شیعه میپردازد.
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
🔻ویدیو به بررسی عقاید جنجالی سید ابوالفضل برقعی قمی و طرح ادعاهایی مبنی بر تحریف قرآن از دیدگاه برخی علمای شیعه میپردازد.
۱. زندگی فکری و عقاید ابوالفضل برقعی 💡
🔻سید ابوالفضل برقعی، از علمای شیعه متأخر، پس از تحصیلات عالیه در قم و نجف، دچار تحولات فکری شد و به طرح عقاید رادیکال پرداخت:
* رد مهدویت و ولایت تکوینی: برقعی معتقد بود که امام حسن عسکری فرزندی به نام مهدی نداشته و ایده مهدویت و "ولایت تکوینی" را انحرافی در اسلام میدانست.
* قرآنبسندگی (Qur'an-Sufficiency): او بر این باور بود که قرآن برای هدایت کامل انسانها کفایت میکند و نیازی به احادیث پیامبر یا امامان نیست. او همچنین مخالف نیاز به تفاسیر قرآن بود، زیرا آن را نظر انسانی میدانست.
* نقد تشیع و خرافهزدایی: وی تلاش کرد تا با "خرافات" مذهبی مبارزه کند. این شامل مخالفت با توسل به امامان، محدود کردن خمس تنها به غنائم جنگی، و رد اعتقاد به کرامات و معجزات قبور ائمه میشد که آنها را مخالف اصل توحید میدانست.
* تغییر مذهب و نقد تصوف: برقعی بهتدریج به اهل سنت نزدیک شد و حتی کتابهای ابن تیمیه را ترجمه کرد. او همچنین با نگارش آثاری، بهشدت از فلسفه، تصوف و عرفان انتقاد میکرد.
* عواقب: به دلیل این افکار، او با مخالفت شدید مراجع تقلید مواجه شد، از امامت مسجد کنار گذاشته شد و در دهه ۶۰ شمسی، زندانی و تبعید گردید.
۲. ادعاهای جنجالی درباره تحریف قرآن 📜
بخش دوم ویدیو به جمعآوری اسنادی میپردازد که ادعا میشود از سوی برخی علمای شیعه بر تحریف یا کاسته شدن از قرآن دلالت دارد. این اسناد برای زیر سؤال بردن "آسمانی بودن قرآن" ارائه میشوند:
* قرآن صنعا: به کشف یک نسخه بسیار قدیمی و نادر از قرآن در یمن (۱۹۷۲) اشاره میشود که تفاوتهای فاحشی با نسخه فعلی دارد (مانند وجود فقط سورههای مکی یا بازنویسی آیات).
* اعترافات از نهجالبلاغه: به نامهای از نهجالبلاغه استناد میشود که در آن علی بن ابیطالب توصیه میکند با خوارج بر اساس سنت (نه قرآن) جدل شود، زیرا قرآن "دیدگاه کلی بوده و تفسیرهای گوناگونی دارد".
* نظرات علمای شیعه: گوینده با استناد به منابعی ادعا میکند که علمای بزرگی چون علامه مجلسی (گفته شده که قرآن ۱۷۰۰۰ آیه داشته و ۱۱۰۰۰ آیه حذف شده است)، علامه محدث نوری (صاحب کتاب *فصل الخطاب* که روایات زیادی برای کاسته شدن آیات جمعآوری کرده)، علامه حبیبالله هاشمی خویی (ذکر سوره "نورین" حذف شده) و همچنین علامه بحرانی، شیخ حر عاملی و شیخ نعمتالله جزائری، تحریف قرآن را تأیید یا از "مسلمات" دانستهاند.
* نکته پایانی ویدیو این است که اگر ادعاهای این علما مبنی بر تحریف صحت داشته باشد، ادعای تحدی قرآن (مبنی بر اینکه کسی نمیتواند مانند آن بیاورد) باطل میشود.
.
#نقد_شیعه #نقد_اسلام #بازنگری #نقد_قرآن #آخوندیسم
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Telegram
نقدآگین
📺 پنهانکاری بزرگ کتاب مقدس: چگونه تاریخ به نام خدا بازنویسی شد
🔸ویدیو به بررسی انتقادی و تاریخی متون عهد عتیق میپردازد، استدلال میکند که بسیاری از داستانهای مربوط به دورههای طلایی اسرائیل، بهویژه اصلاحات یوشیا، نه گزارشهای تاریخی، بلکه روایتهای الهیاتی هستند که قرنها بعد توسط کاتبان نوشته شدهاند تا برنامه الهیاتی و سیاسی خاصی را به گذشته مشروعیت ببخشند.
📝 برای مطالعۀ گزارشِ جامعتر در تلگراف، اینجا را لمس کنید.
📻 برای شنیدنِ پادکست خلاصه، همراه با تحقیقات جامعتر، اینجا را لمس کنید.
۱. روایت کتاب مقدس: اصلاحات یوشیا
🔻ویدیو با بازگویی داستان یوشیا، پادشاه یهودا، آغاز میشود:
* کشف کتاب شریعت: پس از ۳۰۰ سال غیبت تابوت عهد و بیش از ۶۰۰ سال عدم برگزاری عید فصح، یوشیا در جریان تعمیر معبد، بهطور تصادفی "کتاب شریعت" (احتمالاً سفر تثنیه) را کشف میکند.
* تجدید عهد و پاکسازی: یوشیا با خواندن این کتاب، لباس خود را میدرد، عهد را تجدید میکند، تمام بتها، محرابها و کاهنان بتپرست را در یهودا و حتی در قلمرو شمالی (سامره) نابود میکند و بزرگترین عید فصح را از زمان یوشع برگزار میکند.
* ایدهآلسازی: نویسندگان کتاب دوم پادشاهان، یوشیا را بهعنوان پادشاهی معرفی میکنند که "نه پیش از او و نه پس از او پادشاهی مانند او نبود" که با تمام قلب و جان و قوت خود به شریعت موسی روی آورد.
۲. نقد تاریخی و ادبی: افسانه "عصر طلایی"
محققان منتقد، این روایت را بهشدت مورد تردید قرار میدهند و آن را "یک خطابه در قالب روایت" میدانند:
* سکوت مشکوک: یکی از بزرگترین پرچمهای قرمز، سکوت ناگهانی و طولانی صدها ساله درباره نهادهای بسیار مهم دین اسرائیل (تابوت عهد، شریعت، فصح) است که ناگهان در زمان یوشیا دوباره ظاهر میشوند.
* تبلیغات سیاسی و الهیاتی: بسیاری از محققان (لیمکی، دیویس، تامپسون) معتقدند که اصلاحات یوشیا با واقعیتهای سیاسی زمان او مطابقت ندارد و شبیه تبلیغاتی است که توسط کاتبان دورههای بعدی (عمدتاً پس از تبعید و دوره هلنیستی) نوشته شده است تا ایدهآلهای خود برای یک دین یگانه و متمرکز بر اورشلیم را به گذشته نسبت دهند.
* الگوی تکراری: داستانهای موسی، یوشع، داوود و یوشیا همگی از یک الگوی ادبی یکسان پیروی میکنند: اعلانی باشکوه از یک عصر طلایی، که بهنظر میرسد چهار تغییر بر روی یک مضمون الهیاتی باشند، نه چهار دوره مجزا از عظمت تاریخی.
* عدم تطابق با باستانشناسی: باستانشناسی شواهد قانعکنندهای برای تخریب گسترده معابد محلی توسط یوشیا یا وجود یک امپراتوری عظیم در زمان داوود/سلیمان که در متون ذکر شده، پیدا نکرده است.
۳. نتیجهگیری رادیکال: تاریخ ساختگی
دیدگاه مینیمالیست مطرح شده در ویدیو این است که شریعت موسی بسیار دیرتر از آنچه کتاب مقدس ادعا میکند، به قانون ملی تبدیل شد:
* اجرای واقعی شریعت در قرن دوم ق.م.: شواهد باستانشناسی (مانند ناپدید شدن گوشت خوک از سفره یهودیان، ساخت میکوهها) نشان میدهد که عموم مردم یهودا تا قرن دوم قبل از میلاد و در دوره حکمرانی حشمونیان (مکابیان) بر اساس تورات زندگی نمیکردند.
* سندسازی دروغین: کاتبان دوره هلنیستی (تحت نفوذ یونان)، برای وادار کردن مردم به اطاعت از قوانین جدید، این قوانین را به شخصیتی بسیار باستانی و مقدس مانند موسی نسبت دادند (یک "دروغ شریف" یا Noble Lie الهیاتی).
* سرگذشت الهیاتی، نه تاریخ نگاری: در نهایت، نویسندگان کتاب مقدس، تاریخ را به شکل یک خطبه اخلاقی بازنویسی کردند که در آن، هر موفقیت پاداش اطاعت و هر فاجعه مجازات گناه تلقی میشود. این نوع روایت، با وقایعنگاریهای معاصر پادشاهان واقعی (که فقط درباره غنایم و پیروزیها فخر میفروختند) کاملاً متفاوت است.
* تاریخ اختراعشده: عصر طلایی یوشیا، داوود و موسی، "تاریخ به یاد آورده شده" نیستند، بلکه تاریخ اختراع شدهای هستند که توسط کاتبان برای اهداف الهیاتی و سیاسی خاص (مانندونیزاسیون و مشروعیت بخشیدن به مرکزیت اورشلیم در برابر سامریان) ساخته شدند.
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
🔸ویدیو به بررسی انتقادی و تاریخی متون عهد عتیق میپردازد، استدلال میکند که بسیاری از داستانهای مربوط به دورههای طلایی اسرائیل، بهویژه اصلاحات یوشیا، نه گزارشهای تاریخی، بلکه روایتهای الهیاتی هستند که قرنها بعد توسط کاتبان نوشته شدهاند تا برنامه الهیاتی و سیاسی خاصی را به گذشته مشروعیت ببخشند.
📝 برای مطالعۀ گزارشِ جامعتر در تلگراف، اینجا را لمس کنید.
📻 برای شنیدنِ پادکست خلاصه، همراه با تحقیقات جامعتر، اینجا را لمس کنید.
۱. روایت کتاب مقدس: اصلاحات یوشیا
🔻ویدیو با بازگویی داستان یوشیا، پادشاه یهودا، آغاز میشود:
* کشف کتاب شریعت: پس از ۳۰۰ سال غیبت تابوت عهد و بیش از ۶۰۰ سال عدم برگزاری عید فصح، یوشیا در جریان تعمیر معبد، بهطور تصادفی "کتاب شریعت" (احتمالاً سفر تثنیه) را کشف میکند.
* تجدید عهد و پاکسازی: یوشیا با خواندن این کتاب، لباس خود را میدرد، عهد را تجدید میکند، تمام بتها، محرابها و کاهنان بتپرست را در یهودا و حتی در قلمرو شمالی (سامره) نابود میکند و بزرگترین عید فصح را از زمان یوشع برگزار میکند.
* ایدهآلسازی: نویسندگان کتاب دوم پادشاهان، یوشیا را بهعنوان پادشاهی معرفی میکنند که "نه پیش از او و نه پس از او پادشاهی مانند او نبود" که با تمام قلب و جان و قوت خود به شریعت موسی روی آورد.
۲. نقد تاریخی و ادبی: افسانه "عصر طلایی"
محققان منتقد، این روایت را بهشدت مورد تردید قرار میدهند و آن را "یک خطابه در قالب روایت" میدانند:
* سکوت مشکوک: یکی از بزرگترین پرچمهای قرمز، سکوت ناگهانی و طولانی صدها ساله درباره نهادهای بسیار مهم دین اسرائیل (تابوت عهد، شریعت، فصح) است که ناگهان در زمان یوشیا دوباره ظاهر میشوند.
* تبلیغات سیاسی و الهیاتی: بسیاری از محققان (لیمکی، دیویس، تامپسون) معتقدند که اصلاحات یوشیا با واقعیتهای سیاسی زمان او مطابقت ندارد و شبیه تبلیغاتی است که توسط کاتبان دورههای بعدی (عمدتاً پس از تبعید و دوره هلنیستی) نوشته شده است تا ایدهآلهای خود برای یک دین یگانه و متمرکز بر اورشلیم را به گذشته نسبت دهند.
* الگوی تکراری: داستانهای موسی، یوشع، داوود و یوشیا همگی از یک الگوی ادبی یکسان پیروی میکنند: اعلانی باشکوه از یک عصر طلایی، که بهنظر میرسد چهار تغییر بر روی یک مضمون الهیاتی باشند، نه چهار دوره مجزا از عظمت تاریخی.
* عدم تطابق با باستانشناسی: باستانشناسی شواهد قانعکنندهای برای تخریب گسترده معابد محلی توسط یوشیا یا وجود یک امپراتوری عظیم در زمان داوود/سلیمان که در متون ذکر شده، پیدا نکرده است.
۳. نتیجهگیری رادیکال: تاریخ ساختگی
دیدگاه مینیمالیست مطرح شده در ویدیو این است که شریعت موسی بسیار دیرتر از آنچه کتاب مقدس ادعا میکند، به قانون ملی تبدیل شد:
* اجرای واقعی شریعت در قرن دوم ق.م.: شواهد باستانشناسی (مانند ناپدید شدن گوشت خوک از سفره یهودیان، ساخت میکوهها) نشان میدهد که عموم مردم یهودا تا قرن دوم قبل از میلاد و در دوره حکمرانی حشمونیان (مکابیان) بر اساس تورات زندگی نمیکردند.
* سندسازی دروغین: کاتبان دوره هلنیستی (تحت نفوذ یونان)، برای وادار کردن مردم به اطاعت از قوانین جدید، این قوانین را به شخصیتی بسیار باستانی و مقدس مانند موسی نسبت دادند (یک "دروغ شریف" یا Noble Lie الهیاتی).
* سرگذشت الهیاتی، نه تاریخ نگاری: در نهایت، نویسندگان کتاب مقدس، تاریخ را به شکل یک خطبه اخلاقی بازنویسی کردند که در آن، هر موفقیت پاداش اطاعت و هر فاجعه مجازات گناه تلقی میشود. این نوع روایت، با وقایعنگاریهای معاصر پادشاهان واقعی (که فقط درباره غنایم و پیروزیها فخر میفروختند) کاملاً متفاوت است.
* تاریخ اختراعشده: عصر طلایی یوشیا، داوود و موسی، "تاریخ به یاد آورده شده" نیستند، بلکه تاریخ اختراع شدهای هستند که توسط کاتبان برای اهداف الهیاتی و سیاسی خاص (مانندونیزاسیون و مشروعیت بخشیدن به مرکزیت اورشلیم در برابر سامریان) ساخته شدند.
🔻افسانهها در محک تاریخ/منابع
📕«اسرائیل فینکلشتاین» و آراء او
📺 آیا طبق تاریخ پیامبری بوده؟
📻 ریشههای قصص قرآن و سنجش نظریات دربارۀ منشاء قرآن
📻 مواجهۀ تاریخی-انتقادی، علم و شبهعلم
🔻ابراهیم
📻 چکش تاریخ بر افسانۀ ابراهیم
🔻ابراهیم، اسحاق و یعقوب
📻 چکش تاریخ بر افسانۀ ابراهیم
📻 تیغ باستانشناسی بر رگ افسانهپردازی
🔻آدم و حوا و هابیل و شیث
📻 قصۀ آفرینش: از سومر تا بایبل
🔻موسی
📻 معجزۀ غرق شدن پرمعجزهترین نبی
📻 پادشاهان کاغذی؟ موسی، داوود، سلیمان
📻 افسانۀ موسی و فرعون ستمگر
🔻یوسف
🎧 یوسف: نیاز جمعی، دروغ تاریخی
🔻سلیمان
📻 قصۀ تخیلیِ هدهد و ملکۀ سباء
📻 تحلیلِ سلیمان و اجنه! و منابعش
📻 پاسخ مورچۀ سخنور(!) به تحدی مولفان قرآن!
.
#بازنگری #نقد_ادیان #نقد_یهودیت
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
🎧پادشاهان و انبیای تورات: تاریخ یا افسانه و ایدئولوژی؟
🔶بازخوانی تاریخ باستان اسرائیل: مینیمالیسم کتاب مقدس و چالشهای سندی
🔸در اپیزود شصت و هشتم از پادکستِ #نقدآگینگپ، به بهانۀ ارائۀ خلاصهای از ویدیوی «پنهانکاری بزرگ کتاب مقدس: چگونه تاریخ به نام خدا بازنویسی شد» به تحقیقی جامعتر دربارۀ بایبل عبری پرداختیم.
🔻در ادامه به مهمترین مناقشات تاریخی و الهیاتی میپردازیم:
۱. تاریخی بودن پنتاچ و داستان خروج
🔸بر اساس دیدگاههای مینیمالیستی و دیدگاههای انتقادی رایج، روایتهایی چون داستان پاتریارکها (ابراهیم، اسحاق و یعقوب)، خروج از مصر و فتح کنعان، فاقد پشتوانه تاریخی قابل توجه هستند. پژوهشگران بر این باورند که پنتاچ (تورات) عمدتاً اثری است که در دوره تبعید و دوره پارسی شکل گرفته است. این متون، بیش از آنکه گزارش دقیق تاریخ باشند، بازتاب واقعیتهای اجتماعی و سیاسی متأخر هستند.
۲. اصلاحات یوشیا و پیدایش سفر تثنیه
🔸داستان بازکشف کتاب شریعت در زمان پادشاه یوشیا (Josiah) احتمالاً یک خط تبلیغاتی بوده است. بسیاری از پژوهشگران معتقدند که سفر تثنیه (Deuteronomy) و نوشتههای مرتبط با آن، سنتهایی را منعکس میکنند که توسط یک ویراستار احتمالاً در قرن ششم پیش از میلاد گردآوری شده و سپس به عنوان کتاب شریعت استفاده شدند. هدف اصلی این اصلاحات، بهویژه در فرمانهای جدید مربوط به عید فصح و محدود کردن قربانیها به تنها معبد اورشلیم، تمرکز سیاسی و مذهبی بود.
۳. شواهد تاریخی پادشاهی متحد
🔸در حالی که مینیمالیستهای اصلی مانند نیلس پیتر لمکه (Niels Peter Lemche) و توماس تامپسون (Thomas L. Thompson) بهطور کلی اعتبار تاریخی کتاب مقدس را رد میکنند، بحث بر سر تاریخی بودن داوود و سلیمان همچنان ادامه دارد. کتیبه تل دان (Tel Dan Stele) که مربوط به قرن نهم پیش از میلاد است، به عنوان اولین سند باستانشناسی خارج از کتاب مقدس شناخته میشود که به «خانه داوود» اشاره میکند. اگرچه برخی مینیمالیستها مانند لمکه این کتیبه را زیر سؤال بردند، اما این سند عموماً توسط اکثر محققان پذیرفته شده است که به دودمان داوودی اشاره دارد.
🌾 @Naqdagin
🔶بازخوانی تاریخ باستان اسرائیل: مینیمالیسم کتاب مقدس و چالشهای سندی
🔸در اپیزود شصت و هشتم از پادکستِ #نقدآگینگپ، به بهانۀ ارائۀ خلاصهای از ویدیوی «پنهانکاری بزرگ کتاب مقدس: چگونه تاریخ به نام خدا بازنویسی شد» به تحقیقی جامعتر دربارۀ بایبل عبری پرداختیم.
🔻کپشن ویدیو:🔸در این پادکست، جنبش مینیمالیسم کتاب مقدس، که با نام مکتب کپنهاگ نیز شناخته میشود، مورد بررسی قرار میگیرد. این مکتب که در دهه ۱۹۹۰ ظهور کرد، دو ادعای اصلی را مطرح میکند: ۱. کتاب مقدس سند قابل اعتمادی برای وقایع اسرائیل باستان نیست. ۲. اسرائیل به خودی خود موضوعی مسئلهساز برای مطالعات تاریخی است.
بیش از سیصد سال، صندوق عهد، قانون موسی و حتی عید پسح از داستان اسرائیل ناپدید شدند—تا اینکه پادشاه یوشیا آنها را «دوباره کشف» کرد. اما آیا واقعاً این اتفاق افتاد؟ این ویدیو به یکی از دراماتیکترین لحظات کتاب مقدس عمیقاً میپردازد و آنچه را که محققان انتقادی مدتهاست حدس زدهاند، فاش میکند: اینکه یوشیا، موسی، داوود و حتی عزرا ممکن است شخصیتهای تاریخی نباشند، بلکه ساختارهای الهیاتی باشند که قرنها بعد برای مشروعیت بخشیدن به نوع جدیدی از ملت و ایمان خلق شدهاند.
🔻در ادامه به مهمترین مناقشات تاریخی و الهیاتی میپردازیم:
۱. تاریخی بودن پنتاچ و داستان خروج
🔸بر اساس دیدگاههای مینیمالیستی و دیدگاههای انتقادی رایج، روایتهایی چون داستان پاتریارکها (ابراهیم، اسحاق و یعقوب)، خروج از مصر و فتح کنعان، فاقد پشتوانه تاریخی قابل توجه هستند. پژوهشگران بر این باورند که پنتاچ (تورات) عمدتاً اثری است که در دوره تبعید و دوره پارسی شکل گرفته است. این متون، بیش از آنکه گزارش دقیق تاریخ باشند، بازتاب واقعیتهای اجتماعی و سیاسی متأخر هستند.
۲. اصلاحات یوشیا و پیدایش سفر تثنیه
🔸داستان بازکشف کتاب شریعت در زمان پادشاه یوشیا (Josiah) احتمالاً یک خط تبلیغاتی بوده است. بسیاری از پژوهشگران معتقدند که سفر تثنیه (Deuteronomy) و نوشتههای مرتبط با آن، سنتهایی را منعکس میکنند که توسط یک ویراستار احتمالاً در قرن ششم پیش از میلاد گردآوری شده و سپس به عنوان کتاب شریعت استفاده شدند. هدف اصلی این اصلاحات، بهویژه در فرمانهای جدید مربوط به عید فصح و محدود کردن قربانیها به تنها معبد اورشلیم، تمرکز سیاسی و مذهبی بود.
۳. شواهد تاریخی پادشاهی متحد
🔸در حالی که مینیمالیستهای اصلی مانند نیلس پیتر لمکه (Niels Peter Lemche) و توماس تامپسون (Thomas L. Thompson) بهطور کلی اعتبار تاریخی کتاب مقدس را رد میکنند، بحث بر سر تاریخی بودن داوود و سلیمان همچنان ادامه دارد. کتیبه تل دان (Tel Dan Stele) که مربوط به قرن نهم پیش از میلاد است، به عنوان اولین سند باستانشناسی خارج از کتاب مقدس شناخته میشود که به «خانه داوود» اشاره میکند. اگرچه برخی مینیمالیستها مانند لمکه این کتیبه را زیر سؤال بردند، اما این سند عموماً توسط اکثر محققان پذیرفته شده است که به دودمان داوودی اشاره دارد.
🔻افسانهها در محک تاریخ/منابع
📕«اسرائیل فینکلشتاین» و آراء او
📺 آیا طبق تاریخ پیامبری بوده؟
📻 ریشههای قصص قرآن و سنجش نظریات دربارۀ منشاء قرآن
📻 مواجهۀ تاریخی-انتقادی، علم و شبهعلم
🔻ابراهیم
📻 چکشِ تاریخ بر افسانۀ ابراهیم
🔻ابراهیم، اسحاق و یعقوب [و موسی و داوود و سلیمان]
📻 چکشِ تاریخ بر افسانۀ ابراهیم
📻 تیغِ باستانشناسی بر رگِ افسانهپردازی
🔻آدم و حوا و هابیل و شیث
📻 قصۀ آفرینش: از سومر تا بایبل
🔻نوح
📕افسانهٔ عمر نوح؛ بدعاقبتی کپیکاران!
🔻موسی
📻 معجزۀ غرق شدن پرمعجزهترین یهودی در تاریخ!
📻 اثری از موسی و انبیا هست؟
📻 پادشاهانِ کاغذی؟ موسی، داوود، سلیمان
📻 افسانۀ موسی و فرعونِ ستمگر
🔻یوسف
🎧 یوسف: نیاز جمعی، دروغِ تاریخی
📺 حقیقت پشت داستان یوسف و زلیخا
🔻یونس
📺 افسانۀ «یونس در شکم ماهی»
🔻ایوب و یعقوب
📺 پشتپردۀ قصۀ ایوب و یعقوب
🔻سلیمان
📻 قصۀ تخیلیِ هدهد و ملکۀ سباء
📻 تحلیلِ سلیمان و اجنه! و منابعش
📻 پاسخ مورچۀ سخنور(!) به تحدی مولفان قرآن!
🔻عیسی
📺 عیسی: اسطوره یا واقعیت؟
📻 «اختراع خدا» اثر توماس رومر
📻 معامله با خدایان
— اگر قربانی نکنیم، جهان متوقف میشود!
🔻خاستگاه یکتاپرستی
📻 ۱. خدایان انسانوار و هیولاهای الهی
📻 ۲. شورای الهی
📻 ۳. خانوادهٔ الهی
📻 ۴. خدایان متعدد، جفتها، و دیگر روابط الهی
📻 ۵. ویژگیهای خدایان
📻 ۶. زندگی و مرگ بعل
📻 ۷. اِل، یَهْوِه، و خدای آغازینِ اسرائیل و خروج
📻 ۸. ظهور بلاغت یکتاپرستانه در یهودای باستان
📻 ۹. شکلگیری الهیات یکتاپرستانه در ادبیاتِ بایبلِ عبری
📻 ۱۰. یکتاپرستی در فصلهای ۴۰ تا ۵۵ کتاب اشعیا
📕اوگاریت: شهر گمشدهٔ عصر برنز، الفبای باستانی و پانتئون خدایان کنعانی
.➖➖➖
#بازنگری #نقد_ادیان #نقد_یهودیت
🌾 @Naqdagin
Telegram
نقدآگین
📺 شیطان و فرشتۀ وحی (+)
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
😇 فرشته وحی (جبرئیل)
* معنا و نقش: واژهٔ «جبرئیل» ریشهای عبری دارد و به معنای «مرد خدا» یا «قهرمان خدا» است.
* وظایف ادیانی: جبرئیل شخصیتی محوری در ادیان ابراهیمی است.
* اسلام: فرستاده وحی و نازلکنندهٔ قرآن بر پیامبر اسلام، یاریدهندهٔ پیامبران (مانند نجات ابراهیم و حمایت از موسی)، و آرامشبخش مؤمنان است. روایاتی از شکافتن سینهٔ محمد و تطهیر آن توسط جبرئیل نیز ذکر شده است.
* مسیحیت: بشارتدهندهٔ تولد یحیی و عیسی مسیح بوده است.
* ابهام و نقد: ویدیو با اشاره به روایت ۶۰۰ بال برای جبرئیل، این ابهام را مطرح میکند که چگونه او با چنین خصوصیاتی در فضاهای محدود (مانند غار) فرود میآمده است.
😈 شیطان (ابلیس)
* ریشههای اسطورهای: ریشههای موجودات بدخواه به اساطیر پیش از ابراهیمی (مانند تیامات در میانرودان) بازمیگردد.
* تأثیر زرتشت: شکلگیری مفهوم شیطان به عنوان یک نیروی متخاصم و رقیب خدا، بهشدت تحت تأثیر اهریمن در آیین زرتشتی و در دوران اسارت یهودیان در بابل رخ داده است.
* تکامل در متون یهودی: در متون اولیه (سفر پیدایش)، صرفاً به «مار سخنگو» اشاره شده است. اما در متون متأخر (مانند کتاب زکریا و ایوب)، شیطان به عنوان یک شخصیت فرامادی ظاهر میشود که وظیفهاش آزمایش وفاداری انسانها به خداست و همچنان تابع اوست.
* شیطان در اسلام (ابلیس): ابلیس یک جن بود که از آتش بدون دود خلق شد. او به دلیل تکبر و غرور از سجده بر آدم سر باز زد و از بهشت رانده شد. سپس از خدا مهلت خواست تا نسل آدم را فریب دهد. در برخی رویکردهای عرفانی، نافرمانی ابلیس ناشی از عشق مطلق به خدا و عدم شایستگی آدم برای سجده بوده است.
🤔 نقد روش وحی
* نقد کارآمدی: ویدیو سیستم ارسال وحی به صورت فردی (تنها به ۱۲۴ هزار پیامبر در طول تاریخ) را به چالش میکشد و آن را ناکارآمد میداند.
* پیشنهاد جایگزین: پیشنهاد میشود که اگر خداوند به جای این روش، از جبرئیل میخواست که سالی یک بار خود را به صورت عمومی و همگانی به مردم در مناطق زمانی مختلف نشان دهد و آنها را به مبارزه بطلبد تا ایمان بیاورند، جهان دچار کفر و آشفتگی نمیشد و سعادت بشر تضمین میگردید.
* نتیجهگیری: ویدیو سؤال میکند که چرا خدای دانا و توانا به جای روشی عقلانی و مؤثر، این روش ناکارآمد را برای هدایت مردم انتخاب کرده است و در پایان به این نکته اشاره میکند که منشور حقوق بشر کورش بزرگ، پیش از نزول قرآن نوشته شده بود.
📺 چرا شیطان را ساختیم؟
📺 فرشتگان، اجنه و شیاطین
📺 «بهشت گمشده»: کتاب مقدسِ جوامع مخفی
📺 شیطان در ادیان سامی
📺 «باور» چیست؟
📺 چرا «دیوها/خدایان/اجنه» را ساختیم؟
📕و تو چه میدانی جن چیست؟
| بخش یک | بخش دو
📺 شیطان رجیم ١
📺 لیلیت؛ از الهه تا شیطان
📻 خداناباوران شیطانپرستند؟
.
#نقد_ادیان #نقد_اسلام #شیطان
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
#اشکان
در واقع این جمله، معیار اخلاقی را از انسانها سلب میکند.
زیرا مفاهیمی مانند خیر، شر، عدالت و رحمت
در تجربه و عقلِ انسانی معنا دارند، نه از بیرون تجربه و عقل آدمی. اگر بگوییم «ادراک انسان از خیر و شر با ادراک خدا دارای تفاوت است»، در واقع پذیرفتهایم که انسان هیچ راهی برای فهمِ معنای اخلاق نمیتواند، داشته باشد.
دیگر گزارهی «خدا خیر است» هم از معنا تهی میشود،
چون واژهای را به کار گرفتند که خودشان آن را از معنا تهی کردهاند.
در واقع فقط میگویند «ما نمیدانیم».
این موضع از نظر فلسفی دفاع نیست، بلکه توقف در نادانی است.
در منطق، استدلالی که به نادانی تکیه کند، ابطالناپذیر است و ارزش معرفتی ندارد.
در جواب هم میتوان گفت: شما نمیتوانید وجود شر را با جملهای که هیچ معیار آزمونی ندارد توجیه کنید.
پس دیگر مفاهیم اخلاقی جهانِ انسانی هیچ معنایی ندارند.
در آن صورت، دیگر نه ظلم معنا دارد، نه عدالت، نه رحمت.
و اگر این مفاهیم برای انسان بیمعنا شوند،
صفات اخلاقی خدا هم از بین میروند.
ما هیچ مبنایی برای گفتنِ «خدا خیر است» یا «خدا عادل است» نداریم.
و اگر مبنا نداریم،
تمام زبانِ دینی از معنا تهی میشود.
.➖➖➖
#فلسفیدن #نقد_ادیان
🌾 @Naqdagin | @fargasht22
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
نقدآگین
📺 فلسفۀ جادوگری (۱/۲)
⬛️ دیدگاه فلاسفهی مدرن اولیه در باب جادوگری و محاکمات ساحرهها
🔸قرن هفدهم میلادی شاهد یک پارادوکس فکری-تاریخی حیرتانگیز بود. از یک سو، محاکمات ساحرهها در اوج وحشتناک خود قرار داشت و بوی تند بدنهای سوزانده شده یا تاب خوردن اجساد به دار آویختهی محکومین به جادوگری، فضاهای عمومی را پر کرده بود. از سوی دیگر، مدرنیتهی فلسفی با عقلگرایی دکارتی (مانند جملهی معروف «میاندیشم، پس هستم») و تجربهگرایی بیکن در حال ظهور بود. به عبارت دیگر، در آن دوران کوتاه، هم ساحرهی تحت تعقیب و هم عقلگرای نوظهور، هر دو گونههایی در معرض خطر بودند.
❓سؤال اینجاست: فلاسفهای که بانیان مدرنیتهی فکری و علمی شدند، چه موضعی در قبال مسئلهی جادوگری، شیطانشناسی و اعدامهای جمعی ساحرههای متهم در اطراف خود داشتند؟
۱. چارچوب شیطانشناسی: ساحرهی مورد هدف
🔻قبل از پرداختن به فلاسفه، باید تعریف «ساحره» در این دوره مشخص شود. «ساحره»ی مورد هدف محاکمات مدرن اولیه، یک نهاد حقوقی-الهیاتی بسیار مشخص بود که قرنها توسط شیطانشناسان تکامل یافته بود.
* تکامل تعریف: جادو مدتها یک «گناه» (Sin) بود، اما در قرون ۱۴ و ۱۵، توسط مفتشینی چون نیکلاس ایمریک، بهطور فزایندهای به یک «بدعت» (Heresy) تبدیل شد.
* نظریهی مشروح جادوگری: این نظریه که مشهورترین نمود آن در کتاب «چکش ساحرهها» (Malleus Maleficarum) آمده، یک تئوری توطئهی اروپایی بود که معتقد بود فرقهی جدیدی از زنان ساحره ظهور کرده است. این فرقه با پیمان بستن یا عهد با شیطان، مرتد شده و دست به اعمال زیر میزدند:
* 😅😈 رابطهی جنسی با شیطان و شیاطین
* پرواز در هوا برای شرکت در مجامعی موسوم به «سبت» (Sabbath) که توسط خود شیطان رهبری میشد.
* انجام جادوی زیانآور (Maleficium) و قربانی کردن نوزادان برای اهداف شیطانی.
🔺واقعیت قربانیان: شواهد نشان میدهد که این «ساحرهها» هرگز وجود خارجی نداشتهاند. اغلب قربانیان، زنان مسن، فقیر، مجرد و اغلب مبتلا به زوال عقل یا بیماری روانی بودند.
۲. منتقدان پیشگام از درون سنت سری
🔻برخی از اولین انتقادات جدی به محاکمات ساحرهها، بهطور شگفتانگیزی از سوی کسانی مطرح شد که با فلسفهی پنهان (Occult Philosophy) در ارتباط بودند.
* کورنلیوس آگریپا (۱۶۳۵-۱۵۱۰):
* آگریپا، نویسندهی کتاب مشهور «سه کتاب فلسفهی پنهان»، همزمان به وجود ساحرهها و شیطان معتقد بود.
* با این حال، او به دلیل دفاع شجاعانه از یک زن متهم به جادوگری در متز (۱۵۱۹)، شهرت یافت. او استدلال کرد که مفتش محلی با انگیزهی کینهی شخصی و فساد عمل میکند، از شکنجه استفاده کرده و حقوق قانونی متهم را نقض کرده است. آگریپا همچنین از نظر کلامی استدلال کرد که گناه از مادر به دختر به ارث نمیرسد.
* یان وایر (۱۶۶۸-۱۵۱۵):
* شاگرد آگریپا، در کتابش «دربارهی فریبکاری شیاطین» (De Praestigiis Daemonum - ۱۵۶۳)، شک و تردیدهای الهیاتی، فلسفی و پزشکی را نسبت به جادوگری مطرح کرد.
* او معتقد بود که شیاطین تنها قادر به ایجاد توهمات و هذیان هستند و نمیتوانند بدون دخالت خدا جهان را دستکاری کنند (برگرفته از دیدگاه سنت آگوستین).
* وایر پس از معاینهی پزشکی زنان متهم، دریافت که اکثریت آنها از بیماریای رنج میبرند که او آن را «مالیخولیا» (Melancholia) نامید، وضعیتی که احتمال هذیان، توهم و حافظهی کاذب را افزایش میدهد.
* وی نتیجه گرفت که محاکمات، با شکنجه و اعترافگیری، هیولایی را که میخواستند ریشهکن کنند، خلق کردند. از این رو، وایر به پدر روانپزشکی شهرت یافته است.
* رِجینالد اسکات:
* در پاسخ به شیطانشناس مشهور ژان بدن، کتاب «کشف جادوگری» (The Discovery of Witchcraft - ۱۵۸۴) را منتشر کرد.
🔻او چهار انتقاد اصلی را مطرح کرد:
۱. تحلیل جامعهشناختی: فقر و طردشدگی زنان حاشیهای، آنها را به هدف اصلی سرزنش برای تمام مصیبتهای جامعه تبدیل کرده است.
۲. تناقض با کتاب مقدس: ساحرههای شیطانشناسان با جادوگران توصیف شده در انجیل همخوانی ندارند.
۳. تحلیل حقوقی: تمام جرایم منتسب به ساحرهها (مانند مسموم کردن) در واقع قتل هستند و نیازی به تعریف جادوگری ندارند.
۴. تحلیل علمی/فلسفی: قدرتهای خارقالعادهی نسبت داده شده به ساحرهها غیرممکن است.
(ادامه دارد)
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
⬛️ دیدگاه فلاسفهی مدرن اولیه در باب جادوگری و محاکمات ساحرهها
🔸قرن هفدهم میلادی شاهد یک پارادوکس فکری-تاریخی حیرتانگیز بود. از یک سو، محاکمات ساحرهها در اوج وحشتناک خود قرار داشت و بوی تند بدنهای سوزانده شده یا تاب خوردن اجساد به دار آویختهی محکومین به جادوگری، فضاهای عمومی را پر کرده بود. از سوی دیگر، مدرنیتهی فلسفی با عقلگرایی دکارتی (مانند جملهی معروف «میاندیشم، پس هستم») و تجربهگرایی بیکن در حال ظهور بود. به عبارت دیگر، در آن دوران کوتاه، هم ساحرهی تحت تعقیب و هم عقلگرای نوظهور، هر دو گونههایی در معرض خطر بودند.
❓سؤال اینجاست: فلاسفهای که بانیان مدرنیتهی فکری و علمی شدند، چه موضعی در قبال مسئلهی جادوگری، شیطانشناسی و اعدامهای جمعی ساحرههای متهم در اطراف خود داشتند؟
۱. چارچوب شیطانشناسی: ساحرهی مورد هدف
🔻قبل از پرداختن به فلاسفه، باید تعریف «ساحره» در این دوره مشخص شود. «ساحره»ی مورد هدف محاکمات مدرن اولیه، یک نهاد حقوقی-الهیاتی بسیار مشخص بود که قرنها توسط شیطانشناسان تکامل یافته بود.
* تکامل تعریف: جادو مدتها یک «گناه» (Sin) بود، اما در قرون ۱۴ و ۱۵، توسط مفتشینی چون نیکلاس ایمریک، بهطور فزایندهای به یک «بدعت» (Heresy) تبدیل شد.
* نظریهی مشروح جادوگری: این نظریه که مشهورترین نمود آن در کتاب «چکش ساحرهها» (Malleus Maleficarum) آمده، یک تئوری توطئهی اروپایی بود که معتقد بود فرقهی جدیدی از زنان ساحره ظهور کرده است. این فرقه با پیمان بستن یا عهد با شیطان، مرتد شده و دست به اعمال زیر میزدند:
* 😅😈 رابطهی جنسی با شیطان و شیاطین
* پرواز در هوا برای شرکت در مجامعی موسوم به «سبت» (Sabbath) که توسط خود شیطان رهبری میشد.
* انجام جادوی زیانآور (Maleficium) و قربانی کردن نوزادان برای اهداف شیطانی.
🔺واقعیت قربانیان: شواهد نشان میدهد که این «ساحرهها» هرگز وجود خارجی نداشتهاند. اغلب قربانیان، زنان مسن، فقیر، مجرد و اغلب مبتلا به زوال عقل یا بیماری روانی بودند.
۲. منتقدان پیشگام از درون سنت سری
🔻برخی از اولین انتقادات جدی به محاکمات ساحرهها، بهطور شگفتانگیزی از سوی کسانی مطرح شد که با فلسفهی پنهان (Occult Philosophy) در ارتباط بودند.
* کورنلیوس آگریپا (۱۶۳۵-۱۵۱۰):
* آگریپا، نویسندهی کتاب مشهور «سه کتاب فلسفهی پنهان»، همزمان به وجود ساحرهها و شیطان معتقد بود.
* با این حال، او به دلیل دفاع شجاعانه از یک زن متهم به جادوگری در متز (۱۵۱۹)، شهرت یافت. او استدلال کرد که مفتش محلی با انگیزهی کینهی شخصی و فساد عمل میکند، از شکنجه استفاده کرده و حقوق قانونی متهم را نقض کرده است. آگریپا همچنین از نظر کلامی استدلال کرد که گناه از مادر به دختر به ارث نمیرسد.
* یان وایر (۱۶۶۸-۱۵۱۵):
* شاگرد آگریپا، در کتابش «دربارهی فریبکاری شیاطین» (De Praestigiis Daemonum - ۱۵۶۳)، شک و تردیدهای الهیاتی، فلسفی و پزشکی را نسبت به جادوگری مطرح کرد.
* او معتقد بود که شیاطین تنها قادر به ایجاد توهمات و هذیان هستند و نمیتوانند بدون دخالت خدا جهان را دستکاری کنند (برگرفته از دیدگاه سنت آگوستین).
* وایر پس از معاینهی پزشکی زنان متهم، دریافت که اکثریت آنها از بیماریای رنج میبرند که او آن را «مالیخولیا» (Melancholia) نامید، وضعیتی که احتمال هذیان، توهم و حافظهی کاذب را افزایش میدهد.
* وی نتیجه گرفت که محاکمات، با شکنجه و اعترافگیری، هیولایی را که میخواستند ریشهکن کنند، خلق کردند. از این رو، وایر به پدر روانپزشکی شهرت یافته است.
* رِجینالد اسکات:
* در پاسخ به شیطانشناس مشهور ژان بدن، کتاب «کشف جادوگری» (The Discovery of Witchcraft - ۱۵۸۴) را منتشر کرد.
🔻او چهار انتقاد اصلی را مطرح کرد:
۱. تحلیل جامعهشناختی: فقر و طردشدگی زنان حاشیهای، آنها را به هدف اصلی سرزنش برای تمام مصیبتهای جامعه تبدیل کرده است.
۲. تناقض با کتاب مقدس: ساحرههای شیطانشناسان با جادوگران توصیف شده در انجیل همخوانی ندارند.
۳. تحلیل حقوقی: تمام جرایم منتسب به ساحرهها (مانند مسموم کردن) در واقع قتل هستند و نیازی به تعریف جادوگری ندارند.
۴. تحلیل علمی/فلسفی: قدرتهای خارقالعادهی نسبت داده شده به ساحرهها غیرممکن است.
(ادامه دارد)
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Telegram
نقدآگین
📺 فلسفۀ جادوگری (۲/۲)
⬛️ دیدگاه فلاسفهی مدرن اولیه در باب جادوگری و محاکمات ساحرهها
۳. فلاسفهی مدرنیته و موضعگیری در برابر جادوگری
آ. فرانسیس بیکن
* بنیانگذار روش علمی، دیدگاهی دقیق داشت. او میگفت ادعاهای ساحرهها باید تحت شواهد محکم بررسی شوند. (ادعاهای بزرگتر، نیازمند شواهد بزرگتر هستند).
* او پرواز ساحرهها را نپذیرفت، اما پذیرفت که پمادهای پرواز (Flying Ointments) میتوانند توهم پرواز و هذیان ایجاد کنند و حتی یک دستور پخت بهتر برای آن ارائه داد.
* بیکن جادوگری را یک گناه معرفتی (Epistemological) و نوعی پرستش خدایان دروغین میدانست و مجازات قانونی (زندان و شلاق)، اما نه لزوماً اعدام، را تأیید میکرد.
ب. رنه دکارت
* دکارت که با انقلاب عقلگرایی آمد، بهطور علنی در مورد جادوگری و ساحرهها اظهار نظر نکرد. او پس از محاکمهی گالیله، در مورد انتشار افکارش بسیار محتاط بود.
* اما نظام فلسفی دکارت بهطور ضمنی جایی برای جادوگری و تسخیر شیطانی باقی نمیگذاشت. با تقسیم جهان به دو جوهر (مادهی گسترده و ذهن ناگسترده)، او جادو، فرشتگان و شیاطین را به قلمروی تخیل تنزل داد. برای فلسفهی نوین، تعقیب ساحرهها صرفاً قتل روی هم انباشته شده بر خرافات بود.
ج. توماس هابز
* هابز یک مادیگرای مکانیکی بود و شیاطین، فرشتگان و ارواح را صرفاً توهمات ذهنی یا خواب میدانست.
* او وجود شیاطین را رد کرد و کلیسای کاتولیک را به دلیل ترویج این خرافات برای بهبردگی کشیدن مردم در «قلمروی تاریکی» (Kingdom of Darkness) سرزنش میکرد.
* موضع شوکهکننده: با وجود عدم اعتقاد به جادوگری، هابز میگوید:
به عبارت دیگر، هابز معتقد بود مجازات آنها به دلیل اخلال در نظم اجتماعی توسط ادعاهایشان ضروری است، نه به دلیل واقعیت جادوگری.
د. باروخ اسپینوزا
* اسپینوزا که به خداباوری واحد (Pantheism) اعتقاد داشت، تنها یک جوهر (Substance)، یعنی خدا، را میپذیرفت.
* او به دلایل منطقی، وجود شیاطین، فرشتگان، ارواح و جادوگری را رد کرد، زیرا این موجودات جایی در نظام الهی کامل او ندارند. اسپینوزا حتی استدلال کرد که شیطان نمیتواند وجود داشته باشد، چرا که موجودات تنها در صورتی باقی میمانند که بخشی از کمال الهی باشند و شیطان فعالانه این کمال را رد میکند.
ه. نیکولا مالبرانش
* این عقلگرای کاتولیک (از پیروان دکارت)، به «موقعیّتگرایی» (Occasionalism) معتقد بود؛ یعنی تنها خدا مسئول تمام علیتها است و تعامل بین اجسام صرفاً ظاهری است.
* مالبرانش معتقد بود جادوی واقعی و پیمانهای شیطانی حقیقی، بسیار نادر هستند، اما وجود آنها را رد نکرد.
* اما او تأکید کرد که بیشتر آنچه جادوگری نامیده میشود، در واقع یک توهم جمعی ناشی از آمادگی روانی (Psychological Priming) است. اگر به مردم آموزش داده شود که جادوگری فعال است، فعالیت آن را در هر بدشانسی (مرگ گاو، بیماری کودک) خواهند دید و همین باعث میشود برخی افراد به دنبال قدرتهای شیطانی بگردند. او معتقد بود ساحرههای واقعی (آنهایی که قصد شر دارند) باید اعدام شوند.
🔺نتیجهگیری
با اوج گرفتن مدرنیته، در حالی که برخی فلاسفه (مانند بیکن و مالبرانش) دیدگاهی توأم با شک و پذیرش محدود داشتند، هستهی اصلی عقلگرایی و تجربهگرایی مدرن (دکارت، هابز، اسپینوزا) پایههای هستیشناختی و منطقی را برای ساحرهها، شیاطین و جادوگری بهطور کامل حذف کردند. این تقابل فکری در نهایت، محاکمات ساحرهها را به پدیدهای مبتنی بر توهم و خرافات تقلیل داد و راه را برای پایان یافتن این کشتارها در اروپا هموار کرد.
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
⬛️ دیدگاه فلاسفهی مدرن اولیه در باب جادوگری و محاکمات ساحرهها
۳. فلاسفهی مدرنیته و موضعگیری در برابر جادوگری
آ. فرانسیس بیکن
* بنیانگذار روش علمی، دیدگاهی دقیق داشت. او میگفت ادعاهای ساحرهها باید تحت شواهد محکم بررسی شوند. (ادعاهای بزرگتر، نیازمند شواهد بزرگتر هستند).
* او پرواز ساحرهها را نپذیرفت، اما پذیرفت که پمادهای پرواز (Flying Ointments) میتوانند توهم پرواز و هذیان ایجاد کنند و حتی یک دستور پخت بهتر برای آن ارائه داد.
* بیکن جادوگری را یک گناه معرفتی (Epistemological) و نوعی پرستش خدایان دروغین میدانست و مجازات قانونی (زندان و شلاق)، اما نه لزوماً اعدام، را تأیید میکرد.
ب. رنه دکارت
* دکارت که با انقلاب عقلگرایی آمد، بهطور علنی در مورد جادوگری و ساحرهها اظهار نظر نکرد. او پس از محاکمهی گالیله، در مورد انتشار افکارش بسیار محتاط بود.
* اما نظام فلسفی دکارت بهطور ضمنی جایی برای جادوگری و تسخیر شیطانی باقی نمیگذاشت. با تقسیم جهان به دو جوهر (مادهی گسترده و ذهن ناگسترده)، او جادو، فرشتگان و شیاطین را به قلمروی تخیل تنزل داد. برای فلسفهی نوین، تعقیب ساحرهها صرفاً قتل روی هم انباشته شده بر خرافات بود.
ج. توماس هابز
* هابز یک مادیگرای مکانیکی بود و شیاطین، فرشتگان و ارواح را صرفاً توهمات ذهنی یا خواب میدانست.
* او وجود شیاطین را رد کرد و کلیسای کاتولیک را به دلیل ترویج این خرافات برای بهبردگی کشیدن مردم در «قلمروی تاریکی» (Kingdom of Darkness) سرزنش میکرد.
* موضع شوکهکننده: با وجود عدم اعتقاد به جادوگری، هابز میگوید:
«در مورد ساحرهها، من فکر نمیکنم که جادوگری آنها هیچ قدرت واقعی باشد، اما با این حال، به دلیل باور غلطی که دارند که میتوانند شر زیادی انجام دهند، همراه با قصد آنها برای انجام این کار (اگر بتوانند)، بهدرستی مجازات میشوند».
به عبارت دیگر، هابز معتقد بود مجازات آنها به دلیل اخلال در نظم اجتماعی توسط ادعاهایشان ضروری است، نه به دلیل واقعیت جادوگری.
د. باروخ اسپینوزا
* اسپینوزا که به خداباوری واحد (Pantheism) اعتقاد داشت، تنها یک جوهر (Substance)، یعنی خدا، را میپذیرفت.
* او به دلایل منطقی، وجود شیاطین، فرشتگان، ارواح و جادوگری را رد کرد، زیرا این موجودات جایی در نظام الهی کامل او ندارند. اسپینوزا حتی استدلال کرد که شیطان نمیتواند وجود داشته باشد، چرا که موجودات تنها در صورتی باقی میمانند که بخشی از کمال الهی باشند و شیطان فعالانه این کمال را رد میکند.
ه. نیکولا مالبرانش
* این عقلگرای کاتولیک (از پیروان دکارت)، به «موقعیّتگرایی» (Occasionalism) معتقد بود؛ یعنی تنها خدا مسئول تمام علیتها است و تعامل بین اجسام صرفاً ظاهری است.
* مالبرانش معتقد بود جادوی واقعی و پیمانهای شیطانی حقیقی، بسیار نادر هستند، اما وجود آنها را رد نکرد.
* اما او تأکید کرد که بیشتر آنچه جادوگری نامیده میشود، در واقع یک توهم جمعی ناشی از آمادگی روانی (Psychological Priming) است. اگر به مردم آموزش داده شود که جادوگری فعال است، فعالیت آن را در هر بدشانسی (مرگ گاو، بیماری کودک) خواهند دید و همین باعث میشود برخی افراد به دنبال قدرتهای شیطانی بگردند. او معتقد بود ساحرههای واقعی (آنهایی که قصد شر دارند) باید اعدام شوند.
🔺نتیجهگیری
با اوج گرفتن مدرنیته، در حالی که برخی فلاسفه (مانند بیکن و مالبرانش) دیدگاهی توأم با شک و پذیرش محدود داشتند، هستهی اصلی عقلگرایی و تجربهگرایی مدرن (دکارت، هابز، اسپینوزا) پایههای هستیشناختی و منطقی را برای ساحرهها، شیاطین و جادوگری بهطور کامل حذف کردند. این تقابل فکری در نهایت، محاکمات ساحرهها را به پدیدهای مبتنی بر توهم و خرافات تقلیل داد و راه را برای پایان یافتن این کشتارها در اروپا هموار کرد.
📺 شیطان و فرشتۀ وحی
📺 چرا شیطان را ساختیم؟
📺 فرشتگان، اجنه و شیاطین
📺 «بهشت گمشده»: کتاب مقدسِ جوامع مخفی
📺 شیطان در ادیان سامی
📺 «باور» چیست؟
📺 چرا «دیوها/خدایان/اجنه» را ساختیم؟
📕و تو چه میدانی جن چیست؟
| بخش یک | بخش دو
📺 شیطان رجیم ١
📺 لیلیت؛ از الهه تا شیطان
📻 خداناباوران شیطانپرستند؟
.
#نقد_ادیان #آینه_تاریخ #فلسفیدن #تاریخ_فلسفه #قرون_وسطا #خرافات
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 روانکاوی و آسیبشناسیِ شبکههای اجتماعی
🎙دکتر #محمدرضا_ابراهیمی
@DrEbrahime
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
🎙دکتر #محمدرضا_ابراهیمی
@DrEbrahime
📺 روانکاویِ آخرالزمانیها
📺 روانکاویِ «مازوخیسم ایدئولوژیک»
📺 روانکاوی و خدای دروغین
📺 روانکاویِ «خشونت مقدس»
📺 روانکاویِ «خود-خداپنداری»
📺 روانکاویِ «روحانیت شیعه»
📺 روانکاویِ آخرالزمانیها
📺 روانکاویِ «مازوخیسم ایدئولوژیک»
.
#زیستروان#روانکاوی
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
🎧 تاریخ مستند علیه قرآن
— قصصی که هرگز اتفاق نیفتادند: از اصحاب فیل تا "درهم" در زمان یوسف!
🔸در اپیزود شصتونهم از پادکستِ #نقدآگینگپ به طرح خلاصهای از مباحث مطروحه در ویدیوی «خطاهای فاحش قرآن» میپردازیم.
🔻بررسی خواهیم کرد:
1️⃣ اختلاط زمانها و شخصیتها: چرا «هامان» که در زمان استر یک شخصیت پارسی بود، در یک قصهی کاملاً نامرتبط، وزیر فرعونِ عصر موسی میشود؟
2️⃣ جهل به جغرافیای اقتصادی: چگونه قرآن ادعا میکند در زمان یوسف (قرن ۱۸ ق.م) از «دراهم» (سکه نقرهای فارسی که قرنها بعد ابداع شد) استفاده میشده است، درحالیکه سیستم "مقایضه" رایج بود؟
3️⃣ قصههای بدون سند: آیا واقعاً سپاه ابرهه با فیلهایش توانستند صحرای قاحل عربستان را طی کنند، درحالیکه هیچ سندی (بیزانسی، حبشی یا یمنی) این واقعه را ثبت نکرده است؟ یا تمدنهای «عاد و ثمود» که در هیچ نقش یا اثر باستانی وجود خارجی ندارند؟
4️⃣ اسناد ناتمام: چرا نصّ قرآنی، آنگونه که عمید ادبیات عرب، طه حسین، تأکید کرد، متنی مفکک، مجتزأ و پر از سادهلوحیهای منقطع النظیر است؟
🔺این تناقضات، از اشتباه در نسبت دادن اختراع دروع جنگی (لبوس) به داوود تا استفاده از مجازات "صلیب" (که توسط رومیان و آشوریان ابداع شد) توسط فرعون، جملگی دلیلی قاطع هستند بر بشری بودن نویسندهای که اساطیر الاولین و خرافات تجار و راهبان را با جهل نقل کرده است.
❓آیا آمادهاید که قرآن را بهعنوان یک "سندِ تاریخی بشری" زیر ذرهبین عقل قرار دهید تا به حقیقت دست یابید؟
🌾 @Naqdagin
— قصصی که هرگز اتفاق نیفتادند: از اصحاب فیل تا "درهم" در زمان یوسف!
🔸در اپیزود شصتونهم از پادکستِ #نقدآگینگپ به طرح خلاصهای از مباحث مطروحه در ویدیوی «خطاهای فاحش قرآن» میپردازیم.
🔻بررسی خواهیم کرد:
1️⃣ اختلاط زمانها و شخصیتها: چرا «هامان» که در زمان استر یک شخصیت پارسی بود، در یک قصهی کاملاً نامرتبط، وزیر فرعونِ عصر موسی میشود؟
2️⃣ جهل به جغرافیای اقتصادی: چگونه قرآن ادعا میکند در زمان یوسف (قرن ۱۸ ق.م) از «دراهم» (سکه نقرهای فارسی که قرنها بعد ابداع شد) استفاده میشده است، درحالیکه سیستم "مقایضه" رایج بود؟
3️⃣ قصههای بدون سند: آیا واقعاً سپاه ابرهه با فیلهایش توانستند صحرای قاحل عربستان را طی کنند، درحالیکه هیچ سندی (بیزانسی، حبشی یا یمنی) این واقعه را ثبت نکرده است؟ یا تمدنهای «عاد و ثمود» که در هیچ نقش یا اثر باستانی وجود خارجی ندارند؟
4️⃣ اسناد ناتمام: چرا نصّ قرآنی، آنگونه که عمید ادبیات عرب، طه حسین، تأکید کرد، متنی مفکک، مجتزأ و پر از سادهلوحیهای منقطع النظیر است؟
🔺این تناقضات، از اشتباه در نسبت دادن اختراع دروع جنگی (لبوس) به داوود تا استفاده از مجازات "صلیب" (که توسط رومیان و آشوریان ابداع شد) توسط فرعون، جملگی دلیلی قاطع هستند بر بشری بودن نویسندهای که اساطیر الاولین و خرافات تجار و راهبان را با جهل نقل کرده است.
❓آیا آمادهاید که قرآن را بهعنوان یک "سندِ تاریخی بشری" زیر ذرهبین عقل قرار دهید تا به حقیقت دست یابید؟
📺 «آفرینشِ قرآن»
📻 گافها بمثابه امضا
📕افشای تالیفِ جمعی قرآن با ریاضی
📺 چرا اسراء و معراج خرافه؟
📺 چه کسی قرآن را تالیف کرد؟
📺 افسانهٔ ایرانستیز قرآن (اصحاب فیل)
📺 عیسی و انجیل شهادتی بر عدم وحی
📺 ابراهیم در آتش: اشتباهات الله در کُپزدن!
📺 ذوالقرنین قرآن کپی «رمانس اسکندر»
🔻لوکزنبرگ|تالیف قرآن
📻 تصحیحِ سورۀ «قریش» (لوکزنبرگ)
📺 خوانشِ سریانی-آرامی قرآن
📻 انفصال عباسیان از مسیحیت اموی (شرقی/توحیدی)
📺 تصدیقِ صلیبکشیدهشدن و رستاخیزِ عیسا در قرآن
📓خوانش سریانی-آرامی قرآن
📺 معجزهٔ قرآن؟! آرای لوکزنبرگ بهزبان ساده
📺 خوانش سریانی-آرامی قرآن (محو لاسوگاس)
🔻کانال دانش تاریخی
📺 طه حسین، خودکار قرمز و تصحیح قرآن
📺 انتقادات فارابی به قرآن و محمد
📺 ابن راوندی، بزرگترین ملحد تاریخ
📺 مسیلمه کذاب کذاب بود؟
📺 نسبت محمد با «ده فرمان» موسی
📺 رد محمد: توماس آکویناس
📺 ناسزای ناموسی مقابلِ چالش منطقی
🔻لیلی العاصیة
📺 آیا قرآن حاصل کار جمعی بوده؟
📺چرا محمد پیامبر نبود؟
📺 قرآنیون: دوستانِ الله یا مرتد؟
📺 آیاتِ سادهلوحانه و خندهدار که بشری بودن قرآن را ثابت میکنند
📺 مسلمانان الله را میپرستند یا محمد را؟
.➖➖➖
#نقد_قرآن #بازنگری
🌾 @Naqdagin
Telegram
نقدآگین
📺 انجیل مریم و آغاز گنوسیسم (+)
— فلسفهی آزادی روح در برابر قانون و داوری
🔸در قرنهای نخست مسیحیت پیش از آنکه کلیسا ساختار رسمی و دکترینهای قطعی خود را بنا کند، جریانهای فکری گوناگونی دربارهی معنای رستگاری، روح و آگاهی در میان پیروان مسیح وجود داشت. در دل همین دوران پرابهام متنی پدید آمد که قرنها از چشم تاریخ پنهان ماند: انجیل مریم تنها انجیلی که به نام یک زن نوشته شده است.
🔸این ویدیو به بررسی یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین متون گنوسی میپردازد؛ متنی که در آن مریم مجدلیه نه یک گناهکار توبهکار، بلکه شاگردی آگاه و وارث حقیقی تعالیم باطنی مسیح معرفی میشود. در این روایت، نجات نه از طریق قربانی [عیسی بهمثابه فرزند خدا] و [ایمان به] رستاخیز بیرونی (مسیح)، بلکه از راه شناخت درونی و بازگشت روح به سرچشمهی خویش حاصل میگردد.
🔸ما در این ویدیو مسیر تاریخی کشف متن، محتوای فلسفی و نمادین آن و جایگاه ویژهی مریم مجدلیه در میان شاگردان را بررسی میکنیم. همچنین خواهیم دید چگونه در طول قرون، این تصویر از او به تدریج تغییر کرد و جای خود را به روایت رسمی و پدرسالارانهی کلیسا داد.
🔸انجیل مریم نه فقط سندی تاریخی بلکه دعوتیست برای بازاندیشی در معنای ایمان، رستگاری و جایگاه زن در ساحت روحانی بشر.
⌚️فهرست زمانی - اهم مطالب:
00:00 مقدمه
03:34 انجیل مریم
06:00 مریم مجدلیه
08:44 سرنوشت تمام موجودات
09:46 گناه چیست
11:00 کلید رستگاری
13:22 ارتباط مسیح و مریم مجدلیه
16:19 نگاه متفاوت انجیل مریم
16:50 فرایند رهایی روح
18:41 نگاه انتقادی انجیل مریم به شهادت
20:47 اختلاف میان شاگردان عیسی
26:35 تاثیر هرمتیسم و دیدگاه افلاطون بر انجیل مریم
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
— فلسفهی آزادی روح در برابر قانون و داوری
🔸در قرنهای نخست مسیحیت پیش از آنکه کلیسا ساختار رسمی و دکترینهای قطعی خود را بنا کند، جریانهای فکری گوناگونی دربارهی معنای رستگاری، روح و آگاهی در میان پیروان مسیح وجود داشت. در دل همین دوران پرابهام متنی پدید آمد که قرنها از چشم تاریخ پنهان ماند: انجیل مریم تنها انجیلی که به نام یک زن نوشته شده است.
🔸این ویدیو به بررسی یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین متون گنوسی میپردازد؛ متنی که در آن مریم مجدلیه نه یک گناهکار توبهکار، بلکه شاگردی آگاه و وارث حقیقی تعالیم باطنی مسیح معرفی میشود. در این روایت، نجات نه از طریق قربانی [عیسی بهمثابه فرزند خدا] و [ایمان به] رستاخیز بیرونی (مسیح)، بلکه از راه شناخت درونی و بازگشت روح به سرچشمهی خویش حاصل میگردد.
🔸ما در این ویدیو مسیر تاریخی کشف متن، محتوای فلسفی و نمادین آن و جایگاه ویژهی مریم مجدلیه در میان شاگردان را بررسی میکنیم. همچنین خواهیم دید چگونه در طول قرون، این تصویر از او به تدریج تغییر کرد و جای خود را به روایت رسمی و پدرسالارانهی کلیسا داد.
🔸انجیل مریم نه فقط سندی تاریخی بلکه دعوتیست برای بازاندیشی در معنای ایمان، رستگاری و جایگاه زن در ساحت روحانی بشر.
⌚️فهرست زمانی - اهم مطالب:
00:00 مقدمه
03:34 انجیل مریم
06:00 مریم مجدلیه
08:44 سرنوشت تمام موجودات
09:46 گناه چیست
11:00 کلید رستگاری
13:22 ارتباط مسیح و مریم مجدلیه
16:19 نگاه متفاوت انجیل مریم
16:50 فرایند رهایی روح
18:41 نگاه انتقادی انجیل مریم به شهادت
20:47 اختلاف میان شاگردان عیسی
26:35 تاثیر هرمتیسم و دیدگاه افلاطون بر انجیل مریم
📺 گنوسیسم چیست؟
📺 شیطان، قهرمان گنوسی و راهنمای روح
📺 ابراکساس و گنوسیسم
📓ام الکتاب
📓آیا علی یک شخصیت واقعی در تاریخ بود؟
📻 بازشناسی دروزیان معاصر
📕سلمان و قرآن و مغالطه در کلام نبوی
📕تناضات مسیح بهروایت قرآن
📕از ولایت تشیع و عرفان (گنوزیس) تا خداگونگی و سرنگونی در مغاک ضداخلاق
📺 دَروزیه: مذهبی با اعتقاداتِ عجیب
📺 معنای تاریخ رستگاری، مصاحبۀ نقدآگین
📕و تو چه میدانی جن چیست؟
.
#نقد_ادیان #نقد_مسیحیت #عرفان#مسیح
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
