Telegram Web Link
امام باقر علیه السلام به جابر فرمودند:
آیا برای شیعه بودن یک انسان همین که محب ما اهل بیت باشه کافیست؟

بعد فرمودند:
ای جابر!
شیعیان، شناخته نیستند مگر
به فروتنی
و امانتداری
و زیاد یاد خدا کردن
و روزه و نماز
و نیکی به پدر و مادر
و تعهد نسبت به همسایگان فقیر و زمینگیر و مقروض
و یتیمان
و راستگویی
و تلاوت قرآن
و بازداشتن زبان از گفت و گوی در مورد مردم، جز نیکی آنها
آنان، در همه کارها، امین اطرافیان شان هستند.
کافی، ج ۲، ص۷۴، حدیث۳

🌺ولادت امام باقر علیه السلام وحلول ماه رجب برشما مبارک باد 🍀

🪷@NaserNaghavian🪷
پيام يك بانوي سرپرست خانوار
👇👇👇👇

سلام حاج آقا روزتون بخیر
حاج آقا شرمنده مزاحمتون میشم شما تازه به ما لطف کردین کمک کردین.
ولی شرایط رو میدونید من برای خونه برنج و روغن یه سری مایحتاج خریدم اینقدر گرونی واقعا سخته با دو تا بچه و این شرایط بی سرپرستی ازتون دوباره کمک میخوام یه مقدار بدهکارم و هم خودم برای خرج و مخارج موندم.
حاج آقا حلال کنید کسی رو ندارم کمکم کنه اول خدا دوم شما اگر براتون مقدور هست و میشه کمکم کنید انشاالله به حق این ماه عزیز و این شب همیشه سلامت و تندرست باشید و خدا خیر و برکت بده به شما🙏
پيام يكي از عزيزان كه به كمك شما نيكوكاران نيازمندند
👇👇👇👇
سلام ‌
میدونم زیاد مزاحم میشم
اما خیلی سخت شده
تلاش هم می‌کنیم تنبل نیستیم اما بازم نمیرسه

الان چند روزه هیچی نداریم
جمعه هم عقد خواهر خانومم هیچی نداریم
ن بچهام‌لباس دارند و‌ نه چیزی داریم کادو بدیم

اگر توانستید باز هم مثل همیشه یک کمکی به ما بکنید جمعه‌رو‌بگذرونیم ممنون میشم…
✔️سخنراني ديشب بنده در مشهد مقدس در خيريه همدم با حضور استاندار محترم
به مناسبت ولادت حضرت مولي ع و يادواره شهداي هويزه…

🌷@NaserNaghavian🌷
امروز در خدمت جناب خاتمي عزيز
گلوله‌ی برفی بخر، خصوصاً در زمستان!

روز یکشنبه 13 فوریه زمستان 1983،

دیوید هامونز یک پارچه وسط دستفروش‌های میدان کوپر پهن کرد

و بعد گلوله‌های برفی در سایزهای مختلف را روی آن چید و به مردم نیویورک فروخت.

مردمی که داشتند در خیابانی برفی قدم می‌زدند این گلوله‌ها را که از بزرگ به کوچک مرتب شده بودند به قیمت یک دلار خریدند.

آیا برداشتن کمی برف از روی زمین و گلوله کردنش خدمتی قابل خرید و فروش بود؟

یا مردم نیویورک عقلشان را از دست داده بودند؟

یا برخی افراد از این پرفرمنس هنری تحت تاثیر قرار گرفته بودند؟

شاید

اما عاطفه‌ی جاری در این حرکت هنری که انسان‌ها را به سوی خود می‌کشاند چیست؟

مردی که گلوله‌ی برفی می‌فروشد به وضوح اعلام می‌کند

که دیگر چیزی برای فروش ندارد،

جز آنچه که از آسمان می‌بارد.

دیگر راهی برای زندگی نمی‌شناسد جز امیدی

که به مهربانی مردم این شهر بسته است

و جز انگشتان یخ بسته‌ای که به سرمای روزگار چنگ می‌اندازند برای دوام آوردن.

مردی که گلوله‌ی برفی می‌فروشد سهمش از بودن ذره ذره در حال آب شدن است.

سهمش از زندگی دارد ذوب می‌شود مگر آنکه کسی دست دراز کند

برای درآغوش کشیدنش.
كمك ها و مساعدتهاي شما عزيزان در دي ماه ١٤٠٣
👇👇👇👇👇
2025/07/06 23:26:28
Back to Top
HTML Embed Code: