Telegram Web Link
#فیزیک_پلاسما
#نور_زلزله
#Earthquake_Light

بخش اول:


برای پیش بینی زمین لرزه ها، شناخت پدیده های پیشرو ضروری اند.
بنابراین بیشترین تلاش ها در تحقیق پیش بینی زمین لرزه ها بر مشاهده ی پیش نشانگرهای زلزله متمرکز شده است.
یکی از این پیش نشانگرهای زلزله، پدیده های درخشان نابهنجار (ALP) است که در طول ناحیه های زمین ساختار، از قبیل گسل ها، شکاف ها و... ، رخ می دهند و هفته ها و یا ماه ها قبل از زمین لرزه اتفاق می افتند.

این پدیده های درخشان جنسی از پلاسما دارند که به فایربالهای پلاسمایی(tie dye plasma fireball) معروف هستند.

فایربال های پلاسمایی نامی عمومی برای بسیاری از پدیده های درخشان آنودی در تخلیه گازی کم فشار است.
درخشندگی آن نشان می دهد که الکترون های پر انرژی با اتم های خنثی برخورد دارند. فایربالها معمولا بصورت کروی و یا استوانه ای آشکار می شوند اما اشکال جدید آن در میدان های مغناطیسی دو قطبی نیز قابل مشاهده است.


علاوه بر نورهای زمین لرزه که حول و حوش زمان زمین لرزه روی می دهند، پدیده های درخشانی نیز وجود دارند که مدت ها قبل از زمین لرزه(هفته ها تا ماه ها) واقع می شوند. این پدیده ها شبیه به نورهای زمین لرزه هستند جز آنکه زمان وقوعشان مدت ها قبل از زمین لرزه گزارش می شود.

وجود این پدیده های درخشان سبب شد که زلزله شناسان طرحی مبنی بر پیش بینی زمین لرزه توسط این پدیده های درخشان پی ریزی کنند.
تعدادی از این نورها در واحد فاصله درون ناحیه ای، که شدیدا به مقدار انرژی آزاد شده مربوط به زلزله در این ناحیه همبسته بود، وجود داشتند.
بازه ی زمانی بین 3 تا 6 ماه برای ناحیه هایی به شعاع بیش از 500 کیلومتر و کمتر از یک ماه برای شعاع های کوچکتر وجود دارد.

کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
#فیزیک_پلاسما
#نور_زلزله
#Earthquake_Light

بخش دوم:


اما چطور میشود که نور زلزله تشکیل میشود؟

زمانی که به برخی از سنگ‌ها فشار طبیعی وارد می‌شود، بارهای الکتریکی درون سنگ‌ها فعال و آزاد می‌شوند.
این سنگ‌ها عموما از جنس بازالت یا گابر هستند که ساختاری عمودی دارند و در موازات خط گسل‌ها تا عمق حدود 100 کیلومتری زمین تشکیل می‌شوند و می‌توانند بار الکتریکی را با سرعت در خود هدایت کرده و به آسمان انتقال دهند و این انرژی می‌تواند تا عمق حدودا 180 متری آسمان نیز نفوذ کند.
در نتیجه، این انتقال الکتریکی سبب یونیزاسون گاز موجود در اتمسفر شده و حاصل این فرایند تشکیل نوری شبیه به شفق‌های قطبی، اما با شکلی خاص و بعضا عجیب و غریب در آسمان است.

اما پدیده های مشابه دیگری هم وجود دارند؛
همچون نور زلزه های رعدی که به شکل صاعقه یا همان رعد و برق در آسمان به رنگ های سرخ و زرد پدیدار میشوند.
علت این پدیده که اندکی متفاوت است، انتشار گاز رادون از دل زمین است که براساس این ایده، گاز رادون تحت فشار از سنگ‌ها خارج می‌شود و باعث ایجاد بار الکتریکی در اتم‌های اتمسفر می‌شود و در نتیجه نوری شبیه به رعد در آسمان ایجاد می‌شود.
محققان می‌گویند شرایط ایده‌آل برای ایجاد این نورها تنها در کمتر از 0.5 درصد از زلزله‌های زمین ایجاد می‌شود.
از این رو این پدیده در دسته پدیده‌های طبیعی بسیار نادر قرار دارد. این نورها ممکن است چندین هفته پیش از وقوع زلزله و یا در حین زمین‌لرزه دیده شوند و دورترین فاصله‌ای که از کانون زلزله داشته‌اند، تقریبا 160 کیلومتر بوده‌است.

هنگامی که گسل ها فعال میشوند و حرکت دارند، هر دوی این پدیده ها محتمل است که رخ بدهند و نور زلزله و یا Earthquake Light مشاهده شود.

دفعه بعدی که چنین نور های مرموزی مشاهده کردید، ساک وسایل ضروری تان را ببندید و آماده رویارویی با زمین لرزه هایی با توان حداقل بالای 5 ریشتر باشید!

کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
Physics & Astronomy
مقالۀ دوم اینشتین مقالۀ دوم اینشتین که در ١٩٠۵ در Annalen der Physik چاپ شد، دربارۀ پدیده-ای بود که در فیزیک و شیمی به اثر فتوالکتریک مشهور است.  اگر یک دسته اشعۀ نور به سطح یک فلز تابیده شود، باعث می شود الکترون هایی از سطح آن آزاد شده و  در فضا راه بیفتند.…
خلاقیت در دنیای علم به این صورت است که ناگهان دانشمندی در یک چیز خاصی کلیتی را می بیند. مثلاً  اگر این را در مورد نور در نظر بگیریم، اثر فتوالکتریک آن می شود یک چیز خاص و این هم که نور کلاً از چه چیزی ساخته شده است، می شود کلیت آن. اثر فتوالکتریک عبارت از این بود که نور اگر به سطح فلزی بتابد الکترون هایی را از سطح آن آزاد می کند و این الکترون ها که از سطح فلز آزاد شده اند در مسیر حرکت خود جریان برق ایجاد می کنند. خلاقیت اینشتین هم در مقالۀ دومش به همین صورت بود. از روی همان خاصیت فتوالکتریک نور ماهیت آن را حدس زد. گفت نور هم مثل الکترون باید به صورت دیسکریت باشد. یعنی هر نوری با طول موج مشخص و فرکانس مشخص، از ذراتی تشکیل شده باشد که هر کدام از آنها مقداری انرژی با خود حمل می کنند و مقدار این انرژی هم در همۀ آنها یکسان است. ذراتی که بعداً اسمشان شد فوتون. این برعکس آن چیزی بود که آن زمان فیزیکدان ها و حتی خود پلانک در مورد نور می گفتند. فیزیکدان های آن زمان تقریباً همه¬شان فکر می کردند نور حالت پیوستار دارد. برای این که آزمایش دو شکاف به وضوح نشان می داد نور به صورت موج است و موج هم باید حالت پیوستار داشته باشد. چطور ممکن است موج حالت دیسکریت داشته باشد! اما اینشتین با قطعیت تمام در مقاله¬اش می گفت نور هم مثل الکترون ها حالت دیسکریت دارد و به صورت بارانی از ذرات حرکت می کند که اینها هر کدام یک کوانتوم انرژی در خود دارند. آن وقت در همان مقاله¬اش فرمولی را بر این اساس برای اثر فتوالکتریک می نوشت. به این صورت:

Ekmax = hf–Φ

در این معادله، معنی اجزا این است:

E = الکترون
K =کینتیک [انرژی حرکتی]
Max = ماکزیمم
hf =انرژی فوتون
Φ [ فی] = انرژی خروج = حداقل انرژی¬ای که لازم است یک الکترون را از فلز بکند

این معادله را بیشتر از این شرح نمی دهم. فقط برای این نوشتم که با آن آشنا باشیم. اما بد نیست بدانیم اگر الکترون در سطح فلز باشد راحت تر کنده می شود تا الکترونی که در جای عمیقتری از آن است. چون اگر در جای عمیق¬تری باشد لای اتم های بیشتر یگیر می کند و بیرون آمدنش سخت است. و نکتۀ اصلی فرمول هم در آن hf  یا انرژی فوتون است . یعنی معادله با فرض دیسکریت بودن نور تنظیم شده است. بنابراین اگر بشود این معادله را با آزمایش تأیید کرد، دست کم تا حدود زیادی حرف اینشتین دربارۀ ماهیت نور هم تأیید می شود. اما مسئله این بود که فیزیکدان ها نمی توانستند این را با آزمایش تأیید کنند. بیست سال طول کشید تا  توانستند بالاخره با انجام آزمایش هایی درستی این معادله را نشان دهند و ثابت شود  نور حالت دیسکریت دارد نه کونتینوئوم. و در آن بیست سال داستان های جالبی هم اتفاق افتاد. اولاً که تا ده سال هیچ فیزیکدانی این حرف اینشتین را قبول نکرد که نور به صورت ذره است! در سال ١٩١٣  فیزیکدان ها یک توصیه نامه برایش نوشتند تا عضو آکادمی علوم پروس شود. نامه می گفت واقعاً هیچ مسئلۀ مهمی در فیزیک نیست که اینشتین در حل آن سهم بزرگی نداشته باشد. البته در فرضیه¬اش در مورد نور دچار اشتباه شده، اما این اشتباه در برابر  کارهای دیگری که کرده قابل اغماض است... اینشتین با این نامه رفت عضو آکادمی علوم پروس شد، اما از حرفش برنگشت. یک فیزیکدان آمریکایی به نام میلیکان هم سال ها وقت صرف کرد تا بلکه بتواند با آزمایش ثابت کند معادلۀ اینشتین در مورد اثر فتوالکتریک درست است. اما نتوانست. و در نهایت گفت مطلقاً نمی شود گفت حرف اینشتین در مورد نور درست است. اما باز هم اینشتین از حرفش برنگشت.

سال ١٩٢٣ شد. یعنی تقریباً بیست سال از عمر فرمول اینشتین درمورد اثر فتوالکتریک گذشت، بدون این که هیچ آزمایشی آن را تأیید کرده باشد. آن وقت دوتا دانشمند اتمی، یکی آمریکایی به نام کمپتون، و دیگری هلندی به نام دِبی، هر یک مستقل از دیگری به فکرشان رسید روی آن نوری که الکترون ها هنگام فرار از سطح فلز از خود منتشر می کنند آزمایش هایی انجام دهند. وقتی آزمایش کردند دیدند این نورها به صورت ذره هستند. فرمول اینشتین تأیید شد. و سال بعد، آکادمی نوبل سوئد جایزۀ فیزیکش را به خاطر همین فرمول به اینشتین داد.


کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
λ = h/p

بعد از آن که معلوم شد نور از واحدهایی به نام فوتون تشکیل می شود که می توانند هم به صورت موج درآیند هم به صورت ذره، کم کم معلوم شد الکترون ها هم می توانند این کار را بکنند. آن وقت آزمایش های دیگری توانستند نشان دهند حتی اتم ها و ملکول ها هم می توانند به صورت موج ظاهر شوند. معمولاً تصور بر این است اتم ها و ملکول ها به صورت ذره هستند، اما حقیقت این است که اینها هم می توانند به صورت موج در بیایند. یعنی گاهی به صورت ذره باشند گاهی به صورت موج. تا کنون موج و ذره بودنِ ملکول هایی مرکب از ١٠٨ اتم در آزمایش ها نشان داده شده است. یعنی آزمایش دو شکاف را با ملکول هایی  هم که از ١٠٨  اتم کربن تشکیل شده بود انجام داده¬اند و این ملکول ها در آن آزمایش ها به صورت موج هم ظاهر شده¬اند. طول این موج برای هر ذره¬ای از فرمول دوبروی  محاسبه می شود:

λ = h/p

در این فرمول:
λ = طول موج
P = مومنتوم (جرم ضربدر سرعت)
h = ثابت پلانک

ثابت پلانک که یادمان هست چه عدد کوچکی بود. حالا باید آن عدد را  تقسیم بر مومنتوم هر ذره¬ای بکنیم تا طول موج آن به دست آید. مومنتوم هم که یعنی جرمِ ذره ضربدر سرعت آن. سرعت ذرات اتمی خیلی بالاست، اما جرمشان فوق العاده کوچک است. آن حرف دکتر پگلز را به یاد بیاوریم که گفت «جرم اتم ها این قدر کوچک است که می شود گفت در آخرین نفسی که هر کس خواهد کشید، مطمئناً دست کم یکی از آن اتم هایی خواهد بود که در هوای بازدمِ ژولیوس سزار هنگامی از دهانش بیرون آمدند که او گفت: و تو هم، بروتوس؟» این است که حاصل ضرب سرعت آنها در جرمشان یک عدد فوق العاده کوچکی می شود. به طوری که وقتی ثابت پلانک به این عدد تقسیم شود، عددی به دست می آید که نسبتاً بزرگ است. یعنی اینها طول موج نسبتاً بزرگی دارند. به طوری که این طول موج می تواند آن دیوارۀ بین دو شکاف را در آزمایش دو شکاف پوشش دهد. یعنی هم از این طرف دیواره از شکاف راست بگذرد، هم از آن طرفش از شکاف چپ بگذرد. حالا جسمی را در نظر بگیرید که مثلاً به اندازۀ یک ارزن است . جرم این ارزن  تریلیون ها تریلیون بار بزرگ تر از جرم یک الکترون یا فوتون است. وقتی با چنین ذره¬ای آزمایش دوشکاف انجام شود، یعنی آن را به طرف آن دوتا شکافِ صفحۀ مات شلیک کنند، جرمش ضربدر سرعتش عدد نسبتاً بزرگی می شود. بنابراین وقتی ثابت پلانک به این عدد تقسیم شود تا معلوم شود وقتی به موج تبدیل شود چه طول موجی خواهد داشت، برای طول موجش عدد ی به دست خواهد آمد که حتی تریلیون ها برابر کوچک تر  از ثابت پلانک است. این است که طول موجش در حدی نیست که بتواند دیوارۀ بین دو شکاف را پوشش دهد. فیزیکدانان معتقدند ما هم وقتی می دویم، یا حتی راه می رویم، هم به شکل جسم جرم دار هستیم هم به شکل موج. منتهی طول موجمان آنقدر ناچیز است که اصلاً به دردمان نمی خورد. چراکه هیچ دو سوراخی در دنیا نیست که دیوارۀ بینشان آنقدر نازک باشد که طول موج ما بتواند آن را پوشش دهد و ما بتوانیم در آن واحد از هر دوی آنها رد شویم. این است که همیشه فقط به صورت جسم جرم دار عمل می کنیم.

فرمول λ = h/p را یکی از معماران کوانتوم به نام لوئی دوبروی نوشت، که از شاهزادگان فرانسه بود. این فرمول را هم فقط از روی نبوغ نوشت، وگرنه وقتی آن را نوشت هنوز هیچ فیزیکدانی فکر نمی کرد الکترون ها هم بتوانند، مثل فوتون ها، هم به صورت ذره باشند هم به صورت موج درآیند. جالب¬تر این که آن را وقتی نوشت که داشت تز دکترایش را می نوشت. اساتیدش نتوانستند این را ازش قبول کنند. اما مسئله این بود که این فرضیه و فرمولی که برایش نوشته بود، بعضی رفتارهای عجیب و غریب و غامض الکترون ها را  توضیح می داد. این بود که تز را برای اینشتین فرستادند. اینشتین گفت کشف درخشانی کرده است. آنگاه دکترایش را بهش دادند و سال بعد که آزمایش ها این کشف را تأیید کردند، جایزۀ نوبل هم بهش دادند.


کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
#آشنایی با ادمین های گروه #فیزیک و #نجوم

1- دکتر سپهر اربابی
- پژوهشگر فیزیک‌پزشکی و پرتو درمانی بیمارستان دانشگاهی کلن
- دکترای اخترفیزیک، گرایش کیهانشناسی از دانشگاه پتسدام
- کارشناسی ارشد از دانشگاه RWTH آخن
- سالهای فعالیت در مدیریت طرح رصدخانه ملی ایران: 1395 - 1382
- عضو اسبق هیئت علمی دانشگاه های ایران
- مدیر عامل شرکت رشد و توسعه دانش سپهر (دانش بنیان)

2- دکتر شایان گودرزی فر
- فارغ التحصیل دبیرستان Bodwell
- دکترای فیزیک ذرات از دانشگاه BCIT
گرایش: نظریات وحدت یگانه
- ادیتور رسمی بخش ریاضیات و فیزیک مجله Independent از سال 2018
- لینکدین:
https://lnk.pw/sape

3- دکتر حسین داودی یگانه
- پژوهشگر پسا دکتری محاسبات و اطلاعات کوانتومی(کامپیوتر های کوانتومی) در دانشگاه تهران

4- پویان کیاسروش
- ارشد فیزیک، گرایش اتمی-مولکولی از دانشگاه آزاد تهران شمال
- مدرس موسیقی( پیانو)

5- دکتر محمد رضایی
- ارشد برق گرایش مخابرات میدان از دانشگاه تهران
- دانشجوی دکترا اپتیک کوانتومی
- دانشجو PhD، EPFL
حوزه:
Electronics, Wide-band gap semiconductors

6- بهنود بندی
- دانشجوی دکتری فیزیک، گرایش نجوم و اخترفیزیک از دانشگاه ساسکس
- زمینه کاری:
Extra Galactic Astronomy, Large Scale Structure, Galaxy clustering

https://profiles.sussex.ac.uk/p517703-behnood-bandi
&
https://www.linkedin.com/in/behnoodbandi

7- دکتر فرنود قمصری
- پژوهشگر پسا دکترای فیزیک ماده چگال، پژوهشکده فیزیک، پژوهشگاه دانش های بنیادی IPM
- دکترای فیزیک حالت جامد از دانشگاه خوارزمی تهران
- ارشد فیزیک ذرات بنیادی از دانشگاه زنجان
- کارشناسی فیزیک حالت جامد از دانشگاه علم و صنعت ایران

8- کوهیار عابدینی نسب
- مترجم و مدرس زبان انگلیسی
- پژوهشگر و محقق در حوزه فیزیک و کوانتوم و طبعات فلسفی کوانتوم مکانیک

9- حامد اکبری
- فارغ التحصیل سال 1380 رشته کارشناسی کامپیوتر نرم افزار
- تجربه کاری: دیتاسنتر و شبکه
- علاقمند به فیزیک و کیهانشناسی و پژوهشگر این حوزه

10- دکتر محمدباقر محمدنژاد
- پست داک: فوتونیک
- دکترا فوتونیک از دانشگاه کردستان
- ارشد فیزیک اپتیک و لیزر
- کارشناسی فیزیک حالت جامد
- 6 مقاله داخلی و 6 مقاله isi
- زمینه های مورد علاقه: پلاسمونیک، اپتیکال توییزرز، اپتیکال فایبر، لیتوگرافی لیزری.

11- اشکان عارفی
- کارشناس نجوم آماتوری
- مروج علم
- عکاس آسمان شب
- سردبیر مجله ایلیاد

12- حسین جوادی
- نظریه پرداز تئوری CPH
-مدرس اسبق دانشگاه های ایران
- نویسنده کتاب های: فیزیک از آغاز تا امروز ، کتاب الکترونیکی نظریه cph و تعدادی کتب درسی و دانشگاهی

13- امیر احتشامی
- منجم آماتور
- کارشناس اپتیک های نجومی
- ارشد اخترفیزیک
- عکاس آسمان شب(عکاسی سیارات)
- پیج اینستاگرامی(آثار هنری، عکاسی شب):
amir_ehteshami

14- اریکا
- سلف استادی فیزیک و نجوم(اخترفیزیک)
- عضو فعال رصدخانه Genova
- مروج نجوم و اخترفیزیک

15- دکتر سروش سارابی
- ارشد هوش مصنوعی
- مهندسی داده و دکترای زیست محاسباتی
- مقالات و زمینه کاری دکتر سارابی:
https://scholar.google.com/citations?user=ltIWSqoAAAAJ&hl=en

16- دکتر احسان یوسفی
- پژوهشگر فعال IPM
- دکترای کیهانشناسی، گرایش انرژی تاریک و نظریه میدان موثر در IPM
- ارشد ذرات بنیادی و میدان ها از دانشگاه شهید بهشتی
- ارشد مجدد فیزیک، گرایش آمیختگی طعم کوارکی
- کارشناسی فیزیک از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی

17- دیبا تویسرکانی
- دانشجوی فیزیک محض دانشگاه واترلو
- محقق فیزیک هسته و پرتوشناسی گاما در TRIUMF
- محقق پرتوشناسی گاما و نوترون‌شناسی در SNOLAB

https://www.linkedin.com/in/diba-toyserkani?utm_source=share&utm_campaign=share_via&utm_content=profile&utm_medium=ios_appع
"سینه سرخ" یا "Erithacus rubecula"

پرنده ای که از مکانیک کوانتوم برای جهت یابی در مهاجرت استفاده میکند و به همین علت، حتی شب ها نیز پرواز میکند.

More:

https://lnk.pw/qtrs


کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
#Erithacus_rubecula
#سینه_سرخ_اروپایی
#زیست_شناسی_کوانتومی


پرنده ای موسوم به سینه سرخ یا:
Erithacus rubecula
که از قوانین کوانتوم مکانیک استفاده میکند تا مسیرش را به سمت زادگاهش پیدا کند، توجه و تعجب بسیاری از زیست شناسان و فیزیکدان ها را به خود جلب کرده و مدتی ست که حتی باوجود توضیح برای مکانیزم این فرایند جهت یابی، بازهم از شگفتی و اعجاب این موضوع کاسته نشده و نمیشود.

ما همواره تصور میکنیم که مکانیک کوانتوم، صرفا تحت ازمایش های خاصی در ازمایشگاه ها قابل مشاهده خواهد شد؛
اما ظاهرا طبیعت، قبل از ازمایش های ما و کشفیات مان، سعی داشته تا همه چیز را نمایش دهد.

سینه سرخ، سال به سال در تاریخی خاص به همان مکانی باز میگردد که سال قبل در آنجا حضور داشته است.
اما سینه سرخ بدون داشتن تجهیزات و تکنولوژی لازم، و البته اگاهی لازم، چگونه میتواند چنین مسیر نسبتا طولانی را حتی در شب پرواز کرده و مسیریابی کند‌؟

این پرنده از نوعی فرایند شیمیایی که در قسمت سر اتفاق می افتد و منجر به تولید مولکول هایی جدید میشود، میتواند نوعی میکرو قطب نمای طبیعی ایجاد کرده و میدان مغناطیسی زمین را درک کند و در جهتی که میخواهد پرواز کند.

اما چیزی که جالب هست، مکانیزم و چگونگی اتفاق افتادن این فرایند شیمیایی است که البته وابسته به قوانین مکانیک کوانتوم هست!

در شبکیه ی چشم سینه سرخ، نوعی پروتئین تحت عنوان Flavo protein (فلاوپروتئین) به نام کریپتوکروم 4 یا Cry4 وجود دارد که در فرایند جهت یابی سینه سرخ نقش ایفا میکنند.
در واقع Cry4 ، حاوی اتم هایی است که الکترون های آن اتم ها، طبق آزمایش جان بل یا در هم تنیدگی(انتنگلمنت) که در پست های قبلی کانال مفصلا تشریح شد، به وسیله برانگیتخگی یا بعبارت دیگر، نور انگیختگی، به کمک برخورد فوتون ها با این الکترون ها از اتمی به اتمی دیگر منتقل میشوند که باعث دورتر شدن شان نسبت به هم میشود.
البته هنوز هم این دو الکترون با وجود فاصله بین شان و با اینکه هرکدام در یک اتم جداگانه قرار دارند، در هم تنیده هستند و ارتبط آنی با یکدیگر دارند!

بنابراین به میدان مغناطیسی زمین نیز حساسیت بیشتری نشان میدهند و فرایند جهت یابیِ سینه سرخ را دقیق تر و بهتر شکل میدهند.

اگر از یک جفت الکترون در شبکیه چشم سینه سرخ، طبق ازمایش جان بل، یکی دارای اسپین پایین باشد، بنابراین اسپین الکترون دوم، بالا خواهد بود و این یعنی ارتباطی میان دو الکترون وجود دارد.
حالا این ارتباط به مانند علامت و یا پیکانی است که بین دو الکترون شکل گرفته و درواقع فرایند های شیمیایی که Cry4 در آنها شرکت خواهد کرد را به سمت و سویی خاص هدایت میکند.

در نتیجه از چندین حالت مجاز که میتوانسته رخ دهد و فرایند شیمیایی به آن صورت اتفاق بی افتد، فرایند ما در چشم سینه سرخ، به سمتی خاص هدایت میشود که عاملش همین ارتباط میان دو الکترون و یا در هم تنیدگی (انتنگلمنت) میباشد.

بعد از اینکه فرایند شیمیایی رخ داد و مولکول هایی تولید شد که از بین چند حالت مختلف، تحت حالت یا استیت(State) خاصی رخ داده، سیستم عصبی سینه سرخ، به تولید این مولکول ها واکنش نشان میدهد و به پرنده، دستور پرواز در جهتی خاص را ارسال میکند و بدین ترتیب، سینه سرخ جهتش را حتی در شب نیز پیدا کرده و پرواز میکند.


Nature:
Magnetic sensitivity of cryptochrome 4 from a migratory songbird:


https://www.nature.com/articles/s41586-021-03618-9



کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بنظر شما چرا با اینکه برگ ها درحال سوختن هستند، اما بر اثر سوختن برگ ها، زمین سبز میشود و گویا چمن ها درحال زنده شدن هستند؟

چه توجیه علمی برای این پدیده وجود دارد؟

نظرات تان را در گروه اشتراک گذاری کنید‌.


کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
Physics & Astronomy
بنظر شما چرا با اینکه برگ ها درحال سوختن هستند، اما بر اثر سوختن برگ ها، زمین سبز میشود و گویا چمن ها درحال زنده شدن هستند؟ چه توجیه علمی برای این پدیده وجود دارد؟ نظرات تان را در گروه اشتراک گذاری کنید‌. کانال تخصصی فیزیک هسته ای @Nuclear_ph_ysics…
XIII:
دمای لازم برای سوختن اون گیاه پشم مانند خیلی کمتر از دمای لازم واسه سوختن چوب درخت هست . به عبارتی چگالی ماده‌ی سوختی اون گیاه پشمک مانند بسیار کم و سرعت سوختن اون گیاه خیلی بالاست


•° F@rm@ni °•:
کاملا درسته
اون ماده در حال سوختن که شبیه به پشم داخل ویدئو دیده میشه، درواقع کرک های درخت سپیدار هست که ریخته روی زمین.

دو نکته وجود داره که مدنظر هست:

سرعت انتقال دمای کرک های سپیدار، بسیار بیشتر از چمن هاست.
بنابراین حتی اگر مقدار بسیار زیادی از این کرک هارو جمع کنید روی یک بخشی از چمن ها، تا زمانی که چمن بخواد اتش بگیره، کرک ها سوختن و اتش از بین رفته.

نکته دوم اینکه اصلا دمای اشتعال پذیری کرک ها بسیار کمتر از چمن هاست.
بنابراین اصلا چمن نمیسوزه.
و ربطی به کرک ها نداره.

مثل نقطه جوش الکل و آب که باهم تفاوت دارن و ربطی به هم ندارن.


کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سوءتفاهم در مورد دما
مردم فکر میکنند هر جسمی که سردتر باشد، دمای کمتری دارد و هرچه گرم تر، دما بیشتر.

اما این یک سوتفاهم است.
دما را هنوز درک نکرده ایم!

ترجمه: تنیدگی

#veritasium #derekmuller
#درک_مولر #فیزیک #دما


کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چه چیزی وجود دارد؟

شان کارول، طرفدار تفسیر many worlds
چیزهای زیادی وجود دارند. اما چه چیزی بنیادین است؟

ترجمه و زیرنویس: تنیدگی

کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
#فیزیک_پلاسما
#تعادل_هیدرواستاتیک

بر اساس مشاهدات شعاع یک ستاره ثابت است.
می‌دانیم که جرم داخلی ستاره بسیار زیاد است و نیروی گرانشی بزرگی بر سطح خارجی ستاره وارد میکند و سعی بر کشیدن آن به داخل را دارد(به سمت مرکز سیستم)
اما نیرویی وجود دارد که از این اتفاق جلوگیری می‌کند و اجازه نمی‌دهد گرانش ستاره را منقبض کند.
به این نیرو نیروی فشار میگوییم.

ستونی به سطح مقطع 1cm² و ارتفاع h∆ روی ستاره در نظر میگیریم.
به این ستون نیروی گرانش به طرف داخل وارد می‌شود.
اگر m جرم این ستون، d چگالی و V∆ حجم این بخش باشد:

∆V = ∆h×1
m = d∆h

نیروی گرانشی وارد بر این جزء:
F = d∆hg

نیروی ناشی از فشار گاز که در ارتفاع h به سمت بالا بر این بخش وارد میشود (h)P و نیروی ناشی از فشار گاز در ارتفاع h+∆h که به سمت پایین وارد میشود (h+∆h)P می باشد.
طبق مشاهدات شعاع یک ستاره مانند خورشید ثابت است؛
نه منقبض می‌شود و نه منبسط.

از طرفی میتوانیم به طور کلی برای ستارگان دو نیروی اصلی وارده را گرانش و فشار در نظر بگیریم.
طبق توضیحات باید این نیرو ها باهم برابر باشند:
P(h)= P(h+∆h)+d∆hg
P(h+∆h)–P(h)/∆h=–dg

درصورتی که h∆ به صفر میل کند حد عبارت برابر می‌شود با:
dP/dh = –dg
(معادله هیدرواستاتیک)


کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
#فیزیک_پلاسما
#تعادل_هیدرواستاتیک

بخش دوم:


همیشه این گونه بوده است که ما به آسمان نگاه میکنیم، بدون اینکه به آن دقت کنیم و تحلیلش کنیم.
عکاسان آسمان شب، همچون دوست خوبم جناب رسول سلطانی که هر از گاهی با اشتراک گذاری هنرنمایی هایشان خیلی ها را به فکر وا میدارند، همیشه کارهایی کردند که خودشان هم هنوز به قدر اهمیت آن هنرنمایی پی نبرده اند!
وقتی از ستاره ای تابان که در گوشه ای از کیهان میدرخشد، عکس میگیرند، درواقع داده های بسیاری را ثبت و در اختیار فیزیکدان ها میگذارند.

اما همیشه یکی از صورت های فلکی معروف آسمان، قابل توجه تمدن های متعددی در طول تاریخ بوده.
گویی واقعا این صورت فلکی رمز آلود و عجیب است!

صورت فلکی Orion یا شکارچی(جبار) در آسمان نیمکره شمالی زمین، یکی از زیباترین، درخشان ترین، بزرگترین و حیرت انگیز ترین صور فلکی آسمان شب محسوب میشود.

اجرام شگرفی که در محدوده این صورت فلکی،از دید ناظران زمینی قرار گرفته اند، به راستی زیبا و شگفت انگیز هستند.

اما در این نوشتار، قصد نداریم به این اجرام بپردازیم، غیر از ستاره خونین معروف واقع در این صورت فلکی...!
ستاره Betelgeuse یا ابط‌ الجوزا که گویی گاهی تابان و گاهی کم تاب میشود!
البته نگران نباشید!
برخلاف خیلی ها، پای فرازمینی ها را وسط نخواهیم کشید!


کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
در مرکز تصویر و بالای آن سازه تاریخی، ستاره ای سرخ فام را میبینید که همان بیتل جوس یا ابط الجوزا است و اسرار زیادی در دل آن نهفته است...

عکاس: رسول سلطانی، آذر 1400
کویر مصر

کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
#فیزیک_پلاسما
#تعادل_هیدرواستاتیک

بخش سوم:


حدودا چند سال قبل، رصدگران آماتور آسمان شب، متوجه این موضوع شدند که بیتل جوس، با سرعت زیادی در حال حرکت بسمت کم فروغ شدن و تاریکی است و این میتوانست نشانه ی این باشد که بیتل جوس دارد منفجر میشود!
این در حالی بود که هابل با رصدهای دقیق ترش، علت این کم فروغ شدن را داشت پیدا میکرد و فهمیدیم که ماجرا از چه قرار است.

ستاره بیتل جوس که حدودا 700 برابر جرم خورشید، جرم دارد، به دلایل تقریبا نامعلونی داشت کاهش جرم میداد و پلاسما را از درون خودش و از بخش جنوبی خودش، به بیرون پرت میکرد!
این پدیده باعث شد که پلاسما بعد از دور شدن از ستاره، به اطراف ستاره بگریزد و با گذشت زمان و سرد شدن پلاسما، این مواد پلاسمایی، خنثی شده و به گاز داغ تبدیل شود و این بود که مانع رسیدنِ تمام نور بیتل جوس به زمین میشد.
اینگونه بود که ما تصور میکردیم نور بیتل جوس کم شده و کم فروغ است.
مثل خورشید که ابرها مانع رسیدن نورش به چشم مان میشوند.

اما این پلاسما، قادر بود خودش را ترمیم کرده و به تعادل برسد و مانع انفجار شود.
در واقع سیستم پلاسمایی، زمانی که به ناپایداری میرسد، با روش های مختلفی از جمله فوران، میخواهد خودش را ترمیم کند و از حالت ناپایداری، به تعادل پایداری نزدیک شود.
بیتل جوس هم دقیقا داشت همین کار را انجام میداد!

ظاهرا که آن موقع موفق هم شد!
اما این رویه متوقف نشده و همچنان ادامه دارد.
شاید یکی از شب های تاریک، ناگهان ماه تابان دومی را در آسمان ببینید و متعجب شوید...
اما تعجب نکنید؛ آن بیتل جوس است!
یک ستاره در هنگام انفجار و یا به اصطلاح دقیق تر، در حال Collaps شدن، چندین هزار برابر درخشندگی اش بیشتر از حالت اولیه و عادی اش است و بیتل جوس هم از این قاعده مستثنی نخواهد بود.

زمانی که یک ستاره پایدار است، میگوییم ستاره در حالت تعادل هیدرواستاتیکی استانداردی قرار دارد.
چرا که شدت نیروی فشار و گرانش که بر خلاف یکدیگر عمل میکنند، باهم تقریبا برابر است و سبب پایداری سیستم پلاسمایی و اخترفیزیکی ما میشود.
اما اگر این تعادل پایدار بر هم بخورد، پدیده پیچیده ای اتفاق می افتد که به آن، ابر نو اختر یا سوپر نوا میگوییم.
پدیده ای که میانگین، 3000 برابر خورشید ما نور تولید میکند و میدرخشد؛
گرمای بسیار زیادی تولید میکند و سبب خلقت خیلی موجودات است.

اما آیا در پس این خلقت که راجبش در پست های بعدی صحبت خواهم کرد، ممکن است خطری هم ما را تهدید کند؟
چه نوع خطری؟


کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
#فراتر_از_حادثه
#جیمز_وب

تقریبا بیش از دو دهه است که مهندسان، فیزیکدانان، ریاضیدان ها و متخصصان متععدی بر روی پروژه ای کار کرده اند که به معنای واقعی کلمه، قرار است مرز های علم را جابجا کند!
سوالاتی را که قرن هاست در ذهن میپرورانیم و پاسخ مشخصی تابحال برای آنها نداشتیم و نداریم، قرار است بزودی پاسخ داده شود و این یعنی انقلاب!
انقلابی در علم و فلسفه، در تکنولوژی، در صنعت، و در تمام زندگی مردم دنیا!

اما یک چیز باعث شده تا اینقدر این پروژه حساس واقع شود.
طبق گفته متخصصان فعال در این پروژه، پرتاب این تلسکوپ که قرار است با یکی از بزرگترین کلاهک های موشکی موجود در دنیا صورت بگیرد تا بتوان تلسکوپ غول پیکر فضایی جیمز وب را درون آن جای داد، پروژه و پروسه ای بشدت پیچیده و یک سویه است.
یعنی چه؟

یعنی این پرتاب، تنها و تنها یک بار انجام خواهد شد؛
چرا که امکان تعمیری وجود ندارد چون فاصله این تلسکوپ با زمین، قریب به پنج برابر فاصله زمین تا ماه است!
و اگر فقط یک درصد احتمالا با شکست روبرو شویم، تلاش دو دهه تمام متخصصان و مهندسان، و البته ذوق و شوق خیلی از مردم که صبورانه منتظر این رخداد بسیار مهم بوده اند، همه و همه، در یک جمله، "از بین خواهد رفت"

اما آیا واقعا ممکن است این اتفاق بی افتد یا این فقط یک نگرانی بیهوده است؟!

درست است که این تلسکوپ ملقب به "ماشین زمان" قرار است به نزدیک ترین زمان ممکن برای رصد نخستین دوران تشکیل ستاره ها و کهکشان های نخستین خیره شود؛
اما صبر کنید!
قبل از این ها باید موفق شویم تلسکوپ را به محل استقرارش برسانیم و با موفقیت، تمام مراحل راه اندازی اش طی شود و ادامه ی داستان...!

بیایید خوش بین باشیم...
تلسکوپ ما، با تمام چالش های موجود در پرتاب و لانچ و لیفت آف آریان V5 ، با تمام تکان ها و لرزش های موجود در کلاهک آریان V5 ، و با تمام تغییرات دمایی و تحمل این همه شرایط، با موفقیت به خارج از اتمسفر زمین خواهد رسید.
و اینها همگی در حالی اند که فاصله تلسکوپ جیمز وب، داخل کلاهک، با دیواره ی داخلی کلاهک، تنها حدود 50 سانتی متر است!

اما بیایید خوش بین باشیم...

قرار است با صمیمیت و هماهنگی صدها تکنسین و متخصص، شاهد پرتابی موفقیت آمیز باشیم.
سپس،
حدود چهارده روز باید صبر کنیم تا مراحل بعدی طی شوند...

تلسکوپ دوست داشتنی ما، 50 عملیات حساسِ استقرار دارد و 178 مکانیزم آزاد سازی که آن 50 عملیات، با موفقیت پیش بروند.
همه این مکانیزم ها باید به درستی و بدون کوچکترین خطایی کار کنند.
به جرات میتوانم بگویم که پروسه کارکرد این مکانیزم ها و استقرار این سیستم پیچیده در مکانی دور _ آن هم این همه دور! _ از زمین، پیچیده ترین عملیات انجام شده توسط نوع بشر از راه دور خواهد بود؛ بدون آنکه حتی یک درصد امید به تعمیر یا فرستادن فضانورد به آنجا داشته باشیم!

اول از همه، قرار است پنل های خورشیدی و آنتن های فرستنده این تلسکوپ، در نزدیکی زمین باز شوند.
پس از تست سلامت پنل ها و آنتن ها و تایید کارکرد آنها، بعد از 12 ساعت از پرتاب، موتور پیشران، احتراق خواهد کرد و این تلسکوپ را به سمت محل استقرارش پیش خواهد برد.

در کمتر از 48 ساعت، قرار است تلسکوپ فضایی جیمز وب، با ماه نیز خداحافظی کند.
عجیب است.
انسان به این نتیجه رسیده است که باید چیزی بسازد که حتی از قمر سیاره خودش نیز دور شود!

بعد از رسیدن به محل استقرار و بعد از تست یک سری تست ها، در اول، صفحات محافظ خورشیدی باز خواهند شد.
این صفحات که از کپتون ساخته شده اند، با ضخامتی حدود 1/1500 اینچ، قرار است تلسکوپ را از پرتوهای خورشیدی در امان نگه دارند.
باز شدن این صفحات، به تنهایی شامل 142 مکانیزم مختلف است که تنها بتوان صفحات را آزاد کرده و کاملا باز کنیم!
حدود 70 لولا ،
400 قرقره ،
9 کابل ،
تعداد زیادی چرخ دنده، یاتاقان، فنر و پیچ های تنظیم و... ، در این مکانیزم بازشدن صفحات محافظ خورشیدی، کار خواهند کرد که باید همگی به طرز دقیق و کاملی کار کنند.
وگرنه... حتی نمیتوان تصورش را کرد!

سپس، اگر تمام این موتور ها و مکانیزم های مربوط، به درستی کار کنند، سه موتور، تلسکوپ را اندکی بلند کرده و از صفحات محافظ دور میکند.

سپس صفحه ای شفاف باز میشود تا پرتوهای الکترومغناطیسی خورشید، تلسکوپ را با وارد کردن نیروی تابشی، به سمت خاصی ببرد و درواقع میتوان گفت مانند باز کردن چتر در برابر باد است.
این کار، به پایداری تلسکوپ در محل خود کمک خواهد کرد.

پس از باز شدن این فلپ ها، نوبت محافظ های مرکز تلسکوپ است که وظیفه آنها، مراقبت از آشکار ساز ها و طیف سنج قرار گرفته در پشت آینه طلایی این تلسکوپ است و اینها نیز به تنهایی، شامل 109 مکانیزم مختلف است.
تاکید میکنم، همه اینها باید به درستی کار کنند.
بخش دوم:

سپس، آینه ثانویه این تلسکوپ باز شده که همین باز شدن آینه ثانویه، طبق گفته تکنسین ها، شامل 270 مکانیزم مختلف است.
بعد از این، به پیچیده ترین بخش عملیات راه اندازی میرسیم که احتمالا برای منجمان آماتور، آشناست و خیلی درگیرش بوده اند.
کالیبره کردن یا هم خط کردن آینه ها و اپتیک های مربوط به تلسکوپ.

پس از این، رادیاتور های تنظیم دمای اپتیک های این تلسکوپ از بخش پشتی سیستم باز میشوند.
همگی باید به درستی کار کنند.

بعد از این، دو قسمت جانبی آینه که بخاطر جاسازی در کلاهک آریان V5 تا شده بود، باز میشوند تا آینه بطور کامل، آینه دوم را پوشش دهد.

با اینکه تا اینجای کار، ظاهرا تلسکوپ آماده شده؛
اما عملا هنوز کاری انجام نمیدهد.
آن 50 عملیات، هنوز تکمیل نشده.

18 قطعه اصلی آینه های جیمز وب، که توسط موتور های متعددی نگهداری و کنترل میشوند، باید از لحاظ فنی کاملا سالم باشند و از تست نهایی، موفق بیرون بیایند.

اگر کوچکترین ایراد و یا اشتباهی وجود نداشته باشد، هم اکنون جیمز وب شروع به کار خواهد کرد تا به هزاران سوال علمی، فلسفی، مهندسی و حتی شاید عقیدتی، پاسخ بدهد.

هم اکنون آریان V5 در حال گذراندن تست های استاتیک است.

زمان پرتاب آریان V5 به همراه محموله دوست داشتنی اش، شنبه 4 دی ماه 1400 حدود ساعت 15:50 به وقت تهران.
لینک پخش لایو مستقیم:

https://youtu.be/7nT7JGZMbtM



#تهیه_کننده: مهدی فرمانی


کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هم اکنون، پرتاب موفقیت آمیز آریان V5 حامل تلسکوپ فضایی جیمز وب.

کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جداسازی و آزاد سازی تلسکوپ از موتور پیشران و باز شدن پنل خورشیدی تلسکوپ.
خداحافظ جیمز وب!
Forwarded from Mohammadreza Nouri
2025/07/02 00:44:17
Back to Top
HTML Embed Code: