Forwarded from ناصر آملی
هرزهنگاری دیجیتال! (۲)
جلوی تکنولوژی را نمیتوان و بلکه نباید گرفت، از جمله گوشی هوشمند و چت و چتبازی؛ اما میتوان با گوشی هوشمند، هوشمندانه مواجه شد!
ظاهراً به عصری رسیدهایم که برخی بزرگان سالها پیش نسبت به آن هشدار داده بودند و البته نهتنها کسی چندان بهگوش نگرفت، که همان هشدار مورد طعن و اعتراض واقع شد.
از مرحوم دکتر شریعتی دهها سال پیش کتابی نشر شد بهنام «ماشین در اسارت ماشینیسم». مضمون آن کتاب کمحجم که پیاده شدۀ یک سخنرانی بود، این بود که ماشین(دستگاه مکانیکی) ابزاریست که برای بهرهمندی بشر و به ذهن و دست خود او برآمده است، اما اگر بر روح و زندگی انسان سوار شود، خود آدمی را از آدمیت پیاده خواهد کرد!(برداشت از حافظه)
در نگاه شریعتی گویی ماشین میتواند روحی مستقل از انسان داشته باشد و او را در چنبرۀ خود بگیرد و بههر سو که میخواهد ببرد.
البته نگاه دکتر که ظاهراً متأثّر از برخی فیلسوفان مدرن بود، هم نقد شد، که مغتنم بود، و هم ابلهانی آن فرضیه را مورد طعن قرار دادند؛ از جمله کسی به او یاد آور شده بود که همین ماشین اصلاح که سرت را اصلاح میکند محصول ماشینیسم است؛ دکتر نیز با اشاره به سر خود گفته بود «در این مورد اتفاقاً من نیاز به ماشین اصلاح ندارم»!!
باری، انگار ابزار دیجیتال نیز در زمانۀ ما دارد بدل به «دیجیتالیسم» میشود، فارغ از اینکه پس پشت توسعۀ حیرتانگیز این صنعت عظیم، آیا طرحها و نقشههایی نیز پنهان است یا خیر؟!
اما هر چه هست، در این میدان جدید یک تحول آشکار شکل گرفته است و آن، جابهجایی «موج اطلاعات» است بهجای «روایتها»!
«روایت» گزارهای بوده است دارای گسترۀ زمانی که مضموناً به گزارهها و معانی قبل و بعد از خود پیوند میخورده است و بهعبارت دیگر، روایت، هم متأثر از گذشته بوده و هم متوجه اکنون و مؤثر بر آینده و لذا، هماره آبستن تاریخ؛ درست برعکس مضمون اطلاعات.
بهعبارت دیگر، روایتها حاوی اطلاعات نیز بودهاند، اما عامل و ارادۀ انسانی از آنها روایت بهدست میداده است.
اطلاعات محض در واقع عبارتند از « اخباری درست یا غلط که برای مدتی خاص موضوعیت دارند، اما بهسرعت و در پی خبرهای جدید محو میشوند و لذا همچون «ذرات غبار»ند، نه چون «غلاف بذر» که تاریخمند است و میماند و جوانه میزند و میشکوفد!
اطلاعات پرتاب شده، فاقد نیروی جوانهزنیست، درست مثل پیامهای پیامگیر تلفن که بهسرعت حذف میشود!
و ما اکنون، انگار نه صرفاً دچار اطلاعات، بلکه اسیر سونامی اطلاعات شدهایم؛ سونامیای که توجهمان را پارهپاره میکند و مانع از درنگ و تأملیست که محتاج هوشورزی و روایتگری و نیز شنیدن هوشیارانه است.
بهقول «بیونگ هان»*، در اسارت سونامی اطلاعات، آزادی ما سرکوب نمیشود، اما شدیداً استثمار میگردد بهنحوی که ما خود را با انتشار اخبار یا لایک کردن، تسلیم بافت یک سلطهای نامرئی میکنیم که گویی فرایندی خودکار و مکانیکی آن را هدایت میکند که خود زیر فرمان الگوریتمهایت!
@NaserAmoli
*- برداشت آزاد از دیدگاههای فیلسوف کرهای -- آلمانی.
جلوی تکنولوژی را نمیتوان و بلکه نباید گرفت، از جمله گوشی هوشمند و چت و چتبازی؛ اما میتوان با گوشی هوشمند، هوشمندانه مواجه شد!
ظاهراً به عصری رسیدهایم که برخی بزرگان سالها پیش نسبت به آن هشدار داده بودند و البته نهتنها کسی چندان بهگوش نگرفت، که همان هشدار مورد طعن و اعتراض واقع شد.
از مرحوم دکتر شریعتی دهها سال پیش کتابی نشر شد بهنام «ماشین در اسارت ماشینیسم». مضمون آن کتاب کمحجم که پیاده شدۀ یک سخنرانی بود، این بود که ماشین(دستگاه مکانیکی) ابزاریست که برای بهرهمندی بشر و به ذهن و دست خود او برآمده است، اما اگر بر روح و زندگی انسان سوار شود، خود آدمی را از آدمیت پیاده خواهد کرد!(برداشت از حافظه)
در نگاه شریعتی گویی ماشین میتواند روحی مستقل از انسان داشته باشد و او را در چنبرۀ خود بگیرد و بههر سو که میخواهد ببرد.
البته نگاه دکتر که ظاهراً متأثّر از برخی فیلسوفان مدرن بود، هم نقد شد، که مغتنم بود، و هم ابلهانی آن فرضیه را مورد طعن قرار دادند؛ از جمله کسی به او یاد آور شده بود که همین ماشین اصلاح که سرت را اصلاح میکند محصول ماشینیسم است؛ دکتر نیز با اشاره به سر خود گفته بود «در این مورد اتفاقاً من نیاز به ماشین اصلاح ندارم»!!
باری، انگار ابزار دیجیتال نیز در زمانۀ ما دارد بدل به «دیجیتالیسم» میشود، فارغ از اینکه پس پشت توسعۀ حیرتانگیز این صنعت عظیم، آیا طرحها و نقشههایی نیز پنهان است یا خیر؟!
اما هر چه هست، در این میدان جدید یک تحول آشکار شکل گرفته است و آن، جابهجایی «موج اطلاعات» است بهجای «روایتها»!
«روایت» گزارهای بوده است دارای گسترۀ زمانی که مضموناً به گزارهها و معانی قبل و بعد از خود پیوند میخورده است و بهعبارت دیگر، روایت، هم متأثر از گذشته بوده و هم متوجه اکنون و مؤثر بر آینده و لذا، هماره آبستن تاریخ؛ درست برعکس مضمون اطلاعات.
بهعبارت دیگر، روایتها حاوی اطلاعات نیز بودهاند، اما عامل و ارادۀ انسانی از آنها روایت بهدست میداده است.
اطلاعات محض در واقع عبارتند از « اخباری درست یا غلط که برای مدتی خاص موضوعیت دارند، اما بهسرعت و در پی خبرهای جدید محو میشوند و لذا همچون «ذرات غبار»ند، نه چون «غلاف بذر» که تاریخمند است و میماند و جوانه میزند و میشکوفد!
اطلاعات پرتاب شده، فاقد نیروی جوانهزنیست، درست مثل پیامهای پیامگیر تلفن که بهسرعت حذف میشود!
و ما اکنون، انگار نه صرفاً دچار اطلاعات، بلکه اسیر سونامی اطلاعات شدهایم؛ سونامیای که توجهمان را پارهپاره میکند و مانع از درنگ و تأملیست که محتاج هوشورزی و روایتگری و نیز شنیدن هوشیارانه است.
بهقول «بیونگ هان»*، در اسارت سونامی اطلاعات، آزادی ما سرکوب نمیشود، اما شدیداً استثمار میگردد بهنحوی که ما خود را با انتشار اخبار یا لایک کردن، تسلیم بافت یک سلطهای نامرئی میکنیم که گویی فرایندی خودکار و مکانیکی آن را هدایت میکند که خود زیر فرمان الگوریتمهایت!
@NaserAmoli
*- برداشت آزاد از دیدگاههای فیلسوف کرهای -- آلمانی.