Telegram Web Link
♦️مراحل ده‌گانه‌ای که جوامع را به فاشیسم نزدیک می‌کند
ص۲

چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰
کالین مارشال
ترجمه‌ی دکتر بهزاد باغی‌دوست
بازنشر: ۲۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۴


بعدها موریسون در سخنرانی‌اش آینده‌ای را برای ما ترسیم می‌کند که در آن ترس‌های ما سریالیزه و تلویزیونیزه شده است، خلاقیت‌های ما سانسور می‌شوند، ایده‌های ما تجاری شده‌اند و حقوق ما فروخته شده‌اند، هوش و ادراک ما شعارزده شده ‌است، نیروی ما تضعیف شده، و زندگی خصوصی ما به حراج گذاشته شده است؛ تا زمانی‌که فروش زندگی ما چون یک نمایش و چون برنامه‌ای سرگرم‌کننده کامل شده است.

اکنون عدۀ قلیلی از ما، علی‌رغم هر آنچه که باور سیاسی ما باشد، ایده‌ها و پیش‌بینی او را نادرست می‌دانند، و عدۀ کمی ممکن است برای این پرسش پاسخ روشنی داشته باشند که زمانی‌که زندگی ما زندگی با مردم دیگر نیست و زندگی درون کمپانی‌های صنعتی است و ابداً برای ما جز از طریق صفحۀ نمایش رسانه‌ها قابل درک و فهم نیست، چه باید کرد؟


*این مقاله از سایت فرهنگ باز (open culture) برداشته و توسط بهزاد باغی‌دوست به فارسی بازگردانده شده است. توضیح آنکه تیتر و متن، موسع و نسبتاً آزاد ترجمه شده‌اند.
 
🔻پی‌نوشت
[۱] این مقالۀ کوتاه نوشتۀ کالین مارشال (Colin Marshall) نویسندۀ آمریکایی است که در سایت فرهنگ باز و گاردین و چندین روزنامۀ معتبر دیگر می‌نویسد. او سال‌ها ساکن سئول کرۀ جنوبی بوده است.
[۲] Orwellian
[۳] خانم تونی موریسون (Toni Morrison) نوولیست سیاه‌پوست آمریکایی است. اولین نوول او در سال ۱۹۷۰ منتشر شد و به‌عنوان یک نویسندۀ برجسته مطرح بود. او برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۳ است و جایزۀ پولیتزر در ادبیات را در سال ۱۹۸۷ برای رمان «محبوب» برده است. او فعال و صاحب‌نظر قدرتمندی در زمینۀ مسائل نژادی و فعالیت‌های ضد نژادپرستی بود. او در سال ۲۰۱۹ از دنیا رفت.
[۴] The Bluest Eye
[۵] Beloved
[۶] Howard University

🔻لینک مقاله:
https://mashghenow.com/?p=5299

#فاشیسم
#کالین_مارشال
#بهزاد_باغی‌دوست
@NewHasanMohaddesi
👍111👎1👏1🤪1
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پنجره:
برنامه‌ی علمی و دانش‌پژوهانه

کوروش کیست؟
مشاهده‌ی قسمت اول:
https://youtu.be/o0sBcwkBSZI

قسمت دوم:
دوشنبه ۲۹ اردیبهشت
در یوتیوب آکادمی

youtube.com/@toAkademi


دکتر مهرداد ملکزاده - باستان شناس

دکتر حسن محدثی - جامعه شناس
@drmohaddesi

#کوروش #کوروش_بزرگ #تاریخ_ایران #اسطوره_زدایی #هویت_ایرانی #تاریخ_انتقادی #ایرانشهر #هخامنشیان #مادها #بابل #ایرانیان #پرشیا

#CyrusTheGreat #IranianHistory #HistoricalDebate #NationalMyths #CriticalHistory #ModernIdentity #IranianHeritage #NationBuilding #DemythologisingHistory #AcademicTalk #HistoryMatters #Iranshahr #Persepolis #Achaemenid #Medes #Babylon #Iranians #Persia
👍4👎2🤪1
🔸🔸🔸پی‌گیری🔸🔸🔸



♦️عینِ نوشتۀ دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی دربارۀ سیاسی نبودن

✍️ دکتر محمدباقر تاج‌الدین

۲۹ اردی‌بهشت ۱۴۰۴

پس از انتشار یادداشتی با عنوان «بی تفاوت و ناظر بودن چه فایده؟نقدی بر دیدگاه استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی»  توسط اینجانب برخی دوستان و ناقدان در کامنت های ارسالی درخواست داشته اند که دکتر شفیعی کدکنی کی و کجا چنین جمله ای را گفته یا نوشته است؟ اینک برای آن که فقط نقل به مضمون نکرده باشم و مستند سخن گفته باشم عین نوشتۀ ایشان را از روی کتاب حالات و مقاماتِ م.امید می آورم . ضمن این که نقل به مضمون یا بازنویسی (paraphrasing) به معنای این است که از ایده های دیگران در قالبی جدید استفاده می کنیم البته با ارجاع صحیح و مستند.

«من هیچ گاه سیاسی نبوده ام ولی متجاوز از شصت سال ناظر دقیق و پُر حوصلۀ جریان های سیاسی در ایران  بوده ام. به تجربه دریافته ام که روشنفکرانِ ما غالباً فاقد "تقوای سیاسی" اند. به اندک خشم و نفرتی حتی شخصی انواع تهمت ها را به طرف مقابل می زنند. آنها نیز به تأثیر ناگزیر "ساختارِ ساختارها" گرفتارِ "حجّیّت ظنّ" اند و این است مایۀ اصلی بدبختی تاریخیِ ما. ما همیشه از "یقین" می گریزیم و در "حجّیّتِ ظنّ" زندگی می کنیم. حقیقتِ امر این است که ما مردمی بسیار عاطفی و هیجانی ایم و همین حالاتِ عاطفیِ خود را "عقل" و "سیاست" نام می گذاریم و بعد پشیمان می شویم»(شفیعی کدکنی، 1401: 19).

