🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸
♦️دو مناظره در بارهی کورش در نگاه یک دانشجوی فلسفه
بازنشر: ۱ خرداد ۱۴۰۴
#تاریخ
#کورش
#تاریخ_ایران
#دانش_تاریخ
#هویت_ایرانی
#اسطورهزدایی
#شروین_وکیلی
#مهرداد_ملکزاده
@NewHasanMohaddesi
♦️دو مناظره در بارهی کورش در نگاه یک دانشجوی فلسفه
بازنشر: ۱ خرداد ۱۴۰۴
#تاریخ
#کورش
#تاریخ_ایران
#دانش_تاریخ
#هویت_ایرانی
#اسطورهزدایی
#شروین_وکیلی
#مهرداد_ملکزاده
@NewHasanMohaddesi
♦️غربنگریی انتقادی؛ ایضاح مفهومیی بیشتر
✍️حسن محدثیی گیلوایی
۱ خرداد ۱۴۰۴
مفهوم "غرب" یک برساخت نظری است و روایتها و تعاریف بسیار گوناگون از آن شکل گرفته است. از این رو، نمیتوان تعریف دقیقی از آن ارائه کرد. در هر برساخت و هر روایت، این مفهوم معنای متفاوتی دارد.
تنها چیزی که در بارهی مفهوم "غرب" در این برساختها و تعاریف مشترک است، این است که "غرب" برای یک "مای غیر غربی"، یک دیگری است. از این رو، غربنگریی انتقادی از تامل در بارهی خود مفهوم "غرب" آغاز میشود.
لاجرم، در غربنگریی انتقادی، میتوان از استقرار یک "دیگری" در برابر "مای غیر غربی" فقط بهعنوان یک نقطهی عزیمت آغاز کرد.
برای شروع از این نقطهی عزیمت، ناگزير نخست میبایست بهنحو پدیدارشناسانه از "مای غیر غربی" آغاز کرد و در بارهی آن شرحی داد و بهتدریج از این مای غیر غربی به سوی موضوعسازیی آن دیگری یعنی "غرب" حرکت نمود.
در نتیجه، شروع بحث از "غرب" میتواند از اینجا فقط آغاز شود، اما اینکه سرانجام چه تعریفی از "غرب" ارائه خواهد شد و اینکه چهگونه حدود و ثغور این مفهوم تعریف و تعیین خواهد شد، امری گشوده است و به روایت یا گفتمانی بستهگی دارد که سرانجام از دل پروژههای تحقیقاتی پرورده خواهد شد.
از این رو، غربنگریی انتقادی مستعد پدید آوردن گفتمانهای متکثر غربشناسی است. قرار نیست یک دستگاه فکریی مسلط و خاص، محصول این نوع غربنگری باشد.
مدرنیته نیز از نظر بنیادهای نظری و خصیصههای بنیادی یکی بیش نیست و آن نیز از جوامع غربی سرچشمه گرفته است. اما مدرنیته همچون یک بستهی وارداتی نیست که بتوان آن را وارد نمود. مدرنیته در هر جامعه میبایست طیی یک فرآیند طولانیی تاریخی و از رهگذر پیوند با عناصری از آن جامعه و در طیی کشمکشهای متنوع بازآفریده شود. اینجا است که مدرنیته بومی میشود و میتوان گفت: بازآفرینیی مدرنیته در هر جامعهای بهگونهای است و انواع بازآفرینیی مدرنیته وجود دارد.
از این رو، بهعنوان مثال میتوان گفت: مدرنیتهی هندی و مدرنیتهی ترکی و مدرنیتهی ایرانی با هم فرق دارند.
برای درک بهتر این موضوع میتوانم مثالی از دین اسلام بزنم. اسلام در عربستان ظهور کرد و شکل گرفت و گسترش یافت. در آغاز فقط یک جنبش دینیی کوچک محلی بود ولی سرانجام جهانی شد. از این رو، در هر زمینهی اجتماعی بهنحو خاصی بازآفرینی شد. لذا دینپژوهان امروزه از انواع اسلام در جهان سخن میگویند: اسلام عربی، اسلام آفریقایی، اسلام آسیای شرقی، اسلام آناتولیایی، اسلام اروپایی، و اسلام ایرانی.
ایرانیان در یک دورهی تاریخیی طولانی مسلمان شدند، اما عربی نشدند و فرهنگ عرب را بهطور کامل اخذ نکردند. ترکها نیز مسلمان شدند، اما هرگز عربی نشدند. به همین ترتیب، مدرن شدن، مستلزم غربی شدن و پذیرش فرهنگهای جوامع غربی نیست.
مدرنیته بهعنوان یک سنت، واحد و یکپارچه است و ویژهگیهای مشخصی دارد. اما این سنت در هر جامعهای بهنحو متفاوتی بازآفرینی میشود.
بازآفرینیی بومیی مدرنیته -برخلاف نظر دوست عزیز ام دکتر نظام بهرامیی کمیل- مستلزم معوجسازی و از ریختانداختن مدرنیته نیست. از این رو، مقایسهی بحث من با آرای کسانی چون جلال آل احمد و علیی شریعتی بیوجه است.
ما حتا دموکراسی را هم نمیتوانیم وارد کنیم. اینگونه امور اجتماعی وارداتی نیستند بلکه نیازمند زمینهسازیی اجتماعی و فرهنگی هستند و ضروری است موانع تحقق آنها در جامعهی پذیرنده از بین برود و بستر مساعدی برای آن فراهم گردد. این زمینهسازی و بسترسازی از یک جامعه با جامعهی دیگر فرق دارد و امر پیچیدهای است و گاهی دههها یا سدهها طول میکشد.
بهعنوان مثال، جامعهای با ساختار قبیلهای چون عربستان یا افغانستان، نخست میبایست بر روی موانع ناشی از اجتماع و فرهنگ قبیلهای کار کند، اما جامعهای همچون ایران موانع دیگری برای تحقق مدرنیته دارد.
مدرنیته در جوامع غربی بهصورت خوابگردانه تحقق پیدا کرده است. اما ما برای تحقق مدرنیته وضع متفاوتی داریم و ناگزير ایم بهصورت بازاندیشانه - که این بازاندیشی حاصل مواجهه با جوامع غربی و مظاهر مدرنیته است- در مسیر بازآفرینیی مدرنیته تلاشی طولانی بکنیم تا سرانجام انسان ایرانی، فرهنگ ایرانی، و جامعهی ایرانی مدرن شود.
🔻یادداشت انتقادیی دکتر نظام بهرامیی کمیل:
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12691
🔸برخی اصول پایهایی غربنگریی انتقادی:
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12690
#غرب
#توسعه
#مدرنیته
#غربگرایی
#تمدن_غربی
#غربی_شدن
#مدرن_شدن
#غربستیزی
#فرهنگ_غربی
#غربنگری_انتقادی
#نظام_بهرامی_کمیل
#مدرنیتهی_بازاندیشانه
#مدرنیتهی_خوابگردانه
@NewHasanMohaddesi
✍️حسن محدثیی گیلوایی
۱ خرداد ۱۴۰۴
مفهوم "غرب" یک برساخت نظری است و روایتها و تعاریف بسیار گوناگون از آن شکل گرفته است. از این رو، نمیتوان تعریف دقیقی از آن ارائه کرد. در هر برساخت و هر روایت، این مفهوم معنای متفاوتی دارد.
تنها چیزی که در بارهی مفهوم "غرب" در این برساختها و تعاریف مشترک است، این است که "غرب" برای یک "مای غیر غربی"، یک دیگری است. از این رو، غربنگریی انتقادی از تامل در بارهی خود مفهوم "غرب" آغاز میشود.
لاجرم، در غربنگریی انتقادی، میتوان از استقرار یک "دیگری" در برابر "مای غیر غربی" فقط بهعنوان یک نقطهی عزیمت آغاز کرد.
برای شروع از این نقطهی عزیمت، ناگزير نخست میبایست بهنحو پدیدارشناسانه از "مای غیر غربی" آغاز کرد و در بارهی آن شرحی داد و بهتدریج از این مای غیر غربی به سوی موضوعسازیی آن دیگری یعنی "غرب" حرکت نمود.
در نتیجه، شروع بحث از "غرب" میتواند از اینجا فقط آغاز شود، اما اینکه سرانجام چه تعریفی از "غرب" ارائه خواهد شد و اینکه چهگونه حدود و ثغور این مفهوم تعریف و تعیین خواهد شد، امری گشوده است و به روایت یا گفتمانی بستهگی دارد که سرانجام از دل پروژههای تحقیقاتی پرورده خواهد شد.
از این رو، غربنگریی انتقادی مستعد پدید آوردن گفتمانهای متکثر غربشناسی است. قرار نیست یک دستگاه فکریی مسلط و خاص، محصول این نوع غربنگری باشد.
مدرنیته نیز از نظر بنیادهای نظری و خصیصههای بنیادی یکی بیش نیست و آن نیز از جوامع غربی سرچشمه گرفته است. اما مدرنیته همچون یک بستهی وارداتی نیست که بتوان آن را وارد نمود. مدرنیته در هر جامعه میبایست طیی یک فرآیند طولانیی تاریخی و از رهگذر پیوند با عناصری از آن جامعه و در طیی کشمکشهای متنوع بازآفریده شود. اینجا است که مدرنیته بومی میشود و میتوان گفت: بازآفرینیی مدرنیته در هر جامعهای بهگونهای است و انواع بازآفرینیی مدرنیته وجود دارد.
از این رو، بهعنوان مثال میتوان گفت: مدرنیتهی هندی و مدرنیتهی ترکی و مدرنیتهی ایرانی با هم فرق دارند.
برای درک بهتر این موضوع میتوانم مثالی از دین اسلام بزنم. اسلام در عربستان ظهور کرد و شکل گرفت و گسترش یافت. در آغاز فقط یک جنبش دینیی کوچک محلی بود ولی سرانجام جهانی شد. از این رو، در هر زمینهی اجتماعی بهنحو خاصی بازآفرینی شد. لذا دینپژوهان امروزه از انواع اسلام در جهان سخن میگویند: اسلام عربی، اسلام آفریقایی، اسلام آسیای شرقی، اسلام آناتولیایی، اسلام اروپایی، و اسلام ایرانی.
ایرانیان در یک دورهی تاریخیی طولانی مسلمان شدند، اما عربی نشدند و فرهنگ عرب را بهطور کامل اخذ نکردند. ترکها نیز مسلمان شدند، اما هرگز عربی نشدند. به همین ترتیب، مدرن شدن، مستلزم غربی شدن و پذیرش فرهنگهای جوامع غربی نیست.
مدرنیته بهعنوان یک سنت، واحد و یکپارچه است و ویژهگیهای مشخصی دارد. اما این سنت در هر جامعهای بهنحو متفاوتی بازآفرینی میشود.
بازآفرینیی بومیی مدرنیته -برخلاف نظر دوست عزیز ام دکتر نظام بهرامیی کمیل- مستلزم معوجسازی و از ریختانداختن مدرنیته نیست. از این رو، مقایسهی بحث من با آرای کسانی چون جلال آل احمد و علیی شریعتی بیوجه است.
ما حتا دموکراسی را هم نمیتوانیم وارد کنیم. اینگونه امور اجتماعی وارداتی نیستند بلکه نیازمند زمینهسازیی اجتماعی و فرهنگی هستند و ضروری است موانع تحقق آنها در جامعهی پذیرنده از بین برود و بستر مساعدی برای آن فراهم گردد. این زمینهسازی و بسترسازی از یک جامعه با جامعهی دیگر فرق دارد و امر پیچیدهای است و گاهی دههها یا سدهها طول میکشد.
بهعنوان مثال، جامعهای با ساختار قبیلهای چون عربستان یا افغانستان، نخست میبایست بر روی موانع ناشی از اجتماع و فرهنگ قبیلهای کار کند، اما جامعهای همچون ایران موانع دیگری برای تحقق مدرنیته دارد.
مدرنیته در جوامع غربی بهصورت خوابگردانه تحقق پیدا کرده است. اما ما برای تحقق مدرنیته وضع متفاوتی داریم و ناگزير ایم بهصورت بازاندیشانه - که این بازاندیشی حاصل مواجهه با جوامع غربی و مظاهر مدرنیته است- در مسیر بازآفرینیی مدرنیته تلاشی طولانی بکنیم تا سرانجام انسان ایرانی، فرهنگ ایرانی، و جامعهی ایرانی مدرن شود.
🔻یادداشت انتقادیی دکتر نظام بهرامیی کمیل:
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12691
🔸برخی اصول پایهایی غربنگریی انتقادی:
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12690
#غرب
#توسعه
#مدرنیته
#غربگرایی
#تمدن_غربی
#غربی_شدن
#مدرن_شدن
#غربستیزی
#فرهنگ_غربی
#غربنگری_انتقادی
#نظام_بهرامی_کمیل
#مدرنیتهی_بازاندیشانه
#مدرنیتهی_خوابگردانه
@NewHasanMohaddesi
🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸
دکتر محدثی عزیز،
سال ۱۳۸۱ مقالهای نوشتم با عنوان "روشنفکری ایرانی: موضعگیری در برابر غرب و نه عقل" خلاصه حرفم این بود که اکثر روشنفکران ایرانی یک سهگانهای در ذهن دارند که طبق آن، عدهای غربزده هستند مانند تقیزاده، گروهی هم مرتجع و غربستیز هستند مانند شیخ فضلالله نوری و گروهی هم مثل خودشان عاقلان و خلاقان هستند که دچار افراط و تفریط نیستند و میخواهند خوبیهای غرب را با خوبیهای فرهنگ و سنت ایرانی ترکیب کنند و مدرنیته بومی و ایرانی تاسیس کنند، از شادمان تا شریعتی و جلال و سیدجواد طباطبایی باوجود اختلافات فراوان اما همگی در این کیمیاگری شریک هستند.
در آن مقاله و کتاب "گونهشناسی روشنفکران ایرانی" تاکید کردم: قبل از موضعگیری ارزشی دربرابر غرب و پذیرش یا عدمپذیرش و یا پذیرش انتقادی غرب، باید به این پرسش هستیشناسانه پاسخ دهیم که آیا مدرنیته کلیت و جهانشمولی دارد یا ندارد؟ اگر فرضا حتی یک اصل کلی (مانند سوژه خودبنیاد عقلانی) داشته باشد پس کلیت دارد و در همه جهان حداقل یک نقطه اشتراک خواهد داشت. اگر هم معتقدیم که کلیتی ندارد آنگاه میتوانیم مدرنیته بومی خودمان را بسازیم.
من با آن پرسش، گونهشناسی روشنفکران ایرانی را از یک سهگانه که براساس قضاوت ارزشی دربرابر غرب بود به یک دوگانه که براساس درک فلسفی از ایده مدرنیته بود تغییر دادم و به بندبازی گروهی از روشنفکران ایرانی که خود را بین غربگرایی و غربستیزی تعریف میکنند پایان دادم.
مسئله اصلی من موضع ارزشی شما در مورد غرب نیست. اول باید بگوییم آیا مدرنیته کلیت دارد یا ندارد؟ اگر دارد و مثلا خودبنیادی و عقلانیت و سکولاریسم و اومانیسم که از همان خودبنیادی ناشی میشوند قابل گزینشگری یا تعریف بومی نیستند با شما در اینمرحله اختلافی ندارم. اما اگر مدرنیته هیچ اصل جهانشمولی ندارد و هر کشوری براساس شرایط خود آن را درک و عملیاتی میکند با شما اختلاف دارم و معتقدم این ادعا در هیچ جامعهای تحقق نیافته است. یعنی اگر هیتلر و رهبر کره شمالی عقلانیت انتقادی و دموکراسی را کنار گذاشتهاند یا جمهوری اسلامی سکولاریسم را کنار گذاشته وارد پروژه مدرنیته نشدهاند. در این کشورها نوسازی و پیشرفت علمی و صنعتی شدن اتفاق افتاده (همانطورکه چین امروز پیشتاز این مدرن شدن است) اما نگاه به انسان و حقوق و جایگاه او تغییر نکرده و ایده و ارزشهای مدرنیته اتفاق نیافتاده است.
اما با شما کاملا موافقم که رسیدن به دموکراسی، عقلانیت و خودبنیادی در هر جامعهای میتواند مسیر خاص خود را داشته باشد. ممکن است در اروپا کشتار طاعون و وبا و اکتشافات علمی و پروتستانتیسم جامعه را بسوی عقلانیت کشانده باشد و عباس میرزا و ایرانیان با دیدن قدرت توپهای عثمانی به پرسشگری و خردورزی متمایل شده باشند. ممکن است در آلمان وجود سنتهای اقوام ژرمن زمینه دموکراسی را فراهم کرده باشد و در هندوستان الگوبرداری از استعمار انگلستان. اینها به معنای نوع بومی عقلانیت یا دموکراسی نیستند.
خلاصه اینکه ما باید بین "غرب" که قابل نقد است و کلیت ندارد با "مدرنیته" که کلیت آن قابل قبول یا رد است با "مدرنیزاسیون" که روند عملیاتی شدن اصول کلی یا گزینششده مدرنیته است تفاوت قائل شویم. برای مثال، مدرنیزاسیون هم در فرانسه هم در کره شمالی درحال اجراست و تفاوت آنها هم به روند (ایدئولوژی، ساختار و کارگزاران) مدرنیزاسیون و هم به جایگاه سوژه خودبنیاد در این دو جامعه وابسته است. اضافه کنم که شاید برخی از اختلافها در این مبحث به دلیل نداشتن مفاهیم کافی باشد.
در پایان به آقای طباطبایی هم نقدی بزنم، در ذهن ایشان غرب دارای کلیت است و مدرنیته نه!! به همین دلیل دنبال امکان تاسیس مدرنیته بومی هستند. در کتاب "محافظهکاری در برابر نئومارکسیسم" اینگونه تناقضها را نشان دادهام.
با سپاس
✍️نظام بهرامی کمیل
۲ خرداد ۱۴۰۴
#غرب
#توسعه
#مدرنیته
#غربگرایی
#تمدن_غربی
#غربی_شدن
#مدرن_شدن
#غربستیزی
#فرهنگ_غربی
#غربنگری_انتقادی
#نظام_بهرامی_کمیل
#مدرنیتهی_بازاندیشانه
#مدرنیتهی_خوابگردانه
@NewHasanMohaddesi
دکتر محدثی عزیز،
سال ۱۳۸۱ مقالهای نوشتم با عنوان "روشنفکری ایرانی: موضعگیری در برابر غرب و نه عقل" خلاصه حرفم این بود که اکثر روشنفکران ایرانی یک سهگانهای در ذهن دارند که طبق آن، عدهای غربزده هستند مانند تقیزاده، گروهی هم مرتجع و غربستیز هستند مانند شیخ فضلالله نوری و گروهی هم مثل خودشان عاقلان و خلاقان هستند که دچار افراط و تفریط نیستند و میخواهند خوبیهای غرب را با خوبیهای فرهنگ و سنت ایرانی ترکیب کنند و مدرنیته بومی و ایرانی تاسیس کنند، از شادمان تا شریعتی و جلال و سیدجواد طباطبایی باوجود اختلافات فراوان اما همگی در این کیمیاگری شریک هستند.
در آن مقاله و کتاب "گونهشناسی روشنفکران ایرانی" تاکید کردم: قبل از موضعگیری ارزشی دربرابر غرب و پذیرش یا عدمپذیرش و یا پذیرش انتقادی غرب، باید به این پرسش هستیشناسانه پاسخ دهیم که آیا مدرنیته کلیت و جهانشمولی دارد یا ندارد؟ اگر فرضا حتی یک اصل کلی (مانند سوژه خودبنیاد عقلانی) داشته باشد پس کلیت دارد و در همه جهان حداقل یک نقطه اشتراک خواهد داشت. اگر هم معتقدیم که کلیتی ندارد آنگاه میتوانیم مدرنیته بومی خودمان را بسازیم.
من با آن پرسش، گونهشناسی روشنفکران ایرانی را از یک سهگانه که براساس قضاوت ارزشی دربرابر غرب بود به یک دوگانه که براساس درک فلسفی از ایده مدرنیته بود تغییر دادم و به بندبازی گروهی از روشنفکران ایرانی که خود را بین غربگرایی و غربستیزی تعریف میکنند پایان دادم.
مسئله اصلی من موضع ارزشی شما در مورد غرب نیست. اول باید بگوییم آیا مدرنیته کلیت دارد یا ندارد؟ اگر دارد و مثلا خودبنیادی و عقلانیت و سکولاریسم و اومانیسم که از همان خودبنیادی ناشی میشوند قابل گزینشگری یا تعریف بومی نیستند با شما در اینمرحله اختلافی ندارم. اما اگر مدرنیته هیچ اصل جهانشمولی ندارد و هر کشوری براساس شرایط خود آن را درک و عملیاتی میکند با شما اختلاف دارم و معتقدم این ادعا در هیچ جامعهای تحقق نیافته است. یعنی اگر هیتلر و رهبر کره شمالی عقلانیت انتقادی و دموکراسی را کنار گذاشتهاند یا جمهوری اسلامی سکولاریسم را کنار گذاشته وارد پروژه مدرنیته نشدهاند. در این کشورها نوسازی و پیشرفت علمی و صنعتی شدن اتفاق افتاده (همانطورکه چین امروز پیشتاز این مدرن شدن است) اما نگاه به انسان و حقوق و جایگاه او تغییر نکرده و ایده و ارزشهای مدرنیته اتفاق نیافتاده است.
اما با شما کاملا موافقم که رسیدن به دموکراسی، عقلانیت و خودبنیادی در هر جامعهای میتواند مسیر خاص خود را داشته باشد. ممکن است در اروپا کشتار طاعون و وبا و اکتشافات علمی و پروتستانتیسم جامعه را بسوی عقلانیت کشانده باشد و عباس میرزا و ایرانیان با دیدن قدرت توپهای عثمانی به پرسشگری و خردورزی متمایل شده باشند. ممکن است در آلمان وجود سنتهای اقوام ژرمن زمینه دموکراسی را فراهم کرده باشد و در هندوستان الگوبرداری از استعمار انگلستان. اینها به معنای نوع بومی عقلانیت یا دموکراسی نیستند.
خلاصه اینکه ما باید بین "غرب" که قابل نقد است و کلیت ندارد با "مدرنیته" که کلیت آن قابل قبول یا رد است با "مدرنیزاسیون" که روند عملیاتی شدن اصول کلی یا گزینششده مدرنیته است تفاوت قائل شویم. برای مثال، مدرنیزاسیون هم در فرانسه هم در کره شمالی درحال اجراست و تفاوت آنها هم به روند (ایدئولوژی، ساختار و کارگزاران) مدرنیزاسیون و هم به جایگاه سوژه خودبنیاد در این دو جامعه وابسته است. اضافه کنم که شاید برخی از اختلافها در این مبحث به دلیل نداشتن مفاهیم کافی باشد.
در پایان به آقای طباطبایی هم نقدی بزنم، در ذهن ایشان غرب دارای کلیت است و مدرنیته نه!! به همین دلیل دنبال امکان تاسیس مدرنیته بومی هستند. در کتاب "محافظهکاری در برابر نئومارکسیسم" اینگونه تناقضها را نشان دادهام.
با سپاس
✍️نظام بهرامی کمیل
۲ خرداد ۱۴۰۴
#غرب
#توسعه
#مدرنیته
#غربگرایی
#تمدن_غربی
#غربی_شدن
#مدرن_شدن
#غربستیزی
#فرهنگ_غربی
#غربنگری_انتقادی
#نظام_بهرامی_کمیل
#مدرنیتهی_بازاندیشانه
#مدرنیتهی_خوابگردانه
@NewHasanMohaddesi
🔸🔸🔸رویداد🔸🔸🔸
♦️تبریک به سینمای ایران و اهل فرهنگ ایرانی و مردم ایران!
✍حسن محدثیی گیلوایی
۳ خرداد ۱۴۰۴
برنده شدن نخل طلای جشنوارهی جهانیی کن برای یک فیلم ایرانی ("یک تصادف ساده") به کارگردانیی کارگردان بزرگ ایرانی آقای جعفر پناهی را به ایشان و همهی اهل فرهنگ ایرانی و مردم ایران تبریک عرض میکنم! این رویداد موفقیت بزرگ دیگری است برای سینمای ایران.
برای همهی هنرمندان مستقل ایرانی صمیمانه تبریک عرض میکنم و امیدوار ام بیش از پیش موفق باشند و برای کشور و فرهنگ ما افتخار بیافرینند!
#سینمای_ایران
#جعفر_پناهی
#جشنوارهی_کن
@NewHasanMohaddesi
♦️تبریک به سینمای ایران و اهل فرهنگ ایرانی و مردم ایران!
✍حسن محدثیی گیلوایی
۳ خرداد ۱۴۰۴
برنده شدن نخل طلای جشنوارهی جهانیی کن برای یک فیلم ایرانی ("یک تصادف ساده") به کارگردانیی کارگردان بزرگ ایرانی آقای جعفر پناهی را به ایشان و همهی اهل فرهنگ ایرانی و مردم ایران تبریک عرض میکنم! این رویداد موفقیت بزرگ دیگری است برای سینمای ایران.
برای همهی هنرمندان مستقل ایرانی صمیمانه تبریک عرض میکنم و امیدوار ام بیش از پیش موفق باشند و برای کشور و فرهنگ ما افتخار بیافرینند!
#سینمای_ایران
#جعفر_پناهی
#جشنوارهی_کن
@NewHasanMohaddesi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️تبریک به کارگردان بزرگ ایرانی و به همهی اهالیی سینمای ایران و همهی مردم ایران!
#سینمای_ایران
#جعفر_پناهی
#جشنوارهی_کن
@NewHasanMohaddesi
#سینمای_ایران
#جعفر_پناهی
#جشنوارهی_کن
@NewHasanMohaddesi
♦️جامعهی پسادینیی غیر شریعتمدارانه: تبیینی تجربی از تحولات دین و دینداری در ایران کنونی
موضوع سخنرانیی فردای من
۴ خرداد ۱۴۰۴
📔سلسله نشست های تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر
نشست سوم:
تحولات اجتماعی فرهنگی دین در ایران
با حضور:
#دکتر_علیرضا_شجاعی_زند
#دکتر_محمدرضا_طالبان
#دکتر_حسن_محدثی_گیلوایی
مدیر نشست:
#دکتر_سیدمحمود_نجاتی_حسینی
🗓 دوشنبه 5 خرداد 1404 ساعت 18
🏡سالن حافظ
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
#دین
#دینداری
#تحول_دین
@NewHasanMohaddesi
موضوع سخنرانیی فردای من
۴ خرداد ۱۴۰۴
📔سلسله نشست های تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر
نشست سوم:
تحولات اجتماعی فرهنگی دین در ایران
با حضور:
#دکتر_علیرضا_شجاعی_زند
#دکتر_محمدرضا_طالبان
#دکتر_حسن_محدثی_گیلوایی
مدیر نشست:
#دکتر_سیدمحمود_نجاتی_حسینی
🗓 دوشنبه 5 خرداد 1404 ساعت 18
🏡سالن حافظ
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
#دین
#دینداری
#تحول_دین
@NewHasanMohaddesi
♦️درسگفتارهای دکتر نوروزی
۵ خرداد ۱۴۰۴
https://youtube.com/shorts/PLwrOQq5yM8?si=25kCb-W8eqM463kv
#دکتر_نوروزی
@NewHasanMohaddesi
۵ خرداد ۱۴۰۴
https://youtube.com/shorts/PLwrOQq5yM8?si=25kCb-W8eqM463kv
#دکتر_نوروزی
@NewHasanMohaddesi
YouTube
26 May 2025
Forwarded from خانه اندیشمندان علوم انسانی
📷 گزارش تصویری نشست تحولات اجتماعی فرهنگی دین در ایران
🗓 دوشنبه 5 خرداد 1404
🏡سالن حافظ
💢موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
🗓 دوشنبه 5 خرداد 1404
🏡سالن حافظ
💢موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
Forwarded from خانه اندیشمندان علوم انسانی
📷 گزارش تصویری نشست تحولات اجتماعی فرهنگی دین در ایران
🗓 دوشنبه 5 خرداد 1404
🏡سالن حافظ
💢موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
🗓 دوشنبه 5 خرداد 1404
🏡سالن حافظ
💢موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
Forwarded from فلسفه اجتماعی/ اندیشه خراسانی sm nejatihosseini
📝کتاب تازه انتشار نجاتی حسینی 🔻
"خوانش جامعه شناختی صلح دینی در اسلام و تشیع"
۱۴۰۴ / انتشارات منشور صلح
🔹فهرست محتوایی و مضمونی کتاب🔻
۱/پیش در آمد و درآمد و پی در آمد
( معرفی مطالعات جامعه شناسی های دین- اسلام-تشیع / خوانش های جامعه شناسی دین و دینی / الگوی نظری خوانش جامعه شناختی از صلح دینی در اسلام و تشیع )
۲/مقدمه
(دین در رویارویی با وفاق و تضاد - از جامعه شناسی دین تا فلسفه اجتماعی دین و الاهیات گفتگویی هابرماسی )
✔️بخش اول :مطالعات متنی
۳/الاهیات فرهنگی و صلح پژوهی دینی
۴/ظرفیتهای متون دینی برای صلح
۵/اخلاقیات صلح در حکمت دینی
✔️بخش دوم:مطالعات تجربی
۶/صلح دینی و سیاست همسایگی جمهوری اسلامی ایران
۷/ جهانی شدن و اسلام سیاسی در خاورمیانه
۸/الاهیات سیاسی اسلامی و صلح دینی
۹/توانش صلح پیمان بینادینی ابراهیم اعراب و اسرائیل
✔️پیوست ها
۱۰/درسگفتار دین و صلح و ناصلح
۱۱/جامعه شناسی دینی صلح در اسلام
۱۲/الاهیات رادیکال اسلامی خاورمیانه
@smnejatihosseini
#خوانش_جامعه_شناختی_صلح_دینی
#نجاتی_حسینی۶خرداد۱۴۰۴
"خوانش جامعه شناختی صلح دینی در اسلام و تشیع"
۱۴۰۴ / انتشارات منشور صلح
🔹فهرست محتوایی و مضمونی کتاب🔻
۱/پیش در آمد و درآمد و پی در آمد
( معرفی مطالعات جامعه شناسی های دین- اسلام-تشیع / خوانش های جامعه شناسی دین و دینی / الگوی نظری خوانش جامعه شناختی از صلح دینی در اسلام و تشیع )
۲/مقدمه
(دین در رویارویی با وفاق و تضاد - از جامعه شناسی دین تا فلسفه اجتماعی دین و الاهیات گفتگویی هابرماسی )
✔️بخش اول :مطالعات متنی
۳/الاهیات فرهنگی و صلح پژوهی دینی
۴/ظرفیتهای متون دینی برای صلح
۵/اخلاقیات صلح در حکمت دینی
✔️بخش دوم:مطالعات تجربی
۶/صلح دینی و سیاست همسایگی جمهوری اسلامی ایران
۷/ جهانی شدن و اسلام سیاسی در خاورمیانه
۸/الاهیات سیاسی اسلامی و صلح دینی
۹/توانش صلح پیمان بینادینی ابراهیم اعراب و اسرائیل
✔️پیوست ها
۱۰/درسگفتار دین و صلح و ناصلح
۱۱/جامعه شناسی دینی صلح در اسلام
۱۲/الاهیات رادیکال اسلامی خاورمیانه
@smnejatihosseini
#خوانش_جامعه_شناختی_صلح_دینی
#نجاتی_حسینی۶خرداد۱۴۰۴
♦️گفتوگو در بارهی ایدهئولوژیی ایرانشهریگری
✍حسن محدثیی گیلوایی
۶ خرداد ۱۴۰۴
دیروز مجال این را پیدا کردم با یکی از پیروان و مدافعان افکار و آثار دکتر سیدجواد طباطبایی جناب آقای دکتر ابراهیم صحافی در بارهی افکار و آثار دکتر سیدجواد طباطبایی گفتوگو کنم.
در این گفتوگو برخی از ویژهگیهای یک شخصیت ایدهئولوژیساز -دکتر سیدجواد طباطبایی- و برخی از ویژهگیهای ایدهئولوژیی ایرانشهریگری را مورد بحث قرار دادم.
بحث از پارهای دیگر از ویژهگیهای این ایدهئولوژی ماند برای نوبت بعدی. از موضوعات متنوعی در این گفتوگو - از جمله از کتاب مقدس ایدهئولوژیی ایرانشهریگری یعنی شاهنامه- نیز اشاراتی بهمیان آمد.
امیدوار ام این گفتوگو بهزودی منتشر شود و مورد توجه مخاطبان قرار گیرد!
#شاهنامه
#ایدهئولوژی
#کتاب_مقدس
#ایرانشهریگری
#ابراهیم_صحافی
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۶ خرداد ۱۴۰۴
دیروز مجال این را پیدا کردم با یکی از پیروان و مدافعان افکار و آثار دکتر سیدجواد طباطبایی جناب آقای دکتر ابراهیم صحافی در بارهی افکار و آثار دکتر سیدجواد طباطبایی گفتوگو کنم.
در این گفتوگو برخی از ویژهگیهای یک شخصیت ایدهئولوژیساز -دکتر سیدجواد طباطبایی- و برخی از ویژهگیهای ایدهئولوژیی ایرانشهریگری را مورد بحث قرار دادم.
بحث از پارهای دیگر از ویژهگیهای این ایدهئولوژی ماند برای نوبت بعدی. از موضوعات متنوعی در این گفتوگو - از جمله از کتاب مقدس ایدهئولوژیی ایرانشهریگری یعنی شاهنامه- نیز اشاراتی بهمیان آمد.
امیدوار ام این گفتوگو بهزودی منتشر شود و مورد توجه مخاطبان قرار گیرد!
#شاهنامه
#ایدهئولوژی
#کتاب_مقدس
#ایرانشهریگری
#ابراهیم_صحافی
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
♦️آیا حیوانات نیز دین دارند؟ معرفی مختصری از کتاب عواطف دینی
✍ دکتر مهدی نوریان
۷ خرداد ۱۴۰۴
دُنُوان اُ. شِیفِر در کتاب عواطف دینی: حیوانیت، تکامل، و قدرت، به نقد چارچوبهای زبانمحور و انسانمحور در مطالعات دینی میپردازد و برای بهپرسشگرفتنِ این چارچوبها رویکردی جدیدی را پیشنهاد میدهد که ریشهٔ دین را در عاطفه جستوجو میکند؛ یعنی نیروهایی تنانهشده، پیشازبانی، و هیجانی که بدنهای انسانها و غیرانسانها را به حرکت وامیدارد. او اینطور استدلال میکند که دین صرفاً شناختی یا نمادین نیست، بلکه اساساً حیوانی، مادی، و عاطفیست.
شیفر کتاب خود را با نقل روایتی از نخستیشناسِ معروف، جِین گودال از شامپانزههایی آغاز میکند که گردِ یک آبشار مشغول «رقصیدن» بودند؛ گودال «رقص» را رفتاری بدوی-دینی تفسیر میکند. این نمونه، این فرض را که دین منحصر به انسانها بوده و وابسته به زبان یا باور است، به چالش میکشد و این پرسش را پیشِروی ما قرار میدهد که: چه میشود اگر دین از جنس باور یا زبان نباشد، بلکه در پیوند با این ایده باشد که چطور بدنها در پاسخ به جهان، احساس میکنند و به حرکت در میآیند؟ شیفر همچنین به نقد میراث اندیشمندانی همچون جاناتان زِد. اسمیث میپردازد که دین را بهمثابهٔ نظامی مفهومی و زبانی تفسیر کردند که ریشه در اندیشه و گفتمان دارد. هرچند او به اهمیت دیدگاه اسمیث در مقابله با دیدگاههای ذاتباور یا غیرتاریخی از دین توجه میدهد، اما استدلال میکند که تأکید بیشازاندازه روی زبان، درواقع نقش نیروهای غیرزبانی—عواطف—را در حیات دینی نادیده میگیرد.
برهمین اساس، شیفر، از نظریهٔ عاطفه بهعنوان مکمل مطالعات دینی یاد میکند. بهنظر او نظریهٔ عاطفه بهدنبال توضیح این است که هیجانات، احساسات تنانه، و امیال چگونه رفتار انسان و حیوان را بیرون از زبان شکل میدهد. پیشنهاد شیفر در این کتاب، نوعی سنتز میان نظریهٔ عاطفه، پدیدارشناسیِ مادیگرا، و مطالعات انتقادی حیوانات است تا بهمددِ آن بتوان چگونگی تقاطع قدرت، دین، و هیجان را فراتر از بروز زبانی، کاوید. شیفر همچنین به نقد استثناگراییِ انسانی برآمده از اندیشهٔ روشنگری پرداخته و آن را به نقد میکشد و خواهان یک مطالعات دینی پساانسانی میشود که تدوامهای میان حیات انسانی و حیوانی را بهرسمیت میشناسد. او این رویکرد را همراستایِ با چرخشِ پساسکولار میداند که درتلاش است تا دین را بیرون از مرزبندیهای الهیات سنتی یا خردگرایی مورد بازنگری قرار دهد.
شیفر در این کتاب، تلاش میکند تا با رویکردی پایینبهبالا دین را مورد بازنگری قرار دهد. پس از متون یا باورها آغاز نمیکند، بلکه از بدنها، احساسات، و تاریخ تکاملی میآغازد. دراینراه، پیشنهاد او، چارچوبی غیر انسانمحور، بلکه عاطفی-مادیگرا برای مطالعات دینیست که تمرکز رشتهای بر زبان و شناخت را به چالش کشیده و توجه ما را به اهمیت حیوانات، هیجان، و مادیت جلب مینماید.
—————
@mavaajid
#دین
#حیوانات
#مهدی_نوریان
@NewHasanMohaddesi
✍ دکتر مهدی نوریان
۷ خرداد ۱۴۰۴
دُنُوان اُ. شِیفِر در کتاب عواطف دینی: حیوانیت، تکامل، و قدرت، به نقد چارچوبهای زبانمحور و انسانمحور در مطالعات دینی میپردازد و برای بهپرسشگرفتنِ این چارچوبها رویکردی جدیدی را پیشنهاد میدهد که ریشهٔ دین را در عاطفه جستوجو میکند؛ یعنی نیروهایی تنانهشده، پیشازبانی، و هیجانی که بدنهای انسانها و غیرانسانها را به حرکت وامیدارد. او اینطور استدلال میکند که دین صرفاً شناختی یا نمادین نیست، بلکه اساساً حیوانی، مادی، و عاطفیست.
شیفر کتاب خود را با نقل روایتی از نخستیشناسِ معروف، جِین گودال از شامپانزههایی آغاز میکند که گردِ یک آبشار مشغول «رقصیدن» بودند؛ گودال «رقص» را رفتاری بدوی-دینی تفسیر میکند. این نمونه، این فرض را که دین منحصر به انسانها بوده و وابسته به زبان یا باور است، به چالش میکشد و این پرسش را پیشِروی ما قرار میدهد که: چه میشود اگر دین از جنس باور یا زبان نباشد، بلکه در پیوند با این ایده باشد که چطور بدنها در پاسخ به جهان، احساس میکنند و به حرکت در میآیند؟ شیفر همچنین به نقد میراث اندیشمندانی همچون جاناتان زِد. اسمیث میپردازد که دین را بهمثابهٔ نظامی مفهومی و زبانی تفسیر کردند که ریشه در اندیشه و گفتمان دارد. هرچند او به اهمیت دیدگاه اسمیث در مقابله با دیدگاههای ذاتباور یا غیرتاریخی از دین توجه میدهد، اما استدلال میکند که تأکید بیشازاندازه روی زبان، درواقع نقش نیروهای غیرزبانی—عواطف—را در حیات دینی نادیده میگیرد.
برهمین اساس، شیفر، از نظریهٔ عاطفه بهعنوان مکمل مطالعات دینی یاد میکند. بهنظر او نظریهٔ عاطفه بهدنبال توضیح این است که هیجانات، احساسات تنانه، و امیال چگونه رفتار انسان و حیوان را بیرون از زبان شکل میدهد. پیشنهاد شیفر در این کتاب، نوعی سنتز میان نظریهٔ عاطفه، پدیدارشناسیِ مادیگرا، و مطالعات انتقادی حیوانات است تا بهمددِ آن بتوان چگونگی تقاطع قدرت، دین، و هیجان را فراتر از بروز زبانی، کاوید. شیفر همچنین به نقد استثناگراییِ انسانی برآمده از اندیشهٔ روشنگری پرداخته و آن را به نقد میکشد و خواهان یک مطالعات دینی پساانسانی میشود که تدوامهای میان حیات انسانی و حیوانی را بهرسمیت میشناسد. او این رویکرد را همراستایِ با چرخشِ پساسکولار میداند که درتلاش است تا دین را بیرون از مرزبندیهای الهیات سنتی یا خردگرایی مورد بازنگری قرار دهد.
شیفر در این کتاب، تلاش میکند تا با رویکردی پایینبهبالا دین را مورد بازنگری قرار دهد. پس از متون یا باورها آغاز نمیکند، بلکه از بدنها، احساسات، و تاریخ تکاملی میآغازد. دراینراه، پیشنهاد او، چارچوبی غیر انسانمحور، بلکه عاطفی-مادیگرا برای مطالعات دینیست که تمرکز رشتهای بر زبان و شناخت را به چالش کشیده و توجه ما را به اهمیت حیوانات، هیجان، و مادیت جلب مینماید.
—————
@mavaajid
#دین
#حیوانات
#مهدی_نوریان
@NewHasanMohaddesi
Google Books
Religious Affects
In Religious Affects Donovan O. Schaefer challenges the notion that religion is inextricably linked to language and belief, proposing instead that it is primarily driven by affects. Drawing on affect theory, evolutionary biology, and poststructuralist theory…
🔸🔸🔸نقد🔸🔸🔸
♦️نقدی بر مقالهی «غربنگری انتقادی» دکتر حسن محدثی
✍️ مجتبی سلطانی
[با یاری هوش مصنوعی]
مقالهی اخیر دکتر حسن محدثی با عنوان «غربنگریی انتقادی؛ ایضاح مفهومیی بیشتر» تلاش ارزشمندی برای صورتبندی دوبارهی مسئلهی غرب و مدرنیته در گفتمان فکری ایران است. با اینحال، نکاتی در ساختار نظری و روششناختی آن قابل تأمل و نقد است:
1️⃣ ابهام در چارچوب نظری
اصطلاح «غربنگری انتقادی» بهعنوان مفهوم محوری مقاله، بدون ارجاع روشن به سنتهای فکری مشخص (پستمدرن، پسااستعماری، پدیدارشناختی و...) ارائه شده و در نتیجه انسجام نظری خود را از دست داده است.
2️⃣ دوگانگی در برخورد با مفاهیم
در حالیکه مقاله «غرب» را پدیدهای برساختشده و گفتمانی مینامد، با مدرنیته بهگونهای برخورد میکند که گویی سنتی واحد و یکپارچه با ویژگیهای عینی و مشخص است. این تناقض، بنیان نظری متن را تضعیف میکند.
3️⃣ خلط مفهومی میان غرب، مدرنیته و مدرنیزاسیون
مقاله بدون تفکیک دقیق این سه، به بازآفرینی بومی مدرنیته میپردازد. چنین التقاطی، راه را برای نسبیگرایی فرهنگی و تحلیلگری سطحی باز میگذارد.
4️⃣ غیبت تحلیل قدرت
غرب، تنها یک «دیگری گفتمانی» نیست؛ بلکه ساختاری تاریخی از سلطه و هژمونی است. مقالهی دکتر محدثی از پرداختن به این بعد بنیادی غرب چشمپوشی کرده و در نتیجه، نقدش از غرب در سطحی امن باقی مانده است.
✅ با همهی این ملاحظات، مقالهی محدثی در گشودن مسیر بحثهای جدید در باب مدرنیته ایرانی قابل توجه است، اما برای تبدیلشدن به یک پروژهی نظری منسجم، نیازمند بازبینی در مفاهیم، روش و نسبت خود با سنتهای فکری انتقادی معاصر است.
#غرب
#توسعه
#مدرنیته
#غربگرایی
#تمدن_غربی
#غربی_شدن
#مدرن_شدن
#غربستیزی
#فرهنگ_غربی
#مجتبی_سلطانی
#غربنگری_انتقادی
#مدرنیتهی_بازاندیشانه
#مدرنیتهی_خوابگردانه
@NewHasanMohaddesi
♦️نقدی بر مقالهی «غربنگری انتقادی» دکتر حسن محدثی
✍️ مجتبی سلطانی
[با یاری هوش مصنوعی]
مقالهی اخیر دکتر حسن محدثی با عنوان «غربنگریی انتقادی؛ ایضاح مفهومیی بیشتر» تلاش ارزشمندی برای صورتبندی دوبارهی مسئلهی غرب و مدرنیته در گفتمان فکری ایران است. با اینحال، نکاتی در ساختار نظری و روششناختی آن قابل تأمل و نقد است:
1️⃣ ابهام در چارچوب نظری
اصطلاح «غربنگری انتقادی» بهعنوان مفهوم محوری مقاله، بدون ارجاع روشن به سنتهای فکری مشخص (پستمدرن، پسااستعماری، پدیدارشناختی و...) ارائه شده و در نتیجه انسجام نظری خود را از دست داده است.
2️⃣ دوگانگی در برخورد با مفاهیم
در حالیکه مقاله «غرب» را پدیدهای برساختشده و گفتمانی مینامد، با مدرنیته بهگونهای برخورد میکند که گویی سنتی واحد و یکپارچه با ویژگیهای عینی و مشخص است. این تناقض، بنیان نظری متن را تضعیف میکند.
3️⃣ خلط مفهومی میان غرب، مدرنیته و مدرنیزاسیون
مقاله بدون تفکیک دقیق این سه، به بازآفرینی بومی مدرنیته میپردازد. چنین التقاطی، راه را برای نسبیگرایی فرهنگی و تحلیلگری سطحی باز میگذارد.
4️⃣ غیبت تحلیل قدرت
غرب، تنها یک «دیگری گفتمانی» نیست؛ بلکه ساختاری تاریخی از سلطه و هژمونی است. مقالهی دکتر محدثی از پرداختن به این بعد بنیادی غرب چشمپوشی کرده و در نتیجه، نقدش از غرب در سطحی امن باقی مانده است.
✅ با همهی این ملاحظات، مقالهی محدثی در گشودن مسیر بحثهای جدید در باب مدرنیته ایرانی قابل توجه است، اما برای تبدیلشدن به یک پروژهی نظری منسجم، نیازمند بازبینی در مفاهیم، روش و نسبت خود با سنتهای فکری انتقادی معاصر است.
#غرب
#توسعه
#مدرنیته
#غربگرایی
#تمدن_غربی
#غربی_شدن
#مدرن_شدن
#غربستیزی
#فرهنگ_غربی
#مجتبی_سلطانی
#غربنگری_انتقادی
#مدرنیتهی_بازاندیشانه
#مدرنیتهی_خوابگردانه
@NewHasanMohaddesi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️این ایرانی است که ما میخواهیم
✍حسن محدثیی گیلوایی
۷ خرداد ۱۴۰۴
ما ایرانی میخواهیم که عرب و ترک و کرد و لر و بلوچ و فارس و ترکمن و گیلک و لک و غیره همهگی در آن عزیز، در رفاه، و شاد باشند؛ ایرانی بدون هرگونه تبعیض، بدون هرگونه انحصارگرایی و ایرانی چندفرهنگگرایانه و کثرتگرایانه و غیر مرکزگرا.
ما ایرانی میخواهیم که همه در غم و شادی با هم یگانه باشند و برادرانه و خواهرانه و بدون تبعیض و فاصلهی اجتماعی با هم پیوند داشته باشند و هیچ جمعیتی برتر از جمعیتهای دیگر ننشیند و قرار نگیرد و همه بهیکسان از مواهب و فرصتها در این سرزمین برخوردار شوند.
#ایران
#کثرتگرایی
#غیرمرکزگرایی
#چندفرهنگگرایی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۷ خرداد ۱۴۰۴
ما ایرانی میخواهیم که عرب و ترک و کرد و لر و بلوچ و فارس و ترکمن و گیلک و لک و غیره همهگی در آن عزیز، در رفاه، و شاد باشند؛ ایرانی بدون هرگونه تبعیض، بدون هرگونه انحصارگرایی و ایرانی چندفرهنگگرایانه و کثرتگرایانه و غیر مرکزگرا.
ما ایرانی میخواهیم که همه در غم و شادی با هم یگانه باشند و برادرانه و خواهرانه و بدون تبعیض و فاصلهی اجتماعی با هم پیوند داشته باشند و هیچ جمعیتی برتر از جمعیتهای دیگر ننشیند و قرار نگیرد و همه بهیکسان از مواهب و فرصتها در این سرزمین برخوردار شوند.
#ایران
#کثرتگرایی
#غیرمرکزگرایی
#چندفرهنگگرایی
@NewHasanMohaddesi
Audio
♦️سخنرانیی جامعهی پسادینیی غیر شریعتمدارانه: تحولات دین و دینداری در ایران کنونی
در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴
🎙پوشه شنیداری🔺
(۵خرداد۱۴۰۴/ ۱۶۰ دقیقه:
پرزنت و بحث+ گفتگو+ نقد و نظر+ مناظره +پرسش و پاسخ باحضار )
#تحولات_اجتماعی_دین_در_ایران
🔹مستندات آرشیوی بحث 🔻
https://www.tg-me.com/iranianhht/30914
https://www.tg-me.com/iranianhht/31084
https://www.tg-me.com/iranianhht/31088
📔سلسله نشست های تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر
نشست سوم:
تحولات اجتماعی فرهنگی دین در ایران
#علیرضا_شجاعی_زند
#محمدرضا_طالبان
#حسن_محدثی_گیلوایی
#سیدمحمود_نجاتی_حسینی
🗓 دوشنبه 5 خرداد 1404 ساعت 18
🏡سالن حافظ
💢موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران💢
🔶بخش جامعه شناسی دین
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🔶گروه علوم اجتماعی
🆔 @iranianhht
https://www.tg-me.com/smnejatihosseini/11583
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12698
https://www.tg-me.com/ISSRUT/106
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
@smnejatihosseini
#نجاتی_حسینی۸خرداد۱۴۰۴
@NewHasanMohaddesi
در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴
🎙پوشه شنیداری🔺
(۵خرداد۱۴۰۴/ ۱۶۰ دقیقه:
پرزنت و بحث+ گفتگو+ نقد و نظر+ مناظره +پرسش و پاسخ باحضار )
#تحولات_اجتماعی_دین_در_ایران
🔹مستندات آرشیوی بحث 🔻
https://www.tg-me.com/iranianhht/30914
https://www.tg-me.com/iranianhht/31084
https://www.tg-me.com/iranianhht/31088
📔سلسله نشست های تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر
نشست سوم:
تحولات اجتماعی فرهنگی دین در ایران
#علیرضا_شجاعی_زند
#محمدرضا_طالبان
#حسن_محدثی_گیلوایی
#سیدمحمود_نجاتی_حسینی
🗓 دوشنبه 5 خرداد 1404 ساعت 18
🏡سالن حافظ
💢موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران💢
🔶بخش جامعه شناسی دین
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🔶گروه علوم اجتماعی
🆔 @iranianhht
https://www.tg-me.com/smnejatihosseini/11583
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12698
https://www.tg-me.com/ISSRUT/106
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
@smnejatihosseini
#نجاتی_حسینی۸خرداد۱۴۰۴
@NewHasanMohaddesi