ص۲
همانگونه که مولانا گفته: «پس تو سرهنگی مکن با عاجزان»، راه نجات در خدمت به مردم و احترام به کرامت انسانی نهفته است. وقتی حاکمیت این آموزه را عملی کند و مردم نیز مسئولیت اجتماعی خود را بپذیرند، ایران میتواند دوباره به جایگاه شایسته خود در تاریخ و تمدن برسد.
در این مسیر، یادآوری سخن حافظ ضروری است: «وفا و عدل نکو باشد از بیاموزی». تنها با بازآموزی و عمل به این ارزشهای بنیادین است که ایران میتواند آیندهای روشن و امیدبخش را رقم بزند.
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جمهوری_اسلامی
@NewHasanMohaddesi
همانگونه که مولانا گفته: «پس تو سرهنگی مکن با عاجزان»، راه نجات در خدمت به مردم و احترام به کرامت انسانی نهفته است. وقتی حاکمیت این آموزه را عملی کند و مردم نیز مسئولیت اجتماعی خود را بپذیرند، ایران میتواند دوباره به جایگاه شایسته خود در تاریخ و تمدن برسد.
در این مسیر، یادآوری سخن حافظ ضروری است: «وفا و عدل نکو باشد از بیاموزی». تنها با بازآموزی و عمل به این ارزشهای بنیادین است که ایران میتواند آیندهای روشن و امیدبخش را رقم بزند.
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جمهوری_اسلامی
@NewHasanMohaddesi
♦️اهل سیاست نباید این همه حرف بزنند
✍حسن محدثیی گیلوایی
۴ تیر ۱۴۰۴
👇👇👇
#مرد_سیاست
#خطیب_سیاسی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۴ تیر ۱۴۰۴
👇👇👇
#مرد_سیاست
#خطیب_سیاسی
@NewHasanMohaddesi
♦️سیاستمداران نباید این همه حرف بزنند
✍حسن محدثیی گیلوایی
۴ تیر ۱۴۰۴
چیزی که در دنیای سیاست ایران مرا بیش از هر چیز دچار شگفتی میکند، حرافی است. دائما عدهای از سیاستمداران و کنشگران سیاسی را میبینیم که حرافی و لفاظی میکنند. مربوط به امروز هم نیست. پهلویی دوم هم بارها در سخنان خود "چشمآبیها" را تهدید میکرد. بعد از انقلاب، اغلب سیاستمداران در ایران مشغول طرح ادعاهای جورواجور هستند و این کارشان تمامی ندارد.
تازه همه کس در بارهی همه چیز حرف میزنند: از امام جمعهی شهر بگیر تا نمایندهی مجلس و نیز مجریی تلویزیون و فلان آخوند مربوط به بهمان اداره راجع به همه چیز -از انرژیی هستهای تا میزان صدور نفت و بر خاک مالیدن پوزهی استکبار جهانی- سخن میگویند.
بدتر از همه این است که در این حرافی و لفاظی، زبان تهدید و جدل را برگزیده اند و دائما این و آن را تهدید میکنند و برای جهانیان کباده میکشند.
آخر کسی نیست دو واحد آموزش در بارهی انواع کنشگریی سیاسی برای این سیاستمداران بگذارد و قدری آنان را با شیوهی مطلوب کنشگریی سیاسی آشنا کند.
چرا ما باید دائم در رسانهها ادعاهای بزرگ را مطرح بکنیم و برای دنیا شاخ و شانه بکشیم؟ آخر اگر دنبال قدرت و سلاح و انرژیی هستهای هستید، بروید در خفا همه را بهدست بیاورید و بعد هر جا لازم شد توانمندیتان را در عمل نشان دهید.
سیاستمداران ضروری است اهل عمل باشند و در جهان واقع، کار را پیش ببرند و توانمندیی کشور را به عالیترین شکل تامین کنند. چرا اهل سیاست ما همهگی خطبهی سیاسیی تهدیدآمیز و جدلآمیز میخوانند و شب و روز این کار را در سطوح مختلف تکرار میکنند؟ مایهی شگفتیی بسیار است.
بهجای این همه سخنرانی و خطبهی سیاسی خواندن، بروید ضعفها را پوشش بدهید و آسیبشناسی بکنید و سوراخهای اطلاعاتی را پر بکنید و کشور را از آسیبهای بیشتر در امان نگه دارید. آخر کجای دنیا خطبهخوانی میتواند جای برنامهریزی و اجرا را بگیرد؟
#اهل_عمل
#سیاستمداران
#خطیب_سیاسی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۴ تیر ۱۴۰۴
چیزی که در دنیای سیاست ایران مرا بیش از هر چیز دچار شگفتی میکند، حرافی است. دائما عدهای از سیاستمداران و کنشگران سیاسی را میبینیم که حرافی و لفاظی میکنند. مربوط به امروز هم نیست. پهلویی دوم هم بارها در سخنان خود "چشمآبیها" را تهدید میکرد. بعد از انقلاب، اغلب سیاستمداران در ایران مشغول طرح ادعاهای جورواجور هستند و این کارشان تمامی ندارد.
تازه همه کس در بارهی همه چیز حرف میزنند: از امام جمعهی شهر بگیر تا نمایندهی مجلس و نیز مجریی تلویزیون و فلان آخوند مربوط به بهمان اداره راجع به همه چیز -از انرژیی هستهای تا میزان صدور نفت و بر خاک مالیدن پوزهی استکبار جهانی- سخن میگویند.
بدتر از همه این است که در این حرافی و لفاظی، زبان تهدید و جدل را برگزیده اند و دائما این و آن را تهدید میکنند و برای جهانیان کباده میکشند.
آخر کسی نیست دو واحد آموزش در بارهی انواع کنشگریی سیاسی برای این سیاستمداران بگذارد و قدری آنان را با شیوهی مطلوب کنشگریی سیاسی آشنا کند.
چرا ما باید دائم در رسانهها ادعاهای بزرگ را مطرح بکنیم و برای دنیا شاخ و شانه بکشیم؟ آخر اگر دنبال قدرت و سلاح و انرژیی هستهای هستید، بروید در خفا همه را بهدست بیاورید و بعد هر جا لازم شد توانمندیتان را در عمل نشان دهید.
سیاستمداران ضروری است اهل عمل باشند و در جهان واقع، کار را پیش ببرند و توانمندیی کشور را به عالیترین شکل تامین کنند. چرا اهل سیاست ما همهگی خطبهی سیاسیی تهدیدآمیز و جدلآمیز میخوانند و شب و روز این کار را در سطوح مختلف تکرار میکنند؟ مایهی شگفتیی بسیار است.
بهجای این همه سخنرانی و خطبهی سیاسی خواندن، بروید ضعفها را پوشش بدهید و آسیبشناسی بکنید و سوراخهای اطلاعاتی را پر بکنید و کشور را از آسیبهای بیشتر در امان نگه دارید. آخر کجای دنیا خطبهخوانی میتواند جای برنامهریزی و اجرا را بگیرد؟
#اهل_عمل
#سیاستمداران
#خطیب_سیاسی
@NewHasanMohaddesi
🔸🔸🔸مهم🔸🔸🔸
♦️چهرهی پلید جنگ
✍دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی
بازنشر: ۵ تیر ۱۴۰۴
باید اجازه دهیم جنگ در همان چهره نفرتانگیز و پلیدش بماند. سر و صداهای بلند پس از یک جنگ خونین، این چهره پلید را میآراید. اگر جنگ برکتی هم داشته باشد، باطل کردن صداهاست. هر آن مدعا و صدایی که پیش از جنگ شنیده میشده، باید سکوت پیشه کند به خود بیاندیشد. نکند بستری برای چنین فاجعهای گسترده باشد.
البته و صد البته حساب آنکه جنگ را آغاز کرده با آنکه دفاع کرده یکی نیست. اما هر دو سوی ماجرا خواسته یا ناخواسته دست به کار یک رویداد پلید شدهاند. نخستین واکنش انسانی در مقابل چنین پدیدهای سکوت و تامل فردی و جمعی است. همزمان با تصویر اجساد بر زمین مانده، ویرانیهای گسترده، چشمهای اشکآلود و امیدهای برباد رفته، اجازه دهیم آدمیان از خود و دیگران بپرسند چرا چنین شد؟
سیاست به شرطی شریف است که از ظهور جنگ ممانعت کند. اگر نتوانست و لاجرم دست به گریبان آن شد، به آن افتخار نکند. تا جایی که ممکن است از شدت و گسترش آن جلوگیری کند. اگر افتخاری هست، پایان دادن به فاجعه خونین جنگی است.
جنگ هنگامی که در لباسهای رنگین افتخار و پیروزی و حقانیت مزین میشود، از خود پدیده جنگ خطرناکتر و پلیدتر میشود. همه هستی جامعه و سیاست را میبلعد به طوری که لذت زندگی و دین و اخلاق و معنویت و اقتصاد و معاش، در ربط و نسبت با لحظه موعود جنگ بازتعریف میشوند.
نمیتوان بر این واقعیت عرصه سیاست چشم پوشید که هر کشوری نیازمند بمب و موشک و نیروی جنگآور است. اگر جنگآوران در روز مبادای جنگ نقش خود را خوب بازی کردند، دستشان را هم باید بوسید. اما قبل از آنکه دست آنان را ببوسیم، باید مردان سیاست و ایدهها و مدعاها و نهادهای دیگر اجتماعی و سیاسی را به پرسش کشید. آنها باید پاسخگوی این روز مبادا باشند. اجتماع سیاسی باید برای آن روز مبادا تجهیز شده باشد، اما همزمان توان و توش اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و همه هستی داخلی و بینالمللی باید در جهت ممانعت از آن روز مبادا ساخته و پرداخته شده باشند.
آراستن چهره پلید جنگ با سر و صدای فراوان، فرصت آن پرسشگری را از جامعه میرباید. سبب میشود تا یک جامعه به فقر تجهیزات مدنیاش افتخار هم بکند. به محض پایان جنگ، خود را برای یک موقعیت تازه جنگ آماده کند. به این دور باطل باید پایان داد.
اگر جنگ را آرایش ندهیم، آدمیان در پرتو چهره پلید جنگ، به کاستیهای سرشت خود میاندیشند. به کلام و مدعاها و آرزوهای و حسرتها و کینهها و اشتیاقهای روزمره خود بیشتر فکر میکنند. متواضع و نقدپذیر میشوند. دیگری را بیشتر میبینند و به رسمیت میشناسند. دوستی به شرط چهره پلید جنگ در عرصه سیاست معنادار میشود.
وای به آنانکه این همه را خطری برای موجودیت خود میبینند.
🔻منبع:
https://www.tg-me.com/javadkashi/842
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#دکتر_کاشی
#جمهوری_اسلامی
@NewHasanMohaddesi
♦️چهرهی پلید جنگ
✍دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی
بازنشر: ۵ تیر ۱۴۰۴
باید اجازه دهیم جنگ در همان چهره نفرتانگیز و پلیدش بماند. سر و صداهای بلند پس از یک جنگ خونین، این چهره پلید را میآراید. اگر جنگ برکتی هم داشته باشد، باطل کردن صداهاست. هر آن مدعا و صدایی که پیش از جنگ شنیده میشده، باید سکوت پیشه کند به خود بیاندیشد. نکند بستری برای چنین فاجعهای گسترده باشد.
البته و صد البته حساب آنکه جنگ را آغاز کرده با آنکه دفاع کرده یکی نیست. اما هر دو سوی ماجرا خواسته یا ناخواسته دست به کار یک رویداد پلید شدهاند. نخستین واکنش انسانی در مقابل چنین پدیدهای سکوت و تامل فردی و جمعی است. همزمان با تصویر اجساد بر زمین مانده، ویرانیهای گسترده، چشمهای اشکآلود و امیدهای برباد رفته، اجازه دهیم آدمیان از خود و دیگران بپرسند چرا چنین شد؟
سیاست به شرطی شریف است که از ظهور جنگ ممانعت کند. اگر نتوانست و لاجرم دست به گریبان آن شد، به آن افتخار نکند. تا جایی که ممکن است از شدت و گسترش آن جلوگیری کند. اگر افتخاری هست، پایان دادن به فاجعه خونین جنگی است.
جنگ هنگامی که در لباسهای رنگین افتخار و پیروزی و حقانیت مزین میشود، از خود پدیده جنگ خطرناکتر و پلیدتر میشود. همه هستی جامعه و سیاست را میبلعد به طوری که لذت زندگی و دین و اخلاق و معنویت و اقتصاد و معاش، در ربط و نسبت با لحظه موعود جنگ بازتعریف میشوند.
نمیتوان بر این واقعیت عرصه سیاست چشم پوشید که هر کشوری نیازمند بمب و موشک و نیروی جنگآور است. اگر جنگآوران در روز مبادای جنگ نقش خود را خوب بازی کردند، دستشان را هم باید بوسید. اما قبل از آنکه دست آنان را ببوسیم، باید مردان سیاست و ایدهها و مدعاها و نهادهای دیگر اجتماعی و سیاسی را به پرسش کشید. آنها باید پاسخگوی این روز مبادا باشند. اجتماع سیاسی باید برای آن روز مبادا تجهیز شده باشد، اما همزمان توان و توش اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و همه هستی داخلی و بینالمللی باید در جهت ممانعت از آن روز مبادا ساخته و پرداخته شده باشند.
آراستن چهره پلید جنگ با سر و صدای فراوان، فرصت آن پرسشگری را از جامعه میرباید. سبب میشود تا یک جامعه به فقر تجهیزات مدنیاش افتخار هم بکند. به محض پایان جنگ، خود را برای یک موقعیت تازه جنگ آماده کند. به این دور باطل باید پایان داد.
اگر جنگ را آرایش ندهیم، آدمیان در پرتو چهره پلید جنگ، به کاستیهای سرشت خود میاندیشند. به کلام و مدعاها و آرزوهای و حسرتها و کینهها و اشتیاقهای روزمره خود بیشتر فکر میکنند. متواضع و نقدپذیر میشوند. دیگری را بیشتر میبینند و به رسمیت میشناسند. دوستی به شرط چهره پلید جنگ در عرصه سیاست معنادار میشود.
وای به آنانکه این همه را خطری برای موجودیت خود میبینند.
🔻منبع:
https://www.tg-me.com/javadkashi/842
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#دکتر_کاشی
#جمهوری_اسلامی
@NewHasanMohaddesi
🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸
♦️آتش بس
✍حسين شیخی
۵ تیر ۱۴۰۴
آتش بس نه صلح است و نه حتى ترك مخاصمه ، آتش بس تعليق مخاصمه براى مدتى كوتاه تا شروع مذاكرات صلح و يا ترك مخاصمه است . از نظر سياسى هيچ يك از اطراف مخاصمه نمى توانند در آتش بس بمانند ، مگر اينكه سياست معطوف به منافع ملى نباشد ؛ دليل اش هم روشن است ، زيرا در تعليق مخاصمه و در غياب صلح ، برنامه گذارى اقتصادى اجتماعى ، اگرچه صرفآ و اولآ براى ثبات سياسى خود دولت ، ممكن نيست .
بنابراين ناگزير آتش بس بايد به صلح و يا دست كم به ترك مخاصمه بينجامد ؛ اما همين هم براى آنكه برنامه گذارى اقتصادى اجتماعى را ممكن كند مستلزم آن است كه در فرآيند صلح يا ترك مخاصمه و مذاكرات مربوط به آن ، امنيت اطراف مخاصمه تضمين شود ، وگرنه آتش بس هم شكننده و ناپايدار خواهد بود و دو باره آتش جنگ شعله ور خواهد شد ؛ اين بدان معناست كه ايران و اسراييل ناگزير از ترك تهديدات امنيتى مستقيم و غير مستقيم عليه يكديگر اند ، اين حالا ديگر كه مخاصمه مستقيم و بلاواسطه شده است محتوم است . از اين رو فارغ از حواشى و هياهو ، مذاكرات ايران و اسراييل ، اگرچه غير مستقيم و اگرچه با امريكا به نيابت ( حتى شكلى ) از اسراييل و فارغ از مفاد و محتواى آن ، به امرى ناگزير و محتوم بدل شده است . امر سياسى در سطح سازمان هاى سياسى مى تواند چه گوارايى ، فارغ از توفيق و عدم توفيق آن روش عمل كند ، اما در سطح دولت لا ؛ تنها كارى كه دولت ايران شايسته است بكند و مى تواند و بايد بكند ، گرفتن بيشترين امتيازات براى منافع ملى از خلال اين مذاكرات است . اميد است چنين كند .
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#حسین_شیخی
#جمهوری_اسلامی
@NewHasanMohaddesi
♦️آتش بس
✍حسين شیخی
۵ تیر ۱۴۰۴
آتش بس نه صلح است و نه حتى ترك مخاصمه ، آتش بس تعليق مخاصمه براى مدتى كوتاه تا شروع مذاكرات صلح و يا ترك مخاصمه است . از نظر سياسى هيچ يك از اطراف مخاصمه نمى توانند در آتش بس بمانند ، مگر اينكه سياست معطوف به منافع ملى نباشد ؛ دليل اش هم روشن است ، زيرا در تعليق مخاصمه و در غياب صلح ، برنامه گذارى اقتصادى اجتماعى ، اگرچه صرفآ و اولآ براى ثبات سياسى خود دولت ، ممكن نيست .
بنابراين ناگزير آتش بس بايد به صلح و يا دست كم به ترك مخاصمه بينجامد ؛ اما همين هم براى آنكه برنامه گذارى اقتصادى اجتماعى را ممكن كند مستلزم آن است كه در فرآيند صلح يا ترك مخاصمه و مذاكرات مربوط به آن ، امنيت اطراف مخاصمه تضمين شود ، وگرنه آتش بس هم شكننده و ناپايدار خواهد بود و دو باره آتش جنگ شعله ور خواهد شد ؛ اين بدان معناست كه ايران و اسراييل ناگزير از ترك تهديدات امنيتى مستقيم و غير مستقيم عليه يكديگر اند ، اين حالا ديگر كه مخاصمه مستقيم و بلاواسطه شده است محتوم است . از اين رو فارغ از حواشى و هياهو ، مذاكرات ايران و اسراييل ، اگرچه غير مستقيم و اگرچه با امريكا به نيابت ( حتى شكلى ) از اسراييل و فارغ از مفاد و محتواى آن ، به امرى ناگزير و محتوم بدل شده است . امر سياسى در سطح سازمان هاى سياسى مى تواند چه گوارايى ، فارغ از توفيق و عدم توفيق آن روش عمل كند ، اما در سطح دولت لا ؛ تنها كارى كه دولت ايران شايسته است بكند و مى تواند و بايد بكند ، گرفتن بيشترين امتيازات براى منافع ملى از خلال اين مذاكرات است . اميد است چنين كند .
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#حسین_شیخی
#جمهوری_اسلامی
@NewHasanMohaddesi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️مبارزه از راه خیلی خیلی دور (very long distance): رستم فرخزاد فقط خودتی!
✍حسن محدثیی گیلوایی
۵ تیر ۱۴۰۴
آقای احمد کنگرلو در آمریکا تشریف دارند و در آنجا کنگر میخورند و لنگر میاندازند. چه موجودات جالبی ایران میآفریند! از زمینهی اجتماعی که جدا بشوی، در عالم تخیل راحتتر سقوط میکنی.
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#احمد_کنگرلو
#جمهوری_اسلامی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۵ تیر ۱۴۰۴
آقای احمد کنگرلو در آمریکا تشریف دارند و در آنجا کنگر میخورند و لنگر میاندازند. چه موجودات جالبی ایران میآفریند! از زمینهی اجتماعی که جدا بشوی، در عالم تخیل راحتتر سقوط میکنی.
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#احمد_کنگرلو
#جمهوری_اسلامی
@NewHasanMohaddesi
♦️من و کورش و داریوش و سلطان ملکشاه سلجوقی و چنگیزخان و غیره
✍حسن محدثیی گیلوایی
۶ تیر ۱۴۰۴
این روزها مشغول بازنویسیی کتاب کورش، جنگجوی جهانگشای چندخداپرست هستم. بالاخره با فاصلهای که از آن گرفتم و بعد از دو مناظره در بارهی کورش، توانستم از نوشتهی پیشین ام دل بکنم و کتاب را از نو و از اساس بازنویسی بکنم. امیدوار ام تا آبان این بازنویسی تمام شود و بسپرم اش به ناشر تا ویرایش اول اش منتشر شود.
اما در این ۱۲ روز جنگ، بهسختی میتوانستم تمرکز کنم. انگار شخصیتهای تاریخی یکی یکی در برابر چشم ام زنده میشدند. انگار کورش و داریوش و کرزوس و نبو نعید و سلطان ملکشاه سلجوقی و چنگیزخان در برابر چشمان ام رژه میرفتند و در فلات ایران تاخت و تاز میکردند.
خودمان را میدیدم که چهگونه دستمان بسته بود و به تقدیر و بخت و اقبال میاندیشیدیم که از شمشیر مهاجمان و سم اسبانشان در امان میمانیم یا نه. آیا زنده خواهیم ماند؟ سرنوشتمان چه میشود؟
تبریز را زدند. کرمانشاه را زدند. اهواز را زدند. رشت را زدند. اینجا را زدند، آنجا را زدند. کرد و ترک و عرب و گیلک در امان نیستند. ای داد فلات ایران دو باره در معرض هجوم مهاجمان قرار گرفت!
وقتی ساعت یک شب از صدای هواپیماهای اسرائیلی که گویی در آسمان شهرمان تونل عبور و مرور ساخته بودند، وحشتزده بیدار شدم و وحشتزدهگیی اهل و عیال را دیدم، انگار از شیههی اسبان کورش و داریوش و چنگیز و نادر و سلطان نامحمود غزنوی هراسان گشته ایم.
در این ۱۲ روز انگار همهی ظالمان و مستبدان فلات ایران و حاشیهی آن از دل تاریخ برخاسته بودند و در اطراف ما جولان میدادند.
از شما چه پنهان الان هم حال خوشی ندارم و بیم آن دارم که دو باره همهی جهانگشایان و مستبدان برخیزند و ما را زیر سم تاخت و تاز خود بگیرند. همین دیشب نمیدانم چرا هنوز چند ساعت نخوابیده برخاستم و بد خواب شدم. امیدوار ام هر چه زودتر از این کابوس تاریخی خلاص شوم!
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#کابوس_تاریخی
#جمهوری_اسلامی
#کورش_جنگجوی_جهانگشای_چندخداپرست
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۶ تیر ۱۴۰۴
این روزها مشغول بازنویسیی کتاب کورش، جنگجوی جهانگشای چندخداپرست هستم. بالاخره با فاصلهای که از آن گرفتم و بعد از دو مناظره در بارهی کورش، توانستم از نوشتهی پیشین ام دل بکنم و کتاب را از نو و از اساس بازنویسی بکنم. امیدوار ام تا آبان این بازنویسی تمام شود و بسپرم اش به ناشر تا ویرایش اول اش منتشر شود.
اما در این ۱۲ روز جنگ، بهسختی میتوانستم تمرکز کنم. انگار شخصیتهای تاریخی یکی یکی در برابر چشم ام زنده میشدند. انگار کورش و داریوش و کرزوس و نبو نعید و سلطان ملکشاه سلجوقی و چنگیزخان در برابر چشمان ام رژه میرفتند و در فلات ایران تاخت و تاز میکردند.
خودمان را میدیدم که چهگونه دستمان بسته بود و به تقدیر و بخت و اقبال میاندیشیدیم که از شمشیر مهاجمان و سم اسبانشان در امان میمانیم یا نه. آیا زنده خواهیم ماند؟ سرنوشتمان چه میشود؟
تبریز را زدند. کرمانشاه را زدند. اهواز را زدند. رشت را زدند. اینجا را زدند، آنجا را زدند. کرد و ترک و عرب و گیلک در امان نیستند. ای داد فلات ایران دو باره در معرض هجوم مهاجمان قرار گرفت!
وقتی ساعت یک شب از صدای هواپیماهای اسرائیلی که گویی در آسمان شهرمان تونل عبور و مرور ساخته بودند، وحشتزده بیدار شدم و وحشتزدهگیی اهل و عیال را دیدم، انگار از شیههی اسبان کورش و داریوش و چنگیز و نادر و سلطان نامحمود غزنوی هراسان گشته ایم.
در این ۱۲ روز انگار همهی ظالمان و مستبدان فلات ایران و حاشیهی آن از دل تاریخ برخاسته بودند و در اطراف ما جولان میدادند.
از شما چه پنهان الان هم حال خوشی ندارم و بیم آن دارم که دو باره همهی جهانگشایان و مستبدان برخیزند و ما را زیر سم تاخت و تاز خود بگیرند. همین دیشب نمیدانم چرا هنوز چند ساعت نخوابیده برخاستم و بد خواب شدم. امیدوار ام هر چه زودتر از این کابوس تاریخی خلاص شوم!
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#کابوس_تاریخی
#جمهوری_اسلامی
#کورش_جنگجوی_جهانگشای_چندخداپرست
@NewHasanMohaddesi
سلام جناب دکتر محدثی گرانقدر و وقت خوش
۱.نوشته دردمندانه حضرتعالی، که بخشی از آن در حقیقت دل گویه صادقانه ای با مخاطبان و هموطنان بود را خواندم. سپاس بی اندازه از این که با ما مهربانانه سخن کردید.
کاملا حق دارید که نگران جنگ و آثار جنگ باشید و از همین نوشته می توان حدس زد خانواده های شهدا و مجروحین نبرد، چه می کشند و چقدر عوارض مستقیم و غیر مستقیم جنگ، سوزنده است! و چه مسئولیت سنگین آنانی دارند که پیوسته به تنور جنگ می دمند.
۲.اما از جنگ آفرینان ایران گفتید. اتفاقا در این ایام که فرصتی دست داد، وقت قابل توجهی گذاشته و "شاهنامه فردوسی" را مروری کردم. در آنجا قساوت ها و جنایت های فراوان از سوی دوست و دشمن دیدم و ثبت کردم که از نظر کم و کیف شگفت انگیز است! (در فرصت های مناسب یادداشت هایی در این زمینه منتشر می کنم، انشاالله). پس تا اینجا با برداشت شما خیلی مشکل ندارم که شاهان و سرداران ایرانی از کارگزاران خشونت در این سامان و حتی جهان بودند.
۳.اما نکته ای را مایلم بیفزایم و آن اینکه در مجموع ۴۴۴ جنگ با مقیاس بزرگی که در طول تاریخ ایران (از مادها تاکنون، غیر از تجاوز ۱۲ روزه اخیر) رخ داده است، برابر پژوهش ها، در کمتر از ۵۰ درصد آن، مهاجم ایرانیان بوده اند و در بالای ۵۰ درصد این کشور، مورد هجوم بیگانگان ( از افراسیاب، اسکندر، اعراب، مغولها تا صدام حسین و...) قرار گرفته است.
از این رو در ارزیابی ها و داوری ها لازم است تا به گونه ای حکم نکنیم، که ناگاه همه پلشتی های تاریخی را به خود ببندیم و دیگران در این میان، ناخواسته تطهیر شوند. البته موضع شما در اتفاقات روزهای گذشته و تجاوز به میهن عزیزمان ایران، بسیار ستودنی بود.
۴. و اما اشاره به راه برون رفت از این وضع، هر چند به اجمال، بد نیست. به نظرم آنچه ایران در طول تاریخ کم داشت، "دولت ملی" بوده است. چند دهه اخیر هم شعارهای فراملی (قدس آزاد می کنیم و استکبار جهانی را ....)، ایران را به جهانیان، کشوری تهدید ساز معرفی کرده است. تجربه دفاع مقدس و نیز جنگ ۱۲ روزه نشان داد که مصون ماندن کشور از تعرض اساسی، تنها مدیون و مرهون همدلی و همکاری مردم است.
از مردم نباید استفاده ابزاری کرد، بلکه مطالبات آنان باید در دستور کار باشد، دولت مشروعیتش را واقعا از ملت بگیرد و تنها بر اساس "منافع ملی" عمل کند. وقت آن است که همه بر حول نام ایران، با دولتی که به صدای مردم گوش می کند، اجتماع کنیم. وگرنه اگر با روال پیشین (شعار مرگ بر این و آن و...) پیش رویم، چه بسا مجددا در معرض تهدید بیگانگان قرار گیریم و حتی یک کشور دوست هم در جهان نداشته باشیم! سخن در اینجا بسیار است. اما،
شرح این هجران و این درد جگر این زمان بگذار تا وقت دگر
به امید تجربه آرامش و امنیت برای همه جهانیان و ایرانیان
با احترام
✍[دکتر محمد منصورنژاد]
۶ تیر ۱۴۰۴
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#کابوس_تاریخی
#محمد_منصورنژاد
@NewHasanMohaddesi
۱.نوشته دردمندانه حضرتعالی، که بخشی از آن در حقیقت دل گویه صادقانه ای با مخاطبان و هموطنان بود را خواندم. سپاس بی اندازه از این که با ما مهربانانه سخن کردید.
کاملا حق دارید که نگران جنگ و آثار جنگ باشید و از همین نوشته می توان حدس زد خانواده های شهدا و مجروحین نبرد، چه می کشند و چقدر عوارض مستقیم و غیر مستقیم جنگ، سوزنده است! و چه مسئولیت سنگین آنانی دارند که پیوسته به تنور جنگ می دمند.
۲.اما از جنگ آفرینان ایران گفتید. اتفاقا در این ایام که فرصتی دست داد، وقت قابل توجهی گذاشته و "شاهنامه فردوسی" را مروری کردم. در آنجا قساوت ها و جنایت های فراوان از سوی دوست و دشمن دیدم و ثبت کردم که از نظر کم و کیف شگفت انگیز است! (در فرصت های مناسب یادداشت هایی در این زمینه منتشر می کنم، انشاالله). پس تا اینجا با برداشت شما خیلی مشکل ندارم که شاهان و سرداران ایرانی از کارگزاران خشونت در این سامان و حتی جهان بودند.
۳.اما نکته ای را مایلم بیفزایم و آن اینکه در مجموع ۴۴۴ جنگ با مقیاس بزرگی که در طول تاریخ ایران (از مادها تاکنون، غیر از تجاوز ۱۲ روزه اخیر) رخ داده است، برابر پژوهش ها، در کمتر از ۵۰ درصد آن، مهاجم ایرانیان بوده اند و در بالای ۵۰ درصد این کشور، مورد هجوم بیگانگان ( از افراسیاب، اسکندر، اعراب، مغولها تا صدام حسین و...) قرار گرفته است.
از این رو در ارزیابی ها و داوری ها لازم است تا به گونه ای حکم نکنیم، که ناگاه همه پلشتی های تاریخی را به خود ببندیم و دیگران در این میان، ناخواسته تطهیر شوند. البته موضع شما در اتفاقات روزهای گذشته و تجاوز به میهن عزیزمان ایران، بسیار ستودنی بود.
۴. و اما اشاره به راه برون رفت از این وضع، هر چند به اجمال، بد نیست. به نظرم آنچه ایران در طول تاریخ کم داشت، "دولت ملی" بوده است. چند دهه اخیر هم شعارهای فراملی (قدس آزاد می کنیم و استکبار جهانی را ....)، ایران را به جهانیان، کشوری تهدید ساز معرفی کرده است. تجربه دفاع مقدس و نیز جنگ ۱۲ روزه نشان داد که مصون ماندن کشور از تعرض اساسی، تنها مدیون و مرهون همدلی و همکاری مردم است.