ضمناً طی یادداشتی جداگانه به نقد دوست و همکار گرامی  اَم آقای دکتر سعید معدنی خواهم پرداخت. همچنین یادمان باشد که نقد راه گشا و سازنده است و آموزنده و نه توهین و فحاشی یا مداحی و ستایشگری. همۀ ما باید نقد و نقادی را پیشۀ خویش سازیم تا از این رهگذر بیاموزیم و نقاط ضعف و قوت خود و دیگران را به خوبی دریابیم. نقد تشخیص درست از نادرست است و هرگز به معنای نفی و نادیده انگاشتن نیست. در عین حال که نقد آثار دیگران به معنای ارزشمند بودن  آثارشان است که دیده و خوانده می شود و مورد نقد قرار می گیرد.


#دکتر_شفیعی_کدکنی
#سیاسی_نبودن
#دکتر_سعید_معدنی
#نقد
#نقادی


@tajeddin_mohammadbagher

@NewHasanMohaddesi
👍6👎6👏21
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پنجره:
برنامه‌ی علمی و دانش‌پژوهانه

کوروش کیست؟
مشاهده‌ی قسمت اول:
https://youtu.be/o0sBcwkBSZI

قسمت دوم:
دوشنبه ۲۹ اردیبهشت
در یوتیوب آکادمی

youtube.com/@toAkademi


دکتر مهرداد ملکزاده - باستان شناس

دکتر حسن محدثی - جامعه شناس
@drmohaddesi

#کوروش #کوروش_بزرگ #تاریخ_ایران #اسطوره_زدایی #هویت_ایرانی #تاریخ_انتقادی #ایرانشهر #هخامنشیان #مادها #بابل #ایرانیان #پرشیا

#CyrusTheGreat #IranianHistory #HistoricalDebate #NationalMyths #CriticalHistory #ModernIdentity #IranianHeritage #NationBuilding #DemythologisingHistory #AcademicTalk #HistoryMatters #Iranshahr #Persepolis #Achaemenid #Medes #Babylon #Iranians #Persia
👍2
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پنجره:
برنامه‌ی علمی و دانش‌پژوهانه

کوروش کیست؟
مشاهده‌ی قسمت اول:
https://youtu.be/o0sBcwkBSZI

قسمت دوم:
دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ساعت ۲۱
در یوتیوب آکادمی

youtube.com/@toAkademi


دکتر مهرداد ملکزاده - باستان شناس

دکتر حسن محدثی - جامعه شناس
@drmohaddesi

#کوروش #کوروش_بزرگ #تاریخ_ایران #اسطوره_زدایی #هویت_ایرانی #تاریخ_انتقادی #ایرانشهر #هخامنشیان #مادها #بابل #ایرانیان #پرشیا

#CyrusTheGreat #IranianHistory #HistoricalDebate #NationalMyths #CriticalHistory #ModernIdentity #IranianHeritage #NationBuilding #DemythologisingHistory #AcademicTalk #HistoryMatters #Iranshahr #Persepolis #Achaemenid #Medes #Babylon #Iranians #Persia
👍2🥴1
♦️دو نگاه متفاوت به تاریخ و دانش تاریخ: در قسمت دوم گفت‌‌وگو با استاد ارج‌مند باستان‌شناسی

✍️حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۹ اردی‌بهشت ۱۴۰۴

قسمت دوم و نهایی‌ی گفت‌وگویم با استاد باستان‌شناسی دکتر مهرداد ملکزاده در ساعت ۲۱ امشب در یوتیوب آکادمی منتشر می‌شود. تفاوت نگرش من و دکتر ملکزاده‌‌ی عزیز به تاریخ و دانش تاریخ در این قسمت به‌خوبی عیان می‌شود:




🔻موضع دکتر ملکزاده:

۱. ماتریالیستی (عوامل مادی سازنده‌ی تاریخ اند)؛
۲. وحدت‌گرا و قانون‌جویانه (روندهای واحدی در تاریخ حاکم است و قوانین مشخصی در تاریخ وجود دارند که دانش‌مند تاریخ می‌تواند آن‌ها را از مطالعه‌ی پدیده‌های تاریخی استخراج کند)؛
۳. تعین‌گرایانه (عوامل علَی‌ کنش کنش‌گران تاریخی را می‌سازند)؛
۴. پوزیتیویستی (دانش تاریخ همانند علوم طبیعی نظیر فیزیک است).



🔸موضع محدثی:

۱. دیالکتیکی (ماده و ایده در تعامل با هم سازنده‌ی تاریخ اند؛ نه نگاه ایده‌آلیستی و نه نگاه ماتریالیستی هیچ‌یک مورد تأیید نیستند)؛
۲. کثرت‌گرایی‌ی تاریخی (مجموعه‌ای از عوامل و فرآیندها در کنار هم قرار می‌گیرند تا روی‌دادهای منحصر به‌فردی در تاریخ رخ دهند)؛
۳. غیرتعین‌گرایانه (عوامل علّی در کنار انتخاب‌ها و تصمیمات ارادی‌ی کنش‌گران تاریخی با هم روی‌دادهای تاریخی را رقم می‌زنند و نمی‌توان اختیار کنش‌گران تاریخی را در تحلیل‌های تاریخی نادیده گرفت. کنش‌گران بازی‌چه‌ی علل بیرونی نیستند و آن‌ها درگیر معانی نیز هستند)؛
۴. ضد پوزیتیویستی (تاریخ با علوم طبیعی و علوم انسانی فرق دارد).

می‌توان گفت که نگاه دکتر ملکزاده به تاریخ و دانش تاریخ بیش‌تر نگاهی مارکسی (مارکس بالغ) است و نگاه من به تاریخ بیش‌تر وبری است.


ساعت ۲۱ امشب می‌توانید در یوتیوب آکادمی قسمت دوم گفت‌وگوی ما را تماشا کنید و بشنوید. خوش‌حال می‌شوم نظرات انتقادی‌ی شما را در باره‌ی این گفت‌وگو دریافت کنم!

youtube.com/@toAkademi

#تاریخ
#کوروش
#تاریخ_ایران
#دانش_تاریخ
#هویت_ایرانی
#اسطوره‌زدایی
#مهرداد_ملکزاده

@NewHasanMohaddesi
👏9👍42
Bot Ha Live
Alireza Asar
♦️افیون تاریخ: "با سختی‌ی بت‌ها چه باید کرد؟"
بازنشر: ۳۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۴

شعر: روزبه بمانی
خواننده: علیرضا عصار




با سختی بت‌ها چه باید کرد
با این تشتت‌ها چه باید کرد

گیرم تفاوت‌ها نمایان شد
با بی‌تفاوت‌ها چه باید کرد

با مردمی که سیل را هر سال
بر گردن قسمت می‌اندازند

دنیای‌شان را می‌دهند اما
قبل از دعا یک سد نمی‌سازند

ما مردمانی عاشق کوروش
ما قوم در تاریخ جا مانده

جدا کدام از ما فقط یک بار
یک خط از آن تاریخ را خوانده

تا فخرمان فرهنگ دی‌روز است
انکار هر یک درد تسکین است


باید پذیرفت این حقیقت را
امروز، ما فرهنگ‌مان این است


تا زخم را گردن نمی‌گیریم
این دردهای کهنه پابرجاست


ما بیش‌تر دنبال توجیهیم
این فرق ما با مردم دنیاست

جدا اگر ما فخر دنیاییم
از مردم دنیا چه باید گفت

من می‌پذیرم سخت بدبینم
تو جای من، از ما چه باید گفت؟


🔸پس‌نوشت محدثی: در تمام این سال‌ها از افیون تاریخ گفتم، اما فحش شنیدم.

#کورش
#روزبه_بمانی
#افیون_تاریخ
#اسطوره‌زدایی
#علیرضا_عصار
#فرهنگ_دی‌روز
#قوم_در_تاریخ_جامانده
@NewHasanMohaddesi
20👏7👎2👍1
♦️جهان اجتماعی در جوامع غربی

✍️حسن محدثی‌ی گیلوایی

۳۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۴

مدت‌ها است که به این می‌اندیشیم ما ایرانیان از جوامع غربی درک درستی نداریم. من حتا آن دسته از اهل فرهنگ ایرانی‌‌ای را که به جوامع غربی رفته اند و در آن‌جا زیسته اند، به اهمال‌کاری در این باره متهم می‌کنم. آن‌ها چیز قابل توجهی از جهان زنده‌گی در این جوامع به ما نگفته اند و ما را از جریان جاری‌ی زنده‌گی در جوامع غربی بی‌خبر نگه داشته اند یا اگر چیزی گفته اند، جز تمجید و تعریف نبوده است.

من خود هنوز به هیچ‌یک از جوامع غربی سفر نکرده ام و در آن‌ها نزیسته ام. از این رو، شناخت و درک درستی از این جوامع ندارم. اینک اما در جوامع غربی دوستان و آشنایان متعددی دارم و از برخی از آنان تقاضا کرده ام در باره‌ی جهان زنده‌گی در غرب برای من و مخاطبان ام بنویسند و ما را از جریان جاری‌ی زنده‌گی در این جوامع و دیگر ویژه‌گی‌های‌شان مطلع سازند.

امروز با کاوه طالبم عزیز گفت‌وگو کردم و از او قول گرفتم در باره‌ی جهان زنده‌گی در غرب برای ما بنویسد و به ما کمک کند وضع زنده‌گی و نیز جهان اجتماعی‌ی غربی را به‌تر بشناسیم.

بنابراین، یادداشت‌های او و دیگر دوستان ام به‌تدریج به‌دست‌ام خواهد رسید و من در این‌جا منتشر خواهم کرد. از کاوه‌ی عزیز به‌خاطر این لطف بزرگ‌اش صمیمانه تشکر می‌کنم! این یادداشت‌ها قرار است جهان اجتماعی در جوامع غربی را توصیف کنند. بدگویی یا تحسین و تمجید فی نفسه هدف ما نیست. هدف ما فقط باز کردن دریچه‌ای برای شناخت جهان اجتماعی در این جوامع است.

با کاوه‌ی عزیز از طریق تدریس در فضای مجازی آشنا شدم. او در برخی کلاس‌های مجازی‌ ام شرکت کرد و هر بار با حضور خود و مشارکت فعالانه اش کلاس ما را غنی‌تر ساخت و من هم از او انرژی گرفتم و هم از او آموختم. او از آلمان در کلاس من شرکت می‌کرد. کاوه سال‌ها است که در آلمان زنده‌گی می‌کند و مهندسی است که به علوم اجتماعی و انسانی علاقه‌مند است و دوره‌های مختلفی را در علوم انسانی و مطالعات اجتماعی شرکت کرده و گذرانده است. حالا کاوه یکی از دوستان عزیز من است.

من اگر در این کشور کاره‌ای بودم حتما دانش‌کده‌ یا دانش‌گاه غرب‌شناسی راه می‌انداختم و می‌کوشیدم متخصصان برجسته‌ای در این حوزه تربیت شوند.


🔸پس‌نوشت: پیش‌تر نیز در مناظره با دکتر بیژن عبدالکریمی گفتم که من هم با غرب‌ستیزی مخالف ام و هم با غرب‌گرایی و به غرب‌نگری‌ی انتقادی باور دارم و می‌کوشم غرب‌نگری‌ی انتقادی را دنبال کنم.

👇👇👇

#غرب
#کاوه_طالبم
#جوامع_غربی
#فرهنگ_غربی
#جهان_اجتماعی
#غرب‌نگری_انتقادی


@NewHasanMohaddesi
👍125🤣2👏1👌1
🔸🔸🔸جهان اجتماعی در جوامع غربی /۱🔸🔸🔸


♦️عدالت بوروکراتیک یا اضطرار انسانی؟
تأملی جامعه‌شناختی بر تجربه‌ی زیسته در نظام سلامت آلمان

✍️کاوه طالبم

۳۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۴


در نگاه نخست، نظام‌های درمانی جهان اول تصویری منظم، مدرن و مساوات‌طلبانه دارند. در آلمان، همه تحت پوشش بیمه‌اند، خدمات پایه رایگان است، و دولت با دقت و دخالت، سعی در مهار منطق بازار دارد. اما آن‌چه در تجربه‌ی زیسته‌ی برخی بیماران نمود می‌یابد، گاه فاصله‌ای معنادار با این نظم ظاهری دارد.

دوستی با علائم آشکار قلبی—تنگی نفس، درد سینه، خستگی ممتد—به پزشک خانواده مراجعه کرد. پس از معاینه ابتدایی، پزشک گفت که او را به متخصص قلب ارجاع می‌دهد. پرسش ساده بود: «چه زمانی می‌توانم ویزیت شوم؟» پاسخ، ساده و سنگین: «سه ماه دیگر.» و جمله‌ نهایی پزشک: «اگر حال‌تان وخیم شد، اورژانس تماس بگیرید.» این تعویقِ دردآور، نه حاصل بی‌نظمی، که زاده‌ی نظم است.

در آلمان، ساختار اقتصادی و نظام مالیاتی به‌گونه‌ای طراحی شده که پزشک متخصص، تنها در چارچوب ساعات کاری معین مجاز به فعالیت است. از دید جامعه‌شناختی، اینجا با نوعی تعادل بی‌رحم مواجهیم؛ تعادلی که «عدالت ساختاری» را در برابر «ضرورت زیستی» می‌نشاند. نظامی که در ظاهر همگان را برابر می‌بیند، اما در لحظه‌ی نیاز، گاه آن‌قدر کند، خشک و کور عمل می‌کند که بدن بیمار، در برابر آن تنها می‌ماند.

در سوی دیگر، کشورهایی مانند ایران، با همه‌ی بی‌عدالتی‌های مالی و کاستی‌های ساختاری، در برخی موارد اجازه می‌دهند پزشک بیش‌تر ببیند، زودتر درمان کند، و انعطاف‌پذیرتر باشد. شاید پول تعیین‌کننده‌ی دسترسی باشد، اما در بزنگاه، سرعتی هست که در نظم آلمانی، جایش خالی‌ست.

پرسش اساسی این است: آیا عدالتِ آهسته، بهتر از درمانِ ناعادلانه است؟ و آیا زمانِ بدن، با زمانِ بوروکراسی هماهنگ می‌شود؟ نظم درمانی جهان اول، وقتی نمی‌تواند با اضطرابِ بیماری همراه شود، شاید بیش از آن‌که درمانگر باشد، خود به بخشی از درد بدل گردد.

آنجا که "قانون" کار می‌کند، اما "دل" نمی‌شنود. در نهایت، مسأله نه فقط در انتخاب بین دو نظام، که در درنگی میان دو معناست: عدالتی که گوش ندارد، یا فوریتی که عدالت ندارد؟ کدام‌یک به انسان نزدیک‌تر است؟



#غرب
#کاوه_طالبم
#جوامع_غربی
#فرهنگ_غربی
#جهان_اجتماعی
#غرب‌نگری_انتقادی

@NewHasanMohaddesi
👍18👎15👏3🤣1
🔸🔸🔸پرسش و پاسخ🔸🔸🔸




♦️مقایسه‌ی دو گفت‌و‌گو در باره‌ی کورش

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۳۱ اردی‌بهشت ۱۴۰۴




🔻امیر حسین یوونتوسی: "درود آقای محدثی. این مناظره رو بهتر می‌دونین یا مناظره با آقای وکیلی؟"


🔸محدثی: درود متقابل عزیز!

من در باره‌ی آقای دکتر شروین وکیلی هم در خود مناظره گفتم و هم بعد از آن در یک یادداشت نوشتم که ایشان از نظر من ایده‌ئولوگ است و در حال ایده‌ئولوژی‌سازی است.
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/11412

از نظر من در مناظره وی به ارزش‌های دانش‌پژوهانه تعهد نداشته اند. نوشته‌های ایشان هم در نظر من نه دانش‌پژوهانه بل‌که ایده‌ئولوژیک هستند. البته این برای من تأسف‌آور است زیرا فکر می‌کنم نیروی جوانی‌ی ایشان به‌هدر خواهد رفت، در حالی‌که می‌توانست در جهت کار دانش‌پژوهانه و روشن‌گرانه صرف شود. در خود مناظره هم متأسفانه بسیاری از مدعاهای‌شان را با دست‌آوردهای علمی‌ی موجود دنیا در تقابل یافتم و ایشان را کسی دیدم که در حال بازتعریف مفاهیم و پدیده‌ها در قالب نوعی ایده‌ئولوژی‌ی باستان‌گرایی و ایران‌گرایی اند. آقای مهران و نیز آقای کامران آقابزرگ (هیچ‌یک از این بزرگ‌واران را از نزدیک نمی‌شناسم) به‌نحو جداگانه سخنان ایشان را در مناظره بررسی کرده اند:👇

🔻نوشته‌ی آقای مهران👇
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/11501
🔻سلسله‌اي از استوری‌های آقای کامران آقابزرگ. شروع از این‌جا👇
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12376

اما دکتر ملکزاده را یک دانش‌مند باستان‌شناس یافتم که نگاه‌شان به تاریخ و دانش تاریخ با نگاه من به تاریخ و دانش تاریخ واگرایی‌های مهمی دارد. دکتر ملکزاده از نظر دانش تاریخ بسیار مجهز است و می‌توان در نزد او شاگردی کرد، اما من با تحلیل تاریخی‌ی او واگرایی‌های جدی دارم.

صمیمانه بگویم که در مجموع، از گفت‌وگو با دکتر وکیلی چیزی نیاموختم ولی از گفت‌وگو با دکتر ملکزاده بسیار آموختم و حالا می‌توانم بعد از دو مناظره در باره‌ی کورش، کتاب ام را در باره‌ی کورش به‌نحو خیلی مطلوب‌تری بنویسم و تکمیل کنم. من برای هیچ کتاب دیگری این‌قدر تمهیدات مقدماتی انجام نداده ام.

#مناظره
#گفت‌وگو
#شروین_وکیلی
#مهرداد_ملکزاده
#کورش_جنگ‌جوی_جهان‌گشای_چندخداپرست
@NewHasanMohaddesi
👏12👍5👎21🤣1
♦️برخی اصول پایه‌ای‌ی غرب‌نگری‌ی انتقادی: نه غرب‌ستیزی و نه غرب‌گرایی

✍️حسن محدثی‌ی گیلوایی

۳۱ اردی‌بهشت ۱۴۰۴

چنان‌که پیش از این گفتم، هم با غرب‌ستیزی مخالف ام و هم با غرب‌گرایی. من از غرب‌نگری‌ی انتقادی (به‌نحو انتقادی‌اندیشانه به غرب نگریستن) دفاع می‌کنم. اما برخی از اصول پایه‌ای غرب‌نگری‌ی انتقادی را این‌جا مورد بحث قرار می‌دهم.

۱. مفهوم "غرب" در غرب‌نگری‌ی انتقادی به‌منزله‌ی یک موضوع، به‌نحو بی‌طرفانه و انتقادی‌اندیشانه مورد مطالعه قرار می‌گیرد؛

۲. مطالعات تجربی در باره‌ی غرب در غرب‌نگری‌ی انتقادی، مقدمات تاملات فلسفی را در باره‌ی غرب فراهم می‌سازند و پایه‌ی آن هستند؛

۳. مفهوم "غرب" بیان‌گر کلیتی واحد و یک‌پارچه نیست. افاده‌ی وحدت در مفهوم "غرب" صرفا اعتباری است. واقعیت یک‌پارچه‌ای به نام "غرب" وجود خارجی ندارد. آن‌چه در عالم واقع با آن مواجه هستیم، جوامعی هستند که به آن‌ها جوامع غربی می‌گوییم. در حقیقت، موضوع مطالعه‌ی غرب‌نگری‌ی انتقادی جوامع غربی است. مفهوم "غرب" فاقد وحدت جغرافیایی و تمدنی و تاریخی و فرهنگی و اندیشه‌گی است. "غرب" به‌منزله‌ی امری واحد صرفا برساختی نظری در برخی نظرگاه‌ها و برخی اندیشه‌های برخی متفکران است؛

۴. فرهنگ مدرن با فرهنگ غربی متفاوت است. زیست مدرن با زیست غربی متفاوت است. تمدن مدرن غیر از تمدن غربی است. می‌توان مدرن شد اما غربی نشد. مدرن شدن (modernization) غیر از غربی شدن (westernization) است؛

۵. چیز یک‌پارچه‌ای به نام تمدن غربی وجود ندارد اما می‌توان از تمدن یک‌پارچه‌ای به نام تمدن مدرن سخن گفت. تمدن مدرن امری عالم‌گیر است و منحصر در جوامع غربی نیست؛

۶. مدرنیته اگرچه خاست‌گاه غربی داشته و در جوامع غربی نضج یافته و رشد کرده است، اما مدرنیته در هر جامعه‌ای می‌تواند بومی گردد. لذا می‌توان از مدرنیته‌ها سخن گفت و نه از یک نوع مدرنیته. ورود اندیشه‌ها و ارزش‌های مدرن به هر جامعه تاریخ‌مند است. عناصر مدرن در هر جامعه به‌نحو خاصی زمینه‌مند می‌شوند و با عناصر سنتی‌ی موجود در جامعه پیوند برقرار می‌کنند. نحوه‌ی جا بازکردن برای عناصر مدرن و نحوه‌ی درون‌نشینی‌ی عناصر مدرن در جامعه‌ی پذیرنده یک‌سان نیست و از جامعه‌ای به جامعه‌ی دیگر فرق دارد؛

۷. چیز یک‌پارچه و واحدی به‌نام فرهنگ غربی وجود خارجی ندارد. فرهنگ‌های جوامع غربی با هم فرق‌های فاحشی دارند و نمی‌توان از فرهنگ واحد غربی سخن گفت. به‌عنوان مثال، فرهنگ سوئدی، فرهنگ آلمانی، فرهنگ اسپانیایی، فرهنگ فرانسوی، و فرهنگ امریکایی با هم فرق‌های فاحشی دارند.



🔻مصداقی از رفتار در فرهنگ آلمانی و تفاوت‌هایش با رفتار در فرهنگ ایرانی:

https://www.instagram.com/reel/DJ1Knw2oRYx/?igsh=MXdkZTMzMXR3OWdsdw==

#غرب
#مدرنیته
#غرب‌گرایی
#تمدن_غربی
#غربی_شدن
#مدرن_شدن
#غرب‌ستیزی
#فرهنگ_غربی
#غرب‌نگری_انتقادی
@NewHasanMohaddesi
👍74👎2🤪1
🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸



سلام دکتر محدثی عزیز


در مورد یادداشت‌تان با عنوان "برخی اصول پایه‌ای غرب‌نگری انتقادی" به عرض می‌رساند:

با مطالب یادداشتتان موافقم اما با بند ۶ آن کاملا مخالفم. به‌نظر من در سطح ذهنی، مفهومی و فلسفی ما یک مدرنیته بیشتر نداریم که اصل بنیادین و جهانشمول آن همان "سوژه خودبنیاد" است. البته می‌توان به اصول و ارزش‌های دیگری مانند اومانیسم، سکولاریسم، آزادی، فردگرایی، عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی هم اشاره کرد که همگی ریشه در همان اصل بنیادین دارند. طرح این اصول در عصر روشنگری باعث خروج انسان از دوران سنت و ورود او به دوران مدرن شد.
این اصول، جهانشمول هستند که دخل و تصرف و یا تغییر و تحریف دلبخواهانه آن اصول مانع از تحقق مدرنیته در سطح هستی‌شناسانه می‌شود.

مدرنیته، غربی و شرقی و آلمانی و اسکاتلندی و ایرانی و ژاپنی و مسلمان و مسیحی ندارد. مگر می‌شود سوژه‌محوری و خردگرایی را بومی‌سازی کرد؟ آیا تاکنون تمدن و کشوری توانسته مدرنیته‌ای غیر از همان مدرنیته غربی تعریف و به دیگران معرفی کند؟ اگر توانسته به ما معرفی کنید اگر هم نتوانسته بهتر است مردم را سرکار نگذاریم و جامعه را معطل تخیلات خود نگذاریم.

البته در سطح عینی، تجربی یعنی در بحث چگونگی تحقق مدرنیته (که به آن مدرنیزاسیون می‌گوییم) براساس تاریخ، فرهنگ و شرایط مکانی و زمانی هر کشوری؛ می‌توان مسیر خاص خود را تجربه کند. مدرنیزاسیون در آلمان توسط بیسمارک، در ژاپن توسط نظامی‌گری امپراطور میجی، در انگلستان توسط طبقه اشراف در فرانسه توسط طبقه بورژوازی و انقلابیون، در هند و کره جنوبی توسط استعمار و....عملیاتی و اجرایی شده است. اما هیچکدام از این کشورها مدرنیته جدیدی تاسیس نکردند. البته نتیجه گزینش‌گری در اصول مدرنیته را هم دیدیم از کشورهای کمونیستی تا هیتلر و جمهوری اسلامی تا چین یکی فردگرایی و آزادی مدرنیته را کنار گذاشت و دیگری سکولاریسم و دموکراسی.

در کتاب "گونه‌شناسی روشنفکران ایرانی" توضیح داده‌ام که مغالطه افرادی مانند آقای میرسپاسی این است که از تفاوت مدرنیزاسیون در آلمان و ژاپن و فرانسه نتیجه گرفته‌اند که می‌توان از انواع مدرنیته‌ سخن گفت. این مغالطه در نظریات تمام افرادی که از انواع مدرنیته سخن می‌گویند از پیتر برگر تا مارشال برمن و چارلز دیویس که کتابش را شما ترجمه کرده‌اید، وجود دارد.

به نظر من این نقد به امثال شریعتی و جلال و همه کیمیاگران ایرانی وارد است که در توهم خلق و تاسیس مدرنیته بومی بوده‌اند. شادمان و شایگان و سیدجواد طباطبایی هم همین ادعا را داشته‌اند و می‌گفتند می‌خواهند تقلیدگر غرب نباشند و شاید بتوانند مدرنیته ایرانی تاسیس کنند. مدرنیته یعنی خردخودبنیاد و معیار قرار دادن این اصل که ابتدا در غرب مسلط شد به معنای مقلد غرب بودن نیست.

باسپاس
نظام بهرامی کمیل
۳۱ اردی‌بهشت ۱۴۰۴





🔸محدثی: سلام و ارادت عزیز! سپاس از دوست عزیز اندیشه‌مند ام دکتر نظام بهرامی‌ی کمیل! گفت‌وگو خواهیم کرد و مراد ام را بیش‌تر توضیح خواهم داد. اما خوش‌حال ام که با اصل بحث موافقت دارید!

#غرب
#مدرنیته
#غرب‌گرایی
#تمدن_غربی
#غربی_شدن
#مدرن_شدن
#غرب‌ستیزی
#فرهنگ_غربی
#غرب‌نگری_انتقادی
#نظام_بهرامی_کمیل
@NewHasanMohaddesi
7👍2👏2👎1
🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸

♦️تاملات پس از گفت‌وگو: استوری‌های کامران آقابزرگ
۱ خرداد ۱۴۰۴

youtube.com/@toAkademi

#تاریخ
#کوروش
#تاریخ_ایران
#دانش_تاریخ
#هویت_ایرانی  
#اسطوره‌زدایی
#مهرداد_ملکزاده

@NewHasanMohaddesi
👍5👎1
🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸



♦️دو مناظره در باره‌ی کورش در نگاه یک دانش‌جوی فلسفه
بازنشر: ۱ خرداد ۱۴۰۴

#تاریخ
#کورش
#تاریخ_ایران
#دانش_تاریخ
#هویت_ایرانی  
#اسطوره‌زدایی
#شروین_وکیلی
#مهرداد_ملکزاده

@NewHasanMohaddesi
👍10👎5
♦️غرب‌نگری‌ی انتقادی؛ ایضاح مفهومی‌ی بیش‌تر

✍️حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱ خرداد ۱۴۰۴


مفهوم "غرب" یک برساخت نظری است و روایت‌ها و تعاریف بسیار گوناگون از آن شکل گرفته است. از این رو، نمی‌توان تعریف دقیقی از آن ارائه کرد. در هر برساخت و هر روایت، این مفهوم معنای متفاوتی دارد.

تنها چیزی که در باره‌ی مفهوم "غرب" در این برساخت‌ها و تعاریف مشترک است، این است که "غرب" برای یک "مای غیر غربی"، یک دیگری است. از این رو، غرب‌نگری‌ی انتقادی از تامل در باره‌ی خود مفهوم "غرب" آغاز می‌شود.

لاجرم، در غرب‌نگری‌ی انتقادی، می‌توان از استقرار یک "دیگری" در برابر "مای غیر غربی" فقط به‌عنوان یک نقطه‌ی عزیمت آغاز کرد.

برای شروع از این نقطه‌ی عزیمت، ناگزير نخست می‌بایست به‌نحو پدیدارشناسانه از "مای غیر غربی" آغاز کرد و در باره‌ی آن شرحی داد و به‌تدریج از این مای غیر غربی به سوی موضوع‌سازی‌ی آن دیگری یعنی "غرب" حرکت نمود.

در نتیجه، شروع بحث از "غرب" می‌تواند از این‌جا فقط آغاز شود، اما این‌که سرانجام چه تعریفی از "غرب" ارائه خواهد شد و این‌که چه‌گونه حدود و ثغور این مفهوم تعریف و تعیین خواهد شد، امری گشوده است و به روایت یا گفتمانی بسته‌گی دارد که سرانجام از دل پروژه‌های تحقیقاتی پرورده خواهد شد.

از این رو، غرب‌نگری‌ی انتقادی مستعد پدید آوردن گفتمان‌های متکثر غرب‌شناسی است. قرار نیست یک دست‌گاه فکری‌ی مسلط و خاص، محصول این نوع غرب‌نگری باشد.

مدرنیته نیز از نظر بنیادهای نظری و خصیصه‌های بنیادی یکی بیش نیست و آن نیز از جوامع غربی سرچشمه گرفته است. اما مدرنیته هم‌چون یک بسته‌ی وارداتی نیست که بتوان آن را وارد نمود. مدرنیته در هر جامعه می‌بایست طی‌ی یک فرآیند طولانی‌ی تاریخی و از ره‌گذر پیوند با عناصری از آن جامعه و در طی‌ی کش‌مکش‌های متنوع بازآفریده شود. این‌جا است که مدرنیته بومی می‌شود و می‌توان گفت: بازآفرینی‌ی مدرنیته در هر جامعه‌ای به‌گونه‌ای است و انواع بازآفرینی‌ی مدرنیته وجود دارد.

از این رو، به‌عنوان مثال می‌توان گفت: مدرنیته‌ی هندی و مدرنیته‌ی ترکی و مدرنیته‌ی ایرانی با هم فرق دارند.

برای درک به‌تر این موضوع می‌توانم مثالی از دین اسلام بزنم. اسلام در عربستان ظهور کرد و شکل گرفت و گسترش یافت. در آغاز فقط یک جنبش دینی‌ی کوچک محلی بود ولی سرانجام جهانی شد. از این رو، در هر زمینه‌ی اجتماعی به‌نحو خاصی بازآفرینی شد. لذا دین‌پژوهان امروزه از انواع اسلام در جهان سخن می‌گویند: اسلام عربی، اسلام آفریقایی، اسلام آسیای شرقی، اسلام آناتولیایی، اسلام اروپایی، و اسلام ایرانی.

ایرانیان در یک دوره‌ی تاریخی‌ی طولانی مسلمان شدند، اما عربی نشدند و فرهنگ عرب را به‌طور کامل اخذ نکردند. ترک‌ها نیز مسلمان شدند، اما هرگز عربی نشدند. به همین ترتیب، مدرن شدن، مستلزم غربی شدن و پذیرش فرهنگ‌های جوامع غربی نیست.

مدرنیته به‌عنوان یک سنت، واحد و یک‌پارچه است و ویژه‌گی‌های مشخصی دارد. اما این سنت در هر جامعه‌ای به‌نحو متفاوتی بازآفرینی می‌شود.

بازآفرینی‌ی بومی‌ی مدرنیته -برخلاف نظر دوست عزیز ام دکتر نظام بهرامی‌ی کمیل- مستلزم معوج‌سازی و از ریخت‌انداختن مدرنیته نیست. از این رو، مقایسه‌ی بحث من با آرای کسانی چون جلال آل احمد و علی‌ی شریعتی بی‌وجه است.

ما حتا دموکراسی را هم نمی‌توانیم وارد کنیم. این‌گونه امور اجتماعی وارداتی نیستند بل‌که نیازمند زمینه‌سازی‌ی اجتماعی و فرهنگی هستند و ضروری است موانع تحقق آن‌ها در جامعه‌ی پذیرنده از بین برود و بستر مساعدی برای آن فراهم گردد. این زمینه‌سازی و بسترسازی از یک جامعه با جامعه‌ی دیگر فرق دارد و امر پیچیده‌ای است و گاهی دهه‌ها یا سده‌ها طول می‌کشد.

به‌عنوان مثال، جامعه‌ای با ساختار قبیله‌ای چون عربستان یا افغانستان، نخست می‌بایست بر روی موانع ناشی از اجتماع و فرهنگ قبیله‌ای کار کند، اما جامعه‌ای هم‌چون ایران موانع دیگری برای تحقق مدرنیته دارد.

مدرنیته در جوامع غربی به‌صورت خواب‌گردانه تحقق پیدا کرده است. اما ما برای تحقق مدرنیته وضع متفاوتی داریم و ناگزير ایم به‌صورت بازاندیشانه - که این بازاندیشی حاصل مواجهه با جوامع غربی و مظاهر مدرنیته است- در مسیر بازآفرینی‌ی مدرنیته تلاشی طولانی بکنیم تا سرانجام انسان ایرانی، فرهنگ ایرانی، و جامعه‌ی ایرانی مدرن شود.

🔻یادداشت انتقادی‌‌ی دکتر نظام بهرامی‌ی کمیل:
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12691

🔸برخی اصول پایه‌ای‌ی غرب‌نگری‌ی انتقادی:
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12690

#غرب
#توسعه
#مدرنیته
#غرب‌گرایی
#تمدن_غربی
#غربی_شدن
#مدرن_شدن
#غرب‌ستیزی
#فرهنگ_غربی
#غرب‌نگری_انتقادی
#نظام_بهرامی_کمیل
#مدرنیته‌ی_بازاندیشانه
#مدرنیته‌ی_خواب‌گردانه
@NewHasanMohaddesi
👍13👎2👏21💯1🤣1
🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸


دکتر محدثی عزیز،

سال ۱۳۸۱ مقاله‌ای نوشتم با عنوان "روشنفکری ایرانی: موضع‌گیری در برابر غرب و نه عقل" خلاصه حرفم این بود که اکثر روشنفکران ایرانی یک سه‌گانه‌ای در ذهن دارند که طبق آن، عده‌ای غربزده هستند مانند تقی‌زاده، گروهی هم مرتجع و غرب‌ستیز هستند مانند شیخ فضل‌الله نوری و گروهی هم مثل خودشان عاقلان و خلاقان هستند که دچار افراط و تفریط نیستند و می‌خواهند خوبی‌های غرب را با خوبی‌های فرهنگ و سنت ایرانی ترکیب کنند و مدرنیته بومی و ایرانی تاسیس کنند، از شادمان تا شریعتی و جلال و سیدجواد طباطبایی باوجود اختلافات فراوان اما همگی در این کیمیاگری شریک هستند.

در آن مقاله و کتاب "گونه‌شناسی روشنفکران ایرانی" تاکید کردم: قبل از موضع‌گیری ارزشی دربرابر غرب و پذیرش یا عدم‌پذیرش و یا پذیرش انتقادی غرب، باید به این پرسش هستی‌شناسانه پاسخ دهیم که آیا مدرنیته کلیت و جهان‌شمولی دارد یا ندارد؟ اگر فرضا حتی یک اصل کلی (مانند سوژه خودبنیاد عقلانی) داشته باشد پس کلیت دارد و در همه جهان حداقل یک نقطه اشتراک خواهد داشت. اگر هم معتقدیم که کلیتی ندارد آنگاه می‌توانیم مدرنیته بومی خودمان را بسازیم.

من با آن پرسش، گونه‌شناسی روشنفکران ایرانی را از یک سه‌گانه که براساس قضاوت ارزشی دربرابر غرب بود به یک دوگانه که براساس درک فلسفی از ایده مدرنیته بود تغییر دادم و به بندبازی گروهی از روشنفکران ایرانی که خود را بین غربگرایی و غرب‌ستیزی تعریف می‌کنند پایان دادم.

مسئله اصلی من موضع ارزشی شما در مورد غرب نیست. اول باید بگوییم آیا مدرنیته کلیت دارد یا ندارد؟ اگر دارد و مثلا خودبنیادی و عقلانیت و سکولاریسم و اومانیسم که از همان خودبنیادی ناشی می‌شوند قابل گزینشگری یا تعریف بومی نیستند با شما در این‌مرحله اختلافی ندارم. اما اگر مدرنیته هیچ اصل جهان‌شمولی ندارد و هر کشوری براساس شرایط خود آن را درک و عملیاتی می‌کند با شما اختلاف دارم و معتقدم این ادعا در هیچ جامعه‌ای تحقق نیافته است. یعنی اگر هیتلر و رهبر کره شمالی عقلانیت انتقادی و دموکراسی را کنار گذاشته‌اند یا جمهوری اسلامی سکولاریسم را کنار گذاشته وارد پروژه مدرنیته نشده‌اند. در این کشورها نوسازی و پیشرفت علمی و صنعتی شدن اتفاق افتاده (همانطورکه چین امروز پیشتاز این مدرن شدن است) اما نگاه به انسان و حقوق و جایگاه او تغییر نکرده و ایده و ارزشهای مدرنیته اتفاق نیافتاده است.

اما با شما کاملا موافقم که رسیدن به دموکراسی، عقلانیت و خودبنیادی در هر جامعه‌ای می‌تواند مسیر خاص خود را داشته باشد. ممکن است در اروپا کشتار طاعون و وبا و اکتشافات علمی و پروتستانتیسم  جامعه را بسوی عقلانیت کشانده باشد و عباس میرزا و ایرانیان با دیدن قدرت توپ‌های عثمانی به پرسشگری و خردورزی متمایل شده باشند. ممکن است در آلمان وجود سنت‌های اقوام ژرمن زمینه دموکراسی را فراهم کرده باشد و در هندوستان الگوبرداری از استعمار انگلستان. اینها به معنای نوع بومی عقلانیت یا دموکراسی نیستند.

خلاصه اینکه ما باید بین "غرب" که قابل نقد است و کلیت ندارد با "مدرنیته" که کلیت آن قابل قبول یا رد است با "مدرنیزاسیون" که روند عملیاتی شدن اصول کلی یا گزینش‌شده مدرنیته است تفاوت قائل شویم. برای مثال، مدرنیزاسیون هم در فرانسه هم در کره شمالی درحال اجراست و تفاوت آن‌ها هم به روند (ایدئولوژی، ساختار و کارگزاران) مدرنیزاسیون و هم به جایگاه سوژه خودبنیاد در این دو جامعه وابسته است. اضافه کنم که شاید برخی از اختلافها در این مبحث به دلیل نداشتن مفاهیم کافی باشد.

در پایان به آقای طباطبایی هم نقدی بزنم، در ذهن ایشان غرب دارای کلیت است و مدرنیته نه!! به همین دلیل دنبال امکان تاسیس مدرنیته بومی هستند. در کتاب "محافظه‌کاری در برابر نئومارکسیسم" اینگونه تناقض‌ها را نشان داده‌ام.

با سپاس
✍️نظام بهرامی کمیل
۲ خرداد ۱۴۰۴


#غرب
#توسعه
#مدرنیته
#غرب‌گرایی
#تمدن_غربی
#غربی_شدن
#مدرن_شدن
#غرب‌ستیزی
#فرهنگ_غربی
#غرب‌نگری_انتقادی
#نظام_بهرامی_کمیل
#مدرنیته‌ی_بازاندیشانه
#مدرنیته‌ی_خواب‌گردانه
@NewHasanMohaddesi
👍8👏1🥴1
🔸🔸🔸روی‌داد🔸🔸🔸



♦️تبریک به سینمای ایران و اهل فرهنگ ایرانی و مردم ایران!

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۳ خرداد ۱۴۰۴


برنده شدن نخل طلای جشنواره‌ی جهانی‌ی کن برای یک فیلم ایرانی ("یک تصادف ساده") به کارگردانی‌ی کارگردان بزرگ ایرانی آقای جعفر پناهی را به ایشان و همه‌ی اهل فرهنگ ایرانی و مردم ایران تبریک عرض می‌کنم! این روی‌داد موفقیت بزرگ دیگری است برای سینمای ایران.

برای همه‌ی هنرمندان مستقل ایرانی صمیمانه تبریک عرض می‌کنم و امیدوار ام بیش از پیش موفق باشند و برای کشور و فرهنگ ما افتخار بیافرینند!

#سینمای_ایران
#جعفر_پناهی
#جشنواره‌ی_کن
@NewHasanMohaddesi
👍2314👎6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️تبریک به کارگردان بزرگ ایرانی و به همه‌ی اهالی‌ی سینمای ایران و همه‌ی مردم ایران!

#سینمای_ایران
#جعفر_پناهی
#جشنواره‌ی_کن
@NewHasanMohaddesi
33👎8👏6👍5
♦️جامعه‌ی پسادینی‌ی غیر شریعت‌مدارانه: تبیینی تجربی از تحولات دین و دین‌داری در ایران کنونی

موضوع سخن‌رانی‌ی فردای من
۴ خرداد ۱۴۰۴




📔سلسله نشست های تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر
نشست سوم:
تحولات اجتماعی فرهنگی دین در ایران

با حضور:
#دکتر_علیرضا_شجاعی_زند
#دکتر_محمدرضا_طالبان
#دکتر_حسن_محدثی_گیلوایی

مدیر نشست:
#دکتر_سیدمحمود_نجاتی_حسینی

🗓 دوشنبه 5 خرداد 1404 ساعت 18

🏡سالن حافظ

🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.

🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.

💢موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران💢

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔
@iranianhht


#دین
#دین‌داری
#تحول_دین
@NewHasanMohaddesi
5👍5👎1
2025/07/14 00:46:23
Back to Top
HTML Embed Code: