Forwarded from علم ، دین ، خرافه (پرومتئوس)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«شفیعی کدکنی» ، اگر چه همچون قاطبه ی مشاهیر خراسان عصر حاضر ، به داشتن گرایشات چپ شهره است اما جز تمجید از «قوام السلطنه» و «وثوق الدوله» و ایضا ذوق ادبی رهبری(طبق نقل قزوه از امیری اسفندقه) ، چندان کلامی از او درباره ی دنیای سیاست و ساکنان آن ، به گوش کسی نرسیده است.
«شفیعی» در عالم ادب ، بر خلاف ظاهر آرام و موقرش ، زندگی پر حاشیه ای دارد. از اشتهار به مرید پروری و حمله به تصوف گرفته تا منازعه با هم خانه ی دوران دانشجویی اش بر سر عشق مشترک و ایضا انتقادات تند و تیزش از شعر «شاملو».
اما همه ی این حواشی یک طرف و جمله ی مشهور «شاشیدم به این زبان محلی!» یک طرف!
با آن که مریدان «شفیعی کدکنی» ، فیلم جلسه ی تدریس حاوی این جمله را حواله ی تیغ ممیزی کرده اند اما صوت آن کلاس کذایی و واکنش تند منتقدان ، هنوز در فضای مجازی در دسترس است.
جان کلام «شفیعی» در این سخنان کوتاه آن است که پر و بال دادن به زبان های محلی و غفلت از زبان پارسی در آینده ای نه چندان دور موجب فراموشی زبان پارسی و غفلت تدریجی نسل های آینده از آثار مفاخر بزرگی چون فردوسی و سعدی خواهد شد.
👤✍ افشین احمدپور
❤️https://www.tg-me.com/elmdinkhorafeh
«شفیعی» در عالم ادب ، بر خلاف ظاهر آرام و موقرش ، زندگی پر حاشیه ای دارد. از اشتهار به مرید پروری و حمله به تصوف گرفته تا منازعه با هم خانه ی دوران دانشجویی اش بر سر عشق مشترک و ایضا انتقادات تند و تیزش از شعر «شاملو».
اما همه ی این حواشی یک طرف و جمله ی مشهور «شاشیدم به این زبان محلی!» یک طرف!
با آن که مریدان «شفیعی کدکنی» ، فیلم جلسه ی تدریس حاوی این جمله را حواله ی تیغ ممیزی کرده اند اما صوت آن کلاس کذایی و واکنش تند منتقدان ، هنوز در فضای مجازی در دسترس است.
جان کلام «شفیعی» در این سخنان کوتاه آن است که پر و بال دادن به زبان های محلی و غفلت از زبان پارسی در آینده ای نه چندان دور موجب فراموشی زبان پارسی و غفلت تدریجی نسل های آینده از آثار مفاخر بزرگی چون فردوسی و سعدی خواهد شد.
👤✍ افشین احمدپور
❤️https://www.tg-me.com/elmdinkhorafeh
این هم فایل کامل سخنان مشعشع دکتر شفیعیی کدکنی و نظر پزشک کرمانشاهی در بارهی آن👆👆👆
بازنشر: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
بازنشر: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
Forwarded from پادکست بازخوانی
اینکه آیا یک اندیشمند میتواند برای دفاع یا شرح آثار خود از نام مستعار بهره بگیرد، مرزی حساس میان استراتژی نظری و فریب فرهنگی را نمایان میسازد.
در جهانی که شفافیت و صداقت علمی در رأس ارزشهای پژوهشی قرار دارد، چنین اقداماتی، اگر صحت داشته باشند، میتوانند اعتماد عمومی به گفتمانهای روشنفکری را متزلزل کنند.
بازخوانی این ماجرا فرصتی است برای بازاندیشی دربارهی معیارهای اخلاقی در میدان علوم انسانی ایران.
این دقیقا نکتهای است که اخیرا «حسن محدثی» جامعهشناس، بر آن انگشت نهاده است و با اشاره به ادعای «رضا خجسته رحیمی» نسبت به نویسندهای به نام « سیروس پرویزی» مدعی شده که این شخص احتمالا کسی جز مرحوم سیدجواد طباطبایی نیست.
در بازخوانی این هفته به حواشی این مجادله میپردازیم.
بازخوانی؛ دور دنیا در 7 دقیقه
@Bazkhe
👇👇👇
در جهانی که شفافیت و صداقت علمی در رأس ارزشهای پژوهشی قرار دارد، چنین اقداماتی، اگر صحت داشته باشند، میتوانند اعتماد عمومی به گفتمانهای روشنفکری را متزلزل کنند.
بازخوانی این ماجرا فرصتی است برای بازاندیشی دربارهی معیارهای اخلاقی در میدان علوم انسانی ایران.
این دقیقا نکتهای است که اخیرا «حسن محدثی» جامعهشناس، بر آن انگشت نهاده است و با اشاره به ادعای «رضا خجسته رحیمی» نسبت به نویسندهای به نام « سیروس پرویزی» مدعی شده که این شخص احتمالا کسی جز مرحوم سیدجواد طباطبایی نیست.
در بازخوانی این هفته به حواشی این مجادله میپردازیم.
بازخوانی؛ دور دنیا در 7 دقیقه
@Bazkhe
👇👇👇
محدثی و اتهام به طباطبایی
پادکست بازخوانی در 7 دقیقه
🎧در این قسمت از پادکست «بازخوانی»، به ادعایی جنجالی از حسن محدثی، جامعهشناس، درباره سیدجواد طباطبایی میپردازیم:
آیا طباطبایی با نام مستعار «سیروس پرویزی» مقالاتی در مدح خود نوشته است؟
محدثی در یادداشتی از مقالهای در اندیشه پویا نقل کرده که نویسندهای به نام «سیروس پرویزی» مقالاتی نوشته است که شباهت نگارشی این مقالات به آثار طباطبایی را مشکوک میدانست. واکنشها، از کنایههای محمد قوچانی تا واکنش محدثی، فضای پرتنشی را رقم زد.
با آنکه برخی مخاطبان اطلاعاتی درباره وجود حقوقدانی به نام سیروس پرویزی و مقالات حقوقی او ارائه دادند، اما هنوز نسبت او با این مقالات در هالهای از ابهام قرار دارد.
همچنین برخی مطرح کردند انتشار مطلب به نام خود چندان هم ناپسند نیست. هرچند این پرسش همچنان باقی است که چنین اقدامی توسط طباطبایی به فرض صحت کاری درست بود یا نه؟
بازخوانی؛ دور دنیا در 7 دقیقه
🔻منبع: کانال پادکست بازخوانی
https://www.tg-me.com/BAZKHE/37
#پادکست_بازخوانی
#سیروس_پرویزی
#سیروس_پرویزیان
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
آیا طباطبایی با نام مستعار «سیروس پرویزی» مقالاتی در مدح خود نوشته است؟
محدثی در یادداشتی از مقالهای در اندیشه پویا نقل کرده که نویسندهای به نام «سیروس پرویزی» مقالاتی نوشته است که شباهت نگارشی این مقالات به آثار طباطبایی را مشکوک میدانست. واکنشها، از کنایههای محمد قوچانی تا واکنش محدثی، فضای پرتنشی را رقم زد.
با آنکه برخی مخاطبان اطلاعاتی درباره وجود حقوقدانی به نام سیروس پرویزی و مقالات حقوقی او ارائه دادند، اما هنوز نسبت او با این مقالات در هالهای از ابهام قرار دارد.
همچنین برخی مطرح کردند انتشار مطلب به نام خود چندان هم ناپسند نیست. هرچند این پرسش همچنان باقی است که چنین اقدامی توسط طباطبایی به فرض صحت کاری درست بود یا نه؟
بازخوانی؛ دور دنیا در 7 دقیقه
🔻منبع: کانال پادکست بازخوانی
https://www.tg-me.com/BAZKHE/37
#پادکست_بازخوانی
#سیروس_پرویزی
#سیروس_پرویزیان
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️سری ثریا اوندر، روشنفکر-سیاستمداری از تبار انسانیت
✍دکتر شقایق کمالی و همکاران
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
"زندهگی کوتاه است، بهاندازهی یک نغمه، اما میشود در همین کوتاهی انسان بود؛ با احترام، دانایی، و گفتوگو."
یاد سری ثریا اوندر گرامی!
#ترکیه
#شقایق_کمالی
#روشنفکر_الگو
#سری_ثریا_اوندر
@NewHasanMohaddesi
✍دکتر شقایق کمالی و همکاران
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
"زندهگی کوتاه است، بهاندازهی یک نغمه، اما میشود در همین کوتاهی انسان بود؛ با احترام، دانایی، و گفتوگو."
یاد سری ثریا اوندر گرامی!
#ترکیه
#شقایق_کمالی
#روشنفکر_الگو
#سری_ثریا_اوندر
@NewHasanMohaddesi
♦️کتاب "دین و موسیقی در ایران معاصر"
نویسنده: دکتر حسین سروی
زیر نظر و با مقدمهی حسن محدثیی گیلوایی
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻همراه با تخفیف نمایشگاه کتاب
لینک خرید:
https://toakademi.com/?p=11718
#حسین_سروی
#دین_و_موسیقی
@NewHasanMohaddesi
نویسنده: دکتر حسین سروی
زیر نظر و با مقدمهی حسن محدثیی گیلوایی
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻همراه با تخفیف نمایشگاه کتاب
لینک خرید:
https://toakademi.com/?p=11718
#حسین_سروی
#دین_و_موسیقی
@NewHasanMohaddesi
♦️ابراز تاسف صفحهی دکتر شفیعیی کدکنی
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
این استوری امروز برای من ارسال شده است. صفحهای به نام ایشان در اینستاگرام، ابراز تاسف کرده اند از تیتر منتشر شده از ایشان.
اما بهنظر ام لازم است دکتر شفیعیی کدکنی توضیح بدهند زبان محلی چیست و مصادیق اش کدام اند. آنوقت میتوان دقیقتر داوری کرد.
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12606
#زبان
#تبعیض
#شفیعی_کدکنی
#سیاستگذاری_فرهنگی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
این استوری امروز برای من ارسال شده است. صفحهای به نام ایشان در اینستاگرام، ابراز تاسف کرده اند از تیتر منتشر شده از ایشان.
اما بهنظر ام لازم است دکتر شفیعیی کدکنی توضیح بدهند زبان محلی چیست و مصادیق اش کدام اند. آنوقت میتوان دقیقتر داوری کرد.
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12606
#زبان
#تبعیض
#شفیعی_کدکنی
#سیاستگذاری_فرهنگی
@NewHasanMohaddesi
♦️نقد یا تسویهحساب؟! نقد کتاب با چراغ و آینه
✍کاظم طلیعی
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
👇👇👇
#شاملو
#کاظم_طلیعی
#شفیعی_کدکنی
#با_چراغ_و_آینه
@NewHasanMohaddesi
✍کاظم طلیعی
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
👇👇👇
#شاملو
#کاظم_طلیعی
#شفیعی_کدکنی
#با_چراغ_و_آینه
@NewHasanMohaddesi
نقد یا تسویهحساب.pdf
459.9 KB
🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸
♦️نقد یا تسویهحساب؟! نقد کتاب با چراغ و آینه
✍️کاظم طلیعی
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
#شاملو
#کاظم_طلیعی
#شفیعی_کدکنی
#با_چراغ_و_آینه
@NewHasanMohaddesi
♦️نقد یا تسویهحساب؟! نقد کتاب با چراغ و آینه
✍️کاظم طلیعی
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
#شاملو
#کاظم_طلیعی
#شفیعی_کدکنی
#با_چراغ_و_آینه
@NewHasanMohaddesi
♦️نشر نقد فرهنگ در نمایشگاه کتاب تهران
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
اگر احیانا به کتابهای زیر علاقهمند بودید و گذارتان به نمایشگاه کتاب تهران در این روزها افتاد، میتوانید به نشانیی زیر سر بزنید و آنها را تهیه کنید:
۱. مشرکی در خانوادهی پیامبر
۲. خدا و خیابان
۳. حاجی خودتی!
۴. دین و شادی
۵. آزمون نقدپذیری جامعهشناس: پنج نقد بر فرامرز رفیعپور
(نشانیی نشر نقد فرهنگ در سی و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران:
مصلی. سالن ناشران عمومی (شبستان). راهرو ۸. پلاک ۲.
نشر نقد فرهنگ)
ناشر دو جلد از کتابهایم (روایت ایرانی جامعهشناسی دین، مبانی؛ و بینشها و نظریهها) نیز نشر تیسا است که نمیدانم در نمایشگاه کتاب هست یا خیر.
نشر سحر هم در سال گذشته دو جلد از کتابهای مرا منتشر کرده و در نمایشگاه مجازی حضور دارد.
#نقد_فرهنگ
#بیژن_عبدالکریمی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
اگر احیانا به کتابهای زیر علاقهمند بودید و گذارتان به نمایشگاه کتاب تهران در این روزها افتاد، میتوانید به نشانیی زیر سر بزنید و آنها را تهیه کنید:
۱. مشرکی در خانوادهی پیامبر
۲. خدا و خیابان
۳. حاجی خودتی!
۴. دین و شادی
۵. آزمون نقدپذیری جامعهشناس: پنج نقد بر فرامرز رفیعپور
(نشانیی نشر نقد فرهنگ در سی و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران:
مصلی. سالن ناشران عمومی (شبستان). راهرو ۸. پلاک ۲.
نشر نقد فرهنگ)
ناشر دو جلد از کتابهایم (روایت ایرانی جامعهشناسی دین، مبانی؛ و بینشها و نظریهها) نیز نشر تیسا است که نمیدانم در نمایشگاه کتاب هست یا خیر.
نشر سحر هم در سال گذشته دو جلد از کتابهای مرا منتشر کرده و در نمایشگاه مجازی حضور دارد.
#نقد_فرهنگ
#بیژن_عبدالکریمی
@NewHasanMohaddesi
♦️شیوهی اتهامزنی و پروندهسازیی یک ایرانگرا (برای ثبت): مورد علیرضا علیدوست کارشناس ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران و امضا کنندهی بیانیهی ۸۰۰ نفر
✍حسن محدثی
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
نوع مواجههی ایرانپرستان با مخالفان شبیه مواجههی دینداران جزماندیش با منتقدان است. اتهامزنی و پروندهسازی از رهگذر دروغگویی روش متداولشان است.
آنها راست و دروغ را میآمیزند تا بتوانند برچسبهای حاضر و آمادهای را به مخالفان فکریی خود بچسبانند و او را بیاعتبار سازند.
در این مورد یک ایرانگرای افراطی علیه من پیامهایی را نوشته و برای کسانی در یک گروه فرستاده تا آنها را علیه من برانگیزاند. پیامها نیز برای من ارسال شده و من اینک عکسی از برخیشان منتشر کرده ام.
شیوهی کار را ملاحظه کنید: من در یک فرسته از گلههای مجازی نوشته ام ولی آقای علیدوست نوشته: محدثی مردم ایران را گله خوانده است. من از خودمداریی ایرانی سخن گفته ام و آن را ویژهگیی برخی از ایرانگرایان خوانده ام و وی آن را از زبان من به کل ایرانیان نسبت داده است.
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12442
#ایرانگرایی
#علیرضا_علیدوست
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثی
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
نوع مواجههی ایرانپرستان با مخالفان شبیه مواجههی دینداران جزماندیش با منتقدان است. اتهامزنی و پروندهسازی از رهگذر دروغگویی روش متداولشان است.
آنها راست و دروغ را میآمیزند تا بتوانند برچسبهای حاضر و آمادهای را به مخالفان فکریی خود بچسبانند و او را بیاعتبار سازند.
در این مورد یک ایرانگرای افراطی علیه من پیامهایی را نوشته و برای کسانی در یک گروه فرستاده تا آنها را علیه من برانگیزاند. پیامها نیز برای من ارسال شده و من اینک عکسی از برخیشان منتشر کرده ام.
شیوهی کار را ملاحظه کنید: من در یک فرسته از گلههای مجازی نوشته ام ولی آقای علیدوست نوشته: محدثی مردم ایران را گله خوانده است. من از خودمداریی ایرانی سخن گفته ام و آن را ویژهگیی برخی از ایرانگرایان خوانده ام و وی آن را از زبان من به کل ایرانیان نسبت داده است.
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12442
#ایرانگرایی
#علیرضا_علیدوست
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from نام باوری (Nezam Bahrami)
کتاب جدیدم با عنوان "محافظه کاری در برابر نئومارکسیسم" که بررسی و نقد افکار جواد طباطبایی و یوسفعلی اباذری است توسط نشر کویر منتشر شد.
واحد فروش 02188301992
واحد فروش 02188301992
♦️سهراب و سادهگی و زیبایی
مشهد اردهال / صبح ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
#سهراب_سپهری
#مشهد_اردهال
@NewHasanMohaddesi
مشهد اردهال / صبح ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
#سهراب_سپهری
#مشهد_اردهال
@NewHasanMohaddesi
♦️فکر کن چه تنهاست اگر ماهی کوچک دچار آبیی دریای بیکران باشد
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
چرا گرفته دلت، مثل آنكه تنهايي.
چقدر هم تنها!
خيال ميكنم
دچار آن رگ پنهان رنگها هستي.
دچار يعني
عاشق.
و فكر كن كه چه تنهاست
اگر ماهي كوچك، دچار آبي درياي بيكران باشد.
چه فكر نازك غمناكي!
و غم تبسم پوشيده نگاه گياه است.
و غم اشاره محوي به رد وحدت اشياست.
- خوشا به حال گياهان كه عاشق نورند
و دست منبسط نور روي شانه آنهاست.
- نه، وصل ممكن نيست،
هميشه فاصلهاي هست.
اگر چه منحني آب بالش خوبي است.
براي خواب دلآويز و ترد نيلوفر،
هميشه فاصلهاي هست.
دچار بايد بود
و گرنه زمزمه حيات ميان دو حرف
حرام خواهد شد.
و عشق
سفر به روشني اهتراز خلوت اشياست.
و عشق
صداي فاصلههاست.
صداي فاصلههايي كه
غرق ابهاماند
سهراب سپهری❤️🌺
#سهراب_سپهری
#مشهد_اردهال
@NewHasanMohaddesi
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
چرا گرفته دلت، مثل آنكه تنهايي.
چقدر هم تنها!
خيال ميكنم
دچار آن رگ پنهان رنگها هستي.
دچار يعني
عاشق.
و فكر كن كه چه تنهاست
اگر ماهي كوچك، دچار آبي درياي بيكران باشد.
چه فكر نازك غمناكي!
و غم تبسم پوشيده نگاه گياه است.
و غم اشاره محوي به رد وحدت اشياست.
- خوشا به حال گياهان كه عاشق نورند
و دست منبسط نور روي شانه آنهاست.
- نه، وصل ممكن نيست،
هميشه فاصلهاي هست.
اگر چه منحني آب بالش خوبي است.
براي خواب دلآويز و ترد نيلوفر،
هميشه فاصلهاي هست.
دچار بايد بود
و گرنه زمزمه حيات ميان دو حرف
حرام خواهد شد.
و عشق
سفر به روشني اهتراز خلوت اشياست.
و عشق
صداي فاصلههاست.
صداي فاصلههايي كه
غرق ابهاماند
سهراب سپهری❤️🌺
#سهراب_سپهری
#مشهد_اردهال
@NewHasanMohaddesi
♦️«خلیج فارس»: انسان ایرانی در میانهٔ غرب و عرب
✍دکتر مهدی نوریان
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
محمّد توکلی طرقی در فصل دوم کتاب تجدّد بومی و بازاندیشی تاریخ، به شکلگیری تاریخنگاری نو در ایران قرن نوزدهم میلادی میپردازد. او نشان میدهد که چطور تاریخنگاران و روشنفکران ایرانی از یکسو، فرنگ را بافرهنگ یافتند و آن خلقوخوی ناپسند ایرانی را که با آنچه فرنگیست منافات داشت، به عربها نسبت دادند. او از محمّدتقی لسان الملک سپهر، اعتمادالسلطنه، ذکاءالملک، محمدعلی فروغی، میرزاآقاخان کرمانی، و سید جمالدین اسدآبادی نقلقولهایی در این باب میآورد. دراینراه، این تاریخنگاران، توجه خود را به تاریخهای پیش از اسلام مبذول داشتند و سعی کردند با خوانشی جدید، که درخورِ وضعوحال ایرانیانِ آنروز بود و میتوانست بهنحوی پاسخی برای پرسشِ «چرا ما عقب ماندهایم؟» دستوپا کند، به بازنگاری تاریخ قدیم ایران بپردازند. ذکاءالملک بر این امر پای فشرد که پادشاهان حقیقیِ عجم، ساسانیاناند. او همهٔ تقصیرهای عقبماندگی ایرانیان را به گردن عربها انداخت و این ایده جان گرفت که در ایران باستان، با ایرانی قدرتمند و پیشرو مواجه بودیم که هجوم اعراب، انقطاعی تاریخی بهوجود آورد و ایران را از پیشروی بازداشت! حالا باید بهسوی تمدن فرنگ پیش رفت، و این نوعی «بازگشت به خویشتن» است؛ برای بازیابی عظمت و شکوه ازدسترفتهٔ ایران که مسبّب آن عربها بودند باید به اصل خویش بازگردیم - یعنی حرکت بهسوی تمدنی که «عجالتاً در کفِ مردم اروپاست.» این بهمثابهٔ نوعی فراخوان به وحدت بهحساب میآمد که در دورهٔ مشروطیت فراگیر شد؛ فراخوانی برمبنایِ گذشتهای خیالی بهمددِ بازخوانی و توأمان همزمانکردنِ زمانپریشانهٔ متون کهن با اکنونِ اروپا. طبیعیست که دو نیروی فرنگستا و عربستیز همپایِ یکدیگر پیش میرفتند و یکدیگر را بازتولید میکردند. نمود این مسئله را میتوان در بازنگاری تاریخ ایران و پالایش زبان فارسی مشاهده نمود. تلاش برای یافتن پیوند خویشاوندی با فرنگ و توأمان رویگردانیِ هرچهبیشتر از اعراب، همزمان داشت رخ میداد.
بهنظر میرسد با گذشت نزدیک به دو سده از آن روزها، این دیسکورس (گفتمان/گفتار)، هنوز تداوم داشته است؛ هرچند عناصری از آن با دیسکورس/دیسکورسهای دیگری مفصل شده است. انسان ایرانی، امروز هنوز احساس عقبماندگی میکند و هنوز هم نتوانسته از شرّ سایهٔ سنگین نگاه خیرهٔ غربی رها شود. ازدگرسو، او هنوز برای عقبماندگیهای خود دنبال مقصر میگردد و هربار بهفراخورِ زمینه و زمانه، این تقصیر را بر «دیگری» فرافکن میکند. اما آنچه بهتازگی دربارهٔ تغییر نام «خلیج فارس» به «خلیج عربی» از دهان ترامپ بیرون آمد، انگار شکافی در معرفتشناسی انسان ایرانی ایجاد کرد: او که، در تداوم با دیسکورسی که ذکرش رفت، غرب را ستایش میکرد و آن را برای بازگرداندن شکوه و عظمت ایران الگو میدانست، و توأمان خود را عاصی از ترومای جمعیِ نبرد قادسیه و فروپاشی ساسانیان بهدست اعراب میپنداشت، حالا همان غرب نهتنها به «اصالت» و «هویت» «پارسی»اش حمله کرده است، بلکه میخواهد آن را به «اعراب» بدهد؛ میخواهد نام «خلیج فارس» را که ازسوی اینان بعضاً به «خلیج همیشه فارس» خوانده میشود، به «خلیج عربی» تغییر دهد. فارغ از اینکه چه سیاستی پشت این گفتهٔ ترامپ وجود داشته/نداشته، ایجادشدن شکلی از اتحاد میان پوزیسیون و اپوزیسیونِ ایرانی نیز قابلتوجه است؛ مسئلهای که رضا پهلوی، شاهزادهٔ خودخواندهٔ ایرانی، در پیاماش در واکنش به گفتهٔ ترامپ در باب تغییر این نام، به آن اشاره کرد و سعی کرد دراندازهٔ خود، تزلزلی در این وحدت ایجاد کند.
ازسوی دیگر، حالا پس از این گفتهٔ ترامپ، نیروی نژادپرستِ سلطهجو که در هر بستر و بافتاری بهدنبال ارضای میل خویش است، بار دیگر بالا زده است. فحاشیهای نژادپرستانهٔ عربستیز در ایران بار دیگر رو آمدهاند؛ هرکه فارس نباشد حالا ترامپیست است. این میل که برآمده از شکلی اقتدارگراییِ مرکزگراست بیش از دو سده است که در این دیار جاری بوده است و بهفراخور زمینه و زمانه، هربار بهشکلی پدیدار شده است. بههرحال، بهنظرم گفتهٔ ترامپ، فارغ از نیّت و محتوای آن، شکلی از شکاف را در معرفتشناسی ایرانی در نسبت توأمانی که با غرب و عرب دارد بهوجود آورد که میتواند محل بحث قرار گیرد. آنچه اهمیت دارد شناسایی مناسبات سلطه است؛،هرجا و در هرلباسی که ظاهر شود؛ چه در لباس سیاستهای امپریالیستیِ ترامپیستی، و چه در لباس نژادپرستی اقتدارگرای مرکزمحور!
https://www.tg-me.com/mavaajid/238
#عرب
#خلیج_فارس
@NewHasanMohaddesi
✍دکتر مهدی نوریان
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
محمّد توکلی طرقی در فصل دوم کتاب تجدّد بومی و بازاندیشی تاریخ، به شکلگیری تاریخنگاری نو در ایران قرن نوزدهم میلادی میپردازد. او نشان میدهد که چطور تاریخنگاران و روشنفکران ایرانی از یکسو، فرنگ را بافرهنگ یافتند و آن خلقوخوی ناپسند ایرانی را که با آنچه فرنگیست منافات داشت، به عربها نسبت دادند. او از محمّدتقی لسان الملک سپهر، اعتمادالسلطنه، ذکاءالملک، محمدعلی فروغی، میرزاآقاخان کرمانی، و سید جمالدین اسدآبادی نقلقولهایی در این باب میآورد. دراینراه، این تاریخنگاران، توجه خود را به تاریخهای پیش از اسلام مبذول داشتند و سعی کردند با خوانشی جدید، که درخورِ وضعوحال ایرانیانِ آنروز بود و میتوانست بهنحوی پاسخی برای پرسشِ «چرا ما عقب ماندهایم؟» دستوپا کند، به بازنگاری تاریخ قدیم ایران بپردازند. ذکاءالملک بر این امر پای فشرد که پادشاهان حقیقیِ عجم، ساسانیاناند. او همهٔ تقصیرهای عقبماندگی ایرانیان را به گردن عربها انداخت و این ایده جان گرفت که در ایران باستان، با ایرانی قدرتمند و پیشرو مواجه بودیم که هجوم اعراب، انقطاعی تاریخی بهوجود آورد و ایران را از پیشروی بازداشت! حالا باید بهسوی تمدن فرنگ پیش رفت، و این نوعی «بازگشت به خویشتن» است؛ برای بازیابی عظمت و شکوه ازدسترفتهٔ ایران که مسبّب آن عربها بودند باید به اصل خویش بازگردیم - یعنی حرکت بهسوی تمدنی که «عجالتاً در کفِ مردم اروپاست.» این بهمثابهٔ نوعی فراخوان به وحدت بهحساب میآمد که در دورهٔ مشروطیت فراگیر شد؛ فراخوانی برمبنایِ گذشتهای خیالی بهمددِ بازخوانی و توأمان همزمانکردنِ زمانپریشانهٔ متون کهن با اکنونِ اروپا. طبیعیست که دو نیروی فرنگستا و عربستیز همپایِ یکدیگر پیش میرفتند و یکدیگر را بازتولید میکردند. نمود این مسئله را میتوان در بازنگاری تاریخ ایران و پالایش زبان فارسی مشاهده نمود. تلاش برای یافتن پیوند خویشاوندی با فرنگ و توأمان رویگردانیِ هرچهبیشتر از اعراب، همزمان داشت رخ میداد.
بهنظر میرسد با گذشت نزدیک به دو سده از آن روزها، این دیسکورس (گفتمان/گفتار)، هنوز تداوم داشته است؛ هرچند عناصری از آن با دیسکورس/دیسکورسهای دیگری مفصل شده است. انسان ایرانی، امروز هنوز احساس عقبماندگی میکند و هنوز هم نتوانسته از شرّ سایهٔ سنگین نگاه خیرهٔ غربی رها شود. ازدگرسو، او هنوز برای عقبماندگیهای خود دنبال مقصر میگردد و هربار بهفراخورِ زمینه و زمانه، این تقصیر را بر «دیگری» فرافکن میکند. اما آنچه بهتازگی دربارهٔ تغییر نام «خلیج فارس» به «خلیج عربی» از دهان ترامپ بیرون آمد، انگار شکافی در معرفتشناسی انسان ایرانی ایجاد کرد: او که، در تداوم با دیسکورسی که ذکرش رفت، غرب را ستایش میکرد و آن را برای بازگرداندن شکوه و عظمت ایران الگو میدانست، و توأمان خود را عاصی از ترومای جمعیِ نبرد قادسیه و فروپاشی ساسانیان بهدست اعراب میپنداشت، حالا همان غرب نهتنها به «اصالت» و «هویت» «پارسی»اش حمله کرده است، بلکه میخواهد آن را به «اعراب» بدهد؛ میخواهد نام «خلیج فارس» را که ازسوی اینان بعضاً به «خلیج همیشه فارس» خوانده میشود، به «خلیج عربی» تغییر دهد. فارغ از اینکه چه سیاستی پشت این گفتهٔ ترامپ وجود داشته/نداشته، ایجادشدن شکلی از اتحاد میان پوزیسیون و اپوزیسیونِ ایرانی نیز قابلتوجه است؛ مسئلهای که رضا پهلوی، شاهزادهٔ خودخواندهٔ ایرانی، در پیاماش در واکنش به گفتهٔ ترامپ در باب تغییر این نام، به آن اشاره کرد و سعی کرد دراندازهٔ خود، تزلزلی در این وحدت ایجاد کند.
ازسوی دیگر، حالا پس از این گفتهٔ ترامپ، نیروی نژادپرستِ سلطهجو که در هر بستر و بافتاری بهدنبال ارضای میل خویش است، بار دیگر بالا زده است. فحاشیهای نژادپرستانهٔ عربستیز در ایران بار دیگر رو آمدهاند؛ هرکه فارس نباشد حالا ترامپیست است. این میل که برآمده از شکلی اقتدارگراییِ مرکزگراست بیش از دو سده است که در این دیار جاری بوده است و بهفراخور زمینه و زمانه، هربار بهشکلی پدیدار شده است. بههرحال، بهنظرم گفتهٔ ترامپ، فارغ از نیّت و محتوای آن، شکلی از شکاف را در معرفتشناسی ایرانی در نسبت توأمانی که با غرب و عرب دارد بهوجود آورد که میتواند محل بحث قرار گیرد. آنچه اهمیت دارد شناسایی مناسبات سلطه است؛،هرجا و در هرلباسی که ظاهر شود؛ چه در لباس سیاستهای امپریالیستیِ ترامپیستی، و چه در لباس نژادپرستی اقتدارگرای مرکزمحور!
https://www.tg-me.com/mavaajid/238
#عرب
#خلیج_فارس
@NewHasanMohaddesi
🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸
♦️تغییر نام
✍دکتر عبدالمجید الهامی
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
از شمال خلیج فارس در قسمت ایران یعنی نقطه آغاز آن عبادان یا آبادان جدید تا میناب در استان هرمزگان یعنی دورق یا فلاحیه، شادگان، معشور، ماهشهر تا هندیان، هندیجان، دیلم و جناوه، گناوه تا بندر ریق یا ریگ تا ابوشهر بوشهر تا جنجان گنگان، دیر، خمیر و جنج، گنگ، لنجه، لنگه تا بندر جمبرون یا گمبرون، بندر عباس همه آنها خاستگاه عربی دارند و نقطه سکونت قبایل عرب بوده است. باقی مانده این قبایل هنوز هم در آن نواحی زندگی می کنند.
جزایر از خارک تا جزیره قیس یا کیش تا قین یا قشم تا جزایر دیگر که تغییر نام دادند مانند لاوان و فارسی و سیری تا هرمز همگی منشئی عربی دارند. اگر بخواهیم دریا را به علت وجود مردمی که دور تا دور آن اعراب هستند بنامیم چه نامی می گیرد. از لحاظ توپوگرافی جغرافیایی این بحث فنی است که با منطق و ادله باید به آن پرداخت راقم اصراری بر نام گذاری خاصی ندارد اما این تورم رگ بعضی ها آدمی یاد دریای خزر می اندازد.
راستی با برادران استراتژیک روس بحث دریای خزر به کجا رسید. یادبودی، روزی برای اعتراض به نحوی مداخله روسها تعیین شد، یا اینجا جنگ عرب، عجم هست و آن گزاره متوهمانه ای که قریب صدسال است نژادگراهای مانند افشار [...] و فروغی [...] به آن پرداختند تا عامل عقب ماندگی ایران را اعراب معرفی کنند. البته بنا به دستور یک هندی پارسی و به کمک انگلیسی ها، و بوسیله اردشیر جی ریپورتر هندی، انگلیسی عامل این تغییرات که ملت سازی یکسانساز بود انجام شد.
قابل ذکر و توضیح هست از قرن شانزدهم با اسناد موجود که نقشه ها و توپوگرافی منطقه نزد انگلیس ها هم بوده نام خلیج فارس به این ابراهه تعلق گرفته حال به زبان محلی به آن چه گفته شده بماند، اما طبق روال بین المللی همین نام بوده است. این عمل تغییر نام مثل آن می ماند که کشوری تصمیم بگیرد نام آمریکا را نبرد و نام اولیه سرزمین سرخپوستان بگوید که البته در هیچ نقشه و سند بین المللی این نام برده نشده همانند نام خلیج عربی است.
اما این اعمال نژادگرایانه تغییر نام های اماکن اول بار بوسیله دولت مستقر در ایران یعنی دولت پهلوی و حامیان آن که تا به امروز هم با زور سرنیزه اعمال می شود انجام شده است. باید پرسید تغییر نام سرزمین ها، شهرها، استان ها، رودها، دریاچه ها و حتی نام کشور عمل بدی است اما بنا به مثال قدیمی یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگری. اگر این عمل بد و تجاوز به حقوق حقه مملکت و مردم است پس عملی که در طول صد سال گذشته در سرزمین ایران صورت گرفته و نام های بیش از دوهزار منطقه در ایران تغییر کرده و نام های بی مسمایی و نژاد گرایانه بر سرزمین و محلها و رودها و شهرها نهاده شد را چه جوابی دارد و باید به آن چه گفت.
این توضیحی است که راقم در حد وسع خود ابراز نموده است. برای دوری از این جنگ زرگری متوهمانه، اما اینکه نام بین المللی هزاران ساله شط العرب را به اروند رود تغییر دادن یا نمونه آخر آن تغییر نام جزیره ابوموسی به بوموسو چه موضوعی را متبادر می کند؟ آیا اعراب به تحقیر نگاه کردن و آنها را دشمنان تاریخی قلمداد کردن عملی انسانی و شرافتمندانه است؟ آیا اعمال سیاستهای بیشرمانه تبعیض نژادی بر اعراب ساکن در ایران احترام به حقوق انسانی و بشری اولیه است؟ ظلم و ستم و اجحافی که در طول صد سال اخیر از سوی اقلیتی بر اکثریت اقوام ساکن در ایران در همه جوانب عمل شده است صواب و ثواب است؟
#تغییر_نام
#خلیج_فارس
#سید_عبدالمجید_الهامی
@NewHasanMohaddesi
♦️تغییر نام
✍دکتر عبدالمجید الهامی
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
از شمال خلیج فارس در قسمت ایران یعنی نقطه آغاز آن عبادان یا آبادان جدید تا میناب در استان هرمزگان یعنی دورق یا فلاحیه، شادگان، معشور، ماهشهر تا هندیان، هندیجان، دیلم و جناوه، گناوه تا بندر ریق یا ریگ تا ابوشهر بوشهر تا جنجان گنگان، دیر، خمیر و جنج، گنگ، لنجه، لنگه تا بندر جمبرون یا گمبرون، بندر عباس همه آنها خاستگاه عربی دارند و نقطه سکونت قبایل عرب بوده است. باقی مانده این قبایل هنوز هم در آن نواحی زندگی می کنند.
جزایر از خارک تا جزیره قیس یا کیش تا قین یا قشم تا جزایر دیگر که تغییر نام دادند مانند لاوان و فارسی و سیری تا هرمز همگی منشئی عربی دارند. اگر بخواهیم دریا را به علت وجود مردمی که دور تا دور آن اعراب هستند بنامیم چه نامی می گیرد. از لحاظ توپوگرافی جغرافیایی این بحث فنی است که با منطق و ادله باید به آن پرداخت راقم اصراری بر نام گذاری خاصی ندارد اما این تورم رگ بعضی ها آدمی یاد دریای خزر می اندازد.
راستی با برادران استراتژیک روس بحث دریای خزر به کجا رسید. یادبودی، روزی برای اعتراض به نحوی مداخله روسها تعیین شد، یا اینجا جنگ عرب، عجم هست و آن گزاره متوهمانه ای که قریب صدسال است نژادگراهای مانند افشار [...] و فروغی [...] به آن پرداختند تا عامل عقب ماندگی ایران را اعراب معرفی کنند. البته بنا به دستور یک هندی پارسی و به کمک انگلیسی ها، و بوسیله اردشیر جی ریپورتر هندی، انگلیسی عامل این تغییرات که ملت سازی یکسانساز بود انجام شد.
قابل ذکر و توضیح هست از قرن شانزدهم با اسناد موجود که نقشه ها و توپوگرافی منطقه نزد انگلیس ها هم بوده نام خلیج فارس به این ابراهه تعلق گرفته حال به زبان محلی به آن چه گفته شده بماند، اما طبق روال بین المللی همین نام بوده است. این عمل تغییر نام مثل آن می ماند که کشوری تصمیم بگیرد نام آمریکا را نبرد و نام اولیه سرزمین سرخپوستان بگوید که البته در هیچ نقشه و سند بین المللی این نام برده نشده همانند نام خلیج عربی است.
اما این اعمال نژادگرایانه تغییر نام های اماکن اول بار بوسیله دولت مستقر در ایران یعنی دولت پهلوی و حامیان آن که تا به امروز هم با زور سرنیزه اعمال می شود انجام شده است. باید پرسید تغییر نام سرزمین ها، شهرها، استان ها، رودها، دریاچه ها و حتی نام کشور عمل بدی است اما بنا به مثال قدیمی یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگری. اگر این عمل بد و تجاوز به حقوق حقه مملکت و مردم است پس عملی که در طول صد سال گذشته در سرزمین ایران صورت گرفته و نام های بیش از دوهزار منطقه در ایران تغییر کرده و نام های بی مسمایی و نژاد گرایانه بر سرزمین و محلها و رودها و شهرها نهاده شد را چه جوابی دارد و باید به آن چه گفت.
این توضیحی است که راقم در حد وسع خود ابراز نموده است. برای دوری از این جنگ زرگری متوهمانه، اما اینکه نام بین المللی هزاران ساله شط العرب را به اروند رود تغییر دادن یا نمونه آخر آن تغییر نام جزیره ابوموسی به بوموسو چه موضوعی را متبادر می کند؟ آیا اعراب به تحقیر نگاه کردن و آنها را دشمنان تاریخی قلمداد کردن عملی انسانی و شرافتمندانه است؟ آیا اعمال سیاستهای بیشرمانه تبعیض نژادی بر اعراب ساکن در ایران احترام به حقوق انسانی و بشری اولیه است؟ ظلم و ستم و اجحافی که در طول صد سال اخیر از سوی اقلیتی بر اکثریت اقوام ساکن در ایران در همه جوانب عمل شده است صواب و ثواب است؟
#تغییر_نام
#خلیج_فارس
#سید_عبدالمجید_الهامی
@NewHasanMohaddesi
♦️مطالب وارده و وظیفهی پژواک صداهای مختلف ایرانی
✍️حسن محدثیی گیلوایی
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
مخاطبان و صاحبنظران مختلف تقریبا بهطور مرتب برای من مطالب و پیامهایی میفرستند و من از میان آنها برخی از بهترینها را برمیگزینم و منتشر میکنم.
چند دلیل برای اینکار دارم که عرض میکنم:
۱. به مخاطبان فرهیختهای که دست به قلم میبرند، احترام میگذارم و بدیننحو به زحماتشان توجه میکنم؛
۲. با انتشار مطالبشان باب نوعی از تعامل را با آنان باز میکنم و بدین ترتیب، دوستان زیادی در سراسر کشور پیدا میکنم و این افتخاری است برای من؛
۳. از همه مهمتر، پژواک صداهای مختلف ایرانی برای من بسیار مهم است و میکوشم بهقدر وسع این صداها را منعکس کنم؛ صدای ترک ایرانی، لر ایرانی، کرد ایرانی، گیلک ایرانی، عرب ایرانی، ترکمن ایرانی، بلوچ ایرانی، و غیره. من دل ام میخواهد همهی صداهای ضعیف یا ناشنیده را در حد امکان پژواک بدهم؛
۴. دامن زدن به تفکر انتقادی و آماده شدن برای شنیدن صداهای مختلف و مخالف و دامن زدن به گفتوگو را نیز یکی از وظایف خود میدانم.
با این همه، لازم است تاکید کنم تمام جزئیات مطالب وارده الزاما مورد تایید من نیست و مسوولیت مطالب و پاسخگویی به نقدها و ایرادات وارده بر عهدهی نویسندهگان مطالب است.
بنابراین، از مخاطبان انتظار دارم تحمل شنیدن صداهای مختلف و مخالف را در کانال زیر سقف آسمان تمرین کنند و به جای اتهامزنی و پرخاشگری و پروندهسازی برای این و آن، به خط مشی حاکم بر این کانال و اهدافی که مد نظر من است، توجه نمایند.
#پژواک
#مطلب_وارده
#صداهای_ضعیف
#صداهای_ناشنیده
@NewHasanMohaddesi
✍️حسن محدثیی گیلوایی
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
مخاطبان و صاحبنظران مختلف تقریبا بهطور مرتب برای من مطالب و پیامهایی میفرستند و من از میان آنها برخی از بهترینها را برمیگزینم و منتشر میکنم.
چند دلیل برای اینکار دارم که عرض میکنم:
۱. به مخاطبان فرهیختهای که دست به قلم میبرند، احترام میگذارم و بدیننحو به زحماتشان توجه میکنم؛
۲. با انتشار مطالبشان باب نوعی از تعامل را با آنان باز میکنم و بدین ترتیب، دوستان زیادی در سراسر کشور پیدا میکنم و این افتخاری است برای من؛
۳. از همه مهمتر، پژواک صداهای مختلف ایرانی برای من بسیار مهم است و میکوشم بهقدر وسع این صداها را منعکس کنم؛ صدای ترک ایرانی، لر ایرانی، کرد ایرانی، گیلک ایرانی، عرب ایرانی، ترکمن ایرانی، بلوچ ایرانی، و غیره. من دل ام میخواهد همهی صداهای ضعیف یا ناشنیده را در حد امکان پژواک بدهم؛
۴. دامن زدن به تفکر انتقادی و آماده شدن برای شنیدن صداهای مختلف و مخالف و دامن زدن به گفتوگو را نیز یکی از وظایف خود میدانم.
با این همه، لازم است تاکید کنم تمام جزئیات مطالب وارده الزاما مورد تایید من نیست و مسوولیت مطالب و پاسخگویی به نقدها و ایرادات وارده بر عهدهی نویسندهگان مطالب است.
بنابراین، از مخاطبان انتظار دارم تحمل شنیدن صداهای مختلف و مخالف را در کانال زیر سقف آسمان تمرین کنند و به جای اتهامزنی و پرخاشگری و پروندهسازی برای این و آن، به خط مشی حاکم بر این کانال و اهدافی که مد نظر من است، توجه نمایند.
#پژواک
#مطلب_وارده
#صداهای_ضعیف
#صداهای_ناشنیده
@NewHasanMohaddesi
زیر سقف آسمان pinned «♦️مطالب وارده و وظیفهی پژواک صداهای مختلف ایرانی ✍️حسن محدثیی گیلوایی ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ مخاطبان و صاحبنظران مختلف تقریبا بهطور مرتب برای من مطالب و پیامهایی میفرستند و من از میان آنها برخی از بهترینها را برمیگزینم و منتشر میکنم. چند دلیل برای…»
Audio
♦️برای بحث و گفتوگو منتشر میشود
این بخش کوتاهی است از سخنان آقای خلجی تحت عنوان
«خلیج فارس» یا «خلیج عربی»؟
در این بخش ایشان از مسایل بسیار با اهمیتی در رابطه با وضعیت روحی و روانی ما سخن می گویند و به اختلالاتی چون خود شیفتگی مزمن و خود برتر بینی بیمارگونه ما ایرانیان اشاره می نمایند، وضعیتی که تا متوجه آن نشویم و راهی برای درمان آن نیابیم امید بهبودی در آینده نخواهیم داشت.
نوار کامل صحبتهای ایشان را در پست زیر بشنوید 👇👇👇
https://www.tg-me.com/khalajich/4212
🔻منبع: کانال در اسارت فرهنگ
https://www.tg-me.com/Essarat/3158
#مهدی_خلجی
#خودمداری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
این بخش کوتاهی است از سخنان آقای خلجی تحت عنوان
«خلیج فارس» یا «خلیج عربی»؟
در این بخش ایشان از مسایل بسیار با اهمیتی در رابطه با وضعیت روحی و روانی ما سخن می گویند و به اختلالاتی چون خود شیفتگی مزمن و خود برتر بینی بیمارگونه ما ایرانیان اشاره می نمایند، وضعیتی که تا متوجه آن نشویم و راهی برای درمان آن نیابیم امید بهبودی در آینده نخواهیم داشت.
نوار کامل صحبتهای ایشان را در پست زیر بشنوید 👇👇👇
https://www.tg-me.com/khalajich/4212
🔻منبع: کانال در اسارت فرهنگ
https://www.tg-me.com/Essarat/3158
#مهدی_خلجی
#خودمداری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
♦️نظر استاد فلسفه دکتر اکبر جباری در بارهی تهران
بازنشر: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
و نیز بنگرید به:
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12580
🔻منبع:
https://www.instagram.com/p/DJcrL-cMxEl/?igsh=MW95NnplemdsZmJrcw==
#تهران
#روستا
@NewHasanMohaddesi
بازنشر: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
و نیز بنگرید به:
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12580
🔻منبع:
https://www.instagram.com/p/DJcrL-cMxEl/?igsh=MW95NnplemdsZmJrcw==
#تهران
#روستا
@NewHasanMohaddesi