از مردم نباید استفاده ابزاری کرد، بلکه مطالبات آنان باید در دستور کار باشد، دولت مشروعیتش را واقعا از ملت بگیرد و تنها بر اساس "منافع ملی" عمل کند. وقت آن است که همه بر حول نام ایران، با دولتی که به صدای مردم گوش می کند، اجتماع کنیم. وگرنه اگر با روال پیشین (شعار مرگ بر این و آن و...) پیش رویم، چه بسا مجددا در معرض تهدید بیگانگان قرار گیریم و حتی یک کشور دوست هم در جهان نداشته باشیم! سخن در اینجا بسیار است. اما،
شرح این هجران و این درد جگر این زمان بگذار تا وقت دگر
به امید تجربه آرامش و امنیت برای همه جهانیان و ایرانیان
با احترام
✍[دکتر محمد منصورنژاد]
۶ تیر ۱۴۰۴
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#کابوس_تاریخی
#محمد_منصورنژاد
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️حکمرانیی بد و ده نقد نخست به دکتر عبدالکریمی (قسمت اول)
بازنشر: ۱۳ دی ۱۴۰۳
https://www.youtube.com/watch?v=Os6T6k4Wwnw
#مناظره
#حکمرانی_بد
#بیژن_عبدالکریمی
@NewHasanMohaddesi
بازنشر: ۱۳ دی ۱۴۰۳
https://www.youtube.com/watch?v=Os6T6k4Wwnw
#مناظره
#حکمرانی_بد
#بیژن_عبدالکریمی
@NewHasanMohaddesi
YouTube
مناظره با دکتر عبدالکریمی قسمت اول
حکمرانیی بد و ده نقد نخست به دکتر عبدالکریمی: مختصری در بارهی مناظره
حسن محدثیی گیلوایی
۲۷ آذر ۱۴۰۳
قرار است بیست و یک نقد را به آرای سیاسیی دکتر بیژن عبدالکریمی در طیی مناظره مطرح کنم. در جلسهی نخست فقط موفق شدم ده نقد ام را به ایشان مطرح کنم…
حسن محدثیی گیلوایی
۲۷ آذر ۱۴۰۳
قرار است بیست و یک نقد را به آرای سیاسیی دکتر بیژن عبدالکریمی در طیی مناظره مطرح کنم. در جلسهی نخست فقط موفق شدم ده نقد ام را به ایشان مطرح کنم…
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️نقد اندیشهی سیاسیی دکتر بیژن عبدالکریمی (۱۱ نقد دیگر) / دور دوم مناظرهی عبدالکریمی- محدثی
اجرا و بازنشر: ۱۱ بهمن ۱۴۰۳
https://www.youtube.com/live/pzsmqnQCBrI?si=zxotOXute4Zj7iTn
#مناظره
#حکمرانی_بد
#بیژن_عبدالکریمی
@NewHasanMohaddesi
اجرا و بازنشر: ۱۱ بهمن ۱۴۰۳
https://www.youtube.com/live/pzsmqnQCBrI?si=zxotOXute4Zj7iTn
#مناظره
#حکمرانی_بد
#بیژن_عبدالکریمی
@NewHasanMohaddesi
YouTube
نقد گفتمان سیاسی بیژن عبدالکریمی | گفتگوی بیژن عبدالکریمی و حسن محدثی
حسن محدثی: این تناقض آقای عبدالکریمی است که خود را داخل گفتمان انقلاب معرفی میکنند، اما میگویند منتقدش هستند. ایشان نقد روشنفکران میکنند، در حالی که میدانیم آن نیرویی که قدرت بیشتری دارد مسئولیتش هم بیشتر است؛ به همین خاطر است که مسئله اصلی کارگزاران…
♦️سیاستهای غلط مهاجرپذیری و آسیب زدن به امنیت کشور
✍حسن محدثیی گیلوایی
۷ تیر ۱۴۰۴
چند ماه قبل از شروع جنگ با اسراییل از عوارض امنیتی و توسعهایی ورود وسیع مهاجران افغانستانی نوشته بودم و در این باره به سهم خویش سیاستهای غلط مهاجرپذیری در دهههای اخیر را نقد کرده بودم.
بعد از دوازده روز جنگ با اسراییل از دوست عزیز ام جناب سرهنگ آگاهی حال اش را پرسیدم. برایم نوشت:
"سالمم اما از لحاظ جسمی فقط. روحی و روانی داغونم. خیلی از همکارام شهید شدن".
حالا از او در بارهی نقش افغانستانیهای مهاجر در همکاری با حکومت اسرائیل علیه کشورمان پرسیدم تا اطلاعات دقیقتری بهدست بیاورم. جناب سرهنگ عزیز ما ناراحت و عصبانی است. من در ادامه، نوشتهی او را در این مورد تقدیم مخاطبان گرامی میکنم.
👇👇👇
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جناب_سرهنگ
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۷ تیر ۱۴۰۴
چند ماه قبل از شروع جنگ با اسراییل از عوارض امنیتی و توسعهایی ورود وسیع مهاجران افغانستانی نوشته بودم و در این باره به سهم خویش سیاستهای غلط مهاجرپذیری در دهههای اخیر را نقد کرده بودم.
بعد از دوازده روز جنگ با اسراییل از دوست عزیز ام جناب سرهنگ آگاهی حال اش را پرسیدم. برایم نوشت:
"سالمم اما از لحاظ جسمی فقط. روحی و روانی داغونم. خیلی از همکارام شهید شدن".
حالا از او در بارهی نقش افغانستانیهای مهاجر در همکاری با حکومت اسرائیل علیه کشورمان پرسیدم تا اطلاعات دقیقتری بهدست بیاورم. جناب سرهنگ عزیز ما ناراحت و عصبانی است. من در ادامه، نوشتهی او را در این مورد تقدیم مخاطبان گرامی میکنم.
👇👇👇
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جناب_سرهنگ
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸
♦️[سیاستهای ضد امنیتی و آسیبزا در ورود بیحساب مهاجران افغانستانی به کشور]
✍جناب سرهنگ آگاهی
۷ تیر ۱۴۰۴
در سازمان پلیس هر وقت پروندههای تحت رسیدگی ما به اتباع افغانی میخورد، میدانستیم عملا به بنبست خورده ایم، چون هیچ مشخصاتی از آنها در هیچ کجا ثبت نبود و امکان تعقیب وجود نداشت، از همین رو باب بود که میگفتیم: «پرونده به افغانی خورده».
برای کسی که اندکی از اخبار روز جامعه مطلع باشد، خندهآور و چه بسا توهینآمیز است که بخواهی به وی بقبولانی ورود ۸ الی ۱۰ میلیون نفر اتباع افغان غیرمجاز به کشور، بدون هماهنگی مسئولان تصمیم گیرنده کشور بوده است. در حالی که کولبران مرزهای غرب و شمال غرب کشور هدف تیراندازی نیروهای مرزبانی قرار میگیرند، ورود ۸ الی ۱۰ میلیون افغانی به کشور چه توجیهی دارد!
مشخص نیست در ذهن مسوولان دولت سیزدهم چه میگذشت که چشمشان را بر روی ورود سیلآسای اتباع افغان بستند! آیا در نتیجهی ناکامی در سیاستهای فرزندآوری و ازدیاد جمعیت، به دنبال تامین نیروی انسانی و کار جامعه، با اتباع افغان را داشتند؟! اگر چنین باشد، هیچ یک پیامدهای امنیتی این ماجرا را در نظر نگرفتند که چه فجایعی به بار میآورد. آیا به دنبال تجربهی سازماندهی اتباع افغانستانی در تیپهای رزمی فاطمیون و اعزام به سوریه، مرزهای کشور بر روی اتباع افغان باز گذاشته شد؟
جواب، نامشخص و مبهم است و بعید به نظر میرسد کسی باشد که جوابگوی این ابهامات باشد. به هر روی پس از تهاجم رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان، مشخص شد عوامل بیشماری از داخل با سرویسهای اطلاعاتی دشمن همکاری مستقیم و رزمی داشتهاند و تحت عنوان جاسوس و پیاده نظام با عوامل موساد فعالیت داشتهاند.
ناراحت کننده است. با تفکر مهماننوازی و انسانی، منابع و امکانات کشور حتی فضاهای آموزشی و درمانی و بهداشتی در اختیار مهاجران قرار گیرد، اما همان مهاجران در همکاری با دشمن صهیونیستی با ناسپاسی پهباد انتحاری و راکتهای انفجاری بر سر صاحبخانه بریزند. مجال گله و درد دل نیست.
انگیزههای جاسوسی متنوع و متفاوت هستند؛ از قبیل:
مالی
ایدئولوژیک
ضعفهای شخصیتی
تخاصم قومی
ضدیت مذهبی
انتقام جویانه
و ...
آنچه به نظر میرسد در میان مهاجران افغانستانی پررنگ باشد، انگیزههای مالی و ضدیت مذهبی از نوع وابستهگی به گروهای تندرو و سلفی باشد که از دید سیاستگذاران امنیتی مورد غفلت واقع شده است.
بعد از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، بسیاری از افراد و نظامیان وابسته به حکومت پیشین افغانستان، از ترس مجازات و اعدام توسط طالبان، از کشور خود گریختند و به ایران پناه آوردند. این افراد بدون پایش، آزادانه به کار و زندگی در ایران مشغول شدند و دستگاههای امنیتی بدون توجه به این تهدید امنیتی به اموراتی دیگر مشغول بودند.
بهطور مثال، طرف در افغانستان سرهنگ اطلاعات عملیات ارتش افغانستان بوده و پس از ورود به ایران به کار عملگی ساختمان در مجاورت وزارت دفاع مشغول شده است. چنین فردی نگاه تیزبین امنیتی دارد و تمام توجهش به تردد خودروهای شخصیتها و محافظان و تیمهای امنیتی است و یک سوژهی بسیار ارزشمند برای سرویسهای اطلاعاتی بیگانه است. یا فردی که در دستگاههای اطلاعاتی افغانستان مشغول به کار بوده، امروز در قالب رفتگر در استخدام شهرداری است، در حاشیهی خیابانها و بزرگراههای تهران مشغول رفتگری و جمع آوری اطلاعات است.
اگر قرار است شهروندان، جنازهی متلاشی برادر، فرزند، فامیل، همسایه و هموطنان خود را از زیر آوار بیرون بکشند، اگر قرار است شاهد رژهی جنگندههای دشمن در آسمان بی دفاع وطن باشند، اگر قرار است خود و خانوادهشان و همه هست و نیستشان با افتخار برای دفاع از وطنمان کشته و نابود شوند، پیش از شهادت این حق را دارند بگویند آقایان سیاسی و تصمیم گیرندهی کشور که از صدر تا ذیل، منابع و امکانات کشور را صرف حفظ قدرت جناحی و زد و بندهای سیاسی خود کردید، در پیشگاه خدا و مردم ایران طلب بخشش کنید!
یک سرباز نگهبان اگر سر پست نگهبانی خوابش بگیرد، به جرم سستی در امر نگهبانی طبق آئین نامه باید دادگاهی میشود. در دوران وزارت و ریاست وزرای [...] و دیگر دستگاههای همعرض امنیتی، عوامل موساد و سرویسهای بیگانه مانند مور و ملخ به کشور نفوذ کردند. چرا نباید وزیر [...] و سایر افراد و دستگاههای ذیربط امنیتی را دادگاهی کرد و از آنها بابت خواب سنگینشان توضیح خواست؟!
آنها که مرزها را به روی ده میلیون افغانستانی باز کردند، پیامدهای امنیتیاش را نمیدانستند؟!
ادامه👇👇👇
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جناب_سرهنگ
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
♦️[سیاستهای ضد امنیتی و آسیبزا در ورود بیحساب مهاجران افغانستانی به کشور]
✍جناب سرهنگ آگاهی
۷ تیر ۱۴۰۴
در سازمان پلیس هر وقت پروندههای تحت رسیدگی ما به اتباع افغانی میخورد، میدانستیم عملا به بنبست خورده ایم، چون هیچ مشخصاتی از آنها در هیچ کجا ثبت نبود و امکان تعقیب وجود نداشت، از همین رو باب بود که میگفتیم: «پرونده به افغانی خورده».
برای کسی که اندکی از اخبار روز جامعه مطلع باشد، خندهآور و چه بسا توهینآمیز است که بخواهی به وی بقبولانی ورود ۸ الی ۱۰ میلیون نفر اتباع افغان غیرمجاز به کشور، بدون هماهنگی مسئولان تصمیم گیرنده کشور بوده است. در حالی که کولبران مرزهای غرب و شمال غرب کشور هدف تیراندازی نیروهای مرزبانی قرار میگیرند، ورود ۸ الی ۱۰ میلیون افغانی به کشور چه توجیهی دارد!
مشخص نیست در ذهن مسوولان دولت سیزدهم چه میگذشت که چشمشان را بر روی ورود سیلآسای اتباع افغان بستند! آیا در نتیجهی ناکامی در سیاستهای فرزندآوری و ازدیاد جمعیت، به دنبال تامین نیروی انسانی و کار جامعه، با اتباع افغان را داشتند؟! اگر چنین باشد، هیچ یک پیامدهای امنیتی این ماجرا را در نظر نگرفتند که چه فجایعی به بار میآورد. آیا به دنبال تجربهی سازماندهی اتباع افغانستانی در تیپهای رزمی فاطمیون و اعزام به سوریه، مرزهای کشور بر روی اتباع افغان باز گذاشته شد؟
جواب، نامشخص و مبهم است و بعید به نظر میرسد کسی باشد که جوابگوی این ابهامات باشد. به هر روی پس از تهاجم رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان، مشخص شد عوامل بیشماری از داخل با سرویسهای اطلاعاتی دشمن همکاری مستقیم و رزمی داشتهاند و تحت عنوان جاسوس و پیاده نظام با عوامل موساد فعالیت داشتهاند.
ناراحت کننده است. با تفکر مهماننوازی و انسانی، منابع و امکانات کشور حتی فضاهای آموزشی و درمانی و بهداشتی در اختیار مهاجران قرار گیرد، اما همان مهاجران در همکاری با دشمن صهیونیستی با ناسپاسی پهباد انتحاری و راکتهای انفجاری بر سر صاحبخانه بریزند. مجال گله و درد دل نیست.
انگیزههای جاسوسی متنوع و متفاوت هستند؛ از قبیل:
مالی
ایدئولوژیک
ضعفهای شخصیتی
تخاصم قومی
ضدیت مذهبی
انتقام جویانه
و ...
آنچه به نظر میرسد در میان مهاجران افغانستانی پررنگ باشد، انگیزههای مالی و ضدیت مذهبی از نوع وابستهگی به گروهای تندرو و سلفی باشد که از دید سیاستگذاران امنیتی مورد غفلت واقع شده است.
بعد از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، بسیاری از افراد و نظامیان وابسته به حکومت پیشین افغانستان، از ترس مجازات و اعدام توسط طالبان، از کشور خود گریختند و به ایران پناه آوردند. این افراد بدون پایش، آزادانه به کار و زندگی در ایران مشغول شدند و دستگاههای امنیتی بدون توجه به این تهدید امنیتی به اموراتی دیگر مشغول بودند.
بهطور مثال، طرف در افغانستان سرهنگ اطلاعات عملیات ارتش افغانستان بوده و پس از ورود به ایران به کار عملگی ساختمان در مجاورت وزارت دفاع مشغول شده است. چنین فردی نگاه تیزبین امنیتی دارد و تمام توجهش به تردد خودروهای شخصیتها و محافظان و تیمهای امنیتی است و یک سوژهی بسیار ارزشمند برای سرویسهای اطلاعاتی بیگانه است. یا فردی که در دستگاههای اطلاعاتی افغانستان مشغول به کار بوده، امروز در قالب رفتگر در استخدام شهرداری است، در حاشیهی خیابانها و بزرگراههای تهران مشغول رفتگری و جمع آوری اطلاعات است.
اگر قرار است شهروندان، جنازهی متلاشی برادر، فرزند، فامیل، همسایه و هموطنان خود را از زیر آوار بیرون بکشند، اگر قرار است شاهد رژهی جنگندههای دشمن در آسمان بی دفاع وطن باشند، اگر قرار است خود و خانوادهشان و همه هست و نیستشان با افتخار برای دفاع از وطنمان کشته و نابود شوند، پیش از شهادت این حق را دارند بگویند آقایان سیاسی و تصمیم گیرندهی کشور که از صدر تا ذیل، منابع و امکانات کشور را صرف حفظ قدرت جناحی و زد و بندهای سیاسی خود کردید، در پیشگاه خدا و مردم ایران طلب بخشش کنید!
یک سرباز نگهبان اگر سر پست نگهبانی خوابش بگیرد، به جرم سستی در امر نگهبانی طبق آئین نامه باید دادگاهی میشود. در دوران وزارت و ریاست وزرای [...] و دیگر دستگاههای همعرض امنیتی، عوامل موساد و سرویسهای بیگانه مانند مور و ملخ به کشور نفوذ کردند. چرا نباید وزیر [...] و سایر افراد و دستگاههای ذیربط امنیتی را دادگاهی کرد و از آنها بابت خواب سنگینشان توضیح خواست؟!
آنها که مرزها را به روی ده میلیون افغانستانی باز کردند، پیامدهای امنیتیاش را نمیدانستند؟!
ادامه👇👇👇
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جناب_سرهنگ
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
ما ۱۴۰۰ سال پیش در تهاجم اعراب مغلوب شدیم. پس از سالها هنوز برخی از پیامدهای آن شکست سخن میگویند و رگههای کینه و تخاصم و عداوت در برخی اذهان هنوز پابرجا است. هنوز، جای خون از غرور ملی ما در شکستها جاری است. غرور یک ملت از باخت در مسابقه فوتبال جریحهدار میشود. مگر جنگ و تهاجم نظامی و مانور جنگندههای دشمن در آسمان وطن شوخی است؟!
شهروند مسوول و آگاه امروز نیز موظف است هر گونه به کارگیری و تجمع مهاجران افغانستانی را به نهادهای ذیربط اطلاع بدهد.
🔸محدثی: ضمن تشکر از جناب سرهنگ عزیز، امیدوار ام تمام راههای نفوذ عوامل حکومت اسرائیل و دیگر عوامل دشمن به کشورمان شناسایی و مسدود شود و هر چه زودتر فکری برای پتانسیل داخلیی مخرب و مستعد همکاری با دشمنان کشور بشود و البته در همهی برخوردها و مواجهات، عدالت و رعایت حقوق انسانی سرلوحهی کار باشد و کاملا مطابق با قوانین عادلانه عمل شود! ضروری است سیاستهای مهاجرپذیری بازنگری شوند و سیاست درستی در این باره اتخاذ شود.
🔸پسنوشت: ضروری است اطلاعات دقیقی در مورد عواملی که با اسراییل همکاری کرده اند، منتشر شود تا بتوانیم در مورد این موضوع عادلانهتر و دقیقتر قضاوت کنیم.
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جناب_سرهنگ
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
شهروند مسوول و آگاه امروز نیز موظف است هر گونه به کارگیری و تجمع مهاجران افغانستانی را به نهادهای ذیربط اطلاع بدهد.
🔸محدثی: ضمن تشکر از جناب سرهنگ عزیز، امیدوار ام تمام راههای نفوذ عوامل حکومت اسرائیل و دیگر عوامل دشمن به کشورمان شناسایی و مسدود شود و هر چه زودتر فکری برای پتانسیل داخلیی مخرب و مستعد همکاری با دشمنان کشور بشود و البته در همهی برخوردها و مواجهات، عدالت و رعایت حقوق انسانی سرلوحهی کار باشد و کاملا مطابق با قوانین عادلانه عمل شود! ضروری است سیاستهای مهاجرپذیری بازنگری شوند و سیاست درستی در این باره اتخاذ شود.
🔸پسنوشت: ضروری است اطلاعات دقیقی در مورد عواملی که با اسراییل همکاری کرده اند، منتشر شود تا بتوانیم در مورد این موضوع عادلانهتر و دقیقتر قضاوت کنیم.
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جناب_سرهنگ
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from No+
حسن محدثی در خدمت نئوفاشیسم افغانستانی ستیز
همچنان که قبلا نوشتیم حسن محدثی به هر دلیلی تئوری نئوفاشیستهای ایرانی در افغانستانی ستیزی را پیش گرفته است. در فرصت بعدی با تفضیل نشان خواهیم داد چگونه دیدگاههای افغانستانی ستیز محدثی راه را برای خشونت علیه این مردم باز کرده است و احکام غیر علمی علیه این ضعیف ترین مردم صادر کرده است حتی اگر تعدادی جاسوسی باشند که در بین ایرانیان هم کم نیستند.
@GoftandNO
#افغانستانیستیزی
همچنان که قبلا نوشتیم حسن محدثی به هر دلیلی تئوری نئوفاشیستهای ایرانی در افغانستانی ستیزی را پیش گرفته است. در فرصت بعدی با تفضیل نشان خواهیم داد چگونه دیدگاههای افغانستانی ستیز محدثی راه را برای خشونت علیه این مردم باز کرده است و احکام غیر علمی علیه این ضعیف ترین مردم صادر کرده است حتی اگر تعدادی جاسوسی باشند که در بین ایرانیان هم کم نیستند.
@GoftandNO
#افغانستانیستیزی
Forwarded from No+
🔴تئوریپردازی برای نئوفاشیسم افغانستانی ستیز
🟨اگر مایلید ببینید چطور در ایران امروز که راستگرای افراطی و نئوفاشیسم همهگیر شده، تئوری نئوفاشیستی افغانستانی ستیز میسازند به این نوشته دکتر حسن محدثی، استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی مراجعه کنید.
هیچ توضیحی لازم ندارد، همه چیز روشن است. ویدیوهای اتومبیلی که کودکی افغانستانی را دنبال میکنند که زیر بگیرند ببینید، ویدیوی اردوگاه اخراج این ضعیفترین مردمی که گرفتار نئوفاشیستهای ایرانی خودبرتر پندار شدهاند ببینید. هشتگ «اخراج افغانی مطالبه ملی» را ببینید و بعد به متن دکتر محدثی نگاه کنید.
اینگونه برای نئوفاشیسم افغانستانی ستیز نظریهپردازی میشود.
@GoftandNO
#افغانستانیستیزی
🟨اگر مایلید ببینید چطور در ایران امروز که راستگرای افراطی و نئوفاشیسم همهگیر شده، تئوری نئوفاشیستی افغانستانی ستیز میسازند به این نوشته دکتر حسن محدثی، استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی مراجعه کنید.
هیچ توضیحی لازم ندارد، همه چیز روشن است. ویدیوهای اتومبیلی که کودکی افغانستانی را دنبال میکنند که زیر بگیرند ببینید، ویدیوی اردوگاه اخراج این ضعیفترین مردمی که گرفتار نئوفاشیستهای ایرانی خودبرتر پندار شدهاند ببینید. هشتگ «اخراج افغانی مطالبه ملی» را ببینید و بعد به متن دکتر محدثی نگاه کنید.
اینگونه برای نئوفاشیسم افغانستانی ستیز نظریهپردازی میشود.
@GoftandNO
#افغانستانیستیزی
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️اینبار، اتهامات پانترکها و ترکوفیلها از راه میرسند (بعد انتشار گزارشی از ترکیه)
✍حسن محدثیی گیلوایی
۲ فروردین ۱۴۰۴
تعصب و پیشداوری و گروهگرایی و تعلقات ایدهئولوژیک در این سالها در ایران به اوج خود رسیده است و حتا در میان دانشگاهیان و فرهیختهگان نیز بسیار دیده میشود.
انسان محقق هماکنون در ایران از هر سو آماج اتهام و برچسب است. بعد از انتشار گزارشی از درون ترکیه، یک مخاطب احتمالا ترکوفیل، اتهامات جدیدی را حواله ام کرده است. مبارک ام باشد!
"جناب محدثی عزیز متاسفانه جنابعالی تو دو زمینه با حضرات ویرانشهری اشتراک دارید یک ترکستیزی و دو حمایت از تروریسم کردی".
در پاسخ عرض میکنم که
اتهامزنی سکهی رایج روز است. از بس اتهامات فراوان به من زده اند که دیگر مایهی خنده و شادی است برای من. تقریبا هر ماه انواع جدیدی از اتهامات و برچسبزنی را تجربه میکنم و میخندم به مردمانی که فکر میکنند با اتهامزنی و پروندهسازی و برچسبزنی میتوانند جهان را برای خود امن و مطلوب بسازند.
#ترکیه
#تهمتزنی
#ترکوفیل
#پانترکیسم
#برچسبزنی
#پروندهسازی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۲ فروردین ۱۴۰۴
تعصب و پیشداوری و گروهگرایی و تعلقات ایدهئولوژیک در این سالها در ایران به اوج خود رسیده است و حتا در میان دانشگاهیان و فرهیختهگان نیز بسیار دیده میشود.
انسان محقق هماکنون در ایران از هر سو آماج اتهام و برچسب است. بعد از انتشار گزارشی از درون ترکیه، یک مخاطب احتمالا ترکوفیل، اتهامات جدیدی را حواله ام کرده است. مبارک ام باشد!
"جناب محدثی عزیز متاسفانه جنابعالی تو دو زمینه با حضرات ویرانشهری اشتراک دارید یک ترکستیزی و دو حمایت از تروریسم کردی".
در پاسخ عرض میکنم که
اتهامزنی سکهی رایج روز است. از بس اتهامات فراوان به من زده اند که دیگر مایهی خنده و شادی است برای من. تقریبا هر ماه انواع جدیدی از اتهامات و برچسبزنی را تجربه میکنم و میخندم به مردمانی که فکر میکنند با اتهامزنی و پروندهسازی و برچسبزنی میتوانند جهان را برای خود امن و مطلوب بسازند.
#ترکیه
#تهمتزنی
#ترکوفیل
#پانترکیسم
#برچسبزنی
#پروندهسازی
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️ادامهی پروندهسازی و فحاشی توسط ایرانپرستان!
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۴ تیر ۱۴۰۱
🔻به خاطر نقدهایی که به تاریخ ایران نوشته ام و آن را تاریخ بندهگی خوانده ام و به خاطر مستبد خواندن و ستمگر خواندن شاهانی چون کورش، و نیز به خاطر نقد به فرهنگ و جامعهی ایران و فقدان مدنیت رایج در جامعه همچنان در معرض فحاشی و پروندهسازی قرار دارم.
🔻جدیدترین اتهام، مصرف تریاک است. گویا ایرانپرستان و سلطنتطلبان هم لشکر سایبری دارند و هر وقت که لازم شد، لشکرشان را فرا میخوانند و به اهل نظری و مخالفی حمله میبرند و مبادرت به فحاشی و پروندهسازی میکنند.
🔻این بار هم به بهانهی حملهی شخصی به نام ”وحید بهمن” 👇مرا آماج حمله قرار داده اند و مرا به انواع چیزها از جمله مصرف تریاک متهم کرده اند.
🔻خندهدار این است که بیش از دو سال است که همان دو سه نخ سیگار نحیف کوتاه (کنت نانوی ۱) را هم ترک کرده ام!
🔻از جمله اتهامات و فحاشیهای جدید: ”دکتر جمهوری اسلامی”، ”پلشت فرومایه”، ”افسار پارهکرده”، ”معتاد تریاک”.
#نقد
#تریاک
#توهین
#فحاشی
#ایرانپرستان
#وحید_بهمن
@NewHasanMohaddesi
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۴ تیر ۱۴۰۱
🔻به خاطر نقدهایی که به تاریخ ایران نوشته ام و آن را تاریخ بندهگی خوانده ام و به خاطر مستبد خواندن و ستمگر خواندن شاهانی چون کورش، و نیز به خاطر نقد به فرهنگ و جامعهی ایران و فقدان مدنیت رایج در جامعه همچنان در معرض فحاشی و پروندهسازی قرار دارم.
🔻جدیدترین اتهام، مصرف تریاک است. گویا ایرانپرستان و سلطنتطلبان هم لشکر سایبری دارند و هر وقت که لازم شد، لشکرشان را فرا میخوانند و به اهل نظری و مخالفی حمله میبرند و مبادرت به فحاشی و پروندهسازی میکنند.
🔻این بار هم به بهانهی حملهی شخصی به نام ”وحید بهمن” 👇مرا آماج حمله قرار داده اند و مرا به انواع چیزها از جمله مصرف تریاک متهم کرده اند.
🔻خندهدار این است که بیش از دو سال است که همان دو سه نخ سیگار نحیف کوتاه (کنت نانوی ۱) را هم ترک کرده ام!
🔻از جمله اتهامات و فحاشیهای جدید: ”دکتر جمهوری اسلامی”، ”پلشت فرومایه”، ”افسار پارهکرده”، ”معتاد تریاک”.
#نقد
#تریاک
#توهین
#فحاشی
#ایرانپرستان
#وحید_بهمن
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️استوریی سمیرا نیکنوروزی و بازنشر آن توسط مجتبی نریمان: جهت ثبت و ضبط
۲۹ فروردین ۱۴۰۴
#زنستیزی
#زبان_فارسی
#مجتبی_نریمان
#سمیرا_نیکنوروزی
#خودمداری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
۲۹ فروردین ۱۴۰۴
#زنستیزی
#زبان_فارسی
#مجتبی_نریمان
#سمیرا_نیکنوروزی
#خودمداری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️فرهنگ تکفیر و اتهام در ایران: چپول کافر فاشیست لیبرال نیهیلیست پوزیتیویست!
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
وقتی اسلامگراهایی را که از اسلام ایدهئولوژی ساخته اند، نقد کردم، مرا کافر و غربزده خواندند؛
وقتی هایدگریستهای اسلامی را نقد کردم، مرا نیهیلیست و غربزده و پوزیتیویست خواندند؛
وقتی ملیگراییی باستانگرا و اسطورههای ملیگراییی ایرانی را نقد کردم، مرا چپ و چپول و پنجاه و هفتی خواندند؛
و وقتی کمونیسم را نقد کردم، مرا لیبرال و فاشیست خواندند.
نه اینکه من تافتهی جدابافتهای باشم؛ خیر. این سرنوشت تمام ناقدان ایرانی است. ما هنوز فرهنگ نقد را پدید نیاورده ایم. بسیاری از ما ایرانیان هنوز به مرحلهی بلوغ گفتوگو با مخالف نرسیده ایم. شنیدن حرف موافق که کاری ندارد. تحمل سخن مخالف و مدارا با او است که مدنیت ما را نمایان میسازد. دموکراسی و حقوق بشر و مداراگری و فرهنگ آنها، اموری وارداتی نیستند؛ آفریدنی اند.
🔸پسنوشت: توسعهی فرهنگی نیازمند انسان مدنیی مداراگر کثرتگرا و واجد بلوغ گفتوگو با مخالف و برخوردار از فرهنگ نقد است.
#توسعهی_فرهنگی
#ایدهئولوژی
#کمونیسم
#توهم
#نقد
@NewHasanMohaddesi
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
وقتی اسلامگراهایی را که از اسلام ایدهئولوژی ساخته اند، نقد کردم، مرا کافر و غربزده خواندند؛
وقتی هایدگریستهای اسلامی را نقد کردم، مرا نیهیلیست و غربزده و پوزیتیویست خواندند؛
وقتی ملیگراییی باستانگرا و اسطورههای ملیگراییی ایرانی را نقد کردم، مرا چپ و چپول و پنجاه و هفتی خواندند؛
و وقتی کمونیسم را نقد کردم، مرا لیبرال و فاشیست خواندند.
نه اینکه من تافتهی جدابافتهای باشم؛ خیر. این سرنوشت تمام ناقدان ایرانی است. ما هنوز فرهنگ نقد را پدید نیاورده ایم. بسیاری از ما ایرانیان هنوز به مرحلهی بلوغ گفتوگو با مخالف نرسیده ایم. شنیدن حرف موافق که کاری ندارد. تحمل سخن مخالف و مدارا با او است که مدنیت ما را نمایان میسازد. دموکراسی و حقوق بشر و مداراگری و فرهنگ آنها، اموری وارداتی نیستند؛ آفریدنی اند.
🔸پسنوشت: توسعهی فرهنگی نیازمند انسان مدنیی مداراگر کثرتگرا و واجد بلوغ گفتوگو با مخالف و برخوردار از فرهنگ نقد است.
#توسعهی_فرهنگی
#ایدهئولوژی
#کمونیسم
#توهم
#نقد
@NewHasanMohaddesi