کاش یکی که دستش میرسه به حسن روحانی بگه: آدم با چهارتا نامه پرت و پلا اپوزوسیون نمیشه. ما هنوز بوی باروت و بنزین آبان ۹۸ ت تو دماغمونه دلاور، حرف وزیرکشورت که میگفت <به سر زدیم به پا هم زدیم> تو گوشمون وزوز میکنه. افتخارت، دوربینهای نظارتیت هنوز آدم میکشه.
تو تا ابد اونور جوبی...
تو تا ابد اونور جوبی...
دیوار
داریوش
غزلی از «حسین منزوی»
از زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریم
نه طاقت ِ خاموشی نه تاب ِ سخن داریم
آوار ِ پریشانی ست؛ رو سوی چه بگریزیم؟
هنگامهی حیرانی ست. خود را به که بسپاریم؟
تشویش ِ هزار «آیا»، وسواس ِ هزار «امّا»
کوریم و نمی بینیم! ورنه همه بیماریم
دوران ِ شکوه ِ باغ از خاطرمان رفته است
امروز که صف در صف خشکیده و بی باریم
دردا که هدر دادیم آن ذات ِ گرامی را
تیغیم و نمی برّیم؛ ابریم و نمی باریم
ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
گفتند که بیدارید، گفتیم که بیداریم!
من راه ِ تو را بسته، تو راه ِ مرا بسته
امّید ِ رهایی نیست وقتی همه دیواریم
🤝@NinaSajadi
از زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریم
نه طاقت ِ خاموشی نه تاب ِ سخن داریم
آوار ِ پریشانی ست؛ رو سوی چه بگریزیم؟
هنگامهی حیرانی ست. خود را به که بسپاریم؟
تشویش ِ هزار «آیا»، وسواس ِ هزار «امّا»
کوریم و نمی بینیم! ورنه همه بیماریم
دوران ِ شکوه ِ باغ از خاطرمان رفته است
امروز که صف در صف خشکیده و بی باریم
دردا که هدر دادیم آن ذات ِ گرامی را
تیغیم و نمی برّیم؛ ابریم و نمی باریم
ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
گفتند که بیدارید، گفتیم که بیداریم!
من راه ِ تو را بسته، تو راه ِ مرا بسته
امّید ِ رهایی نیست وقتی همه دیواریم
🤝@NinaSajadi
◀️پیکان تبدیل شد به نان سنگک!!
اول انقلاب با ۴۰ هزارتومان پیکان دولوکس می خریدند. امروز فول آپشن سنگک می خریم.
گویی فقط مردم فقیرتر و نیازمندتر شدند اما مسئولان پولدارتر و البته برخی وقیح تر شدند. #صدیقی #شمخانی #بذرپاش #پناهیان #قالیباف #محسن_رضایی
🔻نگران نباشید داریم به قله می رسیم
🤝@NinaSajadi
اول انقلاب با ۴۰ هزارتومان پیکان دولوکس می خریدند. امروز فول آپشن سنگک می خریم.
گویی فقط مردم فقیرتر و نیازمندتر شدند اما مسئولان پولدارتر و البته برخی وقیح تر شدند. #صدیقی #شمخانی #بذرپاش #پناهیان #قالیباف #محسن_رضایی
🔻نگران نباشید داریم به قله می رسیم
🤝@NinaSajadi
رشته تحصیلی دکتری امر به معروف و نهی از منکر راهاندازی میشود
مهران صمدی رییس قرارگاه احیای بینش امر به معروف و نهی از منکر در ایران از راهاندازی رشتهای تحصیلی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری عنوان رشته امر به معروف و نهی از منکر خبر داده است.
موضوعی که واکنشهای بسیاری را از طرف کاربران و رسانهها برانگیخت.
یکی از کاربران در واکنش به این خبر نوشته:
«فلاکت در مملکت یعنی اینکه وزارتخانهای که رئیس یک قرارگاه برایش تعیین تکلیف میکند!»
کاربر دیگری با با ادبیاتی طعنهآمیز و با زبان طنز در واکنش به این خبر نوشته که واحدهای اجباری این رشته عبارتند از:
۱- کتک زدن زنان و دختران(۴ واحد)
۲- چطوری چهار پنج نفری یک دختر دوازده ساله را کتک بزنیم(۵واحد)
۳- چطور سر دختران را به در ون گشت ارشاد بکوبیم(۵ واحد)
۴- تشخیص بیماری زمینهای در دختران با یک نگاه (۱۰ واحد)
همه این دروس واحد عملی هستند نه نظری!
پایان نامه:
میری سرچهار راه و زنان و دخترها رو میگیری و کتک میزنی!
#حجاب_اجباری #گشت_ارشاد
tavaanatech
🤝@NinaSajadi
مهران صمدی رییس قرارگاه احیای بینش امر به معروف و نهی از منکر در ایران از راهاندازی رشتهای تحصیلی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری عنوان رشته امر به معروف و نهی از منکر خبر داده است.
موضوعی که واکنشهای بسیاری را از طرف کاربران و رسانهها برانگیخت.
یکی از کاربران در واکنش به این خبر نوشته:
«فلاکت در مملکت یعنی اینکه وزارتخانهای که رئیس یک قرارگاه برایش تعیین تکلیف میکند!»
کاربر دیگری با با ادبیاتی طعنهآمیز و با زبان طنز در واکنش به این خبر نوشته که واحدهای اجباری این رشته عبارتند از:
۱- کتک زدن زنان و دختران(۴ واحد)
۲- چطوری چهار پنج نفری یک دختر دوازده ساله را کتک بزنیم(۵واحد)
۳- چطور سر دختران را به در ون گشت ارشاد بکوبیم(۵ واحد)
۴- تشخیص بیماری زمینهای در دختران با یک نگاه (۱۰ واحد)
همه این دروس واحد عملی هستند نه نظری!
پایان نامه:
میری سرچهار راه و زنان و دخترها رو میگیری و کتک میزنی!
#حجاب_اجباری #گشت_ارشاد
tavaanatech
🤝@NinaSajadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 فقط قصد داشته از خامنه ای در دادگاه بخاطر جریان کرونا شکایت کنه، دستگیر و به ۴سال زندان محکوم شد؟
خامنه ای: هیچ کس در این نظام بواسطه اظهار عقیده ولو برخلاف نظر من تحت فشار و اذیت نیست!
🤝@NinaSajadi
خامنه ای: هیچ کس در این نظام بواسطه اظهار عقیده ولو برخلاف نظر من تحت فشار و اذیت نیست!
🤝@NinaSajadi
داستان ضحاک یکی از جالبترین قصههای شاهنامه است :
۱ - ضحاک عرب است و پایتخت او بیتالمقدس است ولی بر ایران زمین سلطهدارد ، چه رویای عجیبی است این کابوس فردوسی.
۲ - شیطان در هیأت یک آشپز به استخدام دربار درمیآید و برای نخستینبار به ضحاک گوشت میخوراند.
طعم پرندگان بریان به مذاق ضحاک خوش میآید و تصمیم به تشویق آشپز جدید میگیرد.
۳ - ضحاک ، آشپز را بهحضور میطلبد و از او تمجید میکند و بهاو میگوید چه دستمزدی برای این غذای لذیذ طلبمیکند ، آشپز که همان شیطان است میگوید بوسه بر شانههای شاه بهترین پاداش برای من است
شاه از این تملق خوشش میآید و اجازه بوسه میدهد !
۴ - روز بعد شانههای شاه زخم میشود و پس از مدتی زخمها باز میشوند و دو مار سیاه از زخمها بیرونمیآیند ، مارها تمایلدارند از گوشهای ضحاک بهداخل روند و مغز سر او را بخورند !
شیطان اینبار به هیأت حکیم ظاهر میشود و میگوید تنها راه بقای شاه این است که هر روز دو جوان را قربانیکند و مغز سر آنان را به مارها بدهد تا سیر شوند و اشتهایی برای خوردن مغز شاه نداشتهباشند !
۵ - هر روز دو پسر جوان ایرانی به قید قرعه دستگیر میشوند و به آشپزخانه دربار آورده میشوند ، ظاهرا عدالت برقرار است و بهکسی ظلمنمیشود .
ولی روزانه مغز سر دو جوان ، غذای مارها می شود ، باشد که مغز شاه سالم بماند.
قیمت مغز شاه سالانه بیش از هفتصد مغز جوان است!
۶ - هیچکس جرأت مقاومت ندارد و ایرانیان کماکان دچار این گفتمان هستند که : «بگذار همسایه فریاد بزند ، چرا من ؟؟ » و خشنودی هر خانواده ایرانی ایناست که امروز نوبت جوان آنها نشدهاست: «از ستون به ستون فرج است»
۷- «ارمایل» و «گرمایل» که ادارهکننده آشپزخانه دربار هستند تصمیم به اقدام میگیرند ، البته نه اقدامی «رادیکال» بلکه اقدامی «میاندارانه»
آنها فکر میکنند که اگر هر روز یک جوان را قربانیکنند و مغز سر آن جوان را با مغز سر یک گوسفند مخلوط کنند ، مارها تغییر طعم مغز را متوجه نمیشوند و با اینحساب آنها میتوانند در طول یک سال ، سیصد و شصت و پنج جوان را نجاتدهند!
جالب اینجاست که مارها «مغز» میخواهند ، مغز !
نه قلب ، نه جگر ، نه ران ، نه دست ، فقط مغز!
هرکس که مغز ندارد خوش بگذراند ، مارها فقط مغز طلب میکنند.
۸ - اقدام میان دارانه دو آشپز جواب میدهد ! مارها طعم مغز مخلوط را تشخیص نمیدهند و هر روز از دو جوان که به آشپزخانه سلطنتی سپرده میشوند یکی آزاد میشود ! ارمایل و گرمایل خشنودند که درسال ۳۶۵ نفر را نجات دادهاند ، نیمه پر لیوان !
۹ - ارمایل و گرمایل هر روز یک جوان را آزاد میکنند و بهاو میگویند سر به بیابان بگذارد و در شهرها آفتابی نشود که اگر معلوم شود او از آشپزخانه حکومتی گریخته ، هم او خوراک مارها میشود و هم سر ارمایل و گرمایل.
۱۰ - «کاوه » آهنگر بود و سه جوانش خوراک مارهای حکومتی شدهبودند ، کاوه رادیکال بود ، اگر ارمایل و گرمایل هم سهجوان داده بودند شاید رادیکال شده بودند.
۱۱ - ضحاک ماردوش تصمیم میگیرد از رعایا نامهای بگیرد مبنی بر اینکه سلطانی دادگر است !
رعایا اطاعت میکنند و به صف میایستند تا طوماری را امضاکنند بهنفع دادگری ضحاک !
میایستند و امضا میکنند ، در صف میایستند و امضاء میکنند ، در صف میایستند و ....
۱۲- نوبت به کاوه میرسد ، امضا نمیکند ، طومار را پارهمیکند ، فریاد میزند که تو بیدادگری.
کاوه نمیترسد!
۱۳- فریاد کاوه ، ضحاک و درباریان را وحشتزده میکند : این فریاد دلیرانه شمارش معکوس سقوط ضحاک است.
۱۴ - کاوه آهنگر پیشبند چرمی که هنگام کار بر تن می پوشید را بر سر نیزه میکند و این پرچم نماد قیامش میشود ، درفش کاویانی.
۱۵ - با پیوستن جوانان آزاد شده از مسلخ ضحاک به کاوه ، قیام علیه ضحاک آغاز می شود.
فردوسی بزرگمرد ایران زمین چه حکایت زیبایی را نقل میکند ....
زادروز بزرگ مرد تاریخ فردوسی بزرگ گرامی باد♥️
🤝@NinaSajadi
۱ - ضحاک عرب است و پایتخت او بیتالمقدس است ولی بر ایران زمین سلطهدارد ، چه رویای عجیبی است این کابوس فردوسی.
۲ - شیطان در هیأت یک آشپز به استخدام دربار درمیآید و برای نخستینبار به ضحاک گوشت میخوراند.
طعم پرندگان بریان به مذاق ضحاک خوش میآید و تصمیم به تشویق آشپز جدید میگیرد.
۳ - ضحاک ، آشپز را بهحضور میطلبد و از او تمجید میکند و بهاو میگوید چه دستمزدی برای این غذای لذیذ طلبمیکند ، آشپز که همان شیطان است میگوید بوسه بر شانههای شاه بهترین پاداش برای من است
شاه از این تملق خوشش میآید و اجازه بوسه میدهد !
۴ - روز بعد شانههای شاه زخم میشود و پس از مدتی زخمها باز میشوند و دو مار سیاه از زخمها بیرونمیآیند ، مارها تمایلدارند از گوشهای ضحاک بهداخل روند و مغز سر او را بخورند !
شیطان اینبار به هیأت حکیم ظاهر میشود و میگوید تنها راه بقای شاه این است که هر روز دو جوان را قربانیکند و مغز سر آنان را به مارها بدهد تا سیر شوند و اشتهایی برای خوردن مغز شاه نداشتهباشند !
۵ - هر روز دو پسر جوان ایرانی به قید قرعه دستگیر میشوند و به آشپزخانه دربار آورده میشوند ، ظاهرا عدالت برقرار است و بهکسی ظلمنمیشود .
ولی روزانه مغز سر دو جوان ، غذای مارها می شود ، باشد که مغز شاه سالم بماند.
قیمت مغز شاه سالانه بیش از هفتصد مغز جوان است!
۶ - هیچکس جرأت مقاومت ندارد و ایرانیان کماکان دچار این گفتمان هستند که : «بگذار همسایه فریاد بزند ، چرا من ؟؟ » و خشنودی هر خانواده ایرانی ایناست که امروز نوبت جوان آنها نشدهاست: «از ستون به ستون فرج است»
۷- «ارمایل» و «گرمایل» که ادارهکننده آشپزخانه دربار هستند تصمیم به اقدام میگیرند ، البته نه اقدامی «رادیکال» بلکه اقدامی «میاندارانه»
آنها فکر میکنند که اگر هر روز یک جوان را قربانیکنند و مغز سر آن جوان را با مغز سر یک گوسفند مخلوط کنند ، مارها تغییر طعم مغز را متوجه نمیشوند و با اینحساب آنها میتوانند در طول یک سال ، سیصد و شصت و پنج جوان را نجاتدهند!
جالب اینجاست که مارها «مغز» میخواهند ، مغز !
نه قلب ، نه جگر ، نه ران ، نه دست ، فقط مغز!
هرکس که مغز ندارد خوش بگذراند ، مارها فقط مغز طلب میکنند.
۸ - اقدام میان دارانه دو آشپز جواب میدهد ! مارها طعم مغز مخلوط را تشخیص نمیدهند و هر روز از دو جوان که به آشپزخانه سلطنتی سپرده میشوند یکی آزاد میشود ! ارمایل و گرمایل خشنودند که درسال ۳۶۵ نفر را نجات دادهاند ، نیمه پر لیوان !
۹ - ارمایل و گرمایل هر روز یک جوان را آزاد میکنند و بهاو میگویند سر به بیابان بگذارد و در شهرها آفتابی نشود که اگر معلوم شود او از آشپزخانه حکومتی گریخته ، هم او خوراک مارها میشود و هم سر ارمایل و گرمایل.
۱۰ - «کاوه » آهنگر بود و سه جوانش خوراک مارهای حکومتی شدهبودند ، کاوه رادیکال بود ، اگر ارمایل و گرمایل هم سهجوان داده بودند شاید رادیکال شده بودند.
۱۱ - ضحاک ماردوش تصمیم میگیرد از رعایا نامهای بگیرد مبنی بر اینکه سلطانی دادگر است !
رعایا اطاعت میکنند و به صف میایستند تا طوماری را امضاکنند بهنفع دادگری ضحاک !
میایستند و امضا میکنند ، در صف میایستند و امضاء میکنند ، در صف میایستند و ....
۱۲- نوبت به کاوه میرسد ، امضا نمیکند ، طومار را پارهمیکند ، فریاد میزند که تو بیدادگری.
کاوه نمیترسد!
۱۳- فریاد کاوه ، ضحاک و درباریان را وحشتزده میکند : این فریاد دلیرانه شمارش معکوس سقوط ضحاک است.
۱۴ - کاوه آهنگر پیشبند چرمی که هنگام کار بر تن می پوشید را بر سر نیزه میکند و این پرچم نماد قیامش میشود ، درفش کاویانی.
۱۵ - با پیوستن جوانان آزاد شده از مسلخ ضحاک به کاوه ، قیام علیه ضحاک آغاز می شود.
فردوسی بزرگمرد ایران زمین چه حکایت زیبایی را نقل میکند ....
زادروز بزرگ مرد تاریخ فردوسی بزرگ گرامی باد♥️
🤝@NinaSajadi
این نامه برای مردم نیست آقای روحانی!
✍محمدحسین روانبخش
نامهی حسن روحانی دربارهی رد صلاحیتش توسط شورای نگهبان، اگرچه ظاهرا خطاب به مردم نوشته شده، اما در واقع ارتباط چندانی به مردم ندارد. این نامه بخشی از چانهزنی و زورآزمایی کسی است که سعی دارد در دایرهی قدرت بماند و مثلا در انتخابات شرکت کند، آن هم در روزگاری که مشارکت مردم در آخرین مرحله انتخابات کمتر از ۷ درصد بوده است!
این نکته که هزارها فرسنگ از منظومهی فکری روحانی و مشاورانش دور است، همان چیزی است که سرمایهی اجتماعی عظیمی را که در سالهای ۹۲ و ۹۶ پشت سر روحانی قرار گرفت، دود کرد و به آسمان فرستاد. چنانکه اگر شورای نگهبان صلاحیت او را هم تائید میکرد، سرنوشتی بهتر از معاونش محمدباقر نوبخت در انتخابات مجلس پیدا نمیکرد و باید مثل او توئیت میزد که «آمدم، نیامدید، بازگشتم»!
متاسفانه دور بودن از مردم و توهم اینکه همهی آن رایها و امیدها به خاطر چشم و ابروی خودش بوده، او را از واقعیت چنان دور کرده که در این ماهها تنها مطالبهگریاش این است که چرا «من» را رد صلاحیت کردهاید! اگر فقط کمی هوشیارانه نگاه میکرد، میتوانست ببیند که اصلا انتخابات دیگر برای مردم اهمیتی ندارد و اصلا اصرار بر حضور در آن با باور اکثریت مردم آنقدر فاصله دارد که نامه نوشتن «خطاب به مردم» دربارهی ردصلاحیتش را کاری مضحک میکند.
اگر بنا بود او همگام با مردم قدم بردارد، این روزها سوژه کم نداشت؛ یکی از دمدستترین آنها زندانی شدن صادق زیباکلام است که حتی با مخالفت برخی اصولگرایان هم مواجه شده است. زیباکلام همان کسی است که امیدوارانه و بدون چشمداشت برای روحانی تبلیغ کرده بود و حتی یکی از شخصیتهای اصلی فیلم تبلیغاتیاش بود، و البته روزگاری که دید روحانی امیدها را بر باد داده است، صادقانه از مردم عذرخواهی کرد. اما روحانی کاری به این چیزها ندارد و تمام مشکلات بشریت را در رد صلاحیتش، آن هم برای انتخاباتی بیرونق میبیند(این سوژهها را هم فقط برای تبلیغات انتخاباتی مورد استفاده قرار میدهد. داستان رفع حصر را یادتان هست؟)
این همان مشکلی است که نه فقط روحانی، که اکثریت سیاسیون مملکت دارند: در زمانی که مردم دارند میدوند، آنها در مسیر دیگری آرام برای خودشان قدم میزنند و زیر لب غرولند میکنند! نه آقای روحانی؛ مردم سالهاست از رای سال ۹۶ گذشتهاند. اگر میخواهی نامهای برایشان بنویسی، چیزی برایشان بنویس که کمی هم مربوط به آنها باشد
🤝@NinaSajadi
✍محمدحسین روانبخش
نامهی حسن روحانی دربارهی رد صلاحیتش توسط شورای نگهبان، اگرچه ظاهرا خطاب به مردم نوشته شده، اما در واقع ارتباط چندانی به مردم ندارد. این نامه بخشی از چانهزنی و زورآزمایی کسی است که سعی دارد در دایرهی قدرت بماند و مثلا در انتخابات شرکت کند، آن هم در روزگاری که مشارکت مردم در آخرین مرحله انتخابات کمتر از ۷ درصد بوده است!
این نکته که هزارها فرسنگ از منظومهی فکری روحانی و مشاورانش دور است، همان چیزی است که سرمایهی اجتماعی عظیمی را که در سالهای ۹۲ و ۹۶ پشت سر روحانی قرار گرفت، دود کرد و به آسمان فرستاد. چنانکه اگر شورای نگهبان صلاحیت او را هم تائید میکرد، سرنوشتی بهتر از معاونش محمدباقر نوبخت در انتخابات مجلس پیدا نمیکرد و باید مثل او توئیت میزد که «آمدم، نیامدید، بازگشتم»!
متاسفانه دور بودن از مردم و توهم اینکه همهی آن رایها و امیدها به خاطر چشم و ابروی خودش بوده، او را از واقعیت چنان دور کرده که در این ماهها تنها مطالبهگریاش این است که چرا «من» را رد صلاحیت کردهاید! اگر فقط کمی هوشیارانه نگاه میکرد، میتوانست ببیند که اصلا انتخابات دیگر برای مردم اهمیتی ندارد و اصلا اصرار بر حضور در آن با باور اکثریت مردم آنقدر فاصله دارد که نامه نوشتن «خطاب به مردم» دربارهی ردصلاحیتش را کاری مضحک میکند.
اگر بنا بود او همگام با مردم قدم بردارد، این روزها سوژه کم نداشت؛ یکی از دمدستترین آنها زندانی شدن صادق زیباکلام است که حتی با مخالفت برخی اصولگرایان هم مواجه شده است. زیباکلام همان کسی است که امیدوارانه و بدون چشمداشت برای روحانی تبلیغ کرده بود و حتی یکی از شخصیتهای اصلی فیلم تبلیغاتیاش بود، و البته روزگاری که دید روحانی امیدها را بر باد داده است، صادقانه از مردم عذرخواهی کرد. اما روحانی کاری به این چیزها ندارد و تمام مشکلات بشریت را در رد صلاحیتش، آن هم برای انتخاباتی بیرونق میبیند(این سوژهها را هم فقط برای تبلیغات انتخاباتی مورد استفاده قرار میدهد. داستان رفع حصر را یادتان هست؟)
این همان مشکلی است که نه فقط روحانی، که اکثریت سیاسیون مملکت دارند: در زمانی که مردم دارند میدوند، آنها در مسیر دیگری آرام برای خودشان قدم میزنند و زیر لب غرولند میکنند! نه آقای روحانی؛ مردم سالهاست از رای سال ۹۶ گذشتهاند. اگر میخواهی نامهای برایشان بنویسی، چیزی برایشان بنویس که کمی هم مربوط به آنها باشد
🤝@NinaSajadi
به نام تو امروز آواز دادم سحر را
به نام تو خواندم
درخت و پل و باد و نیلوفرصبحدم را
تو را باغ نامیدم و
صبح در کوچه بالید
"شفیعی_کدکنی
سلام دوستان
صبح بخیر ❤️
🤝@NinaSajadi
به نام تو خواندم
درخت و پل و باد و نیلوفرصبحدم را
تو را باغ نامیدم و
صبح در کوچه بالید
"شفیعی_کدکنی
سلام دوستان
صبح بخیر ❤️
🤝@NinaSajadi
هر چه که در جهان است دو وجه دارد. وجه عینی، که واقعیتِ آن است و وجه ذهنی، که ساخته ذهن ماست. سعادت در ذهن معنی میگیرد. در واقع ما با ذهنمان میتوانیم سعادت را برای خود بیافرینیم، نه با وابستگی به پدیدههای بیرون که ممکن است اصلا واقعیت نداشته باشند.
خوشبختی در عمق ذات ماست. جایی که کسی به آن دسترسی ندارد و از چیزی تاثیر نمیپذیرد. وقتی سعادت وابسته به عوامل بیرونی باشد، هر لحظه با از دست دادن هرکدام از این عوامل فرد میشکند.
#آرتور_شوپنهاور
🤝@NinaSajadi
خوشبختی در عمق ذات ماست. جایی که کسی به آن دسترسی ندارد و از چیزی تاثیر نمیپذیرد. وقتی سعادت وابسته به عوامل بیرونی باشد، هر لحظه با از دست دادن هرکدام از این عوامل فرد میشکند.
#آرتور_شوپنهاور
🤝@NinaSajadi
وزرای دبش
تیتر روزنامه سازندگی
برای اولین بار یک وزیر در جمهوری اسلامی به دلیل #فساد_اقتصادی به زندان میرود./ بهروز عزیزی
🤝@NinaSajadi
تیتر روزنامه سازندگی
برای اولین بار یک وزیر در جمهوری اسلامی به دلیل #فساد_اقتصادی به زندان میرود./ بهروز عزیزی
🤝@NinaSajadi
شنیع ترین مفاسد اخلاقی(لواط) و بزرگترین مفاسد مالی(چای دبش+نهاده های دامی)، که پس از مشروطه، در هیچ دولتی نمونه نداشت، در دولتی بیرون زد، که با شعار و پرچم مبارزه با فساد بر سر کار آمده بود!
دیدید که دنیا چقدر گرد است، آقای قاضی!
🤝@NinaSajadi
دیدید که دنیا چقدر گرد است، آقای قاضی!
🤝@NinaSajadi
اذان صبح
!اعدام !
#خسرو_بشارت
پس از چهارده روز زجر کُش کردن او در سلول انفرادی بند دربسته و نگران کردن خانواده اش _ پس از چهارده سال شکنجه
با اینکه او طبق همین قوانین حتی اگر مجرم بودنش ثابت می شد ،نهایتا باید به تحمل ده سال حبس بابت مشارکت در قتل یک آخوند محکوم می شد...
اما...
امروز با اذان صبح در زندان قزلحصار کرج به دار آویخته شد ...
■
با اذان صبح امروز چهارشنبه بیست و ششم اردیبهشت ماه، حکم اعدام خسرو بشارت، زندانی سنی مذهب پس از تحمل بیش از چهارده سال حبس، در زندان قزلحصار کرج به اجرا درآمد.
🤝@NinaSajadi
!اعدام !
#خسرو_بشارت
پس از چهارده روز زجر کُش کردن او در سلول انفرادی بند دربسته و نگران کردن خانواده اش _ پس از چهارده سال شکنجه
با اینکه او طبق همین قوانین حتی اگر مجرم بودنش ثابت می شد ،نهایتا باید به تحمل ده سال حبس بابت مشارکت در قتل یک آخوند محکوم می شد...
اما...
امروز با اذان صبح در زندان قزلحصار کرج به دار آویخته شد ...
■
با اذان صبح امروز چهارشنبه بیست و ششم اردیبهشت ماه، حکم اعدام خسرو بشارت، زندانی سنی مذهب پس از تحمل بیش از چهارده سال حبس، در زندان قزلحصار کرج به اجرا درآمد.
🤝@NinaSajadi
پیش نیازهای رشته جدیدالاحداث «دکترای امربهمعروف و نهی از منکر»:
- اصول «برخورد مومنانه» (گرایش خواص)
- مهارتهای «کش ندادن» (گرایش خواص)
- حسابداری سازگار با مصلحت نظام
- مدیریت منابع بیت المال
- مبانی کنترل خانواده رعیت
- مبانی ضرب و شتم رعیت
- آدم فروشی پیشرفته
- مداحی پیشرفته
💬حسین باستانی
🤝@NinaSajadi
- اصول «برخورد مومنانه» (گرایش خواص)
- مهارتهای «کش ندادن» (گرایش خواص)
- حسابداری سازگار با مصلحت نظام
- مدیریت منابع بیت المال
- مبانی کنترل خانواده رعیت
- مبانی ضرب و شتم رعیت
- آدم فروشی پیشرفته
- مداحی پیشرفته
💬حسین باستانی
🤝@NinaSajadi