Forwarded from صداى نوينِ خراسان
🔘 قدرت اخلاقی روحانیان در ایران معاصر
✍ مهراب صادقنیا
قدرت اخلاقی یا Moral power اصطلاحیست در جامعهشناسی اخلاقی که بیانگر کیفیتی است در یک گروه اجتماعی که به آن گروه این امکان را میدهد تا در تصمیمهای اخلاقی افراد اثر گذاشته و آنها را به انجام یا ترک فعلی وا بدارد.
منبع قدرت اخلاقی، "پذیرش دیگران" است. به این معنا که فارغ از کیفیت یک گروه در عالم واقع، این جامعه است که بر اساس پذیرش مرجعیِت اخلاقی یک گروه، به آن قدرت یا اقتدار اخلاقی میدهد.
قدرت اخلاقی سه مؤلفه محوری دارد:
۱) نیّت صرفا اخلاقی
۲) آگاهی اخلاقی
۳) جایگاه اخلاقی
بر این اساس یک گروه وقتی قدرت اخلاقی خواهد داشت که مردم در نیّت صرفا اخلاقی آنها تردید نکنند، آگاهی و دانش اخلاقی آنها را باور کنند، و نیز جایگاه اخلاقی آنها را بپذیرند.
پرسش از قدرت اخلاقی را میتوان نسبت به خانواده، معلمان، سیاستمداران، و یا هر گروه دیگری مطرح کرد؛ ولی این پرسش در باره روحانیان مهمتر و جدیتر است. چون اولا تراکم اخلاقی در نزد روحانیان بیشتر است. یعنی مردم انتظار زیست اخلاقیتری از آنها دارند؛ و ثانیا روحانیان در همه ادیان بر اساس داشتن قدرت اخلاقی وجاهت و مشروعیِت پیدا میکنند. به همین دلیل داشتن قدرت اخلاقی برای روحانیون اهمیت بیشتری دارد.
واقعیت آن است که در روزگار معاصر قدرت اخلاقی روحانیان کم است. هم تحقیقات این را نشان میدهند، و هم برخی شواهد بیرونی. برای نمونه وقتی روحانيان از نقشهای سنتی خود فاصله گرفته و با استفاده از موقعیتهایی چون معلم آموزش و پرورش و یا عضو هیئت علمی دانشگاه و یا عقیدتی سیاسی برخی سازمانهای دیگر میخواهد بیانیههای اخلاقی خود را به دیگران بیاموزد، معنایش این است که متوجه شدهاند اقتدار اخلاقیشان کافی نیست. و یا وقتی نمیتوانند با تکیه بر روشهای سنتی خود، پوشش مورد نظرشان را در جامعه پیاده کنند و به انواع دیگری از قدرت مثل قدرت قضایی، پلییس، و یا لایحه و قانون روی میآورند، بدین معناست که اقتدار اخلاقی کافی را ندارند. اگر روحانیان از اقتدار اخلاقی کافی برخوردار بودند نیازی نداشتند که از مجلس و پلیس و قوه قضائیه کمک بگیرند.
دلایل مختلفی بر کاهش قدرت اخلاقی روحانیان میتوان بر شمرد. برای نمونه تشکیک مردم در نیت صرفا اخلاقی روحانیون، یا گسست ادراکی موجود بین روحانیون و نسلهای جوانتر، پدید آمدن رقبای تازه مثل علوم انسانی و فلسفه، و نیز افزایش و شتاب جابجایی اطلاعات در میان مردم و به دنبال آن افزایش خلاقیّت اخلاقی جامعه.
روحانیان باید با تکیه بر قدرت سنتی خود، و تجربهی تاریخیاش به بازسازی قدرت اخلاقی خود همت کند و برای تعلیم اخلاق به امر سیاست و دولت تکیه نکند.
ـــــــــــــــــــــــ
#دین
#اندیشه_دینی_معاصر
#صدای_نوین_خراسان
@andishedinimoaser
🆔 @VoNoKh
✍ مهراب صادقنیا
قدرت اخلاقی یا Moral power اصطلاحیست در جامعهشناسی اخلاقی که بیانگر کیفیتی است در یک گروه اجتماعی که به آن گروه این امکان را میدهد تا در تصمیمهای اخلاقی افراد اثر گذاشته و آنها را به انجام یا ترک فعلی وا بدارد.
منبع قدرت اخلاقی، "پذیرش دیگران" است. به این معنا که فارغ از کیفیت یک گروه در عالم واقع، این جامعه است که بر اساس پذیرش مرجعیِت اخلاقی یک گروه، به آن قدرت یا اقتدار اخلاقی میدهد.
قدرت اخلاقی سه مؤلفه محوری دارد:
۱) نیّت صرفا اخلاقی
۲) آگاهی اخلاقی
۳) جایگاه اخلاقی
بر این اساس یک گروه وقتی قدرت اخلاقی خواهد داشت که مردم در نیّت صرفا اخلاقی آنها تردید نکنند، آگاهی و دانش اخلاقی آنها را باور کنند، و نیز جایگاه اخلاقی آنها را بپذیرند.
پرسش از قدرت اخلاقی را میتوان نسبت به خانواده، معلمان، سیاستمداران، و یا هر گروه دیگری مطرح کرد؛ ولی این پرسش در باره روحانیان مهمتر و جدیتر است. چون اولا تراکم اخلاقی در نزد روحانیان بیشتر است. یعنی مردم انتظار زیست اخلاقیتری از آنها دارند؛ و ثانیا روحانیان در همه ادیان بر اساس داشتن قدرت اخلاقی وجاهت و مشروعیِت پیدا میکنند. به همین دلیل داشتن قدرت اخلاقی برای روحانیون اهمیت بیشتری دارد.
واقعیت آن است که در روزگار معاصر قدرت اخلاقی روحانیان کم است. هم تحقیقات این را نشان میدهند، و هم برخی شواهد بیرونی. برای نمونه وقتی روحانيان از نقشهای سنتی خود فاصله گرفته و با استفاده از موقعیتهایی چون معلم آموزش و پرورش و یا عضو هیئت علمی دانشگاه و یا عقیدتی سیاسی برخی سازمانهای دیگر میخواهد بیانیههای اخلاقی خود را به دیگران بیاموزد، معنایش این است که متوجه شدهاند اقتدار اخلاقیشان کافی نیست. و یا وقتی نمیتوانند با تکیه بر روشهای سنتی خود، پوشش مورد نظرشان را در جامعه پیاده کنند و به انواع دیگری از قدرت مثل قدرت قضایی، پلییس، و یا لایحه و قانون روی میآورند، بدین معناست که اقتدار اخلاقی کافی را ندارند. اگر روحانیان از اقتدار اخلاقی کافی برخوردار بودند نیازی نداشتند که از مجلس و پلیس و قوه قضائیه کمک بگیرند.
دلایل مختلفی بر کاهش قدرت اخلاقی روحانیان میتوان بر شمرد. برای نمونه تشکیک مردم در نیت صرفا اخلاقی روحانیون، یا گسست ادراکی موجود بین روحانیون و نسلهای جوانتر، پدید آمدن رقبای تازه مثل علوم انسانی و فلسفه، و نیز افزایش و شتاب جابجایی اطلاعات در میان مردم و به دنبال آن افزایش خلاقیّت اخلاقی جامعه.
روحانیان باید با تکیه بر قدرت سنتی خود، و تجربهی تاریخیاش به بازسازی قدرت اخلاقی خود همت کند و برای تعلیم اخلاق به امر سیاست و دولت تکیه نکند.
ـــــــــــــــــــــــ
#دین
#اندیشه_دینی_معاصر
#صدای_نوین_خراسان
@andishedinimoaser
🆔 @VoNoKh
Forwarded from تحلیل زمانه
.
✳️ در صدا و سیما، ساز و سنتور و تار و... را نشان نمی دهند مبادا اسلام تضعیف شود
ولی هر جمعه این شیخ را توی چشم هشتاد میلیون آدم فرو می کند
تصویر آلات موسیقی بیشتر به زيان اسلام است یا تصویر این بنده خدا بعد آن همه حواشی؟
✍️سلمان_کدیور
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
✳️ در صدا و سیما، ساز و سنتور و تار و... را نشان نمی دهند مبادا اسلام تضعیف شود
ولی هر جمعه این شیخ را توی چشم هشتاد میلیون آدم فرو می کند
تصویر آلات موسیقی بیشتر به زيان اسلام است یا تصویر این بنده خدا بعد آن همه حواشی؟
✍️سلمان_کدیور
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
Forwarded from راهبرد
🗯 مصاحبه روز: تنها کشور بدون بمب که غنیسازی میکند...
👈 #مارکو_روبیو وزیرخارجه آمریکا، به فاکسنیوز گفت:
🔹اگر جمهوری اسلامی بهدنبال یک برنامه صلحآمیز هستهای غیرنظامی است، یعنی قصد دارد مانند بسیاری از کشورهای دیگر نیروگاه هستهای برای تولید برق داشته باشد، راه مشخصی برای آن وجود دارد: ساخت راکتور و واردات اورانیوم غنیشده برای سوخت این راکتورها. دهها کشور در جهان همین مسیر را طی میکنند.
🔹تنها کشورهایی که خود اورانیوم را غنی میکنند، آنهایی هستند که سلاح هستهای دارند. ایران ادعا میکند که نمیخواهد به سلاح دست یابد، اما در واقع چیزی را مطالبه میکند که بیسابقه است: تنها کشور فاقد سلاح هستهای در جهان باشد که اورانیوم غنی میکند.
🔹میزان غنیسازی، مثلاً ۳.۶۷درصد، در اصل چندان مهم نیست، چون اگر کشوری توانایی فنی غنیسازی در این سطح را داشته باشد، از نظر فنی قادر خواهد بود آن را به سطح مورد نیاز برای سلاح نیز برساند.
🔹برای جمهوری اسلامی بهترین فرصت ایجاد شده است و تهران نباید از حضور بازرسان، از جمله بازرسان آمریکایی، هراس داشته باشد.
🔹جمهوری اسلامی کافی است اعلام کند که دیگر قصد غنیسازی اورانیوم را ندارد، میخواهد راکتور داشته باشد چون به انرژی هستهای نیاز دارد، و اورانیوم غنیشده مورد نیاز را وارد خواهد کرد.
🔹این یک فرصت استثنایی برای ایران است؛ اگر از آن استفاده کند، بهترین فرصتی خواهد بود که در اختیارش قرار گرفته است.
🔹#دونالد_ترامپ رییسجمهوری صلح است؛ او خواهان جنگ و درگیری نیست.اما اگر تهران راه کنونی را نپذیرد، ترامپ خیلی روشن گفته است در صورت لزوم از نیروی نظامی برای نابود کردن آن استفاده خواهد کرد.
@javadrooh
👈 #مارکو_روبیو وزیرخارجه آمریکا، به فاکسنیوز گفت:
🔹اگر جمهوری اسلامی بهدنبال یک برنامه صلحآمیز هستهای غیرنظامی است، یعنی قصد دارد مانند بسیاری از کشورهای دیگر نیروگاه هستهای برای تولید برق داشته باشد، راه مشخصی برای آن وجود دارد: ساخت راکتور و واردات اورانیوم غنیشده برای سوخت این راکتورها. دهها کشور در جهان همین مسیر را طی میکنند.
🔹تنها کشورهایی که خود اورانیوم را غنی میکنند، آنهایی هستند که سلاح هستهای دارند. ایران ادعا میکند که نمیخواهد به سلاح دست یابد، اما در واقع چیزی را مطالبه میکند که بیسابقه است: تنها کشور فاقد سلاح هستهای در جهان باشد که اورانیوم غنی میکند.
🔹میزان غنیسازی، مثلاً ۳.۶۷درصد، در اصل چندان مهم نیست، چون اگر کشوری توانایی فنی غنیسازی در این سطح را داشته باشد، از نظر فنی قادر خواهد بود آن را به سطح مورد نیاز برای سلاح نیز برساند.
🔹برای جمهوری اسلامی بهترین فرصت ایجاد شده است و تهران نباید از حضور بازرسان، از جمله بازرسان آمریکایی، هراس داشته باشد.
🔹جمهوری اسلامی کافی است اعلام کند که دیگر قصد غنیسازی اورانیوم را ندارد، میخواهد راکتور داشته باشد چون به انرژی هستهای نیاز دارد، و اورانیوم غنیشده مورد نیاز را وارد خواهد کرد.
🔹این یک فرصت استثنایی برای ایران است؛ اگر از آن استفاده کند، بهترین فرصتی خواهد بود که در اختیارش قرار گرفته است.
🔹#دونالد_ترامپ رییسجمهوری صلح است؛ او خواهان جنگ و درگیری نیست.اما اگر تهران راه کنونی را نپذیرد، ترامپ خیلی روشن گفته است در صورت لزوم از نیروی نظامی برای نابود کردن آن استفاده خواهد کرد.
@javadrooh
Forwarded from Iran International ایران اینترنشنال
در پی گزارشها از ارسال پیامکهای تحمیل و تهدید حجاب اجباری به زنان در تهران و برخی شهرها، عبدالله رمضانزاده، سخنگوی پیشین دولت، در شبکه ایکس نوشت: «دوستان حقوقدان اظهار نظر کنند: آیا ستاد امر به معروف اجازه قانونی برای دسترسی به اطلاعات شخصی افراد را دارد؟»
او افزود: «چه کسی اجازه دسترسی آنان را به شماره تلفن همراه اشخاص داده است؟ بگذارید مملکت آرام بماند!»
او افزود: «چه کسی اجازه دسترسی آنان را به شماره تلفن همراه اشخاص داده است؟ بگذارید مملکت آرام بماند!»
Forwarded from ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
📖
*در ژاپن روز معلم وجود ندارد.*
یک روز از همکار ژاپنی ام، معلم یاماموتا پرسیدم: "روز معلم را در ژاپن چگونه جشن می گیرید؟"
او با تعجب از سوال من پاسخ داد:
ما روز معلم نداریم.
وقتی پاسخ او را شنیدم، مطمئن نبودم که باید او را باور کنم یا نه. فکری از ذهنم گذشت: "چرا کشوری که اینقدر در اقتصاد، علم و فناوری پیشرفته است، اینقدر به معلمان و کارشان بی احترامی می کند؟"
یک بار، بعد از کار، یاماموتا مرا به خانه اش دعوت کرد. ما سوار مترو شدیم چون دور بود. ساعت اوج غروب بود و واگن های قطار مترو شلوغ بود. من توانستم فضایی برای ایستادن پیدا کنم و نرده بالای سر را محکم نگه داشتم. ناگهان پیرمردی که در کنار من نشسته بود، صندلی خود را به من پیشنهاد داد. من که این رفتار محترمانه آن سالخورده را درک نکردم نپذیرفتم اما او اصرار داشت و من مجبور شدم بنشینم. وقتی از مترو خارج شدیم، از یاماموتا خواستم توضیح دهد که ریش سفید دقیقا چه کار کرده است. یاماموتا لبخندی زد و به تگ معلمی که بر سر داشتم اشاره کرد و گفت: این پیرمرد پس از دیدن برچسب معلمی بر روی شما و به نشانه احترام به مقام شما، صندلی خود را به شما پیشنهاد داد.
از آنجایی که برای اولین بار از یاماموتا بازدید می کردم، احساس ناراحتی می کردم که با دستان خالی به آنجا بروم، بنابراین به فکر خرید یک هدیه افتادم. من افکارم را با یاماموتا در میان گذاشتم، او از این ایده حمایت کرد و گفت که کمی پیشتر، مغازه ای برای معلمان وجود دارد که می توان از آنجا کالاها را با قیمت های پایین خریداری کرد. یک بار دیگر نتوانستم احساساتم را کنترل کنم: "امتیازات فقط به معلمان ارائه می شود؟" من پرسیدم.
یاماموتا با تایید حرف من گفت:
در ژاپن معلمی معتبرترین حرفه و معلمی محترم ترین فرد است. کارآفرینان ژاپنی وقتی معلمان به مغازه هایشان می آیند بسیار خوشحال می شوند و آن را افتخار می دانند.
در طول اقامتم در ژاپن، چندین برابر نهایت احترام ژاپنی ها را نسبت به معلمان قائل شده ام. آنها در مترو صندلی های ویژه ای برای آنها در نظر گرفته اند، مغازه های ویژه ای برای آنها وجود دارد، معلمان آنجا در صف خرید بلیط برای هر نوع حمل و نقلی قرار نمی گیرند. به همین دلیل است که معلمان ژاپنی به روز خاصی نیاز ندارند، (چون هر روز در زندگی آنها یک جشن است.)
@BagheAyne
*در ژاپن روز معلم وجود ندارد.*
یک روز از همکار ژاپنی ام، معلم یاماموتا پرسیدم: "روز معلم را در ژاپن چگونه جشن می گیرید؟"
او با تعجب از سوال من پاسخ داد:
ما روز معلم نداریم.
وقتی پاسخ او را شنیدم، مطمئن نبودم که باید او را باور کنم یا نه. فکری از ذهنم گذشت: "چرا کشوری که اینقدر در اقتصاد، علم و فناوری پیشرفته است، اینقدر به معلمان و کارشان بی احترامی می کند؟"
یک بار، بعد از کار، یاماموتا مرا به خانه اش دعوت کرد. ما سوار مترو شدیم چون دور بود. ساعت اوج غروب بود و واگن های قطار مترو شلوغ بود. من توانستم فضایی برای ایستادن پیدا کنم و نرده بالای سر را محکم نگه داشتم. ناگهان پیرمردی که در کنار من نشسته بود، صندلی خود را به من پیشنهاد داد. من که این رفتار محترمانه آن سالخورده را درک نکردم نپذیرفتم اما او اصرار داشت و من مجبور شدم بنشینم. وقتی از مترو خارج شدیم، از یاماموتا خواستم توضیح دهد که ریش سفید دقیقا چه کار کرده است. یاماموتا لبخندی زد و به تگ معلمی که بر سر داشتم اشاره کرد و گفت: این پیرمرد پس از دیدن برچسب معلمی بر روی شما و به نشانه احترام به مقام شما، صندلی خود را به شما پیشنهاد داد.
از آنجایی که برای اولین بار از یاماموتا بازدید می کردم، احساس ناراحتی می کردم که با دستان خالی به آنجا بروم، بنابراین به فکر خرید یک هدیه افتادم. من افکارم را با یاماموتا در میان گذاشتم، او از این ایده حمایت کرد و گفت که کمی پیشتر، مغازه ای برای معلمان وجود دارد که می توان از آنجا کالاها را با قیمت های پایین خریداری کرد. یک بار دیگر نتوانستم احساساتم را کنترل کنم: "امتیازات فقط به معلمان ارائه می شود؟" من پرسیدم.
یاماموتا با تایید حرف من گفت:
در ژاپن معلمی معتبرترین حرفه و معلمی محترم ترین فرد است. کارآفرینان ژاپنی وقتی معلمان به مغازه هایشان می آیند بسیار خوشحال می شوند و آن را افتخار می دانند.
در طول اقامتم در ژاپن، چندین برابر نهایت احترام ژاپنی ها را نسبت به معلمان قائل شده ام. آنها در مترو صندلی های ویژه ای برای آنها در نظر گرفته اند، مغازه های ویژه ای برای آنها وجود دارد، معلمان آنجا در صف خرید بلیط برای هر نوع حمل و نقلی قرار نمی گیرند. به همین دلیل است که معلمان ژاپنی به روز خاصی نیاز ندارند، (چون هر روز در زندگی آنها یک جشن است.)
@BagheAyne
Forwarded from سهام نیوز
✅سوال جامعه ناظر به قانونی بودن یا نبودن فعالیت #بابک_زنجانی نیست. درباره این است که او:
۱-منابع مالی هنگفت این فعالیتها را بعد از رد مالش از کجا آورده؟
۲-شرکا و حامیانش که هستند؟
۳-مراحل پیچیده دریافت مجوزهای قانونی فعالیتهایش را چگونه طی کرده است؟
عدالت بدون شفافیت ناقص است.
@Sahamnewsorg
سهام در WhatsApp
۱-منابع مالی هنگفت این فعالیتها را بعد از رد مالش از کجا آورده؟
۲-شرکا و حامیانش که هستند؟
۳-مراحل پیچیده دریافت مجوزهای قانونی فعالیتهایش را چگونه طی کرده است؟
عدالت بدون شفافیت ناقص است.
@Sahamnewsorg
سهام در WhatsApp
Forwarded from بولتن محرمانه
👈سید فرید موسوی نماینده مجلس:
پیامکهای کشف حجاب در شرایطی برای مردم ارسال میشود که برای پرداخت اجارهخانه و هزینه درمان اضطراب دارند
#بولتن_محرمانه
پیامکهای کشف حجاب در شرایطی برای مردم ارسال میشود که برای پرداخت اجارهخانه و هزینه درمان اضطراب دارند
#بولتن_محرمانه
Forwarded from مسعود خادم رضائیان
در یک مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه ای از سالن تنها نشسته بود ، آقای داماد به نزدش آمد و گفت: سلام استاد آیا مرا بخاطر دارید.؟
معلم سالخورده جواب داد: خیر پسرم اینجا کسی را نمیشناسم ، فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.
داماد ضمن معرفی خود گفت یادتان هست سالها قبل ساعت گران قیمت یکی از دانش آموزان در کلاس درس گم شد و شما دستور دادید همه با فاصله از هم رو به دیوار بایستند تا جیب هایشان را وارسی کنید.
من پسری هستم که آن روز ساعت را دزدیده بودم و در آن لحظه از ترس داشتم سکته میکردم ، نمیدانستم وقتی ساعت را از جیب من خارج میکنید چه اتفاقی خواهد افتاد،
شما ساعت را از جیب من بیرون آوردید ولی به جستجوی جیب بقیهی دانشآموزان ادامه دادید و سپس به زیر یکی از نیمکت ها رفتید و ساعت رابیرون آوردید و به صاحبش دادید.
تا پایان سال و سالهای بعد هیچوقت هیچ کس موضوع دزدی ساعت را متوجه نشد
ومن بزرگترین درس زندگیم را آن روز از شما آموختم و کوشش کردم بعد از آن آدم بهتری باشم.
استاد گفت: آن واقعه را کاملا بیاد دارم. اما هنوز هم شما را نشناختم چون آنروز موقعی که جیب دانشآموزان را میگشتم چشمهایم را بسته بودم.
@masoudkhademrezaeian
معلم سالخورده جواب داد: خیر پسرم اینجا کسی را نمیشناسم ، فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.
داماد ضمن معرفی خود گفت یادتان هست سالها قبل ساعت گران قیمت یکی از دانش آموزان در کلاس درس گم شد و شما دستور دادید همه با فاصله از هم رو به دیوار بایستند تا جیب هایشان را وارسی کنید.
من پسری هستم که آن روز ساعت را دزدیده بودم و در آن لحظه از ترس داشتم سکته میکردم ، نمیدانستم وقتی ساعت را از جیب من خارج میکنید چه اتفاقی خواهد افتاد،
شما ساعت را از جیب من بیرون آوردید ولی به جستجوی جیب بقیهی دانشآموزان ادامه دادید و سپس به زیر یکی از نیمکت ها رفتید و ساعت رابیرون آوردید و به صاحبش دادید.
تا پایان سال و سالهای بعد هیچوقت هیچ کس موضوع دزدی ساعت را متوجه نشد
ومن بزرگترین درس زندگیم را آن روز از شما آموختم و کوشش کردم بعد از آن آدم بهتری باشم.
استاد گفت: آن واقعه را کاملا بیاد دارم. اما هنوز هم شما را نشناختم چون آنروز موقعی که جیب دانشآموزان را میگشتم چشمهایم را بسته بودم.
@masoudkhademrezaeian
Forwarded from ویرایش ذهن | شهابالدین حائری شیرازی
✍رحیم قمیشی
امروز در خدمت آقایان باقر بختیار و محسن قشقایی بودم.
دل من بزرگ است، خیلی بزرگ.
شهید شدن و مجروح شدن بسیاری از دوستانم را دیده و خم به ابرو نیاورده ام
اما امروز حالم خوب نبود
باورم نمیشد پس فردا هر دوشان باید به زندان اوین بروند
آنها جرم بزرگی دارند
گفتهاند حداقل به قانون اساسی کشورتان عمل کنید...
گفتهاند هیچکس مافوق قانون نیست
گفتهاند ایران برای همه ایرانیان است
و گفتهاند خدا ما را آزاد آفریده
و نمیخواهیم از آن چشم بپوشیم.
https://www.tg-me.com/virayeshe_zehn
امروز در خدمت آقایان باقر بختیار و محسن قشقایی بودم.
دل من بزرگ است، خیلی بزرگ.
شهید شدن و مجروح شدن بسیاری از دوستانم را دیده و خم به ابرو نیاورده ام
اما امروز حالم خوب نبود
باورم نمیشد پس فردا هر دوشان باید به زندان اوین بروند
آنها جرم بزرگی دارند
گفتهاند حداقل به قانون اساسی کشورتان عمل کنید...
گفتهاند هیچکس مافوق قانون نیست
گفتهاند ایران برای همه ایرانیان است
و گفتهاند خدا ما را آزاد آفریده
و نمیخواهیم از آن چشم بپوشیم.
https://www.tg-me.com/virayeshe_zehn
Forwarded from BBCPersian
🔸آلما حسینی، وزنهبردار تیم ملی نوجوانان و جوانان ایران، در وزن ۶۴ کیلوگرم مسابقات قهرمانی وزنهبرداری جهان، دو مدال گرفت و روی سکو رفت.
این دومین بار است که یک وزنهبردار زن از ایران در مسابقات جهانی نوجوانان و جوانان مدال میگیرد.
آلما حسینی در گروه ۶۴ کیلویی، در مجموع با بلند کردن ۱۹۷ کیلوگرم مدال برنز گرفت و دو ضرب با ۱۱۱ کیلوگرم به مدال نقره رسید.
مسابقات جهانی وزنهبرداری نوجوانان و جوانان در لیما، پایتخت پرو در حال برگزاری است.
آلما حسینی همچنین رکورد دسته ۶۴ کیلوگرم نوجوانان ایران را در یکضرب با ۴ کیلوگرم و در دو ضرب ۱۰ کیلوگرم و در مجموع ۱۶ کیلوگرم ارتقا داد. رکورد قبلی هم متعلق به او بود که در مسابقات قهرمانی آسیا با کسب مقام سوم به دست آورده بود.
📸IRIB
@BBCPersian
این دومین بار است که یک وزنهبردار زن از ایران در مسابقات جهانی نوجوانان و جوانان مدال میگیرد.
آلما حسینی در گروه ۶۴ کیلویی، در مجموع با بلند کردن ۱۹۷ کیلوگرم مدال برنز گرفت و دو ضرب با ۱۱۱ کیلوگرم به مدال نقره رسید.
مسابقات جهانی وزنهبرداری نوجوانان و جوانان در لیما، پایتخت پرو در حال برگزاری است.
آلما حسینی همچنین رکورد دسته ۶۴ کیلوگرم نوجوانان ایران را در یکضرب با ۴ کیلوگرم و در دو ضرب ۱۰ کیلوگرم و در مجموع ۱۶ کیلوگرم ارتقا داد. رکورد قبلی هم متعلق به او بود که در مسابقات قهرمانی آسیا با کسب مقام سوم به دست آورده بود.
📸IRIB
@BBCPersian
Forwarded from BBCPersian
🔻دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا پس از به اشتراک گذاشتن عکسی از خود در لباس پاپ در شبکههای اجتماعی با محکومیتهایی در ایتالیا و برخی کشورهای دیگر روبرو شده است. این عکس توسط هوش مصنوعی ساخته شده است.
ماتئو رنزی، نخست وزیر سابق ایتالیا، آقای ترامپ را «دلقک» خواند. او گفت که این تصویر توهینی به پیروان مسیحی و نهادهای کاتولیک رومی است.
این عکس در حساب رسمی شبکه تروتسوشال آقای ترامپ منتشر شده و صفحه رسمی کاخ سفید در ایکس آنرا همرسانی کرده است.
اوایل این هفته، آقای ترامپ به شوخی به خبرنگاران گفت دوست دارد پاپ شود.
روند انتخاب رهبر بعدی کلیسای کاتولیک رومی از هفته آینده آغاز میشود.
📸Donal J. Trump/Truth Social
@BBCPersian
ماتئو رنزی، نخست وزیر سابق ایتالیا، آقای ترامپ را «دلقک» خواند. او گفت که این تصویر توهینی به پیروان مسیحی و نهادهای کاتولیک رومی است.
این عکس در حساب رسمی شبکه تروتسوشال آقای ترامپ منتشر شده و صفحه رسمی کاخ سفید در ایکس آنرا همرسانی کرده است.
اوایل این هفته، آقای ترامپ به شوخی به خبرنگاران گفت دوست دارد پاپ شود.
روند انتخاب رهبر بعدی کلیسای کاتولیک رومی از هفته آینده آغاز میشود.
📸Donal J. Trump/Truth Social
@BBCPersian
Forwarded from asghar mirzaee
خاطرات شمال محاله یادم بره
با رنو رفته بودیم مسافرت شمال ماشینی که به قول بچهها بیشتر به یک قوطی کبریت شبیه بود تا یک خودروی مسافرتی! هرچند کیلومتر یکبار جوش میآورد و ما مجبور بودیم کنار رنو بایستیم و به تماشای اطراف مشغول شویم بچهها استرس داشتند، مخصوصاً وقتی در سر بالاییها ماشینها مثل قطار پشت ما گیر میافتادند و بعضی از رانندهها هم با چشمان بزرگ و لبخندهای بیمعنا همراه با غرغر و گاهی فحش به ما نگاه میکردند انگار که میگفتند: "اینها چطور این گردنه را میخوان برن؟!"
خوشبختانه، حضور زن و فرزندان کمی لطافت به اوضاع میبخشید وگرنه با آن حال و روز رنو و سرعتی که داشت، حتی احتمال داشت راننده های عصبانی با چوب و چماق به سراغمان بیایند.
باربند ماشین پر از پتو، تشک، ساک، کیف بچهها، پوشک، چادر مسافرتی، دو قابلمه بزرگ و هزار خرت و پرت دیگر بود ارتفاع بار به قدری زیاد بود که کامیونهایی که کاه بار داشتند، حسودیشان میشد!
صندوق عقب رنو هم پر از سیبزمینی، پیاز، برنج، ماکارونی، کنسرو،زرد چوبه ،نمک ،فلفل و گاز پیکنیک شده بود. مسافتی که باید ۵ ساعته میرفتیم، بیش از ۱۰ ساعت طول کشید نیمه های شب بود به شهری رسیدیم که باید دم غروب آنجا میبودیم. حالا نه ستاد اسکانی باز بود و نه مدرسهای. جیبمان هم که اجازه نزدیک شدن به هتل را نمیداد. کمکم غرولندها شروع شد: "این چه مسافرتیست؟ بتمرگ تو خونت، تو رو چی به مسافرت؟"
چشمم به تابلو مدرسهای افتاد، گویی درب بهشت رو دیدم! فوری ترمز کرده مثل فنر بیرون پریدم. هرچه زنگ زدم و مشت کوبیدم، کسی پاسخگو نبود. از بالای در نگاهی انداختم؛ چادرهای مسافرتی مثل صحرای عرفات، اما رنگارنگ!جای سوزن انداختن نگذاشته بودند از بالای در پریدم داخل مدرسه ، درب کهنه مدرسه آنقدر سر و صدا کرد که نصف مسافران بیدار شدند، اما از معرفتشان کسی اعتراضی نکرد. بچهها را بردم دستشویی و یک گوشه ای به زحمت چادر زدم. حالا با گرسنگی چه کنیم؟
بچهها که از خستگی روی سنگ هم میگذاشتی، خوابشان میبرد! فوری رفتن اون دنیا.
حالا با شکم خالی چه کنیم؟ پیشنهاد املت دادم : " عیال حالا که بچه ها خوابیدن املتی به بدن بزنیم."خواستم قابلمه را از ماشین بیرون بکشم ، افتاد و صدای مهیبی بلند شد درب قابلمه هم که بازیش گرفته بود غلت زنان اینور و اونور رفت . مطمئن شدم دیگر کسی خواب نیست، اما معرفت داشتند و اعتراضی نکردند.
گوجه ها روی گاز میجوشید و آماده تخممرغ شکستن بودن.
صدا زدم: "خانم، تخممرغها کجایند؟ املت آماده است!"
خانم جواب نداد صدایم را بلندتر کردم که آقایی سرش را از چادر بیرون کرد و گفت: "همکار عزیز، نمیشه این وقت شب املت نخوری، املت رو بذار برای فردا صبح .اصلا فردا صبح املت مهمان من!"
خاطرات یک معلم
با رنو رفته بودیم مسافرت شمال ماشینی که به قول بچهها بیشتر به یک قوطی کبریت شبیه بود تا یک خودروی مسافرتی! هرچند کیلومتر یکبار جوش میآورد و ما مجبور بودیم کنار رنو بایستیم و به تماشای اطراف مشغول شویم بچهها استرس داشتند، مخصوصاً وقتی در سر بالاییها ماشینها مثل قطار پشت ما گیر میافتادند و بعضی از رانندهها هم با چشمان بزرگ و لبخندهای بیمعنا همراه با غرغر و گاهی فحش به ما نگاه میکردند انگار که میگفتند: "اینها چطور این گردنه را میخوان برن؟!"
خوشبختانه، حضور زن و فرزندان کمی لطافت به اوضاع میبخشید وگرنه با آن حال و روز رنو و سرعتی که داشت، حتی احتمال داشت راننده های عصبانی با چوب و چماق به سراغمان بیایند.
باربند ماشین پر از پتو، تشک، ساک، کیف بچهها، پوشک، چادر مسافرتی، دو قابلمه بزرگ و هزار خرت و پرت دیگر بود ارتفاع بار به قدری زیاد بود که کامیونهایی که کاه بار داشتند، حسودیشان میشد!
صندوق عقب رنو هم پر از سیبزمینی، پیاز، برنج، ماکارونی، کنسرو،زرد چوبه ،نمک ،فلفل و گاز پیکنیک شده بود. مسافتی که باید ۵ ساعته میرفتیم، بیش از ۱۰ ساعت طول کشید نیمه های شب بود به شهری رسیدیم که باید دم غروب آنجا میبودیم. حالا نه ستاد اسکانی باز بود و نه مدرسهای. جیبمان هم که اجازه نزدیک شدن به هتل را نمیداد. کمکم غرولندها شروع شد: "این چه مسافرتیست؟ بتمرگ تو خونت، تو رو چی به مسافرت؟"
چشمم به تابلو مدرسهای افتاد، گویی درب بهشت رو دیدم! فوری ترمز کرده مثل فنر بیرون پریدم. هرچه زنگ زدم و مشت کوبیدم، کسی پاسخگو نبود. از بالای در نگاهی انداختم؛ چادرهای مسافرتی مثل صحرای عرفات، اما رنگارنگ!جای سوزن انداختن نگذاشته بودند از بالای در پریدم داخل مدرسه ، درب کهنه مدرسه آنقدر سر و صدا کرد که نصف مسافران بیدار شدند، اما از معرفتشان کسی اعتراضی نکرد. بچهها را بردم دستشویی و یک گوشه ای به زحمت چادر زدم. حالا با گرسنگی چه کنیم؟
بچهها که از خستگی روی سنگ هم میگذاشتی، خوابشان میبرد! فوری رفتن اون دنیا.
حالا با شکم خالی چه کنیم؟ پیشنهاد املت دادم : " عیال حالا که بچه ها خوابیدن املتی به بدن بزنیم."خواستم قابلمه را از ماشین بیرون بکشم ، افتاد و صدای مهیبی بلند شد درب قابلمه هم که بازیش گرفته بود غلت زنان اینور و اونور رفت . مطمئن شدم دیگر کسی خواب نیست، اما معرفت داشتند و اعتراضی نکردند.
گوجه ها روی گاز میجوشید و آماده تخممرغ شکستن بودن.
صدا زدم: "خانم، تخممرغها کجایند؟ املت آماده است!"
خانم جواب نداد صدایم را بلندتر کردم که آقایی سرش را از چادر بیرون کرد و گفت: "همکار عزیز، نمیشه این وقت شب املت نخوری، املت رو بذار برای فردا صبح .اصلا فردا صبح املت مهمان من!"
خاطرات یک معلم
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی) (Ahmad Zeidabadi)
از اینترنشنال تا ایرنا!
برای اطلاع از روند آتشسوزی در ارتفاعات بیتالمقدس که خبر آن صفحات نخست عموم رسانههای اسرائیلی را به خود اختصاص داده است به سایت رسانههای فارسی زبان خارج از کشور نگاهی انداختم. در سایت رادیو فردا که اصلاً خبرش را ندیدم. سایت شبکۀ ایراناینترنشنال هم حادثه را چنان به حاشیه برده که گویی اصلاً اتفاق خاصی نیافتاده است!
آتشسوزی بلاست و در هر گوشه از زمین که رخ دهد، مایۀ تأسف و تأثر آدمیزاد میشود، اما این چه طرز خبررسانی است؟ چطور خبر فاجعهای به این بزرگی در اسرائیل را میتوان نادیده گرفت یا به حاشیه راند، اما از انتشار تصویر"مرئی شدن نوار بهداشتی" در یک داروخانه در ایران نمیتوان گذشت؟ این نوع اطلاعرسانی چه هدفی را دنبال میکند؟ آیا منظور این است که آتش بد و خوب وجود دارد؟ یک جا میسوزاند و جای دیگر به گلستان تبدیل میشود؟ بدبختانه این رسانهها که به مدد ابتذال صدا و سیما به خانههای ایرانیان راه یافتهاند، نقش بزرگی در ایجاد استرس و عوارض ناشی از آن مثل افسردگی و احساس بدبختی در بین مردم ایران بازی میکنند! حتی یک خبر مثبت در بارۀ ایران منتشر نمیکنند! گویی از افسردگی و ناراحتی مردم لذت میبرند!
در همین حال، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) نوشته است: "پیشنهاد کمکِ - دولت محمود عباس- در خاموش کردن آتشسوزی در سرزمینهای اشغال شده فلسطین توسط صهیونیستها، به عنوان یک اقدام سیاسی بسیار مهم تلقی میشود که دروغین بودن ادعاهای تشکیلات خودگردان فلسطین مبنی بر حمایت از مقاومت و مردم فلسطین را آشکار میکند."
ظاهراً مسئولان ایرنا نمیدانند که اولاً محمودعباس هیچگاه ادعای حمایت از "مقاومت" را مطرح نکرده و دشمن قسمخوردۀ اقدامات مسلحانه علیه اسرائیل است چون آن را به زیان فلسطینیها میداند. ثانیاً یهودیان و فلسطینیان در آن منطقۀ متراکم، چنان در هم آمیخته شدهاند که هر بلایی مثل سیل و توفان و آتشسوزی، فقط به یک طرف آسیب نمیزند، هر دو طرف را مبتلا میکند! آتش موجود خودآگاهی نیست که اگر به جان بیتالمقدس افتاد، یهودیان را بسوزاند و عربها را معاف دارد! یا دیوار ندبه را بسوزاند و به مسجدالاقصی سرایت نکند! بنابراین خوشحالی از آتشسوزی در بیتالمقدس و ناراحتی از کمک به فرونشاندن آن چه معنایی دارد؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
برای اطلاع از روند آتشسوزی در ارتفاعات بیتالمقدس که خبر آن صفحات نخست عموم رسانههای اسرائیلی را به خود اختصاص داده است به سایت رسانههای فارسی زبان خارج از کشور نگاهی انداختم. در سایت رادیو فردا که اصلاً خبرش را ندیدم. سایت شبکۀ ایراناینترنشنال هم حادثه را چنان به حاشیه برده که گویی اصلاً اتفاق خاصی نیافتاده است!
آتشسوزی بلاست و در هر گوشه از زمین که رخ دهد، مایۀ تأسف و تأثر آدمیزاد میشود، اما این چه طرز خبررسانی است؟ چطور خبر فاجعهای به این بزرگی در اسرائیل را میتوان نادیده گرفت یا به حاشیه راند، اما از انتشار تصویر"مرئی شدن نوار بهداشتی" در یک داروخانه در ایران نمیتوان گذشت؟ این نوع اطلاعرسانی چه هدفی را دنبال میکند؟ آیا منظور این است که آتش بد و خوب وجود دارد؟ یک جا میسوزاند و جای دیگر به گلستان تبدیل میشود؟ بدبختانه این رسانهها که به مدد ابتذال صدا و سیما به خانههای ایرانیان راه یافتهاند، نقش بزرگی در ایجاد استرس و عوارض ناشی از آن مثل افسردگی و احساس بدبختی در بین مردم ایران بازی میکنند! حتی یک خبر مثبت در بارۀ ایران منتشر نمیکنند! گویی از افسردگی و ناراحتی مردم لذت میبرند!
در همین حال، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) نوشته است: "پیشنهاد کمکِ - دولت محمود عباس- در خاموش کردن آتشسوزی در سرزمینهای اشغال شده فلسطین توسط صهیونیستها، به عنوان یک اقدام سیاسی بسیار مهم تلقی میشود که دروغین بودن ادعاهای تشکیلات خودگردان فلسطین مبنی بر حمایت از مقاومت و مردم فلسطین را آشکار میکند."
ظاهراً مسئولان ایرنا نمیدانند که اولاً محمودعباس هیچگاه ادعای حمایت از "مقاومت" را مطرح نکرده و دشمن قسمخوردۀ اقدامات مسلحانه علیه اسرائیل است چون آن را به زیان فلسطینیها میداند. ثانیاً یهودیان و فلسطینیان در آن منطقۀ متراکم، چنان در هم آمیخته شدهاند که هر بلایی مثل سیل و توفان و آتشسوزی، فقط به یک طرف آسیب نمیزند، هر دو طرف را مبتلا میکند! آتش موجود خودآگاهی نیست که اگر به جان بیتالمقدس افتاد، یهودیان را بسوزاند و عربها را معاف دارد! یا دیوار ندبه را بسوزاند و به مسجدالاقصی سرایت نکند! بنابراین خوشحالی از آتشسوزی در بیتالمقدس و ناراحتی از کمک به فرونشاندن آن چه معنایی دارد؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
Forwarded from هممیهن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ملک عبدالله: مگر من مشروب میخورم که شما مدام در تلویزیون ایران تصویر مرا نشان میدهید و اینگونه عنوان میکنید؟
خاطره علی اکبر صالحی درباره اعتراض ملک عبدالله به فحاشی صداوسیما به او
@hammihanonline
خاطره علی اکبر صالحی درباره اعتراض ملک عبدالله به فحاشی صداوسیما به او
@hammihanonline
Forwarded from حقوق شهروندی (Mohammad reza Mohammadi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚛حسین راغفر ، اقتصاددان : «...لایحه نوشتند، لایحه اصلاح نظام مالیاتی درهمان صفحه اول نوشتند که نهادهای زیر نظر رهبری از این قانون مستثنی هستند. یعنی چی ؟!! یعنی اینکه ۶۰ ، ۷۰٪ اقتصاد کشور دست آنها هست اصلا مالیات ندهند ...»
♦️محمود جامساز ، اقتصاددان: «...۶۰٪اقتصاد ملی دست چهار تا نهاد ستاد اجرایی فرمان امام ، بنیاد مستضعفان ، آستان قدس رضوی ، قرارگاه خاتم الانبیا است»
✅چه بر سر مملکت آمده که بچه فلان رئیس قوه درخواست اقامت از کانادا می کند.
https://www.tg-me.com/Hogooghsharvandi
♦️محمود جامساز ، اقتصاددان: «...۶۰٪اقتصاد ملی دست چهار تا نهاد ستاد اجرایی فرمان امام ، بنیاد مستضعفان ، آستان قدس رضوی ، قرارگاه خاتم الانبیا است»
✅چه بر سر مملکت آمده که بچه فلان رئیس قوه درخواست اقامت از کانادا می کند.
https://www.tg-me.com/Hogooghsharvandi
Forwarded from مدرسه علوم انسانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ رجب حیدری از مدرسان حوزه علمیه قم و از جریان سیاسی اصولگرایان در یک مناظره تلویزیونی میگوید:
«هر کس در مقابل ولايت مطلقه فقیه قرار گرفت او را زدیم، چه هاشمی باشد چه رئیسی باشد چه احمدینژاد باشد مهم نیست»
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
«هر کس در مقابل ولايت مطلقه فقیه قرار گرفت او را زدیم، چه هاشمی باشد چه رئیسی باشد چه احمدینژاد باشد مهم نیست»
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Forwarded from تحکیم ملت
عبدالله مومنی در شبکه ایکس:
اجرای حکم حبس #محمدباقر_بختیار و #محسن_قشقایی، از بازداشتشدگان تجمع ۲۵ بهمن در اعتراض به تداوم حصر، پردهای دیگر از انسداد سیاسی و انکار حق اعتراض است.
سرکوب صدای مخالفان ، نه نشانه اقتدار، که گواه هراس از حقیقت است.
#آزادی_زندانیان_سیاسی
#رفع_حصر
🆔@tahkimmelat
اجرای حکم حبس #محمدباقر_بختیار و #محسن_قشقایی، از بازداشتشدگان تجمع ۲۵ بهمن در اعتراض به تداوم حصر، پردهای دیگر از انسداد سیاسی و انکار حق اعتراض است.
سرکوب صدای مخالفان ، نه نشانه اقتدار، که گواه هراس از حقیقت است.
#آزادی_زندانیان_سیاسی
#رفع_حصر
🆔@tahkimmelat
Forwarded from IndyPersian
⭕️ گمرک جمهوری اسلامی؛ دروازه تجارت بر دامان فساد برنامهریزی شده
📌کالاها بهعمد و برای اخذ رشوه در فرایند ترخیص معطل میشوند
♦️طبق نظر کارشناسان، طی دهههای گذشته، گمرک جمهوری اسلامی ایران به بستری برای انواع تخلف مالی و اداری تبدیل شده است. از رشوه و تبانی گرفته تا رسوب تعمدی کالا و ارزشگذاری نادرست و مجموعهای از ناهنجاریها و تخلفهای برنامهریزیشده، گمرک ایران را به یکی از گلوگاههای اصلی فساد بدل کرده است.
🖊داریوش معمار
بیشتر بخوانید...
@indypersian
📌کالاها بهعمد و برای اخذ رشوه در فرایند ترخیص معطل میشوند
♦️طبق نظر کارشناسان، طی دهههای گذشته، گمرک جمهوری اسلامی ایران به بستری برای انواع تخلف مالی و اداری تبدیل شده است. از رشوه و تبانی گرفته تا رسوب تعمدی کالا و ارزشگذاری نادرست و مجموعهای از ناهنجاریها و تخلفهای برنامهریزیشده، گمرک ایران را به یکی از گلوگاههای اصلی فساد بدل کرده است.
🖊داریوش معمار
بیشتر بخوانید...
@indypersian
ایندیپندنت فارسی
گمرک جمهوری اسلامی؛ دروازه تجارت بر دامان فساد برنامهریزی شده
طبق نظر کارشناسان، طی دهههای گذشته، گمرک جمهوری اسلامی ایران به بستری برای انواع تخلف مالی و اداری تبدیل شده است. از رشوه و تبانی گرفته تا رسوب تعمدی کالا و ارزشگذاری نادرست و مجموعهای از
Forwarded from Montakhab
🔴سلام. نویسنده را نمیدانم کیست اما به غایت حقیقتی تلخ را تصویر کرده است. به خواندن و اندیشیدن در باره اش می ارزد.
——————
دومین کرکس*
در دهه 1990، عکسی از یک کرکس که منتظر مرگ دخترکی گرسنه برای خوردن جسد او بود، به طور گسترده ای منتشر شد. این عکس در سال 1993 در طول قحطی سودان توسط کوین کارتر، عکاس خبری اهل آفریقای جنوبی، گرفته شد و بعداً برای این 'عکس شگفت انگیز' جایزه پولیتزر را کسب کرد.
اما، در حالی که از کوین کارتر برای 'مهارت عکاسی استثنایی' اش در شبکه های خبری و تلویزیونی بین المللی سراسر جهان تمجید میشد، ثمره این دستاورد و شهرت تنها چند ماه بیشتر طول نکشید، زیرا بعداً افسرده شد و خودکشی کرد!
افسردگی کوین کارتر زمانی آغاز شد، که در یکی از این مصاحبه ها (برنامه تلفنی)، کسی تماس گرفت و از او پرسید که برای دخترک چه اتفاقی افتاد؟ او به سادگی پاسخ داد: "من منتظر نماندم تا بعد از این عکس ببینم چه اتفاقی می افتد، چون باید به پروازم میرسیدم.." سپس تماس گیرنده گفت: *"من به شما می گویم که در آن روز دو کرکس وجود داشت و یکی دوربین داشت."*
این موضوع که مثل خوره به جان کارتر افتاده بود، منجر به افسردگی شد و او در نهایت خودکشی کرد. کوین کارتر می توانست هنوز زنده باشد و حتی شهرت بیشتری داشته باشد، اگر فقط آن دخترک را برداشته و به مرکز تغذیه سازمان ملل متحد که سعی داشت به آنجا برسد، برده بود یا حداقل او را به جایی امن برده بود.
امروزه، متاسفانه، این اتفاق در سراسر جهان می افتد. جهانیان کارهای ابلهانه و غیر انسانی، که به زیان دیگران است را جشن می گیرند. کوین کارتر می توانست دختر را از آنجا ببرد، اما او این کار را نکرد. یک موقعیت غیر انسانی، *"او زمان برای عکاسی داشت، اما هیچ وقتی برای نجات زندگی دختر نداشت."*
بنابراین، ما همه باید به این شعور برسیم که هدف زندگی درک زندگی دیگران است. پس آیا شما هم یک کرکس هستید؟ در هر کاری که انجام می دهیم، بگذارید انسانیت اولین چیز باشد که از ما باقی میماند. در همه کارهایمان، همیشه به دیگران فکر کنیم و ببینیم چگونه می توانیم به بشریت کمک کنیم، چگونه می توانیم دستی به کمک برداریم و اشک ها را پاک کنیم. بنابراین، وقتی بدنبال دانش، ثروت، شهرت، مهارت، یا حتی موقعیت هستیم، بیایید فکر کنیم چگونه می توانیم از آن برای سود عامه ی مردم و جامعه استفاده کنیم.
*بیایید حداقل ، دومین کرکس نباشیم...*
🌸☘https://www.tg-me.com/joinchat-TJl6M8fp9ZJiuaww
——————
دومین کرکس*
در دهه 1990، عکسی از یک کرکس که منتظر مرگ دخترکی گرسنه برای خوردن جسد او بود، به طور گسترده ای منتشر شد. این عکس در سال 1993 در طول قحطی سودان توسط کوین کارتر، عکاس خبری اهل آفریقای جنوبی، گرفته شد و بعداً برای این 'عکس شگفت انگیز' جایزه پولیتزر را کسب کرد.
اما، در حالی که از کوین کارتر برای 'مهارت عکاسی استثنایی' اش در شبکه های خبری و تلویزیونی بین المللی سراسر جهان تمجید میشد، ثمره این دستاورد و شهرت تنها چند ماه بیشتر طول نکشید، زیرا بعداً افسرده شد و خودکشی کرد!
افسردگی کوین کارتر زمانی آغاز شد، که در یکی از این مصاحبه ها (برنامه تلفنی)، کسی تماس گرفت و از او پرسید که برای دخترک چه اتفاقی افتاد؟ او به سادگی پاسخ داد: "من منتظر نماندم تا بعد از این عکس ببینم چه اتفاقی می افتد، چون باید به پروازم میرسیدم.." سپس تماس گیرنده گفت: *"من به شما می گویم که در آن روز دو کرکس وجود داشت و یکی دوربین داشت."*
این موضوع که مثل خوره به جان کارتر افتاده بود، منجر به افسردگی شد و او در نهایت خودکشی کرد. کوین کارتر می توانست هنوز زنده باشد و حتی شهرت بیشتری داشته باشد، اگر فقط آن دخترک را برداشته و به مرکز تغذیه سازمان ملل متحد که سعی داشت به آنجا برسد، برده بود یا حداقل او را به جایی امن برده بود.
امروزه، متاسفانه، این اتفاق در سراسر جهان می افتد. جهانیان کارهای ابلهانه و غیر انسانی، که به زیان دیگران است را جشن می گیرند. کوین کارتر می توانست دختر را از آنجا ببرد، اما او این کار را نکرد. یک موقعیت غیر انسانی، *"او زمان برای عکاسی داشت، اما هیچ وقتی برای نجات زندگی دختر نداشت."*
بنابراین، ما همه باید به این شعور برسیم که هدف زندگی درک زندگی دیگران است. پس آیا شما هم یک کرکس هستید؟ در هر کاری که انجام می دهیم، بگذارید انسانیت اولین چیز باشد که از ما باقی میماند. در همه کارهایمان، همیشه به دیگران فکر کنیم و ببینیم چگونه می توانیم به بشریت کمک کنیم، چگونه می توانیم دستی به کمک برداریم و اشک ها را پاک کنیم. بنابراین، وقتی بدنبال دانش، ثروت، شهرت، مهارت، یا حتی موقعیت هستیم، بیایید فکر کنیم چگونه می توانیم از آن برای سود عامه ی مردم و جامعه استفاده کنیم.
*بیایید حداقل ، دومین کرکس نباشیم...*
🌸☘https://www.tg-me.com/joinchat-TJl6M8fp9ZJiuaww
Telegram
Montakhab
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟
گفته بودم که به دریا نزنم دل، اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
#قیصر_امین_پور
🌺
منتخبی از بهترین مطالب اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،هنری تقدیم شما خوبان
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟
گفته بودم که به دریا نزنم دل، اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
#قیصر_امین_پور
🌺
منتخبی از بهترین مطالب اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،هنری تقدیم شما خوبان