Telegram Web Link
گروهی گفته بودند از کجا معلوم مصدق درباره پیشه‌وری حرف زده؟
سند دیگری از حمایت مصدق از فرقه دموکرات آذربایجان

@NaqdeMosaddeq
🗯 دو بزرگمردِ تاریخ معاصر ایران و ترکیه.
هر دو پبش از رسیدن به راس قدرت در مقام یک ژنرال زحمات زیادی برای یکپارچگی سرزمینی کشور کشیدند و سپس به عنوان قهرمانان ملی بر جایگاه ریاست کشور و دولت نشستند.

مورخان عادت‌کرده‌اند آتاترک را موفق‌تر از رضاشاه بدانند. نخست به این دلیل که آتاترک در خاک کشورش درگذشت و آرامگاهش تا امروز مورد احترام است، ولی رضاشاه در تبعید درگذشت و اکنون نیز آرامگاهی ندارد. دوم اینکه در ترکیه هنوز جمهوری که آتاترک تاسیس کرد برپاست و در ایران پادشاهی از میان رفت. اما این مقایسه‌ها غلط و بی‌انصافی است. چه این دو کشور چندان شباهت تاریخی و فرهنگی و اجتماعی نداشتند. آتاترک ملت ساخت درحالیکه دولتِ (نسبت به جهانِ اسلام) مدرنِ عثمانی را ارث برد. رضاشاه برعکس دولت مدرن ساخت و ایران ملت داشت.
ایران در جنگ جهانی اشغال شد و دلیل آن موقعیت ژیوپلتیکِ این کشور بود و ترکیه از جنگ خانمان‌سوز معاف شد. نهایتا ایران اسیر انقلابی مذهبی با رهبری کاریزماتیک مرجع تقلید شیعه شد. پدیده‌ای اجتماعی فرهنگی که در ترکیه وجود ندارد.
با اینحال اکنون ترکیه نیز مشکلات فراوان دارد.

به امید بازگشت آرمانهای این دو بزرگمرد.
عواقب هولناک و شوم قرارداد قوام نخست‌وزیر با پیشه‌وری رئیس دولت خودخواندۀ شورشی در تبریز به قلم داریوش بایندر.

اگر این قرارداد امضا می‌شد، در سراسر ایران دولت‌های خودخواندۀ شورشی سر بر آورده و از دولت مرکزی حق‌خواهی می‌کردند. مصدق کبیر، پیشوای ملی ایران هم آنزمان در مجلس فرمود که فدرالیسم را بد نمی‌داند مثل سوییس و اتازونی(آمریکا). ولی اگر بنا بر فدرالیسم باشد باید برای همه ایران باشد، نه فقط برای آذربایجان!
ایشان راهکار طلایی خویش را هم برای نابودی کشور همان زمان ارائه داد که چیزی نبود جز رفراندوم!

او 8 سال بعد با همین رفراندوم مملکت را به آن روز انداخت که می‌دانیم.
رفراندوم برای نابودی کشور!
رای‌گیری برای اعدام سقراط در آتن!

عجیب آن‌که امروز برخی ما را مجبور به انتخاب بین قوام و مصدق می‌کنند! دو سیاست‌بازِ کانفورمیست که یکی مافیایی بود و دیگری عوام‌فریب و پوپولیست.
@NaqdeMosaddeq
اختلاف ما با آخوندها صرفا در کمی سهل‌گیری در امر حجاب و پوشش زنان و کمی شل‌کردن فضا برای تحرک اجتماعی است. ما که "شاه" نیستیم وابسته باشیم. ما روی پای خودمون ایستادیم و همچنان به آرمانهای پیشوای ناسیونال سوسیالیست خود محمد مصدق وفاداریم. به‌خصوص که الان ۴۴ سال است تحت تربیت و مغزشویی حکومت ملی-مذهبی و اپوزیسیون ملی-چپی‌اش هم هستیم.

ملتِ (امت) ایران همچنان پای آرمان فلسطین ایستاده است و تا آخرین قطره خون خود و آخرین قطره آب کشور را فدای گردنِ تبرپروفِ حسن نصرالله و هنیه و ... می‌کند.
ما ایستاده‌ایم و ایستاده می‌میریم و دفن می‌شویم!
تمام.
شبانه؟؟ مگر قرار نبود که فرامین حتما در ساعات اداری امضا و ابلاغ بشوند؟ مگر ۷۰ سال نیست که در روضه ۲۸ مرداد می‌خوانیم و بر سر و سینه می‌زنیم که نامه برکناری مصدق ساعت ۱ بامداد ابلاغ شده، نتیجه اینکه کودتا بوده؟ ما فکر می‌کردیم در فرانسه که پادشاهی هم نیست و درست یا غلط قبله‌گاه مخالفان سلطنت است و کشور قانون است، رییس‌جمهورش در مساله‌ای مناقشه‌برانگیز که در ماههای اخیر میلیونها معترض را به اعتراض و اعتصاب واداشته، بدون تصویب مجلس حکم را نصف شب که همه خوابند ابلاغ نمی‌کند!!‌

پس آن همه اشکی که بر روضه مصدق ریختیم چی؟
شما دلسوزِ ۱ میلیارد دلار ایران نیستی، که حتی در تبعید برای حکومتی که ۱۵۰۰ میلیارد پول نفت ایران را بر باد داد می‌مالی.

اما گاگول! پروژه محرمانه ایران و اسراییل اگر قرار بود کلاهبرداری امپریالیسم و صهیونیسم باشد از جیب ملت ایران (طبق قصه‌های شما) از آمریکا مخفی نمی‌شد! پروژه فروش کلاهک هسته‌ای نبود، خط تولید ساخت و مونتاژ مشترک موشک دوربرد بود که امکان اضافه‌شدن کلاهک هم البته داشت. کارخانه خط تولید را هم در سبرجان زده بودند!

گاگول! تو و رفقای الدنگت انقلاب کردید و نه فقط اسراییل بلکه تمام کشورهایی که با ایران قرارداد داشتند به نحوی، کم و زیاد منتفع شدند. این گاگولیِ انقلابیون و امامشونه، نه گاگولی حکومت قبلی و شاه!
گاگول! به گفته احمدی‌نژاد ایران تا الان ۳۰ میلیارد دلار بابت ماجراجویی هسته‌ای خرج مستقیم کرده و ۲۰۰۰ میلیارد دلار هزینه غیر مستقیم بر کشور و ملت تحمیل شده.

به قول امامت: خیلی خری!
باز هم پهلوی سپر بلای ایران شده! وزیر اطلاعات اسراییل دوستِ شاهزاده پهلوی که اخیرا او را دعوت کرده بود، بعد از نامه او در اعتراض به حرکت احمقانه تعدادی از نمایندگان مجلس این کشور، رفته و با آنها صحبت کرده تا امضایشان را پس بگیرند. هواداران آرمان فلسطین (آخ ببخشید عنتلکتوئل‌های مخالف ظلم و تبعیض🤢) از مصدقی‌ها تا اصلاح‌طلبگان که به ظاهر عصبانی ولی در واقع خوشحال بودند که پهلوی را مثل خودشان یعنی قواجر و جواعش، ایرانفروش خطاب کنند، دوباره به سوراخ‌های خود خزیدند تا فرصتی دگر.

پرسش اصلی اما برای ملت ایران این است که دقیقا کی ایران می‌خواهد روی پای خود بایستد؟ آیا تا ابد پهلوی وجود خواهد داشت؟ آیا وقت آن نیست که پهلویسم بر پا کنیم؟
برای عده‌ای که گمان می‌کنند شاه بریتانیا ابدا فعال سیاسی نیست، همان‌طور که در عکس نشان داده شده، ملکه الیزابت دو نخست‌وزیر خود هارولد مک میلان را در سال ۱۹۵۷ و الکساندر داگلاس هوم را در سال ۱۹۶۳، خود شخصا برمی‌گزیند!

مصدق نگاهش به بریتانیا بود و جمله شاه باید سلطنت‌ کند نه حکومت را از فرهنگ سیاسی انگلیس برداشت کرده بود.

‐-----------------------------
البته در این تردیدی نیست که پادشاه در بریتانیا و دیگر کشورهایی که مدل کاملا پارلمانی دارند صرفا head of state است و نه head of government و در نتیجه پادشاه ۱- به ندرت ۲- در صورت ضرورت ۳- اگر جامعه از اون بخواهد ۴- برای رفع بحران و نه افزایشِ آن ۵- با تصمیمی که مورد اجماع اهالی سیاسی باشد ۶- تصمیماتی موقتی و نه دائمی می‌گیرد. از همین روست که دموکراسی‌ واقعی را در مدلهای پارلمانی و نه جمهوری ریاستی یا نیمه‌ریاستی می‌دانند و همه پادشاهی‌های موفق امروز پارلمانی‌اند. اشتباه مصدق که صرفا ۳ سال در اروپا بود، این بود که هرگز متوجه نشد که پادشاهی مشروطه، پادشاهی پارلمانی نیست و ایران از مدل بریتانیا پیروی نکرده است.

عکس: «سلطنت و قانون اساسی» نوشته‌ سر ورنون باگدنور
▫️قرارداد ترکمانچای، از داستان‌سرایی تا واقعيت!

🔸چند هفته قبل شخصيتی معروف  درباره قرارداد تركمانچای اظهار نظری كرده بود و به نوعی از آن قرارداد دفاع كرده بدين مضمون كه "قرارداد مزبور يک دستاورد بوده و نه یک قرارداد ننگين، چرا كه نتيجه اين قرارداد حفظ ايران بود و نه نابودی ایران!.." اين كه هدف از به ميان كشيدن اين حرف چه بوده، خارج از موضوع اين نوشتار است؛ اما  صحت اين ادعا از لحاظ تاريخی صحیح نيست. دولت روس هیچ نیازی به تصرف کل ایران نداشته چرا که اولا هم در جبهه دیگری با عثمانی درگیر شده بود و ثانیا مساله مهمی که از آن غفلت می‌شود بند هفتم قرارداد است! بندی که به اصرار عباس‌میرزا در قرارداد گنجانده شد و روسها نیز استقبال کردند. یعنی علاوه بر پول هنگفتی که بابت شروع جنگ دوم از دربار قاجار طلب کرده و شیره وجودی اقتصاد ایران را کشیده بود، با بند هفتم قرارداد پایش در مسائل داخلی ایران نیز باز شد، بنابراین نیازی به صرف هزینه و قشون کشی به مرکز ایران نبود. بند هفتم چه بود؟ : 

« چون پادشاه ایران، عباس میرزا را ولیعهد دولت قرار داده، پادشاه روسیه نیز برای آن که به روابط دوستانه خود آشکارا گواهی بدهد مایل به شرکت در استحکام این سلسله از جانشینان است، تعهد کرد که از امروز عباس میرزا را جانشین ایران بشناسد و از تاریخ جلوس، او را فرمانروای مشروع کشور شاهی بداند »

عباس میرزا می‌دانست که احتمال دارد بابت شکست در این جنگ او را از ولیعهدی خلع و فرزند دیگری را معرفی کنند، چرا که بحثش نیز پیش آمد و زمزمه جانشینی حسنعلی میرزا بیشتر به گوش می‌رسید. پس تلاش کرد تا از این طریق حمایت خارجی ولیعهدی خودش را محکم کند! با این بند عملا دولت روس حامی شاخه عباس میرزا علیه دیگر فرزندان یا مقاماتی می‌شد که خواستار کوتاه کردن دست آنها می‌شدند و از طرف دیگر، تضمین تاج و تخت این شاخه در ازای سرسپردگی به سیاست های کلان روس بود. استاد سعید نفیسی در کتاب تاریخ معاصر ایران به مخالفت پاسکویچ نسبت به اصرار عباس میرزا اشاره کرده: 

«..پاسکویچ در پاسخ به عباس‌میرزا که اصرار داشت ماده‌ای را در قرارداد ترکمانچای بگنجانند که وی را به ولیعهدی شناخته باشند گفت: "..دخالت در کارهای داخلی ایران را نمی توان در یک عهدنامه بین الملل وارد کرد.." اما وی دوباره تقاضای خود را تجدید کرد..»

احتمالا در همان ایام پاسکویچ با مقامات بالادست خود مشورت کرده و تایید آن‌ها را گرفته بود. موضوع دیگری که به آن اشاره نمی شود نقش انگلستان در جنگ های اول و دوم ایران و روس است. این که انگلستان یک ایران ضعیف شده را برای منافع خود در هند ترجیح میداد و بنا به گفته میرزا محمدصادق منشی (هما) کاملا مشهود بود که این دو کشور بر سر سرنوشت این جنگ پشت پرده مذاکراتی داشتند، از طرفی رابطه انگلیسی‌ها با عباس میرزا و اطرافیانش حسنه بود و احتمالا این بند مورد تایید آن‌ها نیز بوده است که واسط صلح دو طرف شده بودند. نقش میرزا ابوالحسن ایلچی (خواهرزاده حاج ابراهیم کلانتر) نیز همواره مورد بحث بوده است. کسی که نفوذ بسیاری در دربار داشته و مورد حمایت کامل انگلیسی‌ها بود و میرزامحمدصادق منشی علنا او را خائن نامیده و اشاره می‌کند که به دلیل نفوذ و حمایت دستهای پشت پرده از وی، متناوبا در مقامش ابقا می‌شد.

🔹به هر روی، تطهیر قاجاریه مسیر جدیدی در پیش گرفته است. شنیده بودیم که احمد خان را پادشاهی دموکراتیک معرفی می‌کنند اما تصور نمی‌کردیم چنین قراردادی را توجیه و سفیدنمایی کنند و عده‌ای ساده‌لوح نیز این اباطیل را باور کنند.  احتمالا بارها شنیده‌اید که گماشتگان جریان تطهیر، رضاشاه را بابت مساله جنگ جهانی سرزنش کرده و می‌گویند قاجار هرچه بود سالها با روس جنگید! اما نمی‌گویند که روس تمام نیروی خود را متمرکز حمله به ایران نکرده بود و در جای دیگری درگیر بود و وضعیت آن زمان به کلی با جنگ جهانی متفاوت بود، نمی‌گویند چرا دور دوم جنگ شروع شد و چه قصوری مرتکب شد و چرا بند هفتم در قرارداد دوم گنجانده شد و نتیجه آن چه بود؟! می گویند ناصر‌خانِ عکاسی که اهل شعر و گل و بلبل بود، پنجاه سال سلطنت کرد، اما نمی گویند این پنجاه سال زیر سایه و حمایت چه قدرت‌هایی بود؟ آیا در برابر حمله انگلیسی‌ها به جنوب ایران مقاومت کرد یا خیر؟...

سرم به دنیی و عقبی فرو نمی‌آید
تبارک الله از این فتنه‌ها که در سر ماست
حافظ
@zand_history
Forwarded from Toos Tahmasebi
تازه‌ترین آمار اقتصاد جهانی نشان می‌دهد که حجم اقتصاد ایران به کمتر از یک سوم اقتصاد ترکیه و عربستان سقوط کرده است. در این رده بندی که مربوط به سال دو هزار بیست و سه است، چهار پله از بنگلادش پایین‌تر است.
امروز دیدم که خیلی‌ها به این آمار منشر شده اشاره کرده‌اند اما ندیدم که کسی به این واقعیت مهم اشاره کند که پیش از انقلاب پنجاه و هفت، تولید ناخالص داخلی و حجم اقتصاد ایران از ترکیه و عربستان بیشتر بود. اگر به جدول جی دی پی جهانی سال هزار و نهصد و هفتاد و پنج یعنی سال پنجاه و چهار شمسی مراجعه کنید می‌بینید که در شرایطی که حجم اقتصاد عربستان چهل و شش میلیارد و هفتصد و هفتاد و سه میلیارد و حجم اقتصاد ترکیه چهل و چهار میلیارد و ششصد و سی و سه میلیون دلار بوده، ایران عصر پهلوی با پنجاه و یک میلیارد و هفتصد و هفتاد و سه میلیون دلار بالاتر از آنها ایستاده است.
همین آمار در سال هفتاد و هفت میلادی یا پنجاه و شش شمسی از این قرار است:
عربستان هفتاد و چهار میلیارد و صد و هشتاد و نه میلیون دلار
ترکیه پنجاه و هشت میلیارد و ششصد و هفتاد و شش میلیون دلار
و ایران هشتاد میلیارد و ششصد میلیون دلار
این آمارها دیگر حقیقت روشن‌تر از آفتاب است و با هیچ شعبده بازی یا هیاهویی نمی‌شود آن را پوشاند و پنهان کرد. از راه همین آمار می‌توانید ریشه‌های گرایش سیاسی اکثر مردم و شعارهای خاص معترضان این سال‌ها در خیابان‌های ایران را بهتر بشناسید. فکر می‌کنید که کدام گرایش‌ها و تفکرات ایران را به چهار پله پایین‌تر از بنگلادش کشانده و کدام گرایش‌ و تفکر در دهه‌های چهل و پنجاه شمسی ایران را بالاتر از عربستان، ترکیه و کره جنوبی قرار داده بود؟
دوباره وزوز روضه بحرین گوش فلک را پر کرده. فرض محال می‌گیریم که بحرین جزو ایران بوده که نبوده و فرض محال می‌گیریم که بحرین را میشد حفظ کرد. به نمودار بالا یعنی شاخص درآمد سرانه ملی ایران و بحرین در سالهای اخیر نگاه کنید و دهان گشاد خود را ببندید. بحرین راضی است، مگر اینکه چهار تا آخوند مرتجع در آنجا هم باشد که بخواهد با حمایت جاعش جمهوری اسلامی بحرین برپا کند‌‌. عقلای بحرین راضی‌اند. شما اگر راضی نیستید حسودید. خودتان را درمان کنید.

توضیح نمودار:
آبی بحرین
قرمز ایران
چنانکه پیداست بحرین از زمان استقلال از انگلیس در حال سقوط بود و ایران مدام در حال رشد تا انقلاب و جنگ که بعد از آن بحرین به اوج پرواز کرده است.
برای کسانی که انگلیسی میدانند خواندن این مقاله ویکیپدیا برای دانستن تاریخِ بحرین که از 188 سال قبل از استقلال رسمی و پیوستن به سازمان ملل، از ایران جدا شده بود، کافیست:
https://en.wikipedia.org/wiki/History_of_Bahrain_(1783%E2%80%931971)
نقدی بر تاریخ معاصر
Bahrain.pdf
کتابچه مفصلی که ما دو سال قبل تهیه کردیم درباره تمام جزییات مساله بحرین که گرداوری پستهای ما در همین کانال بود.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روضه منوچهر یزدی از حزب پان ایرانیست #پان_ایرانیست در حال جر دادن خودش برای علی شریعتی و صمد بهرنگی و کربلا و مکه.

آنوقت یک سری از سیاستهای مذهبی شاه انتقاد می‌کنند و می‌گویند شاه مذهب و آخوندها را بالا کشید! بله اصلا ما قبل شاه نصف زرتشتی و نصف آتئیست بودیم و متاسفانه شاه ما را مرتجع کرد.

نکته دوم: ظاهرا در هنگام این روضه یعنی ۶ ماه قبل از انقلاب خبری از فضای بسته سیاسی و اختناق نیست. پس انقلاب به دلیل خفقان و استبداد نبوده، به دلیل آزادی بوده.
برای اینکه کلیپ قبلی باعث سوتفاهم یا ماله‌برداری پان‌بحرینیست‌ها نشود این سند رسوایی را هم ببینید که نشان می‌دهد، اولا پیغمبرشان یعنی پزشک‌پور هم همین نظرات مشعشع را داشته و دوم، قضیه یک انتقاد ساده در شش ماه قبل انقلاب نبوده که با نیت اصلاح باشد، بلکه بعد از آتش زدن کشور در انقلاب هم پان‌ایرانیست‌ها در صف ایستاده بودند به جمهوری اسلامی رای بدهند چون معتقد بودند شاه خیانت کرده و حالا با آمدن حکومت شیعی میتوان امپراتوری شیعه صفوی را احیا کرد و‌ بحرین شیعه را پس گرفت.
به‌به! هر دم از این باغ بری می‌رسد. به جز بیضه اسلام و روحانیت، حضرات پان‌بحرینیست حتی برای مزاحمین خلق و فراریان خلق هم می‌مالیدند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایتی جامع‌الاطراف و متفاوت از مصدق و ۲۸ مرداد ۳۲، از موسی غنی‌نژاد. البته باید دقت کرد که هیچکدام از جملات غنی‌نژاد در این مصاحبه کشف و نظرات شخصی ایشان نیست، بلکه در دو دهه اخیر در کتابها و آثار آمده است. منتها همچنان بیشتر تریبون‌دارها و چهره‌های مطرح آنها را نادیده می‌گیرند و خوشبختانه آقای غنی‌نژاد این شجاعت را دارد تا این حقایق تاریخی را آنهم در ایران بیان کند.
2024/06/16 12:37:43
Back to Top
HTML Embed Code: