Telegram Web Link
🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸


♦️تحلیل جامعه شناختی وضعیت مهاجرت اتباع افغانستان به ایران و مقایسه آن با کشورهای اروپایی

سعید الهیاری

دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی
۲۲ تیر ۱۴۰۴

در سال‌های اخیر، مسئله مهاجرت اتباع افغانستان به ایران، به‌ویژه پس از تسلط دوباره طالبان در سال ۲۰۲۱، به یکی از مهم‌ترین بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و امنیتی کشور تبدیل شده است. برخلاف مدیریت عقلانی که در اکثر کشورهای مهاجرپذیر جهان مشاهده می‌شود، در ایران با پدیده‌ای به نام ورود گله‌ای، بدون ضابطه، بدون کنترل، و بدون نظارت مواجه هستیم؛ پدیده‌ای که بخش بزرگی از آن نتیجه بی‌تدبیری و سوءمدیریت دولت سیزدهم به ریاست مرحوم ابراهیم رئیسی است.

دولت مرحوم رئیسی نه‌تنها قوانین مهاجرتی را به‌روز نکرد، بلکه عملاً مرزها را رها کرد و مسیر را برای ورود جمعیت گسترده‌ای از مهاجران غیرقانونی باز گذاشت. در حالی که در سراسر جهان، سیاست مهاجرتی بر اساس "نخبه‌پذیری" و جذب نیروهای کارآمد، متخصص و دارای صلاحیت علمی یا اقتصادی استوار است، در ایران ورود بی‌رویه و بی‌ضابطه‌ به شکل سیل انسانی صورت گرفت؛ آن‌هم بدون هیچ گزینش، کنترل، یا برنامه‌ریزی.

🔻 نتیجه این وضعیت:

تغییر خطرناک بافت جمعیتی در برخی مناطق کشور

تشدید فقر، بیکاری و نابرابری به‌ویژه در میان اقشار پایین

فشار سنگین به خدمات عمومی مانند آموزش، درمان و مسکن

افزایش ناامنی اجتماعی، حاشیه‌نشینی و جرایم خیابانی

و در نهایت، شکل‌گیری نارضایتی عمیق و احساس تبعیض در میان شهروندان ایرانی


در مقایسه، کشورهایی مانند آلمان، فرانسه یا بریتانیا، ورود هر مهاجر را منوط به عبور از مراحل قانونی، ارائه مدارک هویتی، اثبات دلایل اقامت و پذیرش توسط نهادهای دولتی می‌دانند. در این کشورها مهاجرت:

دارای سهمیه مشخص است

به‌صورت فنی و کارشناسی‌شده مدیریت می‌شود

و صرفاً مهاجرانی با مهارت یا سرمایه یا نیاز واقعی، اجازه ورود و ماندن پیدا می‌کنند

اما در ایران، بدون بررسی صلاحیت، بدون ثبت رسمی، بدون کنترل اجتماعی، میلیون‌ها نفر وارد شده‌اند که نه مالیات می‌پردازند، نه تابع مقررات هستند، و نه از منظر فرهنگی، زبانی یا اقتصادی در مسیر هم‌گرایی با جامعه ایران قرار دارند.

🔴 پیامدهای جبران‌ناپذیر این سیاست

۱. تضعیف همبستگی ملی و احساس بی‌عدالتی در بین ایرانیان
۲. تخلیه فرصت‌های شغلی و خدمات رفاهی از شهروندان ایرانی به نفع مهاجران بی‌ضابطه
۳. رشد بافت‌های فقر شهری و فشار بر شهرهای مرزی و پایتخت
۴. خطر نفوذ عناصر بی‌ثبات‌کننده در حوزه‌های امنیتی، مذهبی و اجتماعی

نتیجه‌گیری

سیاست مهاجرتی ایران نیازمند یک بازنگری ریشه‌ای، فوری و علمی است. کشور ما ظرفیت آن را دارد که به مهاجرانِ واجد شرایط، پناه دهد و کرامت انسانی را حفظ کند، اما این اقدام باید بر پایه اصولی چون:

شفافیت قانونی

مسئولیت بین‌المللی

عدالت اجتماعی

و منافع ملی باشد.

در پایان، باید با صراحت و شجاعت تأکید کرد که:
ضروری و اجتناب‌ناپذیر است که اتباع غیرقانونی، که بدون مجوز و نظارت وارد کشور شده‌اند، هر چه زودتر و البته با رعایت اصول انسانی، امنیت روانی، و کرامت ذاتی انسان، به سرزمین مادری خود بازگردانده شوند.

ادامه وضع موجود، نه تنها به زیان منافع ملی ایران، بلکه حتی به زیان آینده مهاجران و نسل‌های پس از آن‌ها خواهد بود.

#سعید_الهیاری
#مهاجران_افغانستانی
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
👍5👏1
♦️جامعه و فرهنگ طالبان‌پرور در رمان "هزار خورشید تابان"
۲۲ تیر ۱۴۰۴

"بابا [آموزگاری که توسط کمونیست‌ها از معلمی اخراج شده بود] می‌گفت زن‌ها تو این کشور همیشه سختی کشیده‌اند، لیلا، اما شاید حالا در رژیم کمونیستی آزادتر از همیشه باشند، و بیشتر از همیشه حقوقشان را به‌دست آورده‌اند. همیشه صدایش را پایین می‌آورد، چون می‌دانست که مامان نمی‌تواند کمترین تعریفی را از کمونیست‌ها بشنود و تحمل کند [دو پسر خانواده در حال جنگ با کمونیست‌ها هستند]. اما این موضوع حقیقت دارد، در این زمانه زن بودن در افغانستان نعمتی است. تو می‌توانی از این مزیت استفاده کنی، لیلا. البته آزادی زنان -در این‌جا با اندوه سر جنباند- هم یکی از دلایلی است که در وهله اول مردم در آنجا سلاح برداشته‌اند.

منظورش از "آنجا" کابل نبود که همیشه نسبتا آزاد و پیشرو بود. اینجا، در کابل، زن‌ها در دانشگاه درس می‌خواندند، مدارس را اداره می‌کردند، در هیات دولت شرکت داشتند. نه، منظور بابا نواحی قبیله‌ای، به‌خصوص نواحی پشتون در جنوب یا شرق نزدیک مرز پاکستان بود که زن‌هاشان کمتر رنگ خیابان را دیده بودند و اگر هم به خیابان می‌آمدند با برقع و همراهی مرد بود. منظورش آن نواحی بود که مردهایش طبق قوانین قبیله‌ای علیه کمونیست‌ها و اصول آزادسازی زنان شورش کرده بودند. چون این اصول ازدواج‌های اجباری را منع می‌کرد و حداقل سن ازدواج را برای دختران به شانزده سال می‌رساند. بابا گفت در این مناطق مردها قانون جدید را توهینی به سنت آبا و اجدادیشان تلقی می‌کنند که دولتی -آن هم دولتی که به خدا عقیده ندارد- به آنها تحمیل می‌کند و طبق قوانین جدید دختران می‌توانند خانه را ترک کنند، به مدرسه بروند و در کنار مردها کار کنند" (حسینی، هزار خورشید تابان، ص ۱۴۴).


#افغانستان
#طالبانیسم
#خالد_حسینی
#جامعه‌ی_طالبان‌پرور
#هزار_خورشید_تابان
@NewHasanMohaddesi
1👏1🤣1
2025/07/13 18:51:16
Back to Top
HTML Embed Code: